«هتل ترانسیلوانیا ۲» یکی از انیمیشنهای متوسط امسال بود که توانست به صورت نسبی انتظارات سازندگاناش را برآورده کند اما به هیچ عنوان در حد و اندازهی یک تجربهی ماندگار نبود. در این شماره از گیشه، نگاهی به نقاط قوت و ضعف آن انداختهایم. همراه میدونی باشید.
قسمت اول انیمیشن هتل ترانسیلوانیا با عرضهاش در سال ۲۰۱۲، جدا از اثبات این حقیقت که حتی فیلمنامههای ساده هم میتوانند با تصویرپردازیها و روایتهای جذاب دوستداشتنی شوند، به سبب اتمسفر تازهای که داشت و دنیای جالبی که برای مخاطب خود به ارمغان آورده بود، عملکردی فراتر از انتظار را در گیشهها رقم زد. این موضوع، باعث شد تا در همان ابتدای کار، سازندگان سریعا ساخت قسمت دوم را تایید کرده و حتی از همان موقع، زمان حدودی اکران آن را نیز مشخص کنند. به مانند هر پروژهی آماده برای سودآوری دیگری، این بیرحمی هالیوودیها برای جذب پول بیشتر باعث شد برخلاف خیلی از طرفداران که از ادامهی این قصه خوشحال شده بودند، نگران به نابودی کشانده شدن تمام خاطرات خوبم با آن غولهای بی شاخ و دم باشم. فیلم هم که با اکراناش در سال ۲۰۱۵ کم و بیش آن موفقیتی را که سازندگان به دنبالش بودند، کسب کرد و حتی در نزد منتقدان نیز به آن چه که نیاز داشت، رسید. اما در عین حال ثابت کرد که نگرانی زودهنگام من نیز بیجهت نبوده است. وقتی به عنوان طرفداری که نسخهی اول را بدون توجه به هیچ نقد و نوشتهای دوست داشت و از آن نهایت لذت را برده بود، تماشای هتل ترانسیلوانیا ۲ را آغاز کردم، نگاهم را بر این موضوع که آیا فیلم توانسته آن کیفیتی که میخواهم را داشته باشد یا نه متمرکز کرده بودم و از همان ثانیهی اول تلاش میکردم نکات مثبت و منفی احتمالی موجود در آن را بیابم. اما چیزی نگذشت که متوجه شدم یک سوم زمان آن گذشته و من آنقدر به شوخیهای یکبار مصرف اما بامزهی فیلم خندیدهام، که تمام موضوعات دیگر به فراموشی سپرده شدهاند.
در حقیقت، سبک روایتی که کارگردان اثر در سکانسهای آن برگزیده، با توجه به پتانسیل ارزیابی شدهی او از این دنیا و شخصیتهایاش بوده است. وی که به سادگی و سطحی بودن تکتک افراد حاضر در سکانسهایش باور داشته، با هنری مثالزدنی موضوعات مختلف را طوری در انیمیشناش چیده که تا جای ممکن نگاهتان را از نقاط ضعف دور نگه دارد. توانایی تارتاکوفسکی (کارگردان) فقط محدود به از بین بردن کمبودها نشده و در برخی صحنهها، وی با استفادهی قابل قبولی که از عناصر مختلف فیلم داشته، دقایقی تکراری اما حقیقتا خواستنی را خلق کرده است. اما متاسفانه اینها محدود به نیمهی اول انیمیشن میشوند و ۴۰ دقیقهی پایانی هتل ترانسیلوانیا ۲ چیزی است که میتوان آن را به سادگی بیمحتوا خطاب کرد. طنز سادهی حاضر در انیمیشن، در اوایل کار خیلی خوب مخاطباش را میخنداند و بر لذت تماشای این اثر میافزاید اما در نیمهی دوم رسما نخنما میشود و بچهگانه و مسخره به نظر میرسد. این را به علاوهی کودکانهتر شدن نسخهی دوم نسبت به آن چیزی که سه سال پیش دیدهایم کنید، تا بفهمید چرا هتل ترانسیلوانیا ۲ هرگز به یک تجربهی بیبدیل و به یادماندنی تبدیل نشده است.
