در این مقاله بهبررسی نکات و حقایق جالب سریال Game of Thrones، یکی از بهترین، تحسینشدهترین و جنجالیترین سریالهای تاریخ خواهیم پرداخت. با میدونی همراه باشید.
اگر بخواهیم بهترین سریالهای تاریخ را در یک فهرست قرار دهیم، بدون شک سریال بازی تاج و تخت (Game of Thrones) یکی از رتبههای برتر فهرست ما را بهخود اختصاص خواهد داد. سریال Game of Thrones که با شروع طوفانی و بینظیر خود بهسرعت به یکی از محبوبترین سریالهای تلویزیونی تبدیل شد توسط دیوید بنیاف و دنیل بی وایس از روی کتاب «نغمه یخ و آتش» نوشته جرج آر. آر. مارتین اقتباس شده است. این مجموعه تلویزیونی با داشتن بیش از ۳۵ قسمت با امتیاز بالای ۹ از نگاه سایت IMDB یک رکورد بینظیر از این نظر در اختیار دارد، سریالی که با المانهایی مانند خط داستانی جذاب، قوسهای شخصیتی فوقالعاده و غیرقابلپیشبینی بودن، ارزش دوباره تماشا کردن را بهخوبی در خود جای داده که بیننده با تماشای دوباره آن احساس خستگی و تکرار نخواهد کرد.
نظرات ضد و نقیض زیادی درباره فصلهای انتهایی این سریال در میان طرفداران و منتقدان سینمایی وجود دارد که بهعقیده آنها این فصلها کیفیت فصلهای ابتدایی سریال را نداشته و از لحاظ کیفی افت کردهاند. بااینحال نمیتوان از موفقیتهای بیشمار این سریال چشمپوشی کرد و آن را در میان بهترین سریالهای تاریخ قرار نداد. اولین قسمت سریال بازی تاج و تخت در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۳۹۰ (۱۷ آوریل ۲۰۱۱) از شبکه HBO روی آنتن رفت و پس از پخش ۷۳ قسمت از آن در قالب هشت فصل در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ (۱۹ مه ۲۰۱۹) به پایان راه خود رسید. در این مقاله تصمیم گرفتیم تا نگاهی کامل داشته باشیم به جالبترین نکات و حقایق جالب این سریال؛ حقایقی که شاید از آنها اطلاعی نداشته باشید.
«این مقاله حاوی مطالبی است که قسمتهای مهمی از داستان سریال Game of Thrones را برای شما اسپویل میکند»
۱- نسخه آزمایشی و اولیه
قسمت نخست سریال بازی تاج و تخت بدون شک یکی از جذابترین شروعهای تاریخ تلویزیون را بهخود اختصاص داده است اما داستان جالبی درباره این قسمت وجود دارد که آن را باهم مرور میکنیم. قسمت نخست این سریال با نسخه آزمایشی و اولیه آن زمین تا آسمان فرق داشت. نسخه آزمایشی قسمت اول یک داستان کاملا متفاوت با بازیگرانی متفاوت و دیالوگهایی متفاوت داشت که درنهایت با بازنگری سازندگان سریال به چیزی تبدیل شد که ما آن را مشاهده کردیم.
نتیجه این بازنگری به یکی از پرهزینهترین تغییرات تاریخ تلویزیون تبدیل گشت که البته نتیجه آن بسیار مثبت بوده و همانطور که گفتیم شروع بسیار جذابی را برای سریال رقم زد. نکته جالب درباره این قسمت، ظاهر بازیگرانی است که در هر دو نسخه آزمایشی و نهایی حضور داشتند. برای مثال اگر به ظاهر شخصیتهایی مانند راب استارک، جان اسنو و ند استارک در قسمت اول دقت کنید، مدلهای موی آنها در آن قسمت در برخی سکانسها تغییر میکند و این موضوع بهدلیل همان تغییراتی است که در نسخه نهایی بهوجود آمدند.
