حقایق جالب سه گانه Before |‌ از شکل‌گیری داستان تا جزییات ساخت

حقایق جالب سه گانه Before |‌ از شکل‌گیری داستان تا جزییات ساخت

در این مقاله به‌بررسی نکات و حقایق جالب سه‌گانه Before، یکی از بهترین مجموعه‌های عاشقانه سینما خواهیم پرداخت. با میدونی همراه باشید.

در تاریخ سینما همیشه شاهد ساخت فیلم‌هایی رومانتیک بوده‌ایم و بیشتر آن‌ها با گذر زمان فراموش شده‌اند و تعداد بسیار کمی از آن‌ها در یاد اهالی سینما باقی مانده‌اند. سه‌گانه Before بدون شک یکی از آن مجموعه‌های عاشقانه سینما به‌شمار می‌رود که تاریخ انقضا ندارند و احتمالا در طول گذر زمان تازه باقی خواهند ماند. سه‌گانه Before که شامل سه قسمت یعنی فیلم Before Sunrise، فیلم Before Sunset و فیلم Before Midnight می‌شود، داستان شخصیت‌های جسی و سلین را به‌تصویر می‌کشد که در یک قطار مسافربری با یکدیگر آشنا و داستان خود را خیلی اتفاقی آغاز می‌کنند. در این سه‌گانه ما با شخصیت‌های جسی با بازی اتان هاک و سلین با ایفای نقش ژولی دلپی در یک مسیر تقریبا ۱۸ ساله همراه می‌شویم و جزییات ریز و درشت زندگی آن‌ها را تماشا می‌کنیم.

ریچارد لینکلیتر، کارگردان و نویسنده این سه‌گانه است که موفق شد یک مجموعه عاشقانه ماندگار در سینما را از خود به‌جای بگذارد. قسمت اول سه‌گانه Before یعنی فیلم Before Sunrise در سال ۱۹۹۵، قسمت دوم یعنی فیلم Before Sunset در سال ۲۰۰۳ و قسمت آخر یعنی فیلم Before Midnight در سال ۲۰۱۳ روی پرده سینماها رفتند. هزینه کلی ساخت این مجموعه حدود ۸ میلیون دلار اعلام شده؛ مجموعه‌ای که موفق شد در گیشه به فروش تقریبا ۵۰ میلیون دلاری دست پیدا کند. تقریبا ۲ هفته پیش سالگرد پخش نخستین قسمت این مجموعه سینمایی بود که به‌همین‌دلیل تصمیم گرفتیم تا در مقاله‌ای نگاهی داشته باشیم به جالب‌ترین نکات و حقایق جالب آن؛ حقایقی که شاید از آن اطلاعی نداشته باشید.

«توجه: این مقاله ممکن است قسمت‌هایی از داستان سه‌گانه Before را برای شما اسپویل کند»

۱- منبع داستان فیلم Before Sunrise

در سال ۱۹۹۷ ریچارد لینکلیتر در مصاحبه‌ای با رسانه The Morning Call اعلام کرد که داستان قبل از طلوع آفتاب براساس یک تجربه شخصی و یک داستان واقعی نوشته شده است. او گفت که در سال ۱۹۸۹ با خانمی در ایالت فیلادلفیا روبه‌رو شد، مدت زمانی را با او گذراند و درباره موضوعات مختلفی با او صحبت کرد و طبق صحبت‌های لینکلیتر پس از آن دیگر خبری از او به‌دستش نرسید. این داستان تا سال ۲۰۱۳ سربسته باقی ماند تا سرانجام لینکلیتر در مصاحبه‌ای با Chicago Tribune توضیحات بیشتری درباره آن داد.

او گفت: «نام خانمی که من در فیلادلفیا با او روبه‌رو شدم ایمی لارهاپت بود و اخبار کمی پس از آشنا شدن با او به دستم رسید. متاسفانه او در سال ۱۹۹۴ در یک تصادف رانندگی جان خود را از دست داد ولی من هیچوقت درباره او و داستانمان با کسی صحبت نکردم. پس از اولین ملاقاتمان ما دیگر همدیگر را ندیدیم و تنها خبری که از او به دستم رسید، متاسفانه خبر فوت او بود. به‌همین‌دلیل تصمیم گرفتم فیلم Before Midnight را به ایمی تقدیم کنم که باعث شد داستان این سه‌گانه شکل بگیرد».

