از دنیل دی لوئیس همیشه بهعنوان یکی از بهترین بازیگران تاریخ یاد میشود. در این مقاله متودهای بازیگری او را برای ۶ تا از ماندگارترین نقشهایش بررسی میکنیم. همراه میدونی باشید.
دنیل دی لوئیس بازیگر ۶۵ ساله انگلیسی که از سوی ملکه این کشور لقب Sir (جناب) را دریافت کرده پس از آخرین نقشآفرینی خود در فیلم Phantom Thread اعلام کرد که دیگر قصد بازگشت به دنیای بازیگری را ندارد. بااینحال باید به این نکته هم اشاره کنیم که او سالها پیش یک بار دیگر خودش را بازنشسته کرده بود ولی پس از مدتی دوباره به صنعت سینما بازگشت تا این سؤال پیش آید که آیا ممکن است دنیل دی لوئیس را باز هم روی پرده نقرهای تماشا کنیم یا خیر؟ دی لوئیس برای تمام نقشهایی که بازی کرده سنگتمام گذاشته و به تکتک نقشآفرینیهای او میتوان به چشم یک کلاس درس بازیگری نگاه کرد. دنیل دی لوئیس بارها به این موضوع اشاره کرده است که همسر و فرزندان او در طول زندگی خودشان مجبور بودند با مردهایی کاملا غریبه زندگی کنند؛ از زندگی کردن با آبراهام لینکلن، رئیس جمهور آمریکا گرفته تا زندگی با کریستی براون، فردی مبتلا به بیماری فلج مغزی.
دنیل دی لوئیس بهقدری در نقشهای خودش فرو میرود که در طول ساخت یک فیلم سینمایی خانواده او باید شخصیتی که او قرار است ایفا کند را در خانه تحمل کنند و با او زندگی خودشان را بگذرانند. موضوعی که یکی از مهمترین دلایل کنارهگیری دی لوئیس از بازیگری بهشمار میرود و او گفته بود که قصد دارد زمان بیشتری را بهعنوان خودِ شخصِ واقعیِ «دنیل دی لوئیس» با خانواده خود سپری کند. در این مقاله تصمیم گرفتیم تا باهم نگاهی داشته باشیم به دیوانهوارترین اقدامات دنیل دی لوئیس برای آماده شدن برای نقشهای مختلف خود و همچنین باوجود محدودیت اطلاعات موجود درباره زندگی شخصی این بازیگر محبوب، خواهیم دید که درحالحاضر زندگی او چگونه پیش میرود.
یادگیری زبان محلی کشور چک در فیلم سبکی تحملناپذیر هستی
مقاله را با فیلم The Unbearable Lightness of Being شروع میکنیم. او در این فیلم در نقش یک جراح مغز به نام توماس ایفای نقش میکند. فیلمی که با اقتباس از رمانی با همین نام اثر میلان کاندرا به کارگردانی فیلیپ کافمن در سال ۱۹۸۸ روی پرده سینماها رفت و به یک سکوی پرتاب بزرگ برای دنیل دی لوئیس تبدیل شد. شخصیت توماس اهل کشور چک بهشمار میرفت و او در این فیلم به زبان انگلیسی ولی با لهجهای مربوطبه کشور چک صحبت میکند. دی لوئیس در مصاحبهای با رسانه گاردین در سال ۲۰۰۸ گفت که صحبت کردن به زبان انگلیسی با لهجه مربوطبه یک کشور دیگر بدون بلد بودن آن زبان تلف کردن وقت بهشمار میرود. کاری که تقریبا تمام بازیگران هالیوود انجام میدهند و بدون اطلاع از زبان آن کشور خیلی ساده به زبان انگلیسی آمریکایی و با لهجهای بسیار مصنوعی از آن کشور صحبت میکنند.
او در این مصاحبه گفت: «ایده ساخت فیلم در آن زمان بهنظر من اشتباه بود چراکه من هیچ اطلاعی از زبان مربوطبه کشور چکاسلواکی نداشتم و صحبت کردن به زبان انگلیسی و با لهجه کشور چک بسیار مصنوعی بود. اگر این کار را انجام میدادم شاید فیلم بهخوبی به تصویر کشیده میشد ولی من پیش خودم میدانستم که یک چیزی در نقشآفرینی من کم است و همین موضوع من را عذاب میداد».
