در این مقاله به بررسی نکات و حقایق جالب مجموعه سینمایی Matrix یکی از بهترین و محبوبترین مجموعههای تاریخ سینما خواهیم پرداخت. با میدونی همراه باشید.
مجموعه فیلم های Matrix بهخصوص فیلمهای نخست این مجموعه بدون شک از بهیادماندنیترین فیلمهای صنعت سینما بهشمار میروند. فیلمهایی که با هنرنمایی بازیگران برجستهای مانند کیانو ریوز، لارنس فیشربرن، کریان ماس و هوگو ویوینگ طرفداران بسیار زیادی نهتنها در دنیا که در کشور خودمان دارند. به احتمال فراوان با داستان این مجموعه آشنا هستید و صحبت کردن درباره آن شاید بیهوده باشد. همانطور که اطلاع دارید قسمت چهارم مجموعه ماتریکس با نام The Matrix Resurrections پس از گذشت تقریبا دو دهه از اکران قسمت سوم آن مدتی قبل منتشر شد و نظرات مثبت و منفی زیادی دریافت کرد. به مناسبت اکران قسمت چهارم این مجموعه تصمیم گرفتیم تا در مقالهای نگاهی کنیم به نکات و حقایق جالب فیلم های Matrix؛ حقایقی که شاید از آنها اطلاعی نداشته باشید.
«توجه: مطالعه این مقاله ممکن است قسمتهایی از داستان فیلم های Matrix را برای شما اسپویل کند»
۱- داستان تولد مجموعه ماتریکس
احتمالا میدانید که فیلمهای مجموعه ماتریکس توسط لانا و لیلی واچوفسکی خلق شدهاند و برای خلق این مجموعه و لذت زیادی که از آن بردیم، باید از آنها تشکر کنیم. بااینحال داستان مجموعه Matrix درابتدا اصلا و ابدا قرار نبود در مدیوم سینما قرار بگیرد و آنها بههیچوجه به این موضوع فکر هم نمیکردند. واچوفسکیها قبل از ساخت مجموعه ماتریکس در شرکت مارول مشغول بودند و برای این شرکت کمیکبوکهای زیادی را نوشتهاند. بههمیندلیل زمانیکه آنها داستان ماتریکس را نوشتند قصد داشتند تا این داستان را در قالب یک کتاب کمیک منتشر کنند و به ساخت فیلم سینمایی از روی آن داستان علاقهای نداشتند.
واچوفسکیها حتی برای انجام این کار دو نفر از دوستان خودشان در مارول را استخدام کردند تا به آنها در خلق یک کمیکبوک بسیار بزرگ کمک کنند. افرادی که آنها برای این کار درنظر گرفته بودند سابقه کار در کمیکهایی مانند مردعنکبوتی و Hard-Boiled را در کارنامه خود داشتند. واچوفسکیها داستان ماتریکس را برای یک کمیکبوک حدودا ۵۰۰ صفحهای طراحی کرده بودند تا هرماه قسمت جدید آن منتشر شود. درنهایت و پس از بررسیهای فراوان آنها به این نتیجه رسیدند که پتانسیل این داستان برای مدیوم سینما مناسبتر خواهد بود و بههمیندلیل به فکر ساخت یک فیلم سینمایی از روی داستان خودشان افتادند؛ اما چگونه این ایده به سرانجام رسید؟
آنها ایده خودشان را نزد مدیران برادران بردند و ساخت یک فیلم براساس داستانشان را به آنها پیشنهاد کردند. مدیران وارنر خیلی از این ایده خوششان نیامد و به ساخت این فیلم خیلی خوشبین نبودند. بههمیندلیل آنها بودجهای ۱۰ میلیون دلاری برای ساخت این فیلم درنظر گرفتند تا واچوفسکیها تنها ۱۰ میلیون دلار برای ساخت یک فیلم سینمایی در اختیار داشته باشند. همانطور که میتوانیم حدس بزنیم این مبلغ بههیچعنوان برای ساخت فیلمی که ما تماشا کردیم کافی نبود و بههمیندلیل واچوفسکیها دست به یک ریسک بزرگ زدند.
