حقایق جالب فیلم Moneyball | یکی از داستان‌های مهم تاریخ بیسبال

حقایق جالب فیلم Moneyball | یکی از داستان‌های مهم تاریخ بیسبال

در این مقاله به بررسی نکات و حقایق جالب فیلم Moneyball یکی از بهترین فیلم‌های ورزشی دهه گذشته سینما خواهیم پرداخت. با میدونی همراه باشید.

چند فیلم ورزشی خوب در تاریخ سینما می‌توانیم نام ببریم؟ شاید تعداد فیلم‌های ورزشی خوب در تاریخ سینما به عدد ۱۵ هم نرسد. از فیلم‌هایی مانند محبوب میلیون دلاری گرفته تا Raging Bull و یونایتد نفرین شده همه و همه در برهه‌های زمانی مختلفی در تاریخ سینما به نمایش درآمدند و سینما قطعا از کمبود فیلم‌های سینمایی ورزشی خوب همیشه رنج برده است. فیلم Moneyball با نقش‌آفرینی فوق‌العاده برد پیت و جونا هیل بدون شک یکی از همان فیلم‌های ورزشی باکیفیت و سرگرم‌کننده سینما به‌شمار می‌رود که برای دوست‌داران فیلم‌ها و داستان‌های ورزشی حکم طلا را دارد.

فیلمی که روایت‌گر داستان شخصیت بیلی بین و تیم بیسبال اوکلند اتلتیک است و فراز و فرودهای این تیم با مدیریت ورزشی بیلی بین را به‌تصویر می‌کشد. این فیلم سینمایی در سال ۲۰۱۱ میلادی به تهیه‌کنندگی مایکل دلوکا و خود برد پیت با بودجه‌ای ۵۰ میلیون دلاری تولید و باتوجه‌به اینکه یک فیلم درباره ورزش بیسبال تلقی می‌شود، فروش خوب ۱۱۱ میلیون دلاری را در گیشه‌ها تجربه کرد. در این مقاله تصمیم گرفتیم تا نگاهی داشته باشیم به نکات و حقایق جالب فیلم Moneyball؛ حقایقی که شاید از آن‌ها اطلاعی نداشته باشید.

«توجه: مطالعه این مقاله ممکن است قسمت‌هایی از داستان فیلم مانی‌بال را برای شما اسپویل کند»

۱- از ایده تا فیلم‌نامه تا اکران

همان‌طور که اطلاع دارید فیلم سینمایی Moneyball با اقتباس از رمانی بسیار محبوب به نام Moneyball: The Art of Winning an Unfair Game به نویسندگی مایکل لوییز اقتباس شده است. رمانی که در سال ۲۰۰۳ منتشر شد و خیلی سریع نه‌تنها درمیان دوست‌داران ورزش بیسبال که درمیان طرفداران سایر ورزش‌ها نیز به محبوبیت زیادی دست پیدا کرد. همین محبوبیت باعث شد تا خیلی سریع ایده یک اقتباس سینمایی از این رمان درمیان استودیوهای فیلم‌سازی شکل بگیرد. رمانی که داستان بسیار تأثیرگذار زندگی شخصیت بیلی بین را تعریف می‌کرد و این کار را نیز به نحو احسن انجام می‌داد.

تنها یک سال پس از انتشار این کتاب یعنی در سال ۲۰۰۴ شرکت سونی حق ساخت اقتباس سینمایی این اثر را به خودش اختصاص داد و در همان سال وظیفه نوشتن فیلم‌نامه آن را به استن شروین سپرد. همچنین کارگردانی آن برعهده دیوید فرانکل قرار گفت که خیلی سریع جای خودش را به استیون سودربرگ داد. قبل از اینکه مراحل ساخت این فیلم سینمایی آغاز شود به‌خاطر مشکلاتی که بین سودربرگ و سازندگان فیلم به‌وجود آمد این کارگردان نیز از شغل خودش برکنار شد تا درنهایت کارگردانی این فیلم برعهده بنت میلر قرار بگیرد.

