کمتر کسی است که لیام نیسون، یکی از بهترین بازیگران ژانر اکشن را نشناسد؛ در این مقاله ۲۵ فیلم جذاب او را معرفی کردهایم. همراه میدونی باشید.
به احتمال خیلی زیاد، وقتی اسم لیام نیسون را میشنوید، اولین آثاری که در ذهنتان نقش میبندد، فیلمهای Schindler's List ،Batman Begins و The Dark Knight Rises است. آنقدرها هم دور از انتظار نیست. زیرا هرچه که باشد، دو مورد از بهترین و بزرگترین آثار این هنرمند به حساب میآیند. در سال ۱۹۷۶ یعنی در سن ۲۴ سالگی بود که لیام نیسون رسما پا به عرصه بازیگری و سینما گذاشت. او با نقش حضرت مسیح در فیلم The Pilgrim's Progress«سیر و سلوک زائر» کار خود را در سینما آغاز کرد. او تا حدود ۲۰ سال بعد از آغاز کار خود، در آثار زیادی حضور پیدا کرد اما همان فهرست شیندلر بود که سکوی پرتابی برای نیسون شد. لیام به واسطهی حضور در این فیلم بسیار محبوب توانست نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد در مراسم آکامی اسکار همان سال شود.
بعد از آن بود که حرفه بازیگری روی دیگری از خود را به این هنرمند نشان داد و باعث شد که او بتواند در فیلمهای خوب دیگری، استعداد و توانمندیهای خود را به نمایش بگذارد. این بازیگر ایرلندی در طی ۴۵ سال فعالیت در حرفه بازیگری، در ۱۰۲ اثر سینمایی حضور پیدا کرده است. حال ما میخواهیم در این مقاله ۲۵ مورد از بهترین آثار او را به شما معرفی کنیم تا اگر فیلمی را از قلم انداختید، در اولین فرصت تماشا کنید.
فیلمهای این فهرست براساس امتیاز IMDB رتبه بندی شده است.
بهترین فیلم های لیام نیسون
۲۵- فیلم The A-Team
فیلم تیم آ
- کارگردان: جو کارنهاننویسنده: جو کارنهان، برایان بلوم و اسکیپ وودزبازیگران: لیام نیسون، بردلی کوپر و جسیکا بیلمیانگین امتیازات The A-Team در IMDB: ۶.۷
چهار سرباز آمریکایی که در عراق بودند، به ماموریتی اعزام شدند تا صفحاتی را بازیابی کنند که برای چاپ اسکناس ۱۰۰ دلاری استفاده شود؛ صفحاتی که در گذشته برای چاپ یک میلیارد دلار استفاده شده بود. بعد از اینکه این چهار نفر کار را انجام دادند و به پایگاه بازگشتند، فرمانده آنها در یک انفجار کشته شد و صفحات هم توسط مامور دیگری به سرقت رفت. آنها در دادگاه نظامی محاکمه شدند و به زندانهای مختلفی فرستاده شدند. ۶ ماه بعد، یکی از ماموران سازمان سیاه به ملاقات رهبر آنها به نام هانیبال اسمیت رفت. این مامور به اسمیت گفت که از جای سارق صفحهها خبر دارد. به همین ترتیب هم به او دستور داد که به همراه سربازانش به سراغ این سارق برود و صفحهها را بازگردانند. بعد از اینکه آنها به توافق رسیدند، مامور سازمان سیا به اسمیت کمک کرد که به همراه سربازانش از آن زندان فرار کنند و به سراغ صفحهها بروند.
اما آنها بعد از انجام این کار، به این موضوع پی میبرند که احتمالا کاسهای زیر نیم کاسه است و چیزی سر جایش نیست. از طرف دیگر هم یک افسر اطلاعاتی نظامی که با یکی از این سربازان ارتباط داشت، آنها را تحت تعقیب قرار داده بود. این فیلم از اواسط دهه ۱۹۹۰ وارد مرحله تولید شد و تا سال ۲۰۱۰ ساخت آن طول کشید. زیرا مدام نویسندهها و ایدههای داستانی آن تغییر میکرد و بارها تولید آن متوقف شد. این فیلم نظرات متنوعی را از منتقدان دریافت کرد؛ آنها بازیگران و صحنههای اکشن را تحسین کردند و فیلمنامه را مورد انتقاد قرار دادند. اینطور پیشبینی شده بود که دنبالهای هم برای آن ساخته شود. اما زمانیکه با بودجه ۱۱۰ میلیون دلاری تنها ۱۷۷ میلیون دلار در باکس آفیس بهدست آمد، پرونده ی ساخت دنباله همانجا بسته شد.
۲۴- فیلم Duet for One
فیلم دوئت برای یکی
- کارگردان: آندری کونچالوفسکینویسنده: آندری کونچالوفسکیبازیگران: جولی اندروز، آلن بیتس و مکس وان سیدومیانگین امتیازات Duet for One در IMDB: ۶.۸
استفانی اندرسون یک نوازنده مشهور ویولن محسوب میشود که با یک آهنگساز ازدواج کرده که به خاطر عارضه اماس بیمار میشود. تمام زندگی او نابود و تکهتکه میشود. زندگی حرفهای او بهطور ناگهانی پایان مییابد، همسرش با زن دیگری به او خیانت میکند و دانشآموز مورد علاقهاش تصمیم میگیرد که برای یک تور به ایالات متحده برود و او را ترک کند. همین اتفاقات دست بهدست هم میدهد که استفانی تصمیم جدیدی بگیرد تا باری دیگر کنترل زندگیاش را در دست بگیرد. این فیلم براساس یک نمایشِ دو شخصیتی که توسط تام کمپینسکی کارگردانی شده بود، ساخته شده است.
داستان این فیلم براساس زندگی نوازنده ویولنسل محبوبی به اسم ژاکلین دوپره است که به اماس دچار شد و همسر او دانیل بارنبویم که رهبر ارکستر هم بود. البته فیلمنامهی این فیلم عینا براساس اتفاقات واقعی نوشته نشد و تغییراتی در آن به وجود آمد؛ بهعنوان مثال، ژاکلین دوپره نوازنده ویولنسل بود اما در فیلم ویولن مینواخت. این فیلم درام با استقبال گسترده منتقدان روبهرو شد و این موفقیت منجر به ورود فیلم به مراسم گلدن گلوب شد. جولی اندروز برای ایفای نقش در این فیلم توانست نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب در بخش بهترین بازیگر اصلی زن در یک اثر درام شود. اما در آخر به مارلی متلین برای ایفای نقش در فیلم Children of a Lesser God (فرزندان یک خدای کوچکتر) باخت. فی داناوای که در فیلم Barfly (بارفلای) ایفای نقش کرده بود، در مصاحبهای در سال ۱۹۸۷ به منتقد سینمایی راجر ایبرت گفته بود که خودش در ابتدا برای نقش استفانی اندرسون انتخاب شده بود. اما صحت و سقم این موضوع مشخص نیست.
۲۳- فیلم The Grey
فیلم خاکستری
- کارگردان: جو کارنهاننویسنده: جو کارنهان و ایان مککنزی جفرزبازیگران: لیام نیسون، فرانک گریلو و درموت مالرونیمیانگین امتیازات The Grey در IMDB: ۶.۸
در آلاسکا، تیمی از کارگران نفتی سوار هواپیما میشوند تا به خانه بازگردند. اما در میانهی راه، در یک طوفان گیر میکنند و هواپیمای آنها سقوط میکند. تنها هفت کارگر از این واقعه جان سالم به در میبرند. دراینمیان، جان اتوی که یک شکارچی است و برای محافظت از کارگران گرگها را میکشد، رهبری گروه را در دست میگیرد. مدت خیلی کوتاهی بعد از این اتفاق، آنها متوجه میشوند که توسط یک دسته گرگ احاطه شدهاند. به همین ترتیب هم اتوی توصیه میکند که آنها به جنگل پناه ببرند تا از دست این گرگها در امان باشند. اما همین که آنها از میان برف سنگین عبور میکنند تا به درون جنگل بروند، توسط پستانداران گوشتخواری تحت تعقیب و مورد حمله قرار میگیرند. ایان مککنزی جفرز فیلمنامهی این فیلم را براساس داستان کوتاهی به نام Ghost Walker نوشته بود، تنظیم کرده است.
