در این مقاله بهبررسی نکات و حقایق جالب فیلم Gladiator یکی از بهترین فیلمهای حماسی تاریخ سینما با هنرنمایی راسل کرو خواهیم پرداخت. با میدونی همراه باشید.
«هر آنچه که ما در زندگی خود انجام میدهیم، در آینده انعکاس خواهد داشت»، جمله معروف شخصیت پراکسیمو با ایفای نقش الیور رید فقید که شاید بتوان از آن بهعنوان یکی از ماندگارترین جملههای تاریخ سینما یاد کرد. انتخاب یک جمله از صدها جمله تأثیرگذار فیلم گلادیاتور (Gladiator) برای شروع این مقاله اصلا کار آسانی نبود و پس از انتخاب هر جمله از دیالوگهای بینظیر این فیلم با یک جمله بهتر روبهرو میشدم. بههمینخاطر تصمیم گرفتم مقاله را با جملهای شروع کنم که احتمالا در تمام مراحل زندگی یک فرد حضور پررنگی خواهد داشت. فیلم گلادیاتور اثر ریدلی اسکات با هنرنمایی بازیگران برجستهای مانند راسل کرو، واکین فینیکس، الیور رید و کانی نیلسن از آن دسته فیلمهایی قلمداد میشود که برای همیشه در تاریخ سینما ماندگار خواهد بود و بدون شک ارزش آن را دارد که بارها و بارها آن را تماشا کنیم. این فیلم در سال ۲۰۰۰ میلادی با بودجهای حدود ۱۰۰ میلیون دلار توسط استودیوهای دریمورکس و یونیورسال استودیوز تولید و در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۳۷۹ (۵ مه ۲۰۰۰) اکران شد. فیلم گلادیاتور پس از فروش عالی ۴۶۰ میلیون دلاری توانست در مراسم اسکار موفقیتهای زیادی کسب کند؛ این فیلم در بخشهایی مانند بهترین فیلم سال، بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین جلوههای تصویری، بهترین طراحی لباس و بهترین تدوین صدا جایزه اسکار را بهخود اختصاص دهد.
ما در این مقاله تصمیم گرفتیم تا بهبررسی نکات و حقایق جالب فیلم Gladiator بپردازیم؛ حقایقی که شاید از آنها اطلاعی نداشته باشید. توجه داشته باشید که قسمت پایانی این مقاله که با هشدار حاوی اسپویل مشخص شده است، امکان دارد که قسمت مهمی از داستان فیلم را برای شما لو دهد. پس اگر هنوز این فیلم را تماشا نکردهاید پشنهاد میکنیم پس از تماشای آن قسمت پایانی این مقاله (حقایق متفرقه فیلم) را مطالعه کنید.
۱- نمادینترین صحنه فیلم
با تماشای این فیلم بهراحتی میتوانید دهها صحنه مختلف را بهعنوان تصاویر ماندگار آن انتخاب کنید؛ از فریادهای ماکسیموس در کولوسئوم تا نگاههای خشک کومودوس به خواهر و خواهرزاده خود یا گریههای ماکسیموس در هنگام دیدن بدن بیجان و سوخته همسر و پسرش. از تمام این تصاویر ماندگار که عبور کنیم یه تصویری میرسیم که میتوانید تمام اتمسفر فیلم را در آن لحظه حس کنید؛ زمانیکه ماکسیموس قبل از شروع هر نبرد مقداری خاک را از زمین برمیدارد و بهدستهای خود میمالد. با تماشای ماکسیموس در آن لحظات بهخوبی میتوانید حس تنفر، انتقام و از بین رفتن احساساتش را با ذرهذره وجودتان حس کنید. اما داستان این حرکت چیست؟ ریدلی اسکات درنظر داشت حرکتی را برای ماکسیموس طراحی کند که همه بینندگان او را با آن حرکت بهخاطر آورند ولی تمام ایدههای او بهدلایل مختلفی لغو شدند. درنهایت خود شخص راسل کرو که ایفای نقش ماکسیموس را برعهده داشت ایده برداشتن مقداری خاک از زمین و مالیدن آن بهدستهای خود را به تیم سازنده فیلم پیشنهاد کرد. تیم سازنده فیلم و ریدلی اسکات درابتدا با این ایده خیلی موافق نبودند ولی بلاخره با ایده راسل کرو برای انجام این کار موافقت کردند. بسیاری از اهالی سینما و منتقدان سینمایی عقیده دارند که تصاویر مربوطبه این کار میتوانند بهعنوان نماد این فیلم انتخاب شوند و ازطریق آنها تمام احساسات ماکسیموس در آن لحظات را بهخوبی به بیننده منتقل کنند.