سودربرگ در سال ۲۰۰۹ این وظیفه را برعهده گرفت و تنها پس از گذشت ۵ روز وظیفه کارگردانی این فیلم سینمایی از او گرفته شد. تصمیمی که با اعلام سونی از سوی این استودیو صورت گرفت و دلیل آن هم اختلاف نظر بسیار زیاد تهیه‌کنندگان با استیون سودربرگ به‌شمار می‌رفت. طبق توضیحات منتشر شده سودربرگ قصد داشت این فیلم سینمایی را بیش از اندازه هنری و احساسی به‌تصویر بکشد که این موضوع می‌توانست اتمسفر داستان مربوط‌به اتفاقات بیلی بین را از بین ببرد و این فیلم را به یک اثر کلیشه‌ای ورزشی دیگر تبدیل کند.

بنت میلر به‌عنوان سومین و البته آخرین کارگردانی که این شغل را قبول کرد در سال ۲۰۱۰ به‌طور رسمی با برد پیت، تهیه‌کننده این فیلم سینمایی و سایر سازندگان آن به توافق رسید. این توافق به این دلیل بود که بنت میلر در ابتدا عقیده داشت ایده این داستان موفقیت چندانی به‌دست نخواهد آورد و تردیدهای زیادی در ذهنش شکل گرفته بود. وی پس از دیدار با برد پیت متوجه شد که آن‌ها قصد ندارند یک فیلم ورزشی کاملا کلیشه‌ای تولید کنند و قرار نیست مانند بسیاری از فیلم‌های ورزشی پایانی گل‌وبلبل‌وار داشته باشد.

میلر در مصاحبه‌ای با رسانه هالیوود ریپورتر این توضیحات را ارائه کرد و علاوه‌بر آن‌ها توضیحات دیگری درباره شکل‌گیری فیلم‌نامه آن نیز بر زبان آورد. نوشتن فیلم‌نامه این فیلم سینمایی برعهده دو نفر قرار داشت؛‌ آرون سورکین و استیون زایلیان به‌طور کاملا جداگانه دو فیلم‌نامه متفاوت برای این فیلم سینمایی آماده کردند که البته نقاط اشتراک زیادی در آن‌ها دیده می‌شد.

پس از کامل شدن هر دو فیلم‌نامه این دو نسخه متفاوت نزد بنت میلر فرستاده شد و میلر به‌عنوان کارگردان این فیلم سینمایی وظیفه یکی کردن این فیلم‌نامه‌ها را برعهده گرفت. این تصمیم با موافقت نویسنده‌های آن دو فیلم‌نامه انجام شد و این سه نفر با کمک یکدیگر پس از کش‌وقوس‌های فراوان سرانجام توانستند بهترین نسخه‌ای که برای این فیلم درنظر داشتند را آماده کنند. تلاش این سه نفر باعث شد تا فیلم‌نامه فیلم مانی‌بال در مراسم جوایز اسکار و گلدن گلوب یکی از شانس‌های برنده شدن این جوایز به‌شمار رود.

۲- حضور افراد واقعی به‌جای بازیگران

قبل از شروع توضیحات این قسمت باید اشاره‌ای داشته باشیم به نقش‌آفرینی فوق‌العاده کریس پرت، استفان بیشاپ و فیلیپ سیمور هافمن فقید که به ترتیب در نقش شخصیت‌های اسکات هاتنبرگ، دیوید جاستیس و آرت هاو به ایفای نقش پرداختند. بااین‌حال درابتدا به‌هیچ‌وجه قرار نبود نه‌تنها این سه بازیگر تواناهای هالیوود که هیچ بازیگری در نقش این شخصیت‌ها حضور داشته باشند و سازندگان این فیلم سینمایی درنظر داشتند تا همان افراد واقعی داستان شخصیت‌های خودشان را به تصویر بکشند.