آنها تمام آن ۱۰ میلیون دلار را تنها و تنها صرف ساخت چند دقیقه ابتدایی فیلم کردند؛ سکانسی که در آن شخصیت ترینیتی حضور دارد و همه ما آن سکانس را احتمالا بارها تماشا کردهایم. واچوفسکیها این چند دقیقه را نزد مدیران برادران وارنر بردند و جواب ریسک بزرگی که کرده بودند را هم گرفتند. مدیران وارنر بهقدری از آن چند دقیقه خوششان آمد که بودجهای ۸۰ میلیون دلاری در اختیار واچوفسکیها قرار دادند ولی درنهایت ساخت فیلم ماتریکس تنها ۶۵ میلیون دلار برای این شرکت خرج دربرداشت.
پس از موافقت برادران وارنر با ساخت این فیلم آنها عقیده داشتند که واچوفسکیها افراد مناسبی برای کارگردانی این فیلم نیستند و آنها را تنها در سمت نویسنده فیلمنامه این فیلم درنظر داشتند. لیلی و لانا واچوفسکی برای اثبات این موضوع که مدیران وارنر اشتباه میکنند، فیلمی جنایی تریلری به نام Bound را نویسندگی و کارگردانی کردند و به این شکل مدیران وانر بهطور کامل متقاعد شدند که نهتنها ایده آنها پتانسیل بسیار خوبی دارد که خودشان هم مناسبترین کارگردان برای این پروژه بهشمار میروند.
۲- بازیگران مدنظر واچوفسکیها برای نقش نئو و مورفئوس
خیر، کیانو ریوز نخستین انتخاب لیلی و لانا واچوفسکی برای نقش اصلی فیلمهای این مجموعه نبود. بازیگران بسیار برجستهای قبل از کیانو ریوز برای ایفای نقش شخصیت نئو مدنظر واچوفسکیها بودند که بسیاری از آنها بنابهدلیلی مشابه پیشنهاد حضور در این فیلم را رد کردند؛ این دلیل چیزی نبود به جز کمتجربگی واچوفسکیها در کارگردانی فیلمهای بزرگ. نخستین انتخاب آنها برای حضور در نقش شخصیت نئو، ویل اسمیت بهشمار میرفت. البته ویل اسمیت نه بهخاطر دلیلی که توضیح دادیم که بهخاطر حضور در فیلم Wild Wild West پیشنهاد واچوفسکیها را نپذیرفت.
انتخاب بعدی آنها نیکولاس کیج بود. زمانیکه سالها بعد از او سؤال شد که آیا از رد کردن پیشنهاد حضور در فیلم ماتریکس پشیمان است یا خیر، جواب داد: «من از هیچکدام از انتخابهایم پیشمان نیستم. پشیمانی تنها باعث میشود تا وقت خودتان را هدر دهید. اگر بخواهم با شما روراست باشم حضور در دو مجموعه میتوانست زندگی من را به کلی تغییر دهد، یکی از آنها مجموعه ماتریکس است و دیگری مجموعه ارباب حلقهها. من پیشنهاد حضور در هردوی این مجموعهها را رد کردم ولی بااینحال از تصمیماتی که گرفتم پیشمان نیستم». اسامی برجسته دیگری برای ایفای نقش در نقش شخصیت نئو در ذهن واچوفسکیها وجود داشت که میتوانیم درمیان آنها به بازیگرانی مانند تام کروز، جانی دپ و لئوناردو دیکاپریو اشاره کنیم که همگی آنها مانند ویل اسمیت و نیکولاس کیج پیشنهاد سازندگان ماتریکس را رد کردند.
از شخصیت نئو که عبور کنیم به یکی از شخصیتهای مهم دیگر مجموعه ماتریکس یعنی شخصیت مورفئوس میرسیم. مانند شخصیت نئو برای این شخصیت هم بازیگران برجستهای مدنظر واچوفسکیها بودند؛ بازیگرانی مثل راسل کرو، شان کانری و ساموئل ال جکسون. شان کانری دقیقا مانند نیکولاس کیج هم پیشنهاد حضور در مجموعه ماتریکس را قبول نکرد و هم پیشنهاد حضور در مجموعه ارباب حلقهها و دلیل خودش را اینگونه بیان کرد: «زمانیکه این پیشنهادها را دریافت کردم، اصلا متوجه داستان فیلمنامه نشدم و فکر نمیکردم آثار موفقی شوند». متاسفانه جناب شان کانری سخت در اشتباه بودند. پس از رد پیشنهاد سازندگان ماتریکس توسط این افراد، آنها با لارنس فیشربرن برای نقشآفرینی در نقش مورفئوس به توافق رسیدند.
