از شوالیههای کهکشانی گرفته تا ماشینبازهای خشن و ابرقهرمانانِ لگویی و غیرلوگویی!
اگر فیلمهای مستقل و هنری نبودند، معلوم نبود با دسته گلی که سال ۲۰۱۶ در زمینهی فیلمهای بلاکباستری/تابستانی به آب داد باید چه خاکی توی سرمان میریختیم! اما غر زدن دربارهی گذشته بس است. در عوض سال ۲۰۱۷، سال جذابی در زمینهی درگیری ابرقهرمانان و علمی-تخیلیهای موردانتظار و اکشنهای پرخرج به نظر میرسد. بنابراین ما هم تصمیم گرفتیم تا از اعضای تحریریهی میدونی رایگیری کنیم و با گرفتن یک میانگین از نظرات آنها، موردانتظارترین فیلمهای بلاکباستری ۲۰۱۷ از نگاه میدونی را ردهبندی کنیم. برای این رایگیری فیلمهای مستقل کارگردانان شناختهشده را کنار گذاشتیم و فقط روی آثار گرانقیمت استودیوهای هالیوودی تمرکز کردیم. از بین حدود ۲۵ فیلمی که برای رایگیری انتخاب کردیم، ۱۵تا از برترینها را به فهرست نهایی آوردیم.
اما قبل از اینکه به برترینها برسیم، بگذارید از فیلمهایی که موفق به حضور در فهرست نهایی نشدند بگویم. از مهمترین غایبها باید به «واندر وومن» (Wonder Woman) و «دیو و دلبر» (Beauty and the Beast) اشاره کرد. هر دوی این فیلمها اگرچه در نظرسنجیهای خارجی جزو ۵ فیلم موردانتظار ۲۰۱۷ هستند و اگرچه «دیو و دلبر» احتمالا جزو پرفروشترین فیلمهای سال خواهد بود، اما ظاهرا اعضای تحریریه میدونی دلخوشی از فانتزیهای لایو اکشن دیزنی و آثار دیسی کامیکس ندارند. مخصوصا با توجه به اینکه «لیگ عدالت» هم رتبهی پایینی را در بین ۱۵ فیلم برتر به دست آورده است. این در حالی است که هیچکدام از دو انیمیشن پیکسار («ماشینها ۲» و «کوکو») به حدی هیجانانگیز نبودند که به لیست نهایی وارد شوند. از دیگر بلاکباسترهای مهم ۲۰۱۷ هم که در ادامه خبری از آنها نیست میتوان «کونگ: جزیرهی اسکال» (Kong: Skull Island) و «جنگ برای سیارهی میمونها» (War for the Planet of the Apes) اشاره کرد که منتقدان خیلی به آنها امیدوار هستند. اما بگذارید ببینیم خوانندگان میدونی از نگاه اعضای تحریریه باید منتظر چه فیلمهایی باشند:
۱۵-سریع و خشمگین ۸
The Fate of the Furious
انتشار اولین تریلر هشتمین قسمت مجموعهی «سریع و خشمگین» قبل از کریسمس با فریاد شوک و ناباوری طرفداران مواجه شد. چرا که در این تریلر معلوم میشود دام تورتو، قهرمان ماشینبازِ خانوادهدوستِ مجموعه بهطرز مرموزی به آدم شروری تغییر کرده، کُد اخلاقیاش که اهمیت به خانواده است را زیر پا گذاشته است و به دست راست آنتاگونیست این قسمت تبدیل شده است. این روزها چرایی و چگونگی تغییر تورتو به کسی که علیه دوستانش قرار گرفته است، یکی از مهمترین سوالات طرفداران و غیرطرفداران این مجموعه است. یعنی باید انتظار یکی از آن آمپولهای کلیشهای فیلمهای علمی-تخیلی که قهرمان داستان را به دشمن دوستانش تبدیل میکند را داشته باشیم؟ دور از انتظار هم نیست. چون بالاخره سازندگان با قسمت هفتم نشان دادند که هیچ ابایی در انجام کارهای جنونآمیز ندارند. در زمینهی اکشن هم «خشمگین ۸» قرار است دستِ جنون مضحک قسمتهای قبل را از پشت ببندد. حالا از آنجایی که تعقیب و گریز با تانک در بزرگراه، کشیدن گاوصندوق بانک با ماشین و پریدن با ماشین از یک برج ۵۰ طبقه به یک برج ۵۰ طبقهی دیگر کم بوده است، آنها پای زیردریاییها هم به فیلم باز کردهاند. زیردریاییهایی که در حد لامبورگینی سرعت دارند! این در حالی است که آن کسی که دام را اغوا کرده است نیز شارلیز ترون خودمان است که خب، کم و بیش چرایی تغییر مرموز دام را توضیح میدهد! «خشمگین ۸» بدون شک در باکس آفیس به موفقیت غولپیکری دست پیدا خواهد کرد، اما تحلیلگران فکر میکنند شاید نه به اندازهی «خشمگین ۷» که ۷۰۰ میلیون دلار بیشتر از قسمت ششم فروخته بود. اتفاق کمسابقهای که بیشتر به دلیل خداحافظی با پاول واکر فقید به وقوع پیوست.
