دیفرانسیل، انتگرال، تانژانت و کوتانژانت جزو موضوعاتی است که جوانان قبل از وارد شدن به بازار کار باید بیاموزند (چرا که حتما درآینده به آن نیاز خواهند داشت!!) اما همینطور که آموختن ریاضی و مثلثات مهم و ارزشمند است، یادگیری خوش بینی هم اهمیت زیادی دارد.
اهمیت خوش بینی
درست به همان اندازهای که حل کردن مسئلهای مثل اندازهگیری سرعت اتومبیل در لحظهی مشخصی از زمان مهم است، دانستن اینکه چه چیزی مردم را تشویق میکند تا نهایت سعیشان را در کمک به ما انجام دهند نیز حیاتی است. جالب است که لایبنیتس (Leibniz)، یکی از پایهگذاران حساب دیفرانسیل و انتگرال، فردی است که به اعتقاد به فلسفهی خوشبینی نیز شهرت دارد. او یکی از فلاسفهی خوشبینی بود که اعتقاد داشت «ما در بهترین دنیای ممکن زندگی میکنیم.» خوشبینی مهارتی احساسی است که بهره وری را افزایش میدهد، روحیهی کارمندان را بهبود میبخشد و به آنها کمک میکند تا بر اختلافات غلبه کنند و تأثیر مثبتی بر سوددهی شرکت داشته باشند.
نوشتن دربارهی خوشبینی ممکن است این خطر را داشته باشد که طرفدار رویکرد آرمانگرایی یا «پولیانا» (Pollyanna) شناخته شوید. (پولیانا نام کتابی در ادبیات کودکان نوشتهی الئونور اچ. پورتر است که در سال ۱۹۱۳ به چاپ رسید. پولیانا نام شخصیت اصلی کتاب است که بسیار خوشبین بوده، بعدها این اسم وارد فرهنگ لغات رایج شده و به فردی گفته میشود که خوشبینی افراطی دارد.) با این حال، حقیقت این است که ثابت شده خوشبینی ابزاری قدرتمند است که امتیاز ویژهای در زندگی شخصیتان به حساب میآید و در شغلتان به شما یک مزیت رقابتی میدهد. داشتن دیدگاهی خوشبینانه به زندگی فواید بسیاری دارد.
به عنوان مثال مسئلهی رهبری را تصور کنید. خوشبینی در هیچ موقعیتی به اندازهی هدایت یک سازمان اهمیت ندارد. رهبرانی که کارایی بالایی دارند، تأثیر قابل توجهی بر افرادی که با آنها کار میکنند میگذارند: این رهبران میتوانند افراد را قانع کنند که توانایی دستیابی به عملکردی را دارند که فراتر از تصور دیگران است. آنها برای پیروانشان آیندهای خوشبینانه و قابل دسترس ترسیم میکنند: آنها کارمندانشان را از موقعیتِ «کارها چگونه انجام میشوند» بیرون میآورند و به «مشاهدهی اینکه چگونه میشود کارها را بهتر انجام داد» هدایت میکنند.
در مقالهای به نام «مزیت رهبری» از مؤسسهی دِراکر (Drucker)، وارن بِنیس (Warren Bennis) به ما میگوید خوشبینی یکی از کلیدیترین چیزهایی است که مردم برای رسیدن به نتایج مثبت از رهبرانشان انتظار دارند. بنیس مینویسد: «رهبر نمونهای را میشناسم که به نظر میرسد درجهی بالایی از خوشبینی دارد و این موضوع به ایجاد انرژی و تعهدی که برای رسیدن به نتیجه، لازم است؛ کمک میکند.»
حالا، برعکس این حالت را نیز تصور کنید: تأثیری که افراد بدبین میتوانند بر روی نوآوری و خلاقیت سازمان داشته باشند. برای نوآوری داشتن، باید پذیرای ایدههای جدید باشید، فرصتها را به خوبی ببینید و بپذیرید، تمایل به ریسک کردن داشته باشید و دیگران را هم به ریسک پذیری تشویق کنید، فرآیندها را به چالش بکشید تا به راهحلها یا محصولات جدید برسید یا حتی بتوانید فرایندها را تغییر دهید. به طور خلاصه، باید حسی از ماجراجویی و دیدگاهی از موفقیت داشته باشید. افراد بدبین معمولا چنین رویکردی به تغییر دارند: «ما این را قبلا امتحان کردهایم، فایده ندارد.» یا «من هیچ وقت پرواز نخواهم کرد.» معمولا این افراد را «وکیل مدافع شیطان» مینامیم. چگونه فردی که دیدگاهی بدبینانه دارد میتواند موضع امن مسائل شناخته شده را رها کرده و تغییر را بپذیرد؟
خوشبینی در قسمتهای دیگر هم تأثیر مثبت میگذارد. به عنوان مثال فروش را در نظر بگیرید: مطالعهای جدید نشان میدهد که پرسنل جدید فروش در شرکت بیمهی «Metropolitan Life» که در تست خوشبینی امتیاز بالایی کسب کرده بودند، در دو سال اول شروع کارشان ۳۷ درصد بیشتر از افرادی که بدبینتر بودند بیمه عمر فروختند.