۲- احیا کردن یک ژانر قدیمی
تابهحال اسم ژانر شمشیرها و صندلها (Swords and Sandals) را شنیدهاید؟ نام این ژانر در صنعت سینما خیلی کاربرد نداشته و سازندگان فیلم های تاریخی و حماسی از عنوان این ژانر زیاد استفاده نمیکنند. این ژانر به فیلمهای حماسی تعلق میگیرد که داستانهایی بسیار قدیمی و جنگهایی تاریخی و اسطورهای را بهتصویر میکشند. در این فیلمها نبردهایی بزرگ با شمشیر را مشاهده میکنیم که در آنها شخصیتهای اصلی معمولا صندلهایی قدیمی بهپا میکنند. مهمترین فیلم این ژانر قبل از سال ۲۰۰۰ میلادی فیلم اسپارتاکوس اثر ادوارد لوییس بود که دههها هیچ فیلمی موفق نشد جای آن را بگیرد. ساخته ریدلی اسکات در سال ۲۰۰۰ توانست این ژانر قدیمی را احیا کرده و آن را دوباره بازنویسی کند. فیلم گلادیاتور را میتوان معرف این ژانر در سینمای مدرن دانست؛ پس آن نیز فیلم تروی (Troy) توانست به اثری محبوب در این ژانر تبدیل شود.
در دهههای گذشته کارگردانهای زیادی سعی کردند با ساخت فیلمهای مختلف، جنگهای تاریخی را بهتصویر بکشند ولی متاسفانه بیشتر آنها با گرفتار شدن در کلیشههای این ژانر موفق نشدند فیلم موفقی تهیه کنند؛ کلیشههایی مانند قابل پیشبینی بودن آنها، تصاویر تکراری و المانهایی که در تمام فیلمهای این ژانر بهراحتی میتوانیم آنها را پیدا کنیم. ریدلی اسکات پس از سالها توانست این کلیشهها را طوری بهتصویر بکشد که گویی دیگر خبری از آن صحنههای تکراری در فیلم گلادیاتور نیست. این کارگردان نهتنها موفق شد کلیشههای این ژانر را بازنویسی کند که توانست با عنصر غیرقابلپیشبینی بودن، یک فیلم بسیار هیجانانگیز را در این ژانر به علاقهمندان فیلمهای حماسی هدیه دهد و راه را برای ساخت فیلمهای بیشتر و بهتر در این ژانر هموارتر کند.
۳- کنترل کردن رفتار واکین فینیکس
- بیوگرافی واکین فینیکس
واکین فینیکس با ایفای نقش شخصیت کومودوس در این فیلم توانست خود را بهعنوان بازیگری بسیار توانا به جهان نشان دهد. ایفای نقش او در فیلم گلادیاتور را اگر بهترین هنرنمایی او نام نبریم بهراحتی میتوانیم از آن بهعنوان بهترین ایفای نقش او تا سال ۲۰۰۰ یاد کنیم. واکین فینیکس همانطور که همه میدانیم شخصیتی بسیار عجیب و غیرمعمول دارد که این موضوع در مراحل ساخت فیلم گلادیاتور بهخوبی خود را نشان میدهد. در اولین روزهای مراحل ساخت فیلم گلادیاتور فینیکس بسیار مضطرب بهنظر میرسید و بههیچوجه تمرکز کافی برای حضور در آن نقش را از خود بروز نمیداد.
