در این مقاله به بررسی نکات و حقایق جالب فیلم The Revenant یکی از بهترین فیلمهای دهه گذشته سینما خواهیم پرداخت. با میدونی همراه باشید.
شاید شما هم مثل من اولین باری که فیلم The Revenant را تماشا کردید خیلی از آن خوشتان نیامد ولی با تماشای دوباره و دوباره آن متوجه شدید که با چه فیلم خوبی طرف بودید و درباره آن اشتباه میکردید؛ این موضوع حداقل برای من صدق میکند. فیلم از گور برخاسته درباره مردی به نام هیو گلاس جریان دارد. مردی که در سال ۱۸۲۳ مورد حمله یک خرس وحشی قرار گرفت و همراهانش به این دلیل که فکر میکردند او شانسی برای زنده ماندن ندارد، او را به امان خدا رها کردند. بااینحال هیو گلاس تسلیم طبیعت نشد و توانست خودش را به هر زحمتی که بود زنده نگه دارد.
ساخته الخاندرو گونسالس ایناریتو بهقدری زیبا داستان این شخصیت را به تصویر میکشد که استرس داستان آن در هر لحظه از فیلم باعث میشود تا جذابیت آن بههیچوجه از بین نرود و تا انتهای فیلم شما را در خود غرق خواهد کرد. ایفای نقش بینظیر لئوناردو دیکاپریو و تام هاردی یکی دیگر از مهمترین عوامل جذابیت این فیلم قلمداد میشود؛ موضوعی که باعث شد لئوناردو دیکاپریو پس از سالها دستش به جایزه اسکار برسد و تام هاردی نامزد کسب این جایزه شود. فیلم The Revenant در سال ۲۰۱۵ به تهیهکنندگی آرنان میلشان، استیو گولین و الخاندرو ایناریتو با بودجهای ۱۳۵ میلیون دلاری تولید و توسط شرکت فاکس قرن بیستم اکران شد. در این مقاله تصمیم گرفتیم تا نگاهی کنیم به جالبترین نکات و حقایق جالب این فیلم؛ حقایقی که شاید از آنها اطلاعی نداشته باشید.
۱- ساخت فیلم The Revenant با تاخیری چند ساله
همانطور که احتمالا میدانید فیلم The Revenant از روی کتابی با همین نام اثر مایکل پانک اقتباس شده است. کتابی که داستان شخصیت هیو گلاس در سال ۱۸۲۳ میلادی را بهتصویر میکشد. این کتاب در سال ۲۰۰۲ منتشر شد و توانست نقدهای مثبت زیادی را کسب کند. طبق صحبتهای الخاندرو ایناریتو او از همان زمان عاشق این کتاب بود و قصد داشت داستان آن را در قالب یک فیلم به تصویر بکشد ولی در آن زمان استودیوهای فیلمسازی با ایده او مخالف بودند. درنهایت در سال ۲۰۱۲ او توانست بهطور جدی به ساخت این فیلم بپردازد و برای نقش شخصیت اصلی داستان فیلم خود تنها و تنها لئوناردو دیکاپریو را مدنظر داشت.
او در سال ۲۰۱۳ پیشنهاد رسمی خود را به لئوناردو دیکاپریو ارائه کرد تا در این فیلم به نقشآفرینی بپردازد ولی دیکاپریو با رد پیشنهاد ایناریتو تصمیم گرفت در فیلم The Wolf of Wall Steet به کارگردانی مارتین اسکورسیزی حضور پیدا کند. ایفای نقش دیکاپریو در فیلم گرگ والاستریت برای او ۲ نامزدی جایزه اسکار در پی داشت که او نتوانست هیچکدام را به خودش اختصاص دهد. از سوی دیگر الخاندرو ایناریتو در آن زمان بهدلیل در دسترس نبودن دیکاپریو فیلم Birdman، برنده جایزه اسکار بهترین فیلم سال را تهیه کرد. درنهایت لئوناردو دیکاپریو پیشنهاد الخاندرو ایناریتو را برای حضور در فیلم The Revenant پذیرفت. او در آن زمان پیشنهادی برای حضور در فیلم Steve Jobs درکنار کیت وینسلت نیز داشت که آن را رد کرد و تصمیم گرفت نقش شخصیت هیو گلاس در فیلم از گور برخاسته را ایفا کند.
