فیلم The Batman | چهره واقعی عدالت در شهری فاسد

فیلم The Batman | چهره واقعی عدالت در شهری فاسد

در این مقاله سراغ پرونده‌ی مجله‌ی امپایر از فیلم The Batman می‌رویم و پیرامون اطلاعات موجود از فیلم، دیدگاه بازیگران اصلی و کارگردان آن بحث می‌کنیم. همراه میدونی باشید.

وقتی که عدالت شکست بخورد، شعله‌های انتقام زبانه می‌کشند. شاید با این جمله بتوانیم یک توصیف دقیق از بتمنِ رابرت پتینسون داشته باشیم. فیلم The Batman با هنرنمایی رابرت پتینسون در نقش بتمن و کارگردانی مت ریوز از چندین منظر یک فیلم مهم به‌شمار می‌رود. از مصاحبه‌های تیم تولید این اثر که بگذریم، نگاهی به‌تریلرهای منتشر شده از فیلم به‌ما ثابت می‌کند که در اثر مورد بحث، با یک بتمن سینمایی متفاوت روبه‌رو هستیم. حدود ۱۲ سال بعد از خیزش شوالیه‌ی تاریکی در گاتهامِ کریستوفر نولان، حالا یک خفاش جدید که از پیوند ذهن خلاق مت ریوز و تیم‌ او با صفحات کامیک متولد شده است، به‌زودی بر فراز پرده‌های نقره‌ای به‌پرواز درخواهد آمد.

به‌همین مناسبت و به‌دنبال نگاشته‌ شدن مقاله‌ای جذاب با همین موضوع در نشریه‌ی امپایر، تصمیم گرفتیم تمامی اطلاعات موجود از این فیلم را همراه‌با ترجمه‌ی مقاله‌ی نام‌برده تقدیمتان کنیم. همراه میدونی باشید.

نشریه‌ی امپایر در آغاز سراغ یکی از خاطرات ویژه‌ی مت ریوز از کاراکتر بتمن می‌رود. مجله‌ی نام‌برده در بخش ابتدایی مقاله‌اش می‌نویسد که در یک شب سخت و طولانی، مت ریوزِ کودک درگیر یک بیماری سخت شده بود. آتش سوزان تب کاری کرده بود تا خانواده‌ی ریوز برای کمک به‌پیشرفت روند معالجه‌ی او، به‌صورت شبانه‌روزی او را پاشویه کنند و به‌او آب بدهند. ریوز طی صحبت‌هایش با امپایر می‌گوید که در آن شب‌ها، او یک شبح سیاه را می‌دید که با نقاب و شنل بر سر و صورتش از دل سایه‌ها خارج شد و روی سقف اتاق او جای گرفت.

«هنوز یادم است که آن روز بتمن را روی سقف اتاقم دیدم. از او نمی‌ترسیدم فقط این در ذهنم بود که اوه! بتمن روی سقف خانه‌ی ما است! چیزی درباره‌ی او وجود داشت که با من ارتباط برقرار کرد».

در زمان کودکی مت ریوز، شخصیت بتمن حدود ۳۰ سال می‌شد که توسط باب کین و بیل فینگر خلق شده بود. کتاب‌های کامیک، سریال‌های تلوزیونی، فیلم‌های سینمایی، صحنه‌های تئاتر و سایر موارد از جمله مدیوم‌هایی بودند که با میزبانی از خفاش شنل‌پوش گاتهام، این شخصیت را در دل فرهنگ عامه جای داده بودند. در سال تولد مت ریوز یعنی سال ۱۹۶۶ میلادی بود که سریال تلوزیونی بتمن با نقش‌آفرینی آدام وست توانست به‌یک قدم بزرگ و موفق در جهت شناساندن این کاراکتر و قصه‌های جذاب‌اش به‌یک جامعه‌ی بزرگ‌تر تبدیل شود.

بعد از سریال تلوزیونی بتمن نوبت به‌اقتباس‌های برجسته‌ی دنیای کامیک رسید تا فرنک میلر با نگارش کامیک‌های سری Year One و جوزف لوئب با نوشتن کامیک «هالووین طولانی/The Long Halloween» محبوبیت بتمن را بیشتر از قبل افزایش بدهند. شاید برایتان جالب باشد که بدانید جوزف لوئب استاد درس نمایشنامه‌نویسی مت ریوز در دانشگاه ساوترن کالیفرنیا بوده است. بعد از این آثار درخشان حالا نوبت به‌کارگردان‌هایی مثل تیم برتون، جوئل شوماخر، کریستوفر نولان و زک اسنایدر رسید تا با نمایش‌های سینمایی عظیم و پرخرج، این شخصیت را به‌یک جایگاه غیرقابل انکار در فرهنگ عامه برسانند. حالا دیگر به‌مرحله‌ای رسیده‌ایم که هر یک از شخصیت‌های فرعی بتمن نیز اقتباس‌های اختصاصی خود را دارند. از فیلم جوکر و سریال Batwoman گرفته تا سریالی با محوریت آلفرد پنی‌ورث. اما اگر فکر می‌کنید که دنیای امروز از آثار بتمن-محور اشباع شده است، احتمالا مت ریوز و اقتباس متفاوت‌اش نظرتان را تغییر بدهد.

اینجا یک سؤال مهم پیش می‌آید. بتمن مت ریوز چطور قرار است بعد از حدود ۱۲ سال و پس از اتمام سه‌گانه‌ی کریستوفر نولان و نسخه‌های تحسین‌برانگیز زک اسنایدر از بتمن، حرفی جدید برای گفتن داشته باشد و قصه‌ای تازه را تعریف کند. دیلن کلارک (Dylan Clark) تهیه‌کننده‌ی فیلم The Batman در جواب چنین می‌گوید:

«از زمان خلق شدن کاراکتر بتمن ۸۰ سال می‌گذرد. «بله گفتن» به‌ساخت یک اقتباس بزرگ از بتمن واقعا هیجان‌انگیز و پر فشار است؛ دقیقا در همان لحظه است که با خودتان می‌گویید اوه لعنتی عجب اشتباهی کردیم؟ حالا چطوری انجامش بدیم؟ یادم می‌آید که به کریس نولان زنگ زدم و به‌او گفتم که قرار است بتمن تو را پشت سر بگذاریم و بهترین بتمن سینمایی را بسازیم».

بدون شک هیچکس بهتر از خود مت ریوز نمی‌تواند این موضوع را توصیف کند. اینکه اقتباس سینمایی او از داستان‌های بتمن قرار است چه نوع تجربه و اثری را تقدیم مخاطبان بکند. ریوز درباره‌ی تصمیم‌اش بر ساخت این فیلم چنین می‌گوید:

«فیلمی که می‌سازم باید در یکی از تجربه‌های شخصی من ریشه داشته باشد. اگر اینطور نباشد واقعا گم می‌شوم و حتی نمی‌دانم که دوربین را کجا بگذارم! برای انجام دادن این کار باید به‌درون خودم رجوع کنم. بتمن یکی از شخصیت‌های کامیک بود که چنین موقعیتی را برایم ایجاد کرد».