دنیل دی لوئیس برای نقشآفرینی در فیلم The Unbearable Lightness of Being با شرکت در کلاسهای فشرده یادگیری زبان چک توانست این زبان را بهطور تمام و کمال یاد بگیرد و همچنین توانست با لهجه مخصوص به شهر پراگ در دهه ۶۰ صحبت کند. فیلیپ کافمن کارگردان این فیلم در مصاحبهای با رسانه نیویورک تایمز با اشاره به این موضوع گفت که دنیل دی لوئیس برای یادگیری زبان چکاسلواکی خودش را خیلی اذیت کرد ولی هرچه باشد او دنیل دی لوئیس است و وقتی هدفی داشته باشد به آن خواهد رسید.
حبس شدن در یک زندان واقعی در فیلم به نام پدر
در این مقاله احتمالا بهطور مرتب از خودمان خواهیم پرسید که مگر میشود یک بازیگر تعهدی بیشتر از این به نقشش داشته باشد که کمی بعد باز هم دنیل دی لوئیس به ما نشان میدهد که بله، میشود. فیلم In the Name of the Father در سال ۱۹۹۳ با اقتباس از کتاب Proved Innocent به کارگردانی جیم شریدان روی پرده سینما رفت و دنیل دی لوئیس را در نقش شخصیت گری بهتصویر کشید. شخصیتی که به اشتباه بهعنوان یکی از بمبگذاران شهر گیلدفورد دستگیر میشود و روزهای سختی را سپری میکند. اقداماتی که دنیل دی لوئیس برای آماده شدن برای این نقش انجام داده واقعا باورنکردنی هستند.
طبق صحبتهای تیم سازنده این فیلم با رسانه تلگراف، دنیل دی لوئیس قبل از شروع مراحل فیلمبرداری به مدت سه روز در یک سلول انفرادی در یک زندان واقعی خودش را حبس کرد و بدون آب و غذا این سه روز را پشتسر گذاشت. او هر شب تنها یک تکه نان میخورد تا فقط سلامتی خودش را حفظ کند. همچنین در این مدت او حدود ۲۲ کیلوگرم از وزن خودش را کاهش داد تا به وزن ایدهآل برای شخصیت گری برسد. تازه اگر فکر میکنید این آخر ماجرا است، سخت در اشتباه هستید.
در تمام مدت فیلمبرداری او از تمام بازیگران و اعضای تیم سازنده این فیلم درخواست کرد تا در پشت صحنه به سمت او آشغال پرتاب کنند و مدام به او توهین کنند تا کاملا حس کند یک زندانی واقعی است. همچنین برای آماده شدن برای سکانس بازپرسی از شخصیت گری، دنیل دی لوئیس به مدت ۹ ساعت بدون استراحت توسط دو نیروی واقعی پلیس مورد بازپرسی قرار گرفت و این دو پلیس در آن ۹ ساعت دقیقا مانند یک مجرم خطرناک با او رفتار میکردند. دنیل دی لوئیس باوجود تمام این سختیها در آن سال برای پنجمین بار نامزد کسب جایزه اسکار شد ولی متاسفانه دستش از آن جایزه کوتاه ماند.
زندگی در جنگل به مدت یک ماه در فیلم آخرین موهیکان
توضیحات مربوطبه اقدامات دنیل دی لوئیس برای نقشهای خود در فیلم The Last Of The Mohicans و فیلم The Crucible شباهتهایی به یکدیگر دارند که تصمیم گرفتیم آنها را در یک مورد توضیح دهیم. فیلم The Last Of The Mohicans به کارگردانی مایکل مان در سال ۱۹۹۲ و یک سال قبل از فیلم In the Name of the Father اکران شد. فیلمی که به نبرد میان افراد بومی آمریکا و فرانسویها در سال ۱۷۵۷ میپردازد. در این فیلم دنیل دی لوئیس در نقش یکی از بومیهای آمریکا نقشآفرینی میکند و باز هم برای آماده شدن برای این نقش خودش را در شرایط بسیار سختی قرار داد.
