در دنیای جذاب و حماسی تالکین، هر سلاح دارای نام و پیشنهای مخصوص به خود است. اما آیا میدانید درمیان این همه سلاح رنگارنگ، کدام یک در فهرست قدرتمندترینها جای میگیرد؟ در مرور این اسلحههای قدرتمند با میدونی همراه باشید.
در مجموعه کتابهای ارباب حلقهها و همینطور در سهگانه ارباب حلقهها اثر پیتر جکسون، سلاحهای باستانی و قدرتمند حضوری خاص دارند. سلاحهایی که در دستان بسیاری از شخصیتهای اصلی ارباب حلقهها مشاهده شده و برای شرکت در میدان مبارزه و پیروزی بر دشمن استفاده شدند. اسلحههایی برای استفاده در خطرناکترین موقعیتها، از کمان و خنجر گرفته تا چاقو و گرز که هرکدام تاریخچه خاص خود را دارند.
درادامه با میدونی همراه باشید تا نگاهی به بیست سلاح قدرتمند دنیای ارباب حلقهها داشته باشیم.
هدهافنگ (Hadhafang)
اگرچه هدهافنگ دراصل بخشی از سلاحهای معرفی شده در آثار تالکین نبوده و کارگردان پیتر جکسون خود آن را به فیلمها اضافه کرد، اما میتوان آن را یکی از قدرتمندترین سلاحهای دنیای ارباب حلقهها دانست. شمشیری الفی که در اصل متعلق به شاهزاده الف «ایدریل» (Idril) بود. او با یک انسان ازدواج کرده و صاحب پسری به نام ارندیل (Earendil) شد که پدر الروند است.
در فیلم و درجریان به تصویر کشیدن جنگ آخرین اتحاد (نبرد اتحاد آخر) که بین انسانها و الفها با سائورون رخ داد، این شمشیر در دستان الروند قابل مشاهده است. همچنین بعدها آرون هم از این شمشیر برای محافظت از فرودو در مقابل نزگول استفاده کرد.
شمشیر تراندوئیل (Thranduil’s sword)
این شمشیر که نامی مخصوص به خود ندارد هم همچون هدهافنگ، نه شمشیری بااصالت از دنیای آثار تالکین، که سلاحی قدرتمند ساخته و پرداخته ذهن پیتر جکسون است که در اقتباس سینمایی او از کتاب هابیت معرفی شد. طراحی این شمشیر بی شباهت به هدهافنگ نیست و گفته میشود که صاحب آن میتواند از این شمشیر حتی با یک دست هم استفاده کند. برای باشکوه جلوه دادن شخصیت تراندوئیل که توانایی زیادی در استفاده از شمشیر داشت، معرفی این شمشیر خاص بسیار ضروری به نظر میرسید.
هروگریم (Herugrim)
هروگریم (هروگرم) شمشیری باستانی متعلق به خانواده سلطنتی روهان است که در طول نسلها به همه کسانی که تاج پادشاهی این سرزمین را بر سر میگذاشتند، خدمت کرد. از شمشیر هروگریم در کتاب دو برج یاد میشود، جایی که شاه تئودن آن را برای مبارزه به کار برد. اما هروگریم قدمتی به مراتب بیشتر از عمر شاه تئودن داشته و احتمالا پانصد سال قبل از آنکه به وسیله او به کار برده شود، ساخته شده بود.
از طرف دیگر این شمشیر باستانی و قدرتمند میراثی ارزشمند و مهم بود که در شفای تئودن از زهر گریمای مار زبان (Gríma Wormtongue) مؤثر واقع شد. هروگریم به گندالف کمک کرد تا تئودن را شفا دهد. همچنین بعد از رها شدن تئودن از افکار مسموم کنندهی گریما و سارومان، هروگریم به کمک تئودن آمد تا گذشته و قدرت خود را بهتر به خاطر بیاورد.
شلاق بالروگ (Balrog Whip)
یکی از ترسناکترین و درعینحال خطرناکترین هیولاهای ساکن سرزمین میانه که در میان تاریکی پنهان شده، بالروگ است. تنها حضور یک بالروگ کافی بود تا کوتولهها مجبور به ترک سکونتگاهشان یعنی خازاد دوم (Khazad – dum) یا همان معادن موریا شوند. برای درک بهتر قدرت اهریمنی بالروگ کافی است به خاطر بیاوریم که حتی یکی از قدرتمندترین جادوگران تمام دوران یعنی گندالف خاکستری هم از مواجه شدن با یکی از آنها (Durin's Bane) به وحشت افتاده بود.
