نه سحر و جادوست و نه کار گردنبند مهره مار. آدمهای دوستداشتنی و دلنشین، رازهای دیگری دارند؛ رازهایی که اگر چشمتان را روی رفتارهای دیگران ببندید از آنها بیخبر میمانید. دوستداشتنیها آدمهای اطرافشان را خوب میشناسند و میدانند از چه میانبرهایی میتوانند بیشترین تاثیر را روی آنها بگذارند. پس اگر میخواهید شما هم به جمع دوستداشتنیها وارد شوید، دنبال فوت و فن خاصی نگردید. شما باید آرامآرام شخصیتتان را الک کنید و ویژگیهایی که چشم دیگران را خیره میکند در خود نگه دارید. پس هر روز یک قدم به دوستداشتنی شدن نزدیکتر شوید.
مهره مار دست کیست؟
«هوا را از من بگیر، خندهات را نه» شعر مشهور پابلو نرودا، بیان واقعیتی است در زندگی آدمی؛ یک انسان طبیعی، همانطور که به آب، هوا و خوراک محتاج است، حتی گاهی بیشتر از آنها، به چیز دیگری احتیاج دارد: توجه، احترام، محبت، عشق یا… .
همه ما، مرد یا زن، کودک یا سالمند، فقیر یا ثروتمند، پیروز یا شکستخورده، خوشحال یا غمگین، در هر حالی، به این «توجه» محتاجیم و این نیاز را ممکن است هزار جور بیان کنیم؛ یکی به زبان میآورد، یکی در رفتارش پیداست و دیگری فقط در نگاهش. حتی ممکن است چنان خویشتندار باشیم که هیچ کس نفهمد، اما خودمان نمیتوانیم انکارش کنیم.
اغراق نیست اگر بگوییم اغلب دعواهای زن و شوهری یا دلخوریهای دوستانه، ریشه در همین مسئله دارند. میخواهیم به ما توجه شود و وقتی نمیشود یا به اندازه نباشد، دلخور میشویم و این را به صورت واکنشهای پرخاشگرانه بیان میکنیم. میخواهیم دوست داشته شویم و وقتی احساس میکنیم به اندازه کافی دوستمان ندارند، افسرده یا عصبی میشویم. میخواهیم احتراممان را حفظ کنند و وقتی فکر میکنیم به ما توهین شده، اگر زورمان برسد، تلافی میکنیم و دعوا راه میاندازیم و اگر نرسد، در خودمان ریخته و حرص میخوریم و جایی دیگر، سر کس دیگری خالی میکنیم.
همه ما نیاز داریم دوست داشته شویم، محبوب و محترم باشیم، تحسینمان کنند، از خطاهایمان بگذرند و خلاصه، از گل بالاتر به ما نگویند.
اما گاهی یک موضوع را فراموش میکنیم: باید لیاقتش را داشته باشیم. خودخواهی محض است که هرطور دلمان خواست با بقیه رفتار کنیم و بعد توقع داشته باشیم همه قربان صدقهمان بروند. (بگذریم که گاهی چون قدرت داریم و از ما میترسند، این طور رفتار میکنیم، ولی لازم به توضیح نیست که این محبوبیت فریبنده، نه پایدار است و نه ارزشی دارد، چون صادقانه نیست.) این مقاله، درباره بعضی از ابتداییترین اصولی صحبت میکند که میتواند شما را در قلب دیگران جا دهد، اگر لیاقتش را داشته باشید!
میخواهید همسرتان عاشق شما باشد؟ از ایـن راه برویـد
کنار نکشید
اگر به همسرتان وعدهای دادهاید و اگر راهی را با هم شروع کردهاید، حق ندارید خسته شوید و کنار بکشید. یادتان نرود که همسرتان روی حمایت شما حساب کرده و بدترین کاری که میتوانید انجام دهید، این است که حمایت عاطفیتان را از او دریغ کنید. به او بفهمانید که در سختیها و شادیها در کنارش هستید تا علاقهاش به شما صدچندان شود.
مرموز نباشید
کشفناشدنی بودن یکی از دلایلی است که میتواند یک مرد را از شما دلزده کند. درست است که همه آدمها رازهایی درونشان دارند اما اگر بخواهید به همسرتان ثابت کنید که نمیتواند سر از کار شما دربیاورد، کار را خراب کردهاید. فراموش نکنید که پنهان کردن واقعیتهای کوچک و دروغ گفتن در مورد مسائل مالی و ارتباطاتتان هم میتواند رابطه شما را به نقطه بحران برساند.