طبق گزارش منتشر شده توسط رسانه نیویورک تایمز، دنیل دی لوئیس نه یک روز، نه دو روز، نه سه روز بلکه به مدت یک ماه در جنگل و در طبیعت وحشی زندگی کرد تا بتواند بهطور کامل مانند یکی از بومیهای آمریکا زندگی کند. او در این یک ماه توانست یاد بگیرد چگونه حیوانات را شکار و پوست آنها را از بدن جدا کند و همچنین یاد گرفت چگونه میتواند با یک تبر و یک تپانچه قدیمی ۵ کیلوگرمی کار کند. دی لوئیس همهجا این تپانچه سنگین را همراه خودش حمل میکرد. با وجود همه این اقدامات شگفتانگیز مهمترین اقدام وی مربوط میشود به یادگیری ساخت یک قایق به سبک قایقهای قدیمی که خودش یکی از آنها را بهوسیله چوبهایی که قطع کرده بود، ساخت و از آن استفاده میکرد. واقعا کدام بازیگر در دنیای امروز حاضر میشود چنین تجربههایی را پشتسر بگذارد؟
دی لوئیس برای نقشآفرینی در فیلم The Crucible نیز چنین اقداماتی را پشتسر گذاشت. این فیلم در سال ۱۹۹۶ به کارگردانی نیکلاس هایتنر اکران شد و دی لوئیس در نقش شخصیت جان جلوی دوربین رفت. طبق مصاحبه تهیهکنندگان این فیلم سینمایی با رسانه گاردین، دنیل دی لوئیس در تمام مدت مراحل ساخت فیلم در محل فیلمبرداری این فیلم در ماساچوست و در روستایی که برای ضبط تصاویر فیلم آماده شده بود، زندگی کرد. نکته بسیار جالب جایی است که او در این روستا بدون برق و بدون آب زندگی خود را پشتسر میگذاشت تا بتواند به طبیعیترین شکل ممکن در نقش جان به ایفای نقش بپردازد.
بهدلیل اینکه در آن محل آب و برق وجود نداشت شایعاتی وجود دارد که دنیل دی لوئیس در تمام این مدت به حمام نمیرفت ولی بااینحال این شایعات هیچوقت از سمت این بازیگر محبوب و تیم سازنده فیلم The Crucible تایید یا انکار نشدند.
زندگی کردن مانند یک بیمار مبتلا به فلج مغزی در فیلم پای چپ من
با اینکه بههیچوجه نمیتوانیم تنها یکی از نقشآفرینیهای دنیل دی لوئیس را بهعنوان بهترین نقشآفرینی او قلمداد کنیم ولی ایفای نقش شگفتانگیز او در فیلم My Left Food بدون شک نهتنها یکی از برترین نقشآفرینیهای او که یکی از بهترین نقشآفرینیهای تاریخ سینما بهشمار خواهد رفت. این فیلم سینمایی همکاری دیگری بین دی لوئیس و جیم شریدان تلفی میشود که در سال ۱۹۸۹ با اقتباس از رمانی با همین نام به نویسندگی کریستی براون اکران شد. کریستی براون شخصیت اصلی این فیلم است که یک بیمار فلج مغزی بهشمار میرود، یک نویسنده و هنرمند که زندگی خودش را نوشته و دنیل دی لوئیس در نقش وی به ایفای نقش پرداخته است.
دنیل دی لوئیس قبل از شروع مراحل ساخت این فیلم سینمایی به مدت چند ماه به یک کلینیک مخصوص برای بیماران فلج مغزی میرفت تا با افرادی که از این بیماری رنج میبرند از نزدیک برخورد داشته باشد و رفتار آنها را از نزدیک مورد مطالعه قرار بدهد تا بتواند به طبیعیترین شکل ممکن در نقش یک فرد مبتلا به این بیماری نقشآفرینی کند. البته همانطور که میتوان حدس زد این اقدام پایان ماجرا نیست و دی لوئیس برای این نقش سختیهای بیشتری را نیز پشتسر گذاشت. دنیل دی لوئیس در تمام مدت فیلمبرداری این فیلم سینمایی روی صندلی چرخدار مینشست و دقیقا مانند شخصیت کریستی که در این فیلم او را تماشا کردیم، صحبت میکرد و دقیقا رفتاری مانند او داشت.