البته باید به این نکته نیز اشاره کنیم که قبل از انتشار کتاب The Revenant داستان شخصیت هیو گلاس باعث ساخت فیلمی تحت عنوان Man in the Wilderness در سال ۱۹۷۱ شده بود. فیلمی که داستان شخصی را نمایش میدهد که در سال ۱۸۲۳ توسط یک خرس مورد حمله قرار گرفت و همراهانش او را به حال خود در طبیعت وحشی رها کردند. در این فیلم ریچارد هریس فقید در نقش شخصیت اصلی فیلم یعنی زکری باس نقشآفرینی میکند.
۲- خرسی که به دیکاپریو صدمه زد
تقریبا تمام روند داستانی فیلم The Revenant در طبیعت جریان دارد و در این فیلم با حیوانهای زیادی روبهرو میشویم. در ابتدای داستان شخصیت هیو گلاس با ایفای نقش لئوناردو دیکاپریو توسط یک خرس وحشی و بزرگ صدمات بسیار شدیدی میبیند. بسیاری از اهالی سینما و طرفداران این فیلم عقیده داشتند تصاویر مربوطبه این خرس واقعی بوده و سازندگان فیلم از یک خرس واقعی استفاده کردهاند و سپس تصاویر آن خرس را درکنار تصاویر شخصیت هیو گلاس قرار دادند ولی این موضوع اصلا و ابدا به این شکل انجام نشده و هیچ خرسی درکار نبوده است.
شایعه وجود خرس واقعی در مراحل ساخت فیلم به این دلیل بهوجود آمده بود که خرس حاضر در فیلم بینهایت طبیعی و مانند یک خرس واقعی رفتار میکرد. بااینحال خرسی که در فیلم به شخصیت هیو حملهور میشود بهطور کامل توسط تکنولوژی CGI و برنامههای کامپیوتری خلق شده است. الخاندرو ایناریتو، کارگردان این فیلم چند هفته بهطور دائم درباره جزییات رفتاری خرسهای وحشی تحقیق و فیلمهای زیادی راجعبه این خرسها مشاهده کرد. او همچنین در ملاقاتی با ورنر هرتسوک، کارگردان فیلم Grizzly Man درباره عادتهای یک خرس وحشی از او مشورت گرفت تا بهعلاوه تحقیقات خودش بتواند این خرس را به طبیعیترین شکل ممکن بهتصویر بکشد. کاری که بدون شک در آن موفق بوده است.
۳- فیلمبرداری فیلم زیر نور طبیعی
در دهههای اخیر با پیشرفت سریع تکنولوژی سازندگان کمی فیلمهای خود را بدون استفاده از تجهیزات نورپردازی تولید میکنند. بههمیندلیل شاید باور این موضوع کمی ساخت باشد که تمام سکانسهای فیلم The Revenant زیر نور طبیعی محیط و بدون استفاده از تجهیزات نورپردازی ضبط شدهاند و تنها در یکی از سکانسها ناچار شدند از تجهیزات نورپردازی استفاده کنند. در فیلمهای قدیمی که دیالوگهای بسیار کمی داشتند، کارگردانها معمولا از نور خورشید و صدای محیط برای خلق یک اتمسفر طبیعی در فیلمهای خود استفاده میکردند. استنلی کوبریک برای ساخت فیلم Barry Lyndon موفق شد استاندارد جدیدی را برای ساخت اینگونه فیلمها خلق کند؛ استانداردی که الخاندرو ایناریتو از آن در ساخت فیلم از گور برخاسته استفاده کرده است.
امانوئل لوبزکی، فیلمبردار فیلم The Revenant با استفاده از دوربین دیجیتال Arri Alexa 65 توانست نور محیط را به بهترین شکل ممکن در تصاویر فیلم به کار ببرد و اعتقاد داشت نتیجه این کار بسیار عالی خواهد شد مگر اینکه محیط فیلمبرداری شرایط روشنایی مناسبی نداشته باشد. بههمیندلیل تنها و تنها در یکی از سکانسها سازندگان فیلم مجبور شدند از تجهیزات نورپردازی استفاده کنند. طبق گفتههای لوبزکی در آن سکانس بهدلیل وزیدن باد شعلههای آتش در کمپی که داستان فیلم در آنجا جریان داشت به خوبی ضبط نمیشدند و بههمیندلیل او با استفاده از لامپهای مخصوص، تصاویر مربوطبه این سکانس را ضبط کرد. طبق گفتههای او اگر در آن زمان وزش باد شدید نبود تصاویر آن سکانس هم بدون استفاده از تجهیزات روشنایی به تصویر درمیآمدند.