۲- بازیگران متفاوت برای نقشهای اصلی
پس از گذشت سالها از پخش نخستین قسمت سریال Game of Thrones و تماشای چندین و چند قسمت از آن بهاحتمال زیاد نمیتوان شخصیتهای اصلی آن را با ایفای نقش بازیگران دیگری تجسم کرد. بااینحال در ابتدا قرار بود شخصیتهای کتلین استارک و دنریس تارگرین توسط افراد دیگری ایفا شود؛ نقش شخصیت کتلین استارک برعهده جنیفر ایلی و نقش شخصیت دنریس تارگرین برعهده تامزین مرچانت قرار داشت. این دو بهطور کامل بهعنوان بازیگران اصلی این شخصیتها انتخاب شده بودند ولی با گذر زمان و نزدیک شدن به زمان فیلمبرداری سریال حضور این دو بازیگر در سریال لغو شد و ایفای نقش این دو شخصیت بهترتیب برعهده میشل فری و امیلیا کلارک قرار گرفت. بهنظر شما حضور جنیفر ایلی و تامزین مرچانت در نقش این دو شخصیت چه تفاوتی در نتیجه سریال بهوجود میآورد؟
درکنار جنیفر ایلی و تامزین مرچانت که حضورشان در سریال قطعی شده بود و بعدها لغو شد، میتوان به افراد دیگری هم اشاره کرد که میتوانستند در این سریال حضور داشته باشند ولی بهدلایلی این اتفاق نیفتاد. جیلین اندرسون پیشنهاد سازندگان سریال برای ایفای نقش در این سریال را مانند بازیگر سریال The Wire یعنی دامنیک وست رد کرد؛ نقشی که سازندگان سریال برای وست درنظر داشتند درنهایت به کیران هایندز رسید. همچنین سم کلفین برای نقش جان اسنو و ویسریس تارگرین آزمون بازیگری داد که طبق گفته سازندگان سریال به حضور در این نقشها بسیار نزدیک بود. از دیگر بازیگرانی که به حضور در این سریال نزدیک بودند میتوان به سم هیوین، جرد هریس و ماهرشالا علی اشاره کرد.
۳- انتخاب بازیگر برای نقش شخصیت آریا
دیوید بنیاف در مصاحبهای جالب درباره انتخاب بازیگر برای ایفای نقش شخصیت آریا توضیحاتی داد و گفت: «من به یاد دارم که برای انتخاب بازیگر برای این نقش با حدود ۳۰۰ دختر انگلیسی ملاقات کردیم و در انتها نتوانستیم بازیگر مناسب برای نقش آریا را پیدا کنیم. زمانیکه در لابی یک هتل در کشور مراکش درحال تماشای ویدیوهای ارسالی از طرف بازیگران مختلف برای حضور در این سریال بودیم ناگهان یک تصویر کوچک توجه ما را جلب کرد. باید اشاره کنم که متاسفانه سرعت وایفای در آن هتل بهشدت افتضاح بود و دانلود هر ویدیو کوتاه حدود نیم ساعت زمان صرف میکرد. وقتی تصویر کوچکِ مربوطبه ویدیو میسی ویلیامز را مشاهده کردم، متوجه شدم که در آن صورت کوچک در آن تصویر کوچک و بیکیفیت چیز خاصی وجود دارد. ویلیامز بهطور همزمان هم میتوانست ۷ ساله باشد و هم ۱۲ ساله که این موضوع بسیار جالب بود. درنهایت پس از ۴۰ دقیقه صبوری برای دانلود ویدیو و تماشای آن متوجه شدم که بازیگر مناسب برای این نقش را پیدا کردهام».
۴- پیتر دینکلیج و داستان حضور او در سریال
پس از تماشای ایفای نقش هنرمندانه پیتر دینکلیج در نقش تیریون لنیستر بدون شک نمیتوان این شخصیت را با حضور فرد دیگری بهجای او تجسم کرد. دینکلیج در ابتدا پیشنهاد سازندگان سریال را برای حضور در این سریال رد کرد و علاقهای به حضور در آن نداشت. او درابتدا دلیل خود را علاقه نداشتن به دنیایی فانتزی و تخیلی اعلام ولی درنهایت با توضیحات بنیاف و وایس موافقت خود را برای حضور در این سریال به آنها اعلام کرد.
