در این مقاله به بررسی نکات و حقایق جالب مجموعه Shrek، یکی از محبوبترین مجموعههای انیمیشنی تاریخ خواهیم پرداخت. با میدونی همراه باشید.
اگر بخواهیم فهرستی از محبوبترین و بهیادماندنیترین انیمیشنهای تاریخ سینما تهیه کنیم بدون شک سری انیمیشن Shrek جایگاه بالایی در این فهرست خواهد داشت. نهتنها انیمیشنهای این مجموعه که شخصیتهای آن یعنی خود شرک و الاغ بامزه داستان از شخصیتهای محبوب انمیشنی بهشمار میروند. این مجموعه سینمایی با اقتباس از یک کتاب تصویری به نام !Shrek اثر ویلیام استیج ساخته شد و پس از محبوبیت دیوانهوار قسمت اول خود شاهد ساخت قسمتهای بعدی آن هم بودیم. به عقیده بسیاری قسمتهای پایانی این مجموعه کیفیت قسمتهای اول و دوم آن را نداشتند ولی بااینحال بههیچوجه نمیتوانیم از محبوبیت این مجموعه نهتنها در جهان که در کشور خودمان چشمپوشی کنیم.
تا امروز چهار فیلم اصلی و یک اسپینآف با نام Puss in Boots در قالب این مجموعه سینمایی روی پرده سینما رفته است. مجموعهای که در مجموع حدود ۶۷۰ میلیون دلار خرج روی دست سازندگان آن گذاشت ولی فروش ۳.۶ میلیادر دلاری کل مجموعه نشان میدهد که تکتک دلارهای صرف شده پای این مجموعه ارزش این کار را داشتهاند. با گذشت بیش از ۲ دهه از اکران نخستین قسمت این مجموعه هنوز هم محبوبیت آن کم نشده و بههمیندلیل تصمیم گرفتیم تا در این مقاله نگاهی کنیم به نکات و حقایق جالب انیمیشن Shrek؛ حقایقی که شاید از آنها اطلاعی نداشته باشید.
۱- داستان تولد مجموعه
همانطور که در مقدمه مقاله اشاره کردیم مجموعه سینمایی شرک براساس یک کتاب عکس با نام !Shrek اثر ویلیام استیج ساخته شده است. آقا استیج در دهه ۹۰ میلادی برای رسانههای معتبری مانند The New Yorker نقاشی کودکانه میکشید و حضوری هم در King of Cartoons داشت. زمانیکه او داستان شرک را نوشت ۸۳ سال سن داشت و متاسفانه در سال ۲۰۰۳ و در سن ۹۵ سالگی یعنی دو سال پس از اکران فیلم شرک از دنیا رفت. هنوز برای افرادی که این موضوع را نمیدانند باور کردنش کمی سخت بهشمار میرود که خالق شخصیت و داستان شرک یک فرد ۸۳ ساله بوده است.
داستان جالب دیگری که درباره شروع ساخت این مجموعه سینمایی وجود دارد به کودکان جان ویلیامز، تهیهکننده فیلم شرک مربوط میشود. یکی از کودکان او در آن زمان در مهدکودک و دیگری در دبستان مشغول تحصیل بودند و در یکی از روزهای مدرسه با کتاب تصویری شرک مواجه شدند. آنها عاشق آن کتاب بودند و بارها آن را خوانده بودند و بههمیندلیل پدر آنها متوجه این کتاب و علاقه کودکانش به آن شد. ویلیامز این کتاب را نزد جفری کاتزنبرگ، دیگر تهیهکننده فیلم شرک برد و آن را به وی معرفی کرد و هردوی آنها بلافاصله متوجه پتانسیل بسیار زیاد این کتاب شدند. بنابراین اگر مثل من عاشق شرک هستید میتوانید اول از آقای ویلیام استیج برای خلق آن و در قدم بعدی از کودکان آقای جان ویلیامز تشکر کنید که باعث شدند این مجموعه بسیار محبوب متولد شود.