۲- زوج فرانسوی حاضر در قطار

در سکانس‌های آغازین قسمت اول این مجموعه یعنی فیلم Before Sunrise در قطار یک زوج آلمانی را مشاهده می‌کنیم که درحال بحث کردن هستند. ریچارد لینکلیتر، کارگردان این مجموعه تصاویر مربوط‌به بحث کردن آن زوج را بدون زیرنویس انگلیسی در فیلم قرار داد. به‌همین‌دلیل با تماشای این تصاویر اگر به زمان آلمانی تسلط کامل نداشته باشیم متوجه موضوع بحث آن‌ها نخواهیم شد. احتمالا برای بسیاری از بینندگان این فیلم جالب باشد که بدانند این زوج درباره چه موضوعی بحث می‌کردند؛ بحثی که بسیار پرتنش به‌نظر می‌رسید. آن دو درباره اعتیاد به نوشیدنی‌های الکلی درحال بحث و جدل بودند.

ترجمه فیلم‌نامه آن قسمت از این فیلم این موضوع را روشن کرد که مرد حاضر در صحنه قسمتی از روزنامه را برای همسر خود می‌خواند که آن قسمت به این موضوع اشاره داشت که چگونه تعداد ۷۰ هزار خانم در فرانسه به نوشیدنی‌های الکلی اعتیاد دارند و با لحنی بد به همسر خود می‌گوید: «تو هم یکی از آن‌ها هستی». همسر او در جواب و با لحنی تند جواب می‌دهد: «تو نیستی؟ من حداقل یک دلیل قانع‌کننده برای این کار دارم، من با تو ازدواج کردم و اینگونه می‌توانم کمی آرامش داشته باشم». همین بحث باعث می‌شود تا آن‌ها با عصبانیت از جای خود بلند شوند و از کنار شخصیت‌های اصلی فیلم عبور کنند.

۳- اتاق موسیقی

یکی از مهم‌ترین، احساسی‌ترین و زیباترین سکانس‌های فیلم نخست این مجموعه سکانسی است که جسی و سلین در یک فروشگاه موسیقی و در اتاقی که در آن فروشگاه برای گوش دادن به صفحه‌های موسیقی درنظر گرفته شده بود، همراه یکدیگر به موسیقی گوش می‌دادند. نگاه‌های آن دو نفر به همدیگر و احساساتی که خیلی زیبا بدون گفتن حتی یک کلمه بین آن‌ها تبادل می‌شد را می‌توان یکی از مهم‌ترین تصاویر فیلم قلمداد کرد. در آن سکانس این دو شخصیت درحال گوش دادن به موسیقی بسیار زیبایی هستند که پس از آن فیلم به محبوبیت زیادی دست پیدا کرد.

ریچارد لینکلیتر یکی از طرفداران پروپاقرص کیت بلوم (Kath Bloom) خواننده کمتر شناخته شده آمریکایی بود و به‌همین‌دلیل تصمیم گرفت تا از یکی از آهنگ‌ها او به‌نام Come here در فیلم خود و در آن سکانس زیبا استفاده کند. پس از محبوبیت فیلم عده بسیاری کیت بلوم را شناختند و موسیقی‌های او را گوش می‌دادند. بلوم به‌خاطر محبوبیتی که به‌دلیل حضور آهنگش در فیلم کسب کرده بود، آلبومی را با عنوان Come Here: The Florida Days در سال ۱۹۹۹ منتشر کرد. همان‌طور که از عنوان آلبوم می‌توانیم حدس بزنیم، بلوم برای تهیه موسیقی‌های حاضر در آن از داستان فیلم Before Sunrise الهام‌های زیادی گرفته و آن را به‌خاطر شخصیت‌های اصلی فیلم یعنی جسی و سلین تهیه کرده است.

۴- توضیحات لینکلیتر درباره آینده شخصیت‌ها

در سال ۲۰۰۴ ریچارد لینکلیتر در مصاحبه‌ای با رسانه نیویورک تایمز درباره پایان فیلم نخست گفت:

فیلم Before Sunrise یک تجربه واقع‌گرایانه نسبت‌به دیدگاه شما به مسائل عاشقانه به‌شمار می‌رود. بسیاری از مردم پس از پایان فیلم اعتقاد داشتند که جسی و سلین هیچ‌وقت همدیگر را نخواهند دید و پایان فیلم اول پایان داستان آن‌ها خواهد بود. به‌نظر من برداشت بیننده از پایان فیلم اول و آینده احتمالی شخصیت‌های داستان بستگی زیادی به تجربه‌های عاشقانه آن‌ها دارد؛ اگر معقوله «عشق» را باور داشته باشند به دیدار دوباره جسی و سلین امیدوار خواهند بود و برعکس. بسیار خوشحالم که من، ایتن هاک و ژولی دلپی به اینگونه مسائل خوشبین بودیم و پس از پایان فیلم نخست هم می‌دانستیم که پایان داستان جسی و سلین امکان ندارد به‌همین راحتی رقم بخورد. آن‌ها باید بازهم همدیگر را می‌دیدند و باید قسمتی از زندگی خود را با یکدیگر سپری می‌کردند.

