The Duck انیمیشنی کوتاه در سبک درام فانتزی از سایمن کاتی، انیماتور استرالیایی، است که داستانی قابل تامل را از زندگی عاطفی عجیب یک اردک روایت میکند. با معرفی این انیمیشن زیبا میدونی را همراهی کنید.
سایمن کاتی، انیماتور جوان استرالیایی، اولینبار سبک بصری جذاب خود را در سال ۲۰۱۳ با انیمیشن کوتاه The Wedding (به فارسی؛ عروسی) به دنیا معرفی کرد. انیمیشن کوتاه این هفته، اثری دیگر از کاتی است و The Duck (به فارسی؛ اردک) نام دارد. این انیمیشن که در سال ۲۰۱۵ ساخته شد، برداشتی شاعرانه از داستان کوتاهی با همان نام از بن لوری، نویسندهی کودک آمریکایی، است. این انیمیشن در ابتدا بودجهای اولیه را توسط کمپین خود در وب سایت Kickstarter جمع آوری کرد و سپس با دریافت کمک نقدی قابل توجهی از Screen Australia، سازمانی وابسته به دولت استرالیا که هدفش کمک به پروژههای سینمایی مستقل از هنرمندان خلاق و جوان است، به مرحلهی اجرایی رسید. سایمن کاتی در این انیمیشن باری دیگر با استفاده از سبک طراحی آبرنگ مختص خود، جنبهی بصری فوقالعادهای را برای روایت داستانی کم و بیش غمگین اما تامل برانگیز ارائه کرد. جنبهی بصری این اثر خود بهتنهایی آن را به انیمیشنی قابلتوجه بدل میکند، اما از داستان سرایی قدرتمند آن نیز نمیتوان گذشت؛ The Duck سفری احساسی است که به مفاهیم مهمی همچون عشق، از دست دادن، اهمیت گذر از عادات غلط و لزوم پذیرش تغییر میپردازد.
در ظاهر، وقایع داستانی The Duck بسیار ساده هستند. شخصیت اصلی داستان اردکی است که عاشق یک تکه سنگ شده؛ لفظ عشق در اینجا نه به معنای علاقهی شدید، بلکه به معنای کلاسیک آن به کار میرود! با وجود اینکه اردک مهر و محبت فراوانی را به سنگ عرضه میکند، اما سنگ هیچگاه پاسخی به ابراز علاقههای او نمیدهد و همین مسئله باعث میشود که اردک مورد تمسخر سایر اردکها قرار بگیرد. یکی از دوستان اردک که قصد دارد او را از این وضع نابسامان نجات دهد، او را متقاعد میکند که تکه سنگ را به بالای یک بلندی، که ممکن است وجود نداشته باشد برده، و آن را به پایین پرتاب کند.
The Duck در پس داستان به ظاهر سادهاش، اثری بهشدت نمادگرایانه و پر معنی است که میتوان آن را به اشکالی مختلف معنی کرد. یکی از واضحترین معنیهایی که میتوان از تمثیلهای زیبای The Duck دریافت، لزوم کنار گذاشتن احساسات، دست کشیدن از عادات و دلبستگیهای قدیمی و مواجهه با تغییر است. یکی از مشکلات قابلتوجه تعداد زیادی از افراد در اکثر جوامع، گیر افتادن در دام گذشته و عدم توانایی در مواجهه با حال یا آینده است و همین مسئله باعث میشوند که نتوانند موقعیتهای مشابه یا حتی بهتری را که برایشان اتفاق میافتد ببینند و به جلو حرکت کنند. در این داستان، اردک چشم خود را رو به توجه و محبت دوستش، اردک ماده، بسته است و عشقش را به سنگی تقدیم میکند که توانایی پاسخ به احساس او را ندارد. دراینمیان تا این سنگ در زندگی اردک وجود دارد، او قادر نیست موقعیت بهتری را که درست جلوی چشمان او وجود دارد ببیند. شخص سایمن کاتی پیام داستانش را بسیار بهتر بیان میکند و میگوید:
صد البته من خود در زندگی شخصیم تجربهای مشابه به آنچه برای اردک اتفاق میافتد را داشتم، پس میدانستم میتوانم به خوبی از پس انتقال پیامهای این اثر بربیایم. از طرف دیگر، سبک قلم ساده اما تکان دهندهی بن لوری باعث شد که این داستان زبانی جهانی و قابل فهم داشته باشد و بهسادگی هر مخاطبی را به فکر فرو برد. ایدهی اولیه انیمیشن بسیار ساده است؛ علاقهی فراوان اما غیر عقلانی افراد به شخص یا چیزی که برای آنان مضر است. این مسئله میتواند در شکل رابطهای با فردی اشتباه صورت بگیرد، تلاش فراوان در مسیری بیهوده یا صرفا تفکر بیش از حد دربارهی موقعیتهای از دست رفته باشد. این تکه سنگ هرچه که هست، شما را از پیش روی در زندگی باز میدارد و خوب یا بد، شما باید دست به کاری بزنید و خود را از زنجیرش رها کنید.