دینکلیج در سایت Reddit توضیحاتی درباره این موضوع داد و گفت: «من کاملا به این مجموعه تلویزیونی شک داشتم و دلیل شک من بهخاطر دنیای فانتزی آن بود. بههمیندلیل به دیوید بنیاف گفتم که اصلا علاقهای ندارم نقشی را ایفا کنم که برای مدتی طولانی ریش بلند دارد و کفشهای نوک تیز بهپا میکند. بنیاف و وایس توضیحات کاملی درباره دنیای سریال به من دادند و من متوجه شدم که تصویر اشتباهی از جهان این سریال در سر داشتم. آنها به من درباره پیچیدگی شخصیت تیریون گفتند و توضیح دادند که این شخصیت نه یک ابرقهرمان است و نه یک شخص شرور و تنها یک فرد تنبل و مرموز خواهد بود. با تصویری که این دو از شخصیت تیریون برای من رسم کردند، من نیز به آن شخصیت علاقهمند شدم و به آنها گفتم که نقش شخصیت تیریون لنیستر را در این سریال ایفا خواهم کرد».
۵- حضور کیت هرینگتون با چشمی کبود در آزمون بازیگری
کیت هرینگتون شب قبل از آزمون بازیگری خود برای حضور در سریال بازی تاج و تخت بههمراه دوست خود به یکی از شعبههای مکدونالد رفت. بهدلیل شلوغ بودن آن مکان آنها بههمراه دو نفر که کاملا غریبه بودند سر یک میز نشستند. مدتی بعد یکی از آن دو نفر شوخیهای بیجایی با کیت هرینگتون و دوست او کرد که این موضوع باعث عصبانیت هرینگتون شد. بازیگر نقش جان اسنو پس از عصبانی شدن ایستاد و سر آن فرد غریبه فریاد کشید و همین موضوع عاملی شد که میان هرینگتون و آن فرد غریبه یک دعوای نسبتا کوچک شکل بگیرد.
کیت هرینگتون درباره اتفاقات آن شب در مصاحبهای گفت:« وقتی آن فرد غریبه از جای خود بلند شد تازه متوجه شدم که از لحاظ فیزیکی چقدر از او کوچکتر هستم و به اشتباه خودم پی بردم ولی دیگه دیر شده بود. او در آن اتفاق مشت محکمی بهصورت من زد و همان مشت باعث کبودی چشم من شد. درسته که در آن لحظه عصبانی بودم ولی بعدا متوجه شدم که کبودی چشم من در آزمون بازیگری روز بعد برای حضور در سریال Game of Thrones تاثیر زیادی داشته است. فکر میکنم آن فرد غریبه که بهصورت من مشت زد کمک بسیار زیادی به من کرد و باعث شد تا مسیر بازیگری من به کلی عوض شود. او را نمیشناسم ولی دوست دارم که اگر سریال را تماشا کرده از او تشکر کنم».
۶- گرگ وحشی متعلقبه سانسا استارک
از دست ندهید
- نقد سریال Game of Thrones؛ قسمت نهایی فصل هشتم
سوفی ترنر که ایفای نقش شخصیت سانسا استارک را برعهده داشت پس از پایان فصل نخست، سرپرستی سگی که بهعنوان گرگ وحشی متعلقبه سانسا در سریال حضور داشت را برعهده گرفت. این سگ از نژاد سگهای هاسکی بهشمار میرود و در سریال بهعنوان یک گرگ وحشی به سانسا تعلق داشت. او در مصاحبهای درباره این سگ گفت: «من از زمان کودکی همیشه دوست داشتم که یک سگ داشته باشم ولی خانواده من مخالف این موضوع بودند. بااینحال پس از تماشای فصل اول سریال آنها نیز مانند من عاشق زونی، سگ حاضر در در فصل نخست شدند. زمانیکه این سگ از داستان سریال کنار رفت سازندگان سریال قصد داشتند او را به محل نگهداری سگها برگردانند ولی مادر من آنها را مجاب کرد که سرپرستی زونی را در اختیار ما قرار دهند. متاسفانه زونی درنهایت در سال ۲۰۱۷ از میان ما رفت».
۷- خوردن قلب اسب توسط امیلیا کلارک
سکانسی که در فصل اول شخصیت دنریس تارگرین در آن باید قلب یک اسب را نوش جان میکرد را بهیاد دارید؟ خب طبیعتا نمیشود یک قلب واقعی اسب را بهطور خام میل کرد و بههمیندلیل در آن سکانس درواقع امیلیا کلارک درحال خوردن یک آبنبات شیرین خیلی بزرگ بوده؛ آبنباتی که درون آن برای بهتصویر کشیدن رگهای قلب مقداری پاستا وجود داشته تا سازندگان سریال آن قلب را بهطبیعیترین شکل ممکن بهتصویر بکشند. امیلیا کلارک برای ایفای نقش در آن سکانس چندین بار دچار حالت تهوع شد. طبق گفتههای او بوی آبنباتی که دنریس باید در آن سکانس میل میکرد کمی مانند بوی محلول سفیدکننده بود. درنهایت پس از خوردن ۲۸ آبنبات بزرگ به شکل قلب اسب، فیلمبرداری آن سکانس به اتمام رسید ولی پس از آن امیلیا کلارک بهخاطر خون مصنوعی چسبناک موجود در آن آبنباتها حالش بهشدت بد شده بود.