اعضای تیم سازنده این فیلم سینمایی در پشت صحنه هر روز به دنیل دی لوئیس کمک میکردند تا غذایش را بخورد؛ چراکه او در نقش کریستی فرو رفته بود و بهعنوان یک بیمار فلج مغزی نمیتوانست از دستانش برای غذا خوردن استفاده کند و بههمیندلیل هر روز با کمک دیگران غذا میخورد. همچنین بهدلیل اینکه در طول فیلمبرداری روی صندلی چرخدار مینشست سایرین باید او را به ستهای مختلف فیلمبرداری میبردند و برای اینکه صندلی چرخدار او آسیبی به سیمهای موجود در محل فیلمبرداری وارد نکند بعضی وقتها مجبور میشدند صندلی چرخدار را همراهبا دنیل دی لوئیس از زمین بلند کنند. دنیل دی لوئیس حتی چند بار در زندگی شخصی خود در نقش کریستی و مانند یک بیمار فلج مغزی با صندلی چرخدار و با کمک سایرین به رستورانهای عمومی رفت و هیچکس او را نشناخت. باورتان میشود؟ دی لوئیس به معنای واقعی کلمه در تمام مدت فیلمبرداری مانند یک فرد مبتلا به این بیماری زندگی کرد و همین موضوع نخستین جایزه اسکار را برای او به ارمغان آورد.
مریضی شدید دنیل دی لوییس در مراحل ساخت فیلم دارودستههای نیویورکی
فیلم Gangs of New York یکی از منحصربهفردترین نقشهای دنیل دی لوئیس بهشمار میرود که او را پس از ۵ سال دور بودن از سینما بار دیگر به این صنعت برگرداند. دی لوئیس پس از حضور در فیلم The Boxer که برای حضور در آن در کلاسهای بوکس شرکت کرده بود و توسط مربی شخصی کانر مکگرگور تمرین داده شده بود، بهمدت پنج سال از بازیگری کنارهگیری کرد و سرانجام برای بازی در فیلم Gangs of New York به کارگردانی مارتین اسکورسیزی پس از نیم دهه بار دیگر به حرفه بازیگری بازگشت تا اهالی سینما بار دیگر از تماشای او روی پرده سینما لذت ببرند. وی در این فیلم که با اقتباس از کتابی با همین نام ساخته شده در نقش شخصیت بیل بهایفای نقش میپردازد؛ شخصیتی بسیار خشن و شرور که با بازی هنرمندانه دی لوئیس به نقشی بهیادماندنی تبدیل شده است.
دنیل دی لوئیس برای نقشآفرینی در فیلم Gangs of New York یکی از خطرناکترین تجربههای زندگی حرفهای خود در بازیگری را پشتسر گذاشت. قسمتی از مراحل فیلمبرداری این فیلم در شهر رم در ایتالیا و در فصل زمستان انجام شد و عوامل ساخت فیلم هوای سردی را در آن زمان تجربه کردند. دنیل دی لوئیس برای اینکه از نقش خودش خارج نشود بههیچوجه قبول نمیکرد کت یا کاپشنهای مدرن بپوشد و همیشه همان لباسهای مخصوص شخصیت بیل را برتن میکرد و همین موضوع باعث شد تا او در مراحل ساخت این فیلم بهطرز شدید و خطرناکی به بیماری سینهپهلو و التهاب ریه مبتلا شود. دی لوئیس برای مداوا نیز حاضر نشد تا تحت درمانهای مدرن قرار بگیرد و برای مداوا از طب سنتی استفاده کرد تا در زمانیکه بیماری سلامتی او را تهدید میکرد باز هم در نقش خودش باقی بماند.