۳- محل فیلمبرداری فیلم
همانطور که میدانید شهری که داستان فیلم ماتریکس در آن جریان دارد فاقد نام است و ما نمیدانیم نام این شهر چیست. بااینحال تمام مراحل فیلمبرداری فیلم ماتریکس در شهر سیدنی در کشور استرالیا انجام شده و تصاویری که در این فیلم میبینیم، مربوطبه این شهر هستند. اصلیترین دلیل این موضوع به مالیات بسیار کم این شهر مربوط میشود که بودجه این فیلم را از ۸۰ میلیون دلار به حدود ۶۵ میلیون دلار کاهش داد. البته اسامی تمام خیابانها و مکانهای موجود در فیلم به مکانهایی واقعی در شهر شیکاگو تعلق دارند.
فیلمبرداری در شهر سیدنی بدون مشکل هم نبود. سکانسی که در آن یک هلیکوپتر در نزدیکی ساختمانها در حال پرواز بود را بهخاطر دارید؟ بهخاطر همین یک سکانس نزدیک بود تا تمام مراحل فیلمبرداری فیلم Matrix تعطیل شود. در این شهر قوانینی سختگیرانه برای پرواز هلیکوپترها وجود دارد و همچنین پرواز هلیکوپترها در برخی از مناطق این شهر بهطور کامل ممنوع است. یکی از این مناطق دقیقا همان منطقهای بهشمار میرود که سازندگان فیلم قصد داشتند آن سکانس را در آنجا فیلمبرداری کنند و بهطور کامل از این قانون مطلع نبودند. بههمیندلیل نقص آن قانون ممکن بود به تعطیلی کامل مراحل ساخت فیلم منجر شود که درنهایت با همکاری شهرداری سیدنی این مشکل از جلوی پای سازندگان فیلم ماتریکس برداشته شد.
همچنین مراحل فیلمبرداری فیلم ماتریکس درابتدا قرار بود تنها ۹۰ روز طول بکشد که از این مدت فراتر رفت. در روزهای انتهایی مراحل فیلمبرداری مصاحبههای مفصلی با بازیگران و عوامل سازنده این فیلم انجام شد تا مانند یک مستند درباره مراحل ساخت این فیلم صحبت کنند. بههمیندلیل مراحل فیلمبرداری فیلم Matrix بهجای ۹۰ روز در ۱۱۸ روز انجام شد. مصاحبههای انجام شده با عوامل سازنده این فیلم پس از محبوبیت بسیار زیاد آن دقیقا مانند فیلم ماتریکس به محبوبیت زیادی رسیدند و بازدید زیادی را به خودشان اختصاص دادند.
۴- مولفههای ظاهری شخصیتهای فیلم
بدون هیچ شکی میتوانیم از مولفههای ظاهری شخصیتهای فیلمهای ماتریکس بهعنوان یکی از بهیادماندنیترین المانهای این فیلمها یاد کنیم. لباسهای مشکی و عینکهایی خاص که اگر آنها هرجایی ببینیم بدون درنگ میگوییم که متعلق به فیلمهای ماتریکس هستند. بااینحال داستانهای جالبی درباره لباس و عینکهای شخصیتهای مجموعه ماتریکس وجود دارد. برخلاف ظاهر لباسهای استفاده شده در فیلمهای این مجموعه که بهنظر میرسد هزینه زیادی برای آنها صرف شده است ولی بههیچوجه این موضوع صحت ندارد و تمام لباسهای موجود در این فیلم از موادی بسیار ارزانقیمت تهیه شدهاند.
کیم بارِت، طراح لباس فیلم ماتریکس در مصاحبهای در سال ۲۰۱۸ با رسانه Glamour درباره این موضوع توضیحات جالبی داد و گفت: «من عاشق کاری که انجام میدهم، هستم. همه فکر میکنند برای لباسهای این فیلم خرج زیادی شده ولی اصلا و ابدا اینطور نیست. لباس شخصیت ترینیتی که در ظاهر یک لباس چرمی و چسبان است در اصل توسط پلاستیکهای بازیافتشده و قدیمی تهیه شده است. شاید باور این موضوع سخت باشد ولی از پلاستیکهای قدیمی با این خصوصیات میتوان لباسهایی دقیقا مناسب این فیلم تهیه کرد. همچنین بودجه فیلم بهخاطر این موضوع بهطرز چشمگیری کاهش پیدا کرد».