۴- انتقال کامل محل فیلمبرداری به آرژانتین
همانطور که در مورد قبلی توضیح دادیم سکانسهای این فیلم زیر نور طبیعی و خارج از استودیو ضبط شدهاند و بههمیندلیل آبوهوایی که در فیلم مشاهده میکنیم کاملا طبیعی هستند. زمانیکه شخصیتهای فیلم در سرمای شدید درحال یخ زدن دیده میشوند، بازیگران فیلم واقعا در همان شرایط قرار داشتند. نیمه ابتدایی فیلم The Revenant در قسمتهای شمالی کانادا فیلمبرداری شده است؛ مکانی بسیار سرد که حضور در آن محل را بسیار دشوار میکند. مکانی که به اعتقاد الخاندرو ایناریتو بهترین مکان برای فیلمبرداری فیلم و نشان دادن زمستان بسیار سخت آن سالها بهشمار میرفت. بااینحال با به تعویق افتادن مراحل ساخت فیلم تابستان از راه رسید و سرمای آن منطقه از کانادا کاهش پیدا کرد و همین موضوع باعث شد تا ایناریتو از شرایط محیطی آن منطقه در تابستان راضی نباشد.
دمای هوا در آن مکان در فصل تابستان باز هم پایین است ولی شرایط سختی که ایناریتو درنظر داشت را دیگر آنجا نمیتوانست پیدا کند. بههمینخاطر با پیشنهاد ایناریتو تمام عوامل ساخت فیلم بههمراه تمام تجهیزات و تمام جزییات محل فیلمبرداری به قسمت جنوبی کشور آرژانتین منتقل شدند. قسمت جنوبی آرژانتین در آن زمان از سال دقیقا آبوهوایی مانند زمستان کانادا دارد. این تصمیم ایناریتو با اینکه علاوهبر هزینههای زیاد سختی زیادی نیز بههمراه داشت ولی باعث شد تا تصاویر فیلم در واقعیترین شرایط ممکن به تصویر کشیده شوند. شاید برای شما هم سؤال شده باشد که چرا این تصاویر را در استودیو و جلوی پرده سبز فیلمبرداری نکردند؟
این راهحل توسط تهیهکنندگان این فیلم به ایناریتو پیشنهاد شد که آنها میتوانند این سکانسها در استودیو و جلوی پرده سبز فیلمبرداری کرده و شرایط سخت زمستان را توسط جلوههای ویژه اضافه کنند. الخاندرو ایناریتو در جواب این پیشنهاد گفت: «اگر در جای گرم و نرم در یک استودیو جفت هم بنشینیم، قهوه بنوشیم و شرایط سخت زمستان را فیلمبرداری کنیم، این فیلم به یک زباله تبدیل خواهد شد. مگر میشود در یک محل گرم و آرام قرار داشته باشی و بتوانی به طبیعیترین شکل ممکن سختیهای آن زمستان کشنده را بهتصویر بکشی؟ قطعا نمیشود». این راهحل بسیار آسانتر و کمهزینهتر بود ولی الخاندرو ایناریتو بههیچوجه اعتقادی به آن نداشت. به احتمال زیاد بهخاطر استعداد بالای بازیگرانی مانند دیکاپریو و تام هاردی میتوانستیم شرایط سخت زمستان را در شخصیتهای آنها ببینیم ولی تصاویر فیلم The Revenant اینقدر طبیعی از آب درنمیآمدند.