زمانی‌که پروژه‌ی The Batman به‌کارگردانی مت ریوز تایید شد، بن افلک هم‌چنان بتمن سینمای دی‌سی بود و درکنار نویسندگی پروژه‌ی مستقل بتمن و ایفای نقش در آن، در سری فیلم‌های لیگ عدالت به‌کارگردانی زک اسنایدر نیز حضور داشت. پس از انتخاب مت ریوز به‌عنوان کارگردان پروژه‌ی مستقل بتمن و تصمیم برادران وارنر مبنی بر حذف تدریجی دنیای سینمایی اسنایدر و شخصیت‌های این جهان (از جمله بتمن) از خط داستانی آثار سینمایی DC، افلک از نویسندگی آن پروژه کنار کشید. البته این درحالی بود که ریوز طی آن سال‌ها مشغول تکمیل مراحل توسعه‌ی فیلم War For The Planet of The Apes بود. ریوز شرایط انتخاب شدن به‌عنوان رهبر پروژه‌ی ساخت The Batman را این‌چنین توصیف می‌کند:

«بله یک انتقال صورت گرفت. بن در شرایطی خاص بود و موقعیت‌اش را دوباره ارزیابی می‌کرد؛ سوالات بسیار زیادی پیرامون این وضعیت و آینده‌ای که قرار بود رقم بخورد وجود داشت».

پروژه‌ی بتمنِ بن افلک قرار بود در دنیای متصل دی‌سی که با فیلم مرد پولادین (The Man of Steel) آغاز شده بود جریان داشته باشد. فیلمی که بتمن را دربرابر دث استروک (با هنرنمایی جو منگنیلو) قرار می‌داد و قصه‌ای تاریک حول محور فرار مجرمانِ آسایشگاه آرکام را قرار بود تعریف کند. ریوز اما از آنجایی که با اتفاقات جهان دی سی نمی‌توانست ارتباط برقرار کند و آن مولفه‌ی شخصی که برایش مهم بود را در این دنیای سینمایی پیدا نمی‌کرد،‌ تصمیم گرفت این موضوع را با افلک و برادران وارنر درمیان بگذارد. پس از اعطای آزادی عمل بالا و باز بودن دست ریوز در انتخاب نگرش خلاقانه‌اش، پروژه‌ی The Batman آغاز شد و هم‌زمان با آن، افلک به‌صورت کامل مراحل توسعه‌ی بتمن سینمایی خود را متوقف کرد و از این پروژه خارج شد؛ تغییر مدیریت وقت شرکت DC مثل یک کاتالیزور عمل کرد و فرایند خروج افلک و صدالبته روند تولید The Batman ریوز را تسریع کرد.

سؤال مهم اینجا است که آیا بتمن مت ریوز قرار است به‌ جهان سینمایی دی‌سی و لیگ عدالت متصل شود؟ دیلن کلارک توضیح می‌دهد:

«برادران وارنر یک مولتی‌ورس (جهان سینمایی متشکل از دنیاهای موازی) دارد که ازطریق آن می‌تواند گونه‌هایی مختلف از اقتباس‌های بتمن را شکل بدهد. ما قرار نیست در این جهان دخیل شویم. مت قرار است تا اعماق احساسی شخصیت بتمن را واکاوی کرده و اسکلت منطقی و احساسی بروس وین را به‌لرزه دربیاورد».

اگر تریلرها و تصاویر فیلم The Batman را دیده باشید احتمالا می‌دانید که مت ریوز و تیم او تلاش کرده‌اند تا نسخه‌ای واقع‌گرا از قصه‌های بتمن را نمایش بدهند؛ نگرشی کاملا مشابه با مسیر خلاقانه‌ی کریستوفر نولان در خلق سه‌گانه‌ی شوالیه‌ی تاریکی. برای عملی کردن چنین ایده‌ای، مت ریوز هم مثل کریستوفر نولان سری کامیک‌های Year One بتمن را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین منابع الهام خود انتخاب کرده است. کامیک‌هایی که حال‌وهوای به‌شدت واقع‌گرایانه و تاریک داشتند. با وجود تمامی این موارد اما مت ریوز دوست ندارد قصه‌ی شکل‌گیری «بتمن» را دوباره تعریف کند و از نظر او، فیلم The Batman قرار نیست به یک نسخه‌ی دیگر از «بتمن آغاز می‌کند» تبدیل شود و ماجرای کشته شدن والدین بتمن و سیر تحول بروس وین را بازگو کند.

«ما داستان‌های زیادی را با محوریت کشته شدن والدین بروس وین و تلاش بروس برای کانال زدن از اعماق غم و تاریکی درون‌اش به‌سمت کامل شدن و عدالت‌خواهی شنیده‌ایم. اما من می‌خواستم قصه‌ای را بگویم که در آن، بروس وین تمامی این غم و اندوه را پشت سر گذاشته و به‌بتمن تبدیل شده است اما به‌طور دقیق نمی‌داند که چطور باید بتمن باشد. این داستان می‌خواهد زندگی بروس وین در دومین سال از بتمن بودنش را تعریف کند. با این قصه می‌خواهم که نه‌تنها با بروس وین بلکه با بتمن هم ارتباط برقرار کنید».

رابرت پتینسون با The Batman به‌شوالیه‌ی تاریکی جدید سینما تبدیل می‌شود. معمولا در زمان معرفی بازیگرهای جدید برای شخصیت‌های محبوب فرهنگ عامه مثل اسپایدرمن یا بتمن شاهد به‌وجود آمدن بحث‌ها و حواشی در فضای مجازی هستیم. این قضیه برای رابرت پتینسون اما به‌مراتب کمتر و ملایم‌تر از اتفاقات و نارضایتی‌هایی بود که در زمان انتخاب افلک شاهد بودیم. پتینسون طی صحبت با نشریه‌ی امپایر از تجربه‌ی پوشیدن لباس بتمن صحبت کرده است. در ابتدا و برای عکس‌برداری‌ها و تصویربرداری‌های امتحانی فیلم The Batman در سال ۲۰۱۹، پتینسون باید آن نسخه از لباس بتمن را می‌پوشید که پیش‌تر وال کیلمر با پوشیدن آن جلوی دوربین جوئل شوماخر رفته بود. پتینسون تجربه‌اش را بدین شکل توصیف می‌کند:

«پوشیدن این لباس واقعا ترسناک بود. اشخاصی که از آن مراقبت می‌کردند اینطور بودند که اگر لباس را خراب کنی مسئولیتش با خودت است!»

