انیمیشن کوتاه Fishwitch ماجرای شکل گیری دوستی عجیبی بین یک ساحره و مردماهی را روایت میکند. با معرفی این انیمیشن با ما همراه باشید.
انیمیشن کوتاه این هفته اثری است در سبک استاپ موشن که Fishwitch نام دارد. Fishwitch دومین اثر از آدریانه داولینگ، کارگردان جوان ایرلندی است. آدریانه تحصیلات خود را در دانشگاه ملی فیلم و رسانهی ایرلند به پایان رساند و انیمیشن Fishwitch را بهعنوان اثر فارغ التحصیلی خود تولید کرد. علاقهی وافر آدریانه به داستانهای فانتزی و شاه پریان، هیولاها و افسانههای محلی را میتوان در آثار منتشر شده از وی به وضوح تماشا کرد، اما نقطهی قوت اصلی او بیشتر از داستان سرایی و تضمنهایش، در سبک مدل سازی و پرداخت جنبهی بصری قرار دارد. این انیمیشن در جشنوارههای متفاوتی به نمایش درآمد و توانست عنوان نامزدی بهترین فیلم دانش آموزی را در چهل و چارمین مراسم Annie Awards کسب کند.
داستان Fishwitch دربارهی ساحرهای به نام توتگا و یک مردماهی (پری دریایی مذکر) به نام درک است. توتگا جادوگری است که خود را در جزیرهی یخی کوچکی روی اقیانوس پهناور حبس کرده و بهتنهایی مشغول گذران زندگی است. توتگا از دیگران متنفر است و به کسی اجازه نمیدهد به او یا جزیرهی شخصیاش نزدیک شود. در سوی دیگر ماجرا درک مردماهی داستان قرار دارد. درک که بیشتر از آن که انسان باشد، ماهی است، روزگار خود را به خوش گذرانی و شنا کردن به این سو و آن سو میگذراند، اما صدای نه چندان گوش نواز آواز خواندن وی باعث میشود که سایر موجودات دریا وی را طرد کنند و اون دوستی نداشته باشد. در بین بالا و پایین زندگی این دو شخصیت، روزی دیداری سرنوشت ساز بین آنها روی میدهد و همین سرآغاز ایجاد تحولاتی بزرگ برای ساحره و مردماهی میشود.
Fishwitch داستانی را روایت میکند که هم آشنا به نظر میآید و هم حسی منحصربهفرد دارد. از سوی نحوهی شخصیت پردازی داستان بیننده را به یاد افسانههای محلی و قصههای خیالی قرون وسطی میاندازد و از سوی دیگر ما شاهد شکل گیری رابطهای هستیم که ابعاد آن بیشتر به داستانهای مدرن شباهت دارد. با وجود آنکه داستان انیمیشن Fishwitch آنقدرها از ایدهای جدید پیروی نمیکند، اما نحوهی روایت خوبش باعث میشود مفاهیم نهفته در داستان کماکان تاثیر گذاری خود را حفظ کنند؛ باوجود اینکه داستانهای زیادی از قدرت عشق و اهمیت قضاوت نکردن با یک نگاه روایت شده، اما دنیای فانتزی خلق شده برای این داستان، سادگی و صادقت روایت و احساسات جاری در طول اثر باعث میشوند که بیننده داستان Fishwitch را آنطور که هست بپذیرد و همگام با ضرب آهنگ نسبتا تند اثر، در این سفر شخصی با ساحره و مردماهی قصه همراه شود. داستان Fishwitch در عین شیرینی و شباهت به داستانهای شاه پریان دیزنی، طرفی تاریک (برای مثال گذشتهی ساحره و بخشهای پایانی داستان) نیز دارد و این مسئله باعث میشود با اثری متعادل، منعطف و باور پذیر روبهرو باشیم.
داستان اثر به قلم جنا جوی نگارش شده است. با وجود اینکه داستان مسیر پر پیچ و خمی را طی نمیکند، اما روایت بی کلام این ماجرا بسیار خوب روی سبک استاپ موشن عروسکی اثر نشسته و ترکیبی تاثیر گذار را تشکیل داده است. آثار استاپ موشن بی کلام پتانسیل بالایی برای افتادن به دام کشش غیر ضروری و سر بردن حوصلهی مخاطبان دارند، اما Fishwitch بهلطف ضرب آهنگ روایت نسبتا بالا و عناصری که در حفظ حس تازگی این اثر تاثیر بسزایی دارند، خسته کننده نمیشود.
پر رنگترین نقطهی قوت این انیمیشن، تکنیک استفاده شده در شکل دهی جنبهی بصری آن است. بخواهیم به زبان ساده بیان کنیم، آن چیزی که باعث میشود Fishwitch را بخواهیم از بین صدها انیمیشن تماشا کنیم، استاپ موشن بسیار خوبی است که در ساخت این اثر استفاده شده. هر چیزی که در طی این انیمیشن مشاهده میکنید، بوسیلهی دست ساخته شده و با این وجود که سبک طراحی Fishwitch یادآور آثار فوق واقع گرای امروزی صنعت انیمیشن نیست، این مسئله بدین معنا نیست که با مدلهایی غیر طبیعی و بی کیفیت طرفیم؛ در حقیقت با وجود آنکه Fishwitch از آن دسته آثاری نیست که در نگاه اول مخاطب را مبهوت جلوهی بصری خودشان میکنند، اما نوعی متفاوت از زیبایی شناسی را ارائه میکند. چیزی که بیشتر از همه در ظاهر انیمیشن Fishwitch خود نمایی میکند، جزئیات به کار رفته در طراحی و حرکت مدلهای دستی آن است؛ نحوهی حرکت موههای ساحره، بافت بدن مردماهی و طیف رنگی گستردهی استفاده شده در طراحی اقیانوس از جملهی این جزئیات هستند. این جزئیات به قدری ظریف و با دقت طراحی شدهاند که نمیشود این اثر را تماشا کرد و صبر و حوصلهای که برای طراحی دستی تک تک این جزئیات به کار رفته را تحسین نکرد. با وجود اینکه Fishwitch چیزی جز یک اثر دانشجویی نبود، داولینگ تیمی پانزده نفره را برای ساخت این انیمیشن جمع آوری کرد و سپس در طی پروسهی ساخت از سی نفر دیگر نیز در حوزههای مختلف کمک خواست. داولینگ هماکنون در حال کار روی آثار استاپ موشن جدیدی با نامهای Captain Morten و Spider Queen است و در سوی دیگر به آمادهسازی داستانهای جدیدی برای آثاری است که خود قصد کارگردانیشان را دارد.
Fishwitch خود را به یک دسته مخاطب محدود نمیکند؛ حرفهایی که در داستان نهفتهاند، وقایع و استعارههای نه چندان روشنی که در طول مسیر روایت اتفاق میافتند و جلوهی بصری اثر باعث میشوند که Fishwatch به فیلمی تبدیل شود که تماشای آن برای تمامی سنین خالی از لطف نیست. داستان ساده اما تاثیر گذار این انیمیشن بی کلام درکنار مدلهای خیره کننده و پر جزئیات استفاده شده در آن باعث میشوند که Fishwatch در دسته آثاری قرار بگیرد که ارزش یک بار تماشا را دارند. نظرات خود را در رابطه با این انیمیشن با ما در میان بگذارید.