در این مقاله به بررسی نکات و حقایق جالب مجموعه انیمیشنهای Cars یکی از محبوبترین آثار استودیوی پیکسار خواهیم پرداخت. با میدونی همراه باشید.
راستش را بخواهید هیچ چیزی مثل تماشا کردن دوباره و دوباره انیمیشنهای پیکسار و دوره کردن خاطرات خوب کودکی نمیتواند لبخندی هرچند کوچک و زودگذر را روی صورت من بنشاند. بههمیندلیل است که پس از پرداختن به حقایق جالب مجموعه انیمیشنهای بسیار محبوب Toy Story این بار سری زدیم به دنیای ماشینهای مسابقهای و انیمیشنهای Cars که بدون شک حداقل یک بار آنها را تماشا کردهاید و حقیقتا قسمت اول آن را میتوانیم درمیان محبوبترین آثار استودیوی پیکسار قرار دهیم.
داستانهای مربوطبه زندگی هر چیزی بهغیر از انسانها میتواند در قالب یک انیمیشن آن هم در قالب انیمیشنهای پیکسار بسیار جذاب باشد. از زندگی اسباببازیها گرفته تا زندگی حشرات و حالا ماشینها که در سال ۲۰۰۶ برای نخستین بار روی پرده سینماها رفت و خیلی سریع محبوبیت بسیار زیادی در سراسر جهان پیدا کرد. سه قسمت اصلی این مجموعه در سالهای ۲۰۰۶، ۲۰۱۱ و ۲۰۱۷ اکران شدند و ساخت آنها تقریبا نیم میلیارد دلار روی دست پیکسار هزینه گذاشت ولی فروش کلی آنها که تقریبا معادل با یک و نیم میلیارد میشود، هزینههای ساخت آنها را بهخوبی جبران کرد. در این مقاله تصمیم گرفتیم تا نگاهی داشته باشیم به نکات و حقایق جالب انیمیشنهای Cars؛ حقایقی که شاید از آنها اطلاعی نداشته باشید.
۱- ایده اولیه و شروع تولید
ایده اولیه داستان این انیمیشن با چیزی که ما تماشا کردیم زمین تا آسمان فرق داشت. البته در همان موقع هم قرار بود شخصیتهای این داستان همگی خودروهای متفاوتی باشند و روند داستانی تفاوتهای زیادی با نسخه اکرانشده داشت. درابتدا قرار بود داستان این انیمیشن درباره یک ماشین زردرنگ برقی جریان داشته باشد که درمیان همنوعهای بنزینی خودش زندگی خوبی نداشت و خیلیها به او به چشم یک ماشین ناقص و ناکارآمد نگاه میکردند؛ چراکه در آن زمان ماشینهای برقی هنوز در اثبات خودشان موفقیت کاملی پیدا نکرده بودند. یکی از نویسندگان این انیمیشن یعنی یورگن کلوبین در زمان ساخت انیمیشن A Bug's Life با الهام از یک تجربه شخصی شروع به پردازش ایده داستان انیمیشن ماشینها کرده بود.
او درباره این موضوع گفت: «در دهه ۸۰ میلادی در کشور دانمارک ایدهای درمیان مهندسان شکل گرفته بود که قصد داشتند ماشینی با سه عدد چرخ تولید کنند که با الکتریسیته کار میکرد. تصمیم آنها به مرحله نهایی رسید و این خودرو ساخته شد و در شهرهای دانمارک عملکرد خوبی داشت ولی در بزرگراهها خیلی آهسته حرکت میکرد. مردم فکر میکردند که این ماشین یک محصول بسیار زشت بهشمار میرود و من همیشه به آن ماشین بهعنوان یک جوجه اردک زشت نگاه میکردم؛ بله، دقیقا مانند همان داستان محبوب. بههمینخاطر تصمیم گرفتم تا داستانی درباره آن ماشین خاص بنویسم که درنهایت تبدیل شد به انیمیشن ماشینها».