۸- شنل معروف جان اسنو
قسمت عمدهای از طراحی لباسهای بینظیر سریال Game of Thrones برعهده مایکل کلاپتون قرار داشت. ظاهر ماندگار شخصیتهای این سریال حاصل همکاری تیمی تقریبا ۸۰ نفره از طراحهای لباس است که از چند کشور گرد هم آمده بودند. جالبترین موضوع درباره طراحی لباسهای شخصیتهای این سریال بدون شک به شنل معروف جان اسنو مربوط میشود. شنلی که طبق گفتههای مایکل کلاپتون از فروشگاههای زنجیرهای IKEA تهیه شده است، درست شنیدید، فروشگاه IKEA.
نهتنها شنل جان اسنو که بیشتر شنلهای این سریال که مانند پوست حیوانات مختلف هستند از این فروشگاه تهیه شدهاند، اما چگونه؟ کلاپتون در مصاحبهای درباره این شنلها توضیحات جالبی داد و گفت: «ما از فروشگاههای زنجیرهای IKEA فرشهایی با ظاهر پوست حیوانات را تهیه، آنها را در ابعاد موردنظرمان برش میدادیم و با اضافه کردن لایههایی از چرم طبیعی آنها را به شنلهایی که در سریال میبینید تبدیل میکردیم. نکته بسیار جالب این است که مسئولان این فروشگاه دستورالعملهای کاملی را برای تبدیل این فرشها به شنلهایی که درنظر داشتیم، برای ما تهیه و همراه فرشها برای ما ارسال کردند».
۹- کندن پوست یک گوزن
چارلز دنس، بازیگر کهنهکار این سریال که ایفای نقش شخصیت تایوین لنیستر را برعهده داشت، ایفای نقش خود را بهطوری کاملا جدی بهاتمام رساند و تعهد خود به این نقش را بهبهترین شکل ممکن به ما و سازندگان سریال نشان داد. در یکی از سکانسهای فصل اول سریال شخصیت تایوین لنیستر باید پوست یک گوزن را بهطور کامل از بدنش جدا میکرد و بههمینخاطر چارلز دنس تصمیم گرفت پس از فراگیری آموزشهای لازم این کار را خودش و بهطور کاملا واقعی انجام دهد.
دنس در مصاحبهای با رسانه Daily Beast دراینباره به گفتوگو پرداخت و گفت: «آن سکانس یکی از دیوانهوارترین تجربههای کاری من بهشمار میرود. یک قصاب با یک حیوان مرده در محل فیلمبرداری سریال حاضر شد و پس از گفتن نکات مورد نیاز به من از من خواست تا پوست آن حیوان را از بدنش جدا کنم. در آن زمان واقعا احساس خوبی نداشتم ولی بلاخره توانستم این کار را انجام دهم. روز بعد او بههمراه یک گوزن مرده به محل ساخت سریال بازگشت و ما بازهم این پروسه را پشت سر گذاشتیم با این تفاوت که اینبار تیم سازنده سریال تصاویر مربوطبه آن سکانس را ضبط کردند. ضبط آن سکانس و کندن پوست یک گوزن تجربه جالبی برای من بود ولی تقریبا ۲ روز طول کشید تا بوی پوست و گوشت آن گوزن از دستانم پاک شود».
۱۰- عروسی خونین
بدون شک با من موافق خواهید بود که قسمت «عروسی خونین» نهتنها یکی از بهترین قسمتهای سریال که یکی از غیرقابل پیشبینیترین و ناراحتکنندهترین قسمتهای آن نیز تلقی میشود. بااینحال جورج آر.آر مارتین در مصاحبهای با رسانه Entertainment Weekly در سال ۲۰۱۳ توضیحات جالبی درباره این قسمت ارائه داد که برای طرفداران این سریال بسیار جالب بودند: «مهم نیست چهمقدار از داستان و اتفاقات سریال زاییده ذهن نویسنده کتاب و سازندگان سریال باشند، همیشه در تاریخ اتفاقاتی هستند که بسیار بدتر و فجیعتر از چیزی که ما میبینیم بودهاند و بههیچوجه نمیتوان آنها را نادیده گرفت».
