در این مقاله بهبررسی نکات و حقایق جالب سریال Breaking Bad، یکی از بهترین سریالهای تاریخ تلویزیون خواهیم پرداخت. با میدونی همراه باشید.
پس از تماشا کردن سریال Breaking Bad برای چندمین بار بازهم برای این سؤال جواب درستی پیدا نکردم، چگونه یک سریال میتواند اینقدر خوب باشد؟ اگر از علاقهمندان سریالهای تلویزیونی سؤال کنید بهترین سریال تاریخ از نظر آنها کدام سریال است، بهاحتمال زیاد با نام سریال بریکینگ بد زیاد روبهرو خواهید شد. سریالی که بهقدری شما را در خود غرق میکند که واقعا نخواهید توانست از تماشا کردن آن دست بکشید. سریالی که درباره یک معلم ساده شیمی است و زندگی آرام او را بهتصویر میکشد اما این آرامش همیشگی نیست و والتر وایت، معلم این داستان تصمیم میگیرد وارد دنیای خطرناک مواد مخدر شود تا علاوهبر تأمین کردن هزینههای خانواده، روزهای باقیمانده از زندگی خود را با هیجان بیشتری سپری کند.
وینس گلیگان، خالق این سریال درام و جنایی با ساخت سریال Breaking Bad توانست استانداردهای سریالهای تلویزیونی را یک پله بالاتر ببرد. سریالی که در تمام جهان و بهخصوص در کشور خودمان هم طرفداران پروپاقرص بسیار زیادی دارد که بارها و بارها آن را تماشا کردهاند. حضور برایان کرانستون و آرون پال بهعنوان بازیگران دو شخصیت اصلی این سریال و نقشآفرینی هنرمندانه آنها از مهمترین دلایل موفقیت و محبوبیت این سریال بهشمار میرود. نخستین قسمت سریال بریکینگ بد در تاریخ ۲۰ ژانویه ۲۰۰۸ (۱۸ دی ۱۳۸۶) از شبکه amc پخش شد و پس از پخش ۶۲ قسمت در قالب ۵ فصل به انتهای راه خود رسید. در این مقاله تصمیم گرفتیم تا نگاهی کنیم به جالبترین نکات و حقایق جالب سریال Breaking Bad؛ حقایقی که شاید از آنها اطلاعی نداشته باشید.
«توجه: مطالعه این مقاله ممکن است بخشهای مهمی از داستان این سریال را برای شما اسپویل کند».
۱- رد کردن ایده ساخت این سریال
اگر شبکههای تلویزیونی مختلف از آینده سریال Breaking Bad خبر داشتند بهاحتمال زیاد برای ساخت آن توسط خودشان با یکدیگر میجنگیدند ولی قبل از ساخت این سریال هیچکس نمیدانست این سریال قرار است به یکی از بهترین سریالهای تاریخ تلویزیون تبدیل شود و در سراسر جهان طرفداران بیشماری پیدا کند. وینس گلیگان، خالق این سریال در مصاحبهای در سال ۲۰۱۱ به این موضوع اشاره کرد و گفت: «وقتی با مسئولان HBO بهخاطر ساخت این سریال جلسه داشتم، آن جلسه به بدترین جلسه کاری زندگی من تبدیل شد. در هالیوود همه قصد دارند از آخر داستان آگاه شوند، برای آگاه شدن از آخر داستان ممکن است روزها، هفتهها و ماهها شما را معطل کنند تا بلاخره پایان داستان را از زبان شما بشنوند».
او در ادامه گفت: «من قصد نداشتم در آن زمان پایان داستان خودم را برای فرد دیگری بازگو کنم و احتمالا شما هم به من برای این تصمیم حق میدهید. خانمی که در آن مکان با او جلسه داشتیم بهقدری بدون شوق بود که گویا داشتیم بدترین سریال تاریخ را به او معرفی میکردیم. او آنقدر سرد برخورد کرد که ما خودمان هم متوجه شدیم آنها قصد ندارند بدون اطلاع از پایان داستان این سریال را به مرحله ساخت برسانند».