راسل کرو در مصاحبهای درباره وضعیت فینیکس در آن زمان توضیحات جالبی داد و گفت: «در روزهای ابتدایی ساخت فیلم واکین از من تقاضا کرد که قبل از شروع فیلمبرداری او را کتک بزنم. من در آن لحظه بسیار شوکه شده بودم و نمیدانستم چه عکسالعملی باید نشان دهم. او مدام به من میگفت که لطفا به قسمتهای مختلف بدنش ضرباتی وارد کنم تا او بتواند تمرکز کافی را بهدست آورد؛ باورتان میشود؟ پس از اینکه این موضوع چند بار تکرار شد نزد جناب ریچارد هریس رفتم و به او گفتم من با این پسر چه کار کنم؟ فینیکس مدام از من تقاضا میکند که او را کتک بزنم و نمیدانم باید چه جوابی به او دهم. پس از صحبت با ریچارد هریس تصمیم گرفتم با واکین بهطور کاملا جدی صحبت کنم. پس از چندبار تکرار تقاضای عجیب او، من برای آرام کردن رفتار فینیکس به او گفتم که ایفای نقش کومودوس یک تجربه بسیار ارزشمند برای تو خواهد بود و تو باید این شخصیت را زندگی کنی تا بتوانی بهبهترین شکل ممکن بهایفای آن بپردازی. این کلمات را به جدیترین حالت ممکن به او گفتم و خوشبختانه پس از این صحبتها رفتار واکین بسیار آرامتر شد و نتیجه آن به یک ایفای نقش ماندگار از جانب او تبدیل شد». این موضوع و رفتار عجیب واکین فینیکس را خود شخص او نیز در مصاحبهای تایید کرده است.
۴- استفاده از ببرهای واقعی
ریدلی اسکات و سایر اعضای تیم سازنده فیلم میتوانستند برای بهتصویر کشیدن ببرهای موجود در فیلم از تصاویر کامپیوتری استفاده کنند و آنها را خیلی راحتتر در فیلم قرار دهند ولی ریدلی اسکات قصد داشت تا جای ممکن از جلوههای ویژه و تصاویر کامپیوتری استفاده نکند تا بینندگان فیلم حس بهتری نسبتبه فیلم داشته باشند. در یکی از مهیجترین سکانسهای فیلم گلادیاتور و زمانیکه شخصیت ماکسیموس دربرابر شخصیت تایریس قرار میگیرد، برگزارکنندگان آن رقابتها برای ایجاد هیجان بیشتر از ببرهایی در نزدیکی گلادیاتورها استفاده میکنند تا جان آنها در خطر بیشتری قرار بگیرد. این ببرها کاملا واقعی بودند و تنها تصاویر مربوطبه حملهور شدن آنها به مبارزان توسط جلوههای ویژه خلق شده است. در محل فیلمبرداری این سکانس پنج ببر بسیار بزرگ و وحشی حاضر بودند که یک متخصص برای کنترل آنها در آن مکان حضور داشت.
در زمان تهیه تصاویر این سکانس ببرهای حاضر در آن مکان تنها حدود ۱۵ فوت (حدود ۴.۵ متر) از راسل کرو و دیگر بازیگر حاضر در آن صحنه فاصله داشتند و اگر تنها برای یک لحظه کنترل آنها از دست تیم سازنده خارج و وجود آنها خطرساز میشد، آنها را سریعا با آمپولهای بیهوشی بسیار قوی بیهوش میکردند. راسل کرو نیز در مصاحبهای با اشاره به این نکته گفت: «در تمام دوران بازیگری خود در مراحل ساخت یک فیلم بهاندازه فیلمبرداری آن سکانس نترسیده بودم. تصور کنید که درحال ایفای نقش در یک فیلم حماسی هستید و یک ببر وحشی و عظیم جفت شما قرار دارد، چگونه میشود در آن لحظه روی بازیگری تمرکز کرد؟» نکته بسیار جالب درباره این سکانس این است که در رم باستان و در مبارزات گلادیاتورها وجود ببرهای وحشی یک شیوه مرسوم برای هیجانانگیزتر کردن رقابتها تلقی میشد و ریدلی اسکات و سایر تیم سازنده فیلم درهای خروجی ببرها را بهطور کاملا دقیق مانند درهای استفاده شده برای این کار در همان دوران طراحی کرده بودند.
