در جهان علم، اینشتین را بهعنوان نابغهای بینظیر میشناسند. از اینشتین پرسیدند: «اگر برای حل مسئله ای پیچیده فقط یک ساعت زمان داشته باشی، چگونه این کار را انجام میدهی؟» اینشتین پاسخ داد: «۵۵ دقیقه را به فهمیدن صورتمسئله اختصاص میدهم و ۵ دقیقه برای یافتن راهحل وقت میگذارم.»
پاسخ اینشتین بهطور واضح اهمیت درک و شناخت مسئله را نشان میدهد. در این مطلب، به شما میگوییم که قبل از ایده پردازی و اجرای تکنیک های حل مسئله، چه چیزهایی را باید درنظر بگیرید.
ایدههای نوآورانه چگونه به ذهن افراد خطور میکنند؟
احتمالا بارها در کافیشاپها از پوشش سادهای که دور لیوان کاغذی قهوه قرار میدهند، استفاده کردهاید. این پوشش یک اختراع کاربردی است و از مواد عایق ساخته شده است. با استفاده از آن میتوانید بدون اینکه دستتان بسوزد، لیوان داغ قهوه را نگه دارید.
مخترع این وسیله «جی سارنسون» است. فکر میکنید این ایده چگونه به ذهن سارنسون رسید؟ یک روز صبح سارنسون در حال بردن دخترش به مدرسه، حین رانندگی قهوه میخورد که بهدلیل داغیِ بیشازحد لیوان نتوانست آن را نگه دارد و قهوه روی لباسش ریخت. به همین دلیل تصمیم گرفت وسیلهای اختراع کند که بتواند با آن لیوان داغ قهوه را نگه دارد.
معمولا باور عمومی بر این است که ایدههای مفید و نوآورانه باید اصیل، جدید و خلاقانه باشند. اما این باور، خودش مانعی بر سر راه خلاقیت است. جی سارنسون قصد نداشت یک محصول خلاقانه بسازد، او فقط میخواست راهی برای حل مشکلش پیدا کند.
«نوآوری به این معنا نیست که چیزی را از دل هیچ خلق کنید.»
به مسائل روزمره بیشتر توجه کنید
مسائل و مشکلات همهجا وجود دارند، اما معمولا کسی به آنها توجه نمیکند. بسیاری از اختراعاتی که امروزه از آنها استفاده میکنیم، برای حل مشکلات عادی روزمره ساخته شدهاند. فرض کنید در یک روز بارانی قصد دارید جایی بروید. از یکسو دوست ندارید چکمههای سنگین بارانی بپوشید و از سوی دیگر دوست ندارید پاهایتان خیس شوند؛ «کاورهای ضدآب مخصوص کفش» به همین منظور ساخته شدهاند. میتوانید آنها را روی کفشتان بپوشید و پس از رسیدن به مقصد آنها را دربیاورید. مثال دیگر، بطریهای آب هستند. بطریهای آب بهدلیل شکلِ استوانهایشان، در کیفهای دستی جا نمیشوند. به همین سادگی بطریهایی به شکل مکعبمستطیل ساخته شدند که ضخامتشان بهاندازهی یک کتاب است (تصویر بالا).
پیشرفت واقعی فقط زمانی اتفاق میافتد که به مشکلات توجه کنید و پس از یافتن آنها، بهدنبال راهحل بروید.
مسائل و مشکلات پیرامون ما انواع مختلفی دارند. برخی از آنها سادهترند و بهراحتی ایدههای نوآورانه را در فرد بیدار میکنند، اما برخی دیگر دشوارتر هستند. قبل از هر اقدامی برای حل یک مسئله، ابتدا باید نوع آن مسئله را تشخیص بدهید. مسئلهها به سه دستهی اصلی تقسیم میشوند که در ادامه با آنها آشنا میشوید.
۱. مسائلی که از قبل برای آنها راهحل مناسب وجود دارد
سطح دشواری: دشوار.
برای برخی از مسائل، در حال حاضر راهحلهای خوبی وجود دارد. بهعنوان مثال، در هوای گرمومرطوب مردم از پنکه، کولر و سیستم تهویهی مطبوع استفاده میکنند. فرض کنید میخواهید راهحل بهتری برای این موضوع پیدا کنید. آیا بهنظر شما اصلا نیازی به این کار هست؟
برای پیداکردن راهحلِ بهتر، باید پیشرفت عظیمی در عرصهی فناوری بهوجود بیاورید. این کار نیازمند صرف هزینه و امکانات زیاد است. هزینه و امکاناتی که میتوانید در راه پیداکردن راهحل برای مسائل مهمتری صرفشان کنید.