این فیلم که سبک بقا دارد، به خاطر موضوعات فلسفی، فیلمبرداری، جلوههای صوتی و همچنین بازی بازیگران، تا حد زیادی مورد تحسین و تمجید قرار گرفت. این در حالی بود که برخی دیالوگها و پایانبندی داستان، مورد انتقاد منتقدان قرار گرفته بود. این فیلم بعد از نمایش تا حد زیادی فعالان محیط زیست و حامیان حیوانات را عصبانی کرد. این خشم تا حدی بود که باعث شد بنیاد مردمی رعایت اصول اخلاقی دربرابر جانوران و گروههای دیگر، این اثر را بایکوت کنند. شرکت Open Road بعد از این ماجراها، توضیحاتی را درباره گرگ خاکستری در وبسایت رسمی این فیلم قرار داد. از طرف دیگر هم کارنهان تجسم طبیعی خشونت را که در فیلم نشان داده شده بود، کم رنگ جلوه داد و در عوض اهمیت مبارزات روحی درونی بشریت را برجسته کرد.
۲۲- فیلم Unknown
فیلم ناشناس
- کارگردان: ژاومه کویت-سرانویسنده: اولیور بوچر و استیفن کورنولبازیگران: لیام نیسون، دیان کروگر و جنیوری جونزمیانگین امتیازات Unknown در IMDB: ۶.۸
مارتین هریس که یک بیوشیمیست محسوب میشود، همراه همسر زیبای خود به برلین میرود تا در کنفرانس مهمی شرکت کند. در این کنفرانس قرار است یک دانشمند و سرمایهگذار جنجالی عرب او، تحقیقات موفقیتآمیز و بزرگی را اعلام کنند. مارتین هریس بعد از رسیدن به هتل متوجه میشود که کیف خود را در فرودگاه جا گذاشته است. در راه رفتن به فرودگاه، مارتین تصادف میکند و به کما میرود. با اینکه چهار روز بعد از کما خارج میشود، اما دیگر هویتی ندارد و شکافهایی در حافظه او ایجاد شده است. وقتی به هتل بازمیگردد، زنش او را نمیشناسد و متوجه میشود که مرد دیگری هویت او را گرفته است. او تلاش میکند که با کمک یک پرستار، راننده تاکسی، یک مامور بازنشسته استاسی و دوست دانشگاهی خود، آنچه را که در جریان است، کشف کند. آیا پاسخ اصلی، در همان کیف قرار دارد؟ داستان این فیلم براساس رمانی فرانسوی با نام Out of My Head که در سال ۲۰۰۳ منتشر شده بود، نوشته شده است.
ناشناس با وجود فروش زیادی که در باکس آفیس داشت، نظرات و امتیازات متنوعی را از منتقدان دریافت کرد؛ این فیلم با ۳۰ میلیون دلار بودجه ساخت، ۱۳۶ میلیون دلار از فروش بلیطها کسب کرد. بهگفتهی منتقدان، ناشناس ایدهی اولیه بسیار جذاب و بازیگران خیلی خوبی دارد (خصوصا نیسون که سطح فیلم را بالا برده است) اما باز هم به خاطر فیلمنامه ناهماهنگ و نامناسب نمیتواند از این نقطه قوتها استفاده کند. البته اینطور هم نیست که آن را فیلم بدی بدانیم؛ بلکه به خاطر بازیگران قدرتمند، سرعت پیشروی خوب و همچنین سوالاتی که پاسخ داده میشود، جذابیت بالایی دارد.
۲۱- فیلم Rob Roy
فیلم راب روی
- کارگردان: مایکل کاتن-جونزنویسنده: آلن شارپبازیگران: لیام نیسون، جسیکا لنگ و جان هرتمیانگین امتیازات Rob Roy در IMDB: ۶.۹
ماجرای فیلم راب روی در دهه ۱۷۰۰ و ارتفاعات اسکاتلند رخ میدهد. او تلاش میکند تا رهبری مردم شهر کوچکش را در دست بگیرد که آنها را به سمت آینده بهتری هدایت کند. راب روی در نظر داشت که با قرض گرفتن پولی از اشراف محلی، گاو بخرد و به بازار ببرد. اما پیش از اینکه او بتواند کاری بکند، پولش را از دست میدهد و دزدیده میشود. به همین ترتیب هم او مجبور میشود که سبک زندگی رابین هودی را در پیش بگیرد؛ تا بلکه به این طریق بتواند از خانواده و شرافت خود محافظت کند.
تیم راث که بهطرز فوقالعادهای در این فیلم ایفای نقش کرده بود، توانست جایزه بهترین بازیگر مکمل مرد را در جشنواره آکادمی فیلم بریتانیا یا همان بفتا دریافت کند و در مراسم آکادمی اسکار، گلدن گلوب و همچنین ساترن هم نامزد دریافت جایزه شود. تازه جالب است بدانید که این بازیگر تصور میکرد به خاطر نحوه ایفای نقشش قرار است از پروژه اخراج شود. حتی به مدیر برنامههای خود گفته بود که دنبال پروژههای دیگری بگردد اما نهتنها اخراج نشد و کارگردان حسابی از بازی او خوشش آمد، بلکه جایزه هم گرفت. تک تک صحنههای این فیلم در محل مورد نظر و ارتفاعات اسکاتلند فیلمبرداری شد؛ منطقه فیلمبرداری آنقدر دور بود که آنها مجبور بودند با هلی کوپتر به آنجا بروند. در صحنههای پایانی این فیلم، شمشیربازیای بین راب و آرچیبالد اتفاق میفتد که هنوز هم بهعنوان یکی از بزرگترین شمشیربازی تاریخ به شمار میرود.
۲۰- فیلم Non-Stop
فیلم بدون توقف
- کارگردان: ژاومه کویت-سرانویسنده: جان دبلیو ریچاردسون، کریس روچ و رایان اینگلبازیگران: لیام نیسون، جولیان مور و اسکوت مکنریمیانگین امتیازات Non-Stop در IMDB: ۶.۹
در این مورد از فهرست بهترین فیلم های لیام نیسون، بیل مارکس یک مامور سابق پلیس است که با سعی دارد با نوشیدن نوشیدنیهای الکلی، با مرگ دخترش کنار بیاید؛ کسی که حالا یک مارشال فدرال شده است. مارکس زمانیکه در حال پرواز از نیویورک به لندن است، پیامی خطرناک دریافت میکند. او به واسطهی این پیام متوجه میشود که اگر خیلی زود ۱۵۰ میلیون دلار به یک حساب خاص واریز نکند، هر ۲۰ دقیقه یک نفر کشته میشود. بدون توقف، دومین همکاری ژاومه کویت سرا و لیام نیسون محسوب میشود؛ این دو پیش از این فیلم Unknown (ناشناس) را در سال ۲۰۱۱ با یکدیگر ساخته بودند. این فیلم محصول مشترکی بین فرانسه، ایالات متحده، انگلستان و کانادا است که نظرات و امتیازات متنوعی را از منتقدان دریافت کرد.
