در این مقاله به بررسی نکات و حقایق جالب مجموعه انیمیشنهای Toy Story یکی از بهترین و موفقترین آثار استودیوی پیکسار و همچنین یکی از محبوبترین مجموعههای تاریخ سینما خواهیم پرداخت. با میدونی همراه باشید.
احتمالا همه ما در دوران کودکی وقتی انیمیشن Toy Story را تماشا کردیم انتظار داشتیم اسباببازیهای ما هم واقعی باشند، حتی فکر میکردیم زمانیکه ما حواسمان نیست آنها حرکت میکنند و زندگی خودشان را سپری میکنند؛ حداقل من در آن زمان اینطوری فکر میکردم. مجموعه انیمیشنهای داستان اسباببازی بهقدری محبوب و موفق شد که توانست به قسمتی از فرهنگ عامه تبدیل شود و همچنین باعث شد تا بسیاری از مردم و کودکان رفتار بهتری را با اسباببازیهای خودشان داشته باشند. این اثر بهقدری شگرف بود که میزان حضور اسباببازیها در زبالههای خانگی به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کرده بود.
داستان اسباببازی را میتوانیم نقطه شروع دوران باشکوه پیکسار بدانیم. استودیویی که آنقدر انیمیشن فراموشنشدنی و تأثیرگذار به اهالی سینما هدیه کرده که خواه یا ناخواه روی زندگی ما و طرز فکر ما تاثیرات ریز یا درشتی از خودش بهجای گذاشته است. بااینحال درمیان تعداد زیاد انیمیشنهای ماندگار این استودیو مجموعه Toy Story همیشه جایگاهی قابل احترام داشته و همیشه آن را یکی از بهترین آثار این استودیو برشمردهایم. مجموعهای که نخستین قسمت آن در سال ۱۹۹۵ روی پرده سینماها رفت و تابهامروز چهار قسمت اصلی از آن اکران شده و علاوهبر محبوبیت دیوانهوار، موفقیت مالی عظیمی را برای این استودیو بههمراه داشته است. در این مقاله تصمیم گرفتیم تا نگاهی داشته باشیم به نکات و حقایق جالب انیمیشنهای Toy Story؛ حقایقی که شاید از آنها اطلاعی نداشته باشید.
«توجه: مطالعه این مقاله ممکن است قسمتهایی از روند داستانی مجموعه Toy Story را برای شما اسپویل کند»
۱- شخصیت وودی
مقاله حقایق جالب انیمیشن داستان اسباببازی را با شخصیت اصلی این مجموعه یعنی شخصیت وودی آغاز میکنیم. شخصیت وودی درابتدای راه ساخت این انیمیشن بههیچوجه شخصیتی نبود که ما در این مجموعه او را تماشا کردیم. بهعبارت بهتر قرار بود شخصیت وودی یکی از شخصیتهای شرور داستان بهشمار رود و با شخصیت باز خصومت زیادی داشته باشد. وودی در فیلمنامه ابتدایی نهتنها شخصیتی شرور تلقی میشد که کاملا شخصیتی خودخواه و از خودراضی بود.
شخصیت وودی در آن داستان بهطور مرتب شخصیت باز را از پنجره به حیاط خانه سید پرتاب میکرد تا آنجا مورد اذیت این شخصیت قرار بگیرد. همچنین سگ فنری دوستداشتنی داستان را همیشه مورد توهین قرار میداد و او را نیز بهطور مرتب اذیت میکرد و فنر بدنش را تا جایی که میشد، میکشید و همچنین همیشه دستورهای خودخواهانهای را به او تحمیل میکرد تا این سگ دوستداشتنی مجبور به انجام آنها شود و گرنه مورد اذیت وودی قرار میگرفت. احتمالا شما هم با من موافق هستید که اصلا و ابدا نمیشود شخصیت وودی را با این توضیحات تجسم کرد.
درنهایت تیم سازنده این فیلم و مدیران استودیو پیکسار به این نتیجه رسیدند که هیچکس دوست ندارد که یک انیمیشین مخصوص کودکان را نگاه کند که شخصیت اصلی آن بهایناندازه شرور و خودخواه است؛ نتیجهای که میتوان آن را مهمترین تصمیم در مسیر محبوبیت شگفتانگیز این مجموعه دانست.
