حقایق جالب سریال The Leftovers | از تاثیرات سریال در دنیای واقعی تا بررسی داستان آن

حقایق جالب سریال The Leftovers | از تاثیرات سریال در دنیای واقعی تا بررسی داستان آن

در این مقاله به بررسی نکات و حقایق جالب سریال The Leftovers یکی از بهترین و محبوب‌ترین سریال‌های دهه گذشته خواهیم پرداخت. با میدونی همراه باشید.

پس از تماشای سریال The Leftovers ناراحت می‌شویم که چرا این سریال کمی طولانی‌تر نبود؟ سریالی که با داستان جذابش تمام ما را با خود همراه کرد و تقابل «باور داشتن» با «باور نداشتن» را با داشتانش به جذابی هرچه تمام‌تر به تصویر کشید. داستانی که درباره ناپدید شدن ۲ درصد از جمعیت زمین جریان دارد که در یک لحظه مشخص همه آن‌ها بدون هیچ دلیل از زمین ناپدید می‌شوند؛ گویا هیچوقت وجود خارجی نداشتند. داستانی که اگر خودمان را به‌جای یکی از شخصیت‌های آن قرار دهیم بدون شک برایمان بسیار ترسناک خواهد بود. تصور کنید یکی از عزیزانتان که درکنار شما قرار دارد به‌طور ناگهانی غیب شود و دیگر او را در زندگی نبینید؛ فکر کردن به این موضوع هم ناراحت‌کننده است و هم ترسناک. سریال The Leftovers با اقتباس از رمانی با همین نام اثر تام پروتا ساخته و پخش شد.

ساخته دیمون لیندلوف به‌قدری تأثیرگذار و هیجان‌انگیز دنبال می‌شود که پس از تماشای یک قسمت از این سریال تماشا نکردن ادامه آن به‌هیچ‌وجه کار آسانی نیست. سریالی که با اتمسفر تاریک و ترسناکش باعث می‌شود تا ساعت‌ها و حتی روزها فکرمان درگیر آن شود. نخستین قسمت این سریال در تاریخ ۲۹ ژوئن ۲۰۱۴ (۸ تیر ۱۳۹۳) از شبکه HBO روی آنتن رفت و پس از پخش ۲۸ قسمت از آن در قالب سه فصل در تاریخ ۴ ژوئن ۲۰۱۷ (۱۴ خرداد ۱۳۹۶) به پایان خود رسید. سریالی که به‌خاطر داستان جذاب، اتمسفر گیرا و نقش‌‌آفرینی هنرمندانه بازیگرانش خیلی سریع به یکی از سریال‌های محبوب دهه گذشته تبدیل شد. در این مقاله تصمیم گرفتیم تا نگاهی داشته باشیم به نکات و حقایق جالب سریال The Leftovers؛ حقایقی که شاید از آن‌ها اطلاعی نداشته باشید.

«توجه: مطالعه این مقاله ممکن است قسمت‌هایی از داستان سریال لفت اُورز را برای شما اسپویل کند»

۱- نبود دلایل منطقی و مذهبی برای داستان اصلی سریال

همان‌طور که حتما می‌دانید روند اصلی داستان سریال The Leftovers درباره افرادی جریان دارد که روی زمین باقی مانده‌اند. دو درصد از جمعیت زمین در یک لحظه به‌طور ناگهانی ناپدید شدند و هیچکس نمی‌داند چرا و چگونه این اتفاق رخ داده است. در دین مسیحیت موضوعی وجود دارد تحت عنوان عروج مسیحیت یا دیدار خالق در روز موعود. در این موضوع مذهبی آمده است که در روز موعود تمام افراد باایمان مسیحی که زنده هستند به‌همراه افراد باایمانی که در گذشته جان خود را از دست داده‌اند و در آن روز زنده می‌شوند، همگی بالاتر از آسمان‌ها به دیدار خالق خود خواهند رفت و این موضوع تنها برای افراد مسیحی اتفاق خواهد افتاد.