اما این موضوع باعث نشد که مخاطبان تماشا آن را در سینما دوست نداشته باشند. بدون توقف، با بودجه ۵۰ میلیون دلاری خود توانست ۲۲۲ میلیون دلار در باکس آفیس کسب کند. لیام نیسون در اکثر آثاری که حضور داشته، نقش یک مامور یا سرباز آمریکایی را بازی کرده اما این فیلم، یکی از معدود مواردی بوده که این هنرمند با لهجه ایرلندی خود ظاهر و درباره این موضوع هم صحبت شد. پیش از ژاومه کویت-سرا، جف والدو بهعنوان کارگردان این پروژه انتخاب شده بود اما والدو برای ساختن فیلم Kick-Ass 2 (کیک اس ۲) این تیم را ترک کرد و بعد از آن کویت-سرا بهعنوان کارگردان انتخاب شد. جوئل سیلور که یکی از تهیه کنندگان این پروژه بود، در سال ۲۰۱۴ در یکی از مصاحبهها درباره دنبالهی احتمالی این فیلم صحبت کرد. اما هنوز هیچ خبری از ساخت دنبالهی آن وجود ندارد.
۱۹- فیلم Widows
فیلم بیوهها
- کارگردان: استیو مککوییننویسنده: جیلیان فلین و استیو مککویینبازیگران: وایولا دیویس، میشل رودریگز و الیزابت دبیکیمیانگین امتیازات Widows در IMDB: ۶.۹
بیوهها داستان چهار زن را حکایت میکند که هیچ شباهت و وجه اشتراکی بین آنها وجود ندارد؛ البته به جز یک بدهی بزرگ که از فعالیتهای جنایتکارانهی همسران مرحومشان برای آنها باقی مانده است. اتفاقات این فیلم در شیکاگوی معاصر رخ میدهد، در زمان آشفتگی و تنشهای خیلی زیاد. دراینمیان، ورونیکا، آلیس، لیندا و بل سرنوشت را در دستان خود میگیرند و برای ساختن آینده توطئهای را میچینند؛ آن هم آیندهای که براساس شرایط و قوانین خودشان ساخته شده است. این چهار زن در تلاش هستند که ۵ میلیون دلار از خانه یکی از سیاسیون سرشناس بدزدند تا بلکه بتوانند بدهی یکی از جنایتکاران بزرگ را تسویه کنند.
این فیلم دلهرهآور براساس سریالی انگلیسی که با همین نام در سال ۱۹۸۳ پخش میشد، ساخته شده است. منتقدان خیلی زیادی این فیلم را مورد تحسین قرار دادند. آنها تعریف و تمجید زیادی از سبک کارگردانی، تدوین، فیلمنامهنویسی و بازی بازیگران کردند. این در حالی است که نسبت به نحوه ترکیب موضوعات دراماتیک با صحنههای دلهرهآور پاپ کورنی انتقاد زیادی داشتند. براساس گفته منتقدان، استیو مککویین با ساخت این فیلم به سطح جدیدی از این حرفه رسیده است. آنها قدرتمندترین جنبهی این فیلم را نحوهی جذب مخاطب دانستند؛ اینکه مخاطب همچنان با داستان پیش میرود و برای شخصیتهای اصلی آن ارزش قائل میشود. این فیلم در باکس آفیس هم موفق عمل کرد و توانست در فهرست بهترین آثار سال ۲۰۱۸ منتقدان و مجلات زیادی قرار بگیرد. این فیلم با اینکه در جشنوارهها و بخشهای مختلف خیلی زیادی نامزد دریافت جایزه شد، اما نتوانست هیچکدام از این جایزهها را دریافت کند.
۱۸- فیلم The Chronicles of Narnia: The Lion, the Witch and the Wardrobe
فیلم سرگذشت نارنیا: شیر، کمد و جادوگر
- کارگردان: اندرو آدامسوننویسنده: ان پیکاک، اندرو آدامسون، کریستوفر مارکوس و استیون مکفیلیبازیگران: ویلیام موسلی، آنا پاپلول و اسکندر کینسمیانگین امتیازات The Chronicles of Narnia: The Lion, the Witch and the Wardrobe در IMDB: ۶.۹
چهار بچه از یک خانواده بهدلیل بمباران جنگ جهانی دوم مجبور به ترک شهر خود میشوند. یک زن و یک استاد، این بچهها را به خانهی خود میبرند. هنگامی که مشغول بازی قایم موشک بودند، کوچکترین عضو خانواده به نام لوسی، کمد لباسی را پیدا میکند تا در آن پنهان شود. او آنقدر در کمد عمیق میشود تا جایی را به نام نارنیا پیدا میکند. بعد از دو بار رفتن به این دنیا، هر چهار کودک تصمیم گرفتند که برای آخرین بار به این دنیا بروند. آنها در طی این ماجراجویی با گرگها مبارزه کردند، با حیوانات سخنگو آشنا شدند، با یک جادوگر شرور و سفید برخورد کردند و با شیر با شکوهی به نام اصلان آشنا شدند. حالا سوالی که پیش میآید، این است که آیا این پایان ماجراجویی آنها به نارنیا است یا باز هم در آنجا میمانند؟
این فیلم براساس رمانی با نام The Lion, the Witch and the Wardrobe که دومین قسمت از مجموعه حماسی و فانتزی سی. اس. لوئیس محسوب میشود، ساخته شده است. اولین قسمت سینمایی سرگذشت نارنیا که از بهترین فیلم های لیام نیسون است، فوقالعاده مورد استقبال منتقدان قرار گرفت و مخاطبان عادی هم تا حد زیادی در باکس آفیس از خجالت آن درآمدند. این فیلم با فروش ۷۴۵ میلیون دلاری به سومین اثر پرفروش سال ۲۰۰۵ تبدیل شد. از جمله افتخارات این اثر فانتزی میتوان به جایزه اسکار آن در بخش بهترین گریم اشاره کرد. این فیلم آنقدر محبوب و موفق شد که دو قسمت دیگر هم با نام The Chronicles of Narnia: Prince Caspian (سرگذشت نارنیا: شاهزاده کاسپین) و The Chronicles of Narnia: The Voyage of the Dawn Treader (سرگذشت نارنیا: سفر کشتی سپیدهپیما) از دل آن بیرون آمدند.
۱۷- فیلم Kinsey
فیلم کینزی
- کارگردان: بیل کاندننویسنده: بیل کاندنبازیگران: لیام نیسون، لورا لینی و کریس او دانلمیانگین امتیازات Kinsey در IMDB: ۷.۱
کینزی که یکی از بهترین فیلم های لیام نیسون به شمار میرود، سبکی بیوگرافیکی و درام دارد و حول محور زندگی آلفرد کینزی میچرخد؛ کسی که در زمینه تحقیقاتی مسائل مهم انسانی پیشگام بود. او در سال ۱۹۴۸ مطلبی را در همین حوزه منتشر کرد که گام بزرگی در جهت پیشرفت علم به حساب میآمد. نشریه او یکی از اولین آثار ثبت شدهای به شمار میرفت که برخی رفتارهای خاص انسانی را از دیدگاه علمی بررسی میکرد. این مطلب، یکی از اولین تحقیقاتی بود که در کتابهای Kinsey Reports قرار داده شد. این فیلم آنقدر محبوب و موفق شد که در سال ۲۰۰۴، در فهرست بهترین فیلمهای سال خیلی از منتقدان و مجلهها قرار داشت.