پتینسون در ادامه توضیح می‌دهد که پوشیدن چنین لباسی واقعا سخت و گاهی‌اوقات اذیت‌کننده است اما با وجود تمامی این موارد، پوشیدن لباس بتمن باعث می‌شود تا ده برابر حالت عادی احساس قدرت داشته باشد. ایفای نقش‌هایی که بازیگر برای اجرایشان باید لباس‌هایی سنگین بپوشد و صورت خود را هم بپوشاند، از چالش‌های واقعا پردردسر برای بازیگران به‌حساب می‌آید؛ مخصوصا که بازیگر حالا صورت خود را پوشانده و باید از حداکثر مهارت خود در بهره‌گیری از زبان بدن‌اش استفاده کند تا بتواند یک اجرای قابل قبول داشته باشد. پتینسون درباره‌ی پوشش بتمن و اجرای این شخصیت چنین می‌گوید:

«انتقال احساسات از داخل پوشش بتمن واقعا سخت است. این لباس برای به‌وحشت انداختن اشخاص ساخته شده و شرایط ذهنی آن شخص که داخل لباس است، اصلا برای سایر مردم اهمیت ندارد. اما در این فیلم، اتفاقات بسیار زیادی برای بروس وین [درحالی که لباس بتمن را به‌تن دارد] می‌افتد که خودتان باید تماشایش کنید. وقتی فیلم را می‌بنید، درک می‌کنید که بتمن بودن فقط درمورد کتک زدن مجرم‌ها نیست».

ایفای نقش یک کاراکتر محبوب مثل شخصیت‌های ابرقهرمانی همان‌ اندازه که سخت و سنگین است، به‌همان میزان هم بازیگران را در مرکز توجهات قرار می‌دهد. شخصیت بتمن اما یک ابرقهرمان معمولی نیست و یک کاراکتر چند لایه و پیچیده‌ دارد؛ همین موضوع به‌سخت شدن فرایند انتخاب بازیگر منجر می‌شود. طبق صحبت‌های مت ریوز، او رابرت پتینسون را بعد از تماشای فیلم The Good Times انتخاب کرد. ریوز درباره‌ی انتخاب پتینسون در نقش بتمن چنین می‌گوید:

«در آن فیلم [فیلم The Good Times] شما می‌توانید آسیب‌پذیر بودن و افسردگی او را حس کنید و در عین حال، انرژی یک انسان قدرتمند را از او دریافت کنید. این یک ترکیب عالی برای فیلم بتمن است. رابرت پتینسون حال‌وهوای کورت کوبین را به‌من منتقل می‌کند. بدین شکل که در عین داشتن انرژی و شمایل یک ستاره‌ی راک، حس و حال انسانی گوشه‌نشین را به‌شما منتقل می‌کند. من در زمان نوشتن داستان فیلم‌هایم به‌موسیقی گوش می‌دهم. در زمان نوشتن پرده‌ی اول فیلم بتمن، موزیک Something's In The Way از نیروانا را پخش کردم. اینجا بود که توانستم بروس وین را از زاویه‌ای دیگر نگاه کنم و ببینم که او فارغ از آن شکل همیشگی «بروس وینِ خوش‌گذران» شخصی است که یک دوران سخت، حجم بالایی از تراژدی و غم را پشت سر گذاشته است. یک غم سنگین که او را به انسانی گوشه‌گیر تبدیل کرده است».

این نسخه از بروس وین با آن تیپ خوش‌گذرانِ همیشگی کاراکتر که طی سالیان اخیر در اقتباس‌های سینمایی دیده بودیم تفاوت بسیار زیادی خواهد داشت. بروس وینی که حالا از همه چیز فاصله گرفته و خودش را در عمارت وین که حالا به‌یک یتیم‌خانه تبدیل شده، پنهان کرده است. به‌دنبال جامعه‌گریزی بروس وین، او حالا تمامی ابزارها و سیستم‌های مبارزه با جرم و جنایت‌های گاتهام را خودش باید به‌صورت دستی تولید کند. ریوز تایید کرد که در این فیلم از لوشس فاکس (Lucius Fox) و ابزارهای فوق‌پیشرفته‌ای که به‌صورت آماده در اختیار بروس قرار می‌داد خبری نخواهد بود. رابرت پتینسون درباره‌ی این اقتباس جدید و خاص از بروس وین چنین می‌گوید:

«بروس از مردم پنهان شده است. او واقعا یک آدم اجتماعی نیست و تمامی ابزار خود را با تکیه‌به مهارت خودش و با کمک آلفرد ساخته است. آلفرد گاهی اوقات با خودش فکر می‌کند که بروس دیوانه شده است!».

نوبتی هم که باشد نوبت به‌صحبت در مورد شخصیت آلفرد است. خدمت‌کار خانواده‌ی وین در فیلم The Batman آن مرد حامی و بله قربان‌گوی بروس وین نخواهد بود. اندی سرکیس که پیش‌تر و در سه‌گانه‌ی سیاره‌ی میمون‌های مت ریوز در نقش «سزار» هنرنمایی کرده بود حالا در فیلم بتمن قرار است یک نسخه‌ی جدید از آلفرد را تقدیم مخاطبان بکند. سرکیس درباره‌ی رابطه‌ی آلفرد و بروس چنین می‌گوید:

«بروس در یک مسیر پوچ‌گرایانه حرکت می‌کند و به‌همین دلیل آلفرد راه خود را از بروس جدا کرده است. این درگیری به‌جایی می‌رسد که آن‌ها اصلا با یکدیگر صحبت هم نمی‌کنند و زمانی‌که مثلا در یک راهرو با یکدیگر برخورد داشته باشند، یک احوال‌پرسی بسیار سرد و دردناک خواهند داشت. بروس و آلفرد در دو دنیای کاملا جدا زندگی می‌کنند».

افرادی که با ماجراهای بتمن آشنا هستند احتمالا می‌دانند که شوالیه‌ی تاریکی لقب «بزرگ‌ترین کارآگاه دنیا» را یدک می‌کشد. پرداختن به‌جنبه‌ی جرم‌شناسانه و کارآگاهانه‌ی بتمن یکی از مواردی است که طرفداران خفاش گاتهام از اقتباس‌های جدید (ویدیوگیم/انیمیشن/سینما) بتمن انتظار دارند. پتینسون طی مصاحبه‌با امپایر به‌این موضوع اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد که در زمان تولید فیلم با خودش فکر می‌کرد که احتمالا مت ریوز و تیم او با استفاده از یک سری مولفه‌ی سطحی و نمایشی بخواهند حس جرم‌شناسانه و کارآگاهانه‌ی بتمن را در مخاطب ایجاد کنند؛ اما به‌نظر می‌رسد که فیلم بتمن قرار است بیشتر از سایر بتمن‌های سینمایی، جنبه‌ی پلیسی/جنایی و کارآگاهانه‌ی قصه و شخصیت بتمن را نمایش بدهد. پتینسون اینگونه توضیح می‌دهد:

«با خودم فکر می‌کردم که اوه؛ مت احتمالا می‌خواد صرفا یک حال‌وهوای پلیسی را در فیلم ایجاد کند و این فیلم مثل سایر اقتباس‌های سینمایی بتمن خواهد بود. اما خب متوجه شدم که این یک داستان جنایی/کارآگاهی است که واقعا فوق‌العاده است. The Batman نسبت‌به سایر محصولات ابرقهرمانی، یک فیلم متفاوت به‌حساب می‌آید».