بااین‌حال افرادی که در سریال لفت اورز به‌طور ناگهانی ناپدید می‌شوند تحت دین مشترکی نیستد و مسیر فکری خاصی را دنبال نمی‌کنند. جمعیت زیادی که ناپدید شدند شامل بچه‌ها، دزدها، وکیل‌ها، مغازه‌دارها، دکترها، افراد مشهور و حتی افراد روحانی هستند و تقریبا از تمام مشاغل، گروه‌ها و افراد مختلف درمیان آن‌ها وجود دارد. این افراد همچنین تنها به یک کشور یا یک منطقه خاص محدود نیستند و افراد زیادی در سراسر دنیا به‌طور ناگهانی ناپدید شدند. موضوع «عروج مسیحیت» که درباره آن توضیح دادیم دقیقا موضوعی به‌شمار می‌رود که تام پروتا کتاب The Leftovers را با الهام گرفتن از آن نوشته است. او در مصاحبه‌ای با رسانه HitFix درباره این موضوع گفت:

من از این اتفاق مذهبی الهام گرفتم ولی از خودم پرسیدم اگر این اتفاق به‌صورت تصادفی برای تمام مردم جهان رخ دهد، چه خواهد شد؟ من این داستان مذهبی را که تنها برای افراد مسیحی صدق می‌کند تغییر دادم تا مسئله‌ای بسیار بزرگ‌تر و جامع‌تر شکل بگیرد. در واقعیت صدها هزار نفر از ساکنین آمریکایی به عروج مسیحیت باور دارند و مطمئن هستند که سرانجام یک روز این اتفاق خواهد افتاد.

من انسانی مذهبی نیستم و این اتفاق را باور ندارم، حتی فکر می‌کنم باور داشتن به این موضوع اصلا منطقی نیست. بااین‌حال یک روز از خودم پرسیدم اگر این اتفاق رخ بدهد چه؟ اگر این موضوع رخ بدهد و تنها به مردم مسیحی مربوط نباشد چه خواهد شد؟ اگر این اتفاق واقعی باشد ولی تنها مسیحی‌ها به آن اعتقاد داشته باشند چه اتفاقی می‌افتد؟ همین سؤال‌ها باعث شدند تا داستان کتاب لفت‌اورز در ذهن من شکل بگیرد. اتفاقی که در سراسر جهان باعث ناپدید شدن مردم عادی خواهد شد و تنها به آمریکایی‌ها و مردم مسیحی محدود نخواهد بود. به‌نظرم این موضوع کمی و تنها کمی منطقی‌تر به‌نظر می‌رسد.

در سریال لفت‌اُورز ما هیچ تعریف و توضیحی نمی‌بینیم؛ نه توضیحی علمی و نه توضیحی مربوط‌به مذهب‌های مختلف در دنیا. شاید در هر نقطه از جهان مردم به موضوعی خاص باور داشته باشند و فکر کنند این اتفاق دلیل خاصی دارد ولی بدون شک نمی‌توان از یک دلیل به‌طور قطع به‌عنوان دلیل و توضیح اصلی و واحد این اتفاق یاد کنیم. در سریال گروهی از دانشمندان درکنار گروهی از افراد مذهبی به‌دنبال توضیحی برای این رخداد می‌گردند ولی هیچ‌کدام نمی‌توانند یک دلیل محکم برای ناپدید شدن مردم پیدا کنند. دیمون لیندلوف، خالق این سریال نیز به این موضوع باور دارد که همین ناشناخته بودن این اتفاق باعث می‌شود تا داستان سریال جذاب و منحصربه‌فرد باقی بماند.

۲- اثرات سریال در دنیای واقعی

اگر سری مقاله‌های حقایق جالب را دنبال کرده باشید، می‌دانید که بسیاری از فیلم‌ها و سریال‌ها تاثیرات مثبت و منفی زیادی از خود در جهان واقعی به‌جای گذاشته‌اند. برای مثال پس از انتشار یکی از جدیدترین سریال‌های محبوب جهان یعنی سریال Squid Game در بسیاری از نقاط جهان بازی‌هایی رواج پیدا کردند که با الهام از این سریال شکل گرفته‌اند و متاسفانه در برخی از آن‌ها جریمه‌هایی فیزیکی وجود دارد. این تاثیرات مربوط‌به فیلم‌ها و سریال‌های محبوب گاهی مثبت به‌شمار می‌روند و گاهی بسیار منفی و حتی خطرناک.