بالروگ در آثار سینمایی بیشتر بهعنوان موجود اهریمنی بالدار و بزرگ جثه معرفی میشود که توانایی کنترل سایه و آتش را دارد. این توانایی شگفتانگیز باعث میشود که آنها از این عناصر، سلاحهایی قدرتمند بسازند که بدون تردید یکی از قویترین آنها شلاق آتشین است. بالروگ میتواند با هر ضربه این شلاق، اجسام جامد را از نظر ساختاری تغییر داده و آنها را از بین ببرد.
کمان گلادریم (Bow of Galadhrim)
اگر به خاطر داشته باشید لگولاس با کمان خود در میادین نبرد سهگانه ارباب حلقهها، حماسهها آفرید. اسلحهی قدرتمند دیگری از دنیای ارباب حلقهها، کمانی که گالادریل هنگام گشتوگذار و بازدید از لوتلورین آن را به لگولاس هدیه داد. درکنار آن نباید فراموش کرد که لگولاس خود بهعنوان یکی از بزرگترین کمانداران دنیای خلق شده تالکین شناخته میشود. او از کمان گلادریم برای کشتن دشمنان بسیاری استفاده کرد.
از طرف دیگر اگرچه هیچگاه ثابت نشده که این کمان دارای سحر و افسون خاصی است، اما قدرت لگولاس در به کار بردن آن و همینطور پیشینهی آن که بهنوعی با الفها در ارتباط است، باعث شده است این کمان درخشش خاص پیدا کرده و به نظر برسد که واقعا جادویی در تاروپود آن پنهان است.
تیغ مورگول (Morgul – Blade)
تیغ یا تیغه مورگول که از آن با نام چاقوی مورگول هم یاد میشود، سلاح مورد توجه «پادشاه جادوگر آنگمار» (Witch-king of Angmar) بود که در اواخر عصر سوم دنیای میانه سایه تاریکش را به اطراف گسترانده بود. او که بهعنوان ارباب نزگل یا سوار سیاه هم شناخته میشود، از این شمشیر بهعنوان راهی برای مسموم کردن دشمنان استفاده میکرد. به این صورت که پس از زخم زدن به حریف، قطعهای از تیغ مورگول در بدن قربانی باقی مانده و از این طریق او را مسموم میکرد. این همان اتفاقی بود که برای فرودو بگینز افتاد، زمانیکه با شمشیر نزگل دربرج دیدبانی باستانی ودرتاپ (Weathertop) زخمی شد.
این تیغ دارای قدرت وحشتناکی است که اثرات آن حتی اگر زهر آن درمان شود هم، برای همیشه در بدن قربانی باقی میماند. اگر جادوی الفها کاری از پیش نبرده و توان درمان فرد را نداشته باشد، قربانی تبدیل به wraith میشود، موجودی شبیه به نزگول که در خدمت ارباب تاریکی است. باوجود اینکه الروند موفق شد فرودو را شفا دهد، اما از آنجایی که تیغ مورگول سلاحی قدرتمند است، نتوانست اثر آن را بهصورت کامل خنثی کند. همین مسئله باعث شد فرودو با مشکلاتی مواجه و دچار رنج فراوانی شود. امری که درنهایت باعث شد او هم به همراه گندالف و گالادریل سوار کشتی شده و سرزمین میانه را برای همیشه ترک کند.
تیر سیاه (The Black Arrow)
تیر سیاه میراثی از خاندان گیریون جد ثروتمند و معروف بارد کمانگیر است که در زمان حمله اسماگ به شهر روی دریاچه (لیکتاون) مورد استفاده قرار گرفت. بارد با استفاده از این تیر، موفق شد اژدهای حریص اسماگ را از پای درآورد. دورفی به نام ترور (Thror) ساخت آن را برعهده داشت و برای همین مشخص نیست آیا این سلاح دارای قدرت جادویی بود یا خیر. بارد یک بار اعتراف کرد که همیشه پس از هر بار استفاده، میتوانست به طریقی آن را با موفقیت پس بگیرد.