۱۴-لیگ عدالت
Justice League
«لیگ عدالت» با یک اسم دیگر هم شناخته میشود: «تغییر مسیر دیسی از جاده خاکی به آسفالت». سال پیش بهترین زمان ممکن برای ضدحملهی قوی دیسی به مارول بود. «بتمن علیه سوپرمن» و «جوخهی انتحار» هر دو فیلمهایی بودند که قهرمانان و ضدقهرمانان را گرد هم آوردند و چیزی به جز موفقیت از آنها انتظار نمیرفت، اما هر دو فیلم بهطرز وحشتناکی توسط منتقدان و اکثر طرفداران مورد استقبال منفی قرار گرفتند و اگرچه موفق شدند به جمع پرفروشترین فیلمهای سال بپیوندند، اما از عبور از یک میلیارد دلار درآمد جهانی بازماندند که هدف اصلی این فیلمها بود. «لیگ عدالت» باز دوباره قرار است جمع شلوغتری از ابرقهرمانان این کمپانی را دور هم جمع کند و راستش را بخواهید معلوم نیست سرنوشت این یکی به چه چیزی تبدیل خواهد شد. فعلا که تریلرهای منتشر شده از فیلم خبر از داستانِ به مراتب شادابتر و بامزهتری را میدهند. اما حقیقتش بامزهبودن یک فیلم هیچوقت به معنای بهتر بودن آن نیست. «بتمن علیه سوپرمن» هم نه به خاطر تاریکبودن، بلکه به خاطر «الکی تاریکبودن» مورد انتقاد قرار گرفت. پس بیایید امیدوار باشیم که «لیگ عدالت» الکی بامزه نباشد.
تحلیلگران فکر میکنند «لیگ عدالت» در گیشه بهتر از «بتمن علیه سوپرمن» ظاهر خواهد شد. چون بالاخره با یک گردهمایی «اونجرز»وار طرف هستیم. اما نباید فراموش کنیم که «بتمن علیه سوپرمن» هم با قول بستن تیم قهرمانان دیسی بازاریابی شد، اما در نهایت دیدیم که در محصول نهایی خبری از کال دروگو و اون پسر قرمزـه و اون یکی آهنیه نبود! موفقیت «لیگ عدالت» در گیشه اما خیلی به فیلم سولوی واندروومن که چند ماه قبل از آن عرضه میشود بستگی دارد. اگر خود فیلم واکنش مثبت منتقدان را به دست بیاورد و «واندروومن» هم به فیلم موفقی تبدیل شود، پس میتوان عبور فیلم از یک میلیارد دلار یا حتی بیشتر را پیشبینی کرد. اما همیشه این احتمال هم وجود دارد که «لیگ عدالت» به یک «مرد عنکبوتی شگفتانگیز ۲» دیگر تبدیل شود و کمتر از قسمتهای قبلیاش بفروشد.
۱۳-شبح درون پوسته
Ghost in the Shell
حضور بازسازی لایو اکشن انیمیشن کلاسیک «مامورو اوشی» در فهرست موردانتظاترین فیلمهای ۲۰۱۷ میدونی، غیرقابلانتظار بود. از یک طرف با فیلمی طرفیم که طرفداران بیشمار انیمهی اصلی دل خوشی از وجود آن ندارند و از طرف دیگر حضور آن در این فهرست نشان میدهد که سازندگان با اولین تریلرشان موفق شدهاند نظر کسانی که فیلم اصلی را ندیدهاند را به فیلمشان جلب کنند. اگرچه به عنوان عاشق انیمهی اصلی با این بازسازی مخالفم، اما نمیتوانم چشمم را روی حرکتی که استودیوی پارامونت در زمینهی چراغ سبز دادن به این فیلم زده است ببندم. «شبح درون پوسته» هرچه نباشد، در حال حاضر یک بُرد مالی عالی برای این استودیو به نظر میرسد. از یک طرف با فیلمی طرفیم که ظاهر خیرهکنندهاش احتمالا به مزاق سینماروهای تمام دنیا خوش خواهد آمد و از طرف دیگر نقش اصلی فیلم به اسکارت جوهانسونی داده شده است که به لطف حضور پررنگش در فیلمهای مارول، به عنوان یک نام سرشناس که تماشاگران را به سینماها میکشاند شناخته میشود. کافی است به فروش ۴۵۰ میلیونی اکشن «لوسی» (Lucy) که بدون بازاریابی بزرگی اینقدر فروخت نگاه کنید تا به این موضوع ایمان بیاورید. «شبح درون پوسته» اما در مقایسه با «لوسی» فیلم آسانتری برای به فروش رساندن است. این در حالی است که حتی اگر فیلم چندان خوب هم نباشد، هنوز میتواند از فرصت کمبود بلاکباسترهای ماه مارس نهایت بهره را ببرد و تا قبل از پیدا شدن سروکلهی «سریع و خشمگین ۸» بارش را ببندد. فعلا فروش ۴۰۰ میلیونی فیلم بعید نیست. اما باید دید آیا فیلم میتواند از رکورد «لوسی» عبور کند یا نه.