مارتین در این مصاحبه به دو اتفاق تاریخی اشاره کرد که برای نوشتن قسمت «عروسی خونین» از آنها الهام گرفته بود. اولین رخداد به سال ۱۴۴۰ مربوط میشود که دقیقا مانند اتفاقات سریال در یک مهمانی بزرگ، میزبان مراسم با یک نقشه شوم دو فرزند از مهمانهای خود را بهقتل میرساند. دومین اتفاق به سال ۱۶۹۲ و شهر گنکو در اسکاتلند تعلق دارد. در این اتفاق گروهی از سربازان با ضعیف نشان دادن خود تقاضای یک سرپناه میکنند و پس از ورود به ساختمان، تمام اعضای خانواده میزبان خود را بهشکلی فجیع از بین میبرند. این دو فاجعه منبع الهام اصلی این قسمت از کتاب «نغمه یخ و آتش»، منبع اقتباس سریال بازی تاج و تخت بهشمار میروند.
۱۱- صورتهای موجود در تالار چهرهها
همانطور که احتمالا میدانید بسیاری از افراد تیم سازنده سریال Game of Thrones در برخی از سکانسهای مختلف حضور بسیار کوچکی جلوی دوربین داشتند ولی مطمئنا مهمترین حضور آنها به تالار چهرهها مربوط میشود. بسیاری از صورتهای موجود در تالار چهرهها که در طبقه سوم خانه سفید و سیاه قرار دارد، مربوطبه چهرههای افراد حاضر در تیم سازنده سریال هستند.
دیوید وایس درباره این صورتها توضیح داد و گفت: «ما به چهرههای زیادی برای تکمیل چهرههای این تالار نیاز داشتیم تا حس تکراری بودن در میان آنها به بیننده دست ندهد و از طرفی قادر نبودیم تکتک آنها را از صفر طراحی کنیم؛ این کار هم زمان زیادی نیاز داشت و هم خرج زیادی روی دست ما قرار میداد. بههمیندلیل ما تمام قالبهای چهره که در سریال طراحی کرده بودیم را به آن محل آوردیم و آنها را بهعنوان چهرههای آن تالار استفاده کردیم. علاوهبر این موضوع شما میتوانید چهرههای تیم سازنده سریال را در میان آنها پیدا کنید که در جاهای مختلف قرار گرفتهاند. برای مثال چهره خود من و دیوید (بنیاف) بالغبر ۲۰ الی ۳۰ بار در میان چهرههای تالار قرار گرفته شده است».
۱۲- زبان دوتراکی
برای شما هم زبان دوتراکی در سریال بازی تاج و تخت جالب بهنظر میآمد و دوست داشتید که بدون نیاز به مترجم متوجه آن شوید؟ در سال ۲۰۱۴ سازمان Living Language یک دستورالعمل از قواعد و ساختارهای محاورهای زبان دوتراکی را منتشر کرد که به خوانندگانش این اجازه را میداد که بتوانند مانند شخصیت کال دروگو صحبت کنند. این دستورالعمل توسط دیوید پترسون، زبانشناس برجسته که با شبکه HBO برای بهوجودآوردن زبان دوتراکی همکاری کرده بود، جمعآوری شده است. اگر میخواهید اطلاعات بیشتری از این زبان جالب بهدست آورید پیشنهاد میکنیم در این مقاله چند عدد از عبارتهای مهم زبان دوتراکی را مطالعه کنید تا با یاد گرفتن آنها بتوانید خیلی بهتر صحبتهای کال دروگو و افراد دیگر این قبیله را متوجه شوید.
همچنین شما میتوانید ازطریق نرمافزار محبوب یادگیری زبان یعنی Duolingo زبان والریایی را یاد بگیرید تا تجربه تماشای دوباره این سریال برای شما لذتبخشتر و جالبتر شود.