شبکه HBO تنها شبکهای نبود که ساخت سریال Breaking Bad را برعهده نگرفت. وینس گلیگان ایده سریال بریکینگ بد را برای شبکههای مختلفی از جمله شوتایم، تیانتی (TNT) و افایکس (FX) توضیح داد که تمام آنها بهدلایل مختلفی از ساخت آن طفره رفتند. بدون شک تمام این شبکهها درحالحاضر از این تصمیم خود سخت پیشمان هستند که ساخت یکی از بهترین و محبوبترین سریالهای تاریخ را برعهده نگرفتند. این سریال درنهایت توسط شبکه اِیاِمسی (amc) ساخته و پخش شد.
۲- تصمیم برای انتخاب بازیگر نقش اصلی سریال
آیا میتوان سریال Breaking Bad را بدون حضور برایان کرانستون تجسم کرد؟ قطعا خیر. بااینحال برایان کرانستون نهتنها انتخاب اول سازندگان که انتخاب دوم سازندگان سریال هم نبود. شبکه amc برای ایفای نقش شخصیت اصلی داستان قصد داشت بازیگری را استخدام کند که سر زبانها باشد و همه او را بشناسند. آنها درابتدا نقشآفرینی در نقش شخصیت والتر وایت را به متیو برودریک و سپس به جان کیوساک پیشنهاد کردند. هردوی آنها بهدلایلی این پشنهاد را رد کردند؛ دلایلی که احتمالا به داستان سریال و قوسهای شخصیتی والتر وایت مربوط میشد که آنها از این المانها خوششان نیامد.
یکی از مدیران ارشد شبکه amc در مصاحبهای با رسانه هالیوود ریپورتر درباره این موضوع گفت:
نقشآفرینی برایان کرانستون در نقش والتر وایت بهقدری استادانه بود که این نقش را به یکی از ماندگارترین شخصیتهای تاریخ سینما و تلویزیون تبدیل کرده است، صحنهای که او سر خود را از ته میتراشد هیچوقت از ذهن من پاک نخواهد شد ولی متاسفانه قبل از انتخاب او بهعنوان بازیگر اصلی همه ما احساسی داشتیم که گویا هیچ بازیگر مناسبی برای این نقش در دسترس نیست و متاسفانه به کرانستون فکر نمیکردیم. خوشبختانه وینس گلیگان به فرشته نجات ما تبدیل شد و برایان کرانستون را برای ایفای نقش بهعنوان بازیگر اصلی سریال به ما معرفی کرد.
گلیگان در یکی از قسمتهای سریال The X-Files سابقه همکاری با کرانستون را داشته است و بهاینخاطر او را برای حضور در سریال معرفی کرد. مسئولان شبکه پس از تماشای آن قسمت با پیشنهاد گلیگان موافقت کردند و بسیار خوشحالیم که برایان کرانستونِ عزیز هم پیشنهاد ما را برای حضور در این سریال پذیرفت. ما به بازیگری نیاز داشتیم که بتواند بسیار دراماتیک باشد و همزمان عصبانیت خود را بروز دهد و درکنار همه این المانها وجهه انسانیت رو بهخوبی درون خودش نگه دارد، طوریکه اگر جان خود را از دست داد مخاطبان از مرگ او ناراحت شوند. خب همه ما اطلاع داریم که کرانستون تمام این المانها را بهبهترین شکل ممکن بهتصویر کشید و همه ما محبوبیت شخصیت والتر وایت را مدیون نقشآفرینی هنرمندانه او هستیم.
۳- مرگ شخصیت جسی پینکمن در فصل نخست
یکی از مهمترین خطهای داستانی سریال بریکینگ بد به رابطه پرتنش میان والتر وایت و جسی پینکمن مربوط میشود؛ رابطهای که در قسمتهای نخست سریال شکل گرفت و تا پایان سریال باقی ماند. بااینحال شخصیت جسی پینکمن بههیچوجه قرار نبود یکی از شخصیتهای اصلی سریال باشد و در فیلمنامه ابتدایی سریال این شخصیت تنها ۹ قسمت در داستان سریال حضور داشت و در قسمت نهم کشته میشد. در سال ۲۰۰۷ و در حین اعتصاب نویسندگان در کشور آمریکا این ایده به ذهن سازندگان سریال رسید که شخصیت جسی پینکمن میتواند پتانسیل بسیار بیشتری داشته باشد و رابطه او با والتر وایت میتواند سریال را بهخوبی پیش ببرد و به یکی از المانهای مهم سریال تبدیل شود.
