قدرت بی قدرتان؛ کتابی درباره‌ی زیستن در دایره‌ی حقیقت

قدرت بی قدرتان؛ کتابی درباره‌ی زیستن در دایره‌ی حقیقت

کتاب قدرت بی قدرتان اثر واتسلاف هاول، اثری ارزشمند و الهام‌بخش است. هاول در این کتاب کوچک، مسائلی مهم را به زبانی ساده و قابل فهم بیان کرده است. در این اثر می‌توانیم با فضای سیاسی اتحاد جماهیر شوروی آشنا شویم. اما پیش از آن لازم است درباره پیشینه چکسلواکی بدانیم.

تاریخچه چکسلواکی

کشور چکسلواکی تاریخ پر فراز و فرودی دارد. این کشور پس از فروپاشی امپراطوری اتریش-مجارستان و پاین جنگ جهانی اول اعلام موجودیت کرد. این سرزمین کشوری چندملیتی بود و جکومتی دموکراتیک داشت. با قدرت گرفتن فاشیسم در اروپا، چکسلواکی نیز در معرض تهدبد قرار گرفت. آلمان هیتلری یک سال پیش از آغاز جنگ جهانی دوم این کشور را به اشغال خود درآورد و دورانی مملوء از هراس و وحشت در این جمهوری آغاز شد. هزاران تن از مردم چکسلواکی به خاطر مقاومت در برابر نازی‌ها جان خود را از دست دادند و نهایتا توانستند در پایان جنگ جهانی دوم، نازی‌ها را از سرزمین‌شان بیرون کنند. اما سه سال پس از پایان جنگ جهانی دوم، اتفاق هولناکی رخ داد.

حزب کمونیست چکسلوکی به کمک شوروی کودتا کرد. سایر احزاب غیرقانونی شدند و بسیاری از مخالفان تحت تعقیب قرار گرفتند و به زندان افتادند. عصر وحشت آغاز شد. گویی نازی‌ها در یونیفرمی متفاوت بر مردم این کشور مسلط شده بودند. با این حال روح آزادی‌خواهی مردم چکسلواکی همچنان زنده بود. در کنگره سال ۱۹۵۶ حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی رویداد شگفت‌انگیزی به وقوع پیوست. نیکیتا خروشچف در روز پایانی کنگره، گزارشی محرمانه را برای اعضای حزب خواند. ارائه این گزارش بیش از ۴ ساعت طول کشید. در این گزارش عملکرد استالین در کشتار و ارعاب مخالفان مورد سرزنش قرار گرفت. تاریخ‌نگاران از این دوره به عنوان « دوره استالین‌زدایی» یاد می‌کنند. هر چند که قرار بود این گزارش محرمانه باقی بماند. اما بنابر قاعده‌ای تاریخی که مخفی کردن حقیقت ناممکن است. خیلی زود ابعاد جنایات استالین بر همگان آشکار شد و افکار عمومی به دنبال پاسخی قانع‌کننده بودند.

وضعیت در چکسلواکی نیز این‌گونه بود و می‌توان گفت اعتراضات به حکومت استالینیست این کشور شدت بیشتری گرفت؛ در نتیجه افزایش فشارهای اجتماعی، الکساندر دوبچک به عنوان دبیر کل حزب کمونیست چکسلواکی انتخاب شد. او دست به اصلاحات گسترده‌‌ای زد و سبب شد تا آزادی‌های فردی شهروندان گسترش بیابد. بسیاری از مردم در خیابان‌ها طومارهایی را امضا می‌کردند که در آن سوسیالیسمی با چهره انسانی را می‌خواستند و نه نظامی مستبد و سرکوبگر. اما این دوره دوام زیادی پیدا نکرد. از این دوره به عنوان بهار پراگ یاد شده است. در بیستم اوت سال ۱۹۶۸ نیروهای پیمان ورشو به رهبری اتحاد جماهیر شوروی به چکسلواکی حمله کردند، پیش از آن رهبران جدید حزب کمونیست چکسلواکی که برای مذاکره با مقامات کرملین به شهری مرزی رفته بودند، بازداشت شدند. صدها هزار سرباز شوروی با هزاران تانک، شهرهای مختلف چکسلواکی از جمله پراگ را به اشغال خود درآوردند. حمله به چکسلواکی در چارچوب دکترین برژنف صورت گرفت، دکترین برژنف در واقع عنوانی برای جمله برژنف بود که در جریان کنفرانس براتیسلاوا مطرحش کرد « هرگاه سوسیالیسم در یک کشور سوسیالیستی تهدید شود حفظ و دفاع از ارزش‌های سوسیالیسم در آن کشور بر عهده سایر کشورهای سوسیالیست است.» به عبارت بهتر می‌توان گفت از دید رهبران اتحاد جماهیر شوروی، نفی استالین و احترام به آزادی‌های فردی به نوعی تهدید ارزش‌های سوسیالیستی به حساب می‌آمد و به همین دلیل آن‌ها تصمیم به اشغال چکسلواکی گرفتند.

