تعریف موسیقی پاپ دشوار است. همانطور که از نام این سبک پیداست، می توانیم به این موضوع اشاره کنیم که هر موسیقی ای که عامه مردم به آن گوش میدهند، موسیقی پاپ در نظر گرفته میشود. سبک پاپ به موسیقی Popular و یا محبوب (عامه پسند) گفته میشود. اما ارائه معنایی دقیق برای این سبک کاری دشوار است زیرا در سالهای اخیر این سبک تغییرات بسیار زیادی داشته است.
موسیقی پاپ که در دهه ۵۰ آغاز شد نوعی موسیقی غیرآکادمیک و مردم پسند است و معمولاً در مقابل موسیقی کلاسیک و فولک قرار میگیرد. از دهه شصت تا دهه هشتاد، موسیقی راک پایه و اساس سبک پاپ را تشکیل میدهد و با الهام از بسیاری از المانهای موسیقی الکترونیک به طور کلی تغییر کرد اما طرفداران از شنیدن این موسیقی لذت میبردند.
برای مثال در دهههای گذشته، به سبک گروه The Beatles موسیقی پاپ گفته میشد.
اما در دهه نود پایه موسیقی پاپ به سمت هاوس و R&B/Rap تغییر میکند و امروزه نیز موسیقی پاپ شباهت بسیاری به موسیقی رپ و زیر شاخههای آن یعنی موسیقی ترپ دارد. اخیراً (از سال 2010 به بعد)، پاپ آنقدر مخلوط شده است که نمیتواند یک سوپرژانر دیگر را به عنوان هسته غالب آن شناسایی کرد. آن هسته هر چه که باشد، پاپ همیشه یک نوع سبک تر و قابل دسترس تر و نه خیلی پیچیده بلکه با ملودی های جذاب و دلنشین تر است.
پاپ ساختار آهنگ ساده ای دارد که به راحتی قابل حفظ است و آکوردها یا ملودی ها نیز همینطور هستند. تمرکز قوی بر روی کلیپهای ویدیویی و عملکرد بصری در صنعت پاپ در طول سالها به اصلیترین بخش تبدیل شده است. در موسیقی پاپ ملودی مخصوص کلام خواننده ساخته میشود.
مشخصه موسیقی پاپ، یک عنصر ریتمیک سنگین در زیر است که معمولا توسط دستگاههای تقویت کننده الکترونیک (amplifier) اجرا میشود و ملودی اصلی بر این ریتم غالب است. به طور کلی هدف تولید موسیقی پاپ که به شکل تجاری تهیه میشود، سود مالی است.
همانطور که بیشتر سبک پاپ سعی در فروش دارد. پاپ بیش از هر سوپرژانر دیگری ماهیت تجاری دارد، یا - به عبارت بهتر - پاپ خود را به هر چیزی که بیشترین فروش را دارد تغییر می دهد.
این سبک، عامه پسند و غیر آکادمیک است و برای گروه زیادی از مردم جذاب می باشد در واقع سبکی از دل مردم است که موجب شادی و نشاط می شود. ترانههای پاپ معمولا در ۳ دقیقه اجرا میشوند و در آنها از ملودیهایی استفاده میشود که معمولا بسیار شنیدنی بوده و عده بسیاری را به خود جلب میکنند. فعالیت هنرمندان موسیقی پاپ در سبکهای راک، هیپهاپ، ریتم و بلوز و کانتری باعث شده که این سبک تبدیل به سبکی انعطافپذیر شود.
آهنگ های اجرا شده در این سبک ساده و هارمونی پیچیده ندارند و از نظر زمانی در محدوده خاصی هستند همچنین طولانی و پرتکرار نیستند. از مشهورترین هنرمندان این سبک کریس دی برگ، استینگ، ترنت رنزور، التون جان و دنی الفمن را می توان نام برد. پیانو، انواع گیتار، ساکسیفون، ویولون از جمله سازهای این سبک هستند و برای تقویت و ایجاد عناصر ریتمیک از دستگاه های الکترونیکی استفاده می شود.
