تفاوت های سریال دکستر (Dexter) با کتاب منبع اقتباس

تفاوت های سریال دکستر (Dexter) با کتاب منبع اقتباس

کتاب‌ دکستر که محدودیت‌های تلویزیونی را نداشت، بسیار هولناک‌تر و خشن‌تر از سریال دکستر در شبکه Showtime بود. اما چقدر تفاوت بین کتاب و سریال Dexter وجود دارد؟ در این مقاله به ۱۰ مورد از مهم‌ترین‌شان اشاره خواهیم کرد. همراه میدونی باشید.

سریال Dexter (دکستر) که از شبکه شوتایم پخش می‌شد و فصل نهم آن هم به‌تازگی در حال پخش است، یک اثر خارق‌العاده به حساب می‌آید. این سریال براساس یک رمان به نام Darkly Dreaming Dexter به قلم جف لیندزی ساخته شده است. این نویسنده چندین کتاب را در این مجموعه نوشت و منتشر کرد و فصل اول سریال دکستر هم مطابق با همان اولین رمان پیش می‌رود. اما یک سری تفاوت‌های مشخص میان کتاب و سریال دیده می‌شود. شاید باورتان نشود اما کتاب، چندین برابر بیمارگونه‌تر از نسخه سریالی پیش می‌رود.

علاوه‌بر این، نسخه تلویزیونی با استفاده از آزادی‌های خلاقانه‌ای که داشت، داستان را به‌نوعی تفسیر کرد که بتواند در صفحه‌نمایش کوچک، بهتر آن را نمایش دهد. از آنجایی که جف لیندزی هنگام خلق کتاب‌ها محدودیت‌های دنیای تلویزیونی را نداشت، توانست خیلی تاریک‌تر و بیمارگونه‌تر از سریال شبکه Showtime، آثار خود را بنویسد. اما حالا ما در این مقاله می‌خواهیم به این موضوع بپردازیم که نسخه کتاب و تلویزیون تا چه اندازه با یکدیگر تفاوت دارند؟ اگر شما هم از طرفداران سرسخت سریال Dexter هستید، این مقاله را تا انتها دنبال کنید.

ادامه مطلب برای کسانی است که سریال دکستر را تا انتهای فصل هشتم تماشا کرده‌اند

۱۰- دکستر و تامیامی اسلشر:

قاتل کامیون یخ یا همان آیس تراک کیلر، شخصیت منفی و اصلی فصل اول به شمار می‌رفت. در نسخه تلویزیونی، دکستر مدام عروسک‌های مثله شده‌ای را در خانه خود پیدا می‌کرد. مشخص بود که کسی با انجام این کار، قصد دارد پیغامی را به او برساند. در نسخه چاپی، اولین برخورد دکستر با تامیامی اسلشر (مبنای شخصیت آیس تراک کیلر)، خیلی جلوتر از این حرف‌ها است. در این ماجرا، دکستر در حال چرخیدن و رانندگی در اطراف میامی است که متوجه یک کامیون یخچالی می‌شود. او تصمیم می‌گیرد که این کامیون را دنبال کند؛ تا اینکه راننده، یک سر بریده را داخل ماشینش می‌اندازد. با اینکه این ماجرا هم در سریال نمایش داده شده، اما اولین برخورد مهم دکستر با برایان موزر نیست.

۹- زمان و نحوه مرگ لاگوئرتا:

درست است که ماریا لاگوئرتا بالاخره در سریال می‌میرد، اما نقش خیلی بزرگتری را نسبت به داستان کتاب داشت؛ نقشی که چندین فصل طول کشید. لاگوئرتا که در کتاب با نام میگدیا شناخته می‌شد، به مراتب بیشتر از چیزی که در سریال نشان داده شده بود، با دبورا دشمنی داشت. او متوجه می‌شود که برایان (تامیامی اسلشر/آیس تراک کیلر)، دبورا را پیش خود نگه داشته است؛ کسی که در تلاش بود تا دکستر را به همراهی با خودش متقاعد کند. دکستر قبول نمی‌کند که به خاطر قوانین خود، دبورا (در سریال دبرا گفته می‌شود) را به قتل برساند؛ زیرا او ظاهرا به شکلی عجیب و غریب، خواهرش را دوست داشت. به همین خاطر هم برایان، لاگوئرتا را می‌کشد. البته دکستر هیچ مشکلی با این اتفاق نداشت زیرا می‌توانست با دب از آن‌جا فرار کند.