شکل‌گیری ایده نگارش کتاب قدرت بی قدرتان

سرکوب صورت گرفته در چکسلواکی بسیار شدید بود. با وجود آن‌که مردم امید خود به تغییر را از دست داده بودند، اما متوجه شده بودند که هیچ‌کدام به حکومت مستقر علاقه‌ای ندارند. با این حال فضای رخوت و ناامیدی بر چکسلواکی سایه افکنده بود. ۹ سال پس از این حادثه ۲۴۳ اندیشمند، نویسنده و رهبر مذهبی چکسلواکی، نامه‌ای را امضا کردند که خواهان عمل به میثاق بین‌المللی حقوق سیاسی و مدنی و میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بود. این منشور، به منشور ۷۷ معروف شد زیرا در سال ۱۹۷۷ منتشر شده بود. انگیزه اولیه امضای این منشور، اعتراض به بازداشت و دستگیری اعضای یک گروه زیرزمینی موسیقی راک بود. دولت چکسلواکی بسیاری از اعضای منشور ۷۷ را بازجویی کرد و کارزاری گسترده علیه آن به راه انداخت و صدها هزار امضا علیه آن حمع کرد. حرکتی که به ضدمنشور معروف شد. کتاب قدرت بی قدرتان واتسلاو هاول یک سال پس از این ماجرا نوشته است. در ابتدا قرار بود که جمعی از اندیشمندان و نویسندگان چکسلواکی و لهستان، تحلیل خود درباره مسائل جاری و افق پیش‌رو را بنویسند. اما با توجه به اتفاقاتی که رخ داد، تنها نویسندگان چک توانستند کار خود را به سرانجام برسانند. این اثر نیز به همان مجموعه تعلق دارد. از آن‌جایی‌که بسیاری از نویسندگان این یادداشت‌ها تحت فشار و در خطر بازداشت بودند ترجیح دادند که نوشته‌ها فورا و به صورت جداگانه منتشر شوند.

درباره واتسلاف هاول

واتسلاف هاول در ۵ اکتبر سال ۱۹۳۶ در پراگ دیده به جهان گشود. او به خانواده‌ای فرهنگی تعلق داشت. با قدرت گرفتن کمونیست‌ها، خانواده هاول تحت فشار قرار گرفتند زیرا آن‌ها با دولت کمونیستی چکسلواکی زاویه داشتند. هاول در دوران نوجوانی بازداشت خاله‌اش به جرم «بورژوا» بودن را از نزدیک دیده بود. این واقعه بر ذهنیت او اثری فراوان گذاشت.

با توجه به پیشینه خانوادگی هاول، دولت چکسلواکی به او اجازه تحصیل در دانشکده‌های علوم انسانی و علوم اجتماعی را نمی‌داد. حتی او برای تحصیل دبیرستان نیز دچار مشکل شده بود و با گذراندن دوره دبیرستان به صورت شبانه توانست دیپلم خود را بگیرد. هاول به ناچار در دانشگاه صنعتی چک به سراغ خواندن رشته اقتصاد رفت ولی تحصیلش را به صورت نیمه تمام رها کرد. هاول پس از پایان یافتن خدمت سربازی‌اش کارگردانی یک گروه تئاتر در پراگ را بر عهده گرفت و توانست در دانشکده هنر دانشگاه پراگ درس بخواند. او در سال ۱۹۶۴ ازدواج کرد. هاول تحت تاثیر حوادث سال ۱۹۶۸ تصمیم گرفت که مدتی از تئاتر فاصله بگیرد او مدتی را به عنوان کارگر آبجوسازی کار کرد. هاول با این کار میخواست با کسانی همدم شود که با او فرق داشتند. او با الهام از این سبک زندگی جدید، نمایش‌نامه‌ای به نام شرفیابی را نوشت که در آن شخصیتی به نام وانک با سرکارگری که در کارخانه آبجوسازی به جاسوسی او مشغول است؛ گفت‌وگو می‌کند.

