انیمیشن کوتاه Albatross Soup با لحنی مستندوار اقتباسی لذت بخش و خلاقانه را از معمایی کلاسیک به نمایش میگذارد. در این اثر، از چند نفر خواسته شده معمای عجیب خودکشی یک مرد را حل کنند. با معرفی این انیمیشن میدونی را همراهی کنید.
Albatross Soup یکی از برجستهترین و خاصترین آثار کوتاهی بود که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد. این انیمیشن کوتاه ضمن ارائهی جنبهی بصری جذاب سایکدلیک، با تکیه بر فیلم سازی غیر تخیلی، یک معمای عجیب و جذاب را روایت میکند. این ساختهی وینی چئونگ، تدوینگر و انیمیشن ساز چینی-آمریکایی، درحالیکه ایدهای عجیب اما اصیل را به تصویر میکشد، جذاب و سرگرم کننده نیز هست و مخاطبان را وادار به تفکر میکند.
این اثر اقتباسی است از یک معمای قدیمی، کمی عجیب اما جذاب. معمای مطرح شده در این انیمیشن نمونهی چیزی است که در ادبیات بهعنوان «معمای موقعیتی» یا «تفکر جانبی» شناخته میشود؛ در این دسته از معماها، یک موقعیت مبهم توسط گرداننده مطرح میشود، سپس افراد شرکت کننده باید با پرسیدن سوالاتی منظقی که با بله یا خیر پاسخ داده میشوند به حقیقت ماجرا پی ببرند و پرده از راز موقعیت بردارند. معمای مطرح شده در انیمیشن Albatross Soup از این قرار است:
مردی از قایقش پیاده شده و به سمت یک رستوران میرود. او بعد از نشستن روی میزش، سوب آلباتروس، نوعی مرغ دریایی بزرگ، سفارش میدهد. بعد از اینکه مرد قاشقی از سوپ آلباتروس میخورد، تفنگی بیرون کشیده، به سر خود شلیک کرده و خودکشی میکند. مرد چرا خودش را کشت؟
با وجود اینکه این انیمیشن از نظر تکنیکی و بصری حرفهای زیادی برای زدن دارد، اما بیشتر جذابیت آن به معمای مطرح شده و تلاش بیننده برای حل کردن آن به همراه افراد حاضر در اثر است، پس اگر پیشتر این معما را شنیده باشید ممکن است نتوانید آنطور که باید از تماشای آن لذت ببرید. من شخصا پیش از تماشای Albatross Soup این معما را نشنیده بودم، اما بعد از جستوجویی مختصر متوجه شدم این معما در وبسایتهایی همچون Quora ،Reddit و فرومهای گفتوگو از محبوبیت بالایی برخوردار بوده است و اولین اشارات به این معما در اینترنت حداقل به سال ۱۹۹۹ برمیگردد.
وینی چئونگ، کارگردان اثر، اولینبار ازطریق یک دوست با این معما آشنا شد؛ جین که در حال آمادهسازی خود برای دفاع از رسالهی دکتری خود در زمینهی علوم اعصاب بود، علاقهی تازهای به اینگونه معماها که به نحوهی کارکرد و اسرار ذهن میپردازند پیدا کرده بود. چئونگ بعد از شنیدن این معمای کلاسیک از جین، برای مدتی طولانی به فکر رفت و این معما را برای افراد متعددی مطرح کرد. او متوجه شد که افراد بعد از دست یابی به پاسخ این معما، علاقهی زیادی به اشتراکگذاری آن با دوستان یا خانوادهی خود دارند، پس تصمیم گرفت که با ساخت اقتباسی از این معما، آن را برای مخاطبان بیشتری مطرح کند. چئونگ که در شهر بروکلین نیویورک به پیشهی تدوینگری مشغول بود، عزم خود را جزم کرد که این معما را به شکل یک انیمیشن درآورد، اما چالش اصلی این پرسش بود که او چگونه باید این کار را انجام میداد. پاسخ دادن به این پرسش تقریبا و شکل گیری ایدهی اصلی انیمیشن Albatross Soup تقریبا سه سال برای او زمان برد.
روی کاغذ، ایدهی این انیمیشن فوقالعاده بود؛ معمای استفاده شده در اثر، که شیرازهی اصلی کار به شمار میرود، قبلا موفقیت خود را در محافل مختلف به اثبات رسانده و ساختار خاص این معما و پاسخ تاریک نهفته در پس آن هرچه بیشتر به جذابیتش میافزایند. چئونگ بعد از پژوهش در زمینهی روایت، به این نتیجه رسید که مناسبترین راه برای گنجاندن این معما در چارچوب یک انیمیشن، شرکت دادن شخص مخاطب در حل کردن معماست، اما به انجام رساندن این مسئله در اقتباسی به شکل فیلم یا انیمیشن کوتاه کار آسانی نبود؛ اکثر اوقات، بینندگان در حین تماشای یک فیلم حالت انفعالی دارند و یک گوشه مینشینند تا داستان تقریبا هر آنچه در خود نهفته دارد را به ایشان عرضه کند. در رابطه با این فیلم، استفاده از سبک روایتی سنتی، تمام جذابیت اثر را از بین میبرد. در سوی دیگر، چئونگ باید به این مسئله فکر میکرد که باتوجهبه شرکت دادن مخاطب در روایت اثر، مدت زمان آن دقیقا باید چقدر باشد، چون حل کردن معمایی این چنینی ممکن است برای برخی افراد زمان زیادی ببرد. پس او باید زمان را طوری مدیریت میکرد که هم بیننده فرصت فکر کردن داشته باشد و هم اثر آنقدری طولانی نشود که برای بیننده خسته کننده باشد و او نهایتا قید تماشای کامل آن را بزند.
