Carn یک فانتزی تاریک از جف لی بارز، انیماتور و کارگردان فرانسوی، است، که داستانی در باب وفای به عهد روایت میکند. با معرفی این انیمیشن کوتاه میدونی را همراهی کنید.
وقتی بحث ادبیات، سینما و فرهنگ عامه پیش میآید، گرگها دارای بهترین شهرت در بین حیوانات نیستند. این سگسانان که به قلم برام استوکر «بچههای شب» لقب گرفتند، از دیرباز شخصیت منفی داستانهای بسیاری بودهاند؛ از شکار درکنار کنت دراکولا گرفته، تا خوردن مادربزرگ شنل قرمزی و آزار و اذیت سه بچه خوک بی گناه، گرگها اغلب مواقع نقطهی مقابل ارزشهای انسانی و اخلاقی و نماد بی رحمی و خشونت بودهاند. جف لی بارز، کارگردان و انیماتور فرانسوی، اما در انیمیشن کوتاه تاریک و اتمسفریک خود، Carn، از این جانوران برای روایت داستانی دربارهی ارزشهای اخلاقی، بهطور دقیق لزوم وفای به عهد و حاصل کردار انسان در زندگی، استفاده میکند.
داستان Carn ساده و کوتاه اما تکان دهنده است. پسری جوان، درست در میانهی زمستانی استخوان سوز، در جنگلی بزرگ و تاریک راه خود را گم میکند. پسر فاصله چندانی با مرگ ندارد که یک گرگ ماده او را پیدا میکند. گرگ زخمی است و درست مثل پسر در دو قدمی مرگ قرار دارد. گرگ که زنده ماندن را خیالی باطل میبیند، پیشنهادی به پسر ارائه میکند: «مرا بکش، با پوستم خود را گرم و با گوشتم خود را سیر کن. اما قول بده اگر زنده ماندی از تولههایم مراقبت کنی و آنها را سیر نگه داری.» گرگ مرگ را میپذیرد و خود را به امید نجات جان بچههایش فدا میکند.
ادامهی متن پایان داستان را افشا میکند.
پسر اما با وجود آنکه شرط گرگ مادر را قبول کرده بود و حالا پوستش را بر تن داشت، بچههای او را به حال خود رها میکند؛ تولههای کوچکی که گرفتار سرما شدهاند و بدون غذا و حفاظت مادر خود نمیتوانند زنده بمانند. گروهی از اهالی دهکدهی پسر که در جنگل بهدنبال وی میگردند، او را از دور در پوست گرگ میبینند و تصور میکنند که او گرگی وحشی است و قصد حمله به ایشان را دارد. درنهایت مادر پسر تفنگی را از دست یکی از افراد گروه نجات میگیرد و تیر خلاص را به تن پسر خود شلیک میکند.
این داستان ساده میشد با پایانی احساسی غوطهور در مفاهیمی همچون عشق، وفاداری و از خود گذشتگی پایان یابد، اما درست اینجا است که لی بارز به درستی پتانسیل داستان و فضاسازی خود را درک کرده و با افزودن عنصر مرگ به پایان داستان، Carn را از یک انیمیشن معمولی، به اثری تأثیرگذار و تکان دهنده تبدیل میکند که پیام آن مدتها با بیننده باقی خواهد ماند. داستان Carn استحقاق پایانی تاریک را داشت و بارز به خوبی توانست احساسات پیچیدهی معلق در اثر را در این پایان بندی سریع و قاطع بگنجاند. در مجموع Carn در طول روایت مخاطب را میخکوب میکند و سپس پایانی شوک آور اما بهصورت عجیبی راضی کننده را به ایشان عرضه میکند. این اثر با تمام کوتاهیاش حاوی بار احساسی فراوانی است، پویایی شخصیت را به خوبی به نمایش میگذارد و در زیر پوستهی داستان به مفاهیم عمیقی میپردازد.
پایان بخش حاوی افشائات داستانی.
Carn از نظر روایت داستانی بسیار فوقالعاده عمل میکند، اما همه میدانیم که در مدیوم انیمیشن این نکته برای تبدیل شدن به اثری موفق کافی نیست. انیمیشنهای زیادی هستند که صرفا به خاطر لغزش خود در ارائهی جنبهی بصری جذاب یا حداقل قابل قبول، فرصتی از سوی بینندگان برای ارائهی داستان خود، هر چند خوب و حساب شده، پیدا نکردهاند. این انیمیشن کوتاه باید از نظر تکنیکی فوقالعاده عمل میکرد تا مطمئن میشد که صوت و تصویرش چیزی کم از داستان فوقالعادهاش ندارد، که خوشبختانه لی بارز و سیلوین لیونیس، طراح صدای اثر، به این مسئله رسیدگی کردند و از Carn اثری ساختند که ایراد بزرگی به آن وارد نیست. جنبهی بصری این اثر خاص، حساب شده و جذاب است؛ سبک طراحی به کار رفته در این انیمیشن طوری رنگ و بافت تصویر را به کار میگیرد تا به خوبی حال هوای تاریک، درگیر کننده و نفس گیر داستان را منعکس کند. شخصیتها با استفاده از سبکی شبیه سایه بازی در ترکیب با جزئیاتی کم و بیش پیچیده و ریز طراحی شدهاند و روی پشت زمینههایی چشم نواز قرار داده شدهاند؛ این ترکیبات باعث میشوند این اثر خاص و زیبا به چشم بیاید و بتوان آن را چندین بار تماشا کرد و به ستایش سبک طراحی منحصربهفرد و جزئیات آن پرداخت.
موسیقی و صداگذاری اثر نیز تاثیری دو چندان بر فضاسازی انیمیشن دارد. با وجود اینکه قطعات موسیقی ساخته شده توسط لیونیس برای Carn با صدایی کم در طول اثر پخش میشوند و از نوایی نامحسوس و لطیف برخوردار هستند، اما به خوبی از پس درکنار هم قرار دادن صحنههای مختلف انیمیشن برمیآیند و بیننده را بیشازپیش در دنیای تاریک داستان فرو میبرند. درکنار موسیقی، لیونیس در طراحی صدا هم عملکردی موفقیت آمیز داشته و با افزودن افکتهای صوتی ریز و دقیق، کمک شایانی به زنده کردن دنیای Carn و پویایی آن کرده است.
لی بارز Carn را بهعنوان اثر فارغ التحصیلی خود از مدرسهی هنر École Emile Cohl، واقع در لیون فرانسه، ساخت و آن را در جشنوارههای بزرگ بینالمللی همچون فستیوال انیمیشن Annecy به نمایش درآورد. لی بارز که مسئولیت نوشتن داستان، طراحی بصری و تدوین این انیمیشن را خود بهتنهایی به عهده گرفته بود، با موفقیت آن توانست اسمی برای خود در صنعت انیمیشن در کند و آثار مختلفی را درکنار انیماتورها و کارگردانان بزرگتر بسازد که در آینده به سایر ساختههای این انیماتور خوش ذوق و مستعد خواهیم پرداخت. نظرات خود را در رابطه با این انیمیشن با ما در میان بگذارید.