حقایق جالب فیلم No Time To Die | باند، جیمز باند

حقایق جالب فیلم No Time To Die | باند، جیمز باند

در این مقاله نگاهی خواهیم کرد به نکات و حقایق جالب فیلم No Time To Die؛ آخرین حضور دنیل کریگ در نقش شخصیت جیمز باند. با میدونی همراه باشید.

پس از گذشت یک دهه و نیم از حضور دنیل کریگ به‌عنوان جیمز باند جدید سینما، داستان او و این شخصیت به پایان خودش رسید. پایانی که برای بعضی از طرفداران مجموعه باشکوه بود و برخی از آن خوششان نیامد. بااین‌حال فیلم No Time To Die، آخرین فیلم جیمز باند با حضور دنیل کریگ در نقش این شخصیت محبوب چندی پیش اکران شد و دوست‌داران فیلم‌های اکشن به‌خصوص طرفداران این مجموعه سینمایی توانستند وداعی هرچند تلخ ولی زیبا با دنیل کریگ داشته باشند. فیلمی که مانند فیلم‌های قبلی مجموعه شخصیت باند را در ماموریتی خطرناک قرار داد ولی پایان این مأموریت با مأموریت‌های قبلی زمین تا آسمان فرق می‌کرد.

اگر از طرفداران سرسخت این مجموعه باشید بدون شک از تماشای آن لذت زیادی برده‌اید و اگر از طرفداران آن نباشید فیلم No Time To Die می‌تواند یک گزینه بسیار سرگرم‌کننده برای شما تلقی شود. ساخته کری فوکوناگا، کارگردان آخرین فیلم از این پنج‌گانه با اینکه با فیلم‌های قبلی خود تفاوت‌هایی داشت ولی همین تفاوت‌ها آن را به یک پایان بسیار زیبا و باکیفیت تبدیل کرده‌اند. حضور بازیگران مطرحی مانند رمی ملک، لئا سیدو، نائومی هریس و رالف فاینس درکنار دنیل کریگ عزیز و دوست‌داشتنی جذابیت‌های این فیلم را دوچندان کرده است. به‌مناسبت اکران این فیلم و وداع با دنیل کریگ در نقش جیمز باند تصمیم گرفتیم تا در این مقاله نگاهی کنیم به نکات و حقایق جالب فیلم No Time To Die؛ حقایقی که شاید از آن‌ها اطلاعی نداشته باشید.

۱- سختی‌های تیم بدل‌کاری فیلم

سری فیلم‌های جیمز باند همیشه به باکیفیت بودن بدل‌کاری‌هایش معروف بوده و فیلم No Time To Die نیز از این قضیه مستثنی نیست. از فیلم کازینو رویال و انجام حرکات پارکور در آن گرفته تا فیلم اسپکتر که برخی از زیباترین بدل‌کاری‌های این مجموعه را در خود جای داده بود. فیلم زمانی برای مردن نیست به احتمال فراوان جاه‌طلبانه‌ترین فیلم درمیان فیلم‌های این مجموعه به‌شمار می‌رود و بدل‌کاری‌های فوق‌العاده‌ای را می‌توانیم در آن تماشا کنیم. لحظاتی مانند پریدن جیمز باند از روی یک پل در یک تعقیب‌وگریز تا پرش‌های موتورسیکلت‌ها که به زیبایی هرچه تمام‌تر به تصویر کشیده‌اند.

نکته بسیار جالب این موضوع به جایی مربوط می‌شود که طبق صحبت‌های لی موریسون، مسئول تیم بدل‌کاران این فیلم برخی از صحنه‌های اکشن آن سخت‌ترین لحظات دوران کاری او بوده‌اند. او با اشاره به این موضوع گفت: «خیابان‌های شهر مُتِرو در ایتالیا برای انجام این کارها بسیار خطرناک هستند و برای هرچه واقعی‌تر بودن تصاویر فیلم باید آن‌ها را در لوکیشن‌هایی واقعی ضبط می‌کردیم. این خیابان‌ها بسیار لغزنده بودند و پستی‌وبلندی‌های زیادی داشتند. به‌همین‌دلیل کار بدل‌کاران فیلم برای انجام حرکات موجود در فیلم‌نامه بی‌نهایت سخت تلقی می‌شد».

