سفری با قایق هاکلبری فین و کشف دنیای جذاب و خواندنی مارک تواین

سفری با قایق هاکلبری فین و کشف دنیای جذاب و خواندنی مارک تواین

مارک تواین، نویسنده‌ی آمریکایی مشهور قرن نوزدهم است که خالق «هاکلبری فین»، «تام سایر» و سایر کتاب‌های جذاب و خواندنی است و البته حتی اسمش را هم خودش خلق کرده است! ادامه‌ی این مطلب را بخوانید تا با این نویسنده بیشتر آشنا شوید.

بیوگرافی مارک تواین

ساموئل لانگورن کلمنز با نام مستعار مارک تواین، متولد ۳۰ نوامبر ۱۸۳۵ در فلوریدای آمریکا است. در واقع ساموئل کلمنز این اسم را سال ۱۸۶۲ روی خود گذاشت. ریشه‌ی دقیق نام مستعارش ناشناخته است، اما او سال‌ها با قایق‌های رودخانه‌ای کار می‌کرد و جالب است بدانید که «مارک تواین» یک اصطلاح دریایی است؛ کشتی‌بانان اغلب برای اینکه عمق آب رودخانه را به کشتی‌ها اطلاع بدهند، علائمی ‌با شماره در ساحل نصب می‌کردند و به کشتی‌ها خبر می‌دادند که برای مثال از طرف «مارک تری» یعنی علامت سوم و یا «مارک تواِین» یعنی علامت دوم حرکت کنند. در ایران اسم مارک توآین خوانده می‌شود، به همین علت دریابندری که بخش زیادی از آثار مارک تواین را ترجمه کرده است، اصرار دارد این اسم را مارک توین بنویسد یا تواِین خوانده شود که تلفظ صحیح این اسم است.

مارک تواین طنزپرداز، روزنامه‌نگار، مدرس و رمان‌نویس آمریکایی، به دلیل روایت‌های سفرش شهرت جهانی پیدا کرد. او ششمین فرزند جان مارشال و جین لمپتون کلمنز است و ۱۰ سال اول زندگی‌اش از نظر سلامت جسمی نسبتا ضعیف بود.

پدرش جان مارشال کلمنز یک وکیل فارغ‌التحصیل از ویرجینا بود. مارک تواین شوخ‌طبعی‌اش را از مادرش به ارث برده بود، چرا که طبق همه‌ی گزارش‌ها، پدرش فردی جدی بود و به‌ندرت احساسات خود را بروز می‌داد. در چهار سالگی، خانواده‌اش به میسوری که یک شهر کوچک در کنار میسی‌سی‌پی است، نقل مکان کردند. سال ۱۸۳۹ خانواده‌‌اش برای جست‌وجوی فرصت‌های شغلی بیشتر به بندر هانیبال می‌سی‌سی‌پی رفتند. مارک تواین تقریبا دو دهه کارگری دوره‌گرد بود و مشاغل زیادی را امتحان می‌کرد و سال ۱۸۴۸ شاگرد چاپگر پیک میسوری شد. مارک بعد از مرگ پدرش در سال ۱۸۴۷ به کار در یک چاپ‌خانه مشغول شد و سه سال بعد در سن ۱۵ سالگی، به‌عنوان چاپ‌گر و نویسنده و ویراستار موقت در روزنامه‌ی هانیبال وسترن یونیون که متعلق به برادرش اوریون بود، استخدام شد. پس از آن با برادرش اورین، به کار در کشتی مشغول شد . او از سال ۱۸۵۳  مسافرت به نقاط مختلف آمریکا را شروع کرد.

مارک تواین سال ۱۸۷۰ با اولیویا لنگدون که دختری از خانواده‌های اشرافی و ثروتمند آمریکا بود، ازدواج کرد. تواین به طور کلی یکی از بزرگترین نویسندگان آمریکایی در تمام دوران‌ها شناخته می‌شود و امروزه بیشتر از او به‌عنوان نویسنده‌‌ی کتاب ماجراهای تام سایر (۱۸۷۶) و ماجراهای هاکلبری فین (۱۸۸۵) یاد می‌شود.

محتوای کتاب‌‌های مارک تواین

مارک تواین نویسنده‌ی توانا و طنازی است که با قلمی‌ جادویی و آموزنده، جهانی را هم به لبخند وامی‌دارد و هم به تفکر و تأمل فرو می‌برد.