او در ادامه افزود: «از لباسهای ترینیتی که بگذریم به لباسهای شخصیت اصلی داستان یعنی نئو میرسیم. پالتویی که شخصیت نئو در این فیلم استفاده میکند ظاهری پشمی دارد و مانند لباس ترینیتی گویا هزینه زیادی برای آن صرف شده که بازهم این موضوع صحت ندارد. لباس نئو با استفاده از پارچههای مصنوعی و ترکیب آنها با نوعی پلاستیک ارزانقیمت طراحی و تهیه شده که آن را به یک لباس خاص تبدیل کرده است».
احتمالا شما هم با من موافق هستید که عینکهای شخصیتهای داستان ماتریکس از لباس آنها هم فراموشنشدنیتر هستند. عینکهایی براق که خیلی سریع به صنعت مد راه پیدا کردند و عده زیادی از مردم از آنها استفاده میکنند. عینکهای مربوطبه شخصیتهای فیلم ماتریکس توسط ریچارد واکِر، طراح و خالق پروژه Blinde Design Project تهیه شدهاند. این پروژه قصد داشت تا برای افراد نابینا عینکهایی مخصوص تهیه کند و طراحی و ساخت عینکهای فیلم ماتریکس را نیز برعهده گرفت. ریچارد واکر برای هرکدام از شخصیتهای فیلم Matrix عینکی منحصربهفرد طراحی کرد تا تمام عینکهای موجود در این فیلمها با یکدیگر تفاوت داشته باشند.
۵- کدگذاری داستان فیلم توسط رنگها
طرفداران پروپاقرص فیلمهای ماتریکس به احتمال فراوان از این موضوع اطلاع دارند ولی اگر برای نخستین بار فیلمهای این مجموعه را تماشا میکنید شاید توضیحات این موضوع برای شما بسیار مفید باشند. تمام سکانسهای فیلمهای ماتریکس بهوسیله رنگهایی خاص کدگذاری شدهاند تا بیننده خیلی راحتتر بتواند متوجه روند داستانی این فیلمها شود. همانطور که میدانید داستان فیلمهای این مجموعه هم در دنیای واقعی و هم در جهان ماتریکس جریان دارد و ممکن است برخی از مخاطبان فیلم در نخستین تجربه خود خطهای داستانی مختلف فیلم را گم کنند. بههمیندلیل سازندگان فیلم برای خطهای داستانی مختلف فیلم با کمک رنگهای مختلف کدهای مشخصی درنظر گرفتهاند.
تمام سکانسهای فیلم که در جهان ماتریکس جریان دارند دارای یک لایه سبز رنگ هستند که در تمام تصاویر این سکانسها میتوانیم آن را مشاهده کنیم. سکانسهای مربوطبه دنیای واقعی رنگبندی واقعگرایانهتری دارند و البته شاید بعضیها یک لایه آبی رنگ در این تصاویر ببینند. بهاینترتیب با کمک این رنگهای کدگذاری شده میتوانیم تفاوت خط داستانی مربوطبه جهان ماتریکس و جهان واقعی را متوجه شویم. تنها سکانس فیلم های Matrix که نه رنگ سبز در آن دیده میشود و نه آبی به سکانس دعوای بین نئو و مورفئوس مربوط میشود که یک لایه زرد رنگ روی تصاویر آن سکانس قابل مشاهده است. دلیل این موضوع این است که این سکانس نه در دنیای ماتریکس جریان دارد و نه در دنیای واقعی.
۶- نماد فیلمهای ماتریکس
اگر از ۱۰ نفر بهصورت تصادفی بپرسید که نماد فیلمهای ماتریکس چیست بدون شک ۹ نفر از آنها به همان سکانسی اشاره میکنند که شخصیت نئو به سمت عقب خم میشود و از گلولهها جا خالی میدهد. حرکتی که قطعا همه ما حداقل یک بار آن را انجام دادهایم. هم آن صحنه و هم صحنهای که در آن شخصیت نئو گلولهها را کنترل میکند از نمادهای این مجموعه بهشمار میروند. اما به فیلمبرداری این لحظات و مشکلات آن بپردازیم که سازندگان فیلم ماتریکس چگونه توانستند این صحنهها را خلق کنند.