همچنین جان لسستر، کارگردان و یکی از نویسندههای این انیمیشن در مصاحبهای درباره یکی از خاطرات خودش صحبت کرد و گفت زمانیکه همراهبا خانوادهاش درحال مسافرت بوده است، ازطریق یک بزرگراه عریض این سفر را انجام داده بودند و در راه برگشت از جادههای قدیمی استفاده کردند و این موضوع که ساخت بزرگراهها تاثیر بسیار بزرگی روی شهرهای کوچک میگذارد، بسیار محسوس و غیرقابلانکار بهشمار میرود. بههمیندلیل یکی از مهمترین المانهای داستان انیمیشن Cars از همین تجربه شخصی جان لسستر سرچشمه میگیرد.
باید به آقای جو رنفت نیز اشاره کنیم؛ یکی از نویسندگان فیلمنامه این انیمیشن که در ماه اوت سال ۲۰۰۵، دقیقا در روزهای انتهایی مراحل ساخت این انیمیشن در یک تصادف رانندگی جان خودش را از دست داد و سازندگان این انیمیشن در بیانیهای مشترک ساخت آن را به او تقدیم کردند. همچنین جو رنفت یکی از تهیهکنندگان اجرایی انیمیشن Corpse Bride تلقی میشد و تیم بورتون نیز بهعنوان سازنده آن انیمیشن Corpse Bride را به جو رنفت تقدیم کرد؛ شخصی که تاثیر بسیار زیادی در ساخت بسیاری از انیمیشنهای فراموشنشدنی سینما از خودش برجای گذاشته است.
۲- حضور بسیاری از چهرههای برجسته دنیای ماشینهای مسابقهای
حضور بازیگران و صداپیشگان حرفهای در یک انیمیشن بدون شک به کیفیت آن کمک شایانی میکند ولی بااینحال حضور بزرگان و اسامی مشهور دنیای مسابقات خودروهای سریع میتواند افراد بسیاری از جمله طرفداران آنها را به تماشای این انیمیشن ترغیب کند. صداگذاری قهرمان مسابقات دورههای قبل یعنی شخصیت The King (همان خودروی آبی رنگ و پیشکسوت) توسط ریچارد پتی؛ یکی از رانندههای افسانهای مسابقات نسکار انجام شده که لقب خود او نیز همان The King بوده است. نکته جالب به این موضوع مربوط میشود که صداگذاری همسر شخصیت The King در انیمیشن ماشینها نیز توسط همسر واقعی ریچارد پتی یعنی خانم لیندا پتی انجام شده است.
از سایر افراد محبوب این رشته ورزشی میتوانیم به راننده پیشکسوت و گزارشگر مسابقات سرعت یعنی دارل والتریپ اشاره کنیم که در نقش دارل کارتریپ حضور پیدا کرد. مجریان برنامه محبوب Car Talk یعنی تام و ری ماگلیوتزی وظیفه صداپیشگی اسپانسرهای شخصیت مککوئین یعنی راستی و داستی را برعهده داشتند. همچنین راننده افسانهای خودروهای سریع یعنی مایکل شوماخر بههمراه ماریو اندرتی و دیل ارنهارت جونیور با حضور در این انیمیشن در نقش شخصیتهایی که از روی خودشان خلق شده بودند، حضور پیدا کردند. حضور چنین افرادی در این انیمیشن بدون شک به فروش بیشتر آن و همچنین به توجه بیشتر علاقهمندان این رشته ورزشی به این اثر کمک بسیار بزرگی کرده است.
نکته بسیار جالب درباره صداپیشگان این انیمیشن به این موضوع مربوط میشود که تیم صداپیشگی انیمیشن Cars باتوجهبه کشور محل اکران آن متفاوت بود. برای مثال در نسخه اکران شده در کشور انگلستان صداپیشگی مدیر برنامههای شخصیت مککوئین برعهده مجری برنامه محبوب Top Gear یعنی جرمی کلارکسون قرار گرفت و دیگر خبری از صدای جرمی پیون در این نقش نبود.