زمانی ‌که مارک تواین در چاپ‌خانه کار می‌کرد، به نوشتن مقالات و داستان‌های کوتاه و آثار فکاهی پرداخت و توجه جمع زیادی از خوانندگان علاقه‌مند را به خودش جلب کرد. او برای تکمیل مشاهدات اجتماعی و مطالعات ادبی‌اش، دست به یک سلسله مسافرت‌های خارج از کشور زد. او سفری به اروپا، هندوستان، استرالیا، مصر و فلسطین داشت و این مسافرت‌های جالب و آموزنده، شالوده‌ی قسمت مهمی ‌از آثار جاودان او شد. از آثار معروف مارک تواین می‌توان به کتاب‌های «ساده‌دلان در سفر»، «عصر طلایی» و «تام سایر» اشاره کرد.

دیدگاه فکری و مرگ مارک تواین

داستان‌های شیرین و مطالب لطیف مارک تواین، او را از یک نویسنده‌ی ملی به یک نویسنده‌ی بزرگ و معروف جهانی تبدیل کرد. مارک تواین در سال‌های آخر عمرش از دانشگاه آکسفورد در رشته‌ی ادبیات انگلیسی، دکتری گرفت.

او علاقه‌ی عجیبی به تحقیقات علمی و انواع اختراع داشت. جالب است بدانید مارک تواین سه اختراع به نام خودش ثبت کرده است و به ابداع‌های دیگران کمک‌های مالی می‌کرد. این علاقه به دستاوردهای جدید در بسیاری از کتاب‌های او دیده می‌شود.

مارک سال ۱۹۰۹ بر اثر مرگ دختر عزیزش که همیشه همراهش بود، بستری شد و وضع جسمانی‌اش رو به وخامت رفت و در نهایت یک سال بعد وقتی ۷۵ ساله بود، بر اثر حمله‌ی قلبی درگذشت و در نیویورک به خاک سپرده شد. خانه‌ی مارک تواین در هارتفورد اکنون یکی از جاذبه‌های محبوب مردم است و به‌عنوان یک بنای تاریخی ملی شناخته می‌شود.

کتاب‌های مارک تواین

آثاری که بیش از همه موجب معروف شدن و کسب افتخار و جایزه برای مارک تواین شده‌اند به شرح زیر هستند؛

  • شاهزاده و گدا که اولین اثر داستانی تواین است
  • زندگی بر روی می‌سی‌سی‌پی که درباره‌ی زندگی مهاجرین زحمت‌‌کش بحث می‌کند
  • سرگذشت ژاندارک که در آن احساسات مذهبی و عوالم باطنی به سبک شیوایی تشریح شده است
  • یک نفر آمریکایی در دربار آرتور شاه
  • ولگردی در مهمانخانه
  • بشر چیست؟
  • تام سایر
  • ماجراهای هاکلبری فین
  • زندگی من
  • دوقلوهای عجیب

مارک تواین این چنین گفته است: «در صورتیکه کتابی به نام ماجراهای تام سایر را نخوانده باشید، مرا نمی‌شناسید، ولی اشکالی ندارد»

او در طول دوران زندگی خود، هرگز از نوشتن خسته نشد و نزدیک به نیم قرن همیشه با قلم و کاغذ و کتاب سر و کار داشت.

در ادامه به تعدادی از آثار مارک تواین نگاهی کرده‌ایم.

۱. ماجراهای هاکلبری فین

ماجراهای هاکلبری فین برای اولین بار، سال ۱۸۸۴ به چاپ رسید. داستان هاکلبری فین داستان تلاش دو شخصیت را برای رهایی، روایت می‌کند. هاک آرزو دارد از محدودیت‌های جامعه، از نظر جسمی ‌و روحی رهایی پیدا کند، از طرف دیگر جیم از زندگی واقعی بردگی فرار می‌کند. هاکلبری فین را می‌توان ادامه‌ی ماجراهای تام سایر دانست.

مارک تواین در این کتاب از زبان هاک سخن می‌گوید؛ کسی که با وجود سن کمش، یکه و تنها با فردی به ‌نام جیم به‌ رود می‌سی‌سی‌پی‌ فرار می‌کند. هاک در راه با حوادث گوناگونی روبه‌رو می‌شود، سختی‌های بسیاری می‌کشد ولی همواره در واقعیت به‌سر می‌برد و حقیقت را می‌بیند. نمی‌تواند ظلم کسی به کس دیگر را مشاهده کند و تمام تلاش خود را در جهت نجات مظلوم به‌کار می‌برد، حتی اگر این موضوع به خودش لطمه بزند. او گاهی به جدال با خودش می‌پردازد که کدام راه را انتخاب کند؛ راستی و درستی یا دروغ و ظلم را.