مطالعات به اینجا ختم نمیشود و تحقیقات زیادی انجام شده که نشان میدهد افراد خوشبین روابط سالمتری دارند، از سلامت ذهنی و جسمی بهتری برخوردارند و بیشتر عمر میکنند. دکتر جورج یی. وایلانت (George E Vaillant) استاد روانپزشکیِ دانشکدهی پزشکی هاروارد، در کتاب خود با نام «The Wisdom of the Ego» دربارهی افرادی مینویسد که «هم قابلیت این را دارند که بدون اینکه بشکنند خم شوند و هم بعد از اینکه خم شدند دوباره به جای اول خود برگردند.» وایلانت، به این موضوع در کنار منابع بیرونی دیگری مانند سلامتی و حمایت اجتماعی اشاره میکند. این افراد منابع درونی مهمی دارند که شامل عزت نفس بالا و خوشبینی میشود.
این مکانیزمهای دفاعی در کتاب دیگری از وایلانت به نام «Aging Well» به طور کامل توضیح داده شدهاند. این کتاب خلاصهای از مطالعهای بسیار جالب است که به مدت ۵۰ سال بر روی ۸۰۰ نفر، زن و مرد، فقیر و غنی، از نوجوانی تا دوران پیری انجام شده است. بعد از خواندن این کتاب، به این نتیجه میرسیم که یکی از عوامل طول عمر و داشتن یک پیری موفق، استفادهی مرتب از مکانیزمهای دفاعی یا به قول وایلانت «گرفتن لیموناد از لیموی زندگی» است. وایلانت ۵ مکانیزم دفاعی را معرفی میکند: دیگرخواهی (کارهایی که دیگران نیاز دارند را برای آنها انجام دهیم، نه کارهایی را که خودمان برای آنها میخواهیم)، تصعید (تغییر جهت دادن انرژی به کارهای سازنده مانند خلاقیت، هنر و ورزش)، فرونشاندن (محدود کردن عوامل استرس زا نه سرکوب آنها)، طنز و آیندهنگری. آیندهنگری، برنامه ریزی واقعگرایانه و امیدوارانه برای آینده است. این بدین معنی است که باید بدبینیای که در موقعیتهای بحرانی سراغمان میآید را فراموش کرده و خودمان را با هر چیزی که زندگی برایمان پیش میآورد مطابقت دهیم.
چگونه میتوانیم فرد خوشبین را تشخیص دهیم؟ آلن لوی مکگینیس (Alan Loy McGinnis) نویسندهی کتاب «The Power of Optimism» زندگینامهی بیشتر از ۱۰۰۰ فرد مشهور را مورد مطالعه قرار داد و ۱۲ مشخصه برای افراد خوشبین پیدا کرد. در میان این خصوصیتها «نگاه خوشبینانه به راهحلهای نیمهکاره» وجود دارد. این یعنی وقتی خودمان را از سلطهی کمال گرایی خلاص کنیم و درگیر تجزیه و تحلیلها نباشیم میتوانیم قدمهای کوچکی به سمت موفقیت برداریم.
یکی دیگر از خصوصیات افرادی که ذاتا خوشبین هستند این است: «از تخیلشان برای تمرین موفقیت استفاده میکنند.» به بیان دیگر، آنها ویدئوهای ذهنی مثبتی از نتایجی که میخواهند به دست بیاورند؛ نمایش میدهند. خیلی از ورزشکاران نیز این کار را انجام میدهند. به عنوان مثال، مایکل جوردن، یک بار گفت که هیچ وقت بدون اینکه قبل از شروع بازی، آن را در ذهن خود تصویرسازی کند؛ وارد زمین نمیشود. یکی دیگر از خصوصیات افراد خوشبین این است که معتقد هستند قابلیت بالایی برای رشد دارند و هنوز بهترین فردیتشان شکوفا نشده است.
