In The Air Is Christopher Gray انیمیشنی کوتاه در ژانر درام از فیلیکس مسی بریتانیایی است که داستان تلاش بی باکانهی یک پسر برای به چنگ آوردن دل محبوبش را روایت میکند. با معرفی این انیمیشن میدونی را همراهی کنید.
انیمیشن کوتاه In The Air Is Christopher Gray از فیلیکس مسی (Felix Massie)، کارگردان و انیماتورر بریتانیایی، با کسب جوایزی همچون «جایزهی بزرگ» جشنواره فیلم و انیمیشن کوتاه Encounters و «بهترین فیلم بریتانیایی» فستیوال بین المللی انیمیشن لندن در سال ۲۰۱۳ توانست به سرعت در اینترنت به شهرت برسد و طرفداران زیادی را برای سبک انیمیشن مینیمالیستیک مسی و داستان سرایی عجیب وی بهم بزند. داستان عشق یک طرفهی انیمیشن In The Air Is Christopher Gray به لطف جلوهی بصری متفاوت و روایت جذاب و درگیر کنندهی آن که با چاشنی کمدی تاریک همراه بود، هنوز بعد از گذر سالها از انتشار، نظر بینندگانی جدید را به سوی خود جلب میکند.
داستان این انیمیشن دربارهی پسری جوان است به نام کریستوفر گری. کریستوفر از زمانی که به یاد دارد همیشه به استیسی علاقه مند بوده اما هیچ گاه جرئت این را نداشته که حس واقعی خود را به او بگوید. در سوی دیگر ماجرا، بری فلینت حضور دارد که فکر میکند چون اخیرا هیچ کاری برای پسرش جانی نکرده، پدری بد است و باید دست به کاری بزند. بری تصمیم میگیرد جانی را برای گردش به شهر ببرد و نتیجهی این سفر کوتاه یک افعی پنج فوتی (یک و نیم متری) است که جانی به عنوان حیوان خانگی جدیدش انتخاب کرده. کریستوفر با دیدن مار جانی ایدهای برای جلب نظر استیسی پیدا میکند؛ اگر استیسی او را در حال پریدن با دوچرخه از روی این مار دراز ببیند، حتما دلش را به او خواهد باخت. در این میان، چه چیزی میتواند نقشهی فوق العادهی کریستوفر را خراب کند؟
با وجود آنکه داستان In The Air Is Christopher Gray در زیر پوست خود قصهای از گذر از دوران نوجوانی و پا گذاشتن به بزرگسالی است، اما آثاری با داستان و نحوهی روایت مشابه کمتر در میان انیمیشنهای کوتاه به چشم میخورند. با تمام این اوصاف اما داستان In The Air Is Christopher Gray با سبک طراحی مسی هماهنگی و همخوانی شگفت انگیزی دارد. با وجود آنکه داستان این اثر را میتوان به قسمتی تاریک از سریال محبوب The Wonder Years تشبیه کرد، اما تصورش سخت است که فیلمی لایو اکشن بتواند تلاشهای نوجوانی بیباک برای تحت تاثیر قرار دادن یکی از دخترهای همسایه را با همان جادو و جذبهی مدیوم انیمیشن به نمایش بگذارد. غیاب چهرهها و جزئیات آنچنانی در سبک طراحی به کارگردان این اجازه را داده است تا با تکیه بر شاتهایی عریض که پشت زمینههایی غالبا سفید دارند، ابهام و شک را در تابستان شخصیت کریستوفر به نمایش بگذارد.