او در ادامه گفت: «بااینکه فیلم‌برداری برخی از لحظات فیلم از لحاظ زمانی بسیار بیشتر از لحظات مربوط‌به آن تعقیب و گریز زمان بردند ولی بااختلاف زیاد می‌توانم بگویم که لحظات مربوط‌به آن سکانس‌ها سختی‌های بیشتری داشتند. بااین‌وجود پرش جیمز باند از روی پل و پرش‌های موتورسواران با اینکه بسیار سخت‌تر بودند ولی در یک برداشت ضبط شدند و نه‌تنها من که سایر اعضای تیم سازنده از این موضوع حیرت‌زده شده بودند. درنهایت بسیار خوشحال هستیم که نتیجه این کارها باب میل هواداران این مجموعه محبوب بود».

۲- تلاش آنا د آرماس برای انجام حرکات مربوط‌به شخصیت پالوما

در فیلم‌های جیمز باند با حضور دنیل کریگ شخصیت او با ۱۲ خانم مختلف همکاری داشت و با آن‌ها مأموریت‌های مختلفی را پشت‌سر گذاشت. شخصیت پالوما با نقش‌آفرینی آنا د آرماس که یک مامور سازمان CIA به‌شمار می‌رود و حرکات اکشن، تیراندازی و مبارزات نفر به نفر را به‌طرز استادانه‌ای انجام می‌دهد، تنها حدود ۱۰ دقیقه در فیلم No Time To Die حضور داشت ولی بااین‌حال می‌توانیم او را باورپذیرترین همکارِ خانم جیمز باند بدانیم؛ ولی چرا؟ دلیل این موضوع به تعهد بسیار زیاد آنا د آرماس برای نقش‌آفرینی در نقش این شخصیت مربوط می‌شود. آنا د آرماس می‌توانست خیلی راحت در سکانس‌هایی که از حرکات اکشن خبری نیست حضور پیدا کند و حرکات اکشن را به تیم بدل‌کاری تیم محول کند ولی تصمیم گرفت خودش به‌طور واقعی در تمام آن لحظات از فیلم به ایفای نقش بپردازد.

طبق کلیپ‌هایی که از پشت‌صحنه فیلم No Time To Die منتشر شد و همچنین صحبت‌های خود آنا د آرماس، او چند ماه قبل از شروع مراحل فیلم‌برداری تمرینات فشرده‌ای را پشت‌سر گذاشت تا بتواند بدون نیاز به بدل‌کار تمام صحنه‌های مربوط‌به شخصیت پالوما را ایفا کند. در این کلیپ‌ها به وضوح می‌توانیم ببینیم که آنا د آرماس برای کار با اسلحه و همچنین برای بازی در نبردهای تن به تن تمرینات سختی را سپری می‌کند تا خودش را برای این لحظات آماده کند. به‌همین‌دلیل سکانس‌هایی که او درحال ایفای نقش در نقش شخصیت پالوما است تااین‌اندازه طبیعی جلوه می‌کنند. تعهد آنا د آرماس برای نقش‌آفرینی در تنها ۱۰ دقیقه از فیلم واقعا تحسین‌برانگیز قلمداد می‌شود.

۳- کارگردانی فیلم No Time To Die به‌صورت برداشت بلند

قبل از توضیحات این مورد باید به نکته جالبی درباره کارگردان این فیلم اشاره کنیم. پس از اینکه کارگردانی دو قسمت قبلی این مجموعه یعنی فیلم‌های Skyfall و Spectre برعهده سم مندس قرار داشت، تهیه‌کنندگان فیلم زمانی برای مردن نیست تصمیم گرفتند این وظیفه را به دنی بویل، کارگردان فیلم‌هایی مانند فیلم Steve Jobs و فیلم 127Hours محول کنند. به‌این‌صورت بار دیگر وظیفه کارگردانی فیلم‌های این مجموعه تقریبا مثل همیشه به یک کارگردان بریتانیایی محول می‌شد؛ دقیقا مانند خود شخصیت جیمز باند.

بااین‌حال دنی بویل به‌دلیل اختلاف عقیده و اختلاف نظر در چگونگی مراحل ساخت فیلم و چشم‌انداز متفاوت او با سازندگان از این سمت کناره‌گیری کرد تا درنهایت کری فوکوناگا وظیفه کارگردانی فیلم No Time To Die را برعهده بگیرد؛ کارگردانی که برخلاف اکثر کارگردان‌های قبلی فیلم‌های جیمز باند یک شخص آمریکایی به‌شمار می‌رفت. فوکوناگا قبل از قبول این پیشنهاد در تماسی با دنی بویل با او درباره این پیشنهاد صحبت کرد و دنی بویل نیز به‌طور کاملا صمیمی برای فوکوناگا در این مسیر آرزوی موفقیت کرد و فوکاناگا نیز پس از صحبتش با دنی بویل پیشنهاد سازندگان فیلم را پذیرفت.

