در دنیای انیمه، داستانهای محبوب زیادی وجود دارد که به پیچیدگی دوران بلوغ میپردازد. انیمه خانه شناور یکی از آنهاست. همراه میدونی باشید.
انیمه خانه شناور، پویانمایی جذاب و خیالانگیز در مورد گروهی از دانشآموزان کلاس ششم است که در یک مجتمع آپارتمانی خالی از سکنه در میان اقیانوسی بیانتها زندگی میکنند. نکته جالب توجه و برجسته این است که این نوجوانان در همین شرایط به آرامی و بیآنکه خود متوجه شوند، دوران کودکی را پشت سر گذاشته و به بلوغ میرسند. البته از دید برخی از مخاطبان این انیمه؛ شاید درسهایی که آنها میآموزند و روابط دوستانه و محکمتری که تشکیل میدهند هرگز به اندازه فرضیه اصلی و آخرالزمانی این انیمه بسط و توسعه پیدا نکند. اما بااینوجود انیمه خانه شناور به اندازهی کافی نکات جذاب و تماشایی دارد که تماشای آن را لذت بخش میکند.
کارگردانی و نگارش فیلمنامه این اثر را «هیروسایو ایشیدا» برعهده داشته و موسیقی متن آن اثر «اومیتارو ابه» است. نتفلیکس این انیمه را به زبانهای گوناگون منتشر کرد که البته دو زبان اصلی آن انگلیسی و ژاپنی است. از جمله صداپیشگان خانه شناور میتوان به نامهایی همچون «موتسومی تامورا»، «آسامی ستو»، «آیومو موراسه» و «یومیکو کوبایاشی» اشاره کرد که همگی در صنعت صداپیشگی این کشور، شناخته شده و معروف هستند.
این مسئله در مورد صداپیشههای انگلیسی زبان این انیمه هم صدق میکند که از جمله آنها میتوان به «برایس پنبروک»، «کاساندرا موریس»، «ابی تروت»، «جو دی ماجیو» و «بن دیسکین» اشاره کرد که تجربه خوبی در عرصه گویندگی داشته و بهجای شخصیتهای اصلی و فرعی این انیمه صحبت کردهاند. بد نیست در ابتدا نگاهی به خط داستانی این انیمه داشته باشیم و درادامه به بررسی نقاط قوت و ضعف آن هم خواهیم پرداخت.
چشمانداز تعطیلات تابستانی بهخصوص برای کودکان بسیار مهیج و لذت بخش است، اما گاهی حوادث پیرامون اجازه لذت بردن از این فرصت را نمیدهد. گاهی دنیایی که میشناسند به سرعت شروع به تغییر میکند. بهعنوان مثال جایی که زمانی به آن خانه میگفتند، اکنون ساختمانی فرسوده و در دست تخریب است. روابط دوستانه دستخوش فراز و نشیب شده و درنهایت با وداع همیشگی با اعضای مسن خانواده، چشماندازی تیرهوتار از آینده پیش چشم کودکان به نمایش گذاشته میشود. اینها همه موضوعاتی هستند که در جدیدترین انیمه محصول شرکت نتفلیکس به خوبی قابل مشاهده است.
قهرمانان کم سن و سال این فیلم ناگهان خود را در موقعیتی پیچیده و سخت مییابند، درحالی که هنوز از دست هم رنجیده خاطر بوده و نتوانستند بر اختلافات موجود غلبه کنند. اما این زندگی تازه در دنیایی عجیب و ناشناخته باعث میشود آنها تغییر کنند. درست است که در مسیر این تغییر همچنان مرتکب اشتباهاتی میشوند که زندگی خودشان و دیگران را به خطر میاندازد، اما درکنار آن یاد میگیرند برای حرکت کرد به جلو باید بخشید، باید فراموش کرد و باید اختلافها را کنار گذاشت.