منتقدانی که این اثر را تماشا کرده بودند، آن را یک اثر بیوگرافیکی ماجراجویانه، هوشمندانه و ویرانگر خواندند که بازی فوقالعادهی لیام نیسون و لورا لینی جذابیت آن را چند برابر کرده بود. منتقد سایت راجر ایبرت حتی بازی نیسون را با بازی راسل کرو در اثر بیوگرافیکی دیگری که در سال ۲۰۰۱ اکران شده بود، یعنی فیلم A Beautiful Mind (ذهن زیبا) مقایسه کرده بود. کینزی علاوهبر اینکه در جشنوارهها و بخشهای مختلف نامزد دریافت جایزه شده بود، توانست جایزه انستیتوی فیلم آمریکایی را در بخش ۱۰ فیلم برتر آمریکایی ۲۰۰۴ و جایزه هیئت ملی بازبینی فیلم را در بخش ۱۰ فیلم برتر و همچنین بهترین بازیگر مکمل زن (برای لورا لینی) دریافت کند. لورا لینی برای ایفای نقش در کینزی وارد مراسم آکادمی اسکار هم شد و یکی از مدعیان جایزه بهترین بازیگر مکمل زن به شمار میرفت.
۱۶- فیلم The Bounty
فیلم باونتی
- کارگردان: راجر دونالدسوننویسنده: رابرت بولتبازیگران: مل گیبسون، آنتونی هاپکینز و ادوارد فاکسمیانگین امتیازات The Bounty در IMDB: ۷.۱
فیلم باونتی داستانی ستوان بلای را حکایت میکند که با بیرحمیاش باعث ایجاد شورشی در کشتی خودش میشود. از یک طرف ما شاهد تلاشهای فلچر کریستین هستیم که میخواهد مردان خود را از دست مجازات انگلیسیها دور کند. از طرف دیگر هم سفر حماسی ستوان بلای را میبینیم که میخواهد پیروان وفادارش را به سلامت، آن هم با یک قایق کوچک، به تیمور شرقی برساند. فیلمنامه این اثر براساس رمانی به نام Captain Bligh and Mr. Christian که با قلم ریچارد هیو منتشر شده، نوشته شده است. این فیلم، پنجمین نسخه از داستان شورش در باونتی محسوب میشود؛ اثری که یکی از بهترین فیلم های لیام نیسون به شمار میرود، هرچند که این هنرمند نقش چشمگیر و بزرگی هم در داستان ندارد.
این اثر سینمایی بهطور کلی بهعنوان دقیقترین تجسم و تصور شورش واقعی تلقی میشود. اینطور برنامهریزی شده بود که این فیلم در سال ۱۹۷۵ ساخته شود؛ آن هم زمانیکه آنتونی هاپکینز سن کمتری داشت و به سن ویلیام بلای واقعی نزدیکتر بود. نکته جالبی که درباره این فیلم وجود دارد و آن را نسبت به آثار مشابه خودش متمایز میکند، این است که برخلاف اکثر فیلمهای آب-محور، این اثر هم در زمان مورد نظر هم با هزینهای کمتر از بودجه در نظر گرفته شده، ساخته شد. این فیلم تا حد زیادی توسط منتقدان مورد استقبال قرار گرفت. اکثر آنها بهخاطر واقعی بودن و تطابق بالا با اتفاقات رخ داده، آن را تحسین کردند و همچنین آن را سرگرمکننده هم خواندند. آنها درکنار تشکر و قدردانی از بازیگران فوقالعاده این پروژه، بازگویی داستان باونتی را هوشمندان، جذاب و ماجراجویی حماسی خواندند.
۱۵- فیلم Michael Collins
فیلم مایکل کولینز
- کارگردان: نیل جوردننویسنده: نیل جوردنبازیگران: لیام نیسون، آیدان کوئین و استیون ریمیانگین امتیازات Michael Collins در IMDB: ۷.۲
در اوایل قرن ۲۰، مایکل کولینز با کمک دوستان خود یعنی هری بولاند و ایمون ده والرا رهبری ارتش جمهوریخواه ایرلند را برعهده گرفتند؛ آن هم در نبردی خشونتآمیز برای استقلال ایرلند در مقابل بریتانیا. زمانیکه کولینز شکست انقلاب خود را احساس میکند، تصمیم میگیرد که با انگلیسیها معاهده کند. همین موضوع باعث میشود که از طرف ارتش جمهوریخواه ایرلند، خائن شناخته شود. در همین حین، کولینز دستور قتل دوستان خود را دریافت میکند. بنابراین باید هرچه زودتر تصمیم خود را بگیرد و به این پی ببرد که وفاداری واقعی او به چه کسی است. مایکل کولینز که سبکی درام و بیوگرافیکی دارد و به دوره تاریخی خاصی تعلق دارد، یکی از بهترین فیلم های لیام نیسون به شمار میشود.
این فیلم توانست در جشنواره فیلم ونیز جایزه شیر طلایی را دریافت کند. علاوهبراین، در بخش بهترین فیلمبرداری و بهترین موسیقی متن هم نامزد دریافت جایزه شصت و نهمین مراسم آکادمی اسکار شد. با اینکه داستان این فیلم براساس رویدادهای تاریخی نوشته شده، اما باز هم تغییراتی در آن اعمال شده است و تا حدودی ساختگی به شمار میرود. نیل جوردن برای دفاع از این موضوع، عنوان کرد که باید داستان به نحوی بازگو میشد که مخاطبان بینالمللی بتوانند در طی یک فیلم ۲ ساعته، به ماجرای اصلی پی ببرند. این فیلم در ایرلند توانست فروش خوبی داشته باشد و تبدیل به یکی از پرفروشترینها شود. از طرف دیگر هم منتقدان زیادی از آن استقبال کردند و جنبههای مختلفی از آن را مورد تحسین قرار دادند.
۱۴- فیلم Breakfast on Pluto
فیلم صبحانه در پلوتون
- کارگردان: نیل جوردننویسنده: نیل جوردنبازیگران: کیلین مورفی، استیون ری و برندن گلیسونمیانگین امتیازات Breakfast on Pluto در IMDB: ۷.۲
زن جوانی به نام پاتریک بریدن در دهه ۱۹۷۰ به دوران بلوغ میرسد. او شهر ایرلندی خود را ترک میکند تا هم مادرش را پیدا کند و هم به ماهیت طبیعی خود پی ببرد؛ چیزی که خارج از محدوده درک محل زندگیاش است. او خیلی زود وارد یک گروه راک میشود، به خواننده اصلی دل میبندد، با ارتش جمهوریخواه ایرلند ارتباط پیدا میکند، توسط پلیس لندن دستگیر میشود، در یک نمایش شهر فرنگ شرکت میکند و بهعنوان یک محقق نظرسنج به یک شرکت تلفنی میپیوندد. در طی این مدت زمان، هم ملیت و هم طبیعتی که این زن دارد، بارها و بارها او را در معرض خطر قرار میدهد. پاتریک در طی مدت زمانیکه بهدنبال مادرش میگشت، چیزهای شگفتانگیزی را درباره دوستی و خانواده کشف میکند.
اما این سؤال به وجود میآید که آیا او در آخر جان سالم به در میبرد یا خیر؟ رمانی که در سال ۱۹۹۸ با همین نام توسط پاتریک مککیب منتشر شده بود، منبع الهام و اقتباس این فیلم بوده است. هیئت ملی بازبینی فیلم بهعنوان تقدیر ویژه برای برتری در فیلمسازی، جایزهای را به این تیم اعطا کرد. البته این تنها افتخار و جایزهای نیست که این فیلم بهدست آورد. صبحانه در پلوتون توانست در بخشهای بهترین بازیگر نقش اصلی مرد، بهترین کارگردانی، بهترین گریم و مو و همچنین بهترین فیلمنامه جایزه چهارمین آکادمی فیلم و تلویزیون ایرلند را دریافت کند. درست در همین سالی که این فیلم اکران شد، هم کیلین مورفی و هم لیام نیسون، هر دو نقش شخصیتهای شروری را برای فیلم Batman Begins (بتمن آغاز میکند) ایفا میکردند.