اما به توضیحات مربوط‌به این بخش برسیم. کری فوکوناگا رویکرد بسیار متفاوتی نسبت‌به سایر کارگردان‌های فیلم‌های این مجموعه داشت و به‌همین‌دلیل احتمالا فیلم زمانی برای مردن نیست از لحاظ سینمایی و فیلم‌برداری از سایر فیلم‌های جیمز باند با حضور دنیل کریگ فاصله می‌گیرد. مهم‌ترین مولفه این موضوع به نحوه فیلم‌برداری این فیلم مربوط می‌شود که کری فوکوناگا از برداشت‌های بلند برای ساخت آن استفاده کرد؛ در تمام فیلم‌های قبلی جیمز باند تنها در سکانس‌های آغازین فیلم Spectre شاهد استفاده این مولفه بودیم. بااین‌حال طبق گفته‌های فوکوناگا، دنیل کریگ اصلا از ایده فیلم‌برداری فیلم با برداشت‌های بلند خوشش نمی‌آمد و به‌همین‌دلیل درابتدا باید او را برای این کار راضی می‌کرد.

دنیل کریگ عقیده داشت فیلم‌برداری به شیوه قدیمی انجام شود و پلان‌ها در مرحله تدوین کات بخورند. به عقیده او فیلم‌برداری به این شیوه می‌تواند تاثیرگذاری بیشتری روی مخاطب داشته باشد و هر مشت شخصیت‌های یک فیلم اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. بااین‌حال فوکوناگا درنهایت توانست دنیل کریگ را راضی کند تا فیلم زمانی برای مردن نیست با برداشت‌های بلند تهیه شود و همزمان بتواند همان تاثیرگذاری قبلی را داشته باشد. این تصمیم نه‌تنها از تاثیرگذاری صحنه‌های اکشن فیلم کم نکرد که حتی می‌توانیم آن‌ها را تاثیرگذارتر از قبل بدانیم. یکی از سکانس‌های اکشن در قسمت انتهایی فیلم که در یک راه‌پله جریان دارد و با برداشت بلند تهیه شده است، می‌تواند یکی از زیباترین صحنه‌های اکشن سری فیلم‌های جیمز باند با حضور دنیل کریگ قلمداد شود.

۴- حضور دوباره لیا سیدو در فیلم‌های جیمز باند

از سال ۲۰۰۶ که دنیل کریگ به‌عنوان جیمز باند جدید سینما معرفی شد و جای پیرس برازنان را در این نقش گرفت، شخصیت جیمز باند دست‌خوش تغییرات زیادی شده است؛ تغییراتی چه از نظر ظاهری و چه از نظر شخصیتی. جیمز باند نسبت‌به گذشته فردی با احساساتی بیشتر به‌شمار می‌رود و نسبت‌به روابط عاشقانه مانند گذشته بدبین نیست و این موضوع را خیلی راحت می‌توانیم از رابطه او و دکتر مادلین سوان با نقش‌آفرینی زیبای لئا سیدو متوجه شویم. نکته بسیار جالب درباره شخصیت دکتر مادلین به این موضوع مربوط می‌شود که او تنها معشوقه جیمز باند به حساب می‌آید که در ۲ فیلم مختلف از این مجموعه حضور داشته و درکنار شخصیت جیمز باند یکی از شخصیت‌های مهم داستان فیلم بوده است.

همین نکته که هیچکدام از معشوقه‌های قبلی جیمز باند در ۲ فیلم مختلف حضور نداشته‌اند باعث شد تا لئا سیدو پس از دریافت پیشنهاد حضور در این فیلم بسیار تعجب کند. لئا سیدو در مصاحبه‌ای درباره این موضوع گفت: «پس از دریافت این پیشنهاد بسیار تعجب کردم و بدون شک افتخار بزرگی برای من به‌شمار می‌رود. شاید بعضی‌ها معتقد باشند به‌دلیل روند داستانی فیلم اسپکتر حضور دوباره من در این فیلم منطقی نبوده ولی فکر می‌کنم که آن‌ها در اشتباه هستند. شخصیت دکتر مادلین و جیمز باند هر دو در گذشته زخم خورده‌اند و اینگونه می‌توانند درکنار یکدیگر باشند. بااین‌حال من اصلا فکر نمی‌کردم دوباره برای حضور در یکی از فیلم‌های جیمز باند، آن هم آخرین فیلم این مجموعه با حضور دنیل کریگ دعوت شوم و خوشحالم که این تصمیم نتیجه خوبی در پی داشت».