همان‌طور که در مورد قبلی به باوری که در دین مسیحیت وجود دارد اشاره کردیم، این سریال برای افرادی که به این موضوع باور دارند بهانه خوبی تلقی می‌شد تا آن را بیشتر از قبل دنبال کنند و حتی دست به کارهای خطرناکی بزنند. پس از اکران فصل نخست سریال یک فرقه مذهبی در آمریکا شکل گرفت با نام بازماندگان گناهکار (The Guilty Remnant)؛ عنوانی که دقیقا مانند اسم گروه مذهبی حاضر در سریال است که تمام افراد آن لباس‌های سفیدرنگ می‌پوشیدند. افراد حاضر در این فرقه مذهبی به‌طور مداوم در نقاط مختلف کشور آمریکا به مردم یادآوری می‌کردند که عروج مسیحیت واقعی است و درنهایت رخ خواهد داد. آن‌ها همچنین چند بار به اماکن عمومی و وسیله‌های نقلیه آسیب‌های ریز و درشتی وارد کردند. آن‌ها باور داشتند که افراد باایمان واقعی در مسیحیت خالق خود را خواهند دید و افرادی که در زمین باقی می‌مانند، گناهکار هستند و به‌همین‌دلیل نام این فرقه بازماندگان گناهکار است.

اگر یادتان باشد در سریال The Leftovers شخصیتی وجو داشت با نام وِینِ مقدس (Holy Wayne)؛ شخصیتی که با به آغوش کشیدن افراد مختلف می‌توانست دردهای روحی آن‌ها را از بین ببرد. در فرقه‌ای که آن را معرفی کردیم یعنی همان فرقه The Guilty Remnant فردی وجود داشت با نام وِینِ مقدس که ادعا می‌کرد قدرت‌های شخصیت وین در سریال واقعی هستند و او هم این قدرت‌ها را دارد. متاسفانه افراد نسبتا زیادی این حرف‌ها را باور کرده بودند و این فرقه و آقای وین پول خوبی از این راه به جیب زدند. سازندگان سریال و شخص تام پروتا درباره این موضوع ابراز تاسف کردند و گفتند که به‌هیچ‌وجه قصد نداشتند باعث به‌وجود آمدن چنین فرقه‌ها و افرادی شوند.

۳- تفاوت فصل نخست با فصل‌های بعدی

با تماشای سریال Leftovers قطعا متوجه این موضوع شده‌اید که سرعت روند داستانی و درکل اتمسفر فصل نخست این سریال با فصل‌های دوم و سومش تفاوت‌های ریز و درشتی دارد و شاید فصل نخست آن را بتوانیم کمی تاریک‌تر از فصل‌های بعدی آن بدانیم. فصل نخست این سریال پس از پخش خیلی مورد استقبال قرار نگرفت و تحسین منتقدین را هم آنچنان که باید و شاید دریافت نکرد. برخلاف فصل نخست، فصل‌های دوم و سوم این سریال خیلی سریع با استقبال وحشتناک مردم روبه‌رو شدند و منتقدین هم از آن‌ها تعریف و تمجید بسیاری کردند. دلیل این موضوع کیفیت پایین فصل نخست آن به‌شمار نمی‌رود و حتی به عقیده بسیاری از طرفداران سریال مثل خود من، فصل نخست آن گیرایی بیشتری داشت.

اما دلیل این تفاوت میان فصل نخست و فصل‌های بعدی این سریال چیست؟ اتمسفر سنگین و بسیار جدی فصل نخست این سریال به این دلیل است که دیمون لیندلوف این فصل از سریال را به‌طور تمام و کمال از کتاب لفت اُورز اثر تام پروتا اقتباس کرده و هیچگونه تغییری در روند داستانی و اتمسفر داستان این کتاب به کار نبرده است. تمام اتفاقات، ریشه‌ها و پیچش‌های داستانی به‌صورت کاملا دقیق در این فصل براساس کتاب به‌تصویر کشیده شده‌اند. کتابی که اتمسفری بسیار جدی، گیرا و تاریک دارد و به‌همین‌دلیل فصل نخست این سریال احتمالا تاثیرگذاری بیشتری نسبت‌به فصل‌های بعدی آن روی مخاطب خودش خواهد داشت.

