چقدر خودتان را میشناسید؟ آیا میدانید چه تواناییها و شایستگیهایی دارید؟ از ضعفها و قوتهایتان آگاهید؟ میدانید چه اثری روی دیگران میگذارید؟ و… . برای آنکه بتوانید به سؤالاتی ازاینقبیل پاسخ دهید، لازم است بر یکی از مهارتهای بسیار مهم زندگی مسلط شوید: خودآگاهی. میتوانید با افزایش میزان خودآگاهیتان، از بسیاری از بیماریها و آسیبهای روانی و اجتماعی جلوگیری کنید، شخصیت محکمتری داشته باشید و زندگیتان را طوری بسازید که لایقش هستید. در این مطلب، شما را با تمرین خودآگاهی آشنا خواهیم کرد.
خودآگاهی اولین گام برای اصلاح خود است
خودآگاهی یعنی دانستن اینکه چه چیزی به شما انگیزه میدهد. خودآگاهی یعنی درک نیازها و خواستههای خود شما، شناخت ضعفها و قوتهایتان و توانایی ارزیابی دقیق احساساتتان. افرادی که خودآگاهاند، میدانند که در اعماق وجودشان چه کسی هستند.
محققان برای اینکه مشخص کنند کودکان و حیوانات خودآگاهاند یا خیر، شیوهی جالبی دارند: هنگام خواب یا بیهوشی، نقطهی قرمزی روی پیشانی کودک یا حیوان میگذارند و سپس آنها را کنار آینه قرار میدهند. سپس منتظر میمانند تا ببینند هنگامی که فرد موردمطالعه بیدار میشود و در آینه نگاه میکند، چه واکنشی نشان میدهد: اگر بهجای لمس نقطهی روی صورتشان در آینه، به نقطهی قرمز روی پیشانیشان دست بزنند، آنگاه مشخص میشود خودآگاهاند. دلیلش این است که دستزدن به نقطهی روی صورت نشان میدهد متوجهاند که دارند به تصویر خودشان نگاه میکنند.
واضح است که وقتی به آینه نگاه میکنید، فورا خودتان را تشخیص میدهید. اما شخصی را که آینه به شما نشان میدهد، واقعا چقدر خوب میشناسید؟ بهعنوانمثال، آیا میتوانید به تمام سؤالات زیر پاسخ دهید:
- این شخص چگونه فکر میکند؟
- چه چیزهایی از نظر این شخص مهماند؟
- این شخص، مشتاق چه چیزهایی است؟
- علائق او چیست؟ دوست دارد چه کار کند؟
- اعتقادات او چیست: هم باورهایی که او را توانمند میسازند و هم انگارههایی که او را محدود میکنند؟
- ارزشهای او چیست؟
- برای انجام چه کاری به این دنیا پا گذاشته است؟
- اکثر اوقات چه حسی دارد؟
- همین حالا چه حسی دارد؟
- چرا اینگونه رفتار میکند؟
- در زیر آن شخصیتی که از نظر اجتماعی برای خودش ساخته است، بهراستی چه کسی است؟
- او چه اثری روی دیگران میگذارد؟
احتمالا شما هم نمیتوانید به اکثر این سؤالات پاسخ دهید. اکثر مردم هم همینطورند. علتش این است که بهمیزانکافی خودآگاهی ندارید. انجام تمرینات خودآگاهی، راهی عالی است برای آنکه خودآگاهتر شوید. در زیر با ۱۲ تمرین خودآگاهی آشنا خواهید شد که به شما کمک میکنند خودتان را بهتر بشناسید.
۱. از تجزیهوتحلیل بازخورد استفاده کنید
تجزیهوتحلیل بازخورد یعنی هروقت تصمیم مهمی میگیرید، در جایی یادداشت کنید که چگونه به این تصمیم رسیدهاید. همچنین باید انتظاراتتان را درمورد اتفاقات احتمالی بنویسید. سپس مثلا ۹ ماه بعد، نتایج واقعی را با پیشبینی خود مقایسه کنید. با پیگیری این روش:
- متوجه میشوید چه چیزهایی مؤثر و چه چیزهایی بیفایده بودهاند.