البته این ایده توسط استیون سودربرگ شکل گرفت و پس از کنار گذاشتن او به‌عنوان کارگردان فیلم Moneyball سازندگان این فیلم سینمایی پس از بررسی‌های بسیار زیاد به این نتیجه رسیدند که این ایده را نیز به‌همراه خود سودربرگ کنار بگذارند. تصمیمی که به احتمال بسیار زیاد تصمیم درستی تلقی می‌شد و حضور افرادی واقعی در این فیلم سینمایی می‌توانست به داستان، تاثیرگذاری سکانس‌های آن و اتمسفر آن ضربه بزند.

با تمام محبوبیتی که مربی تیم اوکلند اتلتیک و بازیکنان این تیم بسیبال درمیان مردم داشتند ولی بااین‌حال این افراد هرچقدر هم که در زمین مسابقه توانا بودند ولی در زمینه بازیگری و ایفای نقش هیچ تجربه‌ای نداشتند و به احتمال بسیار زیاد نمی‌توانستند حس‌وحالی که در نسخه اکران شده فیلم به بیننده منتقل شد را به آن‌ها منتقل کنند. پس از اکران فیلم سینمایی Moneyball این افراد از تصمیم سازندگان این فیلم حمایت کردند و گفتند که حضور بازیگرانی حرفه‌ای به‌جای آن‌ها بدون شک تصمیمی درست به‌شمار می‌رفت.

همچنین در قسمت دیگری از فیلم سینمایی مانی‌بال قرار بود بازیکنان حرفه‌ای تیم اوکلند اتلتیک حضور داشته باشند که این ایده توسط خود برد پیت شکل گرفته بود. در سکانس‌هایی که در قالب چند فلش‌بک داستان زندگی بیلی بین را در زمان بازی کردن در تیم نیویورک متس تماشا می‌کنیم قرار بود هم‌بازی‌های واقعی او در آن زمان یعنی دریل استراوبری و لنی دیکسترا در فیلم حضور داشته باشند و به‌صورت مصاحبه توضیحاتی را درباره زمان بازی کردن بیلی بین به مخاطب منتقل کنند.

این دو بازیکن یک سال پس از رفتن بیلی بین از آن تیم توانستند قهرمان مسابقات بیسبال در آمریکا شوند و قرار بود در آن سکانس‌ها داستان‌های جالب و خاطرات ریز و درشتی که با بیلی بین داشتند را تعریف کنند و همچنین نظر خودشان را درباره فعالیت‌های بیلی بین به‌عنوان مدیر ورزشی تیم اوکلند با بینندگان این فیلم درمیان بگذارند که این ایده نیز مانند حضور سایر افراد واقعی در این فیلم سینمایی به‌طور کامل کنار گذاشته شد.

۳- داستان حضور بازیگران این فیلم

توضیحات این قسمت را با دومین شخصیت اصلی این فیلم سینمایی یعنی شخصیت پیتر برند با نقش‌آفرینی فوق‌العاده جونا هیل آغاز می‌کنیم. نقش‌آفرینی جونا هیل در این نقش باعث شد تا برای کسب جایزه اسکار و گلدن گلوب درمیان نامزدهای این جوایز قرار بگیرد و همچنین تحسین‌های بسیاری را از جانب منتقدین دریافت کند. بااین‌حال درابتدا به‌هیچ‌وجه قرار نبود جونا هیل بازیگری باشد که نقش پیتر برند را بازی می‌کند. البته شخصیت پیتر برند در واقعیت وجود نداشت و براساس شخصیتی واقعی به نام پال دِپودستا شکل گرفته بود که به‌عنوان دست راست بیلی بین در تیم اوکلند اتلتیک فعالیت می‌کرد.

بازیگر نخستی که قرار بود نقش پال دِپودستا را ایفا کند دیمتری مارتین به‌شمار می‌رفت. پس از تغییر بازیگر این نقش به جونا هیل و اضافه شدن مقدار بسیار کمی از المان‌های کمدی به ظاهر و باطن این شخصیت، پال دپودستا طی یک نامه رسمی از سونی درخواست کرد تا نام او را در داستان این فیلم سینمایی تغییر دهند و اینگونه شخصیت پیتر برند خلق شد. پال دپودستا عقیده داشت نه‌تنها ظاهر جونا هیل با او شباهت زیادی ندارد که البته در این موضوع حق داشت که تصور می‌کرد سازندگان این فیلم سینمایی قصد دارند کارهای او را به‌صورت یک سری کارهای خنده‌دار و غیرجدی به‌تصویر بکشند که درباره این موضوع سخت در اشتباه بود.