یک کماندار ماهر برای بهدست آوردن قدرت کامل خود، نیازمند استفاده از سلاحی قدرتمند همچون تیر سیاه است. این سلاح اگرچه بیشتر به یک پرتابه شباهت دارد تا یک کمان معمولی، اما قدرت تیر آن به اندازهای است که به پوست سخت بدن اژدها نفوذ کرده و او را بکشد. به همین دلیل شاید نام بردن از آن تنها با عنوان تیر سیاه، تاحدی کم لطفی نسبت به قدرت واقعی این سلاح به نظر برسد.
نارسیل (Narsil)
نارسیل شمشیری بلند و باشکوه است که دورفها آن را در دوران اول ساختند. زمانیکه شاه الندیل و پسرش ایسیلدور روانه نبرد آخرین اتحاد شدند، نارسیل در میدان جنگ خوش درخشیده و درنهایت ایسیلدور موفق شد به کمک آن انگشت دست سائورون را بریده و حلقه یگانه را از آن خود کند. البته در طول نبرد شمشیر شکسته شد و به همین خاطر بعدها از آن با نام شمشیر شکسته یاد میشد.
بااینوجود این شمشیر شکسته به اندازهای قدرتمند بود که باوجود تکه تکه شدن، انگشت سائورون را قطع کرد. بهعلاوه برخلاف شمشیرهای دیگر بعد از دیدن چنین آسیب سختی، زنگ نزده و از بین نرفت. واقعیت این است که این شمشیر برای بیش از سه هزار سال دوام آورده تا اینکه سرانجام آراگورن از نوادگان ایسیلدور شمشیر را به ارث برد. او تکههای شکسته شمشیر را به الفهای ریوندل سپرد تا از آن به طریقی متفاوت استفاده کنند.
اورکریست (Orcrist)
اورکریست یا ارکریست شمشیری الفی است که پیشنهی ساخت آن به شهر مخفی الفها به نام گوندولین (Gondolin) برمیگردد. گابلینها (اورک) بهشدت از این شمشیر واهمه داشتند، سلاحی که شاهد استفاده آن به وسیله تورین سپر بلوط در سهگانه هابیت بودیم. آهنگران الف این شمشیر را ساخته و غلافی زیبا با دستهای نگین دار برای آن طراحی کرده بودند. نشانههای مرموز روی شمشیر، یادآور نام آن بودند. از دیگر خصوصیات اورک ریست این بود که اگر اورکها جایی در نزدیکی شمشیر حضور داشتند، تیغه آن شروع به درخشیدن میکرد. درست شبیه به شمشیرهای دیگری همچون استینگ و گلمدرینگ که خصوصیاتی مشابه دارند.
همانگونه که گفتیم، گابلینها از اورک ریست میترسیدند. شمشیری که بسیاری از آنها را کشته بود، به طوری که از آن با نام «گزنده» (Biter) هم یاد میشد. زمانی الفهای سیاه بیشه (میرکوود) شمشیر را مصادره کردند، اما بعدها تورین آن را در لانه ترولها پیدا کرد. پس از مرگ تورین به او بازگردانده شده و همراه جسد او دفن شد، جایی که اگر دشمنان نزدیک میشدند میدرخشید. شمشیری که تنها بردن نامش باعث ایجاد ترس و ناراحتی درمیان اورکها یا هر کس دیگری میشد که سعی داشت به طریقی به تورین یا دوستان او صدمه بزند.
استینگ (Sting)
شمشیری کوتاه ساخت صنعتگران الف که شاید بیشتر شبیه یک خنجر معمولی دیده شود، اما برای یک هابیت با قدوقامتی کوتاه شمشیری عالی و کارآمد بود. این مسئله بهویژه با تماشای بیلبو بگینز بهتر قابل درک است، زمانیکه آن را داخل شلوارش گذاشته و حین سفر و دویدن به این سو و آن سو آن را با خود حمل میکرد. از آنجایی که آهنگران الف آن را در روزگار بزرگی و اقتدار این قوم ساخته بودند، استینگ هم با نزدیک شدن اورکها با نوری سرد میدرخشید. البته اگر استینگ را از نظر اندازه با شمشیرهای دیگری همچون ارکیست و گلمدرینگ مقایسه کنیم، بهسادگی متوجه میشویم که چرا این شمشیر نور و درخشش بیشتری از خود ساطع میکرد.
