عزیز نسین با نام اصلی محمت نسین در ۲۰ دسامبر ۱۹۱۵ در استانبول متولد شد. در واقع عزیز نام پدرش بود که بعدها بهعنوان نام مستعار خودش انتخاب کرد. کودکی او در فقر و سختی سپری شد. بعد از دبیرستان وارد مدرسه نظامی شد ولی زیاد نتوانست این محیط را دوام بیاورد. نویسندگی را از سال ۱۹۴۵ با شعر و مقالهنویسی در مجلات شروع کرد. او در چند روزنامهی ترکیه بهعنوان ستون نویس شروع به فعالیت کرد و با بسته شدن روزنامه به دستفروشی، حسابداری، عکاسی و کتاب فروشی مشغول بود تا از پس مخارج بربیاید.
چند سال بیشتر نکشید که او به یک نویسندهی طنز مشهور و قدرتمند در جهان تبدیل شد. عزیز نسین بیشتر از ۱۲۰ کتاب نوشت. کتابهای عزیز نسین بیشتر به زبان طنز نوشته شدهاند، طنزی که خود او این طور تعریفش میکند: «خلاصه این که طنز نوعی بروز خشم فروخورده است که ریشه در محرومیت و فقر دارد.»
او به واسطهی زبان تند و تیزش چندان باب میل دولتمردان نبود و سالهای زیادی را در زندانهای ترکیه گذراند. بیشتر مجلات از چاپ مطالبش خودداری میکردند و به همین دلیل نوشتههایش را با اسامی مستعار به مجلات میفرستاد و این روند تا لو رفتن شخصیتش پیش میرفت. جانمایهی بیشتر کتابهای عزیز نسین فقر و محرومیتی است که مردم به آن دچارند.
او بنیاد نسین را در سال ۱۹۷۲ در چاتالکا تأسیس کرد. هدف بنیاد نسین این بود که هر ساله سرپرستی چهار کودک فقیر و بیبضاعت را بر عهده بگیرد و هرگونه نیاز کودکان اعم از سرپناه، تحصیل و آموزش را بر عهده بگیرد تا زمانی که فارغالتحصیل شوند و برای خودشان شغلی دست و پا کنند. درآمد تمام کتابهای عزیز نسین صرف این بنیاد شد.
محتوای کتابهای عزیز نسین
کتابهای عزیز نسین در ژانرهای داستان کوتاه، رمان، شعر، جوک، سفرنامه، خاطرات و نمایشنامه است و در تمام این ژانرها خلاقیت و صراحت او به وضوح دیده میشود.
عزیز نسین در تمام کارهای خود به موضوعاتی مانند بیعدالتی و ظلمی که در جامعه تجربه شده پرداخته است. یکی از مهمترین ویژگیهای وی این است که حتی معمولیترین وقایع روزمره هم برای او دستمایه نوشتن یک داستان طنز است. او از تمام پوچیها و نقطههای تاریک جامعه بهعنوان مادهای در کارهای خود استفاده میکرد. در کتابهای عزیز نسین تمام جنبههای عقبافتاده یک اجتماع به طور هجوآمیزی ترسیم شده است و در بیشتر کتابهایش بهعنوان اول شخص و راوی داستان حضور دارد و توانایی خود در طنز را به زیبایی نمایش داده است. یک جایی از کتاب «ما الاغها» نوشته است:
«هیچ دلتان نمیخواهد بدانید چطور شد که آن زبان غنی و وسیع الاغها مرد و بعدش ما الاغها شروع به عرعر کردیم؟ اگر دلتان بخواهد مو به مو خواهم گفت. جان مطلب اینجا است که زبان ما به تته پته افتاده. ضمن واقعه وحشتآوری عقل از سرمان پری. زبانمان به تته پته افتاد و زبان الاغها را یکسر فراموش کردیم. از آن روز به بعد فقط میتوانیم عرعر بکنیم و میکوشیم که تمام احساساتمان را با همین صدای دو هجایی کشیده بفهمانیم. آآآآ… ای ای ای»
در تمام کتابهای عزیز نسین پوششی خندهدار وجود دارد که روی یک پایه تراژدی استوار شده است. او کتابهای خود را با رویکرد واقع گرایانه اجتماعی خلق کرده است؛ در کارهای خود اغراق بیش از حد کرده است و توانسته است موقعیتهای تلخ ولی خندهداری را خلق کند.