۵- ماکسیموس و توصیف خانه خود
در یکی از سکانسهای آغازین فیلم شخصیت ماکسیموس و پادشاه مارکوس آئورلیوس با یکدیگر درباره موضوعات مختلف صحبت میکنند و در قسمتی از صحبتهای خود پادشاه از ماکسیموس درخواست میکند تا خانه خود را برای او توصیف کند. نویسندگان فیلم و ریدلی اسکات برای این قسمت از صحبتهای ماکسیموس فیلمنامهای آماده کرده بودند که بهطور کامل با چیزی که در آن لحظه میبینیم متفاوت بوده است. راسل کرو که شخصیت ماکسیموس را در فیلم ایفا میکرد در آن لحظه تصمیم میگیرد تا بهصورت بداهه جملاتی را بهزبان بیاورد که اصلا در فیلمنامه وجود نداشتند. کرو در آن سکانس خانه خود در استرالیا را توصیف میکند؛ او جزییات زیبای آشپزخانه خانه واقعی خود در استرالیا را شرح میدهد و با اشاره به این موضوع که خانه خود در روزها چه بویی میدهد و در شبها بوی متفاوتی دارد، احساسات پادشاه آئورلیوس و بینندگان را درگیر میکند. این تصمیم نبوغ راسل کرو را بهرخ میکشد که چگونه خانه خود در سال ۲۰۰۰ را بهجای خانه شخصیت ماکسیموس در ۱۸۰ سال قبل از تولد حضرت عیسی مسیح توصیف میکند. او بهقدری مبهم و زیبا این کار را انجام میدهد که حتی ریدلی اسکات و سایر نویسندگان فیلم هم متوجه این موضوع نمیشوند و در آن لحظه پس از شنیدن جملات زیبای راسل کرو تصمیم میگیرند تا از همان جملات در فیلم استفاده کنند. راسل کرو بعدها درمقابل ریدلی اسکات اعتراف میکند که در آن لحظه خانه واقعی خود در استرالیا را توصیف کرده ولی هیچکس به واقعی بودن جملات او شک هم نکرده است.
۶- مرگ ناگهانی اولیور رید در مراحل ساخت فیلم
شخصیت پراکسیمو را میتوان یکی از مهمترین شخصیتهای فیلم یاد کرد که تاثیر بسیار زیادی در تغییر شخصیت ماکسیموس و در سرنوشت او داشته است. بازیگر شخصیت پراکسیمو یعنی الیور رید در اواخر مراحل فیلمبرداری فیلم جان خود را از دست داد و درگذشت. مرگ او باعث شد تا مراحل ساخت فیلم برای مدتی لغو شود؛ این اتفاق دقیقا سه هفته قبل از پایان کامل فیلمبرداری این فیلم اتفاق افتاد. پس از شروع دوباره مراحل ساخت، سازندگان فیلم با چالشی بسیار مهم روبهرو شدند که شخصیت پراکسیمو را در سکانسهای پایانی چگونه بهتصویر بکشند. قبل از شروع مراحل ساخت فیلم در قرار داد اولیور رید با تهیهکنندگان آن بندی وجود داشت که درصورت مرگ او سازندگان فیلم اجازه دارند تصاویر مربوطبه شخصیت او را با بازیگر دیگری دوباره تهیه کنند و شرکت بیمه الیور رید موظف است که هزینههای این کار را بپردازد. پس از مرگ او سازندگان فیلم تصیمیم گرفتند تا برای ادای احترام به او تصاویر او را از فیلم حذف نکنند و تنها سکانسهای پایانی فیلم را تغییر دهند. آنها سرنوشت شخصیت پراکسیمو را در سکانسهای پایانی تغییر دادند تا او حضور کمرنگتری در فیلم داشته باشد و برای همان لحظات کوتاه از تکنولوژی CGI برای بهتصویر کشیدن صورت او استفاده کردند. برای انجام این کار آنها یک بازیگر با فیزیک بدنی کاملا شبیه به اولیور رید استخدام و در سکانسهای مربوطبه او با استفاده از تکنولوژی CGI صورت اولیور رید را بهجای صورت بازیگر جدید قرار دادند.