۱۲-برج تاریک و ۱۱-من نفرتانگیز ۳
Dark Tower و Despicable Me 3
به گیرندههایتان دست نزنید! اشتباهی نشده است. «من نفرتانگیز ۳» و «برج تاریک» در رایگیری میدونی، امتیازهای یکسانی به دست آوردند. اولی فیلمی است که اگرچه موفقیتش تضمین شده است، اما در رابطه با «برج تاریک» با یک علامت سوال بزرگ طرفیم. این اقتباس سینمایی از روی سری رمانهای فانتزی استیون کینگ بیش از یک دهه است که در برزخ پیش تولید به سر میبرد. در سال ۲۰۰۷ بود که جی.جی آبراهامز شروع به صحبت کردن دربارهی اقتباس از روی کتابهای «برج تاریک» کرد. اما بعد از این همه سال صبر و تحمل، به نظر میرسد شکیبایی طرفداران ارزشش را داشته است. چون علاوهبر اینکه ادریس آلبا نقش هفتتیرکش را برعهده دارد، متیو مککانهی هم به عنوان مرد سیاهپوش به پروژه پیوسته است. داستان دربارهی پسر ۱۰ سالهای به اسم جیک چمبرز است که وارد بعُد موازی دیگری به اسم «میدوورلد» میشود. یک دنیای پسا-آخرالزمانیِ برهوتزده که پر از آدمهای عجیب و غریب و هیولاها و جادوگران خطرناک است. اگر ترکیب «وستورلد» با «بازی تاج و تخت»، مقداری «ارباب حلقهها» و کمی چاشنی وحشت خاص کینگ برایتان جذاب به نظر میرسد، پس حتما میتوانید درک کنید که چرا طرفداران رمانهای «برج تاریک» برای به وقوع پیوستن این اقتباس سر از پا نمیشناسند و عقل حکم میکند که شما هم از این به بعد به جمع آنها بپیوندید!
اگر به کسی که با مجموعهی «من نفرتانگیز» آشنایی نداشته باشد، تریلر قسمت سوم را نشان بدهید و بخواهید که عملکرد آن را پیشبینی کند، احتمالا حتی باورش نمیشود که چنین انیمیشن مضحکی وجود خارجی داشته باشد، چه برسد به فروشهای چند صد میلیونی. اما حقیقت این است که در رابطه با «من نفرتانگیز» با یک فرانچایز میلیارد دلاری سروکار داریم که بچهها دیوانهاش هستند و آدمبزرگها هم لباس مینیونها را برای مهمانیهایشان میپوشند! «من نفرتانگیز» که به عنوان یک انیمیشن نسبتا بیسروصدا کارش را شروع کرد، این روزها به جایی رسیده که دومین قسمت مجموعه ۹۷۰ میلیون دلار در دنیا فروخت و اسپینآف «مینیونها» هم مرز یک میلیارد را پشت سر گذاشت. بعد از یک وقفه، «من نفرتانگیز ۳» باز دوباره به گرو (استیو کارل) میپردازد که باید با آدم شروری با صداپیشکی تری پارکر که عاشق فرهنگ دههی ۸۰ است درگیر شود. اگر قسمتهای قبلی را دیده باشید، تریلرهای این یکی خبر از چیز جدیدی نمیدهند. اما خب، محبوبیت مینیونها و کمپین تبلیغاتی غولپیکر پارامونت برای این فیلم، «من نفرتانگیز ۳» را به یک ماشین چاپ پول دیگر تبدیل خواهد کرد. تحلیلگران فکر میکنند فیلم کمتر از «مینیونها» خواهد فروخت، اما کماکان تصور فروش زیر یک میلیاردی آن سخت است.