- فرایند تصمیمگیریتان را ارزیابی میکنید.
- به هرگونه نقص در تجزیهوتحلیلِ علتومعلولیتان و همچنین نحوهی رسیدن به نتیجهگیریهایتان پی میبرید.
- از این بازخوردها استفاده میکنید و در آینده تصمیمات بهتری میگیرید.
- با ویژگیهایی از خودتان آشنا میشوید که لازم است بیشتر رویشان کار کنید.
وارن بافت (سرمایهگذار و کارآفرین معروف امریکایی) نیز از تجزیهوتحلیل بازخورد استفاده میکند. باتوجهبه یافتههای مرکز «بررسی کسبوکار هاروارد»، هروقت او تصمیم مهمی در زمینهی سرمایهگذاری میگیرد، دلایل انجام این سرمایهگذاری را با دقت یادداشت میکند. یادداشتهای او مانند سابقهای تاریخی عمل میکنند و به او کمک میکنند دقت تصمیمات سرمایهگذارانهی خود را ارزیابی کند.
شما میتوانید بهمنظور آگاهترشدن از نحوهی تصمیمگیریتان و دانستن اینکه چگونه میتوانید فرایند تصمیمگیریتان را بهبود ببخشید، از تجزیهوتحلیل بازخورد استفاده کنید. هروقت تصمیم مهمی میگیرید، دلایل منطقی و انگیزههایتان را بهطور خلاصه بنویسید و سپس حدود ۹ ماه بعد، نتایج بهدستآمده را ارزیابی کنید. با بهکاربردن تجزیهوتحلیل بازخورد در زندگیتان، خودآگاهیتان را افزایش دهید.
۲. تستهای روانسنجی را دریابید
تستهای روانسنجی میتوانند به سنجش مهارتهای فرد یا توانایی کلامی یا عددی او و همچنین تشخیص نوع شخصیت او کمک کنند. البته نباید به نتایج این تستها ۱۰۰درصد اعتماد کرد، اما بههرحال راه خوبی برای خودشناسی بهتر و افزایش میزان خودآگاهی هستند.
۳. قوتها و ضعفهایتان را بشناسید
یکی از چیزهای بسیار مهمی که باید درمورد خودتان بدانید، این است که چه قوتها و ضعفهایی دارید. این به شما کمک خواهد کرد روی نقاط قوتتان تمرکز کنید و همچنین ضعفهایتان را برطرف سازید. همین حالا چند دقیقه وقت بگذارید و جواب این سؤال را بنویسید: «چه نقاط قوتی دارید؟» اگر در پاسخدادن به این سؤال مشکل دارید، میتوانید با انجام آزمونی در همین رابطه، جواب را پیدا کنید.
در رابطه با ضعفهایتان از ۳ راهنمایی زیر استفاده کنید. اینها به شما کمک میکنند ضعفهایتان را اصلاح کنید:
- از خودتان بپرسید از انجام چه کارهایی اجتناب میکنید.
- شکستهای گذشته را بهخاطر بیاورید. آیا الگوی مشترکی بین این شکستها وجود دارد؟ بهنظر شما این شکستها ناظر به چه ضعفهایی هستند؟
- به ارزیابیهای صورتگرفته دربارهی خودتان بهدقت فکر کنید، چه این ارزیابیها در مدرسه انجام شده باشند و چه محل کار. آیا چیزی وجود دارد که مردم دائما به شما میگویند باید روی آن کار کنید؟
۴. از افرادی که به آنها اعتماد دارید، تقاضای بازخورد کنید
وقتی بچهمدرسهای بودم، یکی از شوخیهای محبوب این بود: وصلکردن یادداشتی به پشت دانشآموزی دیگر. مسئلهی مهم این بود که این کار باید آنقدر با ظرافت انجام میشد که آن بچه اصلا متوجه نشود. یادداشتی که چسبانده میشد، معمولا شامل چیزهایی از این قبیل بود: «من احمق هستم» یا «به من لگد بزن». قسمت خندهدار ماجرا این بود که آن بچه نمیدانست یادداشتی به پشتش چسباندهاند، اما همه بهجز او میدانستند. شخصیتهای ما کمی شبیه این هستند؛ همهی ما نقطهی کوری داریم: چیزهایی درمورد خودمان که ما نمیتوانیم ببینیم، اما بقیه میتوانند.
