خوشی و لذت زندگی برای هرکس معنای متفاوتی دارد؛ خلاص شدن از دست رژیم سخت و دشوار غذایی و آزادی خوردن یک تکه بزرگ از شکلاتی خوشمزه یا شاید حراج خوب فروشگاهی بزرگ و در نتیجه لذت خرید کردن از آن، شاید هم دیدن دوستان یا رفتن به مهمانی و غیره. در هر حال لذت بردن از زندگی برای هرکس معنایی دارد.
برای بعضی از افراد، لذت بردن از زندگی به این سادگیها معنا پیدا نمیکند. هر چه دقیقتر بشوید چیزهای متفاوت و مختلفی را لذت زندگی خواهید خواند. اما انتخاب معنای واقعی لذت زندگی سخت است. لذت زندگی واقعا چیست؟ دیداری دلنشین با کسی که دوستش دارید، شنیدن صدای باران یا هیجان یک بازی جالب و پُرمخاطره؟ آیا اینها واقعا لذت زندگی هستند؟
شاید لذت زندگی در شادیها و دلخوشیهای ساده باشد اما وقتی قرار است تصمیم بگیریم و دقیقا مشخص کنیم که لذت زندگی ما در ازای چه کارهایی بهدست میآید، کمی سختگیرتر خواهیم شد. در این قبیل موارد فکر میکنیم که لذت زندگی چیزی مهمتر و دستنیافتنیتر از این لذتهای ساده است. بیشتر ما لذت زندگی را در چیزی میبینیم که تمام روح و قلبمان را تسخیر میکند. در ادامهی این مقاله، لذت زندگی از دیدگاه صاحبنظران علمی بررسی شده است:
لذت زندگی از منظر علمی
ند هالوول (Ned Hallowell)، پزشک و نویسندهی کتاب «ریشههای کودکی در شادی بزرگسالی»، معتقد است: «شادی و لذت، لحظاتی عمیق هستند. لحظات موفقیت، ارتباطات و قدردانی واقعی از زیباییهای زندگی و لحظاتی که از ته دل میگوییم اوه! من خیلی خوششانسم که از نعمت زندگی بهرهمندم».
مارتین سلیگمن (Martin Seligman) استاد دانشگاه پنسیلوانیا و نویسندهی کتاب «خوشبختی واقعی؛ کاربرد روانشناسی مثبت و درک ظرفیتها برای موفقیت پایدار» است. او میگوید: «لحظات لذت زندگی و شادی گاهی آنی، شدید و یکباره و گاهی پایدارتر و بادوام بیشتری خود را نشان میدهند. لذتها فعالیتهای مورد علاقهی ما هستند که ما را بهشدت مجذوب و درگیر خود میکنند.»
لذت زندگی را در کجا بجوییم؟
مهم نیست که شادی و لذت یا بهتر بگوییم خوشبختیِ ما از کجا نشئت میگیرد. شادی و لذت زندگی چه در رهایی از رژیم غذایی معنا پیدا کند و چه در موفقیتهای کاری و حرفهای، شیرین و خواستنی است. برای لذت بردن از زندگی حد و مرزی وجود ندارد و همهی ما مدام در پی بهدست آوردن آن هستیم.
مطالعات نشان میدهد که پول و زیبایی منابع اصلی لذت زندگی نیستند. شاید بردن جایزهای ارزنده در قرعهکشی یا از بین بردن چینوچروکهای پوست با عمل زیبایی، شما را شاد و خوشحال کند اما قطعا این شادی و لذت پایدار نخواهد بود. اساتید و متخصصان روانشناسی معتقدند شرایط و موقعیتهای مختلف زندگی تنها ۱۰ درصد در لذتها و خوشیهای شما نقش دارند. نیمی از احساس لذت زندگی به عوامل ژنتیکی بازمیگردد. دقیقا مانند تأثیرات ژنتیکی در کم کردن وزن بدن. هر چقدر هم رژیم بگیرید، بعد از رها کردن رژیم غذایی، بدن شما به نقطهی ثابت متناسب با فیزیک قبلیتان باز خواهد گشت. در واقع هرکس بهطور ژنتیکی اسکلت و استخوانبندی ویژهای دارد و تغییرات آنچنانی در او امکانپذیر نیست. لذت بردن از زندگی هم، تقریبا چنین حکایتی دارد. ۴۰ درصد از لذت زندگی شما در گروی کارهایی است که عامدانه انجام میدهید. نکتهی دیگر این است که همیشه نمیتوان بانشاط و سرزنده بود اما افرادی که این ویژگی را در خود نهادینه میکنند بیشتر اوقات شادابتر از بقیه هستند و کمتر اسیر غم و غصهها میشوند.