مقالههای مرتبط:
- تحلیل بهترین قسمت Breaking Bad
- وقایعنگاری رویدادهای دنیای Breaking Bad به ترتیب زمانی
وینس گلیگان در مصاحبهای درباره این موضوع گفت: «خیلیها فکر میکنند اعتصاب نویسندگان در آمریکا باعث شد تا شخصیت جسی پینکمن در سریال باقی بماند ولی واقعیت داستان اصلا اینگونه نیست. پس از فیلمبرداری قسمت دوم سریال نهتنها من بلکه تمام تیم سازنده سریال از کارگردانها گرفته تا تهیهکنندگان متوجه شدند که آرون پال چقدر بازیگر بااستعدادی است و همه ما متوجه شدیم که کشتن شخصیت جسی در قسمتهای ابتدایی یک اشتباه بزرگ در حق این سریال و داستانش خواهد بود. همکاری با آرون برای من یک افتخار است و هر لحظه آن برای من لذتبخش بود».
خود آرون پال هم درباره این موضوع در شبکه اجتماعی Reddit توضیحات بسیار جالبی داد. او در جواب یک سؤال که از او پرسیده شده بود نظرش درباره مرگ زودهنگام جسی چیست، پاسخ داد: «اگر جسی در فصل نخست جان خود را از دست میداد، حرفه بازیگری من هم با جان او به پایان خودش میرسید. با مرگ جسی من هیچوقت نمیتوانستم به جایی که امروز در آن قرار دارم، برسم و مطمئنا اگر این اتفاق رخ میداد تماشا کردن این سریال از تلویزیون برای من به یک شکنجه روحی روانی تبدیل میشد».
۴- کمک اداره مبارزه با مواد مخدر در ساخت سریال
بهاحتمال زیاد با شنیدن اسم سریال بریکینگ بد یاد موضوع اصلی آن یعنی مواد مخدر خواهیم افتاد. یک معلم شیمی که به تهیه مخدری بهنام شیشه (Crystal Meth) روی میآورد و این تصمیم زندگی او را ازاینرو به آن رو میکند. بهخاطر موضوع اصلی سریال سازندگان آن تصمیم گرفتند تا با سازمان مبارزه با مواد مخدر (DEA) در این رابطه صحبت کنند تا بتوانند موضوع اصلی سریال را به واقعیترین شکل ممکن بهتصویر بکشند و از آنها در مراحل مختلف ساخت سریال کمک بگیرند. برایان کرانستون در مصاحبهای جالب درباره این موضوع گفت: «ما با درنظر گرفتن تمام جوانب احترام این مسئله را با اداره مبارزه با مواد مخدر درمیان گذاشتیم و به آنها گفتیم که میتوانند در این سریال بهعنوان مشاور حضور داشته باشند».
او در ادامه گفت: «وقتی که به سازمان DEA این پیشنهاد را دادیم که در مراحل ساخت به ما کمک کنند انتظار داشتیم با یک جوابِ «نه» بهطور کاملا صریح روبهرو شویم ولی برخلاف انتظارِ ما آنها پیشنهاد ما را قبول کردند. سازمان مبارزه با مواد مخدر عقیده داشت حالا که این سریال درحال ساخت است، بهتر است بهطرز درست و واقعی ساخته شود. این موضوع هم سریال را واقعیتر نشان میداد و هم باعث میشد این سازمان اطلاعات خوبی در اختیار مخاطبان قرار دهد. نکته بسیار جالب درباره این موضوع این است که یکی از شیمیدانهای این اداره بهطور تجربی به من و آرون پال آموزش داد که چگونه کریستال مَث تهیه کنیم و بههمیندلیل در طول سریال من و آرون دقیقا بهطور واقعی این کار را انجام میدادیم».
۵- واقعی بودن موضوعات علمی سریال
دکتر دانا نلسون، یکی از پروفسورهای رشته شیمی در دانشگاه اوکلاهوما بهعنوان مشاور علمی در مراحل ساخت سریال بریکینگ بد در تیم سازنده سریال حضور داشت. او از اواسط فصل نخست به تیم سازنده سریال پیوست و بهعنوان مشاور وظیفه داشت موضوعات علمی و کارهای مرتبط با مسائل علمی را تا جایی که خطرناک نباشد، به واقعیت نزدیک نگه دارد. البته طبق گفتههای او و سازندگان سریال آنها بههیچوجه قصد نداشتند این موضوعات را بهطور کاملا درست و صحیح بهتصویر بکشند.