دکتر مارتین ای. سلیگمن (Dr Martin E Seligman)، محققی که بیشتر از بقیه دربارهی مشخصههای خوشبینی مطالعه کرده و رئیس انجمن روانشناسی آمریکا و استاد روانشناسی در دانشگاه پنسیلوانیا نیز هست، سالها افراد خوشبین را مورد مطالعه قرار داد و به این نتیجه رسید که سه خصیصه در آنها مشترک است: آنها مشکلات زندگی را موقتی، جزئی و بیرونی میدانند و خود را در به وجود آمدن آنها مقصر نمیبینند. این دیدگاه درست برخلاف دیدگاه افراد بدبین است که مشکلات را دائمی و غیرقابل تغییر میدانند و خودشان را به خاطر آنها سرزنش میکنند. در مقابل مشکلات، چالشها یا مشاغل سخت، افراد بدبین معمولا رفتاری بدتر از چیزی که پیشبینی شده از خود بروز میدهند و احتمال اینکه تسلیم شوند زیاد است، در حالی که خوشبینها با پشتکار بیشتری به حل مشکل ادامه میدهند.
بنابراین، خوشبینی یکی از مهمترین عناصر موفقیت است و خصوصا در مواقع بحرانی، تغییر و آشفتگی از اهمیت بیشتری برخوردار است. افرادی که دیگاه خوش بینانهای دارند، در هنگام بروز مشکلات پشتکار به خرج میدهند و به این راحتی ناامید نمیشوند و دست از تلاش برنمیدارند.
پس، خوشبینی از کجا میآید؟ آیا این خصوصیتی است که ما با آن متولد میشویم یا آن را یاد میگیریم؟ خوشبینی در بعضی از افراد ذاتی است اما خبر خوب این است که آنهایی که این خصیصه را در نهاد خود ندارند میتواند با تمرین به آن دست پیدا کنند. در اینجا چند تاکتیک مطرح میکنیم که میتوانند به افرادی که از مشکل بدبینی رنج میبرند کمک کنند تا با دید خوشبینانهتری به دنیا نگاه کنند:
۱. از محیطهای منفی اجتناب کنید
تا جایی که ممکن است سعی کنید در سازمان با افرادی که دید مثبتی دارند ارتباط داشته باشید. گاهی این بدین معنی است که باید با افرادی که در بخشهای دیگر سازمان کار میکنند دوست شوید. از افرادی که دائما در حال غُر زدن و شکایت کردن هستند اجتناب کنید.
۲. به نقاط قوتتان اهمیت بدهید
کلید رسیدن به موفقیت و خوشبختی این است که به جای اینکه سعی کنید نقاط ضعفتان را اصلاح کنید، روی نقاط قوتتان مانور بدهید و بر کاری که آن را خوب انجام میدهید تمرکز کنید.
۳. مراقب سلامتی روحی و احساسی خود باشید
سعی کنید هر روز مطالب الهامبخش بخوانید. این کار ممکن است برای هر فردی متفاوت باشد. شاید خواندن نقلقولهای زیبا برای بعضی از افراد الهامبخش باشد در حالی که برای بعضی دیگر خواندن زندگینامهی افراد موفق الهامبخش است و دیگران با خواندن تمامی نوآوریهایی که در اختیار ما قرار گرفتهاند انرژی میگیرند. برای مورد آخر وبسایت World Future Society را توصیه میکنیم که میتوانید اخبار تمامی اختراعات را در آن بخوانید.
۴. چیزی را که نمیتوانید تغییر دهید، مدیریت کنید یا نادیده بگیرید
وقتی با مشکلاتی که شما را به عقب میبرند مواجه میشوید، چیزهایی که میتوانید تغییر دهید را مشخص کرده و سعی کنید راهحلهایی برای آنها پیدا کنید. در غیر این صورت به توصیهی بنجامین فرانکلین (Benjamin Franklin) عمل کنید: «درست است نمیتوانیم اتفاقاتی را که در اطرافمان میافتند کنترل کنیم، اما میتوانیم اتفاقاتی که درونمان میافتند را تحت کنترل خود درآوریم.»
۵. زاویهی دیدتان را تغییر دهید
این یعنی دیدگاهتان را عمدا عوض کنید و در موقعیتهای منفی به دنبال نکتهای مثبت بگردید. در مصیبتها به دنبال نعمت باشید. اگر به دنبال این هستید که به طور جدی خوشبینی را بیاموزید روش توضیح دادن اتفاقاتی که باعث شدهاند از خوشبینی به بدبینی برسید را تغییر دهید.