داستان فیلم به معنی واقعی کلمه، سطحیتر و سادهتر از گذشته احساس میشود و عدم پردازش دوبارهی شخصیتهای شکلدهنده به آن، کاری میکند که از همان ابتدای کار باور کنیم که دراکولا و دار و دستهاش، این بار نه به هدف گسترش دنیایشان بلکه برای سودآوری مجدد با استفاده از تمام پتانسیل باقیمانده در اتمسفر فیلم به گیشهها آمدهاند. در قسمت دوم هتل ترانسیلوانیا با اثری رو به رو شدهایم که نه تنها تازگی نسخهی اول خود را از دست داده، بلکه با تصویرپردازیهای خوب تارتاکوفسکی هم خالی از ایده به نظر میرسد. به بیان سادهتر، اگر فیلمنامهی اثر قبلی، داستانهای ترسناک قدیمی را در کنار هم قرار داده بود و از آنها در قصهای به ظاهر ساده اما حقیقتا جذاب، استفاده کرده بود و یک ماجرای کودکانه را تبدیل به انیمیشنی کرده بود که مخاطب بزرگسال نیز از قرار گرفتن در فضایاش لذت میبرد، نسخهی دوم هتل ترانسیلوانیا حاصل فیلمنامهای است که حقیقتا بچهگانه و بیمعنی جلوه میکند و در بسیاری مواقع تکراری نیز به نظر میرسد. با این حال، فیلم در عین داشتن این ویژگیها به سادگی تبدیل به انیمیشنی اعصاب خوردکن و غیرقابل تحمل نمیشود و معمولا با خلق سکانسهایی جدا از هم و بیربط اما در عین حال خندهآور، ثانیههایی مجذوبکننده را پدید میآورد. هر چند، همانگونه که پیشتر نیز اشاره کردم، این لذتها فقط و فقط متعلق به بار اول تماشای آن است و هرگز تبدیل به شوخیهایی فراموش نشدنی نمیشود.
در این بین، آن چیزی که بیش از تمام نکات دیگر توی ذوق میزند و مخاطب را آزار میدهد، قابل پیشبینی بودن فیلمنامهای است که برای اثر تهیه شده است. از همان لحظهای که ماجرای اصلی فیلم مشخص میشود، تقریبا همه چیز به همان مسخرگی که انتظار دارید پیش میرود و سازندگان در هیچ لحظهای به شگفتزده کردن مخاطب اهمیت نمیدهند. افزون بر آن، خود ماجرای اصلی قصه هم نکتهی خاصی برای دنبال کردن ندارد که بتواند پذیرش این دقایق ساده را ممکن سازد. این موضوع، تنها مربوط به یک بخش از اثر نیست، بلکه تمام دقایق آن از سفر خالی از محتوای میویس و جاناتان گرفته تا تلاشهای دراکولا برای برانگیختن وجود خونآشامی نوهاش، در حد و اندازهای غیرقابل وصف تکراری و سادهلوحانه به تصویر کشیده شدهاند. این همان ظلم نابخشودنی سازندگان در حق مخاطبانی است که این بار هم به امید دیدن آن طنز قسمت اول در قصهای تازه و برای دنبال کردن چند دقیقهی شاد و بامزه به سالنها رفته بودند و به جای یافتن آنچه میخواستند با قصهای مناسب(!) برای کودکان مثبت سه سال رو به رو شدند.