۱۳- طراحی رفتار اژدهایان دنریس تارگرین
برای هرچه واقعیتر نشان دادن سه اژدهای متعلقبه دنریس تارگرین، تیم سازنده سریال مخصوصا تیم جلوههای ویژه مطالعات زیادی را در زمینههای گوناگون انجام دادند. این تیم برای بهتصویر کشیدن این موجودات افسانهای از حیوانات و پرندههای واقعی الهام گرفتند تا رفتار آنها کاملا به واقعیت نزدیک باشد. طبق گفتههای اسوِن مارتین، مدیر بخش جلوههای ویژه این سریال آنها مطالعات گستردهای روی بالهای پرندههای کوچک و خفاشها انجام دادند تا بال زدن اژدهایان دنریس طبیعی جلوه کند. همچنین رنگ این موجودات از روی حیواناتی مانند قورباغه و چیتا طراحی شده و زمانیکه دنریس آنها را نوازش میکند، اژدهایان او رفتاری مانند گربه از خود نشان میدهند.
۱۴- دوران سخت کیت هرینگتون و تقاضای جالب مامور پلیس
کیت هرینگتون در مصاحبهای با رسانه Variety به این موضوع اشاره کرد که حدفاصل میان فصلهای پنجم و ششم برای او بسیار سخت گذشته، او درباره این موضوع گفت: «آن زمان تاریکترین دوران زندگی من بهعنوان بازیگر سریال Game of Thrones محسوب میشوند. در آن زمان اتفاقات زیادی حول شخصیت جان در جریان بود و من بههیچوجه این موضوع را نمیپسندیدم. بهخاطر اتفاقات انتهای فصل پنجم همه به جان توجه کرده بودند و همه مرتب این سؤال را از من میپرسیدند که آیا در فصل بعدی شخصیت جان زنده خواهد بود یا خیر؟ این اتفاقات آن دوران از زندگی من را بهشدت تحت تاثیر خود قرار داد».
او در ادامه افزود: «در آغاز فیلمبرداری فصل ششم و زمانیکه طرفداران و خبرنگاران کوچکترین اثری از من در محل فیلمبرداری میدیدند تمام فضای مجازی پر میشد از این موضوع که جان زنده است یا خیر؟ من کاملا این را میدانم که بهخاطر حضور در این سریال و ایفای نقش جان اسنو یکی از خوشبختترین بازیگران دنیا قلمداد میشوم ولی در آن بازه زمانی اصلا زندگی آرامی نداشتم و برخی اوقات حتی فکر میکردم که شاید این عدم وجود آرامش اجازه ایفای نقش مناسب را از من سلب کند. در آن زمان حتی نزد روانشناس رفتم و طی جلساتی با دکتر خود صبحتهای زیادی انجام دادم تا درنهایت توانستم بار دیگر تمام توجه خودم را روی ایفای نقش در این سریال قرار دهم».
نکته بسیار جالب درباره این موضوع مربوطبه زمانی میشود که کیت هرینگتون باتوجه به امضای قرارداد درباره عدم لو دادن داستان سریال، مجبور شد قسمتی از آن را برای یک نفر بازگو کند. زمانیکه یک مامور پلیس جلوی او را برای سرعت غیرمجاز گرفت، متوجه شد که هرینگتون گواهینامه خود را همراه ندارد و بههمیندلیل به او پیشنهاد داد که در ازای گفتن حقیقت درباره جان اسنو کاری با او نخواهد داشت. هرینگتون به آن مامور پلیس گفت که جان اسنو در فصل ششم زنده خواهد ماند و آن مامور نیز با لحنی جالب به او گفت: «به سلامت، فرمانده بزرگ».
۱۵- یک بازیگر و پنج نقش مختلف
ایان وایت، بازیگر و بدلکار ولزی که قدی حدود ۲.۱ متر دارد، در سریال گیم آف ترونز نقش پنچ شخصیت مختلف را ایفا کرد. او در فصلهای اول و دوم این مجموعه تلویزیونی بهایفای نقش یکی از وایت واکرهای حاضر در سریال پرداخت و همچنین در همان فصل دوم نقش شخصیت گرگور کلگین را بازی کرد؛ شخصیت گرگور کلگین در سریال توسط سه بازیگر مختلف بهتصویر کشیده شده است. سایر ایفای نقشهای او در این سریال به غولهای مختلف حاضر در آن مربوط میشود. او در فصل سوم و چهارم نقش شخصیت Dongo the Doomed، در فصل پنجم و ششم نقش شخصیت Wun Wun و در انتها و در فصلهای هفتم و هشتم نقش غولی بدون اسم را ایفا کرد که درنهایت توسط لینا مورمانت کشته شد.