علاوهبراین، تا زمانی که از دیگران سؤال نکنید، هرگز نمیتوانید مطمئن شوید که از دید آنها چگونه بهنظر میرسید. بنابراین اگر میخواهید خودآگاهتر شوید، از چند نفر از افرادی که به آنها اعتماد دارید، بخواهید به شما بازخوردی از شخصیتتان بدهند. از آنها تقاضا کنید از شخصیت شما بازخوردهای مثبت و منفی بدهند و اگر توصیهای درمورد نحوهی بهبود شخصیتتان دارند، با شما در میان بگذارند.
۵. به گفتوگوی درونیتان گوش کنید
افکارتان را مانند رودخانهای در نظر بگیرید که در حال شنا در آن هستید. گاهی اوقات از رودخانه بیرون بیایید و کنار آن بنشینید. سپس به رودخانه نگاه کنید. به آن گوش دهید. شنیدههایتان را یادداشت کنید. سعی کنید هرچه میشنوید، کلمهبهکلمه یادداشت کنید. اگر این کار را ۲ تا ۳ بار در روز و برای چند روز متوالی انجام دهید، مدرکی در اختیار خواهید داشت که نشان میدهد گفتوگوی درونیتان واقعا چگونه بهنظر میرسد. سپس یادداشتهایتان را بخوانید تا آگاهتر شوید که در تمام طول روز چه چیزهایی به خودتان میگویید.
۶. به نوشتن صفحات صبحگاهی عادت کنید
اگر میخواهید خودآگاهتر شوید، نوشتن صفحات صبحگاهی را به روال روزانهتان اضافه کنید. صفحات صبحگاهی، تمرینی است که جولیا کامرون در کتابش با عنوان راه هنرمند آن را معرفی کرد. صفحات صبحگاهی شامل نوشتن جریان فکری و بیان افکارتان با دستخط خودتان در ۳ صفحه است. نوشتن صفحات صبحگاهی باید اولین کاری باشد که صبحها انجام میدهید. فقط کافی است درمورد هرچیزی که در ذهنتان است، ۱۵ تا ۲۰ دقیقه بنویسید. بهعلاوه، مزایای روحیِ بیرونریختن افکار از طریق نوشتن کاملا ثابت شده است. با عادتکردن به نوشتن صفحات صبحگاهی، خودتان را بهتر میشناسید و همچنین سیستم ایمنی بدنتان را تقویت میکنید.
۷. به احساساتتان عناوین درست بدهید
بخشی از خودآگاهبودن، درک احساسات است. همین حالا چه حسی دارید؟ در ۲۴ ساعت گذشته چه حسهایی داشتهاید؟ در حالحاضر، متداولترین احساس در زندگی شما چیست؟ بسیاری از افراد در هنگام بیان احساساتشان از واژگان بسیار محدودی استفاده میکنند. این باعث میشود توانایی آنها برای درک کامل و آگاهی از احساساتشان کاهش یابد. اگر در توصیف حسهایتان بهتر عمل کنید، نهتنها زندگی پربارتری از نظر احساسی خواهید داشت، بلکه قادر خواهید بود در برابر اتفاقات پیرامونتان واکنش بهتری نشان بدهید. یکی از راههای که با استفاده از آن میتوانید قابلیت توصیف احساساتتان را بهبود ببخشید، آشنایی با «چرخ احساسات پلاتچیک» است.
۸. چشمانداز و مأموریتی برای زندگی داشته باشید
آیا شما فقط زندهاید یا آگاهانه زندگی میکنید و برای ساختن زندگیِ مطلوبتان تلاش میکنید؟ افرادِ فاقد خودآگاهی معمولا در دستهی اول قرار میگیرند، درحالیکه اشخاص خودآگاه جزو گروه دوم هستند. یکی از راههای زندگیکردن بهطور آگاهانه، ایجاد بیانیهی چشمانداز و بیانیهی مأموریت است.