از شخصیت پیتر برند که عبور کنیم به شخصیت اسکات هاتنبرگ می‌رسیم که با نقش‌آفرینی کریس پرت به‌تصویر کشیده شد. کریس پرت که او را بارها در فیلم‌های بلاک‌باستر ابرقهرمانی تماشا کردیم در آن زمان بازیگر سرشناسی به‌شمار نمی‌رفت و پس از آزمون بازیگری برای حضور در فیلم Moneyball از سوی سازندگان این فیلم سینمایی یک «نه» بزرگ شنید. او درباره این موضوع در یک مصاحبه در سال ۲۰۱۷ با رسانه Vanity Fair گفت:

آن روز اولین باری بود که در یک آزمون بازیگری جواب منفی دریافت می‌کردم. تا قبل از آن در پروژه‌های کوچکی بازی کرده بودم و در آزمون‌های بازیگری آن‌ها خیلی راحت قبول شده بودم ولی سازندگان فیلم Moneyball به من گفتند که برای این نقش بیش از حد چاق هستم و نمی‌توانم در آن فیلم حضور داشته باشم. در آن زمان از پس مخارج یک مربی بدنسازی برنمی‌آمدم ولی تصمیم گرفتم وزن خودم را تا حد زیادی کاهش دهم. به مدت چند هفته فقط می‌دویدم و غذای سالم می‌خوردم تا بلاخره توانستم موافقت آن‌ها را به‌دست آورم.

کریس پرت از نظر شباهت ظاهری و شباهت صورتش به اسکات هاتنبرگ گزینه نخست سازندگان فیلم مانی‌بال به‌شمار می‌رفت ولی اضافه وزن او مانع بزرگی در راه حضور این بازیگر در فیلم مانی بال به حساب می‌آمد. پس از نقش‌آفرینی در فیلم مانی‌بال کریس پرت پیشنهاد حضور در فیلم سینمایی Zero Dark Thirty را دریافت کرد و پس از آن به بازیگر سرشناسی تبدیل شد که امروز همه ما او را می‌شناسیم.

۴- محل فیلم‌برداری

برخلاف بسیاری از فیلم‌های ورزشی مانند فیلم سینمایی Major League که از ورزشگاه‌های واقعی برای به‌تصویر کشیدن تصاویر خود استفاده نمی‌کنند، سازندگان فیلم Moneyball پا را یک قدم فراتر گذاشتند تا تصاویر این فیلم سینمایی در واقعی‌ترین شکل ممکن به نمایش درآیند و همین موضوع یکی از مهم‌ترین دلایل محبوبیت آن تلقی می‌شود. موضوعی که واقع‌گرایانه بودن آن را به‌خوبی به مخاطب خود منتقل می‌کند و مخاطب این فیلم به خوبی با آن ارتباط می‌گیرد.

مهم‌ترین مکانی که در مراحل فیلم‌برداری این فیلم از آن استفاده شده استادیوم بزرگ تیم داجر در لس‌آنجلس به‌شمار می‌رود که در لیگ حرفه‌ای بیسبال آمریکا مورد استفاده قرار می‌گیرد. در ظاهر این استادیوم بزرگ برای سکانس‌های مربوط‌به فلش‌بک‌های این فیلم سینمایی که به زمان بازی کردن بیلی بین مربوط می‌شدند تغییراتی صورت گرفت تا ظاهر آن به ظاهری که در سال سال ۱۹۸۴ داشت، تغییر پیدا کند. همچنین تصاویر مربوط‌به ۲۰ برد پیاپی تیم اوکلند در همین استادیوم ضبط شده‌اند.