۱۳- فیلم Silence
فیلم سکوت
- کارگردان: مارتین اسکورسیزینویسنده: جی کاکس و مارتین اسکورسیزیبازیگران: اندرو گارفیلد، اما تیلینگر کاسکاف و رندال امتمیانگین امتیازات Silence در IMDB: ۷.۲
در سال ۱۹۹۶ بود که شوساکو اندو رمانی را با نام سکوت نوشت و منتشر کرد و باعث شد که در سال ۲۰۱۶، مارتین اسکورسیزی اثری سینمایی را براساس همین رمان بسازد؛ اثری که به یکی از بهترین فیلم های لیام نیسون تبدیل شد. فیلمنامه این اثر داستان کشیشهای یسوعی را در قرن ۱۷ حکایت میکند که از پرتغال به ژاپن که در دوره ادو به سر میبرند، میروند. آنها برای رسیدن به ژاپن، ماکائو عبور میکنند تا به این طریق هم بهدنبال مربی گمشدهی خود بگردند و هم مسیحیت کاتولیک را انتشار دهند. داستان این فیلم در زمانی رخ میدهد که پنهان کردن دین و مذهب برای پیروان ژاپنی خیلی متداول بود. آنها برای اینکه از شکنجه و آزار و اذیت در امان باشند، دین خود را پنهان میکردند. زیرا در دوران شورش شیمابارا (از سال ۱۶۳۷ تا ۱۶۳۸) علیه شوگونسالاری توکوگاوا، مسیحیت تا حد زیادی در ژاپن سرکوب میشد. امروزه این افراد با عنوان «مسیحیان پنهان» شناخته میشوند. پیش از این، یک بار دیگر هم در سال ۱۹۷۱ رمان اندو اقتباس شده بود که با همین نام سکوت به روی پرده سینماها رفت.
چیزی حدود ۲۵ سال طول کشید تا این فیلم به مرحله اکران برسد و اسکورسیزی به خاطر علاقه و ذوق خیلی زیادی که نسبت به این پروژه داشت، آن را ادامه داد و رها نکرد. البته انتظار او هم نتیجه خود را بهدنبال داشت؛ زیرا حسابی توسط منتقدان جهانی مورد استقبال قرار گرفت. هیئت ملی بازبینی فیلم و انستیتوی فیلم آمریکایی، فیلم سکوت را بهعنوان یکی از ۱۰ اثر سینمایی برتر آن سال انتخاب کردند. این فیلم حتی نامزد دریافت جایزه اسکار در بخش بهترین فیلمبرداری هم شد. اما تمام این افتخارات و موفقیتها باعث نشد که مردم استقبال گستردهای از این فیلم بکنند؛ باتوجه به بودجه ۵۰ میلیون دلاری، تنها ۲۲ میلیون دلار آن به سازندگان بازگشت.
۱۲- فیلم Kingdom of Heaven
فیلم قلمرو بهشت
- کارگردان: ریدلی اسکات
- نویسنده: ویلیام موناهن
- بازیگران: اورلاندو بلوم، ایوا گرین و جرمی آیرنز
- میانگین امتیازات Kingdom of Heaven در IMDB: ۷.۲
قلمرو بهشت که سبکی حماسی، تاریخی و درام دارد، یکی از بهترین فیلم های لیام نیسون محسوب میشود. داستان این فیلم مربوطبه دوران جنگهای صلیبی در قرن ۱۲ است. یک آهنگر فرانسوی و روستایی به کمک قلمروی اورشلیم میرود تا در مقابل پادشاه امپراطوری مسلمان ایوبیان به نام صلاحالدین، به آنها کمک کند. صلاحالدین ایوبی در تلاش است تا با مبارزه و نبرد، شهری را که پیش از این، جزو داراییهای خودش بود، از مسیحیان پس بگیرد؛ همین اتفاق هم باعث شد تا نبرد حطین به وجود بیاید. فیلمنامهی این اثر حول محور زندگی بالین ابلین میچرخد و تا حد زیادی ساختگیای است. یکی از محلهایی که فیلمبرداری این اثر انجام شد، همانجایی بود که ریدلی اسکات فیلم Gladiator (گلادیاتور) و فیلم Black Hawk Down (سقوط شاهین سیاه) را ساخته بود.
قلمرو بهشت زمان اکران خود، نظرات متنوع و نمرات مختلفی را از منتقدان دریافت کرد. چند ماه بعد از اکران اولیه، اسکات نسخه اولیه یا همان نسخه کارگردان را منتشر کرد که تحسین و استقبال زیاد منتقدان را بهدنبال داشت. خیلی از افرادی که این نسخه را دیده بودند، عنوان کردند که این نسخه باید نسخهی نهایی این فیلم میبود. این فیلم با بودجه ۱۳۰ میلیون دلاری خود توانست چیزی حدود ۲۱۸ میلیون دلار در باکس آفیس درآمد داشته باشد که خود این موضوع، موفقیت بزرگی برای پروژه محسوب میشد. بعد از نمایش این فیلم، ریدلی اسکات نامههای تشکر و تبریک زیادی را از گروههای مسلمان دریافت کرد؛ آن هم به خاطر نمایش منصفانه و درست این مذهب.
۱۱- فیلم The Next Three Days
فیلم سه روز آینده
- کارگردان: پل هگیس
- نویسنده: پل هگیس
- بازیگران: راسل کرو، الیزابت بنکس و برایان دنهی
- میانگین امتیازات The Next Three Days در IMDB: ۷.۳
لارا برنان که با رئیس خود مشاجره داشت، به جرم قتل او دستگیر میشود. اینطور به نظر میرسید که او هنگام ترک محل جنایت، دیده شده است و اثر انگشت او هم روی سلاح قتل قرار دارد. همسر او، تا چند سال در تلاش بود تا زن خود را از زندان بیرون بیاورد. اما هیچ مدرکی مبنی بر اینکه لارا رئیس خود را کشته، وجود نداشت و هیچ چیزی خلاف آن را ثابت نمیکرد. زمانی هم که فشار جدایی از خانواده، خصوصا پسرش به لارا آسیب زیادی وارد میکند، جان تصمیم میگیرد که به هر طریقی همسر خود را بیرون بیاورد. بنابراین او تحقیقات زیادی انجام میدهد تا بالاخره راهی را برای آزادی او پیدا کند. این داستان پیش از این، یک بار دیگر هم در سال ۲۰۰۸ به روی پرده سینماها رفته بود.
سه روز آینده، براساس فیلم Pour elle یا Anything for Her (برای همسرم) که توسط فرد کاوای ساخته شده بود، نوشته و ساخته شده است. تقریبا میتوان گفت که سه روز آینده در باکس آفیس موفقیت خوبی داشت و توانست چیزی بیشتر از ۲ برابر میزان بودجه خود را کسب کند. از طرف دیگر هم میانگین نمراتی که منتقدان برای آن ثبت کردند، متوسط بود. آنها اعتقاد داشتند که دو بازیگر اصلی فیلم، تمام توانایی خود را برای این پروژه قرار دادند اما باز هم استعداد کامل آنها برای پوشاندن سرعت ناهماهنگ و فیلمنامه نازیبای آن، کافی نبود. براساس گفتهی آنها، سه روز آینده را نمیتوان فیلم بدی دانست؛ فقط تا حدودی استعداد افرادی را که در پروژه دخیل بودند، هدر داده است.