پس از اینکه شخصیت وودی از یک شخصیت خودخواه و شرور به یک شخصیت دوستداشتنی و غیرخودخواه تبدیل شد تصمیم مهم دیگری درباره او سر راه سازندگان این انیمیشن قرار گرفت. با تغییر کامل شخصیت وودی ظاهر او نیز به تغییر نیاز داشت. ظاهر او درابتدا بهخاطر شخصیت شرور و خودخواهش شبیه به یک دلقک نسبتا ترسناک بود که پس از تغییر باطنش نمیتوانست ظاهری مناسب برای وودی بهشمار رود.
دلقکهای نسبتا ترسناک را ما همیشه در فیلمهای ترسناک دیدهایم و حضور این شخصیت در یک انیمیشن کودکانه بههیچوجه المان مناسبی تلقی نمیشد. بههمیندلیل پس از کنار گذاشتن شخصیت ابتدایی وودی بهطور کامل، پروسه طراحی ظاهر او از صفر شروع شد تا شخصیت جدیدی را بهعنوان نقش اصلی این داستان خلق کنند. درنهایت و پس از ماهها تلاش و بررسی ایدههای مختلف شخصیت وودی که ما در این مجموعه تماشا کردیم و عاشق او شدیم از دل این ایدهها پدید آمد.
۲- شخصیت باز لایتیر
پس از بررسی شخصیت وودی به دومین شخصیت اصلی این مجموعه یعنی شخصیت باز لایتیر خواهیم پرداخت. شخصیتی که بهقدری محبوب شد که بهتازگی یک انیمیشن بلند تنها درباره او روی پرده سینماها رفته است. شخصیت باز دقیقا مانند شخصیت وودی نسبتبه فیلمنامه ابتدایی قسمت نخست این مجموعه دستخوش تغییرات زیادی شد و مانند وودی درابتدا قرار بود با تفاوت بسیار زیادی نسبتبه نسخه نهایی در داستان این انیمیشن قرار بگیرد. این شخصیت نهتنها قرار بود مورد آزار و اذیت وودی قرار بگیرد که ظاهری بسیار متفاوتتر داشت.
شخصیت باز درابتدا قرار بود همان شخصیت محبوب در انیمیشن Tin Toy یعنی شخصیت تینی باشد که در لینکی که در انتهای توضیحات این شخصیت قرار دادهایم، میتوانید طراحی اولیه او را با تمام جزییات ببینید. انیمیشن کوتاه Tin Toy در سال ۱۹۸۸ برنده جایزه اسکار شد و شخصیت اصلی آن خیلی سریع به محبوبیت زیادی دست پیدا کرد و بههمیندلیل سازندگان Toy Story درابتدا قصد داشتند از همان شخصیت در این انیمیشن نیز استفاده کنند و او را درمقابل وودی قرار دهند.
جان لسستر، کارگردان انیمیشن Toy Story در یک مصاحبه درباره این موضوع توضیحات جالبی داد و گفت:
ما عاشق شخصیت تینی در انیمیشن Tin Toy بودیم و درابتدا فکر میکردیم حضور او در داستان اسباببازی میتواند موفقیتآمیز باشد ولی پس از بررسیهای فراوان به این نتیجه رسیدیم که اشتباه میکردیم. تینی یک اسباببازی قدیمی بهشمار میرود و بههمیندلیل این سؤال را از خودمان پرسیدیم که بچههای نسل جدید با دریافت چه اسباببازیهایی خوشحال و ذوقزده میشوند و چه اسباببازیهایی میتوانند جای اسباببازیهای قدیمیترِ آنها را بگیرند؟ جواب این سؤال شاید درابتدا ساده بهنظر برسد ولی گزینههای بسیار زیادی برای بررسی کردن جلوی ما قرار گرفته بود.
شخصیت تینی درابتدا توسط تصاویر کامپیوتری به یک نسخه پیشرفتهتر از جی آی جو، شخصیت محبوب و اسباببازی مورد علاقه بسیاری از بچهها تبدیل شد. سپس این شخصیت را کنار گذاشتیم و یک فضانورد تخیلی را طراحی کردیم و نامش را لونار لری گذاشتیم و درنهایت با واقعگرایانه کردن آن فضانورد شخصیت باز لایتیر متولد شد. نام باز لایتیر نیز ادای احترامی بهشمار میرود در قبال یک فضانورد آمریکایی به نام باز آلدرین.