استینگ در اصل اسحله بیلبو بود که آن را همه جا با خود حمل میکرد، حتی زمانیکه در تولد صدو یازده سالگی خود ناگهان بار سفر بسته و از شایر ناپدید شد. اما بعدا زمانیکه فرودو و دیگر یاران حلقه به ریوندل رسیدند، بیلبو آن را به فرودو داد تا در مأموریتش بهعنوان حامل حلقه، از او محافظت کند. این شمشیر در مواقع بسیاری به کمک فرودو و سم آمد و درنهایت فرودو هنگام عزیمت نهایی خود، آن را به سم سپرد تا بهعنوان میراثی خانوادگی از آن نگهداری کند.
عصای گندالف (Gandalf’s Staff)
برای یک جادوگر، عصا از اهمیت زیادی برخوردار است. عصا ابزار اصلی آنها است که اغلب بهعنوان یک سلاح هم مورد استفاده قرار گرفته و به شکلی نمادیت جایگاه و قدرت آنها را بازتاب میدهد. یک جادوگر باید از عصا استفاده کند، هرچند لازم نیست این استفاده حتما برای به کار بردن جادو باشد. بااینحال عصا ابزاری عالی برای انجام دادن جادوها در مقیاس بزرگ بود. همانگونه که گندالف خاکستری اغلب از عصای خود برای کمک به همراهانش بهره میبرد.
- از گندالف، جادوگر خاکستری ارباب حلقه ها چه میدانید؟
زمانیکه گندالف به همراه بالروگ به درون ورطهی تاریک زیر پل معدن موریا سقوط کرد، ظاهرا عصایش از بین رفت. اما هنگامی که مدتها بعد او در هیبتی جدید بهعنوان گندالف سفید بازگشت، عصای قدیمی او جایش را به عصایی جدید از چوب خاکستری داده بود که به مراتب قدرت و عملکردی بهتر از عصای قبلی او داشت.
گورتنگ (Gurthang)
گورتنگ (آهن مرگ) سلاحی است که توسط الفی تاریک (dark elf) به نام ائول (Eol) و با نام اصلی انگلاکل (Anglachel) یا آهن شعلهور ساخته شد، البته بعدها نام آن به گورتنگ تغییر پیدا کرد. این سلاح شمشیر الفی به نام «تورین تورامبار» (Túrin Turambar) بود که به او در نبردهایش کمک فراوانی کرد. گفته میشود این شمشیر خون کسانی که به آنها زخم میزد را مینوشید.
زندگی تورین تورامبار با انواع رخدادهای تلخ و غمانگیز پر شده بود، به طوری که مورگوت او را فردی نفرین شده میپنداشت. تورین در دوران جوانی بسیاری از اعضای خانواده خود را از دست داد. بعدها شاه تینگول او را به فرزندی قبول کرد. اما زمانیکه تورین بهصورت اتفاقی باعث مرگ یکی از مشاوران پادشاه شد، ناگزیر به فرار از آنجا شده و پس از آن بهعنوان یک قانون شکن به زندگی خود ادامه داد. بعدها دوستی قدیمی به نام بلگ (Beleg) به او پیوست که دراصل صاحب آنگلاکل بود. یک بار دیگر بدشانسی دامن تورین را گرفته و او این بار بهصورت تصادفی دوستش را کشت و اینگونه صاحب این شمشیر باستانی شد.
همهی این مسائل باعث شد که او نام شمشیر را به آهن مرگ تغییر دهد، بهویژه آنکه شمشیر سیاه رنگ بوده و با شعلهای کم رنگ میدرخشید. تورین در دورانی که رهبری الفها در نبردهای آزاد را برعهده داشت، از گورتانگ استفاده زیادی کرد. بااینوجود این کارها به این معنی بود که تورین با این شمشیر مرتکب کارهای ناخوشایند بسیاری شد. درنهایت او در زمان مرگ به حقیقت تلخ دیگری پی برد که توان تحمل آن را نداشت. پس از شمشیر پرسید که آیا حاضر است جان او را بگیرد؟ و دراینجا بود که سلاح توانایی صحبت کردن خود را به رخ کشیده و با صدایی زنگدار پاسخ داد آماده است انتقام مرگ ارباب سابق خود و همینطور دیگر اعمال ناعادلانهای که تورین در طول این مدت مرتکب شده است را از او بگیرد.