۱۰- فیلم The Ballad of Buster Scruggs
فیلم تصنیف باستر اسکراگز
- کارگردان: جوئل کوئن و ایتن کوئن
- نویسنده: جوئل کوئن و ایتن کوئن
- بازیگران: جیمز فرانکو، برندن گلیسون و زوئی کازان
- میانگین امتیازات The Ballad of Buster Scruggs در IMDB: ۷.۳
شش داستان مملو از زندگی و خشونت در غرب قدیم. در تصنیف باستر اسکراگز که یکی از بهترین فیلم های لیام نیسون است، ما داستان یک تفنگچی خواننده، یک سارق بانک، یک مدیر اماکن تفریحی مسافرتی، یک مکتشف سالخورده، یک ارابه و دو شکارچی جایزهبگیر را دنبال میکنیم. این فیلم اولینبار در هفتاد و پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم ونیز به نمایش درآمد و موفق به دریافت جایزه اوسلای طلایی در بخش بهترین فیلمنامه شد. هیئت ملی بازبینی فیلم، این اثر را بهعنوان یکی از ۱۰ فیلم سینمایی برتر سال ۲۰۱۸ نام برد. علاوهبر این، تصنیف باستر اسکراگز در سه بخش بهترین فیلمنامه اقتباسی، بهترین طراحی لباس و بهترین موسیقی متن هم نامزد دریافت جایزه اسکار شود.
تصنیف باستر اسکراگز اقتباسی از دو کتاب مختلف به نام All Gold Canyon با قلم جک لاندن و رمان The Girl Who Got Rattled با قلم استوارت ادوارت وایت است. از آنجایی که این اثر مدت زیادی را روی پرده سینماها نبود و خیلی زود وارد سرویس استریم نتفلیکس شد، درآمد خیلی زیادی هم از نتفلیکس کسب نکرد. اما منتقدان بعد از تماشای این فیلم، حسابی از خجالت آن درآمدند و نمرات خوبی را برای آن ثبت کردند. آنها معتقد بودند که برادران کوئن در این اثر به طرز هوشمندانه و بسیار زیبایی، ۶ داستان مختلف را با درام تاریک و طنز سیاه ترکیب کردند؛ آن هم درحالیکه امضای این دو در سرتاسر آن دیده میشود.
۹- فیلم Les Misérables
فیلم بینوایان
- کارگردان: بیله اوت
- نویسنده: رافائل ایگلسیاس
- بازیگران: لیام نیسون، جفری راش و اوما تورمن
- میانگین امتیازات Les Misérables در IMDB: ۷.۴
ژان والژان که یک مرد فرانسوی به شمار میرود، به خاطر دزدیدن نان، زندانی شده است. براساس حکمی که برای ژان والژان صادر شده، او باید به مدت ۱۹ سال کار سخت انجام دهد. حالا او باید از دست یک افسر پلیس به نام ژاور فرار کند. تعقیب و گریز آنقدر طولانی میشود که جا هر دوی این مردان را میگیرد. اما مدت زیادی طول نمیکشد که والژان خودش را در میان انقلابهای دانشجویی در فرانسه پیدا میکند. همانطور که حدس میزنید، داستان این فیلم براساس رمانی که با همین نام در سال ۱۸۶۲ توسط ویکور هوگو منتشر شده بود، نوشته شده است. این فیلم در زمان اکران خود توانست عملکرد خوبی در باکس آفیس داشته باشد. از طرف دیگر هم منتقدانی که آن را تماشا کرده بودند، آن را یک اقتباس هوشمندانه و خوشساخت خطاب کردند که براساس رمان کلاسیک هوگو ساخته شده است.
به اعتقاد منتقدان، فیلم بینوایان توانسته تحولات داستان را متراکم کند بدون اینکه تأثیر احساسی آن را خنثی کند. این نسخه از داستان، بیشتر روی همان والژان و ژاور تمرکز دارد و تاکید کمتری روی داستان عاشقانه بین کوزت و ماریوس دارد. تناردیه که شخصیت مهمی در این داستان است، تنها در یک صحنه ظاهر میشود؛ آن هم در صورتی که دختر او، فقط در پسزمینه مشاهده میشود. همین موضوعات هم باعث شد که افراد زیادی بعد از تماشای این نسخه از داستان، از عدم حضور اپونین و مثلث عشقی او با کوزت و ماریوس شاکی باشند.
۸- فیلم The Mission
فیلم مأموریت مذهبی
- کارگردان: رولند جافه
- نویسنده: رابرت بولت
- بازیگران: رابرت دنیرو، جرمی آیرونز و ری مکآنالی
- میانگین امتیازات The Mission در IMDB: ۷.۴
پدر گابریل یک یسوعی اسپانیایی است که به بیابانهای آمریکای جنوبی میرود تا یک مأموریت مذهبی را تشکیل دهد؛ او امیدوار است که به واسطه این مأموریت بتواند دین سرخپوستان این منطقه را تغییر دهد. از طرف دیگر هم کاپیتان رودریگو مندوزا یک شکارچی برده است که مسیر خود را تغییر میدهد و در این مأموریت مذهبی به یسوعی میپیوندد تا به او کمک کند. زمانیکه اسپانیا مستعمره را به پرتغال میفروشد، آنها مجبور میشوند تا تمام توان خود، از همهی ساختههای خود دربرابر متجاوزان پرتغالی دفاع کنند. این اثر درام که یکی از بهترین فیلم های لیام نیسون محسوب میشود، توانست در جشنواره فیلم ونیز جایزه نخل طلا و در مراسم آکادمی اسکار، جایزه بهترین فیلمبرداری را از آنِ خود کند. البته این فیلم، موفق شد جایزههای بیشتری را در جشنوارهها و بخشهای مختلف کسب کند؛ یعنی افتخارات آن فقط به همان دو جایزه ختم نمیشود.
در فهرستی که مجله Church Times در سال ۲۰۰۷ تنظیم کرده بود، مأموریت مذهبی رتبه اول را در بین ۵۰ فیلم برتر مذهبی کسب کرد. این فیلم نتوانست در باکس آفیس موفقیت زیادی داشته باشد و درآمد چشمگیری کسب کند. از طرف دیگر هم منتقدانی که این اثر را تماشا کرده بودند، ایدهی اولیه و جلوههای بصری آن را دوست داشتند و از موسیقی آن تعریف کردند اما معتقد بودند که نحوه نمایش موضوعات و همچنین سرمایهگذاری عاطفی روی شخصیتها، آنقدرها هم خود و چشمگیر نبوده است.
۷- فیلم Excalibur
فیلم اکس کالیبور
- کارگردان: جان بورمن
- نویسنده: جان بورمن و راسپو پالنبرگ
- بازیگران: نایجل تری، هلن میرن و نیکولاس کلی
- میانگین امتیازات Excalibur در IMDB: ۷.۴
اکس کالیبور که سبکی فانتزی، حماسی و تاریخی دارد، یکی از بهترین فیلم های لیام نیسون محسوب میشود؛ هرچند که این هنرمند نقش آنچنان چشمگیر و بزرگی ندارد. اکس کالیبور داستان افسانهای پادشاه آرتور و شوالیههای میز گرد را بازگو میکند؛ آن هم براساس رمانی به نام Le Morte d'Arthur که در قرن ۱۵ به قلم توماس مالوری نوشته شده بود. اسم این اثر حماسی براساس شمشیر افسانهای شاه آرتور انتخاب شده که نقش بسیار مهم و بزرگی را در ادبیات آرتوری دارد. داستان از این قرار است که اوتر پندراگون شمشیر افسانهای اکس کالیبور را از جادوگری به نام مرلین میگیرد. اوتر زمان مرگ خود، این شمشیر را در یک سنگ دفن میکند؛ به این شکل، مرد دیگری که این شمشیر را از درون این سنگ بیرون بیاورد، پادشاه بعدی انگلستان میشود.
