The Cat Piano اثری زیبا و صاحب سبک در ژانر فانتزی است که گوشهای تاریک از تاریخ و هنر بشر را در چارچوب شهری خیالی به تصویر میکشد. با معرفی این انیمیشن کوتاه میدونی را همراهی کنید.
انیمیشن کوتاه The Cat Piano اثری فوق العاده از دو کارگردان استرالیایی، ادی وایت (Eddie White) و آری گیبسون (Ari Gibson)، است. این اثر هشت دقیقهای در سال ۲۰۰۹ منتشر شد و به لطف جلوهی بصری بسیار زیبا و روان، دکلمهی خاص و تاثیرگذار نیک کیو (Nick Cave) به عنوان راوی و داستان گیرا و جذابش توانست خود را به عنوان یکی از آثار کلاسیک مدرن در میان انیمیشنهای کوتاه مطرح کند و ضمن کسب محبوبیت در بین کاربران اینترنت، در جشنوارههای بین المللی نیز عملکردی موفقیت آمیز داشته باشد و در مراسماتی همچون Inside Film Awards، جشنوارهی فیلم سیدنی، جشنوارهی فیلم بین المللی ملبورن و جشنوارهی فیلم انستیتوی استرالیا جایزهی بهترین انیمیشن کوتاه را دریافت کند، به جایزهی بهترین موسیقی برای فیلم کوتاه در جشنوارهی APRA Screen Music Awards دست بیابد و حتی به لیست آثار برگزیدهی مراسم اسکار راه پیدا کند.
راوی و قهرمان انیمیشن The Cat Piano گربهای با ظاهر انسانی است که به پیشهی شاعری مشغول است. روایت در این اثر به صورت شعر انجام میگیرد؛ شعری که توسط قهرمان داستان در حال تحریر آن بهوسیلهی ماشین تایپش است. راوی شاعر در ابتدای شعر خود، ما را با شهری از گربهها که در آن سکونت دارد آشنا میکند؛ شهری که بی شباهت به کازابلانکای قدیم نیست و در آن موسیقی و آواز حرف اول را میزند. در میان تمام موسیقیدانان و خوانندگان برجستهی این شهر، خوانندهی زنی وجود دارد که بیش از هر هنرمند دیگری نظر مردم و شاعر را به خود جلب کرده است. بعد از اینکه شاعر محل زندگی خود و فرهنگ آن را به بیننده معرفی میکند، از فانوسی دریایی ترسناکی میگوید که آنسوی آبها قد علم کرده و تصویری خوفناک را منظرهی دریا افزوده است.
با وجود موسیقی، شادی و خرمی، همه چیز در شهر شاعر به خوبی پیش میرود، تا اینکه روزی مردم متوجه میشوند نوازندگان و خوانندگان شهر شروع به ناپدید شدن کردهاند. پلیس شهر طی بررسی پروندهی گربههای ناپدید شده، ردپای یک انسان را مییابد که به احتمال زیاد در ربودن هنرمندان شهر نقش دارد. در سوی دیگر ماجرا، شاعر خود به صورت مستقل درحال بررسی پرونده است. او در میان تحقیقات خود پرده از حقیقتی ترسناک و مخوف برمیدارد؛ ممکن است ناپدید شدن موسیقیدانان و خوانندگان شهر به سازی افسانهای به نام پیانوی گربه مربوط باشد.
پیانوی گربه، یا ارگان گربه، یک آلت موسیقی است که مدرکی مبنی برساخت آن در تاریخ وجود ندارد، اما در ادبیات و داستانهای محلی چندین بار به آن اشاره شده است. در این ساز، چند گربه بر اساس لحن صدای خود منظم در محفظهای چوبی قرار داده میشوند و دمهای آنها کشیده شده و در زیر صفحهکلیدی گذاشته میشود. در قسمت بالایی صفحه کلید سوزنی بزرگ و بلند وجود دارد، تا با هر بار فشرده شدن هر کلید، به دم گربه وارد شود و او ندایی از سر درد سر دهد و به این صورت نوازنده بتواند با صدای گربهها قطعات موسیقی مختلف را بنوازد.