پرداختن ریوز به‌یک قصه‌ی کارآگاهی و جنایی بیشتر از هر شخص دیگر برای خود این فیلم‌ساز جذاب و هیجان‌انگیز است. وی در مصاحبه‌با نشریه‌ی امپایر پیرامون این موضوع چنین می‌گوید:

«در جریان روند ساخت فیلم با خودم می‌گفتم که اوه خدای من اگر بتوانیم یک فیلم نوآر (فیلم‌های جنایی کلاسیک با صحنه‌آرایی‌های تاریک و سنگین) بسازیم که قهرمان قصه در آن رفته رفته خود واقعی‌اش را بشناسد و هم‌زمان بخواهد از عمق سیستم عظیم جرم و جنایتِ شهر باخبر شود، کاری جدید انجام داده‌ایم».

ایده‌ی تبدیل کردن بتمن به‌یک فیلم نوآر و جنایی درحالی که هم‌زمان یک داستان ابرقهرمانی خانوادگی و الهام‌بخش هم باشد، مثل یک نیروی محرک مت ریوز را به‌جلو حرکت می‌داد. ریوز برای ساخت یک اثر کاملا واقع‌گرا و زمینی، تصمیم گرفت تا برای هر یک از کاراکترهای داستان فیلم یک نمونه‌ی واقعی (از دنیای امروز) پیدا کند. او در ابتدا سراغ شخصیت منفی این فیلم یعنی کاراکتر «ریدلر» رفت.

آخرین باری که شاهد نمایش یک نسخه‌ی سینمایی از کاراکتر ریدلر بودیم به‌سال ۱۹۹۵ و فیلم Batman Forever برمی‌گردد؛ البته که از آن سال تا به‌امروز نسخه‌هایی مختلف از این کاراکتر در مدیوم‌های گیم و تلویزیون ظاهر شدند اما در مقیاس سینمای بلاک‌باستری، سالیان سال است که ریدلر به‌روی پرده‌ی نقره‌ای تماشا نشده است. از سال ۱۹۹۵ تا به‌امروز همه چیز تغییر کرده است؛ دنیا عوض شده است، ذائقه‌ی سینمایی مردم تغییرات زیادی داشته است، شخصیت ریدلر پیچیدگی‌های بسیاری داشته و موارد بیشتر که پیدا کردن یک نمونه‌ی امروزی برای شخصیت ریدلر را سخت می‌کند. ریوز اما بالاخره توانست نمونه‌ی امروزی ریدلر را پیدا کند. وی در این‌باره چنین می‌گوید:

«ریدلر من را به‌یاد «زودیاکِ قاتل» می‌اندازد. زودیاک قاتل یک لباس سیاهِ دست‌ساز می‌پوشید و یک ماسک ترسناکِ جلاد-مانند هم به‌صورتش می‌زد. در تاریک و تاریک‌ترین حالت ممکن، زودیاک واقعا نسخه‌ای از ریدلر است که در دنیای امروز می‌توانیم او را تصور کنیم. شباهت ریدلر به‌ زودیاک مثل یک ایده‌ی تکان‌دهنده و قدرتمند بود».

مت ریوز برای اجرای کاراکتر ریدلر در فیلم The Batman، پل دانو (Paul Dano) را انتخاب کرد. ریوز درباره‌ی پل دانو و انتخاب شدن‌اش به‌عنوان ریدلر چنین می‌گوید:

«او یک آفتاب‌پرست است (اشاره به‌توانایی دانو در ایفای نقش‌ها و توانایی او در غرق شدن در کاراکترهای مخلتف)! دانو یک بازیگر ایده‌آل برای ریدلر بود و بهترین انتخاب ممکن برای درک شخصیت ریدلر و تبدیل کردن این کاراکتر به‌شخصیتی در مقیاس بزرگ و جدی به‌حساب می‌آمد.»

دانو پیرامون انتخاب شدن‌اش برای ایفای نقش ریدلر چنین می‌گوید:

«از این اتفاق وقعا شگفت‌زده شده بودم و فکر می‌کردم که چنین اتفاقی حق ندارد اینقدر خفن و ایده‌آل باشد! ارتباط با این دنیا، این کاراکترها و هواداران بتمن باعث می‌شود تا بدانم که مت درحال ساخت اثری است که از عمق قلب و روان‌اش خلق می‌شود».

ریوز برای پیدا کردن نمونه‌ی امروزی سایر کاراکترهای فیلم نیز از همین نگرش پیروی کرد. کارگردان شاخص این فیلم با الهام از نسخه‌ی سلطه‌گر شخصیت کت‌وومن (Catwoman)‌ از کامیک‌های «بتمن: سال اول» و صدالبته با الگوبرداری از شخصیت‌های فیلم Klute ساخته‌ی آلن. جی. پاکولا (Alan J. Pakula) و فیلم «محله‌ی چینی‌ها» ساخته‌ی نئو-نوآر رومن پولانسکی در سال ۱۹۷۱ تصمیم گرفت تا زوئی کرویتس را برای نقش زن گربه‌ای انتخاب کند. ریوز پیرامون این قضیه چنین می‌گوید:

«زن گربه‌ای با نقش‌آفرینی زوئی کرویتس در دید من ترکیب شخصیت‌ بری دنیلز از فیلم Klute و اِوِلین مولورای از فیلم «محله‌ی چینی‌ها» است».

زوئی کرویتس نیز صحبت‌های جالبی را پیرامون اهمیت بالای زن گربه‌ای در داستان فیلم مطرح کرده است:

«تماشاگران سلینا کایل را در یکی از کلاب‌های گاتهام ملاقات می‌کنند. سلینا در این کلاب کار می‌کند و از این طرق، به‌جهان خلاف‌کارهای شهر متصل می‌شود. فعالیت‌ها و تحقیقات کارآگاهانه‌ی بتمن، بروس وین را به‌سلینا می‌رساند؛ سلینا که حالا به‌دنبال یکی از دوستان گم‌شده‌اش می‌گردد. او و بتمن به‌یکدیگر نیاز دارند اما شما هرگز متوجه نخواهید شد که آیا آن‌ها در حال همکاری هستند یا اینکه دارند از یکدیگر استفاده می‌کنند».

یکی از شخصیت‌هایی که حضورش در فیلم بسیار غیرمنتظره بود، آزوالد کابلپات یا پنگوئن است که نقش او را کالین فرل ایفا کرده است. گریم سنگین فرل برای این فیلم از نکات شوکه‌کننده‌ی تریلرها و تصاویر The Batman هستند. فرل پیرامون این قضیه چنین می‌گوید:

«پنگوئن در این فیلم قرار نیست کلاه همیشگی‌اش را بر سر بگذارد. صحنه‌ای در فیلم وجود دارد که در آن، من یک چتر در دست دارم اما این چتر هرگز ماشه‌ برای شلیک کردن ندارد [اشاره به‌ابزار پنگوئن در کامیک‌ها و انیمیشن‌های بتمن]. پنگوئن در این فیلم به‌صورت لنگ لنگان راه می‌رود و با دیدن‌اش احتمالا بتوانید او را تشخیص بدهید. در این فیلم اما ازوالد هنوز به‌صورت کامل به‌پنگوئن تبدیل نشده و درحال رشد به‌سمت درجه‌های بالاتر از دنیای جرم‌ و جنایت گاتهام است».