در ادامه جزییات بیشتری از انیمه خانه پریان فاش میشود
انیمه با تصاویری رنگارنگ از همراهی دو کودک خردسال آغاز میشود که درکنار هم به بازی و شیطنت مشغول هستند، درحالی که دنیای پیرامونشان به آرامی درحال تغییر و تحول است. همانطور که آنها قد میکشند و بزرگ میشوند، ساختمانهای محل سکونت آنها هم شاهد تغییر و دگرگونی هستند و درنهایت زمانی از راه میرسد که این دو را درحالی میبینیم که دور از هم ساکن خانههای دیگری هستند، درحالی که مجتمع آپارتمانی که در گذشته ساکن آن بودند قرار است بهزودی تخریب شود. شایعات حکایت از آن دارند که این مجموعه آپارتمانی خالی از سکنه، تسخیر شده است. بینندگان هم به تدریج متوجه میشوند این شایعه چندان دور از واقعیت نیست، بااین تفاوت که قرار نیست شاهد صحنههای ترسناکی از حوادث ماورایی باشیم، چراکه این بنا در تسخیر شکوه از یادرفته و خاطرات رنگارنگ و پربار گذشته است.
- معرفی انیمه کوتاه Rain Town - شهر بارانی
اما قبل از هر چیز بیایید با دو شخصیت اصلی انیمه خانه شناور (بازگشت به خانه) آشنا شویم. از همان ابتدا مشخص است رابطه دو شخصیت اصلی این انیمه یعنی «کوسوکه کاماگای» و «ناتسومه توچی» تیره و تار است. باوجود اینکه آنها از کودکی با هم بزرگ شده و در یک مدرسه درس میخوانند، اما اساسا با هم غریبه شدهاند.
دراین بین کوسوکه واکنش تندتری از خود نشان داده و وانمود میکند علاقهای به صحبت کردن با ناتسومه ندارد، درحالی که در خلوت و تنهاییش بهدنبال راهی برای برقرار کردن دوباره این رابطه از دست رفته است. درهمین حین ما شاهد مجتمع مسکونی و متروکه و محلههای اطراف آن هستیم که بهنوعی بازتاب دهنده فروپاشی رابطه این دو کودک هم است. اینکه در این جهان برای رسیدن به چیزهای جدید و بزرگتر، باید همه چیز را به حال خود رها کرد تا به آرامی زنگ بزند، بپوسد و بالاخره جایی از هم فرو بپاشد.
این فاصله گرفتن از هم از دید دیگر دوستان آنها پنهان نمیماند. آنها که تنش ایجاد شده میان این دو نفر را احساس کنند، از آنها میخواهند بیشتر از قبل با هم وقت گذرانده و در کارها مشارکت کنند، پیشنهادی که طبق معمول بهوسیله کوسوکه رد میشود. درنهایت یک روز گروه پیشنهاد میدهند که همگی به تماشای آپارتمانهای قدیمی رفته و به جستجوی روحی بروند که ظاهرا آنجا را تسخیر کرده است. اینجا است که آنها با دوست عجیب و غریب ناتسومه یعنی نوپو مواجه میشوند که ادعا میکند قبلا در این ساختمانها زندگی میکرده است. درخلال این گشتوگذار است که احساسات پیچیده میان کوسوکه و ناتسومه به اوج خود رسیده و تنشها بالا میگیرد. اما پیش از هر برخوردی، بارش ناگهانی باران گروه را درگیر تجربهای عجیب میکند. آنها از خواب بیدار میشوند، درحالی که برفراز مجتمع آپارتمانی خود و در میانه اقیانوس سرگردان هستند. اینجا است که ناگهان همه اتفاقات گذشته حداقل بهصورت ظاهری بهدست فراموشی سپرده میشد و داستان به تلاشی برای حفظ بقا و زنده ماندن تبدیل میشود.
از آنجایی که این اتفاق غیرمنتظره کودکان را در موقعیتی ناشناخته و سخت قرار داده است، مشکلات جدید یکی پس از دیگری در برابرشان قد علم میکنند. حالا این دانش آموزان کلاس ششمی باید دور هم جمع شوند و چگونگی همزیستی در این فضای جدید را یاد بگیرند.