۱۰-بیگانه: کاوننت
Alien: Covenant
«پرومتئوس» شاید از نگاه خیلیها که درگیر هایپ فیلم شده بودند اثر ناامیدکنندهای باشد، اما بهشخصه آن را خیلی دوست داشتم و آن را یکی از بهترین دنباله/پیشدرآمدهایی که هالیوود تاکنون ساخته است میدانم. اگرچه در نگاه اول فروش ۴۰۰ میلیونی دلاری «پرومتئوس» ضعیف به نظر میرسد که ساخت دنبالهی آن را دور ا انتظار میکند، اما فیلم با وجود اینکه خیلی سودآور نبود، همزمان پیروزی بزرگی برای استودیوی فاکس محسوب میشد. «پرومتئوس» نه تنها دو برابر فیلم قبلی فرانچایز فروخت، بلکه منهای دو فیلم اول، بیشتر از تمام قسمتهای مجموعهی «بیگانه» فروخته است. تازه این اتفاق در حالی افتاد که نام «بیگانه» در عنوانش دیده نمیشد. «بیگانه: کاوننت» شاید از استقبال ضد و نقیض «پرومتئوس» ضربه بخورد، اما نه تنها کلمهی «بیگانه» را در عنوانش دارد، بلکه چهرهی یکی از مشهورترین هیولاهای سینما هم در تمام متریالهای تبلیغاتیاش دیده میشود. ناگفته نماند که «کاوننت» شخصیت اصلی زنی دارد که انگار میخواهد جایگزین الن ریپلی شود. این در حالی است که انگار در مقایسه با «پرومتئوس» با فیلمی ترسناکتر و هیجانانگیزتر طرفیم. داستان «کاوننت» دربارهی خدمهی فضاپیمایی به اسم کاوننت است که در سیارهای که به نظر بهشتی دستنخورده است فرود میآید. آنجا آنها با دیوید (مایکل فاسبندر)، هوش مصنوعی بازماندهی پرومتئوس روبهرو میشوند و همه با هم به این نتیجه میرسند که این بهشت برین، محل زندگی موجودات بیگانهی سیاهی است که دم تیزشان را در عمق بدن قربانیانشان فرو میکنند!
۹-مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه
Spider-Man: Homecoming
همکاری سونی و مارول برای استفاده از مرد عنکبوتی در دنیای سینمایی مارول یکی از بهترین تصمیماتی است که هر دو استودیو گرفتند. بعد از طعم تلخی که «مرد عنکبوتی شگفتانگیز ۲» از خودش در دهان طرفداران به جا گذاشت، خوشبختانه بسیاری از آن تلخی با حضور کوتاه اما تاثیرگذار تام هالند به عنوان پیتر پارکر جدید در «کاپیتان امریکا: جنگ داخلی» از بین رفت. اینطوری نه تنها جای خالی عنکبوتی در میان ابرقهرمانان مارول پر شد، بلکه مدیریت شخصیت مهمی مثل او هم به دست کسی سپرده شد که کارش را بهتر از هرکسی بلد است. قبلا دربارهی حضور اسپایدرمن در فیلم تکی خودش صحبت کردیم و از این گفتیم که به احتمال زیاد ترکیب مرد عنکبوتی، رابرت داونی جونیور و دنیای سینمایی مارول، به یکی از پرفروشترین فیلمهای تابستان تبدیل خواهد شد. حقیقت این است که اگرچه دو قسمت «مرد عنکبوتی شگفتانگیز» موفق شدند به بالای ۷۰۰ میلیون دلار دست پیدا کنند، اما وقتی اسم عنکبوتی به میان کشیده میشود، این رقم اصلا راضیکننده نیست. پس، احتمال اینکه بازگشت مرد عنکبوتی به یکی از میلیاردیهای ۲۰۱۷ تبدیل شود، خیلی بالاست.
۸-جان ویک ۲
John Wick 2
هیچکس فکرش را نمیکرد، اما این اتفاق افتاد. «جان ویک» از یک اکشنِ جمعوجور بیسروصدا به سرعت به جایگاهی دست پیدا کرد که حالا جزو یکی از ۱۰ فیلم موردانتظار اکثر مطبوعات آنلاین و غیرآنلاین سرگرمی دنیاست. تمرکز فیلم بر روی یک دنیای مافیایی منحصربهفرد و درگیریهای دههی هشتادی جان ویک در فواصل نزدیک تبدیل به یکی از بهیادماندنیترین اکشنهای امریکایی سالهای اخیر شد. چاد استالسکی و دیوید لیچ اما برای قسمت دوم از یکدیگر جدا شدهاند. در حالی که استالسکی کارگردانی قسمت دوم کشتارهای انتقامجویانهی آقای ویک را برعهده دارد، لیچ سراغ تریلر جنگ سردی خودش به اسم «سردترین شهر» (Coldest City) با بازی شارلیز ترون رفته است. از تریلرهای فیلم به نظر میرسد عدهای در شهرهای اروپایی موی دماغ جان ویک شدهاند و با چپ نگاه کردن به سگ جدیدش، قهرمان خوشتیپمان را حسابی عصبانی کردهاند و این به تیراندازی وسط لابی یک هتل مجلل و آدمهای بسیاری که باید از فاصلهی ۳۰ سانتیمتری مغزشان را جلوی لولهی تفنگ ویک پیدا کنند منجر شده است!