۷- بداههگویی واکین فینیکس
درباره شخصیت عجیب واکین فینیکس که ایفای نقش کومودوس را برعهده داشت در موارد قبلی صحبت کردیم. شخصیت خاص واکین فینیکس ممکن است در برخی از لحظات عجیب و آزاردهنده باشد ولی در برخی اوقات همین اخلاق او باعث شکلگیری یک صحنه یا یک دیالوگ ماندگار میشود. این تصاویر و سکانسهای ماندگار را میتوان در فیلمهای او بهراحتی پیدا کرد مانند تصویر رقص فیالبداهه او در دستشویی در فیلم جوکر (Joker) یا همین سکانسی که قصد داریم درباره آن صحبت کنیم. یکی از ماندگارترین سکانسهای مربوطبه شخصیت کومودوس لحظهای است که او با فریاد خطاببه خواهر خود یعنی لوسیلا با بازی کانی نیلسن میگوید: «آیا من بخشنده نیستم؟» او این جمله را دوباره تکرار میکند، جملهای که اصلا در فیلمنامه وجود نداشت و در فیلمنامه او تنها باید با نگاهی بسیار خشک و بیروح به خواهر خود خیره میشد.
عکسالعمل کانی نیلسن پس از فریادهای واکین فینیکس کاملا طبیعی هستند بهایندلیل که او بههیچوجه انتظار این فریادهای بسیار بلند را نداشت و در آن لحظه بهشدت جا خورده بود. ریدلی اسکات در مصاحبهای درباره آن لحظه گفت: «چهره لوسیلا را در آن صحنه دیدید که چگونه ترسیده بود؟ همه ما در پشت صحنه نیز دقیقا همانقدر جا خورده و از شخصیت کومودوس ترسیده بودیم. فینیکس بهقدری طبیعی و بیرحمانه آن جمله را فریاد کشید که ما راهی جز اضافه کردن آن لحظه به فیلم نداشتیم، حس میکردیم که اگر این صحنه را به فیلم اضافه نکنیم کومودوس عصبانی خواهد شد و سرنوشت بدی در انتظار ما خواهد بود». ریدلی اسکات جملات پایانی را با خنده بهزبان آورد تا نشان دهد آن سکانس چقدر خوب و طبیعی توسط واکین فینیکس خلق شده است. همچنین جک گلیسن بازیگر شخصیت منفور جفری باراتیون در سریال Game of Thrones در مصاحبهای بیان کرد که برای ایفای نقش خود در این سریال از شخصیت کومودوس و بازی هنرمندانه واکین فینیکس بسیار الهام گرفته است.