۵- نوشتن فیلم‌نامه فیلم توسط بازیگران

اگر سری مقاله‌های حقایق جالب را دنبال کرده باشید قطعا با برخی از دیالوگ‌های فی‌البداهه بازیگران در حین نقش‌آفرینی آشنا شده‌اید که در لحظه به ذهن آن بازیگر رسیده و چه‌بسا برخی از آن‌ها به دیالوگ‌هایی فراموش‌نشدنی تبدیل شده‌اند. بااین‌حال موضوعی که قصد داریم در این مورد درباره آن توضیح دهیم اصلا و ابدا موضوعی معمول نیست و خیلی کم در فیلم‌ها و سریال‌ها شاهد رخ دادن آن بوده‌ایم. با اضافه شدن فیبی والر بریج به تیم نویسندگان این فیلم، سازندگان آن قصد داشتند رویکرد خاص او در نوشتن دیالوگ‌ها را به فیلم اضافه کنند. این تغییر تنها تغییر در تیم نویسندگان این فیلم نبود و نیل پورویس، رابرت وید و خود کری فوکوناگا در این تیم حضور داشتند تا خون تازه‌ای در رگ‌های دیالوگ‌نویسی فیلم No Time To Die نسبت‌به فیلم‌های قبلی تزریق کنند.

طبق صحبت‌های فوکوناگا او همزمان با مراحل فیلم‌برداری فیلم به‌طور مدام تغییرات کوچکی در دیالوگ‌های شخصیت‌ها ایجاد می‌کرد و جالب‌ترین نکته درباره این موضوع جایی است که او از تمام بازیگران فیلم درخواست کرده بود تا اگر دیالوگ مناسبی برای سکانس‌های فیلم درنظر دارند با او درمیان بگذارند. او حتی یک قدم فراتر رفت و از رالف فاینس خواست تا برخی از دیالوگ‌های مربوط‌به شخصیت گرث مالوری یا همان شخصیت اِم را خودش بنویسد. برخی از دیالوگ‌های شخصیت اِم در فیلم‌نامه ابتدایی وجود ندارند و آن‌ها را خود رالف فاینس برای شخصیت اِم که خودش آن را ایفا می‌کرد، نوشته است. این موضوع که بازیگران فیلم در نوشتن فیلم‌نامه دخیل بودند، اثرگذاری فیلم و واقعی‌تر بودن آن را بیشتر از قبل کرده است.

۶- رامی ملک و مواجهه با شخصیت جیمز باند

اگر شما به‌طور ناگهانی دنیل کریگ را در نقش جیمز باند مقابل خودتان ببینید چه خواهید کرد؟ به احتمال خیلی زیاد خشکتان خواهد زد. خشم آرامی که دنیل کریگ در نقش جیمز باند در شخصیت خودش دارد و ابهتی که نمی‌توانیم آن را توصیف کنیم تنها دو مولفه شخصیتی جیمز باندِ دنیل کریگ را شکل می‌دهند. دیگر نیازی نیست از جذابیت او و کاریزماتیک بودنش صحبتی کنیم، همان دو مولفه‌ای که به آن‌ها اشاره کردیم کافی هستند تا در صورت روبه‌رو شدن با جیمز باندِ دنیل کریگ نتوانیم حتی کلمه‌ای به زبان بیاوریم و این موضوع به معنای واقعی کلمه اتفاقی به‌شمار می‌رود که برای رامی ملک در زمان فیلم‌برداری فیلم رخ داده است.

رامی ملک در مصاحبه‌ای جالب با گراهام نورتون با اشاره به این موضوع گفت: «وقتی برای اولین‌بار قرار بود در مقابل شخصیت جیمز باند با بازی دنیل کریگ دیالوگ‌های شخصیت سافین را به زبان بیاورم به‌طور کامل آن‌ها را فراموش کردم، به‌معنای واقعی کلمه خشکم زده بود. اصلا نمی‌توانستم این موضوع را در مغزم تجزیه و تحلیل کنم. جلوی شخصیت جیمز باند قرار گرفته بودم و محو ابهت دنیل کریگ در نقش این شخصیت محبوب شده بودم و به‌همین‌دلیل به‌طور کامل فراموش کردم که چه کلماتی را باید ادا کنم یا چه حرکتی باید انجام دهم. واقعا قرار گرفتن جلوی این شخصیت با بازی دنیل کریگ برای نخستین بار اصلا و ابدا کار آسانی نیست».