همچنین در یک مقطع کوتاه قرار بود شخصیت باز لایتیر یکی از همان سربازهای ساده رنگی در داستانِ این انیمیشن بهشمار رود ولی نقش پررنگی در داستان داشته باشد که این ایده نیز بعدها مانند سایر ایدههای این شخصیت منتقی شد. شما میتوانید کانسپتها و ظاهر اولیه شخصیتهای این انیمیشن را در این لینک تماشا کنید.
یکی دیگر از نکات جالب درباره شخصیت باز لایتیر درباره صداگذار این شخصیت تلقی میشود که درابتدا قرار بود این وظیفه برعهده بیلی کریستال قرار بگیرد ولی این بازیگر بهخاطر اینکه خیلی امیدی به موفق شدن این انیمیشن نداشت، این پیشنهاد را رد کرد. بیلی کریستال سالها بعد گفت که بزرگترین تصمیم اشتباه او در زندگی حرفهایش رد کردن پیشنهاد صداپیشگی شخصیت باز لایتیر بوده است.. بااینحال او پس از رد کردن این پیشنهاد وظیفه صداگذاری شخصیت مایک در انیمیشن کارخانه هیولاها را برعهده گرفت تا در یک مجموعه محبوب دیگر حضور داشته باشد. صداپیشگی نقش باز لایتیر درنهایت به تیم آلن رسید.
۳- شخصیت جسی
درباره دو شخصیت اصلی این مجموعه صحبت کردیم و این بار توضیحات کوتاهی درباره شخصیت جسی خواهیم داد. حضور شخصیت جسی در قسمت دوم مجموعه Toy Story و پس از آن تبدیل شدن او به یکی از شخصیتهای اصلی این مجموعه را باید مدیون نانسی لسستر، همسر کارگردان این انیمیشن یعنی جان لسستر باشیم. او یکی از افرادی بهشمار میرفت که اعتقاد داشت جای یک شخصیت زن در روند داستانی این انیمیشن بهعنوان یکی از شخصیتهای اصلی آن بهشدت خالی است و کاملا هم حق با او بود؛ کماکه بسیاری از طرفداران قسمت نخست این مجموعه همین اعتقاد را داشتند ولی سازندگان این انیمیشن چنین نیازی را در داستان خود نمیدیدند.
بااینحال پس از بررسیهای بسیار و البته پافشاری نانسی لسستر و بسیاری از طرفداران این مجموعه تصمیم بر این شد تا یک شخصیت خانم به شخصیتهای اصلی انیمیشن داستان اسباببازی اضافه شود. جسی درابتدا یک دختر مکزیکی بهشمار میرفت که نام او سنیوریتا کاکتوس بود و شباهت بسیار به کمی به شخصیت نهایی جسی داشت. بههمیندلیل سازندگان فیلم متوجه شدند که این شخصیت نمیتواند تفاهم زیادی با شخصیت وودی داشته باشد و بههمیندلیل و پس از اعمال تغییرات زیاد شخصیت سنیوریتا کاکتوس به شخصیت جسی که ما او را در فیلمهای این مجموعه تماشا کردیم، تبدیل شد.
۴- داستانهای عجیب ساخت و اکران قسمت دوم این مجموعه
داستانهای زیاد و جالبی درباره ساخت و اکران قسمت دوم مجموعه Toy Story وجود دارد. قسمت دوم این مجموعه پس از محبوبیت بسیار زیاد قسمت نخست وظیفه بسیار سنگینی برعهده داشت ولی توانست عملکرد موفقیتآمیزی داشته باشد. احتمالا مهمترین و جالبترین نکته درباره این قسمت به این موضوع مربوط میشود که بهخاطر یک اشتباه کوچک نزدیک بود تمام فایلهای اصلی این انیمیشن از بین بروند. یکی از کارکنان پیکسار که در آن زمان اسمی از او برده نشد بهخاطر یک اشتباه کوچک بیش از ۹۰ درصد از فایلهای آماده شده و نهایی قسمت دوم انیمیشن Toy Story را پاک کرد. این اتفاق دقیقا یک سال قبل از اکران سراسری این انیمیشن رخ داد و در صورتی که این اتفاق بهطور کامل رخ میداد اکران قسمت دوم این مجموعه لغو میشد یا برای مدت زمان زیادی به تعویق میافتاد.