اما این پایان ماجرا نیست. بسیاری از سکانس‌های مربوط‌به مسابقات تیم اوکلند اتلتیک در ورزشگاه خانگی این تیم یعنی ورزشگاه کولسیوم در این شهر فیلم‌برداری شده‌اند. از بخش اداری این استادیوم گرفته تا تصاویر مربوط‌به مسابقات این تیم در لیگ حرفه‌ای بیسبال آمریکا. همچنین برای برخی از بازی‌های خارج از خانه این تیم از ورزشگاه Blair Field در منطقه لانگ بیچ در کالیفرنیا استفاده شده است تا تمام لحظات فیلم سینمایی Moneyball در واقعی‌ترین شکل ممکن به مخاطبش هدیه داده شوند. این تعهد از سوی سازندگان این فیلم سینمایی واقعا تحسین‌برانگیز است.

۵- واقع‌گرایانه بودن جزییات ورزش بسیبال در این فیلم

درباره واقع‌گرایانه بودن فیلم سینمایی مانی بال تا این جای مقاله کمابیش صحبت کردیم؛ از فیلم‌برداری در استادیوم‌های واقعی گرفته تا ایده حضور شخصیت‌های واقعی به‌جای بازیگران این فیلم سینمایی. این موارد تاحدودی موضوعاتی کلی به‌شمار می‌رفتند و در این مورد قصد داریم به چند مورد از جزییات ریزتر و کاملا واقعی این فیلم اشاره کنیم.

  • حقایق جالب فیلم The Curious Case of Benjamin Button
  • بهترین فیلم های بیوگرافی

همان‌طور که احتمالا می‌دانید جابه‌جا شدن بازیکنان میان تیم‌های مختلف در لیگ‌های ورزشی آمریکا با چیزی که خیلی از ما به‌خاطر فوتبال با آن هستیم، زمین تا آسمان متفاوت است. در لیگ‌های ورزشی این کشور مانند NBA یا همین MLB تیم‌ها برای دراختیار گرفتن بازیکنان باید با تیم مقابل معامله‌ای برابر انجام دهند که در این معامله هیچ پولی درمیان نیست و مانند فوتبال بازیکنانِ تیم‌ها با پول خرید و فروش نمی‌شوند.

منتقل شدن کارلوس پنیا و جرمی جیامبی را می‌توانیم یکی از تاثیرگذارترین لحظات شخصیت بیلی بین به‌عنوان مدیر ورزشی تیم اوکلند اتلتیک بدانیم. از همان زمان تا روز نهایی دوره نقل و انتقالات تمام عبارات و اصطلاحات برزبان آورده شده توسط برد پیت در نقش بیلی بین کاملا درست و منطقی خلق شده‌اند و ذره‌ای با واقعیت تفاوت ندارند. حتی افرادی که این لیگ را به‌طور حرفه‌ای دنبال می‌کنند از میزان واقعی بودن نقل و انتقالات در این فیلم به وجد آمدند و انتظار نداشتند این لحظات با این میزان از واقع‌گرایانه بودن به تصویر کشیده شوند.

تخته سفید و دفترچه یادداشت پر شده از اطلاعات ریز و درشتِ شخصیت پیتر برند را به خاطر دارید؟ تمام اعداد و اطلاعات موجود روی این تخته سفید و اطلاعاتی که این شخصیت ازطریق کامپیوتر و دفترچه خودش به بیلی بین و سایرین منتقل می‌کند، کاملا درست و منطقی هستند. سازندگان این فیلم سینمایی قصد داشتند حتی کوچک‌ترین و ناخواناترین اعداد موجود در این اطلاعات هم درست و واقعی باشند و تنها به‌خاطر پر کردن صفحه در آن مکان حضور نداشته باشند تا به‌این‌ترتیب همین جزییات کوچک نیز در واقعی‌ترین شکل ممکن خلق شوند.

نظر شما همراهان عزیز و همیشگی سایت میدونی درباره فیلم Moneyball چیست؟ اگر شما هم نکته جالبی درباره این فیلم درنظر دارید که در این مقاله به آن اشاره‌ای نشده است، آن را با ما و سایر مخاطبان سایت میدونی به اشتراک بگذارید.


افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
6 + 3 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.