۲- داستانهای مربوطبه صداپیشگان مجموعه شرک
احتمالا اطلاع دارید که جناب استیون اسپیلبرگ در مراحل ساخت فیلمهای شرک بهعنوان یکی از تهیهکنندگان آن حضور داشت ولی اسم او درمیان تهیهکنندگان این مجموعه ثبت نشده است. در سال ۱۹۹۴ و زمانیکه نخستین قدمهای ساخت فیلم شرک برداشته میشد، استیون اسپیلبرگ قصد داشت تا وظیفه صداپیشگی شخصیت شرک و دوست او یعنی الاغ دوستداشتنی این داستان را برعهده بیل مری و استیو مارتین قرار دهد. در آن زمان شخصیتهای این داستان تنها با مداد و در حد طراحیهای ابتدایی خلق شده بودند و درنهایت حضور این دو کمدین مطرح در این فیلم منتفی شد.
پس از عدم حضور بیل مری برای صداپیشگی شخصیت شرک، این وظیفه برعهده کریس فارلی، کمدین جوان آمریکایی قرار گرفت. پس از قبول پیشنهاد سازندگان فیلم Shrek، کریس فارلی در مراحل ساخت این فیلم حاضر شد و حدود ۸۵ تا ۹۰ درصد دیالوگهای مربوطبه شخصیت شرک را ضبط کرد. در آن زمان قرار بود شخصیت شرک بهعنوان یک غول نوجوان بهتصویر درآید که حاضر نیست کار خانواده خود را ادامه دهد و قصد دارد به یک شوالیه شجاع تبدیل شود. متاسفانه کریس فارلی در سال ۱۹۹۷ و در سن ۳۳ سالگی و خیلی زود جان خودش را از دست داد تا شوک بزرگی به مراحل ساخت این فیلم وارد شود. بههمیندلیل سازندگان فیلم تصمیم گرفتند تا روند داستانی این فیلم و مخصوصا شخصیت شرک را از اول بنویسند تا داستان قبلی به احترام کریس فارلی تنها برای او باقی بماند.
شخصیت دیگری که داستان جالبی درباره صداپیشه او وجود دارد کسی نیست بهجز پرنسس فیونا؛ شاهزادهای که بهدست شرک آزاد و دلباخته او میشود. درابتدا قرار بود وظیفه صداگذاری این شخصیت برعهده جنین گرافلو، کمدین آمریکایی قرار بگیرد. پس از مرگ زودهنگام کریس فارلی، جنین گرافلو از شغل خود اخراج شد و حتی خودش هم هنوز دلیل این تصمیم سازندگان را درک نکرده است. گزارشهایی وجود دارد که او بهدلیل لحن کنایهای خود استخدام شد تا میان کنایههای او و آرامش کریس فارلی یک تعادل خوب برقرار شود. بههمیندلیل پس از تغییر در صداپیشه شخصیت شرک، سازندگان فیلم تصمیم گرفتند تا صداپیشه شخصیت پرنسس فیونا رو هم تغییر دهند. البته این گزارشها هیچوقت از سوی سازندگان فیلم Shrek تایید یا رد نشده است.
جا دارد به داستان حضور جان لیسگو در فیلمهای شرک هم اشارهای داشته باشیم؛ بازیگری که در سریال How i Met Your Mother نقش پدر شخصیت بارنی را ایفا میکرد. او در مصاحبههای مختلف به این موضوع اشاره کرده است که همیشه از قانونی پیروی میکرد که خودش آن را وضع کرده بود. جان لیسگو در مصاحبهای درباره این موضوع گفت: «به خودم قول داده بودم هیچوقت نقش شخصیتی کوتاه قامت را ایفا نکنم و وظیفه صداگذاری شخصیتی کوتاهقد را برعهده نگیرم ولی داستان فیلم شرک آنقدر جذاب بود که نتوانستم پیشنهاد حضور در آن را نپذیرم». همانطور که احتمالا میدانید جان لیسگو وظیفه صداپیشگی در نقش لرد فارکواد را در فیلم شرک برعهده داشت.