این سکانسها که قانون جاذبه را زیر سؤال میبرند با کمک ۱۲۰ دوربین دیجیتال و ۲ دوربین حرفهایِ فیلمبرداری خلق شدهاند. تمام این ۱۲۲ دوربین فریمبهفریم تصاویر آن سکانسها را ضبط و سازندگان بهطور بسیار وسواسگونهای آنها را باهم ترکیب کردند تا دو تا از نمادهای فیلمهای اکشن سینما متولد شوند. برای نخستین بار سازندگان فیلم ماتریکس این حرکت را روی یک سطل زباله انجام دادند و آن را منفجر کردند. آنها این انفجار کوچک را با همان ۱۲۲ دوربین بهصورت ۳۶۰ درجه فیلمبرداری کردند و پس از تماشای تصاویر نهایی به این نتیجه رسیدند که میتوانند از آن در فیلم بهره بگیرند.
۷- تمرینات بازیگران و آسیبهای بدنی شدید
سری فیلم های Matrix بدون دلیل جزو بهترین فیلمهای اکشن نیستند. یکی از مهمترین دلایل این موضوع تعهد بسیار تحسینبرانگیز بازیگران این فیلمها به نقشهای خودشان و تلاش برای هرچه واقعیتر بودن سکانسهای اکشن آن است. واچوفسکیها علاوهبر اینکه از فیلمهای رزمی آسیایی برای سکانسهای مبارزه این فیلم الهامهای زیادی گرفتند، از بازیگران اصلی این فیلمها (با بدلکاران فیلم کاری نداریم) درخواست کردند تا تمرینات رزمی فشردهای را برای ایفای نقش واقعی در این سکانسها سپری کنند. بازیگران اصلی این فیلمها از جمله کیانو ریوز قبل از شروع مراحل تولید به مدت چهار ماه هر روز حدود سه ساعت به تمرینات فشرده و حرفهای رزمی مشغول بودند تا نبردهای این فیلم هرچه بیشتر به واقعیت نزدیک باشند.
البته هیچ دستآوردی بدون هزینه نیست و این موضوع برای فیلمهای ماتریکس هم صادق است. کیانو ریوز بازیگر نقش اصلی فیلمهای ماتریکس در زمان فیلمبرداری یکی از سکانسهای درگیری دچار آسیب شدیدی از ناحیه گردن شد و همین موضوع او را مجبور کرد تا زیر تیغ جراهان برود. بااینکه عمل جراحی او خیلی خطرناک بهشمار نمیرفت ولی بااینحال او مجبور شد از یک محافظ گردن استفاده و به مدت چند ماه از سکانسهای درگیری دوری کند. تصاویر او را بههمراه محافظ ویژه گردن میتوانید در این لینک مشاهده کید.
مهمترین و بدون شک خطرناکترین آسیبدیدگی بازیگران فیلمهای ماتریکس به جراحت ناحیه لگن و مچ پای هوگو ویوینگ بازیگر نقش شخصیت مامور اسمیت مربوط میشود. آسیبدیدگی او بهقدری جدی بود که بهخاطر عمل جراحی او مجبور شد به مدت چند ماه خانهنشین شود و بههمیندلیل تمام سکانسهای مربوطبه شخصیت مامور اسمیت پس از پایان مراحل فیلمبرداری ضبط شدند. این موضوع تاثیر زیادی روی مراحل ضبط و برنامهریزیهای سایر بازیگران از خود برجای گذاشت ولی بااینحال درنهایت نتیجه به چیزی ختم نشد به جز یکی دیگر از فیلمهای فراموشنشدنی مجموعه ماتریکس.
کیانو ریوز در مصاحبهای با رسانه گاردین درباره این موضوع گفت: «یک بار گردن من دچار آسیبدیدگی شد، یک بار هوگو تا مرز بازنشستگی پیش رفت، یک بر لارنس فیشربرن بهخاطر ضربه دیدگی پای خود نمیتوانست راه برود و چند مثال دیگر؛ باور کنید اغراق نمیکنم. برخی اوقات من مجبور بودم سلاحهایی بسیار سنگین را حمل کنم تا تصاویر فیلم کاملا واقعی بهنظر برسند. فیلمهای ماتریکس برای این ماندگار شدهاند چون پشت آنها ازخودگذشتگیهای زیادی از طرف تمام بازیگران و اعضای تیم سازنده قرار گرفته و افرادی که فکر میکنند ساخت چنین فیلمهایی ساده است، سخت در اشتباه هستند».
نظر شما همراهان عزیز و همیشگی سایت میدونی درباره فیلم های Matrix چیست؟ بهنظر شما نیازی به ساخت قسمت چهارم این مجموعه بود و آیا توانست انتظارات شما را برآورده کند؟ نظر خودتان را با ما و سایر مخاطبان سایت میدونی به اشتراک بگذارید.