تفاوتهای زیادی بین ابرقهرمانان مارول و دیسی وجود دارد. همراه ما باشید تا به تفاوت های اساسی بین دی سی و مارول بپردازیم.
مارول و دیسی دو غول بزرگ کمیکهای ابرقهرمانی، سالهاست که رقابت بسیار چشمیگیری را با یکدیگر آغاز کردهاند. این دو کمپانی سالانه فیلمها و کمیکهای زیادی را منتشر میکنند و هرکدام در اکثر موارد بسیار موفق ظاهر میشوند.
مارول بیشتر به دلیل ساخت یک دنیای سینمایی بسیار گسترده و برنامه ریزی شده از سوی هواداران ستایش میشود و دیسی با ساخت دنیای انیمیشنی و هیجان انگیز خود، هر سال طرفداران دنیای ابرقهرمانی را انگشت به دهان میگزارد. در این نوشتار قصد داریم تا تفاوت های اساسی بین دی سی و مارول را به شما معرفی کنیم.
مارول و دیسی هرکدام ابرقهرمانان خاصی را به طرفداران معرفی کردند که بسیار مورد استقبال آنها قرار گرفت. در عین حال دنیای سینما و کمیک این دو کمپانی با یکدیگر تفاوتهای بسیاری دارند. تا انتهای این نوشتار با میدونی همراه باشید تا به تفاوت های اساسی بین دی سی و مارول بپردازیم.
مارول تیمهای ابرقهرمانی بیشتری دارد
اولین تفاوت های اساسی بین Dc و Marvel به تیمهای ابرقهرمانی آنها محسوب میشود. ما صادقانه میتوانیم این را با فهرست کردن چند تیم از تیمهای کمیک مارول توضیح دهیم. اول و مهمتر از همه، انتقام جویان وجود دارد. احتمالاً شناختهشدهترین گروه در دنیای مارول است که همچنان از نظر محبوبیت با مردان ایکس و چهار شگفتانگیز رقابت میکند.
نه تنها این تیمها تنوع زیادی دارند، بلکه مارول دارای جنگجویان مخفی، ناانسانها، پرواز آلفا و مدافعان است. در حالی که لیگ عدالت و تایتانهای نوجوان DC چیزی بیش از یک مسابقه با آنچه که مارول ارائه میدهد هستند، واقعاً قهرمانان کافی برای تکمیل آنها وجود ندارد.
شخصیت های مارول بیشتر میمیرند و برمیگردند
یکی از تفاوت های دی سی و مارول در مرگ و میر قهرمانان آنهاست. در طول سالها، مارول تلاش کرده تا با کشتن بسیاری از شخصیتهای خود، موفقیت عظیم خط داستانی مرگ سوپرمن را برای دنیای خود تکرار کند. یکی از معروفترین نمونههای آن، خط داستانی مرگ کاپیتان آمریکا بود که حول محور قتل ستاره انتقامجو میچرخید. سری مردان ایکس نیز از توهین به بازیگران اصلی خود، از جمله مرگ ژان گری، ولورین و حتی خود پروفسور ایکس اجتناب نکرده است. ما متوجه میشویم که مارول داستانسرایی دراماتیک ایجاد میکند، اما اگر همه آنها مکررا بمیرند، این تنش دراماتیک را از بین میبرد.
رویدادهای مارول بسیار متداول است
ما نمیگوییم که DC سهم خود را از رویدادهای کمیک در مقیاس بزرگ، مانند داستان های سرگرم کننده و وحشیانه “Flashpoint” یا تکان دهنده “Death of Superman” ندارد. با این حال، این رویدادها بسیار کم هستند و این واقعا چیز بدی نیست. از سوی دیگر، مارول هر سال رویدادهایی را ایجاد میکند که جهانش را تغییر میدهد.
قهرمانان در «جنگ داخلی» با یکدیگر جنگیدند و همه چیز تغییر کرد. سپس در سریال «تهاجم مخفی» قهرمانان با اسکرولها که به شکل قهرمان ظاهر شده بودند مبارزه کردند و همه چیز مجدداً تغییر کرد. مارول با داستانهای متقاطع بزرگ همه چیز را در حرکت نگه میدارد، اما رویدادهای عظیم دی سی قطعا تاثیر بیشتری دارند.