اما شاید برایتان سؤال شود که مت ریوز برای انتخاب کالین فرل و پیدا کردن یک نمونه‌ی حقیقی از کاراکتر پنگوئن سراغ چه آثاری رفته است. ریوز توضیح می‌دهد:

«در نقش پنگوئن می‌توانید رد پای شخصیت‌هایی مثل فردو از سری پدرخوانده با هنرنمایی جان کزل، ردی از کاراکتری که باب هاسکینز در فیلم The Long Good Friday اجرایش کرد و مشخصه‌هایی از تونی سوپرانو را پیدا کنید. او یک خلافکار میان‌رده است که به‌خودنمایی کردن علاقه دارد اما به‌وضوح می‌توانید ببینید که او از دنیای جرم و جنایت گاتهام چیزهای بیشتری می‌خواهد و دائما دستِ کم گرفته می‌شود. او آماده است تا نقشه‌ی خود را عملی کند».

در آنسوی میدان جنگ عدالت دربرابر فساد و در میان نیروهای پلیس شهر، یک کاراکتر مهم پیدا می‌شود که او هم مثل پنگوئن، فعلا یک شخصیت رده‌پایین است و در مسیر شکوفایی‌ گام برمی‌دارد؛ جیم گوردون. جفری رایت در فیلم The Batman نقش گوردون را ایفا می‌کند. رایت درباره‌ی اهمیت گوردون در داستان فیلم توضیح می‌دهد:

«او هنوز یک ستوان است؛ این یعنی گوردون در فیلم بتمن هنوز فرصت حاضر شدن در میانه‌ی میدان را دارد و در جریان قصه‌ی فیلم متوجه می‌شود که در یک باتلاق دارد دست و پا می‌زند!»

قصه‌های بتمن اما تماما درمورد پلیس‌بازی و کشف جرم نیستد؛ شوالیه‌ی تاریکی در زمان مناسب و با دست خالی وارد کوچه خیابان‌های تاریک و لزج گاتهام می‌شود و خلافکاران را آنقدر می‌زند تا آرزوی مرگ بکنند! به‌هرحال بتمن هرگز قرار نیست کسی را بکشد و این یک کد اخلاقی برای او است. مت ریوز درباره‌ی صحنه‌های اکشن و آتش‌بازی‌های فیلم The Batman چنین می‌گوید:

«البته که اکشن هم خواهیم داشت. البته که بت‌موبیل هم در این فیلم خواهد بود. البته که تمام آنچه که مردم دوست دارند از یک بزن بزن بتمن-محور ببینند را در این فیلم آورده‌ایم! همانقدر که مردم دوست دارند در فیلم‌های جیمز باند آن رانندگی‌ها و آن تکنولوژی پیشرفته‌ی باند را ببینند و می‌بینند، در بتمن نیز خواسته‌ی تماشاگران از صحنه‌‌های اکشن برآورده شده است».

نگرش مت ریوز نسبت‌به صحنه‌های اکشن دقیقا مثل سایر مولفه‌های فیلم، یک دیدگاه کاملا واقع‌گرایانه است. ریوز ادامه می‌دهد:

«او [بتمن] به‌مدت دو سال هر شب آن بیرون خلافکاران را کتک می‌زده و از آن‌ها هم کتک می‌خورده است،‌ گلوله خورده است، به‌دست آن‌ها آتش گرفته است. با یک نگاه به‌پوشش بتمن (Batsuit) می‌توانید تمامی این موارد را تشخیص بدهید. در آغاز فیلم صحنه‌ای وجود دارد که در آن،‌ بالاپوش بتمن مورد هدف گلوله قرار می‌گیرد. فکر نمی‌کنم چنین مواردی را پیش‌تر و در فیلم‌های قبلی بتمن دیده بودیم».

یکی از نقاط جذاب فیلم The Batman، ماشین یا همان بت‌موبیلِ شوالیه‌ی تاریکی است. البته که ماشین بتمن در تمامی فیلم‌های این کاراکتر یکی از نقاط عطف شخصیت‌اش بوده است. در ساخته‌ی مت ریوز با نسخه‌ای متفاوت از ماشین بتمن طرف هستیم. رابرت پتینسون که یکی از اعضای تیم بدلکاری برای رانندگی بت‌موبیل بوده و هفته‌ها درکنار بدلکاران فیلم این ماشین را کنترل کرده است، بت‌موبیل جدید را چنین توصیف می‌کند:

«این ماشین به‌دست بروس ساخته شده است. همین موضوع باعث افزایش میزان ملموس بودن رفتار بروس می‌شود. به‌من گفتند تا ماشین را به‌اندازه‌ی چند متر حرکت بدهم اما من به‌مدت ۲۵ دقیقه هر تکنیک بدلکاری که با سایر ماشین‌های معمولی یاد گرفته بودم را با بت‌موبیل انجام دادم! بعد از آن دیگر اجازه نداشتم تا به‌تنهایی پشت فرمانش بنشینم و آن را برانم».

مثل سایر مشخصه‌های فیلم، مت ریوز با دیدگاه و نگرش خاص خودش سراغ ظاهر بت‌موبیل رفته است. کارگردان فیلم بتمن این قضیه را باز می‌کند:

«بت‌موبیل درعین باحال بودنش باید ترسناک هم باشد. این ماشین باید با ظاهر خاص خودش از سایه‌ها بیرون بزند و بترساند. ایده‌ی تبدیل شدن بت‌موبیل به‌یک موجودیت ترسناک را واقعا دوست دارم. چهره‌ی حیوانیِ این ماشین باعث می‌شود تا خلافکارانی که قصد فرار از بتمن را دارند و توسط شوالیه‌ی تاریکی با این ماشین تعقیب می‌شوند، از وحشت نفسشان بند بیاید! بت‌موبیل مولفه‌های ژانر وحشت را به‌فیلم اضافه می‌کند».

فیلم The Batman با نمایش‌های تاریک، خشن و به‌ندرت ترسناک خود یک اثر ابرقهرمانی کاملا متفاوت به‌نظر می‌رسد. فیلم اما درنهایت رده‌بندی سنی بالای ۱۳ سال را دریافت کرد. پتینسون درباره‌ی محتوای سنگین، خشن و بزرگسالانه‌ی فیلم چنین می‌گوید:

«وقتی که فیلم را دیدم با خودم گفتم که این واقعا تکان‌دهنده و ترسناک است؛ چطور رده‌بندی سنی بالای ۱۳ سال را دریافت کرده؟ این چطوری با منطق جور درمی‌آید؟ چرا که فیلم بتمن اصلا جلوی خودش را نمی‌گیرد و یک اثر بی‌پروا است»

صحبت‌ها و شایعات درباره‌ی ساخت قسمت‌های بعدی از بتمنِ‌ مت ریوز حتی قبل از اکران شدن فیلم، فضای مجازی را پر کرده‌اند؛ مخصوصا که در دنیای امروز و سینمای تجاری عصر حاضر، شخصیت‌هایی پول‌ساز مثل بتمن و مرد عنکبوتی هرگز قرار نیست با یک فیلم رها شوند. کما اینکه در همین لحظه، ساخت یک سری اسپین-آف از شخصیت‌های بتمنِ مت‌ ریوز مثل پنگوئن و اداره‌ی پلیس گاتهام تایید شده‌اند. اداره‌ی پلیس گاتهام و شخصیت پنگوئن از دنیای The Batman سوژه‌ی دو سریال برای شبکه‌ی HBO Max هستند و سری انیمیشن‌های Batman: Caped Crusader نیز قصه‌ی این اقتباس از بتمن را دنبال می‌کند. پتینسون در این‌باره چنین می‌گوید:

«من یک نقشه از شرایط روانی بروس در فیلم‌های بعدی را برای خودم درست کرده‌ام. اینکه روح و روان بروس در فیلم‌ها و قصه‌های بعدی در کدام مسیر رشد خواهد کرد. واقعا دوست دارم که انجامش بدهم [ساخت دنباله/سه‌گانه]».