اضافه شدن میمی لِدِر به تیم سازنده این سریال و قرار گرفتن او به‌عنوان کارگردان جدید و همکاری او درکنار دیمون لیندلوف باعث شد تا این سریال رنگ‌وبوی جدیدی به خود بگیرد و به‌طور واضح اتمسفر آن تغییر کند. همکاری لدر و لیندلوف نه‌تنها به جذابیت سریال ضربه نزد که باعث شد داستان کتاب به شکلی دیگر به مخاطبان آن نشان داده شود. این موضوع اصلا و ابدا نکته‌ای منفی به‌شمار نمی‌رود و سریال تنها با کمی تغییر مثبت روبه‌رو شد.

۴- شخصیت کوین گاروی

همان‌طور که در مورد قبلی اشاره کردیم، فصل نخست سریال The Leftovers بدون هیج تغییر مهمی نسبت‌به داستان کتاب محل اقتباسش ساخته شد ولی بااین‌حال در این سریال یک تفاوت بسیار مهم و اساسی نسبت‌به کتاب لفت اُورز وجود دارد که شاید بینندگان سریال از آن اطلاعی نداشته باشند. این تفاوت به شخصیت اصلی سریال یعنی شخصیت کوین گاروی با نقش‌آفرینی جاستین ثرو مربوط می‌شود. شخصیت کوین گاروی در کتاب شهردار شهر میپل‌تاون به‌شمار می‌رود و در سریال اقتباس شده در شبکه HBO او کلانتر این شهر تلقی می‌شود.

در نگاه اول شاید این موضوع یک تفاوت بسیار مهم و اساسی به‌نظر برسد ولی اگر با دقت بیشتری به آن توجه کنیم متوجه خواهیم شد که این تفاوت نه‌تنها به داستان سریال لطمه‌ای وارد نمی‌کند که حتی می‌توان آن را یکی از نکات مثبت سریال دانست. شهردار و کلانتر یک شهر هر دو افراد قدرتمندی هستند و باید در خدمت مردم شهر باشند ولی با این تفاوت که یک کلانتر و رئیس پلیس خیلی بیشتر از یک شهردار با مردم در ارتباط است و نگرانی‌های مردم را خیلی بهتر و از فاصله نزدیک‌تری می‌تواند لمس کند. به‌همین‌دلیل تغییر شخصیت کوین از شهردار به کلانتر شهر میپل‌تاون باعث شد تا درگیری‌های او با مشکلات بسیار مهم مردم و تلاش‌های بی‌وقفه او برای حل این مشکلات تاثیر بیشتری روی بیننده این سریال داشته باشد.

دیمون لیندلوف در مصاحبه‌ای با رسانه Entertainment Weekly با اشاره به این موضوع گفت: «ما قصد نداشتیم تنها شخصیت کوین را تنها به‌عنوان کلانتر شهر معرفی کنیم. اصلا موضوع این نیست که او از شهردار به کلانتر شهر تبدیل شده است تا ما یک تفاوت ساده در سریال نسبت‌به کتاب داشته باشیم. موضوع این است که کوین گاروی به‌عنوان کلانتر شهر شخصی به‌شمار می‌رود که سایر مردم شهر برای حل مشکلات ریز و درشتشان به او نگاه می‌کنند. به‌عنوان یک شهروند عادی نمی‌توان از شهردار انتظار داشت که به‌طور شخصی مشکل شما را حل کند، شهردار یک شهر فرد بزرگ‌تر و مهم‌تری نسبت‌به کلانتر تلقی می‌شود و از آن طرف نسبت‌به کلانتر از مردم دورتر است».