همچنین صدای شخصیت The King در بسیاری از کشورهای مختلف با صدای این شخصیت در نسخه اکران شده در آمریکا متفاوت بود و مخاطبان این انیمیشن خیلی زود متوجه این تفاوت شدند. ریچارد پتی، راننده بسیار شناخته شده مسابقات نسکار با اینکه در آمریکا از محبوبیت زیادی برخوردار بود ولی در سایر کشورها شخصیتی شناختهشده بهشمار نمیرفت. بههمیندلیل صداگذاری این شخصیت در نسخه اکران شده در کشور آلمان برعهده نیکی لائودا، راننده حرفهای مسابقات فرمول یک و در کشور اسپانیا برعهده یکی از بهترین رانندههای مسابقات فرمول یک یعنی فرناندو آلونسو قرار گرفت.
۳- براساس ماشینها و شخصیتهای واقعی
امکان ندارد پیکسار یک انیمیشن تولید کند و المانهای استفاده شده در آن براساس المانهای واقعی در دنیای واقعی نباشند. این موضوع را بهراحتی در تکتک انیمیشنهای این استودیو میتوانید پیدا کنید. موضوعی که در انیمیشن Cars نیز رعایت شده و بسیاری از ماشینهای حاضر در این انیمیشن براساس ماشینهایی واقعی طراحی شدهاند و استودیو پیکسار پس از صحبتهای بسیار توانست حق استفاده از آنها را از شرکت سازنده این ماشینها دراختیار بگیرد.
قبل از شروع توضیحات این مورد باید به این نکته اشاره کنیم که شخصیت اصلی این انیمیشن یعنی شخصیت لایتینگ مککوئین براساس هیچ ماشینی که در واقعیت وجود داشته باشد، خلق نشده ولی بااینحال برای خلق این شخصیت از افرادی واقعی زیادی الهام گرفته شده است. جیمز فورد مورفی یکی از افراد اصلی در طراحی شخصیتهای این انیمیشن که وظیفه طراحی شخصیت مککوئین نیز برعهده او قرار داشت، از خصوصیتهای اخلاقی افراد زیادی برای خلق این شخصیت استفاده کرده است.
او با الهام از رفتار افرادی که درعین مغرور بودن دوستداشتنی هستند، توانست شخصیت مککوئین و خصوصیت رفتاری خاص او را خلق کند. او در یک مصاحبه توضیحات جالبی درباره این موضوع داد و از نام افرادی که برای خلق شخصیت مککوئین از آنها الهام گرفته بود، پرده برداشت. دراینمیان میتوانیم به افرادی محبوبی مانند چارلز بارکلی، یکی از بهترین بسکتبالیستهای آمریکایی و مجری فعلی برنامه NBA on TNT، جو نامات، یکی از افراد محبوب در رشته فوتبال آمریکایی، کید راک، یکی از خوانندهها و آهنگسازهای محبوب آمریکایی و محمد علی کلی که نیازی به معرفی او نیست، اشاره کنیم. تمام این چهرههای محبوب و فراموشنشدنی از کسانی بهشمار میروند که شخصیت مککوئین با الهام از خصوصیات رفتاری آنها خلق شده است.
خب حالا به ماشینهای واقعی حاضر در این انیمیشن برسیم. این را هم بگوییم که درکنار شخصیت مککوئین شخصیت چیک هیکس، رقیب اصلی مککوئین و میتر، دوست صمیمی مککوئین نیز براساس ماشینهایی واقعی خلق نشدهاند. بااینحال شخصیتهای مهمی در این انیمیشن حضور دارند که تکتک جزییات ظاهری آنها براساس ماشینهایی محبوب، قدیمی و البته واقعی بهتصویر کشیده شدهاند.
شخصیت داک هادسون براساس خودروی هادسون هورنت مدل سال ۱۹۵۱، شخصیت ریمون، نقاش بدنه ماشینها براساس خودروی شورولت ایمپالا مدل سال ۱۹۵۹، شخصیت لوییجی، فروشنده تایرهای ماشینهای مختلف براساس خودروی فیات ۵۰۰ مدل سال ۱۹۵۹، شخصیت هیپی فیلمور براساس خودروی فولکسواگن میکروباس مدل سال ۱۹۶۰، شخصیت مک، کامیون حامل مککوئین براساس کامیونهای شرکت مک مدل سوپرلاینر و شخصیت سارج، همان شخصیتی که روحیه نظامی داشت براساس خودروی ویلی جیپ مدل سال ۱۹۴۲ خلق شدهاند.