۲. مشکلاتی که از دیرباز وجود دارند اما هنوز راهحلی برای آنها پیدا نشده است
سطح دشواری: متوسط.
این نوع مسائل ممکن است بهدلیل بزرگی یا پیچیدگی زیاد، با دشواری همراه باشند. بهعنوان مثال، «فقر» مشکل بسیار بزرگی است و همه این را میدانند. اما تاکنون هیچکس نتوانسته است برای آن راهحلی پیدا کند. زیرا درمورد فقر، هم با مسئلهی پیچیدهای روبهرو هستیم و هم برای رفع آن منابعمان بسیار محدود هستند. بااینحال، این مسائل مانند مسائل نوع اول دشوار نیستند. از آنجا که برایشان راهحلی پیدا نشده است، آزاد هستید که ایدههای خلاقانهای برای رفع آنها پیدا کنید. این مسائل میتوانند منبع الهام شما باشند. ممکن است در حال حاضر به منابع کافی دسترسی نداشته باشید، اما این قضیه نباید شما را دلسرد کند. به راهحل فکر کنید و در زمان و شرایط مناسب آن را اجرا کنید.
۳. مسائلی که برایشان راهحل وجود دارد، اما این راهحلها مناسب نیستند
سطح دشواری: آسان.
برای این نوع مسائل از قبل راهحلهایی وجود دارد، اما برخلاف مسائل نوع اول راهحلهای آن ناقص یا نامناسب هستند. بهعنوان مثال، گوشیهای هوشمند همواره در حال بهترشدن هستند. گوشی هوشمند فناوری جدیدی نیست، اما از همان روزی که این گوشیها اختراع شدهاند تا کنون قابلیتهای بیشماری به آنها اضافه شده است و این روند همچنان ادامه دارد. نوآوری فقط به ایجاد راهحلهای جدید محدود نمیشود، میتوانید به تکمیل و بهبود راهحلهای موجود فکر کنید.
بهترین راه برای پرورش ایدههای نوآورانه این است که ابتدا از مسائل متوسط یا آسان شروع کنید.
مسائل مناسب را پیدا کنید
مسائل و مشکلات زیادی در زندگی وجود دارند. بهدنبال مسائلی بگردید که در حوزهی تخصصتان هستند؛ جایی که بتوانید مهارتها و دانشتان را نشان بدهید. دامنهی مسائل اطرافتان را محدود کنید، در این صورت از اینکه نمیتوانید برخی مشکلات را کنترل کنید ناراحت و پریشان نخواهید شد.
در زندگی روزمره مشکلاتی وجود دارند که مدام تکرار میشوند. یکی از مشکلاتی را که بیشتر از بقیه آزارتان میدهد، درنظر بگیرید. از خودتان بپرسید چرا همیشه این مشکل پیش میآید؟ آیا دلیل یا دلایل خاصی دارد؟ درک عمیق مشکل و یافتن علل ریشهای آن به شما کمک میکند رویکرد آن را راحتتر درک کنید.
حال میتوانید به پیداکردن راهحل فکر کنید.
روش حل مسئله
ابتدا بررسی کنید آیا برای این مشکل، راهحل یا راهحلهایی از قبل وجود دارد؟ اگر پاسخ مثبت است، چرا این راهحلها کارآمد نیستند؟ احتمالا به این دلیل است که به علل ریشهای آن رسیدگی نمیکنند یا اینکه فقط برخی از آن علل را برطرف میکنند. به این فکر کنید که چگونه میتوانید راهحل موجود را بهتر کنید. ارتقا دادن یک راهحل بسیار آسانتر از جایگزین کردن آن با یک راهحل کاملا جدید است.
اگر راهحلی از قبل برای آن وجود ندارد، میتوانید بهدنبال ایدههای جدید باشید. در این حالت، حل مشکل کمی دشوارتر خواهد بود. قبل از آنکه بهطور همزمان به تمام علل ریشهای مشکل بپردازید، هریک از آنها را بهطور جداگانه در نظر بگیرید. این رویکرد میتواند در یافتن راهحل کامل به شما کمک کند.
بهجای فکر کردن به ایدههای جدید، ابتدا مسائل را بیابید
به این فکر نکنید که باید یک ایدهی عالی و جدید پیدا کنید. ابتدا بهدنبال مشکل یا مسئلهی مناسب بگردید. به مشکلاتی که در زندگی با آنها مواجه هستید فکر کنید. با رسیدگی به همین مشکلات روزمره میتوانید تأثیر مثبتی بر جهان و مسائل آن داشته باشید.