۸- عصبانیت راسل کرو
تا این قسمت از مقاله چندبار به این موضوع اشاره کردیم که راسل کرو چگونه فیلمنامه فیلم را آنطور که درنظر داشت، تغییر میداد. او مهمترین بازیگر این فیلم قلمداد میشد و تغییراتی که شخصا در فیلم ایجاد کرده بود همگی باعث بهتر شدن فیلم و خلق صحنههای ماندگار شدند. ویلیام نیکلسون، یکی از نویسندگان اصلی فیلم گلادیاتور درباره تغییرات مدنظر راسل کرو در مصاحبهای توضیحات جالبی داد و گفت: «راسل تقریبا با همه چیز مخالف بود. او با تمام جزییات تصاویر فیلم و جزییات فیلمنامه مخالف بود و قصد داشت تقریبا تمام آنها را تغییر دهد. اگر ریدلی اسکات با پیشنهادهای او مخالفت میکرد این کار باعث عصبانیت راسل میشد و او با عصبانیت محل فیلمبرداری را ترک میکرد. او واقعا یک فرد ایدهآلگرا بهشمار میرود و شک نکنید که اگر او در این فیلم حضور نداشت فیلم گلادیاتور به این خوبی از آب در نمیآمد. خندهدارترین تغییری که او قصد داشت در فیلمنامه ایجاد کند این بود که او عقیده داشت یکی از ماندگارترین جملات فیلم را تغییر دهد؛ جمله «من انتقام خود را خواهم گرفت، در این دنیا یا دنیای بعدی» که اکنون از آن بهعنوان یکی از تاثیرگذارترین جملات فیلم یاد میشود، اصلا باب میل او نبود و قصد داشت آن را از شخصیت ماکسیموس حذف کند. او به من گفت که جملات تو آشغالی بیش نیستند ولی من بهعنوان بهترین بازیگر دنیا کاری کردم تا آشغالهای تو زیبا و تأثیرگذار شوند. از همان سال تا امروز همیشه با او بهخاطر این جمله شوخی میکنیم».
۹- انتخاب بازیگران فیلم
ریدلی اسکات با انتخاب بهترین بازیگران ممکن برای شخصیتهای مختلف فیلم نقش مهمی در محبوبیت و موفقیتهای فیلم گلادیاتور دارد. او این موضوع را تایید کرده که برای شخصیت کومودوس از همان ابتدا واکین فینیکس را در نظر داشته و بسیار خوشحال است که فینیکس پیشنهاد او را پذیرفت ولی از سوی دیگر برای انتخاب بازیگر نقش اصلی فیلم چالش سختتری را درمقابل خود میدید. او در شروع مراحل انتخاب بازیگران این فیلم برای نقش ماکسیموس، مل گیبسون بازیگر نقش اصلی فیلم شجاع دل (Braveheart) را درنظر داشت.
مل گیبسون با بازی ماندگار خود در آن فیلم نشان داد که توانایی بسیار بالایی در بهتصویر کشیدن شخصیت اصلی یک فیلم حماسی دارد و دقیقا بههمیندلیل ریدلی اسکات شخصیت ماکسیموس را اول به او پیشنهاد داد. مل گیبسون درنهایت این پیشنهاد را رد کرد؛ او در مصاحبهای گفت که حس میکرد برای نقش ماکسیموس پیر بوده و بهخاطر شرایط فیزیکی خود توانایی بازی در آن نقش بسیار سخت را نداشته است. او همچنین پس از اکران فیلم گلادیاتور به تمجید از بازی راسل کرو پرداخت و گفت از تماشای این فیلم با بازی راسل کرو بسیار لذت برده است. راسل کرو نیز پس از گذشت سالها از اکران فیلم گلادیاتور اعلام کرد که این فیلم محبوبترین فیلم آمریکایی او تلقی میشود که او در آن بهایفای نقش پرداخته و شخصیت ماکسیموس در میان شخصیتهای مختلف او در گذر زمان شخصیت مورد علاقه او بهشمار میرود. بههرحال نمیتوان قضاوت کرد که این فیلم با حضور مل گیبسون بهتر از آب در میآمد یا بدتر ولی میتوانیم خوشحال باشیم که با حضور واکین فینیکس و راسل کرو شاهد یکی از بهترین فیلمهای حماسی تاریخ سینما بودیم.