۸- دکستر بی‌رحم‌تر و روانی‌تر بود:

در کتاب‌ها، دکستر دقیقا همان کسی بود که شما از یک قاتل سریالی انتظار دارید؛ سرد، حسابگر، بی‌رحم، کاملا عاری از هرگونه احساسات و بدون داشتن هیچگونه همدلی با دیگران. او کاملا به دور از نژاد بشر بود. در مقابل، دکسترِ داخل سریال، ارتباط بیشتری با دیگر انسان‌ها داشت. با اینکه او از نظر اجتماعی کمی عجیب و غریب و تا حدی نامعقول به نظر می‌رسید، اما مشخص بود که برای یک سری افراد خاص، احساسات محبت‌آمیزی دارد؛ هرچند که نمی‌توانست آن‌ها را به‌صورت کامل درک کند.

۷- زندگی شخصی دبرا:

سریال شخصیت دب را به‌عنوان یک زنِ حرفه‌ای که کاملا روی کار متمرکز است، نشان داد؛ کسی که در عین حال، به‌دنبال عشق هم می‌گشت. این در حالی بود که دبرا در نسخه تلویزیونی، آنقدر رابطه نزدیک و عمیقی با شغل خود داشت که نه واقعا زمانی برای قرار گذاشتن پیدا می‌کرد و نه می‌توانست وقت خود را وقف یک رابطه بکند. اما در نسخه چاپی، او کمتر به خودش سخت می‌گیرد و حتی یک نامزد هم دارد. بعد از گذشت مدتی ارتباط با این پسر، دبرا باردار می‌شود و سرانجام یک فرزند پسر به دنیا می‌آورد. طرفداران سریال اصلا نمی‌توانستند به هیچ طریقی دبرا را به همراه یک فرزند تصور کنند. از آنجایی که این اتفاق، خیلی در خط داستانی سریال جای مناسبی نداشت و نمی‌توانست به خوبی کتاب باشد، حذف شد.

۶- خط داستانی برایان:

خط داستانی برایان در کتاب‌ها خیلی طولانی‌تر از نسخه تلویزیونی است. با اینکه او در کتاب‌ها عاشق دبرا نمی‌شود، اما هویت واقعی خود را برای دکستر فاش می‌کند. او همچنین تلاش می‌کند که برادر خود را هم به این دنیای بی‌رحمانه بیاورد تا همراهش باشد. در نسخه سریالی، او در پایان فصل اول می‌میرد. این در حالی است که در رمان‌ها، برایان زنده می‌ماند. همان‌طور که گفته شد، دکستر، لاگوئرتا را به‌عنوان قربانی پیشنهاد می‌کند تا به این طریق دبرا را نجات دهد. در حقیقت، این شخصیت درست تا پایان رمان نهایی که در سال ۲۰۱۵ منتشر شده بود، بخشی از داستان به شمار می‌رود.

۵- سرنوشت گروهبان دوکس:

یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های کتاب و سریال، اتفاقی است که برای گروهبان دوکس رخ می‌دهد. در نسخه سریالی، او برای مدتی دکستر را تحت نظر می‌گیرد و به او بدگمان شده است. به همین دلیل هم او را دنبال می‌کند زیرا می‌داند که کاسه‌ای زیر نیم کاسه است. زمانی‌که همه چیز به اوج خود می‌رسد و بحرانی می‌شود، گروهبان دوکس به‌دست نامزد عقده‌ای و وسواسی دکستر به نام لیلا کشته می‌شود. در نسخه چاپی، قاتل زنجیره‌ای شیطانی‌ای به نام دکتر دانکو، گروهبان دوکس را به‌طور کامل مثله می‌کند؛ اما او را نمی‌کشد. فقط بخش‌هایی را برای بدن او باقی می‌گذارد که برای زنده ماندنش لازم است. این به آن معنی است که زبان و اندام‌های او را قطع می‌کند. دکتر دانکو همچنان برای مدتی شکنجه بدن نصفه و نیمه‌ی دوکس را ادامه می‌دهد؛ او هم در تمام این مدت التماس می‌کند که دانکو کار را یک‌سره کند و به‌سادگی او را بکشد.