شاعر بعد از اطلاع از ماهیت تاریک و ترسناک این جنایت، تصمیم میگیرد گروهی از گربههای شجاع را با خود همراه کند و ضمن نجات دادن گربههای بی گناهی که در این میان قربانی شدهاند، به هر قیمت موسیقی و سرزندگی را بار دیگر به شهر دلمردهی خود بازگرداند.
The Cat Piano با وجود اینکه دارای هویت مستقل خود است و داستانی خاص را روایت میکند، وامدار منابع الهامی متعدد است، که پیشتر در توصیف محیط شهری استفاده در این اثر به یکی از منابع الهام آن استفاده کردیم. ریشهی دیگر منابع الهام این انیمیشن را میشود در فضاسازی و حال و هوای گوتیک آن یافت. شاید بتوان آثار نیل گیمن (Neil Gaiman)، نویسندهی بریتانیایی کتب معروفی همچون کرولاین و کتاب گورستان، را منبع الهام اصلی این انیمیشن در فضاسازی دانست. وایت و گیبسون برای پیشروی هر چه بیشتر بهسوی اتمسفر مدنظر خود، از نیک کیو، خواننده و ترانه سرای صاحب نام استرالیایی که بیشتر بهخاطر رهبری گروه موسیقی Nick Cave and the Bad Seeds شهرت دارد، استفاده کردند؛ صدای باریتون نیک کیو که اشعار و موسیقی گوتیک گره خورده و اجرای فوق العادهی او که از شدت و رنج احساسی بالایی برخوردار است، کاملا به خدمت فضاسازی درمیآید و به جذابیت انیمیشن میافزاید.
از دیگر جذابیتهای این انیمیشن میتوان به روایت شعرگونهی آن اشاره کرد. شعر بی وزن و واج آراییهای مکرر استفاده شده در آن، رنگ و بویی تازه به ماجرای The Cat Piano بخشیده است. ادی وایت در این سرودهی خود، برعکس فضاسازی که الهام گرفته از آثار گیمن و اشعار دورهی رمانتیک است، به سبک شعرگویی جک کرواک و دیگر شعرای جنبش نسل بیت نزدیک میشود.
درست مثل سایر ابعاد، The Cat Piano در زمینهی بصری هم حرفهای بسیاری برای زدن دارد. سبک طراحی شخصیتها و فیزیک و حرکات آنان استاندارد آثار دو بعدی مستقل را پشت سر گذاشته و به انیمهها میزند؛ مصداق این ادعا را میتوان در حالات چهره روان و گستردهی شخصیتها دید که خود به تنهایی خطها با بیننده صحبت میکنند. با وجود تمامی نقاط درخشان در طراحی این اثر، باید از پیانوی گربهی بزرگ به عنوان نوک قلهی جلوهی بصری این انیمیشن نام برد؛ وقتی در قسمت انتهایی این انیمیشن، پیانوی گربهی عظیم الجثه به نمایش درمیآید، درست آنطور که باید، هراس انگیز و دلهره آور است. پالت رنگ استفاده شده در این انیمیشن، کاملا آگاهانه، به چند رنگ محدود میشود و به انعکاس احساسات تاریک غوطهور در اثر کمک میکند. با وجود این محدودیت، The Cat Piano به خوبی با گنجاندن این رنگها در قسمتهای مختلف روایت، ضمن پرداختن به رنج گستردهای از احساسات، به نمادگرایی نیز میپردازد.
تهیه کنندگی این اثر برعهدهی The People's Republic of Animation بوده است؛ استودیویی که ادی وایت در سن چهارده سالگی با همراهی چند تن از دوستانشتاسیس کرد. این استودیو پیش از ساخت The Cat Piano چند انیمیشن کوتاه، ویدیوی تبلیغاتی و موزیک ویدیو ساخته بودند، اما هیچگاه نتوانسته بودند به موفقیتی اینچنینی دست پیدا کنند. بلاشک تجربیات وایت در این استودیو تاثیر زیادی در رسیدن به این موفقیتها بود، چون The Cat Piano اثری پخته است و رسیدن به این حد از بلوغ در اثر بدون داشتن تاریخچهای از آزمون و خطا ممکن نیست. نظرات خود را در رابطه با این انیمیشن با ما درمیان بگذارید.