انیمیشن کوتاه The Fisherman اثری علمی تخیلی از لوک ساندرز، انیماتور استرالیایی، است که در دنیای موازی عجیب و رنگارنگ الهامگرفته از توکیو جریان دارد. با معرفی این انیمیشن با میدونی همراه باشید.
Dust یکی از بزرگترین ناشران فیلمها و انیمیشنهای کوتاه است. تمرکز اصلی این پلتفرم روی عرضهی آثار علمی تخیلی (Sci-Fi) است و اگر شما هم مثل من از طرفداران پر و پا قرص این قبیل از فیلمهای کوتاه هستید، حتما به وب سایت آن سر بزنید؛ البته شایان ذکر است که پیشتر نیز در میدونی به معرفی انیمیشنهای کوتاهی از این ناشر پرداختهایم. انیمیشن کوتاه این هفته، The Fisherman (به فارسی؛ ماهیگیر) یکی از جدیدترین انیمیشنهایی است که توسط Dust منتشر شده. این انیمیشن همچون دیگر آثار Dust حال و هوایی علمی تخیلی دارد و در دنیایی خیال انگیز سیر میکند، اما بهدلیل روایت داستانی خاص و تقریبا سر بستهی خود، جزو آثار نه چندان محبوب و ناشناختهی این ناشر محسوب میشود.
همانطور که در پاراگراف قبل ذکر شد، داستان The Fisherman ساده و کمی تا قسمتی مبهم است. لوک ساندرز، کارگردان و نویسندهی استرالیایی اثر، داستان این انیمیشن چهار دقیقهای را به شکل زیر بیان میکند:
The Fisherman در شهری شبیه به آنچه در آثار ادبی و سینمایی «نئو توکیو» معرفی میشود، جریان دارد. در این شهر جریان الکتریسیته مایهی اصلی حیات است و زندگی تمام موجودت این زیست بوم (اکو سیستم)، از انسانها گرفته، تا گونهی نرم تن عجیبی که به ماهیان شباهت دارند و در این زیستگاه اقامت دارند، به آن بستگی دارد. دانشمند فقیدی که تمام زندگی خود را صرف تحقیق دربارهی اینگونهی جدید از نرم تنان کرده، حاصل پژوهشهای خود و یکی از لوزام کارش را که از مهمترین دست یافتههایش است، برای تنها دخترش به ارث میگذارد. در سوی دیگر، یکی از جانداران گونهی مذکور وارد یکی از سیستمهای الکتریکی مهم شهر میشود و این واقعه خود موجب رخ دادن کشفی بزرگ از سوی انسانها است که به رویداد عجیب و شگفت انگیز دیگری ختم میشود. مراسم انگشت به دهان کنندهی جفت گیری این موجودات که نمایشی زیبا و حیرت انگیز است که در گذری از ثانیه خط بین این زندگی و زندگی بعد از آن را درمینوردد.
The Fisherman اثری صامت است و از آنجایی که در این اثر خبری از دیالوگ یا انتقال اطلاعات ازطریق متن وجود ندارد، این خلاصهی داستان از زبان ساندرز بسیار مهم و حیاتی است. انیمیشن The Fisherman درست آنجا که مخاطب انتظار توضیح دارد و میخواهد دریابد قضیه از چه قرار است، تمام میشود. این مسئله به قدری پررنگ است که شاید در دفعهی اول تماشا فکر کنید این انیمیشن تیزر اثری بلند در ژانر ماجراجویی است و دو شخصیت اصلی داستان، دختر پژوهشگر فقید و مردی که مسئول سیستم برق رسانی است، قرار است در جستوجوی یافتن دلیل اتفاق راز آلودی که در پایان اثر میافتد، راهی سفری طولانی و پر ماجرا شوند. نکتهای که به The Fisherman بهعنوان یک داستان سرای کوتاه ارزش میبخشد، آن است که باید همانطور که هست توسط مخاطب پذیرفته شود و بیننده با تماشای دوباره (یا چندین بارهی آن) به ترجمهی داستان مبهمش بپردازد. با وجود آنکه The Fisherman اثری نمادگرایانه و مفهومی است، آنقدرها گنگ نیست که به آثار غیرقابل مفهوم هنری این روزهای نمایشگاهها و گالریهای هنرهای پست مدرن شباهت داشته باشد؛ با وجود آنکه همچون تمام آثار ادبی و هنری دیگر، بخشی از داستان The Fisherman با برداشتهای متنوع بینندگان معنا پیدا میکند، استعارههای استفاده شده در این اثر خیلی پیچیده نیستند و ضمنا توضیحات منتشر شده توسط سازنده به بیننده کمک میکند راحتتر مفهوم و جریان اثر را درک کند.