شخصیت اولی داستان، استعاره‌ای از خود هاول است. هاول و دوستش پاول لاندوسکی، این نمایش‌نامه را اجرا و ضبط کردند و نوار آن ابتدائا در سوئد پخش شد. اما نقل‌قول‌ها و عبارات موجود در آن خیلی زود به گفت‌وگوهای مردم چک راه پیدا کرد. در اواخر دهه شصت میلادی، هاول به واسطه دوستی با ایوان جیروس آشنا شد. ایوان از منتقدان فرهنگی حکومت کمونیستی وقت به حساب می‌آمد و مدیریت یک گروه زیرزمینی راک به نام plastic people of universe را بر عهده داشت. اعضای این گروه پس از مدتی بازداشت شدند و این جرقه‌ای بود تا هاول و همفکرانش به رویه موجود اعتراض کنند. بسیاری از دگراندیشان که طرز فکر‌های متفاوتی داشتند دور هم جمع شدند تا با امضای توماری به این بازداشت اعتراض کنند. خیلی زود منشور ۷۷ به وجود آمد. هاول نیز به عنوان یکی از سه سخنگوی این منشور انتخاب شد. او را فورا بازداشت کردند. وی به مدت ۴ ماه در سلول انفرادی قرار داشت و نمی‌دانست که در بیرون از زندان چه اتفاقاتی رخ می‌دهد. هاول پس از مدتی از زندان آزاد می‌شود. او در سال ۱۹۷۸ کتاب قدرت بی قدرتان را می‌نویسد و دوباره در سال ۱۹۷۹ به زندان می‌افتد. وی تا سال ۱۹۸۳ در زندان می‌ماند و به خاطر شرایط دشوار حبس به عفونت ریه مبتلا می‌شود. با گذشت زمان تحولات سرعت پیدا می‌کنند. انقلابی بدون جنگ و خونریزی در سال ۱۹۸۹ رخ می‌دهد و واتسلاف هاول به عنوان اولین رئیس جمهور غیر کمونیست چکسلواکی پس از کودتای ۱۹۴۸ انتخاب می‌شود.

هاول با صدور فرمان عفو عمومی، کارگزاران نظام سابق را می‌بخشد و زمینه آشتی ملی را فراهم می‌کند تا سرزمینش در چرخه بی‌پایان انتقام  و خشونت قرار نگیرد. هاول به اسلواک‌ها استقلال اعطا می‌کند و دو کشور چک و اسلواکی در نتیجه این انقلاب خشونت‌پرهیز شکل می‌گیرند.در سال ۱۹۹۳، هاول به عنوان اولین رئیس‌جمهور جمهوری چک برگزیده می‌شود و با کاندیداتوری در انتخابات سال ۱۹۹۸، تا سال ۲۰۰۳ در این سمت باقی می‌ماند. هاول تحسین بسیاری از طرفداران حقوق بشر را برانگیخته است و سومین شخصیت محبوب تاریخ جمهوری چک به حساب می‌آید. هاول در ۱۸ دسامبر سال ۲۰۱۱ و در سن ۷۵ سالگی در کشور زادگاهش درگذشت.

درباره کتاب قدرت بی قدرتان

قدرت بی قدرتان طرح بحثی از هاول است که در آن از منظر خود درباره تاریخ چکسلواکی، ماهیت نظام سیاسی حاکم بر آن، آلترناتیوها و راه برون‌رفت از وضعیت فعلی، مطالبی را نوشته است. این کتاب از ۲۲ گفتار تشکیل شده است. هاول در این کتاب درباره حکومتی که آن را پساتوتالیتر می‌خواند سخن می‌گوید. به اعتقاد هاول، میان حکومت‌های استبدادی سنتی با نظام‌های پساتوتالیتر تفاوت زیادی وجود دارد. در نظام‌های استبدادی سنتی، تنها اپوزوسیون و مخالفان مشخص حکومت تحت فشار و پیگرد قرار می‌گیرند. اما در حکومت پساتوتالیتر، هر فرد یا گروهی به صورت بالقوه ممکن است به عنوان نوعی تهدید تلقی شود و آزار ببیند.

میان اهداف نظام پساتوتالیتر و اهداف زندگی مغاکی عمیق وجود دارد: زندگی در ذات خودسش در مسیر تنوع، تکثر، خودساختگی و خودسامانی و در یک کلام در مسیر تحقق آزادی‌اش پیش می‌رود.حال آنکه نظام پساتوتالیتر خواهان همرنگی، همسانی و نظم و انضباط است. زندگی همیشه در جنب و جوش است تا ساختارهای تازه و غیرمحتملی را خلق کند، حال آنکه نظام پساتوتالیتر میکوشد وضعیت‌ها را به زندگی تحمیل کند.

در کتاب قدرت بی قدرتان به اشکال پیچیده‌تر سرکوب در نظام‌های پساتوتالیتر اشاره می‌شود. او در این گفتار به تعریف و ماهیت اپوزوسیون در چنین نظام‌هایی می‌پردازد و درباره میزان قدرت آن‌ها توضیحاتی را به خواننده می‌دهد. او در بخش‌های بعدی کتاب درباره رسالت دگراندیشان و ضرورت دعوت به حقیقت و صداقت می‌گوید و تلاش می‌کند بدیلی برای وضع کنونی به وجود آورد.

نظام پساتوتالیتر حمله همه جانبه‌ای را علیه انسان‌ها ترتیب داده و انسان‌ها یکه و تنها، رها شده و جدا جدا در برابرش ایستاده‌اند. بنابراین کاملا طبیعی است که تمام جنبش‌های دگراندیشی به روشنی جنبشی تدافعی باشند: اصلا برای این به وجود آمده‌اند که از انسان‌ها و هدف‌های اصیل زندگی در برابر هدف‌های نظام دفاع کنند.

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
4 + 5 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.