۷-دزدان دریایی کاراییب: مردان مُرده قصه نمیگویند
Pirate of the Caribbean: Dead Men Tell No Tales
وضعیت جانی دپ در طول چند سال اخیر تعریفی نداشته است. در جریان ۵ سالی که از آخرین فیلم «دزدان دریایی کاراییب» میگذرد، فقط فیلمهایی مثل «شمارهی ۲۱ خیابان جامپ»، «به درون جنگل» و «جانوران شگفتانگیز» که او تنها حضور کوتاهی در آنها داشته، بیش از ۱۰۰ میلیون دلار در گیشهی خانگی فروختهاند. در عوض تمام فیلمهایی که دپ جزو شخصیتهای اصلیاش بوده با شکستهای سختی روبهرو شدهاند. حالا پنجمین قسمت «دزدان دریایی» میتواند فرصت جالبی برای امتحان محبوبیتِ ستارهای جانی دپ باشد. این فیلم که تاکنون چندین بار با تاخیر مواجه شده، با وجود بازگشت اُرلاندو بلوم و احتمالا کیرا نایتلی، با قول بازگرداندن این مجموعه به حالوهوای قسمت اول بازاریابی شده و البته نمیتوان از حضور خاویر باردم به عنوان شخصیت منفی این قسمت هم گذشت. شایعات خبر میدهند که یوآخیم رانینگ و اسپن سندبرگ در مقام کارگردانان این قسمت، بهترین فیلم مجموعه از زمان قسمت اول را ارائه کردهاند، اما سوال این است که آیا این برای بازگرداندن این فیلم به دوران فروشهای میلیاردیاش کفایت میکند؟ کارشناسان که فکر میکنند با کمی افت فروش روبهرو خواهیم شد (چیزی در حد ۸۰۰ تا ۹۰۰ میلیون دلار) اما همین هم آنقدر زیاد است که این مجموعه را زنده نگه دارد.
۶-لوگان
Logan
استودیوی فاکس در سال ۲۰۱۶ دوتا فیلم ابرقهرمانی داشت. «مردان ایکس: آپوکالیپس» یکی از بدترین و ناامیدکنندهترین فیلمهای سال لقب گرفت، در حالی که «ددپول» به یکی از غیرمنتظرهترین و بهترین فیلمهای ابرقهرمانی سینما تبدیل شد. اما خوشبختانه به نظر میرسد «لوگان» قرار است جا پای دومی بگذارد. علاوهبر اینکه به نظر میرسد «لوگان» مثل «ددپول» روی مهمترین ویژگیهای شخصیت اصلیاش تمرکز کرده است و مثل آن بهطرز سختی بزرگسالانه و خونبار است، بلکه منتقدان نیز ۴۰ دقیقهی ابتدایی فیلم را خیلی دوست داشتهاند. در نتیجه به نظر میرسد آخرین حضور هیو جکمن در قالب وولورین قرار است به خداحافظی باشکوهی برای این بازیگر تبدیل شود.
اگرچه تمام نشانهها به سوی موفقیت هنری «لوگان» اشاره میکنند. اما تحلیلگران فکر میکنند فقط به خاطر اینکه این قسمت دارای اکشنهای خشونتبارتری نسبت به «ددپول» است، به این معنا نیست که بهتر از آن خواهد فروخت. فیلم رایان رینولدز با شوخیهای دیوانهوار و بازاریابی غیرمعمولش، فراتر از بهترین انتظارات ظاهر شد. در حالی که «لوگان» حسابی جدی و تیره و تاریک است. تازه حتی میتوان گفت از آنجایی که خبری از هیچ ایکس یا وولورینی در عنوان فیلم نیست، احتمال اینکه «لوگان» به ضعیفترین قسمت در میان فیلمهای وولورین تبدیل شود هم وجود دارد. مخصوصا با توجه به دلسردی طرفداران بعد از «آپوکالیپس» و اینکه «کونگ: جزیرهی اسکال» یک هفته بعد از «لوگان» روی پرده میرود. اگر اینقدر برای فروش فیلم جوش میزنم به خاطر این است که موفقیت فیلمهای متفاوتی مثل «لوگان»، استودیوها را ترغیب میکند که بیشتر از اینها دست به چنین ریسکهایی بزنند. ماجراهای «لوگان» در آیندهای نزدیک جریان دارد و به وولورین پیر و شکستهای میپردازد که دیگر نامیرا نیست و باید از دختر میوتنتِ مرموزی معروف به X-23 حفاظت کند.