دکتر دانا نلسون در مصاحبهای با رسانه MentalFloss در سال ۲۰۱۳ با اشاره به این موضوع توضیحات جالبی داد و گفت: «فکر نمیکنم هیچ سریال محبوبی در موضوعات علمی ۱۰۰ درصد واقعی عمل کند و این موضوع نیز بههیچعنوان هدف سازندگان سریالها نبوده و نخواهد بود. هدف آنها این نیست که یک سریال علمی آموزشی تهیه کنند، هدف آنها این است که یک سریال محبوب بسازند که از منطق و علم پیروی میکند و من بهعنوان مشاور علمی باید خط داستانی سریال و موضوعات علمی موجود در آن را تا جای ممکن به واقعیت نزدیک نگه دارم. خیلی طبیعی است که در تمام سریالها برای جذابتر کردن داستانِ آن تیم سازنده در قوانین مربوطبه علم خلاقیتهایی داشته باشند ولی بهشرطی که از منطق دور نشوند».
البته باید به این نکته اشاره کنیم که وقتی سریالی با موضوع سریال Breaking Bad ساخته میشود، سازندگان سریال قصد ندارند به مردم آموزش دهند که چگونه مواد مخدر تهیه کنند و مانند والتر وایت یک امپراتوری مواد مخدر شکل دهند. دکتر نلسون در ادامه صحبتهای خود درباره این موضوع گفت: «در سریال بریکینگ بد ما مشاهده میکنیم که والتر وایت یک نوع کریستال مثِ آبی رنگ تولید میکند و این رنگ آبی بهنوعی امضای کار او بهشمار میرود. در واقعیت امکان ندارد این ماده آبی رنگ شود و همیشه بدون رنگ خواهد بود. وینس گلیگان در موضوعات علمی سریال فوقالعاده عمل کرده و من بهعنوان مشاور علمی این سریال واقعا برای کارهای او احترام زیادی قائل هستم. گلیگان یک نابغه است».
از این مورد و مورد قبلی که در آن توضیح دادیم سازمان DEA به بازیگران سریال آموزش داد چگونه کریستال مث تهیه کنند، میتوانیم این نتیجه را بگیریم که این سازمان کارهایی که برای ساخت این ماده نیاز است انجام شوند را به بازیگران آموزش داد ولی مقدار موادی که برای ساخت آن باید استفاده شوند اصلا در سریال بهطور درست نشان داده نمیشود و ما بهعنوان مخاطب با مادهای طرف هستیم که در واقعیت بههیچوجه قابل تهیه کردن نیست. نکته بسیار جالب این است که ما هرموقع با مواد آبی رنگ معروفی که والتر تهیه میکند، روبهرو میشویم درواقع درحال نگاه کردن به یک شیرینی آبی رنگ هستیم که در شهر آلبوکرکی تولید میشود و طرفداران زیادی دارد.
۶- شخصیت گاس فرینگ با ایفای نقش جانکارلو اسپوسیتو
درابتدا قرار بود نقش شخصیت گاس فرینگ یک نقش بسیار کوچک باشد و بههیچوجه مانند نسخه نهاییِ سریال نقش پررنگی در داستان آن به او اختصاص نیافته بود. بههمیندلیل جانکارلو اسپوسیتو اصلا و ابدا تمایلی به ایفای نقش در سریال Breaking Bad نداشت ولی در مصاحبهای درباره داستان حضور خود در این سریال توضیحات جالبی داد و گفت: «من تا قبل از حضور در سریال بریکینگ بد حتی یک قسمت هم از آن را تماشا نکرده بودم ولی مدیر برنامههایم به من گفت که این سریالِ مورد علاقه او بهشمار میرود و یک برنامه تلویزیونی بسیار موفق است. همسرم هم به من گفت که پیشنهاد سازندگان سریال را مدنظر بگیرم و آن را خیلی سریع رد نکنم. نقش شخصیت گاس فرینگ یک نقش مهمان بود که نقش پررنگی در سریال نداشت و من آن زمان نقشهای مهمان و کوچک زیادی ایفا کرده بودم و قصد نداشتم بازهم همان مسیر را ادامه دهم».
