می کالاماوی که با حضور در سریال Moon Knight به شهرتی بیش از قبل رسیده، به صحبت مورد شخصیت خود در این محصول دیزنی پلاس پرداخته است.
سریال Moon Knight سرانجام پس از ۶ قسمت به پایان رسید؛ اثری که از جهاتی با سایر سریالهای دنیای سینمایی مارول (Marvel Cinematic Universe) متفاوت بود و برخلاف نمونههای قبلی که در آنها شاهد حضور شخصیتهای شناختهشده و محبوبی از فیلمهای مارول بودیم، اینبار به سراغ ماجراهای شخصیتی کاملاً جدید رفتیم؛ فردی با ویژگیهای جالب و مشکلات روانی که اسکار آیزاک به خوبی از پسِ ایفای نقش او (یا بهتر است بگوییم آنها!) برآمده است.
درکنار آیزاک و همینطور ایتن هاوک در قالب شخصیت منفی با نام «آرتور هارو»، شاهد حضور شخصیت دیگری به نام «لیلا الفائولی» با بازی می کالاماوی (به عربی: القَلَماوی) هم بودیم که به همراه «مارک اسپکتر/استیون گرنت»، زوج جذابی را تشکیل میدادند و ماجراهای تلخ و شیرینی را رقم میزدند.
می کالاماوی از سالها قبل وارد صنعت فیلم و سریال شده است، ولی خیلیها تا پیش از سال ۲۰۱۹ و سریال رامی (Ramy)، شناخت خاصی از او نداشتند. درنهایت هم حضور موفق در همین سریال باعث شد مسئولان دیزنی/مارول به فکر استفاده از این بازیگر مصری، فلسطینی در یکی از آثار خود بیفتند و ایفای نقش لیلا در سریال Moon Knight، کمک بزرگی به هرچه معروفتر شدنِ او کرد.
در ادامه به سراغ مصاحبه خبرنگار سایت Inverse با می کالاماوی میرویم؛ مصاحبهای که ما را بیشتر با این بازیگر و فضای حاکم بر سریال آشنا میکند.
(این مصاحبه بعد از پایان پخش سریال Moon Knight انجام شده و خبرنگار به سراغ سؤالاتی رفته است که بخشهای مهمی از داستان را لو میدهند. بنابراین اگر هنوز سریال را ندیدهاید، بهتر است مصاحبه را هم مطالعه نکنید)
در ادامه باید منتظر چه چیزهایی از «اسکارلت اسکرب» (Scarlet Scarab) باشیم؟ دوست دارید او با کدامیک از شخصیتهای دنیای سینمایی مارول در ارتباط باشد؟
در حال حاضر اطلاع خاصی از آینده این شخصیت و اتفاقاتی که ممکن است برای او بیفتد ندارم، ولی من عاشق «دکتر استرنج» (Doctor Strange) هستم و خیلی جالب میشود اگر اسکارلت اسکرب درکنار او قرار بگیرد. همکاری با شخصیت «بلید» (Blade) هم واقعاً جذاب خواهد بود، چرا که پیش از این با ماهرشالا علی همکاری مشترکی داشتهام (در سریال رامی) و او واقعاً آدم درجه یکی است.
از شخصیتهای زن دنیای سینمایی مارول هم خیلی خوشم میآید، از جمله «آگاتا» (Agatha) یا شخصیتی مثل «نبیولا» (Nebula) که مایههایی از خباثت هم در خود داشته است و عاشق او هستم. چنین شخصیتهایی به نظرم خیلی پیچیده هستند و از کنار هم قرار گرفتن اسکارلت اسکرب و آنها لذت میبرم، ولی باز هم باید صبر کرد و دید که داستان اسکارلت اسکرب به چه سمت و سویی میرود.
وقتی برای ایفای نقش اسکارلت اسکرب به سراغ کمیکهای این شخصیت رفتید، چیز خاص و جالبی هم بود که شما را غافلگیر کند؟
او یک مدافع واقعی برای کشور خود و جنگجویی قدرتمند برای دفاع از مصر بوده است. او برای چیزی میجنگیده که احساس میکرده درست است و دراینمیان فرقی نمیکرد چه مانعی در مقابل او قرار بگیرد و از هر چیزی میگذشت تا به هدف نهایی برسد. اگر کمیکهای اسکارلت اسکرب را مطالعه کنید، رنگ و بوی کاملاً سیاسی دارند.