از نگاه تهیه‌کننده‌ی فیلم یعنی دیلن کلارک، ساخت دنباله‌های فیلم یک مورد کاملا محتمل است. کلارک اما بیشتر دوست دارد که این اقتباس سینمایی بتمن که بیش از ۱۰ سال بعد از آخرین بتمنِ نولان اکران می‌شود، بهترین فیلم بتمن ممکن باشد. مت ریوز درباره‌ی ساخت دنباله‌های این فیلم توضیح می‌دهد:

«در زمان اکران فیلم بتمن، حدود پنج سال می‌شود که زندگی من فقط صرف توسعه‌ی این فیلم شده است. من هرگز این حجم از زمان را برای ساخته‌های قبلی‌ام صرف نکرده‌ام. تولید این فیلم‌ها بیش از اندازه سخت است. این فیلم‌ها انرژی بسیار زیادی از شما می‌گیرند و باید در اعماق شما ریشه داشته باشند تا بتوانید چند نسخه از آن‌ها را بسازید. تمامی پروژه‌های سینمایی من از روی شور و علاقه‌ام به‌موضوعات مختلف ساخته شدند؛ این فیلم نیز همینطور است. چون می‌دانیم که آثاری مشابه قبلا ساخته شده و بسیار محبوب هستند، ما نمی‌توانیم به‌سادگی چنین کاری را انجام بدهیم. ما باید برای یک هدف چنین فیلمی را بسازیم و می‌خواهیم امضای خودمان را بر رویش بگذاریم».

بخش ابتدایی پرونده‌ی نشریه‌ی امپایر با محوریت فیلم The Batman در اینجا به‌پایان می‌رسد. در ادامه سراغ مصاحبه‌ی امپایر با زوئی کرویتس، پل دانو و کالین فرل می‌رویم.

امپایر در پرونده‌ی مفصل خود پیرامون فیلم The Batman مت ریوز، ابتدا سراغ زوئی کرویتس رفته و درباره‌ی نسخه‌ی جدید کت‌وومن در سینما صحبت کرده است.

امپایر: وقتی که این نقش را به‌دست‌ آوردی، برای درک بهتر این شخصیت و غرق شدن در این نقش چه تحقیقاتی رو انجام دادی؟

کرویتس: تنها کامیک بتمن که با مت خیلی درموردش صحبت می‌کردیم، کامیک Batman Year One نوشته‌ی فرنک میلر بود؛ پس تمرکز ویژه‌ای رو به‌این قصه معطوف کرده بودم. کت‌وومن یک شخصیت نمادین به‌حساب میاد و اطلاعات بسیار زیادی از اون در کتاب‌های کامیک وجود داره. اقتباس‌های پرتعدادی از کت‌وومن انجام شده و دیدگاه‌های متفاوتی هم پیرامون این اقتباس‌ها وجود داره. وقتی درمورد این نقش تحقیق می‌کردم، با خودم گفتم که می‌دونی چیه، هر اطلاعاتی که از کت‌وومن می‌خوای رو می‌تونی تو اون کامیک (بتمن Year One) پیدا کنی. و البته که متن فیلم‌نامه هم برای آشنایی با زن گربه‌ای برام کافی بود. مت واقعا کار بسیار زیبایی انجام داده و اصلا نمی‌خواستم که مغز خودم رو از اطلاعات راجع‌به کت‌وومن اشباع کنم.

امپایر: به‌نظرت، تجربه‌ی تو از صداپیشگی شخصیت کت‌وومن تو انیمیشن The Lego Batman Movie بهت کمک کرد تا با این کاراکتر آشنا بشی؟

کرویتس: خب، وقتی که تو اون فیلم گفتم «میو میو» فکر می‌کنم که یک تمرین خوبی بود برام [می‌خندد]. قطعا اون پروژه به‌شکل‌گیری یک سری ارتباطات مابین من و سلینا کایل کمک کرد و من با کمال میل از این استقبال می‌کنم.

امپایر: مت [ریوز] قبلا به‌این اشاره کرده بود که تو یک سری از ایده‌هایی که درباره‌ی کت‌وومن داشتی رو به‌فیلم اضافه کردی؛ مثل اشتیاق سلینا به‌نگه‌داری از گربه‌های خیابونی. می‌تونی درباره‌شون یکم توضیح بدی؟

کرویتس: اره من واقعا می‌خواستم که جنبه‌های انسانی سلینا کایل رو بشناسم. یک قسمت واقعا عالی تو فیلم وجود داره که در جریان اون، می‌بینید سلینا کایل از کلی گربه‌ی خیابونی مراقبت می‌کنه. من واقعا دوست داشتم که به‌عمق روانشناسانه‌ی این قضیه وارد بشم و در فیلم، به‌مخاطب نشون بدم که چرا اون باید از این همه گربه مراقبت کنه. وقتی فیلم رو تماشا کنید کاملا متوجه می‌شید که چرا سلینا چنین کاری رو انجام می‌ده. به‌عنوان یک بازیگر وقتی یک نقش به‌ما واگذار می‌شه معمولا همه‌اش درحال سر تکان دادن [به‌نشانه‌ی تایید نظر کارگردان] و «بله قربان» گفتن هستیم اما خب تو این فیلم سعی کردم یک کار متفاوت انجام بدم؛ این برای من یک موقعیت فوق‌العاده بود. با وجود اینکه فیلم‌نامه رو داشتم، هم‌زمان ایده‌های خودم رو به مت می‌دادم تا اون هم یک ایده‌ی کلی از شیوه‌ی کار کردن با من داشته باشه. مت اشتیاق زیادی به‌کار تیمی داره و تعداد زیادی از ایده‌های من رو به‌فیلم اضافه کرد.

امپایر: آیا می‌تونی شخصیت سلینا رو یک اغواگر مرگبار (تیپی خاص از کاراکترهای مونث در آثار ادبی مخصوصا فیلم‌های نوآر فرانسوی که با عنوان زن اغواگر هم شناخته می‌شود) توصیف کنی؟

کرویتس: این جالبه. فیلم بتمن قراره داستان تکامل سلینا و تبدیل شدن‌اش به‌کت‌وومن رو نمایش بده. سلینا در ورای تلاش برای زنده موندن، می‌خواد خودشو بشناسه و فکر می‌کنم که این فیلم یک فضای زیاد برای رشد و یپشرفت رو در اختیار سلینا قرار می‌ده. به‌نظرم ما تو این فیلم نحوه‌ی تبدیل شدن سلینا به یک اغواگر مرگبار/زن اغواگر رو می‌بینیم و من مطمئنم که سلینا به‌چنین کاراکتری تبدیل می‌شه.