۳- پیدا کردن بازیگر مناسب برای شخصیت شرک
اما به اصل ماجرا برسیم؛ پیدا کردن صداپیشه مناسب برای شخصیت اصلی داستان یعنی خودِ شرک. پس از مرگ کریس فارلی شرکت Dreamworks بهدنبال بازیگر دیگری میگشت تا وظیفه صداگذاری شخصیت شرک را برعهده بگیرد. البته در آن زمان شخصیت شرک دیگر قرار نبود یک غول نوجوان باشد و داستان شخصیت او بهگونهای که ما درنهایت آن را تماشا کردیم، تبدیل شده بود. مدیران این شرکت در مراحل پیشتولید این فیلم اسامی بزرگی را برای این نقش درنظر داشتند که تمامی این بازیگران برجسته یکییکی پیشنهاد آنها را رد کردند. درمیان بازیگران مدنظر آنها اسامی برجستهای مانند تام کروز، لئوناردو دیکاپریو و حتی متیو پری، بازیگر شخصیت چندلر بینگِ عزیز در سریال Friends هم به چشم میخورد.
تمامی این بازیگران به دلایلی پیشنهاد تهیهکنندگان فیلم شرک را قبول نکردند و درمیان آنها جالبترین داستانِ رد پیشنهاد سازندگان این فیلم به نیکولاس کیج تعلق دارد. پس از اینکه اسامی زیادی توسط مدیران دریمورکس روی میز قرار گرفت و همگی آنها پیشنهاد این استودیو را رد کردند، آقای جفی کاتزنبرگ، نیکولاس کیج را برای این نقش پیشنهاد کرد. نیکولاس کیج با دلیلی خندهدار و شاید مسخره حضور در این فیلم را نپذیرفت؛ او در جواب تهیهکنندگان این فیلم گفته بود: «من اصلا دوست ندارم که یک غول باشم». سالها بعد و پس از محبوبیت دیوانهوار مجموعه شرک در یک مصاحبه از او پرسیده شد که هنوز هم همان نظر را دارد یا خیر که او پاسخ داد: «غول بودن همیشه بد نیست، اگر به عقب برگردیم بدون درنگ این پیشنهاد را خواهم پذیرفت، البته فکر میکنم نهتنها من که تکتک بازیگران با دیدن محبوبیت شرک این پیشنهاد را بدون درنگ خواهند پذیرفت».
سرانجام پس از کشوقوسهای فراوان وظیفه صداگذاری شخصیت شرک برعهده مایک مایرز قرار گرفت؛ بازیگری که برای حضور در آثاری مانند Austin Powers در آن زمان به فردی شناختهشده تبدیل شده بود. درباره حضور او در نقش شرک هم داستان جالبی وجود دارد. مایرز در مصاحبهای در سال ۲۰۱۲ گفت: «شاید باور این موضوع سخت باشد ولی من هیچ ایدهای نداشتم که بهعنوان جایگزین کریس فارلی انتخاب شده بودم. در آن زمان برای نقش شخصیت شرک آزمون دادم و هیچکدام از نزدیکان من جواب این آزمون را به من منتقل نکردند و من هم فکر میکردم که احتمالا انقدر آزمون بدی داشتهام که آنها حتی جوابی هم به من ندادند. بلاخره مدتها بعد زمانیکه یکی از دوستانم ماکتی از شخصیت شرک در خانه من قرار داد، متوجه واقعیت شدم و واقعا خوشحالم که این اتفاق افتاد. بهمعنای واقعی کلمه زندگی من به قبل و بعد از حضورم در مجموعه شرک تقسیم میشود».
یکی از تغییرات مهم شخصیت شرک با حضور مایک مایرز به لهجه این شخصیت مربوط میشود. با تصمیم او و سازندگان فیلم آنها درابتدا تصمیم گرفتند تا صداگذاری شخصیت شرک را با یک لهجه غلیظ کانادایی انجام دهند که این موضوع رفتهرفته جذابیت خودش را از دست داد و آنها را به فکر تغییر انداخت. با پیشنهاد مایرز درنهایت آنها به این نتیجه رسیدند تا لهجه شرک را به یک لهجه بسیار خاص و متمایز اسکاتلندی تغییر دهند. طبق صحبتهای جفری کاتزنبرگ، استودیو Dreamworks با قبول این موضوع و با هزینه کردن حدود ۴ میلیون دلارِ دیگر تصمیم گرفت تا تمام دیالوگهای شخصیت شرک را از اول و با تغییرات مدنظر مایک مایرز انجام دهند.