کارشناسان چه میگویند؟
در ادامه، نظر کارشناسان در مورد راههای افزایش لذت زندگی را میخوانید؛ لذتهای کوچک یا بزرگ.
۱. نیمهی پُر لیوان را ببینید
روانشناسان معتقدند افراد خوشبین، شادتر هستند. در واقع افرادی که نیمهی پُر لیوان را میبینند نسبت به کسانی که واقعبینی شدید دارند، زندگی شادتری را تجربه میکنند. در روانشناسی فرایندی به نام «فرایند نوسازی» وجود دارد. طبق این فرایند، اگر به وقایع ناخوشایند با خوش بینی و نگرشی مثبت نگاه کنید، میتوانید پایان شب سیه را ببینید و موقعیتهای بد و نامطلوب را به لذت و شادی تبدیل کنید.
نمونههای متعددی برای بهکارگیری این فرایند وجود دارد. فرض کنید خانمی از حواسپرتی همسرش در کارهای خانه مینالد. این خانم عزیز در بیرون از خانه شاغل است و همسر گرامی او در منزل برای شرکتشان کار میکند. شوهر در انجام کارهای منزل ضعیف است و دسته گل به آب میدهد. این خانم همیشه شاکی است و از ندانمکاریهای همسر خود ناراحت میشود. اما یک روز دوستی به این خانم میگوید، دلیلی برای ناراحتی وجود ندارد، فرض کنیم که آقا لباسهای رنگی و ساده را با هم داخل ماشین لباسشویی میاندازد، این مسئله آنقدر هم مهم نیست. مهم این است که او قصد کمک کردن دارد و با وجود اینکه او هم کارش زیاد است به تقسیم وظایف اعتقاد دارد. بعد از این تغییر نگرش، فرایند نوسازی در خانم شکل میگیرد و میآموزد بهجای غصه خوردن بهخاطر چند لباس بیارزش با دیدی جدید به مسئله نگاه کند. قطعا مهارتهای خانهداری قابل تغییر و تقویت هستند. پس چرا بیهوده حرص بخورید و ناراحت بشوید؟
ام. جی. رایان (M.J. Ryan) نویسندهی کتاب «۳۶۵ تقویتکننده برای شادی و سلامتی»، معتقد است: «اگر همهی تمرکزتان را روی اشتباهات بگذارید، لذت زندگی را درک نخواهید کرد. نتیجهی منفینگری چیزی جز افسردگی، دلسردی و کاهش اعتمادبهنفس نیست. اما وقتی با نگاهی واقعبین و مثبت به موقعیتها نگاه میکنید، امکان تجربهی لذت و شادی را چند برابر میسازید.»
۲. شکرگزار باشید
همهی ما میدانیم باید بهخاطر نعمتها و داشتههایمان شکرگزار باشیم، اما گاهی فراموش میکنیم که همین شکرگزاری و سپاس، منبع عظیمی از شادی و لذت زندگی را در اختیارمان میگذارد. تحقیقات نشان میدهد، افرادی که شکرگزارتر هستند و کسانی که دفترچهی خاطرات دارند و در آن نعمتها و زیباییهای زندگیشان را مکتوب میکنند، افراد خوشبینتر، پُرشورتر، باارزشتر و هوشیارتری هستند و در مجموع نسبت به زندگی خود احساس بهتری دارند.