او در ادامه گفت: «واقعا از ایفای نقش در نقشهای مهمان و کوچک خسته شده بودم. دوست داشتم در نقش شخصیتی بازی کنم که نقش پررنگی دارد تا بتوانم آن شخصیت را با جزییات شخصیتی خودم بهتصویر بکشم و همراه او شوم. بااینحال در یک قسمت از این سریال حضور پیدا کردم و پس از آن با پیشنهاد گلیگان در دو قسمت دیگر نیز به ایفای نقش پرداختم ولی به او گفتم که قصد دارم یکی از اعضای اصلی تیم بازیگری این سریال تلقی شوم. پس از این ماجرا گفتوگوی مهمی بین من و وینس گلیگان شکل گرفت، او به من پیشنهاد حضور در هفت قسمت دیگر را ارائه کرد ولی من قصد داشتم این عدد به ۱۲ قسمت برسد و سرانجام توانستم به چیزی که درنظر داشتم، برسم».
اسپوسیتو همچنین اضافه کرد: «من قصد داشتم تا شخصیت گاس را به یکی از المانهای مهم سریال تبدیل کنم و پس از حضور در چند قسمت همین حرف را از جانب وینس گلیگان شنیدم. او به من گفت که شخصیت فرینگ بسیار محبوب شده و مخاطبان از تماشای این شخصیت لذت میبرند. در آن لحظه واقعا خوشحال بودم و به خودم افتخار میکردم. این موضوع بهخاطر نویسندههای بسیار کاربلد سریال و رابطه عمیق شخصیت فرینگ با والتر وایت به حقیقت پیوسته بود. نویسندههای سریال از جزییات شخصیت خودم نیز برای خلق شخصیت گاس استفاده کردند تا این شخصیت به یک فرد متین، آرام و در عین حال بسیار تهدیدکننده و تلخ تبدیل شود و بسیار خوشحالم که مخاطبان سریال از نتیجه این شخصیت بسیار راضی هستند».
۷- رئیس والتر وایت در کارواش
ماریوس استن، بازیگرِ نقش شخصیت بوگدان یعنی رئیس والتر وایت در کارواش برای بسیاری از مخاطبان سریال و خورههای سریالهای تلویزیونی بههیچوجه چهره آشنایی بهشمار نمیرفت. ماریوس استن در دنیای واقعی مدرک دکترای شیمی دارد و یکی از مدیران آزمایشگاه ملی آمریکا تلقی میشود که زیر نظر سازمان انرژی این کشور فعالیت میکند؛ استن همچنین پروفسور شیمی در دانشگاه شیکاگو نیز قلمداد میشود. او قبل از سریال Breaking Bad هیچگونه تجربه نقشآفرینیِ دیگری نداشت و این سریال نخستین تجربه او جلوی دوربین بود. او درابتدا قرار بود یکی از مشاورین علمی سریال باشد ولی وینس گلیگان پس از ملاقات با او متوجه استعدادش در بازیگری شد و پیشنهاد ایفای نقش در این سریال را به او داد و ماریوس استن نیز این پیشنهاد را پذیرفت.
۸- داستان کلاه معروف والتر وایت
بدون هیچ شکی یکی از ماندگارترین المانهای شخصیت والتر وایت یا همان هایزنبرگ خودمان کلاه معروفی است که او در سریال استفاده میکند. کلاه لبهدار مشکی رنگی که به نماد هایزنبرگ تبدیل شده و نمایانگر روی تاریک والتر وایت است. این کلاه در فیلمنامه ابتدایی اصلا وجود نداشت و هایزنبرگ قرار نبود کلاهی بر سر داشته باشد ولی حضور این کلاه در سریال داستان جالبی دارد. کتلین دتورو، طراح لباس این سریال در مصاحبهای درباره کلاه معروف هایزنبرگ توضیحات جالبی داد و گفت: «برایان کرانستون پس از اینکه موهای خود را از ته زد و کچل کرد بهطور مداوم از من میپرسید که آیا میتواند از یک کلاه استفاده کند؟ او میگفت بهخاطر نداشتن مو بسیار سردش میشود و برای سکانسهای فضای آزاد به یک کلاه نیاز دارد».
