انیمه باکانو با ارائه یک داستان چند لایه و شخصیت پردازی خاص خود، به اثری ناب در میان آثار ژاپنی تبدیل شده است. با معرفی این انیمه همراه میدونی باشید.
یکی از مواردی که معمولا سازندههای آثار سینمایی، تلویزیونی یا حتی بازیهای ویدیویی در انجام آن با چالش روبهرو میشوند، خلق داستانی چند لایه و شلوغ است. معمولا آثاری که دارای چنین داستانی هستند، در پایان از جمعبندی خوبی برخوردار نبوده یا در طول قصهگویی خود درست به شخصیتها نمیپردازند. حال به سراغ معرفی یک انیمه خواهیم رفت که داستانسرایی و قصهگویی آن به شکلی است که شخصیتهای زیادی را شاهد هستیم و مدام داستان انیمه بین گذشته و حال سوییچ میشود. انیمه باکانو (Baccano) اثری است که در این قسمت به معرفی آن خواهیم پرداخت. اولین موردی که شاید شما را جذب کند، نام این انیمیشن ژاپنی است که در دستور زبان ژاپن حرف C وجود ندارد و شاهد انیمهای هستیم که از یک کلمه ایتالیایی به عنوان اسم استفاده کرده است. باکانو به معنی آشوب و هرج و مرج، برگرفته از یک رمان به همین نام نوشته ریوگو ناریتا است که در سال ۲۰۰۳ منتشر شده است.
به عبارتی انیمه باکانو را میتوان یک اثر متفاوت نسبت به اکثر انیمهها دانست. جدای از نام انیمه، همانطور که ذکر شد، انیمه باکانو برگرفته از یک رمان است. در صورتی که اکثر انیمهها یا یک اثر مستقل هستند یا اینکه از روی مانگا ساخته شدهاند. این در حالی است که مانگای انیمه باکانو در زمان ساخت این انیمه نوشته شد و تنها بخشی از وقایع داستان اصلی را روایت میکند. بگذارید از جالبترین قسمت انیمه که نحوه شروع داستان است بگویم. در ابتدا شاهد معاون و دستیار معاون روزنامه گوست سنت ژرمن هستیم که در حال گفت و گو هستند. نکتهی جالب صحبتهای این دو شخص، تعریف یک داستان جذاب است. درواقع این نویسنده است که تعیین میکند مخاطب چه داستانی را بخواند؛ از درگیری گروههای مافیایی گرفته تا وقایع یک قطار عجیب و غریب و دختری که به دنبال برادر خود میگردد همه و همه، مواردی هستند که شما نحوه روایت آن را انتخاب میکنید و نویسنده باکانو، به خوبی این موارد را در اثر خود رعایت کرده است. در ادامه نویسنده تصمیم میگیرد انتهای انیمه را به تصویر بکشد و شاهد گوشهای از پایان هر شاخه از داستان این انیمیشن ژاپنی هستیم. جایی که با خود میگویید داستان به صورت کامل برای شما فاش شده است ولی موردی که توجه شما را شدیدا جلب میکند، این است که هر کدام از شخصیتها، چه داستانی داشتهاند که نتیجهی آن چنین شده است.
به عبارتی نویسنده قصهگویی داستان خود را به نحوی شروع میکند که به جای اسپویل شدن، عنصر کنجکاوی را در ذهن مخاطب ایجاد میکند. داستان انیمه باکانو در بازههای زمانی مختلفی روایت میشود و مدام شاهد فلش بکهایی به گذشته هستیم. جایی که شخصیت پردازی هر شخصیت و نحوه آشناییاش با سایر گروهها و شخصیتهای انیمه به مخاطب نشان داده میشود و به واسطه حال و هوای مافیایی، شاهد خلق دنیای جالبی هستیم. شاید از خود بپرسید که وجود شخصیتهای متعدد و شخصیت پردازی دقیق هر شخصیت، نیازمند معرفیای کامل و تعداد قسمتهای زیادی است. اما نکته اینجا است که انیمه باکانو تنها ۱۳ قسمت دارد و نحوه معرفی شخصیتها هیچ پیش زمینه غنیای ندارد. به عبارتی با شروع اپیزود اول، تیتراژ آغازین سریعا به نمایش در میآید و شاهد معرفی شخصیتها هستیم و در طول ۱۳ قسمت این روند ادامه دارد.