۵-فیلم لگو بتمن
The Lego Batman Movie
«بتمن علیه سوپرمن» شاید ضدحال بزرگی برای طرفداران بود، اما کافی است تریلرهای «لگو بتمن» را تماشا کنید تا متوجه شوید که ساختهی زک اسنایدر چه فرصتهای زیادی برای شوخی کردن دست سازندگان این انیمیشن داده است. قسمت اول این مجموعه یعنی «فیلم لگو» شاید یکی از بهترین، متفاوتترین و پیکساریترین انیمیشن هالیوودیای است که توسط پیکسار ساخته نشده بود. دنبالهی آن اما تقریبا فقط روی کاراکترهای کامیکبوکی دیسی کامیکس با محوریت شوالیهی تاریکی تمرکز میکند؛ بتمن این فیلم با صداپیشگی بینظیر ویل آرنت بهطور کاملا برخلاف آن چیزی است که از قهرمان گاتهام میشناسیم. او در این فیلم یک عوضی تمامعیارِ افسرده است که از صبح تا شب را به غرغر کردن سپری میکند، با زندگی حال نمیکند و حوصلهی سروکله زدن با رابین، پسر یتیمی که به فرزندی قبول کرده را هم ندارد. در همین حین جوکر را داریم که با گرد هم آوردن برخی از بزرگترین دشمنان بتمن قصد به کنترل گرفتن شهر گاتهام را دارد.
اگر «لگو بتمن» چیزی شببه به تریلرهایش یا «فیلم لگو» باشد، پس باید انتظار یک انیمیشن کرکرخندهی عامهپسند را داشته باشیم که بهطور مهارتآمیزی اکشن، کمدی و تفریح محض را با هم ترکیب کرده است. بالاخره با فیلمی طرفیم که بتمنش حتی موقع تماشای تلویزیون و شنا هم نقابش را درنمیآورد و باور دارد که دشمن اصلیاش به جای جوکر، سوپرمن است (چیزی که حسابی جوکر را غمگین میکند!) این در حالی است که با توجه به محبوبیت این کاراکترها، انتظار میرود «لگو بتمن» تبدیل به فیلم پرفروشتری نسبت به قسمت قبل شود. «فیلم لگو» رقم ۴۷۰ میلیون دلار را به دست آورد. اما وجود کاراکتری مثل بتمن که در همهجای دنیا شناختهشده است میتواند به ارقام بزرگتری در بازارهای خارجی ختم شود. ناگفته نماند که احتمالا مخاطبان فیلمهای ابرقهرمانی که سالنهای نمایش «ددپول» را پر کرده بودند هم از فیلمی با همان حسوحال حمایت خواهند کرد.
۴-نگهبانان کهکشان: جلد دوم
Guardians of Galaxy Vol. 2
مدیر عامل دیزنی سه ماه قبل از عرضهی قسمت اول «نگهبانان کهکشان» گفت: «نمیخوام بگم که ما یه اونجرز دیگه داریم، اما مطمئنا هدفمون رسیدن به چنین چیزیه». خب، پیشبینی او درست از آب درآمد و «نگهبانان کهکشان» که از روی سری کامیکهای به مراتب ناشناختهتری نسبت به «اونجرز» ساخته شده بود رفت که ۷۷۳ میلیون دلار از دنیا کسب کند و تبدیل به یکی از موفقیتهای هنری و تجاری دنیای سینمایی مارول شود. دستاورد مارول با این فیلم اما خیلی باارزشتر از «اونجرز» است. آنها با این فیلم امثال استار لُرد و تیم عجیب و غریبش را یک شبه در حد کاپیتان امریکا و مرد آهنی مشهور کرده و به فرانچایز غولپیکر تازهای تبدیل کردند.
تریلر جلد دوم نشان میدهد که جیمز گان چشمانداز فوقالعادهاش برای فیلم اول را حفظ کرده و هنوز کاملا میداند قرار است از چه چیزی بسازد: یک سرگرمی بیقید و بند و فان که قهرمانانِ ناجورش را در یک ماجراجویی فانتزی دیگر که شامل مبارزه با غولهای عظیمجثه میشود قرار داده است. تازه گروت هم حالا یک نوزاد کوچولو با صدای نازک است! مارول با قدرت محبوبیت بچه گروت روی یک میلیاردی کردن این فیلم برنامهریزی کرده است. البته که به جز «اونجرز: دوران اولتران» (Avengers: Age of Ultron) تاکنون هیچکدام از دنبالههای مارول یک میلیاردی نشدهاند، اما نباید فراموش کنیم که تا زمان «نگهبانان کهکشان» نیز هیچ قسمت اول اینقدر نفروخته بود و تازه هیچ دنبالهای هم تاکنون سلاحی مثل بچه گروت را نداشته است! از آنجایی که فیلم در ماه خلوتی مثل می به عنوان آغازکنندهی فصل تابستان اکران میشود و دو فیلم مهم «پادشاه آرتور» (King Arthur) و «بیگانه: کاوننت» دو هفته با آن فاصله دارند، دستیابی قسمت دوم به فراتر از یک میلیارد چندان دور از دسترس نیست.