۵- اشاره‌های فیلم به رمان Ulysses

کتاب Ulysses اثر نویسنده ایرلندی یعنی جیمز جویس در تاریخ دوم فوریه ۱۹۲۲ منتشر شد؛ کتابی که در سراسر جهان محبوبیت بسیار زیادی دارد. در شهر دابلین در کشور ایرلند و در بسیاری از کشورهای اروپایی این تاریخ را با نام Bloomsday می‌شناسند و هرساله آن را به‌خاطر انتشار این کتاب جشن می‌گیرند. داستان این کتاب محبوب در تاریخ ۱۶ ژوئن ۱۹۰۴ جریان دارد؛ دقیقا مانند داستان فیلم نخست که در تاریخ ۱۶ ژوئن جریان داشت. همچنین نام شخصیتی که اتان هاک آن را ایفا می‌کند، جیمز است که در فیلم او را با نام جسی می‌شناسیم. لینکلیتر به‌این‌ترتیب قصد داشت تا با این جزییات ادای احترامی هرچند کوچک به نویسنده فقید ایرلندی کرده باشد.

۶- حضور تیم سازنده و آدام گلدبرگ در این سه‌گانه

آدام گلدبرگ را همه ما به‌خاطر ایفای نقش در فیلم Saving Private Ryan و حضور کوتاهش در سریال Friends به‌خاطر داریم. او در فیلم Before Sunrise در سکانس آغازین فیلم حضوری بسیار کوتاه داشت و نقش فردی که روی صندلی به خواب رفته را ایفا می‌کند. نکته جالب درباره گلدبرگ این است که او همراه‌با ژولی دلپی در فیلم ۲ روز در پاریس به‌ایفای نقش پرداختند؛ فیلمی که به نویسندگی و کارگردانی دلپی ساخته شد. جان اسلاس، یکی از تهیه‌کنندگان سه‌گانه Before و تهیه‌کننده فیلم Boyhood در قسمت نخست این سه‌گانه حضوری کوتاه دارد. در سکانسی که جسی و سلین در Cafe Sperl به‌طور نمایشی با تلفن صحبت می‌کنند، اسلاس در نقش فردی که درحال غر زدن درباره افراد آمریکایی است، به ایفای نقش پرداخت.

در انتها ریچارد لینکلیتر، نویسنده اصلی و کارگردان این سه‌گانه نیز در فیلم نخست جلوی دوربین رفت تا خود او هم در این سه‌گانه ماندگار حضور داشته باشد. در سکانسی که جسی و سلین به یک بار می‌روند افرادی را مشاهده می‌کنیم که در حال بازی کردن با فوتبال دستی هستند. یکی از آن‌ها یک تی‌شرت با طرح گروه موسیقی Shanon Knife بر تن کرده بود که او کسی نیست جز ریچارد لینکلیتر. او در در چند مصاحبه از این گروه موسیقی ژاپنی به‌عنوان یکی از گروه‌های مورد علاقه خود یاد کرده که نوزدهمین آلبوم آن‌ها یک سال قبل از خط داستانی فیلم نخست منتشر شده بود.

۷- همکاری‌های اتان هاک و ریچارد لینکلیتر

اتان هاوک بازیگر نقش جسی و ریچارد لینکلیتر کارگردان سه‌گانه Before قبل از فیلم Before Sunrise هیچگونه همکاری بایکدیگر نداشتند ولی پس از ساخت این فیلم تابه‌امروز ۱۰ فیلم مختلف را با همکاری یکدیگر تهیه کرده‌اند. اتان هاوک در فیلم Waking Life به کارگردانی لینکلیتر که در آن ژولی دلپی نیز حضور دارد به‌ایفای نقش پرداخته. او همچنین در فیلم‌های دیگر این کارگردان مانند فیلم The Newton Boys، فیلم Tape، فیلم Fast Food Nation و فیلم Boyhood حضور داشته و در آن‌ها بازی کرده است. اتان هاک در اولین و دومین تجربه کارگردانی خود در فیلم Chelsea walls و فیلم The Hottest State با لینکلیتر همکاری داشته و لینکلیتر در تهیه این فیلم‌ها او را همراهی کرده است. 