(توضیح میدونی: اسکارلت اسکرب در کمیکهای مارول برخلاف سریال Moon Knight، مرد باستانشناسی است به نام «عبدل فائول» که در اثر جریاناتی به قدرتهای ماورایی دست پیدا میکند. از دورانی به بعد هم پسر او با نام «مهمت فائول»، جایگزین این شخصیت میشود. در سریال Moon Knight نیز بهنوعی با این باستانشناس آشنا میشویم که البته در اینجا قدرت خاصی ندارد؛ فردی به نام «عبدالله» که دختر او یعنی لیلا به شخصیت اسکارلت اسکرب تبدیل میشود)
اسکارلت اسکرب در کمیکهای مارول
در مورد قدرتهای خاص اسکارلت اسکرب هم صحبت کنید.
شاید خندهدار به نظر برسد، ولی من دوست داشتم تمام قدرتهای این شخصیت را در سریال استفاده کنم! مثلاً او میتواند در زمان مبارزه با دشمنان خود، قدرت آنها را جذب کند و به این ترتیب از قدرتهای جدیدی برخوردار شود. یا میتواند پرواز کند و مواردی از این دست. در دوران ساخت سریال هم به عوامل تولید میگفتم: «بچهها، من همه این قدرتها رو میخوام!»، ولی فکر میکنم آنها مخصوصاً بعضی از قدرتها را مخفی نگه داشتند تا این شخصیت حالت اسرارآمیزتری پیدا کند و بعدها بتوانند به سراغ آن بروند.
بزرگترین چالش شما در زمان ایفای این نقش چه بود؟
از نظر جنبههای فیزیکی، باید کارهایی انجام میدادم و آمادگی بیشتری پیدا میکردم. این قضیه از حرکات موزون و نرمشهای ملایم در ابتدای کار شروع شد و به تدریج به تمرینات قدرتی و کیکبوکسینگ و کار با چاقو رسید.
ما حدود دو ماه تمرین کردیم تا آماده حضور در سریال شویم. تمریناتی برای رسیدن به آمادگی بدنی داشتیم که روزی دو ساعت طول میکشید و من درکنار آن، یک ساعت و نیم هم با معلم خصوصی خود تمرین میکردم. یعنی در مجموع روزی سه ساعت و نیم تمرین میکردم، آن هم پنج روز در هفته و به مدت دو ماه.
ایفای نقش یک ابرقهرمان مصری در دنیای سینمایی مارول چه حسی برای شما داشت؟
واقعاً اتفاق جالبی بود. یکی از موارد به ظاهر سادهای که باعث شد بهتر در قالب لیلا قرار بگیرم، موهای این شخصیت بود. به مسئول چهرهپردازی و مو گفته بودم که دوست دارم همین مدل موی خودم برای این شخصیت استفاده شود؛ موهای فرفری و حجیم. همچنین دوست نداشتم برای تغییر شکل و شمایل موهای من، با هیچ وسیلهای به آنها گرما منتقل کنند. درنهایت تصمیم گرفته شد کلاهگیسی تهیه شود و درحالیکه بخش جلوی موهای لیلا کاملاً متعلق به خود من است، بخش پشتی را یک کلاهگیس تشکیل میدهد.
ولی در مجموع بازی با موهای فرفری کار سادهای نیست و باید همیشه مراقب حالت موها و تغییر نکردن آنها باشید. کافی است لحظهای دراز بکشید تا آن بخش از موهای شما تغییر حالت دهند، ولی برای موهای صاف و لَخت چنین نیست و میتوانید بهراحتی بخوابید و فردا صبح بیدار شوید و همهچیز مثل قبل است!
شاید بعضی از مخاطبان متوجه اهمیت این نقش برای شما نشده باشند و ندانند که بهعنوان بازیگری با اصلیت مصری، چه انگیزههایی برای حضور مقابل دوربین در چنین پروژه عظیمی داشتهاید.
قرار گرفتن در قالب یک ابرقهرمان، احساس خاصی به شما میدهد و کاری میکند که بیشازپیش به درون خود نزدیک میشوید و حس میکنید که میتوانید در بهترین حالتِ خود، بدرخشید. بهعنوان یک بازیگر، باید کارهای زیادی برای رسیدن به این مرحله انجام میدادم که شاید خیلی از افراد جامعه من با سنوسالی شبیه من به سراغ آنها نروند. باید خیلی مسائل را در نظر میگرفتم و خود را آماده یک زندگی متفاوت نسبت به خیلیهای دیگر میکردم.
رسیدن به این مرحله و حضور در چنین پروژهای، نیاز به این داشت که شجاعت زیادی به خرج دهم و امیدوارم به خوبی از پسِ ایفای نقش لیلا برآمده باشم؛ شخصیتی که انتظار ندارم همه بهطور کامل با او همذاتپنداری کنند، ولی دوست دارم او را بهعنوان نمادی از کسی بدانند که با خودش صادق است و در این زمینه تلاش زیادی میکند. من این صادق بودن با خود را نوعی نیروی قدرتمند در هر انسانی میدانم.