۳-دانکرک
Dunkirk
بله، باز هم یک فیلم جنگ جهانی دوم دیگر! هالیوود رسما باید بیخیال این دوره از تاریخ شود و یاد بگیرد که تاریخ فقط به این دوره خلاصه نمیشود، بلکه اتفاقات بسیاری در سالهای قبل و بعد از آن هم افتاده است! اگر اینقدر از فیلمهای جنگ جهانی دوم بدمان میآید، چرا «دانکرک» در جایگاه سوم موردانتظارترین فیلمهای میدونی قرار گرفته؟ چون کارگردان این یکی کریستوفر نولان است و وقتی کسی مثل نولان دست روی چیزی میگذارد، با بقیه فرق میکند. یعنی حتما چیز تازهای برای گفتن دارد. یعنی احتمالا قرار است چشمانداز یگانهاش را اینبار در قالب یک فیلم تاریخی ببینیم و در نتیجه باید هم «دانکرک» در فهرست ما اینقدر بالا باشد. کسانی که هفت دقیقهی ابتدایی «دانکرک» را جلوتر از نسخهی سهبعدی «روگ وان» دیدهاند، از آن به عنوان یک رویداد بهیادماندنی و تنشزا یاد میکنند. در زمینهی عملکرد باکس آفیس اما میتوان تضمین کرد که «دانکرک» کمترین فروش را از زمان «پرستیژ» (Prestige) خواهد داشت. اما از آنجایی که میانگین فروش چهار فیلمی که نولان در طول این ۱۰ سال عرضه کرده، ۹۰۰ میلیون دلار است، پس میتوانیم نفس راحتی بکشیم که حتی ضعیفترین فیلم نولان در گیشه هم یک موفقیت بزرگ محسوب میشود.
قابلذکر است که باید انتظار داشته باشیم «دانکرک» بیشتر از تمام درامهای جنگ جهانی دومی که تاکنون ساخته شده است هم بیشتر بفروشد. دهمین فیلم این کارگردان اگرچه با وجود اتمسفر مستندوار، بازیگران نقش اصلی غیرستاره و عدم داشتن المانهای بلاکباستری یک اکران سنتی محسوب میشود، اما خود نام نولان چنان برند بزرگی است که هنوز هیچی نشده، «دانکرک»را به یک رویداد موردانتظار تبدیل کرده است. این در حالی است که انتظار میرود در تابستانی پر از فیلمهای ابرقهرمانی و فانتزی، یک اثرِ واقعگرایانهی باصلابت همان خوراک متفاوتی باشد که تماشاگران برای دیدن آن سر و دست بشکنند. تحلیلگران فروشی کمی پایینتر از ۶۷۵ میلیون دلار «بینستارهای» (Interstellar) را برای «دانکرک» پیشبینی میکنند که البته رسیدن به چنین رقمی برای فیلمی با چنین موضوعی دست کمی از معجزه ندارد.
۲-بلید رانر ۲۰۴۹
Blade Runner 2049
چندتا نکتهی جالب که باید بدانید: دنیس ویلونو یکی از حرفهایترین کارگردانان زندهی امروز دنیاست. هیچکسی به اندازهی راجر دیکنز استاد به تصویر کشیدن تصاویر خیرهکننده نیست. رایان گاسلینگ یکی از بهترین ستارههای بااستعداد نسلش است و هریسون فورد هم لازم به تعریف ندارد. میدانید چیه؟ همهی این اشخاص در «بلید رانر ۲۰۴۹»، دنبالهی فوقالعاده موردانتظارِ کلاسیک علمی-تخیلی ریدلی اسکات، محصول ۱۹۸۲ حضور دارند. دنبالهای که برای دهههاست که طرفداران برای ساخت آن به التماس افتادهاند و حالا به حقیقت پیوسته است و فقط کمتر از یک سال با تماشای آن فاصله داریم. فیلمی که با توجه به تریلر کوتاهی که از آن پخش شد به نظر میرسد تبدیل شدن آن به یک شاهکار دیگر در کارنامهی ویلنوو تضمین شده است.