همانطور که پیشتر گفتیم کلمه "پاپ" مخفف موسیقی Popular (محبوب) است و اولین بار در دهه پنجاه ابداع شد. کرونرهای آن دهه اولین کسانی بودند که از آنها به عنوان "پاپ" یاد شد. این هنرمندان جذابیت مردمی فوقالعادهای داشتند و ترانه سرایان آنها برای دستیابی به فرمول موفقیت کامل، از متنوعترین ژانرها الهام میگرفتند. این بدان معنی است که در ابتدا پاپ به عنوان یک سبک جداگانه در نظر گرفته نمی شد، بلکه مجموعه ای از موسیقی از ژانرهای مختلف که محبوب ترین هستند.
این موضوع البته یک دیدگاه است. اما اگرچه پاپ ممکن است به عنوان یک گروه مبهم باشد، به خصوص در ابتدا، زیرژانرهای مختلف بعدی آن اغلب به خوبی تعریف می شوند. بنابراین پاپ به حق به خودی خود یک سوپرژانر است. گاهی اوقات پاپ به عنوان یک اصطلاح برای تمام موسیقی های محبوب استفاده می شود، اما این بسیار گیج کننده است و در نقشه سبک شناسی موسیقی استفاده نمی شود.
قدرت موسیقی پاپ در انکار یک سبک یا جایگاه است: پاپ سعی نمی کند خرده فرهنگ جدیدی به ارمغان بیاورد یا پیامی را منتقل کند. می خواهد همه و همه را شامل شود و فقط از آن لذت ببرد.
پاپ می خواهد قابل دسترس باشد: بدون مانع، بدون آستانه، بدون شرم. بسوی هر چیزی می رود. اما پاپ نباید به عنوان یک اصطلاح تحقیرآمیز دیده شود: هر شخصی حداقل یک آهنگ پاپ را دوست دارد، چه بریت پاپ، سینث پاپ، دیسکو پاپ یا هر چیز دیگری.
پس از همه، پاپ با نوآوری یا کیفیت سازگار نیست. اما دقیقاً چه چیزی موسیقی پاپ را تعریف می کند؟ پاپ هر چیزی است که بیشترین جذابیت را از مردم می گیرد، وجه مشترک بین سلیقه های مختلف موسیقی و انعطاف پذیرترین و قابل اجراترین سبک ها. هرگز در یک جنبه یا جنبه دیگر خیلی افراطی، با این حال هرگز خیلی پیش پا افتاده یا خسته کننده نیست. پاپ به دنبال جلب سریع توجه و نگه داشتن آن است، اما هرگز به شیوه ای توهین آمیز یا آزاردهنده.
در ایالات متحده، زمان آغاز به کار دولت بوش در سال 2000 و ممنوعیت در مورد مهمانی های Dance/EDM به طور کلی باعث شدت گرفتن در ترکیب سبک Dance، به ویژه هاوس، با ژانرهای دیگر مانند رپ، نو R&B و موسیقی پاپ شده است. نمونههای الکترونیکی و استفاده از آوازهای روحانگیز شروع به ظاهر شدن در رکوردهای EDM میکنند که در غیر این صورت نادیده گرفته میشوند. هنرمندان آمریکایی EDM برای بقای مالی مجبور به عبور از پاپ شدند و این به تنوع، پیچیدگی و التقاط بیشتر در موسیقی معاصر (پاپ) منجر شده است.
پس از تحلیف اوباما، EDM خالص در ایالات متحده رخنه کرد، چیزی که از زمان تولدش در شیکاگو و دیترویت رخ نداده است. با این حال، در آن زمان، پاپ، دنس، رپ، آر اند بی، و راک از قبل به قدری نزول کرده بودند (تا قبل از ظهور سرویسهای پخش موسیقی و رشد چندرسانهای) که حتی ممکن است منطقی باشد که پاپ را به عنوان یک سوپر سبک مجزا کنار در نظر بگیریم. درست مانند ابتدا سبک پاپ را صرفاً مجموعهای از محبوبترین و تجاریترین موسیقی میدانیم.
در کل سبکی که به عنوان شبکه ای از ترانه سرایان سفیدپوست شروع شد که آهنگ های از پیش ساخته ای را برای خواننده ها و گروه ها تولید می کردند (کوچه تین پان)، به یک جنگ صلیبی فردی (خواننده/ترانه سرا) و در نهایت منادی برای ادغام و رهایی تبدیل شد، و در خارج از ایران به عنوان یک پلت فرم که سیاه پوستان به عنوان هنرمند و نوجوانان به عنوان مخاطب شناخته شد.