پس از آن بود که تورین خود را روی شمشیر انداخت که باعث شد تیغه آن بشکند. بهدنبال مرگ تورین شمشیر هم متلاشی شد که نشان میداد گورتنگ به میل خود تصمیم به نابود کردن خود گرفته است.
گلمدرینگ (Glamdring)
گلمدرینگ که با نام «the Foe» هم شناخته میشود، شمشیری است که در ابتدا برای تورگون (Turgon) ساخته شده و بعدها از آن گندالف شد. او هنگام سفر با کوتولهها و حین گشت و سرکشی به لانه ترولها، این شمشیر را به همراه استینگ و اورک ریست پیدا کرد. گلمدرینگ در مقابل زوال ناشی از گذشت زمان مصون بود. به طوری که با عمری بیش از ۶۵۰۰ سال، آسیب خاصی ندیده بود.
سلاحی بسیار قدرتمند که در کشتن برخی از خطرناکترین موجودات سرزمین میانه همچون بالروگ نقش داشت. در کتابها آمده است که گلمدرینگ در نزدیکی جایی که اورک یا گابلین حضور داشته باشند، شروع به درخشیدن میکند. شاه الفها در زمان خود بسیاری از اورکها را با این سلاح کشت، بهطوری که گفته میشد راه خود را از میان دریای از دشمنان با استفاده از گلمدرینگ باز کرده و خود را به برادرش رسانده است. بههمین خاطر از این سلاح در میان اورکها و گابلینها با نام «Beater» یاد میشد. متأسفانه زمانیکه گوندولین سقوط میکند، تورگون هم از دست میرود و اینگونه است که گلمدرینگ از تاریخ سرزمین میانه گم میشد تااینکه گندالف آن را در میان گنجینههای پنهان شده در لانه ترولها پیدا میکند.
وقتی گندالف در ورطه تاریکی سقوط میکند، فرصتی برای بازگشت و به پایان رساندن مأموریت خود پیدا میکند و جالب اینکه هنوز هم گلمدرینگ را دراختیار دارد. گاهی حتی به نظر میرسد، شمشیر قدرت جادویی اضافه در دستان گندالف است. بااینحال هرگز مشخص نمیشود منبع این جادو شمشیر است یا از نیروی خود جادوگر، سرچشمه میگیرد.
تبر گاثماگ (Gothmog’s Axe)
اگر با موجودات اساطیری آشنایی داشته باشید، حتم از این مسئه آگاه هستید که بالروگ تاچه اندازه قدرتمند و وحشتناک است. اما بهتر است بدانید در میان این نژاد هم سلسله مراتبی وجود دارد. به طوری که برخی از آنها همچون گاثماگ به اندازهای قدرتمند بود که از این منظر قدرت او را با شخصیتهای معروفی همچون سائورون و مورگوت مقایسه میکنند. همین مسئله نشان میدهد که تبر گاثماگ چگونه سلاحی بود که قدرت آن باعث میشد گاثماگ در میان نبرد حتی به مراتب خطرناکتر هم ظاهر شود.
این سلاح یکی از قویترین سلاحهای موجود در سرزمین میانه است که مسئولیت به قتل رساندن دو تن از پادشاهان نولدور (Noldor’s High Kings) را برعهده دارد. یکی از معدود سلاحهایی که حتی الفها هم از شنیدن نام آن وحشت دارند.
درمبورلگ (Dramborleg)
این تبر بزرگ سلاح مورد علاقه تور (Tuor) در دوران اول و یکی از قویترین سلاحهای جهان تالکین است که به خاطر کشتن بالروگی بدنام به شهرت رسیده است. پیشینه آن به همراه اطلاعات مربوطبه آهنگران سازندهاش ناشناخته باقی مانده است. اما بههرحال وقتی این تبر چنین دستاورد بزرگی داشته است، چه اهمیتی دارد که در گذشته از آن چگونه استفاده میشده یا چه کسانی در ساخت آن نقش داشتهاند؟
تور با این تبر معرف نهتنها یک بالروگ، که بالروگهای بسیاری را کشت. اما متأسفانه در زمانیکه نگهداری آن برعهدهی الرود و فرزندانش بود، جایی در عصر دوم گم شد. بهاین ترتیب یک از بزرگترین سلاحهای مورد استفاده در این جهان جادویی اگرچه در تاریخ ناپدید شد، اما نامش تاابد جاودانه باقی ماند.