او در ادامه گفت: «هم من و هم برایان بارها از وینس گلیگان درخواست کردیم که آیا میشود یک کلاه به شخصیت هایزنبرگ اضافه کنیم یا خیر که او همیشه با لحنی قاطع مخالف این موضوع بود. درنهایت یکی از نویسندگان سریال این پیشنهاد را به وینس داد که ما میتوانیم یک المان ظاهری برای زمانیکه والتر به هایزنبرگ تبدیل میشود، طراحی کنیم. وینس از این پیشنهاد استقبال کرد و اینگونه بود که کلاه مشکی هایزنبرگ متولد شد».
۹- پرت کردن پیتزا روی سقف
آدرس منزل والتر وایت در سریال بریکینگ بد با آدرس واقعی خانهای که ما در نماهای بیرونی سریال تماشا میکنیم، فرق دارد. خانهای که همه ما بهخوبی آن را میشناسیم و بارها با نمای بیرونی آن مواجه شدیم متعلق به یک خانم است و در خیابان Piermont Drive شهر آلبوکرکی قرار گرفته و با آدرس واقعی خانه آقای والتر وایت در سریال تفاوت دارد. سکانس معروفی که والتر وایت یک پیتزای بزرگ را روی پشتبام خانه میاندازد را بهخاطر دارید؟ سکانسی که تنها در یک برداشت برایان کرانستون موفق شد آن را انجام دهد. خانهای که درباره آن صحبت کردیم به یک محل توریستی خیلی مهم تبدیل شده و بازدیدکنندگان زیادی از محیط بیرونی آن که بارها در سریال آنجا را تماشا کردهاند، بازدید میکنند.
نکته جالب درباره این افراد این است که بسیاری از آنها زمانیکه به این خانه میرسند یک پیتزای کامل را روی سقف آن پرت میکنند تا یادآور آن سکانس معروف سریال باشد. بااینحال صاحب این خانه بارها بهخاطر این مزاحمتها به پلیس شکایت کرده ولی خب اتفاق خاصی نیفتاده است. این موضوع بهقدری برای این خانم ایجاد مزاحمت کرده بود که وینس گلیگان در یکی از مصاحبههای خود با لحنی بسیار تند خطاب به اینگونه طرفداران سریال گفت: «پرت کردن پیتزا توسط شما روی پشتبام خانه این خانم اصلا کار جالبی نیست. شما نفر اول نیستید که این کار را انجام میدهد و با این کار فقط مزاحم این خانم میشود. اگر من یک بار یک نفر را درحال انجام این کار ببینم بدون شک برخورد بسیار تند و بدی با او خواهم داشت. خواهش میکنم بهخاطر سریالی که دوستش دارید دست از انجام این کار بردارید».
البته همانطور که میتوانیم حدس بزنیم هنوز افراد کمی هستند که با انجام این کار مزاحم این خانم میشوند ولی تعدادشان نسبتبه گذشته بسیار کمتر شده است.
۱۰- آسیبدیدگی شدید آرون پال
در سکانس درگیری بین شخصیتهای جسی با بازی آرون پال و شخصیت توکو با بازی ریموند کروز، آرون پال دچار یک آسیبدیدگی بسیار شدید شد. پال در این درگیری هوشیاری خود را از دست داد و با مراقبتهای پزشک توانست هوشیاری خود را بهدست آورد. پال در مصاحبهای درباره این سکانس توضیح داد و گفت: «کروز شخصیت جسی را گرفت و او را به طرف در ورودی پرت کرد. اگر این صحنه را دوباره و با دقت تماشا کنید متوجه میشوید که سر من میان لایههای چوبیِ در گیر میکند و روی شکم به زمین میافتم و در تکهتکه میشود. ریموند کروز که البته تقصیری هم ندارد در آن لحظه فکر میکرد که من درحال ایفای نقش هستم و همین موضوع باعث شد تا اوضاع وخیمتر از قبل شود».