۱۶- قسمت «Battle of the Bastards»
قسمت Battle of the Bastards بدون شک یکی از بهترین قسمتهای سریال Game of Thrones بهشمار میرود. یکی از فیلمبرداران اصلی این سریال و این قسمت یعنی شان سوِج ضمن اشاره به این موضوع که قسمت «نبرد حرامزادگان» قسمت دلخواه او در این سریال بهشمار میرود گفت که در زمان فیلمبرداری این قسمت برای کیت هرینگتون یک اسم رمز قرار داده بودند که زمانیکه هرینگتون آن را بهزبان میآورد، فیلمبرداری بهطور کامل متوقف میشد.
او در ادامه این مصاحبه گفت: «در یکی از سکانسهای معروف این قسمت شخصیت جان اسنو روی زمین میافتد و افراد زیادی از روی او رد میشوند. در این لحظه بیننده متوجه میشود که قهرمان داستان فاصله بسیار کمی تا مرگ دارد. کیت هرینگتون از فضاهای بسته و فشرده متنفر است و بهمحض قرار گرفتن در اینگونه فضاها عصبی میشود. بههمیندلیل ما برای او یک کلمه خیلی راحت درنظر گرفتیم تا با استفاده از آن فیلمبرداری را متوقف کنیم. وقتی دهها نفر او را هل میدادند و کیت در میان آنها قرار گرفته بود، او بهمحض گفتن کلمه «So» باعث میشد تا فیلمبرداری آن سکانس متوقف شود و بازیگران حاضر در آن سکانس از کنار او فاصله بگیرند».
۱۷- محبوبیت اسامی سریال
در سال ۲۰۱۴ طبق گزارشهای اداره تأمین اجتماعی آمریکا (SSA) نام کالیسی (Khaleesi) محبوبیت بسیاری پیدا کرد و افراد زیادی از این نام برای دختران تازه متولد شده خود استفاده میکردند. این نام از رتبه ۱۰۲۱ در سال ۲۰۱۳ به رتبه ۷۵۰ در میان محبوبترین اسامی استفاده شده در میان والدین رسید. همچنین در کشور انگلستان اسامی استفاده شده در سریال Game of Thrones مانند کالیسی، آریا، تایرون، برین، سانسا، برن، سندور و تئون محبوبیت بسیار زیادی پیدا کردند. این افزایش محبوبیت در کشورهای انگلستان و آمریکا بسیار بیشتر از سایر کشورها بهچشم میخورد. همچنین استفاده از اسامی سریال برای حیوانهای خانگی نیز بیشتر شده بود؛ دراینمیان نامهایی مانند Lady و Ghost در صدر این اسامی و اسامی کالیسی و آریا در رتبههای بعدی قرار گرفته بودند.
۱۸- قوس شخصیتی دنریس تارگرین
احتمالا شما هم با من و با بسیاری از منتقدان موافق هستید که قوس شخصیتی دنریس و تبدیل شدن آن به «ملکه دیوانه» خیلی سریع رخ داد و پردازش خیلی مناسبی برای آن انجام نشد. بنابر گفتههای بنیاف و وایس جزییات شخصیتی دنریس تارگرین در فصل پایانی سریال از شخصیت اصلی فیلم Lawrence of Arabia الهام گرفته شده است. امیلیا کلارک در چند مصاحبه به این موضوع اشاره کرده که در ابتدا با تصمیم سازندگان سریال برای الگو قرار دادن این فیلم مخالف بوده، چرا که آن را خیلی مناسب شخصیت دنریس نمیدانست.
امیلیا کلارک درباره این موضوع به رسانه The New Yorker گفت: «من خیلی موافق این حجم از تغییرات بزرگ با این سرعت دیوانهوار نبودم. زمانیکه فیلمنامه فصل آخر را مطالعه کردم کاملا گیج شدم. برای ساعتها در شهر لندن با سردرگمی قدم زدم و اصلا نمیدانستم این تغییرات را چگونه باید هضم کنم و از همه مهمتر چگونه باید آنها را ایفا کنم تا بیننده از دیدن آنها خسته نشود. من هیچ ایدهای درباره عکسالعملهای افراد مختلف درباره فصل پایانی نداشتم. انتظار یک سری اتفاقات جذاب و غیرقابلپیشبینی را برای فصل آخر مانند فصلهای قبلی در سر داشتم و اصلا به چیزی که با آن مواجه شدم فکر هم نمیکردم. شخصیت دنریس تاثیر زیادی روی زندگی من داشته و برای من بسیار عزیز است و بههمیندلیل سعی کردم همین فیلمنامه شوکهکننده را بهبهترین شکل ممکن ایفا کنم ولی امیدوار بودم که داستان فصل نهایی متفاوتتر از چیزی میشد که درنهایت پخش شد».