۳. کودکیتان را بهخاطر بیاورید
غروب جمعه معمولا کمی دلگیر است، شخصی تعریف میکرد که در یکی از همین غروبهای جمعه، مشاهدهی شادیِ وصفناپذیر کودکانش از بازیهای ساده و کودکانه، چقدر او را خوشحال کرده است. شادی و لذت یکی از احساسات پُربرکت کودکان است. پاملا گیل جانسون (Pamela. Gail. Johnson)، مؤسس گروهی به نام «انجمن مخفی افراد شاد» است. او این گروه را از طریق راهاندازی یک وبسایت مدیریت میکند. در این وبسایت، انجمنهایی برای گفتوگوی افرادی که مشوق ابراز شادی هستند، وجود دارد. پاملا میگوید: «ما آدمبزرگها، کِی و چگونه شادیهای کودکانه و طبیعت لذت بردن را از دست میدهیم؟»
در کتاب «ریشههای کودکی در شادی بزرگسالی» نوشته شده است که ریشه و منبع شکلگیری شادی و احساسات مختلف ما، از کودکی نشئت میگیرد. اگر در بزرگسالی به دنبال کارهایی هستید که میتوانید و میخواهید انجام بدهید یا ترتیبدادن برنامهای برای دیدن دوستان و هر فکر و برنامهی دیگری که در ذهنتان میآید، همه و همه نتیجهی مستقیم تجربههای شکل گرفتهی شما در کودکیتان است.
هالوول پیبرده است که ظرفیت بزرگسالان برای تجربهی لذت زندگی و اشتیاق و نشاطشان، ریشه در کودکی آنها دارد. او ۵ گام اصلی و لازم را برای کمک به افزایش لذت و شادی در بزرگسالی این طور معرفی میکند:
- تجربهی عشقی بیقید و شرط از سوی افراد بزرگسال کلیدیِ اطراف کودک مانند والدین؛
- کشف شور و اشتیاق در خلال بازی؛
- تمرین و تکرار و بهکار بردن شور و شوق شکل گرفته؛
- نهادینهسازی و تسلط بر شور و شوق و در نتیجه تقویت اعتماد به نفس و عزت؛
- تجربهی کسب شناخت از دنیای پیرامون.
هالوول معتقد است، هیچگاه برای کشف لذت زندگی دیر نیست. حتی اگر این گامها در کودکی بهدرستی برداشته نشدهاند، همچنان میتوانید با الگوبرداری از دنیای کودکی، برداشتن قدمها بهسمت شادی و لذت را آغاز کنید.
۴. مهربان باشید
طبق پژوهشها، مهربانی، شادی و رضایت را افزون میکند. نتایجی که مهربانی بر جای میگذارد در شاد بودن و شاد ماندن تأثیر فوقالعادهای دارد. مطالعهای که در دانشگاه ویرجینیا صورت گرفت، نشان میداد که حتی مشاهدهی مهربانی و اعمال قهرمانانه توأم با فداکاری، در تغییر خلقوخو و میل به انجام کارهای خیر مؤثر است.
۵. با دوستانتان معاشرت کنید
شاید داشتن زندگی سرشار از ارتباطات اجتماعی و روابط عاشقانه و احساسی، شادی را تضمین نکنند اما تأثیری شگرف و چشمگیر بر لذت بردن از زندگی میگذارند. پژوهشها نشان میدهد، دانشجویانی که روابط اجتماعی قویتری با دوستان و خانوادهی خود دارند، کمتر اوقاتشان را در تنهایی میگذرانند، روابط احساسی را تجربه میکنند و در نتیجه شادتر و پُرانرژیتر هستند.