شخصیت سالی که مککوئین علاقه زیادی به او پیدا کرده بود تنها شخصیت آن شهر کوچک بهشمار میرفت که براساس خودروهای مدرن طراحی شده است. این شخصیت با الهام از خودروی محبوب پورش ۹۱۱ مدل سال ۲۰۰۲ خلق شده است و حقیقتش را بخواهید این ماشین بهقدری زیبا است که مککوئین حق داشت علاقه زیادی به او پیدا کند. تمام خودروهای نام برده شده و چندین و چند خودروی واقعی استفاده شده دیگر در این انیمیشن بهطور کامل و با رعایت کوچکترین جزییات ممکن توسط سازندگان این انیمیشن طراحی شدهاند تا ماشینهای دوستداشتنی این داستان در واقعیترین شکل ممکن به نمایش درآیند.
۴- پیکسار! پیکسار!
راستش را بخواهید نمیدانستم برای این مورد چه تیتری انتخاب کنم و به همین کلمه پیکسار اکتفا کردم. اگر از توضیحات مورد قبلی شگفتزده نشدهاید پس کمربندهای خودتان را ببندید برای توضیحات این مورد. پیکسار همیشه در طراحیهای منحصربهفرد بینقص عمل کرده و همین بینقص بودن آثارش و شگفتانگیز بودن تعهد این استودیو به طراحی تمام جزییات کوچک حاضر در آنها ما را بد عادت کرده است. همین یک جمله را تجسم کنید: رندر هرکدام از فریمهای انیمیشن Cars حدود ۱۷ ساعت زمان برده است؛ بله درست شنیدید، رندر هر فریم حدود ۱۷ ساعت زمان برده است.
وقتی از این موضوع اطلاع داریم که پیکسار برای ساخت انیمیشن Up دقیقا ۱۰۲۹۷ عدد بادکنک منحصربهفرد طراحی کرده است قطعا در سایر آثار این استودیو بازهم دنبال چنین اعداد دیوانهکنندهای خواهیم گشت که در انیمیشن ماشینها هم حضور دارند و حتی شاید دیوانهکنندهتر از طراحی ۱۰۲۹۷ عدد بادکنک منحصربهفرد باشند.
در مسابقه ابتدایی انیمیشن Cars حدود ۶۰ هزار ماشین بهعنوان تماشاگر حضور دارند و حدود ۷۰۰ ماشین دیگر در میانه میدان بهعنوان خدمات یا با هر عنوان دیگری دیده میشوند. در مسابقه نهایی این انیمیشن حدود ۱۰۰ هزار خودرو در قالب تماشاگران، ۱۳ هزار خودرو درحال ورود به ورزشگاه و حدود ۱۵۰۰ خودرو در میانه ورزشگاه حضور دارند. این اعداد را جمع کنید، عدد بزرگی میشود درسته؟ حالا این را هم بدانید که تمام این خودروها بهصورت جدا از یکدیگر و یکی پس از دیگری طراحی شدهاند. برخی از آنها با جزییات کامل و برخی از آنها با جزییاتی کمتر چراکه فاصله دوربین با آنها زیاد بوده و نیازی به طراحی این تعداد خودرو با تمام جزییات نبود. همین موضوع که تمام این خودروها حتی با جزییات کم بهصورت جدا از هم و بدون کپی کردن طراحی شدهاند، دود از کله هر مخاطبی بلند میکند.
طراحی شخصیت مککوئین نیز چالش سختی سر راه سازندگان این انیمیشن بهشمار میرفت. در انیمیشن Cars ما شخصیت لایتینگ مککوئین را با ۱۴ طراحی مختلف تماشا میکنیم که تمام این طراحیها بهصورت منحصربهفرد از نقطه صفر تا صد توسط طراحان این انیمیشن انجام شدهاند؛ از طراحی این شخصیت زمانیکه روی آن خاک و کثیفی قرار گرفته تا زمانیکه خیس است و زمانیکه در انتهای این انیمیشن طرح جدیدی را روی بدنه خودش میبیند. پیکسار بهقدری جزییات سرسامآور در انیمیشنهای خودش جای داده که وقتی متوجه آنها میشویم تنها یک سؤال از خودمان میپرسیم؛ چطور ممکن است؟
۵- ایستراگهای جذاب
بدون شک شما هم با من موافق هستید که یکی از جذابترین المانهای آثار استودیوی پیکسار وجود ایستراگها و اشارههای بسیار بامزه و دوستداشتنی در آنها بهشمار میرود. ایستراگهایی که در تمام انیمیشنهای این استودیو میتوان آنها را پیدا کرد و برخی از آنها بهطور همیشگی در تمام انیمیشنهای این استودیو حضور دارند.