از آنجا که عزیز نسین کارهای زیادی تولید میکرد، معمولا آن را به صورت پیشنویس و بدون ویرایش زیاد به چاپخانه میداد. او همچنین مجلهی طنزی به نام Zübük را به تنهایی منتشر کرد.
دیدگاه فکری و مرگ عزیز نسین
نسین کیفرخواست محکمی درباره ظلم و وحشیگری انسان عادی ارائه داد. تیغ تیز قلم عزیز نسین تمام نابرابریهای اقتصادی را از دم میگذراند. به عزیز نسین جوایز زیادی در ترکیه، ایتالیا، بلغارستان و اتحاد جماهیر شوروی سابق اهدا شده است. آثار وی به بیش از سی زبان ترجمه شده است.
او سالهای آخر عمر خود را به مبارزه با جهل و بنیادگرایی اختصاص داد و به این دلیل از جانب افراطگراها غضب شد؛ یک بار در سال ۱۹۹۳ در هتلی در شهر سیواس مورد سوء قصد قرار گرفت و افراطیها تمام هتل را به آتش کشیدند. این حادثه موجب مرگ ۳۷ نفر شد و خود نسین از این جریان جان سالم به در برد. عزیز نسین پس از یک رویداد امضای کتاب در چشمه ازمیر، در تاریخ ۶ ژوئیه ۱۹۹۵ در اثر سکته قلبی درگذشت. پس از مرگ وی، مطابق وصیت نامهاش، پیکرش در مکانی نامعلوم در سرزمین مادریاش به خاک سپرده شد.
کتابهای عزیز نسین در ایران
یکی از ویژگیهای کتابهای عزیز نسین، سادگی و صمیمیت جاری در جملاتش است. او به زبان مردم عامه صحبت میکند و از گفتار مردم کوچه و بازار برای توصیف داستانهایش استفاده میکند. با توجه به نزدیکی فرهنگ و سرنوشت تاریخی ایران و ترکیه، کتابهای عزیز نسین برای مردم ایران بسیار جذاب هستند و به راحتی میتوانند با آن همذات پنداری کنند.
ترجمه و انتشار قسمتی از آثار عزیز نسین به پیش از انقلاب بازمیگردد و بزرگانی چون شاملو، صمد بهرنگی و رضا همراه کتابهای عزیز نسین را به فارسی ترجمه کردند. بعد از سالهای زیادی که کتابهای عزیز نسین ممنوع بودند، با چاپ دوباره آثار این نویسنده، طرفداران زیادی پیدا کرد. در سالهای گذشته کتاب «مگه تو مملکت شما خر نیس»، «محمود و نگار» و «دیوانهای بالای بام» با ترجمه ارسلان فصیحی روانه بازار شد.
کتاب پخمه
کتاب پخمه با ترجمهی رضا همراه یکی از کتابهای عزیز نسین است که یک داستان بلند است. در این کتاب راوی در زندان است و در حال مکالمه با فردی است که همه او را پخمه صدا میزنند و ماجرای زندانی شدنش را میفهمد. پخمه به صورت اتفاقی و طبق گفتهی خودش به خاطر دو تا کتلت وارد این مسیر شده و زندانی شده است. جالب است بدانید که سریال «مرد هزار چهره» اقتباسی از همین داستان است.
بخشی از مکالمهی راوی با پخمه را بخوانیم:
این مردم اخلاق عجیبی دارند. گاهی چنان امر بر خودشان مشتبه میشود که دروغهای خودشان را هم باور میکنند. شیخ قبلی هم دچار این بدبختی شد و تو خیلی باید مواظب باشی که خودت را فراموش نکنی والا با خواری خوار از اینجا بیرونت میکنند و دوباره آواره و سرگردان میشوی، دزدی میکنی و باز تو را میگیرند و توی هلفدونی میندازن.