اگر ابتلا به این بیماریها و بهخطر افتادن سلامتی دنیل دی لوئیس در مراحل ساخت این فیلم کافی نیست باید بدانید که او یاد گرفت چگونه با نوک چاقوی شخصیت بیلی به چشم خودش ضربههای کوچکی بزند. دنیل دی لوئیس بهجای اینکه خیلی راحت از لنزهای پزشکی استفاده کند، تصمیم گرفت تا از پروتز چشم برای بهتصویر کشیدن چشم خاص شخصیت بیل استفاده کند. همچنین یاد گرفت تا بدون اینکه پلک بزند با نوک چاقو ضربههای کوچکی به چشم خودش وارد کند که صدای آن را بهطور کاملا واضح میتوانید در فیلم بشنوید. فیلمبرداری این سکانس و این حرکت دنیل دی لوئیس باعث شده بود تا خیلی از بازیگران و عوامل ساخت فیلم نتوانند آن لحظه را تماشا کنند و خیلی از آنها به معنای واقعی کلمه از این حرکت دنیل دی لوئیس ترسیده بودند.
فرو رفتن در نقش شحصیت آبراهام لینکلن در فیلم لینکلن
نقشآفرینی دنیل دیلوئیس در فیلم لینکلن بهقدری زیبا و چشمنواز بود که سومین و آخرین جایزه اسکار وی در بخش بهترین بازیگر نقش اصلی مرد را برای او به ارمغان آورد. این فیلم به کارگردانی استیون اسپیلبرگ بهتصویر کشیده شد و دنیل دی لوئیس نیز در نقش آبراهام لینکلن نقشآفرینی ماندگاری از خود بهجای گذاشت. دنیل دی لوئیس در محل فیلمبرداری تمام فیلمهای خودش از همه بازیگران و اعضای تیم سازنده فیلم درخواست میکرد تا او را با نام شخصیتی که قرار است ایفا کند، صدا بزنند ولی در زمان ساخت فیلم لینکلن پا را یک پله فراتر گذاشت.
او در زمان ساخت این فیلم تمام افراد پشت صحنه را مجبور کرده بود که او را نه با نام آبراهام لینکلن بلکه با عبارت «جناب آقای رئیس جمهور» صدا بزنند. حتی خود استیون اسپیلبرگ و مدیران استودیوهای سازنده این فیلم مجبور شده بودند تا دنیل دی لوئیس را با این نام صدا بزنند؛ چراکه او به هیچ اسم یا عبارت دیگری حتی به نام خودش هم واکنشی نشان نمیداد. او همچنین از خانواده و دوستان نزدیک خود هم خواهش کرده بود تا او را با عنوان «جناب آقای رئیس جمهور» صدا بزنند.
یکی دیگر از داستانهای جالب درباره نقشآفرینی دنیل دی لوئیس در فیلم Lincoln مربوطبه زمانی میشود که یک پیام برای همبازی خود در این فیلم یعنی سالی فیلد فرستاد. سالی فیلد در مصاحبهای با اشاره به این موضوع گفت: «دنیل قصد داشت موضوعی را برای من مطرح کند و این کار را کاملا در نقش شخصیت لینکلن انجام داد. او حتی انتهای پیام خود را با نام آبراهام لینکلن امضا کرده بود و من هم جواب نامه او را با همین روش دادم. موضوع نامهها هیچ ربطی به داستان فیلم و مراحل ساخت آن نداشت ولی او تعهد شگفتانگیزی به نقشهای خود دارد که این موضوع من را هم تحتتاثیر قرار داد و مجبور شدم مانند خود دنیل در آن لحظه در خانه خودم در نقشی که در آن فیلم ایفا میکردم، جواب او را بدهم».
به فیلم Phantom Thread بپردازیم؛ آخرین نقشآفرینی دنیل دی لوئیس در سینما و آخرین لحظات لذتبخش تماشا کردن او روی پرده نقرهای. این فیلم به کارگردانی پل توماس اندرسون در سال ۲۰۱۷ اکران شد و دنیل دی لوئیس در نقش یک طراح لباس که برای اعضای خانواده سلطنتی و افراد پولدار لباس طراحی میکند، به نقشآفرینی پرداخته است.