از لحاظ عملکرد فیلم در گیشه اما با فیلم پیچیدهای سروکار داریم. قسمت اول «بلید رانر» هیچوقت به یک موفقیت مالی تبدیل نشد و در واقع در جایگاه بیست و هفتم پرفروشترین فیلمهای سال ۱۹۸۲ قرار گرفت. البته که فیلم از آن زمان تاکنون به یک فیلم کالت تبدیل شده، اما کماکان با یک علمی-تخیلی خاص طرفیم که در عموم مردم نفوذ نکرده و برای همه (مخصوصا سینماروهای خارج از امریکا) نامی نیست که آنها را با کله به سینماها بکشاند. البته که دنیس ویلنوو کارگردان بزرگی است، اما در حد نولان و جیمز کامرون شناخته شده نیست و البته که رایان گاسلینگ بعد از «لا لا لند» (La La Land) قدرت ستارهایش را به همراه میآورد، اما او ستارهی تمامعیاری که فروش یک فیلم را تضمین کند نیست. شاید هم اکران همزمان آن با اکشن عامهپسندتری مثل «گینگزمن: حلقهی طلایی» (Kingsman: The Golden Circle) به ضررش تمام شود. از یک طرف فیلم میتواند در حد علمی-تخیلی اخیر ویلنوو یعنی «ورود» (Arrival) عمل کند و ۲۰۰ میلیون بفروشد و از طرف دیگر شاید نام شناختهشدهتر آن و هایپ فیلم کمکش کند تا به دور و اطراف ۴۰۰ میلیون هم برسد.
۱-جنگ ستارگان: اپیزود هشتم
Star Wars: Episode VIII
مگر میشود یک فیلم جنگ ستارگانی در تقویم اکران یک سال باشد و جایگاه اول موردانتظارترین فیلم سال را تصاحب نکند؟! «جنگ ستارگان» جماعت به چیز خاصی برای افزایش آتش هایپ مردم احتیاج ندارد. حتی دو ساعت و نیم تماشای یک لایتسیبر خاموشِ آویزان از چوب لباسی هم میتواند فیلم را به پادشاه باکس آفیس تبدیل کند! اما میدانید چه چیزی حتی منی که طرفدار دوآتیشهی این مجموعه نیست را برای اپیزود هشتم هیجانزده کرده است؟ رایان جانسون. نویسنده و کارگردان «لوپر» (Looper) و «آجر» (Brick) کسی است که با این دوتا فیلم اورجینال شناخته میشود و «اورجینال» دقیقا همان چیزی است که فرانچایز «جنگ ستارگان» در حال حاضر بیشتر از هرچیزی به آن نیاز دارد. جی.جی. آبراهامز با «نیرو برمیخیزد» کاراکترهای پتانسیلداری را در قالب رِی، فین، پو و کایلو رن معرفی کرد که آمادهی ماجراجوییهای هیجانانگیز آینده هستند. «نیرو برمیخیزد» خیلی بیش از اندازه روی کلیشههای قدیمی و اتفاقات آشنای «جنگ ستارگان» تمرکز کرده بود و همین جلوی تکمیل خوشحالی طرفدارانی که برای دیدن یک دنبالهی تمامعیار آمده بودند را گرفت. اما حالا که گرت ادواردز با «روگ وان» ما را از زاویهی دیگری به درون کهکشان خیلی خیلی دور برده است، انتظار میرود که رایان جانسون هم چنین کاری را با خط داستانی اصلی مجموعه انجام دهد.
اپیزود هشتم «جنگ ستارگان» شاید از نظر امتیاز منتقدان به بهترین فیلم این فهرست تبدیل نشود، اما خب، از لحاظ عملکرد باکس آفیس یک کشت و کشتار یکطرفه راه خواهد انداخت! وقتی «روگ وان» به عنوان یک اسپینآف تبدیل به پرفروشترین فیلم سال ۲۰۱۶ شده، دیگر خودتان تصور کنید که فیلمی از مجموعهی اصلی چه غوغایی که به پا نخواهد کرد! اما همزمان هرکسی که انتظار دارد اپیزود هشتم رکورد ۲ میلیارد دلاری «نیرو برمیخیزد» را بزند، ناامید خواهد شد. در رابطه با «نیرو برمیخیزد» که با فاصلهی ۱۰ سال با قسمت قبلی مجموعه و ۳۵ سال بعد از اولین دیدارمان با شخصیتهای سهگانهی اصلی عرضه شد، با یک پدیدهی کمسابقه طرف بودیم. اپیزود هشتم اما با توجه به استقبال گرم از «نیرو برمیخیزد»، فرصت دیدن لوک اسکایواکر در کنار شخصیتهای اصلی و آخرین دیدارمان با کری فیشر به عنوان پرنسس لیا، فقط بهتر از «روگ وان» خواهد فروخت، نه بیشتر. بالاخره وقتی هر سال یک «جنگ ستارگان» عرضه میکنید، باید انتظار داشت که اکران این فیلمها سال به سال به اتفاقهای عادیتری تبدیل شوند.