در بخشی از کتاب ماجراهای هاکلبری فین می‌خوانیم:

بعد تام به من گفت که بروم و چشم‌های‌ پزشک را ببندم و او را به قایق بیاورم. من هم گفتم که همین کار را می‌کنم و سوار زورق شدم و راه افتادم. جیم می‌بایستی وقتی که پزشک می‌آمد قایم می‌شد. پزشک مرد خوش قلبی به نظر می‌رسید. من به او گفتم که حتما برادرم توی خواب که بوده، دست به تفنگ برده چون یک گلوله به پایش خورده است. کنار رودخانه رسیدیم، دکتر گفت که من همان‌جا بایستم تا برگردد. من به میان یک پشته چوب رفتم و تا صبح خوابیدم. وقتی که بیدار شدم آفتاب بالای سرم آمده بود. من با شتاب به خانه‌ی پزشک رفتم اما گفتند که هنوز برنگشته‌ است.

۲. شاهزاده و گدا

کتاب «شاهزاده و گدا» سال ۱۸۸۱ منتشر شد. این کتاب اثری بسیار جذاب و گیرا است که مارک تواین شوخ و بذله‌گو، هزاران کنایه و استعاره‌ی پرمغز و پر معنی در آن به کار برده است. این کتاب نه‌تنها صحنه‌های تاریکی از تاریخ پنج قرن گذشته‌ی ملت انگلیس را روشن ساخته، بلکه زشتی‌ها و پلیدی‌های اجتماع خود را هم در این آیینه‌ی صاف و روشن به خوانندگان نشان داده است. کتاب شاهزاده و گدا توسط چند نفر به فارسی ترجمه و منتشر شده است. مرحوم «محمد قاضی» هم که یکی از مترجمین برجسته و نامدار است، این کتاب را به فارسی ترجمه کرده است. از این داستان چند فیلم سینمایی ساخته شده ‌است و یکی از معروف‌ترین آن‌ها فیلم «شاهزاده و گدا» است که سال ۱۹۷۷ به کارگردانی «ریچارد فلایشر» ساخته شده‌است.

در قسمتی از کتاب شاهزاده و گدا می‌خوانیم:

سرانجام ادوارد به ساختمان بزرگی رسید که به نظرش آشنا بود. فریاد زد: «آه ! اینجا… پدرم اینجا را برای بچه‌های فقیر ساخته‌است می‌توانم از اینجا کمک بگیرم.» بچه‌های زیادی در جلوی ساختمان بازی می‌کردند. ادوارد یکی از آن‌ها را صدا کرد و گفت: «هوی پسر. برو به معلمت بگو بیاید. به او بگو شاهزاده ادوارد او را احضار کرده است.» پسرک همینکه این حرف را شنید خنده‌اش گرفت و او را مسخره کرد، ادوارد خشمگین شد و او را به باد کتک گرفت.

۳. بیگانه‌ای در دهکده

کتاب «بیگانه‌ای در دهکده» قصه‌ای مرموز، عجیب و کاملا متفاوت دارد. این کتاب ۶ سال پس از مرگ مارک تواین، توسط زندگی‌نامه‌نویس او منتشر شد. تواین در کتاب بیگانه‌ای در دهکده به مسائل مذهبی و خودشناسی می‌پردازد. این کتاب برعکس کتاب «تام سایر» که ماهیت طنز دارد، کتابی کاملا جدی با حوادث خیالی و وقایع جادویی است و مربوط به سفر شیطان به یک دهکده‌ی قرون وسطایی در اتریش است. مردم این دهکده اعتقادات مذهبی‌ شدیدی دارند ولی با این‌ حال پسربچه‌ای با عنوان شیطان با ۳ پسر بچه از همین دهکده دوست می‌شود و به واسطه‌ی بچه‌ها به مردم شهر نزدیک می‌شود.

در قسمتی از کتاب بیگانه‌ای در دهکده می‌خوانیم:

پیرزن گفت: من پیرم، خیلی هم فقیرم. برای گذران زندگیم کار می‌کنم. چاره‌ای جز اعتراف نداشتم. اگر اعتراف نمی‌کردم، شاید مرا آزاد می‌کردند. اما این امر سبب بدبختی من می‌شد، چون هیچکس فراموش نمی‌کرد که من زمانی در مظان اتهام جادوگری واقع شده‌ام. بنابراین دیگر کار پیدا نمی‌کردم و هر جا می‌رفتم سگ‌هایشان را بجانم می‌انداختند. همین آتش بهتر است، چون زود کار را تمام می‌کند. شما دو نفر با من مهربانی کردید، از شما ممنونم. پیرزن خودش را به آتش نزدیک‌تر کرد و دست‌هایش را دراز کرد که گرم کند. دانه‌های برف آرام و بی‌صدا فرو می‌ریخت و روی موهای خاکستری پیرزن می‌نشست و آن‌را سفید و سفیدتر می‌ساخت. جمعیت داشت انبوه می‌شد. یک تخم‌مرغ پرواز کنان آمد و روی چشم پیرزن خورد و شکست و از صورتش سرازیر شد. از این موضوع خنده‌ای برخاست.

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
2 + 4 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.