ننیا، حلقه آب (Nenya)
ننیا که با نامهای دیگری همچون حلقه سفید، حلقه آدامانت و حلقه آب هم شناخته میشود، یکی از سه حلقهی قدرتی است که در اختیار الفها قرار داشت. این سه حلقه که در عصر دوم به الفها هدیه داده شد، از فلزی خاص به نام میتریل ساخته شده و در حالت عادی قابل مشاهده نبودند. ننیا حلقه گالادریل است که فقط فرودو که حامل حلقه یگانه بود، قادر به مشاهده آن بود. این حلقه قدرت زیادی در حفظ و پنهان کردن فرد از نیروهای شر و بدیها داشته و به گالادریل کمک کرد تا لوتلورین را بسازد.
اگرچه ننیا در ذات بهعنوان یک سلاح شناخته نمیشود، اما منبع نیرویی بزرگ برای مبارزه با ارادهی شیطانی سائورون است. حلقهای که حامل آن قادر است نهتنها از خود، بلکه که از دیگران هم محافظت کند و همین مسئله به گالادریل کمک کرد تا از لوتلورین در مقابل سائورون و ارتشش دفاع کند. ننیا همچنین توانایی حفظ توازن و وضعیت طبیعی دارنده حلقه و قلمروی او را دارد و همین امر نشان میدهد که چرا هم بانو گالادریل و هم سرزمینش لوتلورین تاایناندازه موفق بودند.
متأسفانه بعد از نابودی حلقه یگانه در آتش کوه نابودی، ننیا هم قدرتش را از دست داد و همین مسئله درنهایت باعث شد تا لوتلورین از دوران اوج و شکوهش فاصله گرفته و کم فروغ شود.
رینگیل (Ringil)
شاید رینگیل برای مخاطب اقتباسهای سینمایی آثار تالکین، سلاحی ناشناخته باشد. بهویژه آنکه در هیچ کدام از فیلمهای سینمایی مرتبط با سهگانه ارباب حلقهها هم خبری از آن نیست. بااینحال همچنان باید از آن بهعنوان یکی از قدرتمندترین سلاحهای سرزمین میانه نام برد، شمشیری که به احتمال زیاد یکی از قویترین تیغههای ساخته شده توسط الفها در طول تاریخ است. تیغه این سلاح زیر نور ستارهها میدرخشید، سلاحی که در اختیار فینگولفین (Fingolfin) پادشاه بزرگ نولدورها بود.
گفته میشود فینگولفین اولین پادشاه بزرگ نولدرها در سرزمین میانه بود. او و الفهای تحت فرمانش برای سالها دربرابر اورکهای مورگوت مقاومت کردند، تااینکه مورگوت شرارت خود را آزاد کرده و باعث کشته شدن الفهای بسیاری شد. فینگولفین چنان از این واقعه خشمگین شده که مورگوث را به مبارزهای تن به تن دعوت کرد. مورگوت از شاه بزرگ و شمشیرش رینگیل که همچون یخ میدرخشید، واهمه داشت. اما درنهایت خود را نشان داده و وارد میدان مبارزه شد. فینگولفین موفق شد هفت مرتبه او را مجروح کند، اما بالاخره از شدت خستگی از پای در آمده و داخل گودالی افتاد. آنجا بود که مورگوت روی گردن او پا گذاشته و شاه الفها را از پای درآورد. گفته میشود که زخمهای ایجاد شده توسط رینگیل هرگز بهبود پیدا نکرده و مورگوت را آزار میدادند.
متأسفانه سرنوشت رینگیل پس از آن نبرد بزرگ در هالهای از ابهام است و دیگر خبری از آن به گوش نرسید. البته داستانهایی وجود دارد که براساس آنها مورگوت بعد از کشتن فینگولفین شمشیر را هم از بین برد، اما مشخص نیست این داستانها تاچه اندازه درست هستند.
آندوریل (Anduril)
همانگونه که پیشتر اشاره شد، آراگورن تکههای شکسته سلاح ایسیلدور را در اختیار الفهای ریوندل گذاشت تا آن را بازسازی کنند و اینگونه بود که آندوریل متولد شد. شمشیری مخصوص آراگورن که هم به خاطر خواستگاهش با نام شمشیر شکسته شناخته میشود و هم از آن با نام شعله غرب (Flame of the West) یاد میکنند.
