Ada انیمیشنی کوتاه در ژانر درام از دین وین، انیماتور انگلیسی، است، که براساس زندگی واقعی زنی به نام ایدا بلکجک ساخته شده است. با معرفی این انیمیشن همراه میدونی باشید.
دین وین (Dane Winn)، کارگردان و انیمیشن ساز بریتانیایی، در تازهترین ساختهی خود ما را به سرددشتهای قطب میبرد؛ انیمیشن کوتاه Ada راوی داستانی است از شجاعت، عزم و جهش درونی یک مادر. این انیمیشن با الهام گیری از زندگی زنی از قوم اینوپیات به نام ایدا بلکجک تولیده شده است که طی یک سفر ناموفق در قطب، در جزیرهای بی ثمر که پر از جانوران وحشی بود برای مدتی طولانی گیر افتاد. با وجود اینکه داستان این اثر روایتگر شرایطی خاص و غیرعادی است و در سرزمینی دورافتاده و شرایط اقلیمی ناآشنا برای اغلب بینندگان جریان دارد، اما ماجرایی قابل لمس را بیان میکند که ارتباط برقرار کردن با شخصیتهای حاضر در آن و احساسات مختلف ایشان کار دشواری نیست.
در سال ۱۹۲۱، مادری جوان به نام ایدا بلکجک که به دلیل فقر و تنگدستی از بزرگ کردن تنها پسر خود عاجز بود، فرزندش را به یک یتیم خانه سپرد و سفر خود را به قصد کسب درآمد برای امرار معاش آغاز کرد. او در این مسیر راهی سفری اکتشافی به دل قطب شد، اما پس از وقوع حوادثی پیش بینی نشده، ایدا خود را تنها یافت و مجبور شد دربرابر طبیعت مرگبار و سر سخت قد علم کند. دو سال بعد از زندگی در سختترین شرایط، ایدا به خانه برگشت تا بار دیگر فرزندش را زیر بال و پر خود بگیرد.
سرمشق گیری دین وین از حوادث و رخدادهای واقعی در نگارش داستان Ada باعث میشود تغییر یا تکامل احساسی و فیزیکی شخصیتها و توازن بین این دو حقیقی و تاثیرگذار باشد؛ دین وین مدعی است که ماجرای ایدا بلکجک الگویی فوق العاده برای داستان این اثر بود و در این باره میگوید: «من از این موضوع آگاهی داشتم که داستانهای بقای متعددی در دنیای سینما وجود ندارند که قهرمان اصلیشان یک زن باشد. من درست از زمانی که برای اولین بار ماجرای ایدا بلکجک را شنیدم، شیفتهی این داستان شدم؛ نه فقط به این خاطر که اتفاقاتی که برای ایدا رخ داده بودند را میشد جذاب و باور نکردنی شمرد، بلکه هیچ یک از افرادی که میشناختم تا به حال داستان او را نشنیده بود. من احساس میکردم که ماجرای او را عمیقا درک میکردم، میدانستم چه چیزی آن را به قصهای شنیدنی تبدیل میکند و از همین رو، برای به تصویر کشیدن آن و نشان دادنش به بینندگان بسیار مشتاق بودم.»
برای آثاری غرق در سرما و برف مثل Ada، خود محیط به یکی از شخصیتهای مهم و پررنگ داستان تبدیل میشود و پردازش صحیح آن از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است؛ در چنین اثری بیننده باید باد را روی پوست و سرما را در مغز استخوان خود احساس کند. غوطه در سرما را پیشتر در آثاری همچون فیلم موجود (The Thing) از جان کارپنتر (John Carpenter) یا رمان آبهای شمالی (The North Water) از یان مک گوایر (Ian McGuier) احساس کردیم؛ با وجود آنکه قیاس Ada با این دو اثر کلاسیک آنقدرها هم به جا و درست نیست، اما در انعکاس دنیایی سرد، انیمیشن کوتاه دین وین عملکردی قابل قبول و مناسب دارد.
بخش زیادی از بار این فضاسازی بر دوش صداگذاری فوق العادهی انیمیشن است؛ باد همیشه حاضر است و شدت آن بسته به مکان و موقعیت، طوری که انگار مستقیم به صورت بیننده میخورد، گاها دستخوش تغییر میشود. در دست دیگر اما دین وین و همکارانش در تلاش بودند که جلوهی بصری اثر در ارائهی دنیای سرد و متروک چیزی از صداگذاری آن کم نداشته باشد. سرما و برف در قاب تصویر، همچون باد، در تمام لحظات انیمیشن حضور دارند؛ دین وین این کار را عمدتا با استفاده از دانهها، یا به اصطلاح نویزهای خود ساخته، انجام میدهد. از این مسئله هم نباید غافل شد که پالت رنگ مونوکروم یا تک رنگ طراحی نه تنها نقشی اساسی در فضاسازی قدرتمند اثر ایفا کرده، که برای به تصویر کشیدن بازهی زمانی داستان نیز بسیار مناسب است.
در سبک طراحی خاص Ada اما مدلها و شخصیتها از جزئیاتی کمتر برخوردارند، اما با استانداردهای انیمیشنهای کوتاه خوب و قابل قبول بهشمار میآیند. وین و تیمش برای صرفه جویی در هزینهها، سهولت بخشیدن به پروسهی ساخت و کوتاه کردن زمان از موتور آنریل (Unreal Engine) برای رندر ریل تایم استفاده کردند. وین در این باره توضیح میدهد: «طراحان ما در حال کار میتوانستند شکل نهایی جلوهی بصری را تماشا کنند و این مسئله بدین معنی بود که ما توانایی و وقت آزمون و خطا در طراحی و آزمایش محیطهایی مختلف بدون از دست دادن زمان ارزشمند پروسهی رندر کردن را داشتیم. سود دیگر استفاده از این روش، توانایی بروز رسانی و تغییر انیمیشن بدون نیاز به شروع کردن از صفر و تخریب مدلهای ساخته شده بود. در همین حین تمام دپارتمانها میتوانستند کار مجزا و خاص خود را روی یک فریم مشترک انجام دهند و در نهایت همگی در یک زمان به نتیجه برسند. نمیتوان انکار کرد که پروسهی یادگیری کمی زمانبر بود، اما ما از آن سربلند بیرون آمدیم و حالا با تمام تجربیات کسب کردهی خود، بیش از پیش مشتاق آنیم که این روش را در پروژههای آتی خود نیز به کار ببندیم.»
این انیمیشن به عنوان بخشی از برنامهی فیلمهای کوتاه استودیو Blue Zoo، که با بیشتر با عنوان bzshorts# شناخته میشود، ساخته شده است؛ جایی که دین وین به عنوان کارگردان و طراح سه بعدی ارشد مشغول به کار است. بیش از پنج سال از آغاز این پروژه گذشته و Blue Zoo فیلمهای کوتاه متعددی در سبکهای مختلف را به بینندگان عرضه کرده است. هدف اصلی از این پروژه و فیلمها، به چالش کشیدن مهارت هنرمندان این استودیو، کسب تجربیات جدید و دست آوردهای شخصی و جمعی است. با وجود اینکه Ada هنوز سفر طولانی خود در جشنوارهها را به پایان نرسانده، اما به عنوان اثری شخصی که حاصل علاقهی درونی وین است، موفقیتی بزرگ برای او محسوب میشود. نظرات خود را در رابطه با این انیمیشن کوتاه با ما درمیان بگذارید.