۴- طراحی الاغ دوستداشتنی مجموعه شرک
مگر میشود فیلمهای شرک را تماشا کنیم و عاشق الاغ داستان نشویم؟ البته علاقه ما ایرانیها به این شخصیت بهخاطر دوبله بسیار خاطرهانگیز این شخصیت احتمالا از تمام دوستدارانش در جهان بیشتر هم باشد، چراکه حتما تمام ما حداقل یک بار انمیشین شرک را با دوبله فارسی تماشا کردهایم و صدای الاغ حاضر در این داستان در ذهن ما نقش بسته است. بااینکه این شخصیت اسم خاصی در فیلمهای شرک ندارد ولی خیلی از دوستداران این مجموعه او را با نام ادی مورفی، صداگذار آن میشناسند. شخصیتی که اگر وجود نداشت به احتمال بسیار زیاد مجموعه شرک تا این اندازه محبوب نمیشد؛ موضوعی که تقریبا تا نزدیکی به وقوع پیوستن هم پیش رفت ولی درنهایت این شخصیت در انیمیشنهای شرک حضور پیدا کرد.
زمانیکه داستان این شخصیت نوشته شد سازندگان فیلم شرک به این فکر افتادند که او را با موجودی دیگر عوض کنند تا صمیمیترین دوست شخصیت شرک یک الاغ نباشد. بااینحال الاغ داستان ما سرانجام در این انیمیشن ماندگار شد و داستانهای ضدونقیضی درباره او به وجود آمد. یکی از مهمترین و شاید درستترین داستانها درباره شخصیت الاغ دوستداشتنی داستان این است که او از روی مجسمهای در پارک بارُن در شهر پالو آلتو در ایالت کالیفرنیا، دقیقا در نزدیکی استودیو دریمورکس طراحی شده است. این ساخته مینیاتوری شاید یک روز چشم یکی از مدیران این استودیو را گرفته و او هم از آن برای طراحی این شخصیت استفاده کرده است. البته این موضوع از سوی تهیهکنندگان فیلمهای شرک تایید نشده است.
یکی از داستانهای باورپذیر درمیان عاشقان فیلمهای شرک به این موضوع مربوط میشود که شاید الاغ حاضر در این داستان از روی الاغی که در انیمیشن پینوکیو حضور داشت، طراحی شده است. بسیاری از شخصیتهای فرعی داستان شرک مانند Gingerbread Man یا Three Blind Mice و از همه مهمتر خودِ پینوکیو همگی داستانی در گذشته خود دارند که همه از آنها آگاه هستند و شاید دوست شرک هم از همین رویه پیروی میکند. در فیلم Shrek The Third سرنخهای دیگری از این موضوع وجود دارد که شاید الاغ داستان شرک همان الاغی باشد که در فیلم پینوکیو محصول سال ۱۹۴۰ وجود داشته است.
بااینکه بسیاری از تئوریهای طرفداران مجموعه شرک درمورد دوستداشتنیترین الاغِ سینما پس از بررسیهای ریزبینانه رد شدند ولی طراحی او از روی الاغ داستان پینوکیو کمی باورپذیرتر و منطقیتر بهنظر میرسد. مخصوصا زمانیکه در فیلم سوم مجموعه شرک متوجه میشویم که او در گذشته مورد زورگویی قرار گرفته است. بهنظر شما این الاغ فراموشنشدنی داستانی منحصربهفرد در گذشته خود دارد یا تنها یک شخصیت طراحی شده برای فیلمهای شرک بهشمار میرود؟
۵- تلاش تحسینبرانگیز سازندگان فیلم
بااینکه مجموعه فیلمهای شرک در قالب انیمیشن ساخته شدهاند ولی بااینحال اصلا و ابدا نمیتوان باوردپذیر بودن برخی از المانهای محیطی و فیزیکی آن را نادیده گرفت؛ موضوعی که نتیجه تلاش تحسینبرانگیز سازندگان آن بهشمار میرود. همانطور که میدانید گِل و لای نقش پررنگی در زندگی شرک دارد و نزدیک محل زندگی او پرشده از گلِ و لای و موادی غلیظ شبیه به آنها. حالا این مواد چرا مهم هستند؟ طبیعی بودن این موادِ شبیهبه گِل و لای باعث میشود تا بیننده بتواند ارتباط بهتری با این انیمیشن برقرار کند و این موضوع برمیگردد به همان تلاش سازندگان فیلم شرک.
