در این مطلب به معرفی انیمیشن کوتاه Alarm میپردازیم که احوالات این روزهای دانشآموزان، دانشجویان و افراد شاغل را به تصویر میکشد.
«متن پیشرو بخشهایی از داستان را لو میدهد، پیشنهاد میشود ابتدا انیمیشن را مشاهده کنید»
زمان و کانسپتهای مشابه آن از مهمترین مفاهیمی هستندکه ما در زندگی روزمره با آنها سروکار داریم. اما مهمترین جنگی که دانشجویان، دانشآموزان و شاغلین تقریبا هر روز در خط مقدم آن حضور دارند، جنگ با ساعتهای زنگدار است. جنگی اجباری و ادامهدار که قدمتی دیرینه دارد. حتی مشاهده شده که افرادی برای چند دقیقه خواب بیشتر به پای آنها افتاده و التماس کردهاند. اما کیست که نداند پیروز نهایی همین سربازهای کوچکی هستند که با سروصدای بلند، حکم نابودی خود را امضا میکنند. این دقیقا همان داستانی است که گروه MESAI و جانگ مو هیون، انیمیشنساز کرهای در انیمیشن کوتاه Alarm به آن پرداختهاند. داستان این انیمیشن بر روی یک فرد جوان و تلاشهای او برای آماده شدن و رفتن به سرکار در صبح زود تمرکز دارد. ساعتهایی که برای ساعت هفت صبح تنظیم کرده در ابتدا به صورت جداگانه تلاش میکنند که او را از خواب بیدار کنند، اما زمانی که موفق نمیشوند، بمباران او با صداهای بلند که توسط خودش برنامهریزی شده، آغاز میشود. این روند در نهایت منجر به بیدار شدن فرد و یکسری اتفاقات دیگر میشود.
از آنجایی که هیچ دیالوگ و مفاهیم پیچیدهای در انیمیشن وجود ندارد، جلوههای بصری در طراحی شخصیت و محیط و فعل و انفعلات بین این دو مهمترین عامل برای روایت داستان و همراه کردن مخاطب است که خوشبختانه Alarm در این بخش عالی عمل کرده است و نقصهای زیادی در آن مشاهده نمیشود. کادربندیها، زومها و جایگیریهای دوربین همگی از مواردی هستند که قدرت گروه MESAI را به رخ میکشند. تمامی این موارد را میتوانید در همان یک دقیقه ابتدایی انیمیشن بهشخصه مشاهده کنید. یکی از برترین بخشهای انیمیشن زمانی است که دوربین به دور از شخصیت در گوشهای قرار گرفته و شخصیت وارد اتاق شده و ناگهان پس از به صدا درآمدن صدای زنگ ساعت، در باز شده و ساعتی به دیوار کوبیده میشود. سپس شخصیت اصلی با لباس رسمی و عصبانیت از اتاق خارج شده و در حالی که دوربین در زاویه دید ساعت قرار گرفته، همانند یک پیروز در میدان نبرد، به حالت استهزا پوزخندی به حریف شکست خورده میزند.
در خصوص شخصیت باید گفت که علیرغم وجود ویژگیها و عکسالعملهای عادی نظیر تلاش برای دقایقی خواب بیشتر در وجود او، نوع نگرش وی کمی متفاوت است، همانگونه که در هنگام برداشتن شیر از پشت در، قرار دادن ساعت در جای جای خانه و شلیک کردن به ساعت به جای خاموش کردن آن، مشاهده کردیم. همانطوری که اشاره شد، انیمیشن کوتاه Alarm فاقد هرگونه دیالوگی است و این خلاء توسط جلوههای صوتی بینظیر از جمله ساعتها، بسته شدن در و موسیقی پخش شده از ضبط صوت پر میشود. احتمالا پس از مشاهده انیمیشن به این فکر فرو میروید که آنتاگونیست کی یا چیست. در وهله اول تصور میشود که انتاگونیست خود شخص است زیرا میل او به خوب بیشتر مانع از انجام وظایفش میشود و این در حالی است که خود او ساعتها را برای هفت صبح تنظیم کرده است. حتی در بخشهایی میتوان ساعتها را آنتاگونیست دانست. اما واقعیت امر این است که آنتاگونیست حقیقی زمان و روند طبیعی آن است. در تمام طول انیمیشن میتوان دستهای نامرئی زمان و جنگ بین آن و پروتاگونیست را مشاهده کنید.
انیمیشن کوتاه Alarm کمدی بینظیری است که مطمئنا پس از مشاهده آن به یاد صبح زود و اعمال خود در هنگام بیدار شدن از خواب خواهید افتاد. صحنههای خندهدار و زیبای انیمیشن نه تنها ارزش تماشای چندباره آن را پایین نمیآورد بلکه باعث میشود هر بار بیش از پیش به جزئیات و ظرافتهای آن توجه کنید. اگر شما هم جزء آن دسته از افرادی هستید که برای بیدار شدن به تعداد زیادی ساعت و زنگهای مداوم احتیاج دارید، حتما از جایگیری ساعتهای انیمیشن Alarm درس بگیرید.