علاوه بر تمام اینها، هتل ترانسیلوانیای جدید در تکتک دقایقی که دارد، دقیقا از همان فرمول موفق «مینیونها» پیروی میکند و داستان را دور میریزد و فقط به شخصیتها میپردازد. با این تفاوت که در هیچ لحظهای نمیتواند به اندازهی آنها خندهدار باشد و نقاط توخالی اثر را فقط و فقط با استفاده از همین عنصر پر کند. فیلم در اغلب دقایق سادهترین راه را بر میگزیند و فقط با استفاده از فرانکشتاینِ ترسو و گرگِ بیجرئت و یک مومیایی پر ادعا، ۸۹ دقیقهای که دارد را به هر نحوی که هست پر میکند. البته، هر نقطهای که دیگر هیچ چیز برای خنداندن و برطرف کردن عیوب باقی نمانده باشد، سریعا به سراغ شخصیت فوقالعادهی ژله میرود و همهی نکات منفی را برای لحظاتی محو میکند. اما با تمام اینها، ذات فیلم به شکلی است که نمیتواند به مانند مرجعاش برای انجام این کار هیچ مشکلی نداشته باشد و ارائهاش را فقط با اینگونه بازی کردن با شخصیتها تکمیل کند. علت این امر نیز مشخص است، هتل ترانسیلوانیا هرگز انیمیشنی نبوده که موضوع اصلیاش خلق انواع و اقسام شوخیهای بامزه باشد و در قسمت اول، صرفا داستانِ در نوع خود تازه و خوباش را در جلدی از طنز ارائه کرده است. این در حالی است که مینیونها، بیرون کشیده شده از انیمیشنی است که ذاتا موضوعی جز طنز ندارد و پیشتر در دو قسمت ثابت کرده که با همین اجرا به سادگی مخاطبان را راضی نگه میدارد.
اما هتل ترانسیلوانیا ۲ فقط و فقط از نکات منفی پر نشده و در برخی نقاط، عناصری مجذوبکننده را نیز یدک میکشد. پیش از همه، باید از صداگذاری بینقص صورتگرفته در بندبند این انیمیشن تجلیل به عمل آورد و کار خارقالعادهی آدام سندلر و سلنا گومز را مورد ستایش قرار داد. شخصیتهای خالی از پردازش فیلم، در لحظه لحظهی تماشای انیمیشن با صداگذاری جذابشان، باز هم در درگیر کردن مخاطب با خود موفق میشوند و خیلی مواقع، به سبب کار عالی صداپیشههایشان، خالی از اشکال به نظر میرسند.جدا از این، کارگردانی روان و هنرمندانهی تکتک سکانسها، در عین قرار گرفتن در سایهی ضعف بنیادین فیلمنامه، وقتی با جلوههای بصری خارقالعادهی اثر همراه میشود، تاثیری شگرف بر قضاوت نهایی مخاطب گذاشته و اثر را به سادگی از چاه سقوط بیرون کشیده و به آن روندی قابل قبول میبخشد.
هتل ترانسیلوانیا ۲ یکی از آن انیمیشنهای یک بار مصرف پاپکورنی است که نمیتوان در رابطه با آن نظر قطعی داد. در تمام مدت تماشای آن، مخاطب بزرگسال به دنبال تجربهی ناب قسمت اول میگردد و به جای آن، دائما با فیلمنامهای سطحی و ضعیف و بیخاصیت رو به رو میشود که فقط و فقط مناسب خردسالان است. در عین حال، تصویرپردازیهای خوب تارتاکوفسکی و رنگ و لعاب دوستداشتنی اثر هنوز هم در حد و اندازهای است که نمیتوان آن را یک اثر اعصاب خوردکن و ضعیف دانست. تصمیمگیری به تماشای دومین قسمت از هتل ترانسیلوانیا، کاملا به شخص شما مربوط میشود. اگر انیمیشن بینقص سال را میخواهید، «پشت و رو» تمام گزینههای دیگر را کنار میزند. اگر دنیایی خندهی بیمعنی میخواهید، «مینیونها» قبلا توانایی خود را ثابت کردهاند. اما اگر دلتان هوای هتل کنت دراکولا را کرده یا میخواهید انیمیشنی متفاوت را با انتظاراتی کمتر مشاهده کنید، ترانسیلوانیاییها در عین بینقص نبودنشان در تجربهی اول نا امیدتان نمیکنند.