او در ادامه گفت: «قصد ما از این تغییر دقیقا به همین موضوع مربوط می‌شود. یک شهروند در زمان تماشای سریال با کلانتر شهر خیلی بهتر و راحت‌تر می‌تواند ارتباط برقرار کند تا شهردار یک شهر. کوین گاروی به‌عنوان کلانتر شهر می‌تواند به مردم بسیار نزدیک‌تر باشد، متوجه مشکلات آن‌ها شود و برای حل آن‌ها تلاش کند. مخصوصا زمانی‌که اتفاقی عجیب رخ داده و عده زیادی از مردم ناگهان ناپدید شده‌اند. او علاوه‌بر مشکلات خودش باید با مشکلات سایرین هم دست‌وپنجه نرم کند. این موضوع فشار بسیار زیادی را بر دوش شخصیت کوین گاروی قرار می‌دهد و باعث می‌شود تا تراژدی موجود در خط داستانی او بسیار بیشتر و جذاب‌تر شود. این تراژدی زمانی خودش را بیشتر نشان می‌دهد که شخصیت کوین گاروی اجازه نمی‌دهد سایر مردم متوجه مشکلات شخصی خودش شوند تا بتوانند برای حل مشکلاتشان راحت‌تر به او اعتماد کنند و او را فردی محکم‌تر و قوی‌تر چه از لحاظ روحی و چه از لحاظ فیزیکی ببینند».

۵- شخصیت‌های مت و نورا

بدون شک پس از تماشای سریال The Leftovers شخصیت مت و شاید شخصیت نورا به شخصیت‌های مورد علاقه شما در این سریال تبدیل شده باشند. شخصیت‌هایی که قطعا نقش مهمی در روند داستانی سریال دارند و همچنین روی زندگی عده زیادی از طرفداران سریال تاثیر به‌سزایی داشته‌اند. بااین‌حال شخصیت‌های مت و نورا در کتاب لفت‌اُورز اصلا و ابدا شخصیت‌هایی مهم و کلیدی نبودند. نورا تنها کمی در داستان کتاب حضور داشت و شخصیت مت را هم خیلی سخت می‌توانیم در داستان کتاب پیدا کنیم و او به‌هیچ‌وجه حتی درمیان شخصیت‌های فرعیِ مهم داستان هم قرار نمی‌گرفت، چه برسد درمیان شخصیت‌های اصلی داستان باشد.

بااین‌حال این دو شخصیت در سریال لفت اورز از شخصیت‌های اصلی و تأثیرگذار آن تلقی می‌شوند. البته درابتدای سریال قرار نبود این دو کاراکتر که برادر و خواهر یکدیگر هستند، تااین‌اندازه در روند داستانی سریال دخیل باشند و مهم‌ترین دلیلی که آن‌ها رفته‌رفته نقش پررنگ‌تری در سریال لفت‌اُورز پیدا کردند به نقش‌آفرینی مثال‌زدنی کریستوفر اکلستون و کری کُن در نقش شخصیت‌های مت و نورا به‌شمار می‌رود. سازندگان سریال با کمک این دو شخصیت تلاش کردند تا خط‌های داستانی جدید، متفاوت و تاثیرگذاری را درکنار خط داستانی شخصیت کوین ایجاد کنند که در این کار موفق بودند.

کتاب لفت اورز با تمام جذابیت‌های خودش بیشتر روی خط‌های داستانی مربوط‌به شخصیت‌های کوین، لوری، جیل و تام تمرکز داشت و دیمون لیندلوف باتوجه‌به پتانسیل سایر شخصیت‌ها و خط‌های داستانی آن‌ها توانست از کاراکترهای دیگر این سریال نهایت استفاده را بکند تا روند داستانی سریال برای بیننده آن خسته‌کننده نشود و جذابیت خودش را حفظ کند.