انتقال دادن کامل محل فیلمبرداری به کشور آرژانتین هزینه بسیار زیادی روی دست سازندگان این فیلم گذاشت. بودجه درنظر گرفته شده برای ساخت این فیلم حدود ۹۵ میلیون دلار بود که بهدلیل مشکلات پیش آمده و پیشنهاد الخاندرو ایناریتو برای ادامه دادن مراحل فیلمبرداری در کشور آرژانتین، بودجه نهایی فیلم به مبلغ ۱۳۵ میلیون دلار افزایش پیدا کرد. البته فروش ۵۴۰ میلیون دلاری این فیلم در سراسر جهان توانست سود زیادی را برای سازندگان آن به ارمغان آورد.
۵- بهمن واقعی
از وسواس بسیار شدید الخاندرو ایناریتو برای بهتصویر کشیدن هرچه واقعیتر تصاویر فیلم صحبت کردیم و وقت آن رسیده که به یکی دیگر از نکتههای بسیار جالب این موضوع بپردازیم. در یکی از سکانسهای فیلم The Revenant شاهد یک بهمن بسیار سنگین هستیم که از قله کوه به سمت پایین در حرکت است و باتوجهبه وسواس الخاندرو ایناریتو میتوان حدس زد که بله، بهمنی که در این سکانس نیز شاهد هستیم کاملا واقعی تلقی میشود و بههیچوجه نتیجه تصاویر ساختگی و کامپیوتری نیست؛ اما چرا باید در مراحل فیلمبرداری یک فیلم از بهمن واقعی استفاده کرد و اصلا چگونه ممکن است؟
جواب چرای این موضوع که به وسواس آقای ایناریتو مربوط میشود و برای جواب به چگونگی بهوجود آوردن بهمن داستان جالبی وجود دارد. الخاندرو ایناریتو در ملاقاتی با مسئولان محیط زیست کانادا با آنها به توافق رسید که توسط یک هواپیمای کوچک مقداری ماده منفجره روی قله کوه کار گذاشته شود. این هواپیما با پرواز بر نوک قله یک کوه در منطقه آلبرتا در کانادا مقداری ماده منفجره که از دور کنترل میشدند را در قله کوه قرار داد و سازندگان فیلم با منفجر کردن آن باعث بهوجود آمدن بهمن شدند. تنها مشکل این انفجار برای الخاندرو ایناریتو این بود که او تنها یک شانس و تنها یک فرصت برای ضبط تصاویر ریزش بهمن داشت و آنها اجازه نداشتند برای بار دوم این کار را انجام دهند. ایناریتو برای وصف آن لحظات از مراحل فیلمبرداری از عبارت «بسیار استرسزا ولی بسیار هیجانانگیز و لذتبخش» استفاده کرده است.
۶- داستان بسیار جالب آرتو رِدکلاد
قبل از اکران فیلم The Revenant هیچ کس بازیگر نقش هیکوچ یعنی آرتور ردکلاد را نمیشناخت که البته نشناختن او کاملا طبیعی تلقی میشد. شاید باورتان نشود ولی آرتور ردکلاد قبل از حضور در این فیلم هیچگونه تجربهای در حرفه بازیگری نداشت و فیلم از گور برخاسته نخستین تجربه بازیگری او بهشمار میرفت. ردکلاد قبل از پیوستن به تیم بازیگری این فیلم راننده کامیون حمل فرآوردههای نفتی و روغنی در تگزاس بود. راننده کامیونی که ناگهان به بازیگر یکی از شخصیتهای اصلی فیلم The Revenant تبدیل شد. او چندبار در مهمانیهای خانوادگی نقشهای مختلفی را بازی کرده بود و بهخاطر اصرار دوستان و خانوادهاش حاضر شد در آزمون بازیگری این فیلم شرکت کند. او بهقدری خوب آزمون خود را پشتسر گذاشت که الخاندرو ایناریتو برای شخصیت هیکوچ بهدنبال بازیگر دیگری نگشت.
داستان جالب آرتور ردکلاد به همینجا ختم نمیشود. او در یک مصاحبه تلویزیونی درباره نخستین حضور خود در سینما درکنار بازیگرانی مانند لئوناردو دیکاپریو و تام هاردی گفت: «من بههیچوجه فکر نمیکردم وظیفه ایفای نقش یک شخصیت مهم را به من داده باشند. فکر میکردم یکی از شخصیتهای فرعی که حضور بسیار کوتاهی در فیلم دارد را قرار است ایفا کنم و حتی بههمیندلیل هم بسیار خوشحال بودم. وقتی برای نخستین بار فیلمنامه را مطالعه کردم فکر میکردم اشتباهی رخ داده و من را با بازیگر دیگری اشتباه گرفتهاند».