امپایر: چطور تونستی با مشخصه‌های فیزیکی (وجود سکانس‌های مبارزه) فیلم کنار بیای؟ فکر می‌کنم که زمان زیادی رو برای تمرین هنرهای رزمی اختصاص داده باشی.

کرویتس: راب آلونزو (Rob Alonzo) مسئول بخش بدلکاری بود و از نظر نوع نگرش به‌کاراکترها، دیدگاه‌اش واقعا به‌نوع نگاه مت نزدیکه. اون صرفا نمیاد چندتا حرکت آکروباتیک رو تو صحنه‌ها بیاره تا تماشاچی رو تحت‌ تاثیر قرار بده؛ حرکاتی که انجام دادنشون ممکنه برای بازیگرها سخت باشه. اون برای طراحی صحنه‌های اکشن،‌ جایگاه شخصیت‌ها و احساساتشون در قصه رو درنظر می‌گیره. به‌‌همین خاطر کار کردن باهاش و حرکت در این مسیر خلاقانه واقعا لذت‌بخش بود. ما نحوه‌ی مبارزه‌ی شیرها و گربه‌ها رو بررسی کردیم، اندازه و ویژگی‌های فیزیکی من هم در نظر گرفتیم و با خودمون گفتیم که خب بتمن واقعا قوی‌تره؛ پس مبارزات کت‌وومن باید ترکیبی از حرکات سریع و حیله‌گرانه باشه. ما حرکات جالبی رو تمرین کردیم که به‌ترکیب شدن حرکات گربه‌ها، فنون رزمی و رقص شباهت داشت.

امپایر: می‌تونی از ناخن‌های بلندی که برای شخصیت‌ات در نظر گرفته بودن برامون بگی؟ البته بیشتر اونا به‌پنجه تبدیل شدن بودن تا ناخن‌های معمولی.

کرویتس: اونا ناخن‌های خیلی خیلی بلندی رو برای کت‌وومن درنظر گرفتند. این ناخن‌ها رو به‌صورت دائمی روی انگشت‌هام تعبیه کرده بودند و حساب کنید که من باید با این پنجه‌هایی که به‌شکل دیوانه‌وار بلند و تیز بودند زندگی می‌کردم. اونا بسیار زیبا و برای کاراکتر، بسیار مهم بودند. اما خب اجازه نمی‌دادن که چیزی رو باز کنم و شستن صورت برام یک کار واقعا ترسناک تبدیل شده بود! این پنجه‌ها زندگی رو برام جهنم کرده بودند! [می‌خندد]

امپایر: به‌نظرت نقش‌آفرینی تو فیلم بتمن یک تجربه‌ی سخت بوده برای تو؟

کرویتس: آره. فیلم‌برداری در سرما اونم درحالی که باید یک ژاکت چرمی به‌تن داشته باشی،‌ وقتی که دارن روی سرت بارون می‌گیرن و باید خیلی خفن به‌نظر برسی و هم‌زمان گریه هم بکنی واقعا سخته. کارهای زیادی باید انجام می‌دادیم و یکی از سخت‌ترین کارهایی بود که تو دوران حرفه‌ایم انجامشون دادم. اما خب لحظه‌ای وجود نداشت که با خودم بگم آیا واقعا همه‌ی این کارها ارزشش رو دارن؟ که خب به‌نظرم این یک نشونه‌ی خوبه.

مصاحبه‌ی بعدی نشریه‌ی امپایر اما به‌گفت‌وگو با پل دانو اختصاص دارد. پل دانو در این فیلم نقش کاراکتر ریدلر (معماگو) را ایفا می‌کند؛ ادوارد نیگما (نشتون) که رفته رفته به‌یک نابغه‌ی قاتل تبدیل می‌شود. در اقتباس سینمایی مت ریوز اما کاراکتر ریدلر خیلی جدی‌تر از یک نابغه‌ی روانی و دست‌ِ کم گرفته شده است. مردی که برای پرده‌برداری از فساد سیستمیِ حاکم بر گاتهام و برای «نمایان کردن چهره‌ی حقیقتِ» هیچ چیزی قرار نیست مانع‌اش باشد؛ جز بتمن.

امپایر: از اولین واکنش‌ات به‌انتخاب شدن برای ایفای نقش ریدلر رو برامون بگو.

دانو: می‌دونی، من آدم شلوغ و پر سر و صدایی نیستم. من بیشتر یک آدم آروم و «اوه خدای من، لعنتی!» هستم!! اما خب اگه بخوام روراست باشم باید بگم که تا قبل از خواندن فیلم‌نامه، کاملا با احتیاط درباره‌ی این فیلم فکر می‌کردم. بعد از خواندن فیلم‌نامه متوجه شدم که این پروژه به یک شخص درست [مت ریوز] سپرده شده. مت با نشون دادن اقتباس‌های مختلف از این کاراکتر، من رو با ریدلر آشنا کرد. ریدلر یک شخصیت ترسناکه و به‌نظرم این خیلی هیجان‌انگیزه؛ چون باعث می‌شه این موقعیت رو داشته باشیم تا باهاش کارهای جالبی انجام بدیم.

امپایر: و تو چه کارهای جالبی با اون انجام دادی؟

دانو: شخصیت ریدلر کاملا درباره‌ی بازی روانی، سؤال‌ها، معماها و چالش‌های مختلفه. آدمی که همیشه دست بالا رو داره و مسئله‌ی اصلی تو این مصاحبه، اینه که شما قراره کار سختی دربرابر من داشته باشی چون ریدلر همیشه باید دست بالا رو داشته باشه؛ به‌خاطر همین نمی‌خوام اطلاعات زیادی رو ازش به‌اشتراک بذارم. اما یک مورد از این کاراکتر که همیشه در فکر من موند، اینه که مت چطور با این شخصیت میاد و آسیب‌های روانی رو در شکل‌های مختلف به‌تصویر می‌کشه. می‌دونی، بعضی از افراد هستن که از آتش برای انجام کارهای خوب استفاده می‌کنن و بعضیا هم نه. فکر می‌کنم ما یک موضوع بسیار قوی را واکاوی کردیم.

امپایر: مت گفته بود که یکی از مهم‌ترین منابع الهام برای طراحی شخصیت ریدلر تو این فیلم، زودیاکِ قاتل بوده. آیا در زمان تحقیق برای آشنا شدن با ریدلر سراغ این شخصیت رفتی؟

دانو: بله قطعا؛ اما زودیاک منبع اول و آخر من نبود. واقع‌گرایانه بودن این فیلم واقعا یک حرکت عالیه و خب موارد واقعی مثل زودیاک برای الهام گرفتن وجود دارن، درسته؟ اما خب این فیلم هنوز هم یک اقتباس سینمایی از «بتمن» به‌حساب می‌آد و این برای من یک موضوع بزرگ‌تره. پس برای من مهم بود تا ورای الهام گرفتن از موارد مشابه، به‌قوه‌ی تخیل خودم اجازه بدم تا به‌فیلم‌نامه واکنش نشون بده.