در مورد پوشش اسکارلت اسکرب برای ما بگویید. چه میزان از این پوشش با استفاده از جلوههای ویژه تدارک دیده شده بود و اولینبار که از آن استفاده کردید، چه واکنشی داشتید؟
آن بالهای بزرگ واقعاً سنگین بودند و راه رفتن با آنها در زمان فیلمبرداری خیلی سخت بود. البته شوخی میکنم! آنها بهطور کامل با جلوههای ویژه درست شده بودند.
بهطور کلی، پوشش ابرقهرمانان زن میتواند حسی از قدرت به این شخصیتها بدهد، ولی از طرف دیگر میتوان نکته منفیِ بعضی از این پوششها را توجه زیاد به جاذبههای جنسی دانست؛ موضوعی که محمد دیاب، کارگردان سریال شوالیه ماه از همان ابتدا مخالف آن بود و تأکید زیادی داشت که پوشش اسکارلت اسکرب به این سمت نرود.
برای طراحی این پوشش، باید دقت میشد که هم حالت زیبا و جذابی داشته باشد و هم برای مبارزه با دشمنان بهینه و مناسب باشد. سازندگان سریال به سراغ هنرمندی به نام ویلبرت گونزالز رفتند که طرح و نقشهای لباس اسکارلت اسکرب کار او بود و عجب جزئیات دیوانهواری هم داشت. هنوز هم باور نمیکنم که تمام این کارها را تنها با دست و بدون دخالت ابزار اضافه انجام داد و واقعاً شبیه یک اثر هنری بود که بهعنوان لباس میپوشیدم.
آیا پوشیدن این لباس باتوجهبه شکل و شمایل و زحماتی که برای طراحی آن به کار رفته بود، به شما دلشوره و احساس نگرانی میداد؟
دلشوره که نه، ولی استفاده از چنین پوشش ویژهای، از جهاتی شبیه یک نوع تشریفات و آئین خاص بود. اول باید شلوار را میپوشیدم و سپس به سراغ چکمهها میرفتم که البته بهتنهایی نمیتوانستم آنها را بپوشم. بعد نوبت به مچبندها میرسید و پس از آن پوشش اصلی با نشان اسکرب (خانوادهای از سوسکها که در فارسی سرگینغلتان نامیده میشوند) و درنهایت هم بهدست گرفتن چاقوها.
- نقد سریال Moon Knight
- معرفی شخصیت مون نایت
به تن کردن چنین پوشش ویژهای، شرایط خاص خود را داشت. وقتی برای اولینبار آن را پوشیدم، قبل از اینکه خودم را در آینه نگاه کنم از اتاق خارج شدم و همه با حالتی حیرتزده به من خیره شدند. در حدی که خیلی خجالت کشیدم و پیش خودم گفتم: «خدای من، باور نمیکنم که همچین چیزی پوشیدم!»
در مجموع خیلی روی عکسالعملهای دیگران حساس هستم و به این قضیه اهمیت میدهم، ولی نمیدانم چنین حساسیتی همیشه خوب است یا نه. درنهایت اوضاع به خوبی پیش رفت و واقعاً از دیدن شور و شوق طرفداران سریال خوشحال هستم و طراحی پوشش اسکارلت اسکرب هم خیلی زود به دلم نشست و فکر میکنم چیز واقعاً زیبا و متفاوتی است.
آخرین زوج ابرقهرمانی که در دیزنی پلاس دیدیم، «ویژن» (Vision) و «اسکارلت ویچ» (Scarlet Witch) در سریال وانداویژن (WandaVision) بودند؛ زوجی که عاقبت چندان خوشی نداشتند. فکر میکنید روابط بین لیلا و مارک/استیون به کجا میرسد؟ مخصوصاً با درنظرگرفتن سکانس پایانی سریال که در آن با «جیک لاکلی» هم آشنا شدیم.
اوضاع خیلی پیچیده شده است و انگار سه نفر درون یک نفر هستند! در جلسات تمرینی، شوخیهای زیادی در این مورد میکردیم و مثلاً به این فکر میکردیم که آیا فرق میکند لیلا از کدامیک از این سه شخصیت حامله شود؟ مثلاً چه اتفاقی میافتد اگر این شخصیت، جیک بوده باشد! ولی فعلاً که چیزی مشخص نیست و باید صبر کنیم و ببینیم که در ادامه چه اتفاقاتی میافتد.
شما همراهان میدونی هم نظر خود را در مورد سریال شوالیه ماه و شخصیتهای آن به ما بگویید. آیا منتظر فصل دوم این سریال هستید؟ چه انتظاراتی از ادامه ماجراهای شوالیه ماه و اسکارلت اسکرب دارید؟