اگر سری مقالههای حقایق جالب مربوطبه انیمیشنهای پیکسار را دنبال کرده باشید با دو ایستراگ همیشگی پیکسار آشنایی دارید؛ یکی از آنها عبارت A113 بهشمار میرود و دیگر همان ماشین حمل پیتزای زرد رنگی که در تمام انیمیشنهای پیکسار به غیر از یکی از آنها حضور داشته است. عدد A113 شماره کلاسی در دانشگاه هنر کالیفرنیا تلقی میشود که بسیاری از مدیران و کارگردانهای استودیو پیکسار در آن جا تحصیل کردند و این عبارت را میتوان روی بدنه دو قطار در فیلمهای مجموعه Cars پیدا کرد. ماشین زردرنگ حمل پیتزا هم درمیان تماشاگران حاضر در استودیوم قابل مشاهده است.
- حقایق جالب مجموعه Toy Storyحقایق جالب انیمیشن Upحقایق جالب انیمیشن Wall-Eپیکسار چگونه با آثار خود به ما درس زندگی میدهد؟
خب از ایستراگهای همیشگی پیکسار عبور کنیم. عدد روی بدنه شخصیت مککوئین و همچنین برند تولید کننده تایرهای او اشاره مستقیمی به مجموعه بسیار محبوب Toy Story دارند. عدد ۹۵ نشانگر سال ۱۹۹۵ و اکران انیمیشن Toy Story یا به عبارتی اکران نخستین انیمیشن بلند استودیو پیکسار است و برند تایرهای شخصیت مککوئین نیز چیزی نیست به جز لایتیر که از روی شخصیت دوستداشتنی لایتیر از مجموعه Toy Story برداشته شده است.
جان رازنبرگر، صداپیشه شخصیت مک یا همان کامیون حمل شخصیت مککوئین بهگفته مدیران پیکسار المان شانس این استودیو بهشمار میرود و از همان روزهای ابتدایی این استودیو و از زمان اکران Toy Story تا همین حالا در تمام انیمیشنهای این استودیو وظیفه صداپیشگی حداقل یک شخصیت را برعهده داشته است. در انتهای انیمیشن Cars شاهد ایستراگهای زیادی هستیم که شخصیتهای سایر انیمیشنهای این استودیو را با ظاهر ماشینها میتوانیم ببینیم و خود شخصیت مک به این موضوع اشاره میکند که سازندگان این انیمیشنها از یک نفر برای صداگذاری این شخصیتها استفاده میکنند.
یکی دیگر از ایستراگهای بسیار جالب این انیمیشن مربوط میشود به تابلوی اعلامِ فیلمِ درحالِ اکرانِ سینمایِ شهرِ رادیاتور اسپرینگ. سینمایی که مخصوص ماشینها ساخته شده و اگر با دقت به تابلوی آن نگاه کنید عنوانهای جالبی را خواهید دید که بدون شک با دیدن آنها لبخند کوچکی خواهید زد. فیلمهایی که در این سینما اکران شدند عناوین جالبی مانند فیلم Toy Car Story و Incredimobiles دارند که بهراحتی میتوان ارتباط آنها با سایر آثار این استودیو را متوجه شد.
نظر شما همراهان عزیز و همیشگی سایت میدونی درباره مجموعه انیمیشنهای Cars چیست؟ اگر شما هم درباره این مجموعه نکته جالبی در ذهن دارید که در این مقاله به آن اشارهای نشده است، آن را با ما و سایر مخاطبان سایت میدونی به اشتراک بگذارید.