خودخواه باشید
گمان نکنید با قربانی کردن خودتان میتوانید او را عاشقتر کنید برای بیشتر کردن عشقتان هم که شده کمی خودخواه باشید. به فکر سلامتتان باشید و بهدلیل آنکه فداکارتر جلوه کنید خودتان را نادیده نگیرید. بد نیست اگر بخشی از پولی که در حسابتان هست را فقط برای خودتان خرج کنید. اگر شما خود را قربانی کنید، به مرور به زنی خسته تبدیل میشوید که برای همسرتان هم هیچ زیباییای نمیتواند داشته باشد.
مسئولیتپذیر باشید
حتما در زندگی مشترک شما، مسئولیت بعضی کارها و تصمیمها بر عهده شماست. پس با جدیت روی آنها تمرکز کنید و نگذارید هیچچیز شما را از انجام وظایفتان باز دارد. در جریان این زندگی، ممکن است اشتباهاتی را هم مرتکب شوید اما باز هم باید مسئولیتشان را برعهده بگیرید و هرگز با فریب و دروغ از زیر این بار شانه خالی نکنید.
احترام بگذارید
صمیمیت را با بیاحترامی اشتباه نگیرید. شما باید بتوانید برای همسرتان، عقایدش و تمام افراد و چیزهایی که برای او محترم هستند ارزش قائل شوید. یکی از بدترین کارهایی که میتوانید انجام دهید، این است که وقتی فوتبال میبیند شبکه را عوض کنید. این کار فقط تغییر دادن کانال تلویزیون نیست، بلکه برای همسرتان به معنای بیتفاوت بودن شما نسبت به علائقش است.
کهنه نشوید
شاید قبل از آنکه ازدواج کنید، برایتان عجیب باشد که چطور ۲نفر میتوانند دهها سال در کنار هم زندگی کنند و تکراری نشوند اما واقعیت این است که اگر مراقب نباشید، روزی برای هم تکراری خواهید شد. اگر میخواهید روز به روز بیشتر دوستتان داشته باشد از شیوه پوشیدن لباس گرفته تا شرایط اجتماعی و هر معیار دیگری را موردتوجه قرار دهید. سعی کنید همیشه حرف تازهای برای گفتن داشته باشید و هر روز نو شوید.
ضعفهایش را کمرنگ ببینید
همسرتان هم مثل شما و هر آدم دیگری نقطه ضعفهایی دارد. ممکن است علاقه یا توانایی ادامه تحصیل را نداشته باشد، رانندگیاش بد باشد یا ایرادهایی در ظاهرش وجود داشته باشد. اگر شما او را با همین ویژگیها انتخاب کردهاید، پس دیگر ضعفهایش را به رخش نکشید؛ مردها عاشق زنهایی هستند که ناتوانیهایشان را نادیده میگیرند.
بهترین باشید
مسلما او روزی شما را به دلایلی انتخاب کرده است پس از آنها باخبر شوید. مهربانی، صبوری، حمایتگری یا هر ویژگی دیگری که دلیل اصلی بهوجود آمدن این عشق بوده را بشناسید و سعی کنید این ویژگیها را در خود تقویت کنید.
خود قدیمیتان باشید
اگر گمان میکنید باید طبق خواستههای او زندگی کنید و خود قدیمیتان را فراموش کنید در اشتباهید. آنچه شما را در نظر یک مرد دلنشینتر میکند، داشتن یک هویت مستقل و زندگی در کنار زنی است که همیشه حرف شنیدنیای برای گفتن دارد.
ببخشید
همسرتان اشتباهی کرده و به احساسات شما و زندگی مشترکتان آسیب زده؟ آیا شما گفتهاید که او را میبخشید و باز هم در کنارش میمانید؟ اگر چنین قولی دادهاید به حرفتان وفا کنید و دیگر موضوع را به رخش نکشید. اشتباهات همسرتان را مثل پتک توی سرش نکوبید تا عشقش به شما کم نشود.
میخواهید شمع مجلس شوید؟ از این راه بروید
حرفی برای گفتن داشته باشید
در گروههای دوستی، کسی میدرخشد که حرفهایش تازه و جالب است. اگر میخواهید دیگران توجه بیشتری به شما کنند، باید روی فن بیانتان بیشتر کار کنید. شما باید بتوانید با صدایی لطیفتر صحبت کنید و همیشه ضربالمثلها، داستانها و حتی لطیفههایی را برای پیوند زدن با موضوعات در آستین داشته باشید.
به فکر دیگران باشید
بهترین دوستها کسانی هستند که همیشه و در هر کاری میتوان روی کمکشان حساب کرد. دلیلی ندارد که شما برای دوستتان فرش زیر پایتان را بفروشید اما شاید بتوانید در روزهای سخت زندگیاش، چند ده یا چند صد هزار تومان به او قرض بدهید. دلیلی ندارد از کارهای مهمتان بهخاطر او بگذرید اما میتوانید در وقتهای خالیتان، به او در حل مشکلاتش کمک کنید.