۱۹- پایانبندی سریال
همانطور که احتمالا میدانید فصلهای پایانی سریال گیم آف ترونز بهخاطر به اتمام نرسیدن کتابهای جورج آر. آر. مارتین بهطور غیراقتباسی ساخته شدهاند؛ موضوعی که بسیاری از علاقهمندان سریال و منتقدان از آن بهعنوان مهمترین عامل افت سریال یاد میکنند. بااینحال دیوید بنیاف در مصاحبهای با رسانه Vanity Fair با اشاره به این موضوع گفت: «من و وایس به شهر سانتافه رفتیم تا با جورج آر. آر. مارتین، نویسنده کتابهای این جهان ملاقات داشته باشیم. بهخاطر به اتمام نرسیدن کتابهای او ما مجبور شدیم انتهای سریال را تا حدودی خودمان خلق کنیم ولی این موضوع به ۱۰۰ درصد ماجرا ختم نمیشود».
از دست ندهید
- زوم کست ویژه سریال Game of Thrones: آیا این همان پایانی بود که مدتها انتظارش را میکشیدیم؟
بنیاف در ادامه افزود: «در این ملاقات طی صحبتهایی که با مارتین داشتیم او به ما گفت که قصد دارد پایان داستانش را چگونه پیش ببرد و از کموبیش پایان ماجرا ما را آگاه کرد. درست است که قسمتهای زیادی از انتهای داستان را خودمان خلق کردیم ولی نهایت سعی خود را انجام دادیم تا درکنار داستان مارتین حرکت کنیم. شما وقتی ریشه داستان را بدانید، میتوانید به آن شاخ و برگ دهید و زیبایش کنید. این دقیقا کاری بود که ما انجام دادیم. او جزییات پایان داستان تمام شخصیتهای سریال را بهطور خلاصه برای ما شرح داد و ما آنها را در قالب سریال تلویزیونی بهتصویر کشیدیم».
صحبتهای بنیاف در تضاد کامل با صحبتهای خالق این جهان یعنی جورج آر. آر. مارتین قرار دارند. مارتین پس از اتمام سریال در مصاحبههایی جدا به انتقادهای افراد مختلف نسبتبه پایان داستان واکنش نشان داد و گفت: «سازندگان سریال خیلی از داستان کتاب دور شدند؛ اتفاقی که من را بسیار غافلگیر کرد. من کتابهای این جهان را بسیار آهسته مینوشتم ولی پایان آن را برای سازندگان سریال بهطور کامل شرح دادم. زمانیکه فصل پایانی آن را تماشا میکردم، متوجه شدم که داستان آن با چیزی که برای آنها توضیح دادم بسیار متفاوت است؛ خیلی از المانهای موردنظر من حذف و جزییات جدید زیادی به داستان اضافه شده بودند. اگر بنیاف و وایس به داستان کتابها وفادار میماندند، این سریال میتوانست حداقل چهار یا پنج فصل دیگر ادامه داشته باشد».
۲۰- حقایق متفرقه سریال
- کیت هرینگتون مانند امیلیا کلارک پس از مطالعه فیلمنامه فصل پایانی بهشدت غافلگیر شد و خیلی از آن راضی نبود.
- در قسمت «شب طولانی» در فصل آخر میسی ویلیامز برای نخستین بار در درگیریهای این سریال به ایفای نقش پرداخت؛ تا قبل از آن قسمت تمام درگیریهای شخصیت آریا توسط بدل انجام میشد.
نظر شما همراهان همیشگی سایت میدونی درباره سریال Game of Thrones چیست؟ اگر شما هم نکته جالبی درباره این سریال درنظر دارید که در این مقاله به آن اشارهای نشده است، آن را با ما و سایر مخاطبان سایت میدونی به اشتراک بگذارید.