۸- دیالوگ‌های فی‌البداهه؟

بدون شک هر بیننده‌ای در اولین مرتبه تماشا کردن سه‌گانه Before به این موضوع فکر می‌کند که چه مقدار از دیالوگ‌ها، عکس‌العمل‌ها و حرکات شخصیت‌های فیلم فی‌البداهه بوده و در فیلم‌نامه وجود نداشته است؟ جواب این سؤال صفر مطلق است. بله، درست شنیدید، صفر مطلق. من هم پس از متوجه شدن این موضوع بسیار تعجب کردم. ریچارد لینکلیتر درباره این موضوع در سال ۲۰۱۳ در شبکه اجتماعی Reddit گفت: «این موضوع واقعا خوشحال‌کننده به‌شمار می‌رود که مردم فکر می‌کنند حجم زیادی از دیالوگ‌ها و رفتار شخصیت‌های فیلم فی‌البداهه بوده ولی فکر نمی‌کنم کسی متوجه شود چه مقدار وقت، انرژی و فکر پشت سر هرکدام از لحظات این فیلم‌ها وجود دارد».

ژولی دلپی بازیگر نقش سلین نیز در سال ۲۰۱۳ در مصاحبه‌ای با رسانه Chicago Tribune درباره این موضوع توضیحات جالبی داد و گفت: «واقعیت این است که تمام لحظات فیلم به‌طرز خسته‌کننده ولی در عین‌حال لذت‌بخشی مورد تمرین قرار می‌گرفتند. تمام جملات، تمام حرکات، تمام پریدن‌ها در صحبت‌های شخصیت مقابل و به‌معنای واقعی تمام لحظات فیلم برنامه‌ریزی شده بودند. این تمرینات به‌قدری دقیق و منظم بودند که تجسم این موضوع که مردم فکر می‌کنند برخی دیالوگ‌ها فی‌البداهه‌ بوده، خنده‌دار به‌نظر می‌رسد. نه‌تنها من که تمام بازیگران و تیم سازنده فیلم خوشحال هستیم که نتیجه این ایده و این کارها مثبت بوده است».

۹- تعادل بین دو کاراکتر اصلی

یکی از زیبایی‌ها و نکات بسیار مثبت سه‌گانه Before برقراری تعادل بین دو شخصیت اصلی آن به‌شمار می‌رود، به‌طوری‌که اصلا نمی‌توان گفت که کدامیک نقش پررنگ‌تری نسبت‌به دیگری در داستان فیلم‌ها دارد. ریچارد لینکلیتر، کارگردان این مجموعه در مصاحبه‌ای با رسانه گاردین با اشاره به این موضوع گفت: «در فیلم Dazed and Confused یک اتمسفر مردانه برقرار است که گویا شخصیت مرد داستان مهم‌تر قلمداد می‌شود. به‌نظرم این موضوع یک نکته منفی تلقی می‌شود و من به‌همراه دو نویسنده سه‌گانه Before یعنی خانم کیم کریزان و خانم ژولی دلپی تمام سعی خودمان را کردیم که از این معقوله فاصله بگیریم».

او در ادامه توضیح داد: «من به‌هیچ‌وجه نمی‌خواستم یکی از شخصیت‌های فیلم مهم‌تر از دیگری باشد. من و اتان هاوک کمی خصوصیات فمنیستی داریم و برای خانم‌ها ارزش زیادی قائل هستیم و از سوی دیگر ژولی دلپی هم دقیقا به‌همین‌صورت برای آقایان احترام بسیار زیادی قائل است. به‌همین‌دلیل تعادل بین جسی و سلین به‌طرز بسیار خوب و زیبایی برقرار شد. به احتمال زیاد دلیل این تعادل این است که ایده بسیاری از دیالوگ‌های جسی را ژولی دلپی و ایده بسیاری از دیالوگ‌های سلین را اتان هاک پیشنهاد می‌دانند و من خیلی وقت‌ها این وسط فقط با این ایده‌ها موافقت و آن‌ها را با تغییراتی کوچک وارد فیلم‌نامه می‌کردم».