بحثهای قدیمی بارها و بارها مطرح میشوند، چه مسئله مربوطبه علت جدایی کوسوکه و ناتسومه باشد و چه حول محور شخصیت رینا بچرخد، دختری لوس که عادت دارد ناتسومه را به خاطر هر چیز کوچک و بزرگی سرزنش کرده و گناه همه چیز را به گردن او بیندازد. دراین بین خشم ناتسومه و کوسوکه نسبت بهم هم به شکلی فزاینده حالتی کودکانهتر پیدا میکند، هرچند درادامه پیام آشتی هم درمیانه این بحث و جدلها مخابره میشود. طوری که بیننده شاید از خود بپرسد اگر او هم در چنین موقعیتی قرار میگرفت حاضر بود ببخشد و فراموش کند؟
از همینجا است که بچهها دست بهدست هم داده و باوجود تمام اختلاف نظرها شروع به کمک کردن بهم میکنند. هرچند فراموش کردن زندگی گذشته سخت است و آنها درک درستی از اتفاقات پیرامون و چرایی به وقوع پیوستن آنها ندارند، اما باید دست کم برای مدتی خاطرات قدیمی را فراموش کرده و ذهن خود آزاد کنند. از اینجا است که روابط شکسته شروع به ترمیم شدن میکند، هرچند این ترمیم دردناک است، اما باعث میشود آنهای حرفهای ناگفته را بازگو کرده و روابط خود را از نو بازتعریف کنند. دراین بین ما شخصیت نوپو را هم داریم که هنوز شناخت چندانی از او پیدا نکردیم. او آرام و کم حرف است، اما برای نجات دادن دیگران بهخصوص ناتسومه و کوسوکه حتی از جان خود هم میگذرد و اینها همه درحالی است که ما هنوز از چرایی حضور او در این جمع و هدف نهایی او بیاطلاعیم. اما سؤال اینجا است: چرا همه چیز اینگونه دگرگون شده است؟ هدف نهایی از این شناور بودن در اقیانوسی بیانتها چیست و درنهایت قرار است این دوستان همراهبا پشت سرگذاشتن این مصائب، چه درسی بیاموزند؟ شاید بهتر باشد برای درک کردن بهتر این موضوعات این انیمه زیبا را تماشا کنید.
اما در مورد این انیمه نکات جالب توجهی هم وجود دارد که شنیدن آنها خالی از لطف نخواهد بود. بهعنوان مثل طرفداران مانگا ممکن است با تماشای این انیمه خیلی زود متوجه تشابه داستانی آن با کامیک ترسناک و تخیلی «کازو اومزو» (Kazuo Umezu) به نام «کلاس درس شناور» (The Drifting Classroom) شوند. در مانگای اومزو گروهی از دانش آموزان کلاس ابتدایی پس از بروز یک فاجعه غیرقابل توضیح که در مدرسهشان رخ میدهد، وارد آیندهای دیستوپیایی (ویرانشهر) شده و آنجا به دام میافتند. خانه شناور اما به شکلی قابلتوجه فضای سبکتری داشته و تاریکی کمتری بر آن مستولی است.
در میان شخصیتهای معرفی شده دراین انیمه، دو شخصیت کوسوکه و ناتسومه بیش از سایر توسعه پیدا کردند. حتی شاید بتوان گفت کوسوکه تاحدی بیشتر از ناتسومه مورد توجه قرار داشته است، شاید بیشتر به این خاطر که او رابطهای مستحکمتر با اعضای خانواده خود دارد. کسانی مثل یاسوجی پدربزرگ تازه درگذشته و همینطور ساتوکو مادر پرمشغلهاش که در شکلگیری شخصیت او تأثیرگذار بودند. حضور آنها باعث ایجاد حس اعتماد به نفس در کوسوکه شد. طوری که خیلی زود سعی کرد دوستانش را حین گشتوگذار در آپارتمانهای کامونومیا رهبری و همراهی کند، هرچند ناتسومه هم خیلی زود در این راه به او پیوست. از طرف دیگر «بازگشت به خانه» را باید فیلمی در مورد چگونگی به بلوغ رسیدن دانست، آنهم از طریقی که بسیاری دیگر شاید هرگز فرصت تجربه آن را پیدا نکنند. کوسوکه و ناتسومه سن و سال چندانی ندارند و احساساتشان خیلی زود جریحهدار میشود، بااینوجود سعی میکنند به کمک هنر گوش دادن به دیگری و صحبت کردن در مورد احساسات خود، موانع را کنار زده و رابطه شکسته را از نو درمان کنند.