طبق صحبتهای تهیهکنندگان این فیلم دنیل دی لوئیس برای حضور در فیلم Phantom Thread به مدت یک سال زیرنظر مارک هاپل، مدیر طراحی لباس رقص باله در شهر نیویورک، در کلاسهای آموزش طراحی و دوخت لباسهای زنانه آموزش دید و پس از یک سال توانست با پشتکار خود یاد بگیرد که یک لباس را از نقطه صفر تا صد بهتنهایی طراحی کند و آن را بدوزد. پس از یک سال آموزش دنیل دی لوئیس در مراحل فیلمبرداری این فیلم حاضر شد تا نقش رینولدز وودکاک را به طبیعیترین شکل ممکن بهتصویر بکشد.
دنیل دی لوئیس الان چه کار میکند؟
بااینکه در سال ۲۰۱۷ دنیل دی لوئیس برای همیشه از دنیای بازیگری کنارهگیری کرد ولی در سال ۱۹۹۷ و پس از اکران فیلم The Boxer او بار دیگر قصد کنارهگیری از سینما را در سر داشت و بهمدت ۵ سال در هیچ فیلمی به ایفای نقش نپرداخت. او در آن زمان به حرفه مورد علاقه خودش در دوران کودکی روی آورد و حرفه نجاری را پیش گرفت و پس از مدتی به کشور ایتالیا رفت و همراهبا استفانو بیمر در صنعت طراحی و تهیه کفش فعالیت خودش را آغاز کرد. آن بازه زمانی پنج ساله بیشتری زمانی بهشمار میرود که دنیل دی لوئیس در هیچ فیلمی حضور نداشته است.
همانطور که احتمالا اطلاع دارید اطلاعات بسیار کمی از زندگی شخصی دنیل دی لوئیس درحالحاضر دردسترس است و این بازیگر بسیار محبوب در برنامههای تلویزیونی حضور پیدا نمیکند، در فضای مجازی هیچگونه فعالیتی ندارد و درکل از خانه خود خیلی خارج نمیشود. البته خانه او در قسمت کاونتی ویکلو در کشور ایرلند مساحتی حدود ۵۰ هکتار دارد و در این باغ بسیار بزرگ او معمولا مشغول نجاری و طراحی کفش برای سنین مختلف است.
او در یک مصاحبه تلویزیونی پس از اکران فیلم Phantom Thread گفت که در زمان ساخت این فیلم بههیچوجه به بازنشستگی فکر نمیکرده و در اواخر مراحل فیلمبرداری این پروژه بهدلیل افکار غمانگیزی که تجربه کرده، تصمیم به بازنشستگی گرفته است. پل توماس اندرسون، کارگردانِ دی لوئیس در فیلم Phantom Thread نیز در یک مصاحبه گفت: «باور کنید بازنشستگی دنیل تقصیر من نیست. من و دنیل دوستانی صمیمی هستیم و همیشه صحبت میکنیم. بهنظر من دنیل دنیل را بازهم در آثار هنری خواهیم دید. این موضوع لزوما به حرفه بازیگری محدود نمیشود ولی فکر میکنم باز هم او را در یک مدیوم هنری خواهیم دید. شاید هم نظر من کاملا اشتباه باشد».
بههرحال شواهد از این قرار است که دنیل دی لوئیس بازنشستگی خودش را دقیقا مانند نقشهای خود در سینما بهشدت جدی گرفته و گویا قصد ندارد دوباره به صنعت سینما و حرفه بازیگری برگردد. نظر شما درباره دنیل دی لوئیس، یکی از بهترین بازیگران تاریخ سینما چیست؟ شما فکر میکنید امکان دارد دوباره از تماشای او در یک فیلم سینمایی لذت ببریم یا خیر؟ نظر خودتان را درباره این بازیگر محبوب با ما و سایر مخاطبان سایت میدونی به اشتراک بگذارید.