البته این نکته را بگویم که تیتراژ آغازین انیمه صرفا نام شخصیتها را به نمایش میگذارد و داستان هرکدام در دل ۱۳ قسمت انیمه قرار داده میشود. حال به سراغ شخصیت پردازی و نحوه روایت هر شخصیت میرویم. معمولا برای روایت درست در آثار مشابه، کارگردان از برشهای داستانی استفاده میکند. در هر صحنه ناگهان داستان کات خورده و به گذشته بر میگردد و مدام در بازههای زمانی مختلف سوییچ میکند تا در نهایت داستان هر شخصیت کامل شود. بخواهم به زبان سادهتر بگویم، قصهگویی هر شخصیت در انیمه باکانو همانند یک پازل ۱۰۰۰ تکه است که رفته رفته کنار هم قرار گرفته و در طول ۱۳ قسمت کامل میشود. نکتهای که باعث میشود مخاطب به هیچوجه احساس خستگی نکرده و گیج نشود، همان برشهای به موقع و افزودن عنصر کنجکاوی به قصه است که سبب شده بیش از پیش مخاطب به دیدن ادامه انیمه کنجکاو شده و آن را دنبال کند. شخصیتهایی که هر کدام دنیای خود را دارند. از یک زوج دیوانه گرفته تا پسرکی که در گذشته خود شکنجه شده و حال اعتماد خود را از دست داده است. نکتهی دیگر انیمیشن ژاپنی Baccano این است که با یک اثر فوق العاده خشن طرف هستیم! اثری که بهراحتی خشونت و شکنجه را به تصویر میکشد و از طرفی، طنزی در دل خود دارد که حسابی شما را میخنداند. نویسنده با حفظ یک تعادل به خوبی حال و هوای مخاطب را عوض خواهد کرد و در میان بخشهای طنز انیمه، شاهد دیالوگهای مهم و معناگرایی هستیم که شخصیتها از آن استفاده میکنند.
یکی از مشخصههایی که باکانو را به یک اثر خاص تبدیل کرده، این است که شاهد شخصیت منفی و شخصیت خوب مطلق نیستیم. در اکثر آثار سینمایی و تلویزیونی، شاهد شخصیتهای خوب و بدی هستیم که با یکدیگر درگیر میشوند ولی باکانو به واسطه داشتن چند داستان و شخصیتهای متعدد خود، شخصیتهایش به شکلی ساخته شدهاند که نمیتوانند بد یا خوب مطلق باشند و برای گروه یا اشخاص مختلف، نقششان عوض میشود. از طرفی بعضی دیگر از شخصیتها نیز به شکلی طراحی شدهاند که قضاوت خوب یا بد بودنشان به عهده مخاطب گذاشته میشود. درانتها به سراغ صداگذاری شخصیتهای انیمه میرویم. معمولا انیمیشنهای ژاپنی بزرگ، از صداپیشههای معروفی برخوردار هستند اما در باکانو قضیه کمی متفاوت است و شاهد شخصیتهای متنوعی هستیم. حال صداپیشگی هر شخصیت میتواند به خوبی حال و هوای وی را به تصویر بکشد که باکانو، در این بخش نیز به خوبی عمل کرده است و موسیقی نیز، در نوع خود هیجان انگیز است. اگر به دنبال یک انیمه خشونت آمیز و در عین حال طنزآلود هستید که ذهن شما را درگیر سوالهای متعدد کند، قطعا انیمه باکانو میتواند بهترین گزینه برای شما باشد. همچنین جدای از ۱۳ اپیزود اصلی، سه قسمت Ova نیز برای باکانو ساخته شده که داستان انتهایی هر شخصیت نظیر لاد را تکمیل میکند.