او در ادامه افزود: «واقعا فکر میکردم قرار است یکی از سیاهی لشکرهای این فیلم باشم. شما وقتی برای نخستین بار در یک فیلم سینمایی مهم حضور پیدا میکنید درابتدا نقش کوچکی را ایفا خواهید کرد و پس از گذشت چند سال میتوانید به چنین نقش مهمی دست پیدا کنید. واقعا باورم نمیشد. در یک فیلم سینمایی که کارگردان آن آقای الخاندرو ایناریتو است و بازیگرانی مانند آقای لئوناردو دیکاپریو و آقای تام هاردی در آن حضور دارند، چنین نقش مهمی داشتم. پس از گذشت چند هفته بلاخره توانستم بدون گفتن کلمه «آقا» با این افراد صحبت کنم. این اتفاق واقعا زندگی من را تغییر داد».
۷- خوردن گوشت خام
در یکی از سکانسهای فیلم شاهد این موضوع هستیم که شخصیت هیو گلاس از فرط گشنگی کبد خام یک بایسون (حیوانی شبیه به گاو) را میخورد. این حیوان در آمریکای شمالی و در مکانی که مراحل فیلمبرداری فیلم در آنجا درحال انجام بود، یافت میشد و مردم محلی آن مکان معمولا گوشت یا کبد این حیوان را بهصورت خام یا گاهی پخته شده میخورند. درابتدا و قبل از فیلمبرداری سکانسی که شخصیت هیو کبد خام این حیوان را نوش جان میکند، اصلا و ابدا قرار نبود لئوناردو دیکاپریو این کار را بهصورت واقعی انجام دهد.
در محل فیلمبرداری فیلم The Revenant آرتور ردکلاد که نخستین تجربه سینمایی خود را تجربه میکرد بارها و بارها این کار را انجام میداد و گوشت خام این حیوان را بهعنوان غذا میخورد. لئوناردو دیکاپریو نیز چند بار او را درحال انجام این کار مشاهده کرد تا اینکه سرانجام تصمیم گرفت این گوشت را بهصورت خام یک بار تجربه کند. همین موضوع باعث شد تا خوردن کبد خام بایسون برای او طبیعی شود. دیکاپریو درابتدا قرار بود یک شیرینی سفارشی که به شکل کبد آن حیوان تهیه شده بود را جلوی دوربین بخورد ولی درنهایت بهطور واقعی این کار را انجام داد. بااینحال دیکاپریو به این دلیل که یک گیاهخوار است، بعدها از انجام این کار ابراز پشمانی کرد و گفت دیگر هیچوقت این کار را تکرار نخواهد کرد.
۸- مسخره شدن دیکاپریو توسط افراد محلی
همه ما اطلاع داریم که لئوناردو دیکاپریو یکی از فعالان محیطزیست بهشمار میرود که در سخنرانیها و مستندهای بسیار زیادی درباره تغییرات آبوهوای کره زمین اظهار نگرانی کرده است. زمانیکه مراحل فیلمبرداری این فیلم در منطقه کلگری در کانادا و در سرمای طاقتفرسا درحال انجام بود، آبوهوای منطقه ناگهان تغییر پیدا کرد و شکلی بهاری به خود گرفت. لئوناردو دیکاپریو بهدلیل فعالیتهای زیاد خود درباره تغییرات آبوهوایی و موضوع گرمایش زمین از این اتفاق انتقاد کرد و آن را یکی از نتایج ناامیدکننده گرمایش زمین دانست.