۱۰- ارتباط برقرار کردن با سه‌گانه Before

احتمالا لذت‌بخش‌ترین المان این سه‌گانه در زمان تماشا کردنش، واقعی بودن تمام لحظات آن خواهد بود. اگر شما هر سه فیلم این سه‌گانه را پشت‌سرهم تماشا کنید خیلی راحت می‌توانید حداقل با یکی از قسمت‌های آن همزادپنداری پیدا کنید و این موضوع نسبت‌به سن شما و تجربیات شما می‌تواند متغیر باشد. این همزادپنداری ریشه در المانی دارد که کارگردان خیلی صاف و پوست کنده جلوی ما قرار می‌دهد و آن هم چیزی نیست جز واقعی بودن تک‌تک سکانس‌های فیلم. همین المان باعث می‌شود تا بیننده خیلی راحت با داستان آن و با شخصیت‌های فیلم ارتباط برقرار کند.

شاید در طول این مجموعه سینمایی دیالوگ‌هایی عاشقانه یا بعضا دیوانه‌وار بشنویم ولی در تمام فیلم هیچ‌گونه ژست الکی و حرکت عاشقانه بزرگی از جانب دو نفر مشاهده نمی‌کنیم. در طول فیلم تعقیب‌وگریز هیجان‌انگیز، مرگ ناگهانی، راز و رمز الکی و خیلی چیزهای دیگر وجود ندارد. در سه‌گانه Before ما فقط و فقط دیالوگ‌هایی را می‌بینیم که در تاروپود زندگی بسیاری از مردم دنیا وجود دارند. چیزی که امروز خیلی کم در سینمای آمریکا آن را مشاهده می‌کنیم. تماشا کردن صحبت‌های سلین و جسی، مکان‌هایی که با یکدیگر می‌روند و کارهایی که انجام می‌دهند بدون تردید یکی از لذت‌بخش‌ترین تجربه‌های سینمایی را رقم می‌زنند.

۱۱- استفاده از زمان توسط لینکلیتر

اگر فیلم‌های ریچارد لینکلیتر را دیده باشید قطعا می‌دانید که او به‌طرز ماهرانه‌ای از معقوله زمان استفاده می‌کند. از فیلم Boyhood که در این موضوع بی‌نظیر است تا سه‌گانه Before که بازهم شاهد استفاده هنرمندانه لینکلیتر از معقوله زمان در آن هستیم. بازه زمانی شروع فیلم تا پایان آن یک بازه زمانی حدودا ۱۸ ساله است و نکته فوق‌العاده جذاب این سه‌گانه جایی رقم می‌خورد که ما درحال تماشای سکانس‌های این فیلم به هیچ‌کدام از لحظات این ۱۸ سال فکر نمی‌کنیم و تمام توجه خودمان را در همان لحظه‌ای که فیلم جریان دارد معطوف می‌کنیم. 

این موضوع می‌تواند خلاصه‌ای باشد از تمام موضوعاتی که تا اینجای مقاله به آن اشاره کردیم. تمام تمرین‌ها، تمام دیالوگ‌ها و تمام تلاش‌های لینکلیتر، هاک، دلپی و تمام تیم سازنده فیلم برای به‌تصویر کشیدن داستان این سه‌گانه به‌بهترین شکل ممکن. در انتها به این موضوع هم اشاره کنیم که شما با تماشای فیلم‌های مجموعه سینمایی Before در لحظه زندگی خواهید کرد، در لحظه با شخصیت‌های فیلم همراه خواهید شد، در لحظه با آن‌ها خواهید خندید و در لحظه با آن‌ها ناراحت می‌شوید. مجموعه‌ای به‌نظر ساده که شما را غرق در دنیای خود خواهد کرد.

۱۲- حقایق متفرقه فیلم

  • فیلم Before Sunset سکانس‌هایی طولانی با برداشت‌های بلند دارد؛ طولانی‌ترین برداشت این فیلم بیش از ۱۱ دقیقه به‌طول می‌انجامد.
  • زوج سالخورده‌ای که در فیلم Before Sunset در بیرون از خانه سلین با او صحبت می‌کنند در واقعیت پدر و مادر ژولی دلپی بازیگری نقش سلین به‌شمار می‌روند.

نظر شما همراهان همیشگی سایت میدونی درباره سه‌گانه Before چیست؟ اگر شما هم نکته جالبی درباره این مجموعه سینمایی در ذهن دارید که در این مقاله به آن اشاره‌ای نشده است، آن را با ما و سایر مخاطبان سایت میدونی به اشتراک بگذارید.


افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
3 + 17 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.