- از شخصیت آراگورن در ارباب حلقه ها چه میدانید؟
این شمشیر به مراتب قویتر از نارسیل بود و نهتنها از آراگورن محافظت میکرد، بلکه قدرت هدایت و فرماندهی لشکر مردگان یا همان عهدشکنان را هم به او داد. این شمشیر خاصترین شمشیر دنیای ارباب حلقهها است که بهلطف هنر آهنگران الف، دربرابر هر نوع آسیب، شکستگی و تغییر رنگ احتمالی مقاوم و مصون بود.
گروند، چکش یا پتک جنگی (Grond)
گراند چکش جنگی بزرگ و سلاح محبوب مورگوت (ملکور) اولین ارباب تاریکی و یکی از قدرتمندترین موجودات ساکن سرزمین میانه بود. سلاحی بسیار قدرتمند که طبق گفتههای تالکین در کتاب سیلماریلیون، یک ضربه از آن قدرتی معادل ضربهی یک صاعقه داشت. برای درک بهتر قدرت این سلاح بد نیست بدانید که مورگوت تنها با سه ضربه این چکش، موفق شد شاه الفها فینگولفین را بکشد.
برای همین جای تعجب نیست که از این گرز جنگی بزرگ، با نام چکش دنیای زیرین هم یاد میشود. تالکین تنها یک مرتبه به نام این سلاح اشاره میکند که مربوطبه نبرد تن به تن فینگولفین و مورگوت است. او میگوید هر ضربهای که مورگوت با گروند میزد، همچون صاعقه به زمین برخورد کرده و دهانههای سوزانی از خود برجای میگذاشت که در طول نبرد از خون پر شدند. درنهایت فینگولفین هم داخل یکی از همین گودالها افتاده و بهدست ملکور کشته شد.
سائورون به اندازهای تحت تأثیر این سلاح قدرتمند ارباب سابق خود قرار گرفت که دژکوبی با سر گرگی شکل که از آن برای شکستن دروازه میناس تریت استفاده شد را گروند نامید.
حلقه یگانه
بیتردید یکی از قدرتمندترین ساختههای سرزمین میانه که با نامهایی همچون حلقه استاد، حلقه قدرت، حلقه فرمانروایی و «Isildur’s Bane» شناخته میشود، همان حلقه یگانه و قدرتمندترین حلقه در میان حلقههای ساخته شده است که سائورون آن را بهصورت مخفیانه برای خود ساخت. این حلقه بیشک خطرناکترین سلاحی بود که سائورون آن را بهصورت مخفیانه در آتش کوه نابودی و در طول عصر دوم ساخت.
- سائورون یا ارباب تاریکی کیست؟
ارباب تاریکی که بهدنبال افزایش قدرت خود بود، میل داشت کنترل دیگر حلقههای قدرت را هم بهدست بگیرد تا بتواند هم الفها و هم دیگر ساکنان سرزمین میانه را به زانو دربیاورد و حلقه یگانه قرار بود در این مسیر به او کمک کند. قدرت اصلی حلقه، توان اغواگری آن بود. اینکه میتوانست کنترل هرکسی در مجاورت خود را بهدست بگیرد و کسی هم یارای مقاومت کردن دربرابر آن را نداشت. بهخصوص اگر فرد از نظر شخصیتی و روحی دارای اندکی ضعف بود که این تحت کنترل درآمدن سریعتر انجام میشود.
قدرت حلقه از آنجایی مشخص میشود که افرادی همچون گندالف و گالادریل هم در هنگام نزدیکی به آن، باوجود قدرت ارادهی قوی خود همچنان باید بهصورت مرتب مراقب تأثیر آن روی خود بودند. بنابراین بهدلیل نفوذ مخرب و خطر بالقوه حلقه در ابعاد عظیم، میتوان آن را خطرناکترین سلاح دنیای تالکین دانست.
درپایان این مطلب، کدام سلاح بیش از سایر توجه شما را به خود جلب کرد؟ کدام یک از آنها را قدرتمندتر میدانید؟ جای کدام سلاحی که میشناسید در این فهرست خالی است؟ خوشحال میشویم نظرات خود را با ما و دیگر دوستانتان در میدونی درمیان بگذارید.