امپایر: پوشیدن لباس ریدلر برای اولین‌بار چه حسی داشت؟ لباسی که انگار خود ریدلر اونو سرهم کرده.

دانو: پوشش ریدلر واقعا پرتنش بود. فکر کردن به‌موادی که چنین لباسی را خلق کرده‌ان واقعا منو می‌ترسوند؛ چرا که لباس ریدلر واقعا پیچیده‌تر و سنگین‌تر از چیزی بود که می‌تونستیم خلق‌اش کنیم. وقتی چنین لباسی رو می‌پوشید، راهی وجود داره که ازطریق اون اجازه بدین تا لباس با شما صحبت کنه و به‌بدن شما یک چیزی بگه. همیشه راهی وجود داره تا اجازه بدین لباس هم درکنار شما زندگی بکنه. کار کردن با لباس ریدلر واقعا یک تجربه‌ی قدرتمند بود.

امپایر: آیا خودت هم به‌حل پازل و بازی‌های فکری علاقه داری؟

دانو: اگر بخوام روراست باشم باید بگم نه، این خیلی برام باعث سرافکندگیه [می‌خندد] اما خب برای این فیلم واقعا سنگ تمام گذاشتم. یک نکته‌ی جالب درباره‌ی کاراکتر ریدلر اینه که شما با حل کردن یک پازل احساس رضایت می‌کنی اما ریدلر می‌تونه این احساس رو از جاهای دیگه هم به‌دست بیاره. برای همین پازل‌ها برام واقعا عزیز هستن‌، حتی اگه یکم پیچیده باشن.

پرونده‌ی نشریه‌ی امپایر با مصاحبه‌ی این مجله با کالین فرل به‌پایان می‌رسد. فرل با یک اجرای متفاوت از ازوالد کابلپات یا همان پنگوئن دنیای بتمن، توجه‌ها را به‌خود جلب کرده است و این درحالی است که فیلم هنوز اکران نشده است. گریم خاص و به‌شدت سنگین فرل یکی از بزرگ‌ترین مشخصه‌های او در تیزرها و تصاویر تبلیغاتی فیلم هستند که از همین حالا مخاطبان را شوکه کرده‌اند. پنگوئن در این فیلم آن پادشاه جنایتکار گاتهام نیست و فعلا یک خلافکار میان‌رده است که تلاش می‌کند تا به‌رده‌های بالاتر از فساد سیستمی گاتهام دست پیدا کند.

امپایر: چی شد که این نقش بهت رسید؟

فرل: خبر تمایل مت برای گفت‌وگو باهام با محوریت اجرای شخصیت پنگوئن بهم رسید و من بدجوری هیجان‌زده شدم. فیلم‌نامه رو هنوز نخونده بودم اما خب اون بخش از کودک درونم از احتمال اجرای نقش پنگوئن به‌شکل عجیبی هیجان‌زده شده بود.

امپایر: مت درباره‌ی الهام گرفتن از کاراکتر فردو در سری پدرخوانده برای اقتباس پنگوئن صحبت می‌کرد. آیا می‌دونستی که چنین چیزی رو در ذهنش داره؟

فرل: اره درباره‌ی فردو با من صحبت می‌کرد. چون فردو تو خانواده‌ای قرار داشت که اعضای قوی، خشن، توانا و آینده‌دار اونو محاصره کرده بودن و همین باعث شد تا خیانت بکنه. چون ضعیف بود، اون تقریبا شکسته بود و همیشه درد می‌کشید. چنین شکافی در عمق شخصیت پنگوئن وجود داره که باعث می‌شه تا برای رشد در دنیای جرم و جنایت گاتهام تلاش بکنه. سؤال اینجا است که انگیزه‌ی پنگوئن برای رشد در این سیستم اونو به‌کجا می‌بره. خیلی دوست دارم که در قسمت دوم بتمن این موضوع رو جست‌وجو کنیم البته اگه قراره چنین فیلمی ساخته بشه.

امپایر: اجرای پنگوئن زیر آن گریم سنگین و شدید چه حسی داشت؟

فرل: مت اون شکل و شمایل کلاسیک پنگوئن رو برای این شخصیت درنظر داشت. وقتی فیلم‌برداری The North Water که بخاطرش مجبور شدم وزن اضافه کنم به‌پایان رسید، مت به‌من گفت که شرایط جسمانی‌ام برای نقش پنگوئن عالیه. منم بهش گفتم که با این شکل و شمایل من خداحافظی کن چون می‌خوام برم باشگاه تا بدنم به‌شرایط سلامت برگرده. به‌خاطر همین تصمیم گرفتیم تا یک راه دیگر رو امتحان کنیم تا ازطریق اون بشه ظاهر چاق و کلاسیک پنگوئن رو تجسم کرد. همین باعث شد تا یک روز برم سراغ مایک مارینو که طراح گریم فیلم بود. مایک و تیم فوق‌العاده هنرمندی که داشت، یک لباس برای چاق نشون دادن من طراحی کردن و بعدش هم رفتیم سراغ گریم صورت. ترکیب این چهره‌پردازی با آموزش‌های جسیکا دریک که مربی فن بیان برای این پروژه بود، من رو در استودیو به‌همون پنگوئنی تبدیل کرد که مت در نظر داشت. اون روز خارق‌العاده بود.

امپایر: این حجم از گریم اصلا برات ناراحت‌کننده یا محدودکننده نبود؟

فرل: کاملا برعکس. این لباس و گریم با یک اشاره‌ی کوچک من به‌حرکت درمی‌اومد. ببین، این لباس سنگینی خاص خودشو داشت اما خیلی سریع بهش عادت کردم. اصلا اذیتم نمی‌کرد. لباس چاق‌کننده گرم می‌شد و آره عرق هم می‌کرد اما هرگز باعث اذیت‌ شدن یا محدودیت نمی‌شد. قرار گرفتن تو این لباس مثل آزاد شدن از جسم خودم و رسیدن به‌کاراکتر پنگوئن بود. تا به‌حال این حجم از نزدیکی و حس مالکیت به‌یک شخصیت رو تجربه نکرده بودم. این اصلا اغراق نیست و بیشتر به‌یک تلاش گروهی برای سفر در مسیر رسیدن به‌یک کاراکتر بود. این یک کار تیمی فوق‌العاده بود».

در اینجا پرونده‌ی نشریه‌ی امپایر از فیلم The Batman به‌پایان می‌رسد. فیلم The Batman پس از تأخیرهای فراوان در تاریخ ۴ مارس ۲۰۲۲ (۱۳ اسفند ۱۴۰۰) روی پرده‌ی سینما می‌رود و در تاریخ ۱۹ آوریل ۲۰۲۲ (۳۰ فروردین ۱۴۰۱) به شبکه آنلاین HBO Max اضافه خواهد شد. نظر شما چیست؟ آیا برای تماشای این نسخه‌ی جدید از کاراکتر بتمن هیجان‌زده هستید؟ دیدگاهتان را برای میدونی بنویسید.


افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
9 + 1 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.