۷- طراحی صدای فیلم با الهام از بازی‌های ویدیویی

کری فوکوناگا بارها به این موضوع اشاره کرده است که یکی از طرفداران پروپاقرص بازی‌های ویدیویی به‌شمار می‌رود و از جهان‌های زیبای این بازی‌ها لذت زیادی می‌برد. او اعتقاد دارد طراحی صدای یک فیلم سینمایی بخش بسیار مهمی از مراحل ساخت آن فیلم را شکل می‌دهد و اگر درست انجام نشود مخاطب نمی‌تواند خیلی خوب با فیلم ارتباط برقرار کند. به‌همین‌دلیل فوکوناگا برای طراحی صدای این فیلم از بازی‌های ویدیویی زیادی کمک گرفت تا این بخش از مراحل تولید فیلم بی‌نقص انجام شود.

او برای این مرحله از تولید فیلم No Time To Die از طراحی صدای بازی‌هایی بزرگ و محبوب استفاده کرده است. برای مثال برای صدای مربوط‌به سلاح‌های سنگین از طراحی صدای موجود در بازی Call of Duty: Modern Warfare محصول سال ۲۰۱۹ استفاده کرده و برای برخی از صحنه‌های اکشن دیگر نیز از طراحی صدای این بازی محبوب کمک گرفته است. وی همچنین الهام‌های ریز و درشتی برای طراحی صدای این فیلم از بازی‌هایی مانند بازی Half Life، بازی Resident Evil 7: Biohazard و بازی The Last of Us گرفته است. این الهام‌ها و کمک‌ها هرچقدر که کوچک باشند باعث می‌شوند صداهای منحصربه‌فردی که درون این بازی‌ها قرار دارند در جای مناسب خود در فیلم زمانی برای مردن نیست استفاده شوند و تجربه این فیلم را بسیار لذت‌بخش‌تر کنند.

۸- ایده فوکوناگا برای آینده مجموعه

در موارد قبلی به این موضوع اشاره کردیم که با تغییرات گسترده‌ای که در ساخت فیلم No Time To Die نسبت‌به فیلم‌های قبلی اعمال شده این فیلم را می‌توانیم یکی از کامل‌ترین فیلم‌های این مجموعه از لحاظ سینمایی بدانیم. حضور افرادی جدید با رویکرد‌های متفاوت رنگ‌وبوی جدیدی به این فیلم بخشیده و کری فوکوناگا را می‌توانیم مهم‌ترین فرد در شکل‌گیری این تغییرات تلقی کنیم. با پایان فیلم زمانی برای مردن نیست سؤال‌های زیادی در ذهن طرفداران فیلم‌های جیمز باند شکل گرفت ولی به‌خاطر نحوه پایان این فیلم احتمالا این سوالات تا مدت‌ها بدون پاسخ باقی خواهند ماند. بااین‌حال باتوجه‌به این موضوع که دنیل کریگ دیگر در نقش جیمز باند به‌ ایفای نقش نخواهد پرداخت ولی این موضوع به این معنی نیست که کری فوکوناگا دیگر نخواهد توانست کارگردانی فیلم‌های این مجموعه را برعهده بگیرد.

  • حقایق جالب فیلم Arrival
  • نقد فیلم No Time To Die

داستان سری پنچ‌گانه جیمز باند باحضور دنیل کریگ به پایان خودش رسید ولی فوکوگانا علاقه بسیار زیادی به ساخت یک چندگانه جدید با محوریت این شخصیت دارد. وی توضیحات زیادی درباره این موضوع ارائه نداد ولی به این موضوع اشاره کرد که علاقه بسیار زیادی به ساخت دوباره یک خط داستانی جدید برای شخصیت جیمز باند دارد که بتواند از ابتدا تا انتهای آن را خودش کارگردانی کند. وی همچنین ابراز امیدواری کرد فیلم No Time To Die مورد قبول سازندگان و از آن مهم‌تر مورد قبول طرفداران مجموعه قرار بگیرد تا درصورت موافقت بتواند ایده خودش را عملی کند.

نظر شما همراهان عزیز و همیشگی سایت میدونی درباره فیلم No Time To Die و پایان حضور دنیل کریگ در نقش شخصیت جیمز باند چیست؟ به نظر شما آینده این شخصیت به کدام سمت خواهد رفت و چه بازیگری را در نقش این شخصیت محبوب خواهیم دید؟ نظر خودتان را با ما و سایر مخاطبان سایت میدونی به اشتراک بگذارید.


افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
4 + 3 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.