بیانیهی چشمانداز به سؤالاتی ازاینقبیل پاسخ میدهد:
- چه میراثی از خود بهجای خواهید گذاشت؟
- زندگی شما در ۲۰، ۱۵، ۱۰ و ۵ سال بعد چگونه بهنظر خواهد رسید؟
- ستارهی راهنمای شما چیست؟ در درازمدت برای رسیدن به چه هدفی تلاش میکنید؟
بیانیهی مأموریت به سؤالات زیر پاسخ میدهد:
- من چه کار میکنم؟
- این کار را برای چه کسی میکنم؟
- آن را چگونه انجام میدهم؟
با ایجاد بیانیههای چشمانداز و مأموریت، خودآگاهیتان را افزایش دهید.
۹. بیانیهای شخصی ایجاد کنید
بیانیهی شخصی عبارت است از اعلامیهای از ارزشها و باورهای اصلی شما، چیزهایی که طرفدارشان هستید و اینکه قصد دارید چگونه زندگیتان را سپری کنید. از ارزشها و باورهای اصلیتان مطلع شوید یا آنها را شناسایی کنید. سپس توضیح دهید چگونه میخواهید بهطریقی زندگی کنید که آن ارزشها و اعتقادات محترم بمانند. این، بیانیهی شخصی شماست.
۱۰. پرسشنامههای خودکاوشی را پر کنید
یکی از راههای کسب خودآگاهی بیشتر، این است که به سؤالاتی درمورد خودتان پاسخ دهید. پرسشنامههای مختلفی در این زمینه وجود دارند که به شما کمک میکنند چشماندازهای زندگیتان را کشف کنید و درک بهتری از مکانیسمهای درونیتان پیدا کنید.
۱۱. به افکار غیرارادیتان دقت کنید
اغلب اوقات افکار غیرارادی ما منفی و غیرمنطقیاند. افرادی که فاقد خودآگاهیاند، در بیشتر مواقع این افکار را بهعنوان حقیقت میپذیرند و این کار، درک آنها از واقعیت را تحریف میکند. ازسوییدیگر فرد خودآگاه از تحریفهای شناختی آسیبزننده مطلع است. این امر به او کمک میکند افکار غیرمنطقی را تکذیب کند و آنها را با افکار بهتری جایگزین کند. افکارِ بهتر واقعیت را دقیقتر منعکس میسازند.
بهعنوانمثال اینها ۳ تحریف شناختیاند که باید مراقبشان باشید:
- تفکر همه یا هیچ: چیزها را یا سیاه میبینید یا سفید. یعنی اگر عملکرد شما کامل و بینقص نباشد، خودتان را «کاملا» شکستخورده احساس میکنید.
- فیلتر ذهنی: شکستی منفی را انتخاب میکنید و دائما فقط به آن فکر میکنید، بهطوریکه دیدگاه شما از واقعیت تحریف میشود.
- بیارزششمردن چیزهای مثبت: با پافشاری بر اینکه تجربیات مثبت بنابه دلایلی، بیاهمیتاند، آنها را نادیده میگیرید.
۱۲. آرزوهایتان را فهرست کنید
فهرست آرزوها چه ارتباطی با خودآگاهی دارد؟ ساده است؛ ایجاد فهرست آرزوها به شما کمک میکند کشف کنید:
- میخواهید چه کسی باشید،
- به چه کاری علاقهمندید،
- چه چیزهایی را دوست دارید تجربه کنید
- و در زندگیتان دنبال چه هستید.
دانستن تمام اینها شما را خودآگاهتر خواهد کرد. بعد از اینکه فهرست آرزوهایتان را تهیه کردید، آن را به اهداف بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت تبدیل کنید.
نتیجهگیری
افرادی که خودآگاهاند، واقعا خودشان را میشناسند. آنها میدانند چه کسی هستند، چه چیزی میخواهند و چرا اینگونه عمل میکنند. این مسئله به آنها امکان میدهد آگاهانه زندگیشان را طوری بسازند که از همه نظر برایشان مناسب باشد. با افزایش میزان خودآگاهی، بهترین زندگی ممکن را برای خودتان بسازید.
منبع: daringtolivefully