۶. زیادهروی نکنید
لذت زندگی طعم شیرینی دارد. آدمی از چشیدن این طعم سیر نمیشود. اما همیشه چیزی که یکبار خوشایند بوده است در دفعات بعدی همان طعم و لذت اولیه را نخواهد داشت. نورونهای مغز ما نسبت به وقایع جدید واکنشهای تازه و عجیبوغریبی بروز میدهند. هرچه وقایع تکراریتر بشوند امکان ادغام آنها با پیشزمینهی ناخودآگاه گذشته، بیشتر میشود. شادیهای لذتبخش را همیشه تروتازه نگه دارید و نگذارید در ورطهی تکرار بیفتند.
۷. طعم لحظات را مزمزه کنید
با توجه کردن به دلخوشیهای لحظهای، میتوانید بیشتر از زندگی لذت ببرید. شاید واضح بهنظر برسد اما پژوهشها نیز به زمینهی جدیدی از مطالعات رسیدهاند و دریافتهاند که تجربهی شادی در لحظه لحظهی زندگی و بهعبارت دیگر در لحظهی زیستن، بسیار مهم و شادیبخش است. برای تقویت این احساسات میتوانید تجربههای لذتبخش خود را با دیگران به اشتراک بگذارید، از تمجیدهای دیگران نسبت به خودتان لذت ببرید، تمرکزتان را نسبت به چیزی که دوست دارید بالا ببرید، مثلا وقتی به موسیقی مورد علاقهتان گوش میدهید، چشمهای خود را ببندید. خود را با تمام وجود در چیزی که دوست دارید غرق کنید تا بیشتر و بیشتر لذت ببرید.
۸. تحرک داشته باشید
شاید لذت بعد از دویدن یا نشاط پس از ورزش کردن را تجربه کرده باشید، ورزش کردن واقعا لذتبخش است. مطالعات نشان میدهند که ورزش، خلقوخو را به شکل مثبتی تغییر میدهد. حتی در تحقیقی آزمایشی ثابت شد که ۳۰ دقیقه ورزش هوازی در روز بیشتر از داروها، شما را از استرس و نگرانی خلاص میکند.
۹. استراحت کنید
آرامش، سکوت و تنهایی هم میتوانند موجب لذت و شادی بشوند. همه ما گاهی بهتنهایی و آرامش نیاز داریم و باید با خودمان خلوت کنیم. طی تحقیقی که بر روی ۳ نوزاد صورت گرفت، مشخص شد که آرامش برای کودکانی که نسبت به محرکهای مختلف و متعدد واکنشهایی مانند روی برگرداندن و بستن چشمها دارند، موجب خوشخلقتر شدن و شادابی آنها میشود.
۱۰. خوشرو باشید
حتی اگر واقعا خوشحال نیستید، باز هم لبخند بزنید. لبخند زدن شما را شادتر میکند. از نظر علمی هم، تغییرات ماهیچهای بههنگام لبخند زدن میتواند شادی شما را افزون کند. وقتی میخندید جریان خون بهسمت گونههای شما بهحرکت در میآید و احساس شادابی بیشتری خواهید کرد. در اجتماع نیز نتایج مثبت این رفتار را خواهید دید؛ دوستان بیشتری پیدا میکنید و دیگران با شما بهتر رفتار میکنند.
۱۱. اهدافتان را دنبال کنید
مشخص کردن اهدافی که برای شما مهم هستند، با ارزشهایتان همخوانی دارند و تلاش کردن جهت رسیدن به آنها برایتان خوشایند است، سطح خوشحالی و نشاط را در شما بالا میبرند. از نظر علمی نیز هدف گذاری و تلاش برای رسیدن به هدفها حتی اگر واقعا هم محقق نشوند، شما را شادتر خواهد کرد و لذت زندگی کردن را برایتان افزایش میدهد.
۱۲. جاری شوید
وقتی در کاری که دوست دارید، غرق میشوید لذت زندگی را حس خواهید کرد. در اصطلاح به این حالت جاری شدن میگویند. یعنی وقتی در کاری که میکنید غرق میشوید و از بهچالش کشیدن خود لذت میبرید، به نوعی به رضایت غیرقابل وصف میرسید. تجربه و برداشت افراد از جاری شدن متفاوت است. شاید شما با نوشتن، نقاشی کردن، گوش دادن به موسیقی، دویدن، کوهپیمایی و … به این احساس برسید.