چند سال بعد، آرتور که پسر نامشروع اوتر به شمار میرفت، اکس کالیبور را از درون سنگ بیرون میکشد و تبدیل به شاه میشود. آرتور با هدایت مرلین، با گوئینویر ازدواج میکند و شوالیههایی را دور میز گرد جمع میکند. خواهر ناتنی و شرور آرتور یعنی مورگانا، پسری را به دنیا میآورد که میتواند باعث سقوط شاه انگلستان شود. چند تن از منتقدانی که این اثر را تماشا کردند، آن را به خاطر فیلمنامه و شخصیتهای درون آن مورد انتقاد قرار دادند. هرچند که تقریبا تمام منتقدان، آن را به خاطر سبک بصری و زیباییها، مورد تحسین و تقدیر قرار دادند.
۶- فیلم Gangs of New York
فیلم دار و دستههای نیویورکی
- کارگردان: مارتین اسکورسیزینویسنده: جی کاکس، استیون زایلیان و کنث لونرگنبازیگران: لئوناردو دی کاپریو، دنیل دی لوئیس و کامرون دیازمیانگین امتیازات Gangs of New York در IMDB: ۷.۵
در اوایل دهه ۱۸۶۰ و در محلهای فراموش شده در جنوب منهتن که با نام فایو پوینتز شناخته میشود، بومیگرای شروری به نام بیل «بوچر» کاتینگ، در منتطقهای که با جنایت، فحشا، سرقت و قتل پر شده، فرمانروایی میکند؛ درست در همان منطقهای که جنگ داخلی آمرکایی هنوز ادامه دارد. آمستردام والون که یک یتیم آمریکایی-ایرلندی محسوب میشود، ۱۶ سال بعد از مرگ وحشیانهی پدرش بهدست بیل بوچر، به منطقه پر از فساد او بازمیگردد؛ او قصد دارد انتقام قتل وحشیانهی پدر خود را بگیرد. اما از آن زمان تا به حال، خیلی چیزها تغییر کرده است.
چه کسی هنوز آن پسر بیگناه را به یاد دارد؟ کسی که حالا تمام تمرکزش را روی انتقامگیری گذاشته است و تمام تلاش خود را به کار گرفته تا به بالاترین سطح سلسله مراتب فایو پوینتز برسد. آیا آمستردام اصلا میتواند مزه میوهی شیرین اما خطرناک قصاص را بچشد؟ نکته عجیبی که درباره این فیلم وجود دارد، این است که اسکورسیزی چیزی حدود ۲۰ سال برای تولید این پروژه زمان گذاشت که بالاخره در سال ۲۰۰۱ به پایان رسید. اما به خاطر حملاتی که در ۱۱ سپتامبر همان سال رخ داد، تاریخ اکران آن به تأخیر خورد. با وجود این تأخیر، دار و دستههای نیویورکی باز هم درآمد زیادی در باکس آفیس داشت و توسط منتقدان تحسین شد. علاوهبراین، این فیلم توانست در آکادمی اسکار همان سال، در ۱۰ بخش مختلف نامزد دریافت جایزه شود.
۵- فیلم Love Actually
فیلم درواقع عشق
- کارگردان: ریچارد کورتیس
- نویسنده: ریچارد کورتیس
- بازیگران: هیو گرنت، لیام نیسون و کالین فرث
- میانگین امتیازات Love Actually در IMDB: ۷.۶
از اسم این فیلم اینطور انتظار میرود که بهصورت کلی حول محور عشق بچرخد؛ همینطور هم است. فیلم درواقع عشق با داستان خود جنبههای مختلف و متنوعی از عشق را نشان میدهد. در حقیقت این اثر از ۱۰ داستان مجزا تشکیل میشود که افراد زیادی را پوشش میدهد. در حقیقت داستان حول محور ۸ زوج مختلف میچرخد که در داستانهای مخصوص به خودشان، با زندگی احساسی خود درگیر هستند و با مشکلات درون آن دستوپنجه نرم میکنند. البته همینطور که داستان پیش میرود، ما متوجه میشویم که برخی از این افراد، با یکدیگر ارتباطهایی دارند و داستانها را به هم پیوند میزنند. چیزی که این اثر کریسمسی را جذابتر میکند، این است که ماجرا از ۵ هفته پیش از کریسمس آغاز میشود و شمارش معکوس هفتگی دارد و به مرور به تعطیلات نزدیک میشود. بعد از آن هم یک موخره وجود دارد که یک ماه بعد از تعطیلات جریان دارد.
فیلم درواقع عشق که یکی از بهترین فیلم های لیام نیسون به شمار میرود، اثر مشترکی بین انگلستان، آمریکا و فرانسه است. با وجود اینکه این فیلم در باکس آفیس موفقیت زیادی کسب کرد، اما نظرات مختلفی را از منتقدان گرفت. البته همین که اغلب اوقات این فیلم نزدیک تعطیلات کریسمس نشان داده میشود، مشخص میکند که محبوبیت آن در میان مخاطبان عادی بیشتر از منتقدان است. جالب است بدانید که در سال ۲۰۰۴، این فیلم بیشترین میزان کرایه را در میان دیویدیهای دیگر داشت.
۴- فیلم Taken
فیلم ربوده شده
- کارگردان: پیر مورل
- نویسنده: لوک بسون و رابرت مارک کامن
- بازیگران: لیام نیسون، فامکه یانسن و مگی گریس
- میانگین امتیازات Taken در IMDB: ۷.۸
در سال ۲۰۰۸ و اولین قسمت از سری فیلم ربوده شده بود که لیام نیسون و ما وارد این مسیر طولانی و فرمول تکراری افتادیم. ربوده شده که یکی از بهترین فیلم های لیام نیسون محسوب میشود، سبکی اکشن و دلهرهآور دارد. نیسون در این اثر نقش یکی از ماموران سابق سازمان سیا را برعهده دارد که بهدنبال دختر نوجوان خود و بهترین دوستش میگردد؛ زیرا این دو دختر بعد از اینکه به فرانسه سفر میکنند، توسط قاچاقچیان انسان آلبانی ربوده میشوند. حالا برایان میلز باید دربهدر دنبال آنها بگردد تا بلکه بتواند هرچه زودتر آنها را پیدا کند. این فیلم هیجانانگیز با بودجه ۲۵ میلیون دلاری خود توانست چیزی حدود ۲۲۷ میلیون دلار درآمد داشته باشد.
البته با وجود چیزی که انتظار میرفت، خیلی مورد تقدیر و تحسین منتقدان زیادی قرار نگرفت و نظرات متنوعی دریافت کرد. خیلی از منتقدانی که این فیلم را تماشا کردند، اعتقاد داشتند که ربوده شده، نقطهی عطفی در سابقه کاری نیسون محسوب میشود و از این زمان به بعد دیگر باید او را ستاره فیلمهای اکشن به شمار برد. این فیلم آنقدر محبوب و مشهور شد که از دل آن ۲ اثر سینمایی دیگر و همچنین یک مجموعه تلویزیونی هم بیرون آمد. البته همانطور هم که میشد حدس زد، ربوده شده در قسمتهای بعدی خود حسابی افت پیدا کرد و با هر قسمت، نمرات منفی بیشتری از منتقدان گرفت. این موضوع درباره نسخه سریالی هم صدق میکند (هرچند که ما در این نسخه شاهد حضور نیسون نبودیم)؛ با اینکه از همان قسمت اول هم نمره خیلی بالایی نگرفت، اما به مرور همان نمره هم افت کرد و تا حد زیادی پایین آمد.