۴- کایل چاتسکی/کویین:

شریک زندگی دبرا در کتاب‌ها، کایل چاتسکی است؛ مردی که برای مدتی با او ارتباط دارد و ثمره ارتباط آن‌ها هم یک فرزند پسر می‌شود. در سریال، او با هیچکس ارتباط عاشقانه ندارد؛ تا اینکه ما با جویی کویین آشنا می‌شویم. او درنهایت با کویین ارتباط برقرار می‌کند اما مشکلی که وجود داشت، این بود که این شخصیت با چیزی که از چاتسکی در کتاب توصیف شده بود، تفاوت خیلی زیادی داشت. از همین رو هم دبرا و کویین پیش از پایان سریال، از هم جدا شدند. چاتسکی در کتاب با عناوین بزرگ و عضلانی توصیف شده است؛ در صورتی که کویین در سریال، لاغر و با قدی بلند نمایش داده می‌شود.

۳- مسافر تاریک:

هم سریال و هم کتاب تا حد زیادی درباره‌ی مسافر تاریک دکستر صحبت می‌کنند؛ همان نیروی تاریکی که اشتیاق به کشتن را در او به وجود می‌آورد و دکستر نمی‌توانست آن را نادیده بگیرد. در نسخه سریالی، کاملا مشخص است که دکستر یک بیماری روانی دارد و به احتمال خیلی زیاد یک روانی محسوب می‌شود. به همین ترتیب، مسافر تاریک هم بخشی از او است. اما در کتاب شرایط متفاوت است؛ زیرا هرکسی می‌تواند آن را به شکلی تفسیر کند. درواقع، مسافر تاریک در کتاب تقریبا شبیه به یک موجود افسانه‌ای یا معنوی توصیف شده است که مقابل دکستر ظاهر می‌شود. شاید خود دکستر مسافر سیاه را به این شکل می‌بیند. درهرصورت، در توصیفات کتاب یک حس ماوراءطبیعی به مخاطب القا می‌شود که در نسخه تلویزیونی این حس وجود ندارد.

۲- فرزندان:

استر و کودی فرزندان ناتنی دکستر محسوب می‌شوند؛ بچه‌هایی که فرزند واقعی ریتا از ازدواج قبلی‌اش با مردی سوءاستفاده‌گر و بی‌رحم هستند. آن‌ها مشکلات زیادی را پشت سر گذاشتند و سختی‌های زیادی را تحمل کردند. به خاطر نیت‌ها و اهدافی که در سریال وجود داشت، آن‌ها به شکل کودکان کاملا عادی و نرمالی به تصویر کشیده شدند. این در حالی است که در نسخه چاپی، دکستر متوجه می‌شود مسافر تاریک در آن‌ها هم وجود دارد. به همین دلیل هم آموزش‌های مخفیانه‌ای را آغاز می‌کند تا «کد هری» را به آن‌ها یاد بدهد؛ بلکه شاید به این طریق آن‌ها به سرنوشت او دچار نشوند و آدم‌های دیگر را به قتل نرسانند.

۱- همه چیز بعد از فصل یک:

همان‌طور که در ابتدای مقاله هم به این موضوع اشاره شد، جف لیندزی بعد از انتشار رمان Darkly Dreaming Dexter در سال ۲۰۰۴، کتاب‌های دیگری را هم برای این مجموعه نوشت و منتشر کرد؛ از جمله Dearly Devoted Dexter، Dexter in the Dark، Dexter by Design، Dexter is Delicious، Double Dexter، Dexter's Final Cut و Dexter is Dead. اما فقط فصل اول بود که واقعا براساس داستان کتاب‌ها پیش رفت و به آن‌ها وفادار بود. سایر فصل‌های تکمیل شده این سریال، با داستان رمان‌ها تفاوت زیادی داشت؛ به جز شخصیت‌های اصلی و برخی شخصیت‌های مکمل، همچنین خط داستانی کلی فیلمنامه.


افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
2 + 1 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.