برخی از اعضای تیم سازنده فیلم و طراحان گرافیکی آن برای پیدا کردن درک بهتری از حرکت گل و لای روی بدن یک انسان تصمیم گرفتند به یک حمام گِل بروند و با گِل و لای دوش بگیرند تا بهتر متوجه شوند زمانیکه شخصیت شرک این کار را انجام میدهد، این مواد روی بدن او چگونه جابهجا میشوند. داگلاس راجرز، کارگردان هنری فیلم شرک پا را یک قدم فراتر گذشت و با رفتن به نزدیکی یک تالاب سعی داشت تا متوجه شود حرکت کردن درون گل و لای چگونه است. در زمان کسب این اطلاعات او متوجه شد که یک تمساح درحال تعقیب کردن او است و بههمیندلیل خیلی سریع آن محل را ترک کرد. تلاش سازندگان فیلم شرک برای هرچه طبیعیتر بودن المانهای محیطی این فیلم واقعا تحسینبرانگیز تلقی میشود و حتی جان یکی از آنها برای این کار در معرض خطر قرار گرفته بود.
۶- تفاوتهای ابتدایی فیلم شرک و تاثیرات تغییر آنها
فیلم شرک بههیچوجه قرار نبود به شکلی که ما آن را تماشا کردیم، ساخته شود. در موارد قبلی گفتیم که درابتدا خط داستانی مربوطبه شخصیت شرک نسبتبه نسخه نهایی تفاوت داشت ولی مهمترین تفاوت نسخه ابتدایی این فیلم با نسخه اکران شده نه به خطهای داستانی که به ماهیت خود فیلم مربوط میشود. درابتدا قرار بود فیلم شرک در قالب یک فیلم لایو اکشن بههمراه تصاویری کامپیوتری ساخته شود. بهاینصورت که بسیاری از شخصیتهای فیلم ظاهر واقعی بازیگران را نشان میدادند و شخصیت شرک و دو شخصیت دیگر آن قرار بود با کمک تصاویر کامپیوتری طراحی و خلق شوند.
در سال ۱۹۹۶ و پس از نمایش اختصاصی قسمتی از فیلم شرک که با توضیحات بالا تهیه شده بود، مدیران شرکت Dreamworks اصلا و ابدا از آن راضی نبودند و بههمیندلیل پس از بررسیهای بسیار تصمیم گرفتند که این فیلم را بهطور کامل در قالب یک انیمیشن تهیه کنند و تمام ۱۲۸۸ شات این فیلم از اول و توسط تصاویر کامپیوتری ساخته شود. این تصمیم که تصمیم بسیار بزرگ و مهمی بهشمار میرفت نتیجه بسیار مطلوبی نهتنها برای شرکت دریمورکس که روی صنعت انیمیشنسازی از خود بهجای گذاشت.
طبق صحبتهای جفری کاتزنبرگ، نخستین قسمت شرک با فروش خارقالعاده ۴۹۰ میلیون دلاری خود نهتنها این شرکت را از لحاظ اقتصادی نجات داد که توانست وجهه بسیار خوبی برای این شرکت خلق کند. بههمیندلیل دریمورکس پس از موفقیتها و محبوبیت بسیار زیاد قسمت نخست شرک، علاوهبر ساخت قسمتهای بعدی آن توانست انیمیشنهای محبوب دیگری مانند مجموعه Madagascar، مجموعه Kung Fu Panda و مجموعه How to Train Your Dragon را تهیه کند. مجموعههایی که فیلمهای هرکدام از آنها میتوانند بهعنوان آثاری محبوب و فراموشنشدنی در صنعت انیمیشنسازی شناخته شوند. شاید و تنها شاید اکران فیلم شرک بهصورت اولیه و لایو اکشن موفقیتها و محبوبیت امروز این مجموعه را بههمراه نداشت و در نتیجه شاهد ساخته شدن سایر مجموعههای محبوب استودیو Dreamworks هم نبودیم.
نظر شما همراهان عزیز و همیشگی سایت میدونی درباره انیمیشن Shrek چیست؟ اگر شما هم نکته جالبی درباره انیمیشنهای این مجموعه در ذهن دارید که در این مقاله به آن اشارهای نشده است، آن را با ما و سایر مخاطبان سایت میدونی به اشتراک بگذارید.