۱۰- جراحتهای راسل کرو در زمان ساخت فیلم
فکر میکنم درباره ایدهآلگرایی راسل کرو بهاندازه کافی صحبت کردهایم، او بهقدری برای بهتر شدن فیلم تلاش کرد که شاید تیم سازنده فیلم بهاندازه او تلاش نکرده باشد. بههمین دلیل راسل کرو در بسیاری از صحنههای مربوطبه درگیریهای فیلم تصمیم گرفته بود که شخصا در آن سکانسها بهایفای نقش بپردازد و حاضر نبود هیچ بدلکاری جای او را در آن صحنهها پر کند. او معتقد بود هیچ بدلکاری نمیتواند بهخوبی او آن تصاویر را تهیه و بهجای او قرار بگیرد و بههمیندلیل حسی که باید را نمیتوانند به بیننده منتقل کنند. راسل کرو بهای سنگینی برای این تصمیم خود پرداخت و جراحتها و مصدومیتهای زیادی را در مراحل ساخت فیلم تجربه کرد. برای مثال در سکانسهای آغازین فیلم زخمهای روی صورت او واقعی هستند و گریمی برای زخمهای او انجام نشده است؛ زمانیکه او روی اسب قرار داشته اسب او یک لحظه عصبانی شده و کرو را به سمت یک درخت پرت میکند و صورت راسل کرو بهدلیل برخود با درخت زخم میشود! این تنها آسیب وارد شده به راسل کرو نبود و آسیبهای بدتری را در جریان ساخت فیلم تجربه کرده است. از جراحتهای وارده به او میتوان به پارگی جزئی تاندون آشیل، شکستگی انگشت پا، ترک خوردن استخوان ران، جراحت تاندون بازو و آسیبدیدگی عصب انگشت اشاره دست راست او اشاره کرد؛ راسل کرو در مصاحبهای گفت که در طول چند روز از مراحل فیلمبرداری بههیچوجه انگشت اشاره دست راست خود را حس نمیکرد. تمام این جراحتها و آسیبدیدگیهای وارده به راسل کرو تنها برای این بود که ما بینندگان این فیلم از آن لذت بیشتری ببریم.
۱۱- افرادی که در واقعیت وجود داشتند
همانطور که مسلما اطلاع دارید داستان فیلم گلادیاتور واقعیت تاریخی ندارد و کاملا زاییده ذهن سازندگان آن است ولی از طرفی برخی شخصیتهای حاضر در این فیلم افسانهای در واقعیت حضور داشتند و ریدلی اسکات برای خلق شخصیتهای فیلم از افراد واقعی الهام گرفته تا از این طریق فیلم را کمی به واقعیت نزدیکتر کند. ۱۸۲ سال قبل از تولد حضرت عیسی مسیح شخصیتهای کومودوس و لوسیلا در رم باستان حضور داشتند و در آن دوران درکنار یکدیگر بهعنوان خواهر و برادری که اصلا دل خوشی از هم نداشتند زندگی میکردند. روند داستانی این دو شخصیت در فیلم تا جای ممکن از داستان واقعی آنها اقتباس شده تا بهاین صورت شاهد وقایع تاریخی مستند در فیلم باشیم. لوسیلا خواهر کومودوس که در واقعیت نیز از برادر خود بیزار بود قصد داشت تا برادر خود را بهقتل برساند ولی کومودوس از این اتفاق آگاه شد و جان سالم بهدر برد. پس از این اتفاق آنها بازهم درکنار یکدیگر زندگی کردند ولی هیچوقت رابطه خوبی با هم نداشتند. شخصیت کومودوس درنهایت توسط یک گلادیاتور کشته شد ولی نه در زمین مبارزه؛ او توسط آن گلادیاتو در حمام شخصی خود بهقتل رسید. امپراتور مارکوس آئورلیوس نیز دیگر شخصیتی بهشمار میرود که در واقعیت وجود داشته است و مانند داستان فیلم پس از نبرد با بربرهای آلمانی از دنیا رفت ولی این اتفاق بهصورت طبیعی رخ داد و او هرگز به قتل نرسید. شخصیت اصلی فیلم یعنی ماکسیموس دسیموس مریدیوس بههیچوجه وجود حقیقی ندارد و کاملا زاییده ذهن سازندگان فیلم تلقی میشود.