۶. زبان و دیدگاهتان را تغییر دهید
دقت کنید که ایجاد تغییر کوچکی در طرز حرف زدنتان چگونه میتواند دیدگاهتان را تغییر دهد. آیا دائما در جواب پیشنهادها میگویید: «بله، اما…»؟ در این مواقع، کلمهی «اما» به صورت خودکار تمامی حرفهایی را که در بخش اول جملهتان گفتهاید خنثی میکند. با تغییری کوچک و گفتن: «بله، و…» میتوانید تغییر مثبتی ایجاد کنید. ایمیلهایی را که اخیرا فرستادهاید چک کنید. درصد کلمات مثبت و منفی را بشمارید. این کار خیلی چیزها را برایتان روشن میکند. به موضع خود در جلسات تجاری دقت کنید. آیا به «وکیل مدافع شیطان» معروف هستید؟ به سرعت ایدههای همه را رد میکنید؟ رد کردن سریع ایدهها باعث میشود که فرآیند خلاقیت متوقف شود. خیلی از ایدههای ارزشمند در ابتدا «مسخره» نامیده میشدند. بدانید در جلسات، حتی در جلساتی که ریاستشان را بر عهده ندارید، همیشه زیر ذرهبین هستید. سعی کنید خوشرو باشید و آخرین نفری باشید که صحبت میکند.
۷. بر بیرون از خودتان تمرکز کنید
بر افراد مهم در زندگیتان، بر فعالیتها و پروژههایی که در شما اشتیاق ایجاد میکنند، تمرکز کنید. به قول برتراند راسل (Bertrand Russell)، سریعترین راه برای اینکه خودمان را بیچاره کنیم این است که فقط بر خودمان تمرکز داشته باشیم. عشق او به ریاضیات بود که به زندگیش معنا میداد.
۸. فرهنگ خوشبینی را رواج دهد
اگر شما در بخش خود مسئول عدهای دیگر هستید، فرهنگ خوشبینی را در بین کارمندان رواج دهید. از دیگران انتظار موفقیت داشته باشید، حتی وقتی نمیتوانند کارهایی که بر عهدهشان گذاشته شده را به خوبی انجام بدهند. آنها را طوری تشویق کنید که بتوانند چالش بعدی را با موفقیت سپری کنند. جملهی ساهای مانند: «میدانم دفعهی بعد کارت را بهتر انجام میدهی»، میتواند تأثیر خیلی مثبتی داشته باشد.
۹. گاهی خودجوش باشید
کارهای ناگهانی و غیرمنتظره انجام دهید. برای یک بار هم که شده تمامی برنامههایتان را کنار بگذارید و با فرزندانتان به پیاده روی یا سینما بروید، یا فقط با آنها بازی کنید. بیرون آمدن از کنج راحتی، به رشد حس خوشبینی در شما کمک میکند. خصوصا اینکه خودجوش بودن معمولا با سپری کردن اوقات خوش همراه است.
۱۰. به فواید سلامتی ناشی از خوشبینی فکر کنید
اگر برای خوشبین بودن نیاز به انگیزه بیشتری دارید، به آماری که ارتباط خوشبینی با سلامت جسمی را نشان میدهند نگاهی بیندازید. همینطور که دکتر سلیگمن توضیح میدهد، شواهدی هستند که نشان میدهند سیستم ایمنی افراد خوشبین قویتر از افراد بدبین عمل میکند.
این مقاله، بدون در نظر گرفتن فواید بدبینی مقالهی متعادلی نخواهد بود. همانطور که سلیگمن توضیح میدهد، افراد بدبین ممکن است نسبت به خطرات و ریسکها واقعبینانهتر و دقیقتر باشند. گاهیاوقات، وقتی خطر عواقب منفی و جدی وجود دارد، بررسی محتاطانه و دور از ریسک کار عاقلانهتری است. اما تأثیرات مثبت خوشبین بودن، مبارزه با افسردگی، کمک به دستیابی به موفقیتهای حرفهای، تحصیلی و ورزشی، و تقویت سلامت جسمی و روحی بر کفهی دیگر ترازو و بدبینی در شغل و حرفه، غلبه میکند. به قول سلیگمن، «خوشبینی انعطافپذیر» یعنی هوشیاری در بررسی منطقی موقعیت و شناسایی جوانبی که باید در آنها بدبین یا خوشبین بود بهترین راهحل است. بیخود نیست که وینستون چرچیل گفته: «فرد بدبین، در هر فرصتی دشواری میبیند، خوشبین در هر دشواری، فرصت میبیند.»