۱۳. به نقاط قوتتان بپردازید
بهترین راه برای جاری شدن در فعالیتها و لذت بردن از آنها، شناسایی و فهم نقاط قوت و تواناییهایتان است. نقاط قوت خود را بشناسید و از آنها استفاده کنید. ابتدا باید تواناییهای خود را شناسایی کنید، سپس زندگیِ کاری و احساسی و فراغت خود را از هم تفکیک کنید. تا به هر بخش بهاندازهی کافی رسیدگی و توجه بشود.
سلیگمن در این زمینه خاطرهای از فردی به نام ژیل نقل میکند. ژیل از شغلش رضایت کافی نداشت و تصمیم گرفته بود که هر طور شده سبک کار خود را عوض کند. پس قبل از هر اقدامی سعی کرد، مهارتهای بارز خود را شناسایی و تعریف کند. مهارت بارز ژیل، ارتباط برقرار کردن با دیگران بود. او در یک کافه تریا کار میکرد و مطمئن بود که ارتباط برقرار کردن با مشتریان کافه میتواند سبک کاری او را لذتبخشتر کند. او تمام افراد را با اسم کوچک صدا میزد، با لبخند و خوشرویی سفارش مشتریان را دریافت و با آنها احوالپرسی میکرد و خستگی کار روزانه را از مشتریان با برخورد خوب خود دور میساخت. وقتی به نقاط قوت خود واقف باشید، میتوانید به کمک آنها وظایف و امور خستهکننده را به تجربههای لذتبخش تبدیل کنید.
۱۴. رسالت شما در زندگی چیست
بعضی از افراد معنای زندگی را در معنویات و امور مذهبی میجویند و برخی دیگر در رسیدن به اهداف کاری و شغلی و غیره. رسالت شما در زندگی چیست؟ یافتن رسالت شخصی و زندگی، چیزی فراتر از مسئلهی لذت زندگی و شادی است. اما فکر کردن به آن و دانستن اینکه شما به دلیل محکم و مهمی روی این کرهی خاکی قرار گرفتهاید، به افزایش شادی و لذت بردن از زندگی کمک میکند.
الگویی امیدبخش
اینگر اوسترا (Inger Osteraa) در بیش از دو دهه از عمر خود با بیماریِ سختی دستوپنجه نرم میکرد. از سال ۱۹۸۵ بدن او مرتبا با تومورهایی مواجه بود که به نخاع و کبدش آسیبهای جدی وارد کرده بودند. بارها و بارها پزشکان از او قطع امید کردند و معتقد بودند تنها چند ماه زنده میماند. حالا سه سال از آن اتفاق میگذرد و او خوبِ خوب شده است و بهبودی کامل پیدا کرده است. او ۶۷ سال دارد و در تمام این سالهای پُر از درد، لذت بردن از زندگی را فراموش نکرده بود.
او میگوید: «وقتی ساعت زندگی شما شروع به شمارش معکوس برای خط پایان میکند و هر لحظه ممکن است به خداحافظگی همیشگی برسید، همه چیز را روشنتر میبینید. در این وضعیت درمییابید که ارزشتان چیست و چرا زنده هستید و برای هر دقیقهی زندگی شکرگزار میشوید.»
وقتی اینگر فکر میکرد تنها مدت کوتاهی از عمرش باقی است، خودش را با طبیعت مشغول میساخت. با نوهی نوپای کوچک خود در باغچه گلهای رُز میکاشت و با حس کردن طبیعت و عشقی که از نوهاش دریافت میکرد، از زندگی لذت میبرد. حالا هر روز به تماشای گلهایش مینشیند و با چشیدن طعم دوبارهی سلامتی، از زندگی لذت میبرد.
برگرفته از: prevention.com