از منابعتان خرج کنید
شاید توان کمک کردن به دوستتان را نداشته باشید اما مسلما در اطراف شما آدمهای دیگری هستند که میتوانند او را راهنمایی کرده یا مشکلش را حل کنند. پس کسانی که میشناسید را به دوستانتان معرفی و راه را برای حل مشکلاتشان آسانتر کنید.
غلطگیر نباشید
شما میتوانید اطلاعاتتان را با دیگران به اشتراک بگذارید اما در عالم دوستی، نباید مثل یک لاک غلطگیر مدام با اطلاعاتتان دیگران را اصلاح کنید. شاید گاهی لازم باشد که اشتباه دوستتان را با آرامش و مهربانی به او گوشزد کنید اما اگر بخواهید کلمهکلمه حرفهایش را اصلاح کنید، دیگر در دلش میلی به دعوت کردن دوباره شما باقی نخواهد ماند.
راستش را بگویید
وقتی صحبت از دروغ به میان میآید، ذهن شما به سمت پنهان کردن بزرگترین حقیقتها کشیده میشود اما در دنیای دوستی، حتی دروغهای کوچک و بیضرر هم میتوانند چهره شما را تخریب کنند. همینکه قیمت جنسی که خریدهاید را بیشتر بگویید یا با گفتن دروغهای کوچک، غیبتتان را در گروه دوستی توجیه کنید میتواند شما را از یک فرد دوستداشتنی به یک انسان دروغگو تبدیل کند.
جملات منفی را حذف کنید
در ذهن همه آدمها، اتفاقات، خاطرات و تصاویر ناخوشایند وجود دارد اما اگر میخواهید دوستداشتنیتر باشید، بهتر است در چند ساعتی که دور دوستانتان جمع شدهاید، این تصاویر را کنار بگذارید. سعی کنید جز خاطرات خوشایند، چیزی را تعریف نکنید و هنگام وارد شدن به جمعهای بزرگ دوستانه، غصههایتان را پشت در بگذارید.
خودتان باشید
دنیای دوستی میدان رقابت نیست؛ پس هرگز در میان دوستانتان خود را بیشتر از آنچه هستید جلوه ندهید. لاف زدنهای مالی و حتی بزرگنمایی در مورد جایگاه اجتماعیتان میتواند چهره شما را در میان دوستان خراب کند. برای دوستداشتنی بودن، باید خودتان باشید؛ با تمام سادگیها و حتی ضعفهایتان.
شنونده خوبی باشید
شاید نتوانید از نظر مالی دوستتان را یاری دهید و شاید آنقدر مشغله داشته باشید که نتوانید زیاد به او سر بزنید اما همینکه برای حرفهایش دو گوش خوب باشید میتواند حس بهتری را نسبت به شما ایجاد کند. پس همیشه برای شنیدن حرفهای دوستتان حاضر باشید و بدون آنکه در موردش قضاوت کنید، تنها گوش کنید.
موقعیت شناس باشید
برای اینکه افراد در کنار شما احساس خوبی داشته باشند و حسابی خوش بگذرانند، باید کمی ریزبینتر باشید. شما باید روحیات دوستانتان را خوب بشناسید و برنامهای متناسب با روحیاتشان را طراحی کنید. دوست شما از فیلم دیدن لذت بیشتری میبرد یا دوست دارد در طبیعت والیبال بازی کند یا جوجه کباب بخورد.
ظاهر را حفظ کنید
خنده به لب بودن و به تن کردن لباسهای رنگی هم در بالا بردن زیبایی شما بیاثر نیستند. در این روزهای پر از مشغله، حتی دیدن یک چهره خندان و یک لباس آراسته و شاد میتواند به افراد آرامش دهد. پس برای دوستانتان ارزش قائل شوید و با ظاهری خسته در مقابلشان حاضر نشوید.
میخواهید عشق رئیس باشید؟ از این راه بروید
چراغ ذهنتان را روشن کنید
دیگر دوره و زمانه کارمندهایی که تنها پیرو حرفهای رئیسشان هستند و از چارچوب وظایفی که در شرحکارشان آمده یک قدم آن طرفتر نمیروند به سر آمده است. مدیران امروز بهدنبال کارمندهایی خلاق هستند که همیشه ایدههای تازه را در ذهن دارند. پس اگر گمان میکنید موضوعی میتواند به پیشبرد کار شما کمک کند، حتما آن را بیان کنید. البته خلاقیت شما تنها در حوزه وظایفتان محدود نمیشود. قطعا دادن ایدههای خلاقانه در حوزههای دیگر هم میتواند علاقه رئیستان را به شما چند برابر کند.