پیش از ساخت In The Air Is Christopher Gray، فیلیکس مسی آثار خود را با طراحیهایی از این هم سادهتر تولید میکرد که نمونهی بارز سبک قدیم وی را در پروژهی فارغ التحصیلیاش از دانشگاه ولز، Keith Reynolds Can't Make It Tonight، مشاهده کرد. او که آثار اولیهی خود و سبک طراحی خاص آنها را در روزهای تاریک اینترنت کند شکل داده بود، او داستانهای شخصیتهای Stickmen خود را به صورت فایلهای Gif به تصویر میکشید و در وبسایت شخصیاش قرار میداد. مسی که قدرت خاصی در قصه گویی با شخصیتهای بی چهره احساس میکرد، این سبک را ادامه داد و با افزودن جزئیات بیشتر به تمامی عناصر آثار خود، سبک خود را درگیر کنندهتر از پیش کرد؛ حاصل کار بر روی سبک مینیمالیستیک این طراح، نتایجی ارزشمند و پاداش دهنده را به همراه داشته است که در این تماشایی بودن، به خوبی بیننده را به دنیای اثر وارد میکند. اگر به قیاس In The Air Is Christopher Gray و Keith Reynolds Can't Make It Tonight بپردازید، به سادگی متوجه میشوید همین جزئيات نه چندان زیادی که مسی به سبک خود افزوده باعث شده است که جلوهی بصری اثر از نظر عمق و پیچدگی به سطحی دیگر برسد و دنیاسازی خیلی بهتر و تاثیرگذارتر از پیش صورت بگیرد.
فیلیکس مسی در گفتوگویی با سایت Director Notes در سال ۲۰۱۴ دربارهی این انیمیشن گفت:
من فکر میکنم وقتی کسی به تماشای فیلمی مینشیند در واقع در حال نگریختن به یک غریبه در حال انجام کاری است. اینکه آنها چه کاری انجام میدهند، چه فکری میکند یا چه میگویند باعث میشود که ایشان برای بیننده آشنا و قابل لمس به نظر بیایند. اگر به این مسئله را مد نظر قرار دهیم، به راحتی میشود یک حباب خیلی معمولی را روی صفحهی نمایش قرار داد و کاری کرد که بیننده با آن به نوعی ارتباط برقرار کند. من فکر میکنم این مسئله فوق العاده است. فکر کنم این اولین باری است که شخصیتهای من در یکی از آثارم لب به سخن گفتن میگشایند و همین مسئله باعث میشود بهتر از قبل بتوانند احساسات خود را بیان کرده و توسط بینندگان شناخته شوند. در ضمن، من قبل از ساخت این فیلم به لندن نقل مکان کردم و در استودیو Nexus Production، که محل کار اسامی شناخته شدهای همچون کانر فینگان (Conor Finnegan)، جوناس اودل (Jonas Odell) و کیبو تاوارس (Kibwe Tavares) نیز هست، مشغول به کار شدم. امکانات این استودیو و حضور در کنار چنین انیماتورهای مستعدی به من انگیزه داد که سطح کیفی آثارم را ارتقا بدهم و بخواهم بیشتر از آنچه پیشتر فکر میکردم به جلوههای بصری از جمله پشت زمینهها و سایر موارد بپردازم. کار در اینجا فوق العاده است و واقعا مایهی شرمساری است اگر من نتوانم کاری درخورد نام Nexus بسازم و منتشر کنم.
روایت چند جانبه و انیمیشن خاص In The Air Is Christopher Gray باعث میشود که این اثر را نتوانید به این سادگیها از یاد ببرید. آثار متعدد زیادی وجود دارند که با وجود جلب نظر منتقدین و درو کردن جوایز در جشنوارهها، در پیدا کردن جایگاه خود روی اینترنت و یافتن طرفدارانی در بین مخاطبین عامه موفق نیستند؛ خوشبختانه این اثر مسی در این دسته قرار نمیگیرد و ضمن دارا بودن از ابعادی که چشم منتقدان را به خود میرباید و به آن ارزش حضور روی پردهی بزرگ سینما میدهد، به سادگی میتواند با احساسات آشنا و کمدی منحصر به فرد خود به دید کاربران اینترنت نیز خوش بیاید. نظرات خود را در رابطه با این انیمیشن با ما در میان بگذارید.