بهخاطر این اشتباه در استودیو پیکسار حدود ۹۰ درصد از فایلها و تصاویر این انیمیشن از بین رفتند و هیچگونه فایل پشتیبانی از آنها در آن استودیو وجود نداشت. بااینحال یکی از سازندگان این انیمیشن چند روز قبل از این اتفاق بهخاطر مشکلات شخصی نمیتوانست در استودیو کار خودش را انجام دهد و بههمیندلیل فایلهای مربوطبه ساخت این انیمیشن را به خانه خود برد و همه آنها را درون کامپیوتر شخصی خود کپی کرد تا بتواند در خانه کار خودش را انجام دهد. همین موضوع فایلهای پاک شده این انیمیشن را نجات داد و مشکلی که برای این شخص بهوجود آمده بود به ناجی این پروژه تبدیل شد.
یکی دیگر از داستانهای جالب درباره قسمت دوم این مجموعه درباره اکران سینمایی آن است که سازندگان آن و مدیران پیکسار بههیچوجه قصد نداشتند قسمت دوم Toy Story مانند سایر قسمتهای آن یک اکران سراسری و سینمایی را تجربه کند. بههمیندلیل درابتدا قرار بود قسمت دوم این مجموعه در قالب یک فیلم ۶۰ دقیقهای روی دیسک و در قالب یک فیلم تلویزیونی برای نمایشگرهای خانگی منتشر شود و خبری از اکران سینمایی برای این قسمت در کار نبود.
بااینحال در زمان مراحل تولید این انیمیشن سازندگان آن و مدیران پیکسار به این نتیجه رسیدند که کیفیت این انیمیشن میتواند برای اکران سینمایی مناسب باشد و از طرفی بودجه صرف شده برای آن بسیار بیشتر از میزان درنظر گرفته شده بود و انتشار آن روی دیسک احتمالا سوددهی لازم را برای آنها به ارمغان نمیآورد. بههمیندلیل در آن زمان با اضافه کردن حدود ۲۰ دقیقه به داستان و تصاویر قسمت دوم انیمیشن داستان اسباببازی این قسمت نیز در قالب یک فیلم سینمایی در سراسر جهان اکران شد و توانست فروشی فوقالعاده معادل با ۵۰۰ میلیون دلار را در آن زمان پشتسر بگذارد تا برای سازندگانش به اثری موفق از لحاظ مالی تبدیل شود.
۵- فروش عروسکهای واقعی این انیمیشن
پس از اکران قسمت نخست مجموعه Toy Story و فروش شگفتانگیز آن درمقابل بودجه صرف شده برای ساختش، استودیو پیکسار انتظار داشت تا از فروش عروسکهای واقعی شخصیتهای داستان این انیمیشن نیز بتواند سود مالی بسیار خوبی را تجربه کند ولی مثل اینکه در آن زمان مدیران این استودیو سخت در اشتباه بودند. مدیران این استودیو قصد داشتند تا در ایدهآلترین حالت ممکن قرارداد بسیار خوبی را با مهمترین و بزرگترین کارخانههای تولید عروسک در کشور آمریکا منعقد کنند و پیشنهاد خودشان را برای کارخانههایی بزرگ و مهم در این صنعت مانند Hasbro و Mattel ارسال کردند.
- حقایق جالب انیمیشن Finding Nemo
- پیکسار چگونه با آثار خود به ما درس زندگی میدهد؟
در کمال شگفتی و برخلاف انتظار مدیران پیکسار هر دو کارخانه بزرگ نام برده شده خیلی سریع پیشنهاد آنها را رد کردند و بههیچوجه قصدی برای تولید عروسکهای این انیمیشن نداشتند. چراکه معتقد بودند ساخت یک خط تولید جداگانه و بسیار بزرگ برای ساخت یک سری عروسک و اسباببازی کاملا جدید برای کسبوکار آنها مفید نخواهد بود و نیروی انسانی و منابع مالی زیادی نیاز خواهد داشت که از عهده آنها خارج خواهد بود. بههمیندلیل تیر نخست مدیران پیکسار برای کسب درآمد از این راه به سنگ برخورد کرد.
