انیمه Re:Creators اثری است که کلیشهها را با ایدهای جالب درهم آمیخته و سریالی گیرا، سرگرمکننده و انسانی تحویلمان داده است. با معرفی انیمه همراه میدونی باشید.
میگویند روزی زنی پیش لئو تولستوی میرود و پس از گفتن اینکه «شما نویسندهها آدمهای بیرحمی هستید» بابت سرگذشت تلخ یکی از کاراکترهای این نویسندهی روسی از او گله میکند. تولستوی در پاسخ میگوید: «باور کنید من همهی تلاشام را برای نجات دادن او به کار گرفتم. حتی بارها با وی حرف زدم، اما بر خلاف میل من، او خودش را نابود کرد. من هرگز چنین سرنوشتی را برایاش انتخاب نکرده بودم.»
حقیقتاش نمیدانیم که چنین گفتوگویی واقعاً انجام شده یا خیر، اما هرچه هست این ماجرا به واقعیتی اشاره دارد و آن هم ارزش و شخصیتی است که نویسندگان و کلاً هنرمندان برای مخلوقاتشان قائل هستند؛ مخلوقاتی که گویی گاهی از دل اثر پا بیرون میگذارند و در کنار خالقشان زندگی میکنند. اما اگر حضور آفریده در کنار هنرمند ممکن میشد، چه پیامدهای خوب و بدی میتوانست به همراه داشته باشد؟ انیمهی دنبالهدار Re:Creators یکی از آثاری است که به چنین موضوع جالبی پرداخته است.
انیمه Re:Creators که در آخرین روزهای تابستان به پایان رسید، یک سریال اکشن، فانتزی و درام است که از جهات بسیاری حالوهوای آثار ابرقهرمانی را دارد. البته برای تماشای این ساختهی استودیو ترویکا (Troyca) نیازی نیست که از فیلمهای ابرقهرمانی خوشتان بیاید و تنها کافی است که اهل انیمه دیدن باشید. انیمیشن ژاپنی Re:Creators یا «ری: کریترز» که ناماش را میتوان به شکلهای متفاوتی مانند «بازآفرینان» و «پاسخ: سازندگان» ترجمه کرد، با معرفی پسری به نام سوتا آغاز میشود که شور و شوق طراحی را دروناش حس میکند، اما آنطور که باید و شاید مجالی برای هنرنمایی نمییابد. در پی یک اتفاق و در کمال شگفتی، سوتا خودش را در میان شماری از شخصیتهای مانگا، انیمه و بازی پیدا میکند که یکراست از جهانهای خودشان وارد دنیای او شدهاند. جمع کاراکترهای پا گذاشته به دنیا رفتهرفته بزرگتر میشود و در این بین و در میان کشاکش خواستههای بعضا متناقضشان، روبهرو شدن آنها با خالقانشان ناگزیر به نظر میرسد، که به قول مولوی:
«هرکسی کو دور ماند از اصل خویش / باز جوید روزگار وصل خویش»
همانند بسیاری از انیمههای شونن (پسرانه)، ری:کریترز هم پر هیاهو و آکنده از شخصیتهایی است که تواناییهای ویژه دارند. اثر پیش رویمان بهویژه به مجموعه انیمههای «فیت» (Fate) بیشباهت نیست؛ هرچند که در اینجا با «جام مقدس» سر و کار نداریم و نظارهگر رابطهی «ارباب و خادم» هم نیستیم که همین، آزادیعمل بیشتری را در اختیار کاراکترهای فانتزی اثر قرار میدهد. درواقع با آنکه ری:کریترز پر از درگیری و نبرد و تخریبهای گسترده است، اما نگرش شخصیتها، انگیزههایشان و رفتارشان هم نقش پررنگی در این انیمیشن دارد؛ تا جایی که میتوانیم ویژگیهای درونی کاراکترها و روابطشان با یکدیگر را بر جنبهی اکشن کار مقدم بدانیم. در یک کلام، با انیمهای چندوجهی روبهروییم؛ ساختهای که هم هیجان و دلهره به همراه دارد، هم احساسبرانگیز است، هم گوشهای از دغدغههای هنرمندان و «مخلوقات» را نشان میدهد و هم دربارهی رفتار جامعه حرفهایی برای گفتن دارد.
انیمه کلاً ۲۲ قسمت دارد که شاید با تماشای قسمت اول دید درستی نسبت به آن پیدا نکنید. ری:کریترز عملاً از قسمت دوم به بعد است که رفتهرفته هنرهایاش را به رخ میکشد و نشان میدهد که طراحیهای خوب و شخصیتهای جالبی دارد، از موسیقی و تیتراژهای خوشساختی بهره میبرد و در خلق کردن پایانهای غافلگیرکننده و نفسگیر استاد است. البته این انیمه گل بیعیب نیست و طبیعتاً کاستیهایی هم دارد.
ساختهی ترویکا در کنار ایدهی شاید کمتر به تصویر کشیدهشدهاش، پر از کلیشه است و جالب اینجا است که حتی خود سازندگان هم با صراحت به وجود برخی کلیشهها در آن، اشاره میکنند! البته این لزوماً موردی منفی نیست و اتفاقاً بهخوبی با جو ری:کریترز سازگار است؛ ضمن اینکه انیمه بهوقتاش حرفهای تازه هم برای گفتن دارد. اما مشکل در جای دیگری است و آن هم منطقی نبودن بعضی بخشهای انیمه است. داستانی که ری:کریترز برایمان تعریف میکند به پرسشهای فراوانی میانجامد که انیمه به بسیاری از آنها پاسخ میدهد و گاهی نیز با صداقت اعتراف میکند که دلیل را نمیداند و به این شکل، نتیجهگیری را بر عهدهی مخاطب میگذارد و تلاش میکند تا از اصل قضیه دور نشود. در این میان، توضیحات انیمه همیشه قانعکننده نیستند و گاهی به نظر میرسد که با ماجرا ساده برخورد شده و همین اصطلاحاً توی ذوق میزند. شماری از اتفاقات و واکنشها هم منطقشان لنگ میزند و بعضا حس میشود که موردی از قلم افتاده است. با این حال، این موارد نباید مانعی برای تماشا کردن ری:کریترز باشند.
ری:کریترز با وجود برخی کاستیهایاش، ساختهی ژرفی است؛ اثری که تنها به «سرگرمکننده بودن» بسنده نمیکند و تلاش میکند تا مخاطباش را به فکر فرو ببرد و خاطرهای ارزشمند برای او رقم بزند. این انیمیشن ژاپنی نشاندهندهی علاقهی سازندگاناش به مخلوقاتشان و دنیای انیمه است و ظرفیتهای این رسانه را بهخوبی به تصویر میکشد. اگر انیمهبین هستید و ری:کریترز را ندیدهاید، احتمالاً در همان آغاز مقاله، از وبسایتهای مختلف آمارش را گرفتهاید و اگر اینطور است از شما میخواهیم که به بعضی امتیازهای متوسط آن زیاد توجه نکنید و خودتان هم امتحاناش کنید. اگر هم اهل انیمه دیدن نیستید، ولی از کامیک و ژانر ابرقهرمانی بدتان نمیآید، بازهم پیشنهاد میکنیم که به ری:کریترز در حد دو-سه قسمت فرصت بدهید. کسی چه میداند؟ شاید توانست دل شما را به دست بیاورد.
پ.ن: قسمت ۱۳ انیمه تقریباً مروری بر رویدادهای گذشته است که با ندیدناش چیزی را از دست ندادهاید. درواقع از جهاتی بهتر است که قید تماشای این قسمت را بزنید.