۱۲- ساخت کولوسئوم
یکی از بزرگترین چالشهای ریدلی اسکات برای ساخت فیلم Gladiator نحوه بهتصویر کشیدن یکی از قدیمیترین شهرهای جهان بهشمار میآمد و او برای این کار چالش سختی را درمقابل خود میدید. برای فیلمبرداری صحنههای مربوطبه کولوسئوم، سازندگان فیلم طبیعتا قادر نبودند تصاویر مربوطبه آن سکانسها را در کولوسئوم واقعی تهیه کنند. ریدلی اسکات که برای ساخت این فیلم تا جای ممکن از تصاویر کامپیوتری پرهیز کرده بود تصمیم گرفت تا برای بهتصویر کشیدن این مکان باشکوه نیز بهسمت تصاویر کامپیوتری نرود ولی ساخت چنین بنای بزرگی برای تولید یک فیلم اصلا منطقی نیست. بااینحال ریدلی اسکات بازهم حاضر نشد تا تمام این بنا را توسط کامپیوتر خلق کند و طی ۶ ماه با کمک مهندسان عمران و معماری یک بنای بزرگ را برای بهتصویر کشیدن کولوسئوم آماده کرد. آنها موفق شدند تنها ردیف اول این بنای تاریخی را بسازند؛ ساخت همین یک ردیف به یکی از عظیمترین ساختههای سینما تا آن سال تبدیل شد. آنها برای این کار بنایی به ارتفاق ۵۲ فوت (حدود ۱۶ متر) و به مساحت کولوسئوم واقعی ساختند و تمام جزییات این سازه باستانی را در سازه خود پیاده کردند؛ جزییاتی مانند محل نشستن امپراطور، جایگاه تماشاگران، درهای ورودی و خروجی مبارزان، نمای بیرونی و ستونهایی دقیقا مانند ستونهای کولوسئوم اصلی. تیم سازندگان فیلم پس از ساخت این بنای عظیم ردیفهای دوم و سوم آن را توسط جلوههای ویژه و تصاویر کامپیوتری بهتصویر کشیدند.
۱۳- حقایق متفرقه فیلم (حاوی اسپویل)
- در فیلمنامه اصلی قرار بود شخصیت ماکسیموس در نبرد آخر زنده بماند ولی ریدلی اسکات این اتفاق را در میانه مراحل ساخت فیلم تغییر داد.
- در فیلمنامه اولیه همچنین قرار بود که خانواده ماکسیموس بهقتل نرسند ولی ریدلی اسکات با این تغییر و مرگ فجیع آنها باعث ایجاد یک انگیزه بسیار قوی در شخصیت ماکسیموس شد.
- برای سکانسی که ماکسیموس هویت خود را درمقابل کومودوس نشان میدهد، راسل کرو و ریدلی اسکات حدود ۲۰ دیالوگ مختلف برای شخصیت ماکسیموس آماده کرده بودند.
- برخلاف رابطه شخصیتهای کومودوس و ماکسیموس در فیلم، راسل کرو و واکین فینیکس پس از پایان مراحل ساخت فیلم به دوستانی بسیار صمیمی تبدیل شدند.
- حقایق جالب فیلم 1917
- حقایق جالب سریال True Detective
- در رم باستان تمام مبارزات گلادیاتورها با مرگ یک یا چند نفر از آنها بهپایان نمیرسید و بسیاری از آنها تنها برای سرگرم کردن تماشاگران برگزار میشد ولی در فیلم برای هیجانانگیزتر کردن داستان آن در تمام مبارزات بسیاری از گلادیاتورها بهقتل رسیدند.
- در انتها جا دارد به موسیقی متن بینظیر این فیلم که توسط هانس زیمر و لیسا جرارد تهیه شده است اشاره کنیم که بدون شک یکی از اصلیترین عوامل جذابیت این فیلم قلمداد میشود.
نظر شما همراهان همیشگی سایت میدونی درباره فیلم Gladiator چیست؟ اگر شما هم نکته جالبی درباره این فیلم درنظر دارید که در این مقاله به آن اشارهای نشده است، آن را با ما و سایر خوانندگان سایت میدونی درمیان بگذارید.