در تحقیقی که اخیرا توسط تیمی از دانشگاه هاروارد انجام شده، تاثیر قوی و مفید صحبت با طنز و کنایه (Sarcasm) در محیط کار به افزایش خلاقیت کارمندان ثابت شد.
معمولا همه آدمهای شوخطبع را دوست دارند. نگاه متفاوت این افراد به اتفاقها و چیزهایی که در اطرافشان جریان دارد، با رگههایی از طنز و نکتههای خندهداری همراه است. وقتی یک جمع تا حدی خشک و جدی باشد، حرف زدن با طنز و کنایه میتواند به اصطلاح، یخ محیط را بشکند.
حد نگه داشتن در شوخی هم مهارتی هست که باید در کنار شوخطبعی داشه باشیم. وقتی در محل کار که استرس و فشار وجود دارد، یکی از کارمندان با هوشمندی نکتههای جالبی را در قالب طنز و کنایه مطرح میکند، حس خوبی جریان پیدا میکند. البته تمام اینها با توجه به روابط بین افراد و میزان شوخیپذیری محیطی که در آن هستند بستگی دارد. مطلبی که بین یک گروه طنز بیاشکال تلقی میشود، شاید از نظر یک شخص یا گروه دیگر توهین و بیادبی محسوب شود.
وقتی یک جمع تا حدی خشک و جدی باشد، حرف زدن با طنز و کنایه میتواند به اصطلاح، یخ محیط را بشکند.
اما آنچه که در اینجا مد نظر ماست، جنبهی شوخطبعی در اتمسفر محل کار است. بر خلاف تصور اکثر مدیران، ثابت شده کارمندانی که قوهی شوخیطبعی و طنز بالاتری دارند، افراد خلاقتری در مقایسه با بقیه هستند و بهتر از پس کارها بر میآیند.
یک تیم از دانشگاه هاروارد کلمبیا تحقیقی در این رابطه انجام دادند و در آن تاثیر شوخطبعی را در کارکرد افراد سنجیدند.
در این آزمایش افراد داوطلب به سه گروه تقسیم شدند. سه محیط با زمینهی گفتوگوی متفاوت (صادقانه، طنز و خنثا) در نظر گرفته شد و هر گروه در یکی از بحثها درگیر شدند. سپس تمام افراد تحت یک تست خلاقیت قرار گرفتند. نتیجه نشان داد که بستر طنز درست مانند یک ورزش ذهنی عمل کرده و باعث شده بود که خلاقیت افراد، در مقایسه با کسانی که در یک جمع کنترلشده قرار داشتند، بیشتر شود. شوخی و کنایه درست مانند یک کاتالیزور عمل کرده بود.
یک تیم از دانشگاه هاروارد کلمبیا تحقیقی در این رابطه انجام دادند و در آن تاثیر شوخطبعی را در کارکرد افراد سنجیدند.
وقتی یک مساله به صورت طنز و کنایه بیان میشود، در واقع یک فاصلهی روانشناختی (یک جور تضاد یا Gap) بین گوینده و شنوندهی مطلب شکل میگیرد. این فاصله باید با تفسیر درستی از سوی شنونده همراه باشد تا از آن نقل قول، سو برداشت نشود. مطلبی که در قالب طنز و کنایه مطرح میشود، یک ادبیات ظاهری دارد و یک معنای عمقی. برای فهمیدن دست مطلب، باید ذهن را به کار انداخت و جوانب و حواشی را در نظر گرفت (مثلا اینکه آن مطلب به چه موضوعی ارجاع دارد یا از چه شباهتهایی به نفع قشنگتر کردن موضوع استفاده میکند). تمام اینها خلاقیت و قدرت درک موضوعات انتزاع را در انسان افزایش میدهد.
شوخی و طنز باید بین افرادی صورت بگیرد که از یک حداقل اعتمادی نسبت به هم برخوردار هستند.
نکتهی طنزآمیز را نمیتوان و نباید هر جایی مطرح کرد. افرادی که در دامنهی دورتری از اعتماد و صمیمیت با گوینده قرار دارند، احتمالا اشتباه برداشت میکنند و احساس ناخوشایندی پیدا میکنند.
درست است که شوخطبعی برای ایجاد یک ارتباط موثر، مفید است ولی مکان، مخاطب و شدت آن باید تحت کنترل باشد.
منبع: Inc.com