او نخستین فردی بود که متوجه این اتفاق شد و خیلی سریع آن را به گرمایش زمین مربوط دانست. بااینحال این اتفاق هیچ ربطی به گرمایش زمین نداشت و اتفاقی بود که در آن مکان بعضی وقتها رخ میداد. اسم این پدیده طبیعی چینوک (Chinook) نام دارد. پدیدهای که همیشه در آن منطقه وجود داشته و بهخاطر وزش ناگهانی باد گرم باعث میشود تا افرادی که از آن اطلاع ندارند تصور کنند بهار از راه رسیده است. افرادی که در همان حوالی زندگی میکردند و در محل فیلمبرداری فیلم حضور داشتند درباره این موضوع با دیکاپریو شوخیهای زیادی کردند، چراکه او بدون اطلاع از این موضوع خیلی سریع این پدیده را به گرمایش زمین ربط داد و از آن بهعنوان نتیجهای خطرناک و ناراحتکننده یاد کرد.
۹- ایفای نقش لئوناردو دیکاپریو
فیلم The Revenant نخستیم فیلمی بهشمار میرود که لئوناردو دیکاپریو در آن حضور دارد و نقش شخصیتی را ایفا میکند که دیالوگهای زیادی به زبان نمیآورد. تماشای این فیلم تقریبا ۲ ساعت و نیم زمان میبرد و شخصیت هیو گلاس با بازی لئوناردو دیکاپریو که در اکثر لحظات آن حضور دارد، تنها حدود ۱۰ دقیقه در آن صحبت میکند. دیکاپریو هیچوقت در نقش چنین شخصیتی با این مقدار کم از دیالوگ نقشآفرینی نکرده است.
مقالههای مرتبط:
- حقایق جالب فیلم The Wolf of Wall Streetحقایق جالب فیلم Shutter Islandحقایق جالب فیلم The Departed
دیکاپریو درباره ایفای نقش خود در این فیلم در یک مصاحبه تلویزیونی گفت: «نقشی که در فیلم The Revenant برعهده داشتم نسبتبه سایر نقشهای قبلی من بسیار متفاوت بود. تمام شخصیتهای قبلی من در سایر فیلمها دیالوگهای زیادی داشتند ولی در این فیلم بابد بدون به زبان آوردن جملات زیاد احساسات هیو گلاس را بهتصویر میکشیدم و این موضوع چالش جدید و هیجانانگیزی برای من قلمداد میشد. خوشحالم که توانستم مخاطبان این فیلم را بدون دیالوگهای زیاد با احساسات و داستان هیو گلاس همراه کنم».
نقشآفرینی لئوناردو دیکاپریو در فیلم از گور برخاسته باعث شد تا سرانجام پس از سالها جایزه اسکار به این سوپراستار هالیوود تعلق پیدا کند. او پس از نامزد شدن برای کسب این جایزه بهخاطر نقشآفرینی در فیلمهایی مانند فیلم What's Eating Gilbert Grape، فیلم The Aviator، فیلم Blood Diamond و فیلم The Wolf of Wall Street بلاخره در سال ۲۰۱۶ توانست جایزه اسکار را کسب کند. او پس از کسب این جایزه بار دیگر در سال ۲۰۲۰ نامزد کسب این جایزه شد ولی درنهایت در آن سال این جایزه به واکین فینیکس اختصاص پیدا کرد.
۱۰- شرطبندی تام هاردی و لئوناردو دیکاپریو
در مراحل پایانی ساخت فیلم و در روزهای انتهایی فیلمبرداری لئوناردو دیکاپریو و تام هاردی شرط جالبی با یکدیگر بستند. لئوناردو دیکاپرو اعتقاد داشت تام هاردی بهخاطر ایفای نقشش در این فیلم نامزد کسب جایزه اسکار خواهد شد ولی از سوی دیگر تام هاردی اصلا چنین اعتقادی نداشت. این ۲ بازیگر سر این مسئله شرطبندی کردند و بازنده این شرطبندی باید یک جمله به انتخاب فرد برنده را روی دستش خالکوبی میکرد. درنهایت تام هاردی بهخاطر نقشآفرینی خود در این فیلم نامزد کسب جایزه اسکار شد و به انتخاب لئوناردو دیکاپریو جمله «لئو همهچیز را میدارند» (LEO KNOW ALL) را روی دست راست خود خالکوبی کرد.
نظر شما همراهان عزیز و همیشگی سایت میدونی درباره فیلم The Revenant چیست؟ اگر شما هم نکته جالبی درباره این فیلم میدانید که در این مقاله به آن اشارهای نشده است، آن را با ما و سایر مخاطبان سایت میدونی به اشتراک بگذارید.