او در ادامه توضیح داد: «من در آن لحظه بهدلیل ضربه شدیدی که به سرم وارده شده بود، هوشیاری زیادی نداشتم ولی ریموند متوجه این قضیه نشد. بههمیندلیل با پا ضرباتی را به من وارد میکرد و سپس من را روی شونه خود گذاشت و پرتم کرد جلوی در ورودی روی زمین. من بهمعنای واقعی کلمه داشتم به او التماس میکردم که صبر کند و من را کتک نزد ولی متاسفانه التماسهای واقعی من دقیقا مانند فیلمنامه بودند و واقعا نمیشد بین آنها تفاوتی پیدا کرد. دیگه از آن لحظه چیزی به خاطر ندارم تا اینکه با نور چراغقوه پزشک به هوش آمدم. زمانیکه به هوش آمدم به سایرین گفتم که ادامه سکانس را فیلمبرداری کنیم ولی در همان لحظه باز هم بیهوش شدم و من را سرانجام به بیمارستان بردند. ریموند بارها از من معذرتخواهی کرد ولی واقعا او تقصیری در این اتفاق نداشته است».
۱۱- مرگ جین
در شبکه اجتماعی Reddit یکی از کاربران این شبکه از آرون پال سؤال کرد که برای او سختترین سکانس در مراحل ساخت سریال کدام سکانس بوده و آرون پال هم با توضیحی مفصل و جالب جواب این کاربر را داد؛ او گفت: «راستش را بخواهید سختترین سکانس برای من در میان تمام سکانسهای سریال به لحظه مرگ جین مربوط میشود. سکانسی که من در نقش جسی از خواب بیدار میشوم و پس از مدتی میفهمم که جین درکنار من جانش را از دست داده است. نگاه کردن به جین و تجربه آن سکانس از جانب شخصیت جسی پینکمن واقعا برای من سخت بود؛ نهتنها برای من که برای سایر اعضای سازنده سریال هم لحظات سختی بهشمار میرفت».
او همچنین گفت: «آن لحظه برای همه ما مخصوصا من لحظهای بسیار احساسی بود و کامل کردن فیلمبرداری همان یک لحظه چند ساعت طول کشید چون واقعا تاثیر بدی روی من گذاشته بود. پس از اتمام فیلمبرداری آن سکانس واقعا خوشحال بودم که بلاخره آن سکانس لعنتی به اتمام رسیده و دیگر نیازی نیست آن را تجربه کنم. در آن لحظات بهمعنای واقعی کلمه داشتم در قالب شخصیت جسی زندگی میکردم و درد روحی او را با تمام وجود حس میکردم».
طبق برخی از گزارشها از مراحل ساخت سریال و در زمان فیلمبرداری آن سکانس، برایان کرانستون نیز لحظات سختی را سپری میکرد. او در نقش والتر وایت در آن لحظات و پس از مرگ جین نزد جسی آمد و درد روحی جسی را از نزدیک مشاهده کرد. برخی از عوامل اجرایی حاضر در ساخت آن سکانس گفتند که برایان کرانستون پس از فیلمبرداری آن لحظه حدود ۱۰ الی ۱۵ دقیقه گریه کرده و سپس به خانه خود رفته؛ البته تابهحال به این موضوع از جانب خود کرانستون اشارهای نشده است.
۱۲- تعداد قسمتهای سریال
مقالههای مرتبط:
- حقایق جالب انیمه Attack on Titan
- حقایق جالب انیمیشن Wall-E
پس از بارها تماشا کردن سریال Breaking Bad اگر یک چیز را بهطور قطعی فهمیده باشیم این است که هیچ چیزی در این داستان بیدلیل نیست و هر اتفاقی یک علت دارد. این موضوع نهتنها به داستان سریال که به موضوعات سادهتری مانند تعداد قسمتهای آن هم مربوط میشود. سریال بریکینگ بد پس از گذشت پنج فصل و پخش شدن ۶۲ قسمت از آن به پایان خود رسید. عدد ۶۲ به این علت مهم است که در جدول تناوبی عنصرها یا همان جدول مندلیف به عنصری بهنام ساماریُم تعلق دارد؛ عنصری با عدد اتمی ۶۲ که در شصت و دومین خانه این جدول قرار گرفته است. از عنصر ساماریم برای درمان و پیشگیری از برخی سرطانها بهخصوص سرطان ریه که والتر وایت دچار آن شده بود، استفاده میشود.
نظر شما همراهان همیشگی سایت میدونی درباره سریال Breaking Bad چیست؟ اگر شما هم نکته جالبی درباره این سریال محبوب در نظر دارید که در این مقاله به آن اشارهای نشده است، آن را با ما و سایر مخاطبان سایت میدونی به اشتراک بگذارید.