بااینحال کارخانه Thinkway Toys که در آن زمان یک کارخانه کوچک در کانادا بهشمار میرفت حق تولید عروسکهای شخصیتهای انیمیشن Toy Story را در اختیار گرفت و تابهامروز تولید کننده اصلی عروسکها و اسباببازیهای ساخته شده از روی شخصیتهای انیمیشنهای پیکسار و دیزنی بهشمار میرود و همین اتفاق این کارخانه را از یک کارخانه کوچک به یکی از بزرگترین و سودآورترین کارخانههای ساخت عروسک و اسباببازی تبدیل کرده است. بهاحتمال بسیار زیادی مسئولان کارخانههای Hasbro و Mattel از تصمیم خود در آن زمان و رد کردن پیشنهاد پیکسار بسیار پشیمان خواهند بود.
۶- ایستراگهای جذاب
امکان ندارد درباره انیمیشنهای پیکسار صحبت کنیم و خبری از صحبت کردن درباره ایستراگهای موجود در آن انیمیشن درمیان نباشد. انیمیشنهای Toy Story نیز مانند تمام انیمیشنهای پیکسار ایستراگهای بسیار زیاد و جذابی را در دل خود جای دادهاند و دراینمیان قسمت سوم این مجموعه مهمترین نقش را در بهتصویر کشیدن این ایستراگها و اشارهها برعهده داشته است.
- حقایق جالب انیمیشن Wall-Eحقایق جالب انیمیشن Inside Outحقایق جالب انیمیشن Up
در قسمت سوم این انیمیشن شاهد حضور شخصیت سید از قسمت نخست این مجموعه هستیم. همان شخصیتی که در همسایگی اسباببازیها زندگی میکرد و اسباببازیها را به بدترین شکل ممکن مورد آزار و اذیت قرار میداد. بااینکه در قسمت سوم این مجموعه بهطور مستقیم به این شخصیت اشارهای نمیشود ولی میتوانیم در یک سکانس او را با همان لباسی که طرح یک جمجمه روی آن نقش بسته بود ببینیم که درحال جمع کردن زبالههای خیابان است. سازندگان این انیمیشن احتمالا به این روش قصد داشتند تا نشان دهند عاقبت افرادی که باطنی شرور دارند عاقبت خوبی نخواهد بود.
از سایر ایستراگهای کوچک و جذاب این انیمیشن میتوانیم به باتریهای شخصیت باز لایتیر اشاره کنیم که توسط برند BNL یا همان Buy n Large تولید شدهاند؛ برندی که متعلق به شرکت بسیار بزرگ حاضر در داستان انیمیشن Wall-E بود. همچنین روی یکی از تختههای چوبی موجود در مهدکودکی که اسباببازیها در آن زندانی شده بودند، میتوانیم کارت پستالی را ببینیم که به شخصیتهای کارل و الی فردریکسن در انیمیشن Up تعلق دارد. همچنین ماشین تحویل پیتزای زرد رنگی که در انیمیشن Toy Story تماشا کردیم در تمام انیمیشنهای این استودیو به جز انیمیشن The Incredibles حضور داشته است؛ برای مثال در انیمیشن Wall-E در یک سکانس کوتاه خودِ والای این ماشین را پیدا کرده و توسط سنسورهایش آن را اسکن میکند. دفعه بعدی که قصد داشتید یکی از انیمیشنهای پیکسار را تماشا کنید میتوانید با دقت بهدنبال این ماشین زردرنگ و حضورش در آن انیمیشن بگردید.
و درنهایت !To infinity...and beyond
نظر شما همراهان عزیز سایت میدونی درباره مجموعه دوستداشتنی Toy Story چیست؟ اگر شما هم نکته جالبی درباره این مجموعه در ذهن دارید که در این مقاله به آن اشارهای نشده است، آن را با ما و سایر مخاطبان سایت میدونی به اشتراک بگذارید.