پیچشهای داستانی و حالوهوای علمی تخیلی این انیمه میتواند هر بینندهای را تحت تأثیر خود قرار دهد. همچنین این انیمه از نظر بصری هم مملو از جلوههای دیدنی و فوقالعاده است که آن را از دیگر فیلمهای اصلی شرکت نتفلیکس متمایز میکند. موسیقی فیلم هم گوشنواز است و به خوبی با تصاویر ارتباط برقرار کرده است.
میان هر نقطه اوج داستان با دیگری کمی فاصله است و این فواصل اغلب با اتفاقات ساده و نه چندان مهیج پر شدهاند، اما کاملا مشخص است که تیم سازنده خانه شناور تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا تاروپود داستانی تلخ و درعینحال ظریف را در هم ببافند. بههمین خاطر اگرچه مدت زمان فیلم در مقایسه با آثار انیمیشنی دیگر کمی طولانیتر است، اما بیننده را مشتاق نگه میدارد تا ببیند درنهایت قرار است چه بر سر قهرمانان داستان بیاید.
دراین بین شاید یکی از نقاط ضعف این انیمه این است که تمرکز چندانی روی شخصیتهای دیگر ندارد. شخصیت نوپو، رمز و راز این شخصیت و هالهی ابهامی که او را در برگرفته است هم از نکات جالب این انیمیشن است. از همان ابتدا و زمانیکه همه بیصبرانه بهدنبال او بودند، این حس در بیننده ایجاد شد که شاید نوپو واقعا همان روحی است که این ساختمانها را تسخیر کرده است، هرچند حقیقت چیز دیگری بود. شاید برای بیننده سخت باشد که خیلی سریع روابط میان شخصیتها را درک کند و درنتیجه کمی دیگر توجه خاصی به آنها میکند که این مسئله با کمی عمق بخشیدن به دیگر شخصیتها قابل رفع بود. در مجموع این فیلم در مورد رسیدن به یک مقصد بود، بازگشت به خانه، بازگشت به خاطرات گذشته یا برگشتن به پیوندهایی که متزلزل شده بودند، اما سازندگان همان اندازه که به مقصد توجه داشتند به مسیری که باید برای رسیدن طی میشد هم توجه کردند.
این انیمه فراز و فرود چندانی نداشت، شاید اکشن آن هم چندان به چشم نمیامد، بااینوجود شما با داستانی مواجه بودید که بدون معرفی قهرمان یا ضد قهرمانی خاص، بیننده را با خود تا انتهای سفر میبرد. درنهایت پیام اصلی این بود که گاهی باید خداحافظی کرد، هرچند که کار سختی است. شما ناگزیر به وداع و جدایی هستید، اما این به این معنی نیست که همه چیز قرار است ویران شود. گاهی این رها کردن به معنای شروعی دوباره است و چه کسی میداند در پس این خداحافظیهای پرسوز و گداز، چه لحظات شیرین و شگفتانگیزی در انتظار ما است.
درپایان امیدوارم از مرور این مطلب و همراهی با میدونی لذت برده باشید. آیا شما هم فرصت تماشای این انیمه را پیدا کردید؟ نظر شما در مورد انیمه خانه شناور چیست؟ نقاط قوت و ضعف این انیمه را در چگونه دیدید؟ ما همچنان مشتاق شنیدن نظرات شما عزیزان هستیم، پس حتما آنها را با ما و دیگر دوستانتان درمیان بگذارید.