کتاب دیوانهای بالای بام
کتاب دیوانهای بالای بام ترجمهی ارسلان فصیحی مجموعه داستانهایی از عزیز نسین است که مترجم از بین بهترین داستانهای عزیز نسین انتخاب کرده است و ترجمه کرده است. این کتاب شامل ۲۳ داستان طنز است که اسم کتاب از یکی از همین داستانها گرفته شده است.
تکهای از کتاب دیوانهای بالای بام با ترجمه ارسلان فصیحی را بخوانیم:
تازه آفتابگیر نبودن بهترین ویِژگی خانهمان است. چون اینطوری رنگ پردههامان نمیپرد، رنگ ما هم نمیپرد. خانهمان یک خوبی دیگر هم دارد چون از سطح زمیت پایینتر است، آدمهایی که عادت به دید زدن دارند نمیتوانند از پنجره خانهمان داخلش را دید بزنند. برای دیدن آنچه در طبقه ما میگذرد باید از وسیلهای مثل پریسکوپ زیردریایی استفاده کنند. البته خدا را شکر توی این دو سال در این خانه حالی هم برایمان نمانده که به درد تماشا کردن بخورد.
خرید کتاب دیوانهای بالای بام از میدونی
خرید کتاب دیوانهای بالای بام از فیدیبو
کتاب چاخان
کتاب چاخان مجموعه داستانی دیگر از آثار طنز عزیز نسین است. این کتاب که رضا همراه ترجمه کرده است، به روایت فردی به نام زوبوکزاده میپردازد. عزیز نسین در این کتاب به معضل دروغ در جامعه میپردازد و معتقد است خود ما عامل پرورش این چاخانها هستیم و در نهایت به جان اجتماع میاندازیم. او در توصیف این کتاب عنوان میکند که چاخانها بازیگران صحنه پلیدی و زشتی این اجتماع هستند و خودمان باید حواسمان باشد در دام چاخان و دروغ نیقتیم.
عنوان اولین داستان از کتاب پخمه «سگ میخوابه، دیوار فکر میکنه هنرمندیه» است. در بخشی از این داستان میخوانیم:
خواستم توی سالن بشینم و برات نامه بنویسم ولی نور چراغها به حدی بود که نتوانستم. از صاحب هتل پرسیدم:
چراغهای شما همیشه انقدر کمنور است؟
خیر، بعد از ساعت ده شب برقها به حدی قوی میشود که نور خورشید پهلوی لامپهای ما هیچ است. بعد از اینکه دکانها بسته میشود و مردم میخوابند اونوقت لامپها را نگاه کن. تا نصف شب لامپها سه بار خاموش و روشن میشود… این علامت خاموش شدن برق است. بعد از آن هر کس بیدار بماند باید چراغ نفتی روشن کند.
دوباره از هتل بیرون آمدم. باور کن نور ماه از چراغهای برق بیشتر بود. حالا خودت حساب کن مردم این مناطق چه زندگی فلاکتباری دارند.
کتاب محمود و نگار
کتاب محمود و نگار را میتوان عاشقانهای به زبان طنز محسوب کرد. خود راوی در این کتاب ماجرای عاشقانه خود را با لیلی و مجنون مقایسه میکند و از سختیهای راه عشق میگوید. این اثر هم مانند بیشتر کتابهای عزیز نسین از ناملایمات و شکاف اقتصادی بزرگی حرف میزند که گریبان اجتماع را گرفته است. محمود که عاشقی دلشکسته است نماینده مردمی است که از این ناملایمات گلایه میکند.
در صفحات ابتدایی کتاب محمود و نگار با ترجمهی ارسلان فصیحی میخوانیم:
اسم قصه مونو بذار «محمود و نگار »؛ بذار ملت بخونن و گریه کنن، بخونن و زار بزنن. بلاهایی که سر «لیلی و مجنون»، سر «اصلی و کرم» ، سر «شیرین و فرهاد» اومد، پیش بلاهایی که سر ما اومده اصلش به حساب نمی آد… اصل داستان داستانِ ماست، داستان اونا سیری چنده…