انیمیشن El Vendedor de Humo اثری سرگرم کننده و خوش ساخت است که بر اساس یکی از افسانههای کهن اسپانیایی ساخته شده است. با معرفی این انیمیشن با ما همراه باشید.
همیشه قصهها و افسانههای محلی موضوع محبوبی در بین کارگردانان، به خصوص سازندگان فیلمها و انیمیشنهای کوتاه، بوده است. یکی از آثار موفق کوتاهی که با اقتباس از همین داستانهای محلی ساخته شده، انیمیشن اسپانیایی El Vendedor de Humo (دود فروش) است. این انیمیشن ۶ دقیقهای در سال ۲۰۱۲ به دست جمعی از دانش آموزان مدرسهی انیمیشن سازی Primeframe ساخته شد که در راس آنها جیمی مسترو به عنوان کارگردان حضور دارد. «دود فروش» درست مثل خیلی از آثار کوتاه موفق دیگر، نشانگر استعداد و نقاط قوت سازندگان خود است. این انیمیشن توانست با کسب جوایز داخلی و خارجی متعددی از جمله جایزهی بهترین انیمیشن کوتاه Goya (چیزی مثل BAFTA اسپانیا) مخاطبین زیادی را برای خود جذب کند و به یکی از محبوبترین آثار کوتاه سال مبدل شود.
«دود فروش» راوی ماجرای جادوگر دوره گرد اما خوش سر و لباس جوانی است که وارد شهری کوچک میشود تا کار و کاسبی همیشگیاش را دوباره بر پا کند، غافل از اینکه در این شهر آن استقبال پر شوری را که مد نظرش است دریافت نمیکند. جادوگر جوان بعد از شکستهای پیاپیش برای جلب نظر مردم به خود، ناگاه با پسر بچهای رو به رو میشود که مشغول بازی با یک تکه چوب است و با دیدن این صحنه فکر بکری به سر جادوگر میزند. جادوگر چوب پسر بچه را به یک هواپیمای کوچک تبدیل میکند و انجام این حرکت، باعث سرازیر شدن مردم به سوی او و اتفاقاتی میشود که در ادامهی داستان رخ میدهند.
یکی از نقاط قوت «دود فروش»، پیچشهای داستانی و پویایی پردازش شخصیتها در مدت زمان کم انیمیشن است. شخصیت اصلی داستان، جادوگر جوان، فردی جذاب و دوست داشتنی است که پیشهاش در زندگی کسب درآمد از طریق سرگرم کردن مردم است. البته این تصویری است که در اولین نگاه از او دریافت میکنیم و با گذر زمان متوجه حقایق بیشتری راجع به این شخصیت میشویم. در کنار شخصیت اصلی، ما شاهد حضور شخصیتهای متعدد دیگری از جمله مردم شهر یا شهردار هستیم که در کنار قهرمان داستان، شخصیتشان شکل میگیرد و روی داستان تاثیر میگذارند. با وجود اینکه شخصیت اصلی «دود فروش» هیچگاه اقدام به سخن گفتن نمیکند، باقی شخصیتها با زبانی نامفهموم با یکدیگر صحبت میکنند و باعث میشوند که این اثر در دستهی آثار نیمه صامت قرار بگیرد و صحبتها در آن با حالات مختلف چهرهی شخصیتها که خیلی هم خوب طراحی شدهاند، تفهیم شود.
به طور کلی داستان «دود فروش» را میتوان به دو صورت تفسیر کرد. اول اینکه آن را میتوان اثری در نکوهش زود باوری و ساده لوحی دید. مردم شهر پس از دیدن جادوی دوره گرد جوان، به سوی او هجوم میآورند اما هیچ یک از آنها ثانیهای به چیزی که میبیند شک نمیکند و این مسئله برایشان گران تمام میشود. اما در نگاه دوم، میتوان کمی عمیقتر از یک دعوت ساده به شک کردن به دیدنیها و دانستهها رفت و «دود فروش» را انتقادی به جوامع مدرن و کالا گرایی دانست. در دنیای مدرن، برندها و شرکتها همه روزه در حال ساخت و عرضهی کالاهای مختلف در بازارهای اقصی نقاط جهان هستند؛ کالاهایی مثل گجتها، لوازم خانگی، زینتی و غیره. ما شاهد قدرت نمایی بازاری هستیم که با ظاهری زیبا و تبلیغاتی فریبنده، مشکلات واهی جدید از جمله جا افتادن تجمل گرایی و نیازهای دنبالهی آن را برای جوامع انسانی ایجاد میکند، سپس سعی در آن دارد که کلید حل مشکلات ساختگی را به آنها بفروشد. مردم امروز پولی را که به سختی و با زحمت کسب و پس انداز کردهاند برای خرید کلاهایی صرف میکنند که اصلا به آنها نیاز ندارند و به دام برندها و شرکتهای حریصی میافتند که تمام تلاششان را میکنند به مردم ثابت کنند که به آنها و تولیداتشان نیاز دارند. کمی بعد از اینکه داغی ظهور محصولات تازه عرضه شده در بازار رو به سردی رفت، خیلی از مردم متوجه میشوند که چطور به دام این شرکتها افتادهاند و پول خود را در معاملهای غیرمنصفانه از دست دادهاند و ارزش واقعی محصولی که در دست دارند بسیار کمتر از آن برچسبی است که روی جعبهی آن نصب شده است.
در تمام طول «دود فروش»، صدای موسیقی اغراق شدهی همیشگی مشابه هر آنچه که در اغلب آثار کوتاه میشنوید، حضور دارد که به نظر من به یکی از کلیشههای بد این دسته از آثار تبدیل شده است. نوای موسیقی در این انیمیشن با وجود اینکه در اکثر اوقات تکرار یک ملودی است، هماهنگ با احساسات شخصیت اصلی تغییر میکند؛ شما حتی با چشمان بسته، صرفا از روی شنیدن موسیقی میتوانید تشخیص دهید که او حوصلهاش سر رفته، هیجان زده است یا کنجکاوانه دارد بازی کردن یک کودک با تکه چوبی را تماشا میکند.
با وجود دقت زیاد سازندگان روی جزئیات انیمیشن، با توجه به زمان تولید، نمیتوان «دود فروش» را جزو آثار پیشرو در زمینهی جلوههای بصری دانست؛ حرکات بدن و حالات چهرهی شخصیتها با توجه به فضای طنز آمیز انیمیشن قابل قبول است، اما میتوانست بهتر باشد. در کنار جزئیات زیاد انیمیشن (که پیشتر به آن اشاره شد)، از سایه پردازی و رنگ پردازی این اثر میتوان به عنوان نقاط قوت بصریاش نام برد.
انیمیشن کوتاه «دود فروش» با وجود اینکه در دستهی آثار برای مخاطبین کم سن و سال قرار میگیرد، اما برای تمامی بینندگان برگ برندهای برای رو کردن دارد. باید به خاطر داشت که آثار کوتاه هم میتوانند در پنج یا ۶ دقیقه حوصلهی بیننده را سر ببرند که خوشبختانه «دود فروش» جزو این دسته آثار نیست. انیمیشن سرگرم کنندهی «دود فروش» را در زیر تماشا یا دریافت کنید و نظرات خود را با ما در میان بگذارید.