۶- حقایق متفرقه سریال The Leftovers

  • شبکه HBO پس از پایان پخش فصل نخست سریال برای تبلیغ آن حرکتی بسیار جالب انجام داد. البته این حرکت نه‌تنها یک تبلیغ هدف‌دار که یک یادآوری برای داستان سریال نیز به‌شمار می‌رفت. کمی بیش از یک ماه پس از پایان پخش فصل نخست سریال در تاریخ ۱۴ اکتبر ۲۰۱۴ دقیقا همان روزی که در داستان سریال عده زیادی از مردم زمین به‌طور ناگهانی ناپدید شدند، شبکه HBO در طول آن روز تمام فصل نخست سریال را پشت‌سرهم پخش کرد و جدول برنامه‌های خود در آن روز را تنها به سریال The Leftovers اختصاص داد. تمام ۱۰ قسمت فصل نخست این سریال در آن روز طی ۱۲ ساعت از این شبکه پخش شد تا هم یک تبلیغ جالب برای آن به‌شمار رود هم آن روز کذایی در داستان سریال را برای مردم تداعی کند.
  • جاستین ثرو که در آن زمان با جنیفر انیستون ازدواج کرده بود برای تمرین دیالوگ‌های خود به مشکل بزرگی خورده بود. تقریبا تمام بازیگران دنیا برای تمرین کردن دیالوگ‌های خود با اعضای خانواده دیالوگ‌ها را تمرین می‌کنند ولی جنیفر انیستون از این کار امتنا می‌کرد. او در چندین مصاحبه گفته بود که یکی از طرفداران پروپاقرص سریال لفت اورز تلقی می‌شود و اصلا دوست نداشت که داستان سریال برای او لو برود و به‌همین‌دلیل با جاستین ثرو برای تمرین کردن دیالوگ‌هایش همکاری نمی‌کرد.
  • نگاهی به فصل اول سریال The Leftoversنقد سریال The Leftovers؛ قسمت نهایی فصل سومبهترین سریا‌ل‌های ترسناک و دلهره‌آور
  • پس از اتمام مراحل فیلم‌برداری ۶ قسمت نخست فصل اول شبکه HBO تصمیم گرفت مراحل ساخت سریال را برای چند هفته تعطیل کند. همان‌طور که قبلا توضیح دادیم فصل نخست سریال کاملا از روی رمان ساخته شده بود و اتمسفری بسیار جدی و تاریک داشت. به‌همین‌دلیل مسئولان اچ‌بی‌او از این موضوع راضی نبودند و عقیده داشتند این روند داستانی و اتمسفر موجود در سریال ممکن به آن لطمه وارد کرده و باعث ناراحتی بینندگان آن شود. درنهایت دیمون لیندلوف اتمسفر تاریک قسمت‌های بعدی فصل نخست را کمی کاهش داد تا این مشکل بین آن‌ها و مسئولان شبکه HBO حل‌وفصل شود.
  • شخصیت نورا تمام دیالوگ‌های پایانی مربوط‌به هر فصل را به زبان می‌آورد. در پایان فصل نخست او عبارت «ببین چی پیدا کردم»، در پایان فصل دوم عبارت «تو در خانه هستی» و در پایان فصل سوم عبارت «من اینجام» را می‌گوید تا تمام فصل‌های سریال با دیالوگ‌های او به پایان برسند.
  • در پایان باید به این نکته اشاره کنیم که یکی از معدود نکات ضعف سریال بازماندگان سؤال‌هایی به‌شمار می‌روند که در پایان آن جوابی نگرفتند. سؤال‌هایی مانند دلیل احیا شدن کوین از مرگ، سرانجام شخصیت‌های فرعی مهم در شهر میپل‌تاون، آینده کوین و نورا، سرانجام فرقه بازماندگان گناهکار، سرانجام خط داستانی پدر کوین و انتظار او برای آن طوفان بزرگ و همچنین آینده و سرانجام شخصیت لوری که قصد داشت به زندگی خودش پایان دهد. برای این سؤال‌ها شاید پاسخ‌هایی احتمالی وجود داشته باشد ولی روند داستان سریال به آن‌ها پاسخی نمی‌دهد و شاید بسیاری از مخاطبان سریال از مبهم‌بودن آن‌ها دل خوشی نداشته باشند.

نظر شما همراهان عزیز و همیشگی سایت میدونی درباره سریال ‍The Leftovers چیست؟ آیا شما برای سوالات بی‌جواب این سریال پاسخی پیدا کرده‌اید؟ اگر شما هم نکته جالبی درباره این سریال در ذهن دارید که در این مقاله به آن اشاره‌ای نشده است، آن را با ما و سایر مخاطبان سایت میدونی به اشتراک بگذارید.


افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
1 + 3 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.