۳- فیلم Batman Begins
فیلم بتمن آغاز میکند
- کارگردان: کریستوفر نولان
- نویسنده: کریستوفر نولان و دیوید اس گویر
- بازیگران: کریستین بیل، مایکل کین و لیام نیسون
- میانگین امتیازات Batman Begins در IMDB: ۸.۲
بتمن آغاز میکند که یکی از بهترین فیلم های لیام نیسون محسوب میشود، همان اثری بود که باعث شد ما روی دیگری از رأس الغول را ببینیم؛ اتفاقی که باعث شد این شخصیت با حضور لیام نیسون، چندین برابر جذابتر از قبل شود. این اثر بازسازی سری فیلمهای بتمن بود که در گذشته ساخته شدند؛ خط داستانیای که زندگی بروس وین از زمان مرگ والدینش و ماجراجوییهای او برای تبدیل شدن به بتمن را نشان میدهد. این فیلم بعد از اینکه بروس وین را به بتمن تبدیل کرد، مبارزههای او را برای متوقف کردن رأس الغول و اسکرکرو به نمایش میگذارد؛ اینکه او تلاش میکند تا جلوی این دو شرور را بگیرد که آنها نتوانند شهر گاتهام را در هرجومرج غرق کنند.
مراحل اولیه این سهگانه از سال ۲۰۰۳ آغاز شد. نولان و گویر قصد داشتند که اثر تیرهتر و واقعگرایانهتری نسبت به فیلمهای قبلی تولید کنند؛ هدف اصلی آنها در ساخت این فیلم، این بود که مخاطبان سرمایهگذاری احساسی بیشتری روی بروس وین و بتمن بکنند. این فیلم بهعنوان اولین قسمت از مجموعه خود توانست موفقیت زیادی در باکس آفیس داشته باشد و تا حد چشمگیری هم توسط منتقدان تحسین شود؛ برای تن و لحن، بازی کریستین بیل، صحنههای اکسن، موسیقی، کارگردانی و عمق احساسی نسبت به آثار بتمنی قبلی. بتمن آغاز میکند نهتنها توانست نامزد دریافت جایزه اسکار در بخش بهترین فیلمبرداری شود، بلکه اغلب اوقات بهعنوان یکی از تاثیرگذارترین آثار دهه ۲۰۰۰ به شمار میرود.
۲- فیلم The Dark Knight Rises
فیلم شوالیه تاریکی برمیخیزد
- کارگردان: کریستوفر نولان
- نویسنده: جاناتان نولان و کریستوفر نولان
- بازیگران: کریستین بیل، مایکل کین و گری اولدمن
- میانگین امتیازات The Dark Knight Rises در IMDB: ۸.۴
شوالیه تاریکی برمیخیزد، قسمت سوم از سهگانهی بسیار محبوب نولان محسوب میشود که حول محور دنیای شخصیت بتمن و ماجراهای مخصوص او میچرخید. داستان این فیلم، هشت سال بعد از هرجومرج و شلوغیای جریان دارد که جوکر در قسمت قبل به راه انداخته بود. حالا در این قسمت، بتمن به همراه شخصیت کت وومن که بهطرز عجیبی همراه شده است، باید شهر گاتهام را نجات دهد؛ آن هم از دست تروریست وحشی و قدرتمندی به نام بِین که کل شهر را دارد به سمت نابودی میکشاند. بتمن به خاطر جرائمی که هاروی دنت در قسمت قبل این مجموعه مرتکب شده بود، مدام مورد سرنش قرار میگرفت. اما این وظیفه را روی دوش خود حس میکرد که مداخله کند و در نجات شهر به نیروهای پلیس کمک کند. لیام نیسون در این اثر نقش رأس الغول را برعهده داشت؛ هرچند که در قسمت های قبلی حضور و تاثیر او بیشتر حس میشد.
کریستوفر نولان در ابتدا برای ساخت این اثر و بازگرداندن مجموعه خود تردید داشت. اما سرانجام تصمیم گرفت که به همراه برادر خود و دیوید اس. گویر داستانی بنویسد که بتواند با پایانی جذاب و رضایتبخش این خط داستانی را به سرانجام برساند. این فیلم آنقدر در باکس آفیس موفق بود که با بودجهای ۲۳۰ میلیون دلاری توانست چیزی حدود ۱ میلیارد دلار درآمد داشته باشد. منتقدان هم حسابی تماشای این فیلم را دوست داشتند و بازی بازیگران، صحنههای اکشن، فیلمنامه، سبک کارگردانی، موسیقی و همچنین عمق احساسی داستان را مورد تحسین قرار دادند. خیلی از منتقدان به رضایتبخش بودن پایان این مجموعه مهر تایید زدند و آن را بلندپروازانه، هوشمندانه و قدرتمند خواندند. شوالیه تاریکی برمیخیزد، پرفروشترین فیلم نولان و هفتمین اثر سینمایی پرفروش تاریخ محسوب میشود.
۱- فیلم Schindler's List
فیلم فهرست شیندلر
- کارگردان: استیون اسپیلبرگ
- نویسنده: استیون زایلیان
- بازیگران: لیام نیسون، بن کینگزلی و ریف فاینز
- میانگین امتیازات Schindler's List در IMDB: ۸.۹
همانطور که انتظار میرفت، میخواهیم فهرست بهترین فیلم های لیام نیسون را با فیلم فهرست شیندلر به پایان برسانیم. فهرست شیندلر سبکی حماسی، درام و تاریخی دارد که براساس رمانی به اسم Schindler's Ark با قلم توماس کنیلی ساخته شده است. اسکار شیندلر یک صنعتگر آلمانی است که بیش از یک هزار فراری را که اغلب آنها یهودی/لهستانی بودند، از هولوکاست نجات داده است. اسکار با استخدام کردن این افراد فراری در کارخانههای خود در طی جنگ جهانی دوم، توانست کمک زیادی به آنها بکند. اوایل سال ۱۹۶۳ بود که ایدههای اولیهی این اثر مطرح شد اما چیزی حدود ۳۰ سال طول کشید که این اثر ساخته و به روی پرده سینماها برود. این فیلم چندین بار بین کارگردانان مختلف دست بهدست شد تا درنهایت اسپیلبرگ آن را در دست گرفت.
اسپیلبرگ و فیلمبردار این پروژه تصمیم گرفتند که اثر خود را سیاه و سفید فیلمبرداری کنند؛ زیرا از یک طرف خود اسپیلبرگ دوست داشت که این فیلم رویکردی مستندی داشته باشد و فیلمبردار هم قصد داشت که با این کار، فاکتور محدودیت زمانی را از روی داستان بردارد تا در هر زمانی قابل تماشا باشد. این فیلم هم در باکس آفیس موفقیت خیلی زیادی بهدست آورد و هم حسابی توسط منتقدان مورد تحسین قرار گرفت. هنوز که هنوز است، این فیلم بهعنوان یکی از بزرگترین آثار سینمایی تاریخ به شمار میرود. منتقدان به خاطر تن، کارگردانی اسپیلبرگ، بازی بازیگران و همچنین فضای موجود در فیلم، آن را مورد تقدیر و تحسین قرار دادند. علاوهبر این، فهرست شیندلر توانست در بخشهای مختلف و جشنوارههای متنوعی نامزد و موفق به دریافت جایزههای زیادی شود. در فهرست ۱۰۰ فیلم سینمایی برتر آمریکایی تاریخ از انستیتوی فیلم آمریکایی، این اثر در رتبه ۸ قرار دارد.