از آنجایی که سبک روایت داستان انیمیشن The Fisherman ممکن است به ذائقهی همهی بینندگان خوش نیاید، جلوهی بصری این اثر به ستارهی اصلی آن بدل میشود. زیبایی شناسی تصاویر The Fisherman بسیار خیره کننده و جذاب هستند؛ پالت رنگی که از رنگهای براق، جذاب و متنوع تشکیل شده، سبک طراحی منحصربهفرد و دید آینده نگرانه در شکل دهی محیط و پس زمینهها، به خوبی درحالیکه فضا و حال و هوای علمی تخیلی کار را بنا میکنند، تصاویری را خلق میکنند که بینندگان هر لحظه بیشتر و بیشتر در زیبایی و عمق آنان غرق میشوند و چشم برداشتن از آنها کاری بسیار دشوار است. درکنار جنبهی بصری، موسیقی و صداگذاری اثر نیز به تاثیرگذاری و زیبایی هرچه بیشتر آن کمک شایانی کردهاند؛ با وجود اینکه موسیقی The Fisherman بیشتر از جنبه علمی تخیلی اثر، منعکس کنندهی بار احساسی صحنههای مختلف آن است، اما نمیتوان منکر گوش نواز بودن این قطعات زیبا که خود به یکی از جذابیتهای این انیمیشن مبدل میشوند، شد.
سبک طراحی مورد استفادهی لوک ساندرز در ساخت The Fisherman بیشتر به آثار استودیو Late Night Work Club، که همچنین در زمینهی ساخت انیمیشنهای کوتاه فعالیت دارد، شبیه است. این انیماتور استرالیایی، که هماکنون در استودیو Pixel فعالیت دارد، اولینبار نام خود را با ساخت ویدیویی تبلیغاتی برای جشنوارهی بزرگ Pause، یکی از بزرگترین رویدادهای نوآوری در صنعت و تجارت، در بین بزرگان و طرفداران صنعت انیمیشن سازی مطرح کرد؛ این ویدیو بهلطف طراحی و کارگردانی جاه طلبانه و جذاب خود توانست جایگاه خود را در بین کاربران اینترنت بهدست آورد و معرف استعداد و دید قابلتوجه لوک ساندرز باشد. با وجود آنکه میتوان گفت The Fisherman هنوز با صد در صد توانایی لوک ساندرز فاصله دارد، اما این اثر را میتوان جزو قدمهای محکم اولیهی این انیماتور مستعد در شکل دهی سبک، داستان گویی و پیامهایی دانست که وی قصد دارد در آثارش منعکس کند.
The Fisherman از آن دسته آثاری است که باید بیشتر از یک بار دیده شود؛ از نظر روایت داستانی، اثر به یکباره هر آنچه را که در آستین دارد برای مخاطب رو نمیکند و موشکافی استعارههایش را به مخاطب میسپارد و در دست دیگر، جنبهی بصری خاص، زیبا و پر جزئیات اثر تازگی خاص خود را دارد و نگریستن در قابهای تصویر رنگارنگ این انیمیشن بیننده را خسته نمیکند. نظرات خود را در رابطه با این انیمیشن با ما در میان بگذارید.