پیشتر دربارهی زیباییهای بصری این اثر و سبک طراحی آبرنگ خاص سایمن کاتی صحبت کردیم، اما نکتهای که ارزش اشارهای مجزا دارد، طراحی شخصیت بسیار خوب این انیمیشن است. با وجود اینکه ظاهر اردکها کمی تا قسمتی فانتزی و به اصطلاح کارتونی طراحی شده، اما فیزیک و حرکات آنان بسیار نرم و طبیعی است و هم خوانی قابل توجهی با سبک طراحی پشت زمینههای اثر دارد. در سوی دیگر، در این اثر ما با قطعات موسیقی خوب و گوش نوازی طرفیم که توسط آستین وینتوری، آهنگساز و تنظیم کنندهای که عنوان نامزدی جایزهی گرمی را نیز در کارنامه دارد، تولید و تنظیم شدهاند.
با وجود آنکه بودجهی ساخت The Duck توسط کمکهای مردمی به این اثر در کمپین کیک استارتر و سازمان Screen Australia تأمین شدند و سایمن کاتی در پروسهی تولید با مشکلات مالی مواجه نبود، اما با این وجود ساخت این پروژه با سختیهای خاص خودش برخورد و کاتی زمان زیادی را برای تولید و رساندن آن به مرحله پخش صرف کرد. او در اینبارهی توضیح میدهد:
من این انیمیشن را با استفاده از نرمافزار TVPaint طراحی کردم. من خود را یک سال و نیم در اتاق خوابم حبس کردم و تا مرز دیوانه شدن پیش رفتم... البته ساخت The Duck خالی از لحظات خوب و مفرح نیز نبود. در مرحلهی رنگ آمیزی کار، که تقریبا در اواخر پروسهی تولید انجام شد، از دوست خودم توما وارد کمک گرفتم و نوشتن دیالوگها، صداگذاری و دوبلاژ را به یاری چند نفر از نویسندگان محلی و دوستان نزدیکم انجام دادم.
سبک انیمیشن سازی دو بعدی کاتی قابل تقدیر است. او هیچ گاه دو بار از یک فریم قدیمی استفاده نمیکند و حتی سادهترین بخشها را از اول طراحی میکند. شاید حرکت لب و دهان حین صحبت کردن نکتهای باشد که در خیلی از پروژههای کوتاه و حتی انیمیشنهایی بلند از استودیوهای حرفه کمتر توسط سازندگان مورد حساسیت قرار بگیرد، اما سایمن کاتی در The Duck با وسواس خاصی سعی کرد که آن را به هماهنگترین حالت ممکن از آب درآورد. ظرافت کار کاتی در ساخت The Duck باعث میشود که این اثر در میان صدها انیمیشن کوتاه مستقلی که هر ماه در اینترنت منتشر میشوند، خودنمایی کند.
سایمن کاتی هم اکنون کشور خود را ترک کرده و در مونترال کانادا زندگی میکند. وی برای ساخت سومین اثر خود با مالکوم سوثرلند، انیماتور کانادایی، در حال همکاری است و فاصلهی چندانی با انتشار این اثر ندارد. داستان سرایی خوب و انیمیشن ظریف و چشم نواز کاتی باعث میشود که بی صبرانه منتظر انتشار سومین اثر او باشیم. نظرات خود را در رابطه با انیمیشن The Duck با ما در میان بگذارید.