پیدا کردن راهحل برای چالشهای ساخت این اثر خود کمی از حل کردن معمای اصلی برای چئونگ نداشتند. او بعد از اختصاص دادن مدت زمانی طولانی به تحقیق، شروع به آزمایش ایدههایی کرد که به نظرش نسبت به سایر بهتر بودند. چئونگ در مراحل نهایی تصمیم گرفت شش نفر از دوستانش را به استودیو دعوت کرده و بدون هیچ پیش زمینهی خاصی آنها را به حل کردن این معما بگمارد و صدای ایشان را ضبط کند. با وجود اینکه این ایده بسیار خوب به نظر میرسید، اما نزدیک بودن شخصیت دوستان وی به هم و عدم وجود تنوع در عقاید و لحن صحبت کردن، باعث شد چئونگ از نتیجهی حاصل چندان راضی نباشد. درنهایت الکس یانگ، از تهیه کنندگان پادکستهای نشریهی NyTimes، به چئونگ کمک کرد افراد بیشتر و متفاوتتری را برای حضور در اثر پیدا کند؛ این بار نتیجه موفقیت آمیز بود و توانست چئونگ را یک قدم به شکل گیری نهایی اثر نزدیکتر کند.
حالا چئونگ هم ایدهی نهایی را در دست داشت و هم افرادی را که قرار بود در این اثر حضور داشته باشند و حس و حال یک دورهمی واقعی را به بیننده القا کنند، اما کماکان مسیر پر از چالشهای متعدد بود و رسیدن به محصول بی عیب نهایی بسیار سخت. چئونگ در این رابطه میگوید:
ما در ابتدا سعی کردیم همه چیز را درست مثل یک مستند به پیش ببریم. سوالات هر جلسهی گفتوگو از پیش تعیین شده بود. ما مسیر مکالمه را براساس مضمون، شخصیتها و فضای اثر هدایت میکردیم. گفتوگوی اشخاص در ابتدا با متنی از پیش تعیین شده آغاز میشد و سپس ایشان با همگذاری به سمت پاسخ نهایی پیش میرفتند، اما با این وجود ما سعی داشتیم کمی در سؤال و جواب افراد مختلف تنوع ایجاد کنیم. در اوایل کار، من سعی میکردم شخصا تمام متون و مکالمات را طراحی کنم، اما بعد از گذشت تقریبا یک سال و نیم از آغاز پروسهی ساخت این اثر، به این نتیجه رسیدم که باید از شخصی دیگر کمک بگیرم. من از تسا گرینبرگ، کارگردان کمدی با استعداد، ویراستار و تدوینگر، درخواست کمک کردم و از او خواستم تا ایدههایی جدید را در اختیار من بگذارد و درنهایت ما موفق شدیم بعد از چند هفته آنچه در ذهن داشتم را تولید کنیم.
یکی از جالبترین نکات در رابطه با Albatross Soup این است که چئونگ پیش از ساخت این اثر کلا تجربه یا دانش خاصی در رابطه با کارگردانی و ساخت انیمیشن نداشته است. چئونگ مدت زیادی را به تفکر در این رابطه که باید این اقتباس را بهصورت فیلم بسازد یا انیمیشن گذراند. درنهایت او باتوجهبه حال و هوای خیالی و خاص اثر و برای پرهیز از غالب شدن حال و هوایی خشن و تاریک به اثر نهایی، تصمیم گرفت Albatross Soup را بهصورت انیمیشن بسازد. از آنجایی که او عملا در انیمیشن سازی یک تازه وارد به حساب میآمد، با دنیای از تکنیکهای جدید تصویرسازی و داستان سرایی مواجه شد، که البته همین مسئله باعث شد او مدت زیادی را به آموختن بپردازد و وقفهای تقریبا طولانی در ساخت اثر پیش بیاید. بعد از شکل گیری ایدههای نهایی، چئونگ اقدام به دعوت از حضور فیونا اسمیث، طراح حرفهای، ماسایوشی ناکامورا، کارگردان انیمیشن، و دن روساتو، طراح صدا، در تیم ساخت این انیمیشن کرد. نتیجهی همکاری این تیم، انیمیشنی رنگارنگ و روان است که حال و هوای آثار سایکدلیک دههی ۶۰ میلادی را دارد.
چئونگ بعد از حضور موفقیت آمیز ساختهاش در جشنوارههای بینالمللی از جمله Fantasia Film Festival ،Sundance و GLAS 2019، تصمیم گرفت Albatross Soup را بهصورت رایگان در اینترنت منتشر کند تا بینندگان بیشتری این اثر را کشف کنند و از آن لذت ببرند. او حالا مشغول کار روی اولین فیلم لایو اکشن کوتاهش است که داستانی روانشناختی دربارهی زنی که عضو یک گروه خلافکار موتور سوار است را روایت میکند. نظرات خود را در رابطه با این اثر با ما در میان بگذارید.