منظم باشید
مرتب بودن میز کارتان، فهرست کردن کارهایی که باید انجام دهید بهترتیب اولویتشان و نگهداری از اسناد و اطلاعاتی که ممکن است هرازگاهی به آنها احتیاج پیدا کنید، میتواند از شما در ذهن رئیستان یک کارمند منظم و دقیق بسازد، پس با شلختگی این فرصت را از دست ندهید. به هم ریختگی و فراموش کردن کارها، چهره شما را به یک فرد بیمسئولیت شبیه میکند که نمیتوان در مورد موضوعات مهم به او اعتماد کرد.
از او کمک بگیرید
قطعا هزار و یک چیز در حوزه کار شما وجود دارد که به آن مسلط نیستید، پس میتوانید در مورد آن موضوعات، از رئیستان کمک بگیرید و به او نشان دهید که به دانشش محتاج هستید. البته قرار نیست از همان ساعت اول کار تا پایان روز از رئیستان سؤال بپرسید. ولی بد نیست گاهی با پرسیدن سؤالهای تخصصی و کلیدی توجه او را بهخودتان جلب کنید.
از مخالفت کردن نترسید
درست است که کارمندهای بله قربانگو خیال رئیسها را راحت میکنند اما از نظر هر مدیری، آنها آدمهای منفعلی هستند که لیاقت ارتقا و صاحبنظر شدن را ندارند. اگر نمیخواهید تا ابد در این جایگاه درجا بزنید، بهتر است با ایدههایی که بهنظرتان نادرست است، مخالفت کنید. البته کسانی که با تمام ایدهها هم مخالفت میکنند زیاد محبوب نیستند؛ پس با ملاحظه و به مودبانهترین شکل ممکن، بگویید که از نظرتان چه راهحلی میتواند موثرتر باشد و اگر نظرتان پذیرفته نشد، حتما خواسته رئیستان را به اجرا دربیاورید.
هوای همکارها را داشته باشید
یک مدیر موفق، از کارمندانش انتظار دارد که خود را عضوی از تیم بدانند و گذشته از تلاش برای پیشرفت خودشان، برای بهترشدن شرایط تیم هم تلاش کنند. آنها دوست دارند کارمندشان به فکر همکارانش باشد و نه تنها از نظر عاطفی بلکه از نظر شغلی و مهارتی هم آنها را یاری کند. شاید سرد بودن رابطه شما با همکاران دیگرتان، باعث سردی رئیستان شده است. پس یک قدم به همکارتان نزدیکتر شوید و تلاش کنید به او در جریان مشکلات کاری، بیشتر کمک کنید.
نگویید نمیتوانم
رئیسها عاشق کارمندان آچار فرانسه هستند، یعنی کارمندانی که به هیچ کاری نه نمیگویند و از پس هرچیزی برمیآیند. اگر واقعا کاری را بلد نیستید، به دروغ خودتان را متخصص جلوه ندهید اما اگر میتوانید آن را یاد بگیرید و از پس انجامش بربیایید، این موضوع را به رئیستان توضیح دهید و با اشتیاق پیشنهادش را قبول کنید.
درگیر حاشیه نشوید
در محیط کار شما باید هم دیده شوید و هم دیده نشوید. دیده شدن در محیط کار به همان نشان دادن نبوغ و ایدهپردازی مربوط میشود و دیده نشدن معنای بیحاشیه بودن را میدهد. در محیط کار از آدمهای همیشه معترض نباشید یا درگیر حاشیههای کاری هم نشوید.
متخصص شوید
اگر میخواهید در این بازار آشفته کار، توجه رئیستان را جلب کنید باید از عادی بودن فاصله بگیرید. شما میتوانید یکی از زیرشاخههای حوزه کاریتان را انتخاب کنید و با مطالعه و بررسی دقیق آن، به مرور به یک متخصص تبدیل شوید؛ با کارجویان عادی تفاوت و حرف خاصی را برای گفتن داشته باشید.
راستش را بگویید
امروز نمیخواهید سر کار بروید! احتمالا نخستین فکری که به ذهنتان میرسد، مبتلاشدن به یک بیماری خیالی یا به دردسر انداختن یکی از اطرافیانتان است. اگر تاکنون از این راهها استفاده میکردید، بهتر است از همین امروز برای صادقتر بودن با رئیستان تلاش کنید، پس به جای بهانهآوردن حقیقت را با او درمیان بگذارید و بیهوده خودتان را به بیماری نزنید.
به فکر جیبش باشید
کارمندانی که به فکر جیب سازمان هستند همیشه محبوبترند، پس تا میتوانید به ایدههایی فکر کنید که باعث صرفهجویی در هزینهها میشود. بد نیست اگر سازمانتان میخواهد برای انجام کاری که شما از پس آن برمیآیید هزینه اضافهای بپردازد، شما پیشنهاد انجام دادن آن کار را بدهید.