نیمه تاریک قهرمانان
هر دو شرکت از نظر نشان دادن جنبههای تاریک جهان مربوطه خود تقریباً برابر هستند، با این حال تفاوتهای جالبی در نحوه برخورد آنها با این موضوع تلخ ایجاد میشود. مارول این جنبه هیجانانگیزتر ویژگیهای خود را برای شخصیتهای انفرادی مانند Punisher و Daredevil در نظر گرفته است که اغلب نخواهید دید که در کنار نامهای نمادین مارول با آنها مبارزه کنند.
از سوی دیگر، دی سی بتمن را به معنای واقعی کلمه در جلو و مرکز قرار میدهد و محبوبیت و نفوذ او همان چیزی است که در وهله اول به کتابهای کمیک ابرقهرمانی لحن جدیتری داده است. این مورد جزو تفاوت های بین Dc و Marvel است که هرکدام را به طور خاصی متمایز میکند.
دیسی انیمیشنهای مشخصی دارد
چه یک سریال تلویزیونی باشد و چه انیمیشن، بدون شک DC در این بخش مارول را شکست میدهد. این بدان معنا نیست که مارول به اندازه کمپانی رقیب خود، انیمیشن منتشر نمیکند، فقط این است که DC اغلب به سطح بسیار بالاتری از کیفیت میرسد.
مارول با سری انیمیشنهای مردان ایکس و مرد عنکبوتی دهه 90 عملکرد درخشانی داشت و در حالی که چند سریال دیگر از آن زمان تا کنون کار بزرگی انجام دادهاند، شکستها بسیار بیشتر از موفقیت در مجموعه انیمیشنهای مارول بوده است. از طرف دیگر DC واقعاً میداند که در این بخش چه کار میکند، و طرفداران DC در مورد انیمیشن چیزهای بیشتری را دوست دارند.
دیسی داستانهای مستقل بیشتری دارد
ما در حال حاضر بسیار تاثیرگذار میدانیم که چگونه هر دو شرکت به نحوی موفق به یافتن نویسندگان و هنرمندانی میشوند که قادر به ارائه داستانهای جدید در هر ماه هستند. علاوه بر این کار سخت، DC به نحوی موفق میشود زمان و خلاقیتهای بیشتری را برای تولید روایتهای کاملاً مستقل بیابد.
رمان گرافیکی پیشگامانه آلن مور “دیده بان” موجی را در جامعه کتابهای مصور به دلیل به چالش کشیدن قراردادهای رسانه ایجاد کرد و اثری واقعاً تامل برانگیز ارائه داد. علاوه بر این، گرانت موریسون «آرکام پناهندگی» را نوشت که نگاهی روانشناسانهتر به رابطهای که شوالیه تاریکی با گالری سرکشانش دارد میکند.
ابرقهرمانان دیسی خیالیتر هستند
از گاتهام تا متروپولیس و سنترال سیتی، مکانهای دی سی بر اساس شهرهای دنیای واقعی هستند، اما قطعاً مکانهایی نیستند که بتوانید روی نقشه پیدا کنید. در حالی که این زمینهای بازی تخیلی به DC آزادی خلاقانه زیادی میدهند، ما قدردانی میکنیم که مارول از مکانهای واقعی برای کمک به افزودن آن عنصر اضافی واقعیت و باورپذیری استفاده میکند.
هر دو جهت دارای مزایا و معایبی هستند، در واقع مارول همیشه باید تلاش کند تا دنیای خود را ثابت با دنیای واقعی نگه دارد. این واقعاً به ارتباط پذیری در مقابل آنچه شما شخصاً از داستانهای ابرقهرمانی خود میخواهید برمیگردد.
قهرمانان دیسی سابقه طولانیتری دارند
مدتها قبل از اینکه پیتر پارکر لباس مرد عنکبوتی خود را بپوشد، دنیای کمیکهای دی سی از قبل با لیستی از قهرمانان و شرورها پر شده بود. اگرچه هر دو شرکت تقریباً در یک زمان شروع به کار کردند، یک نسل طول کشید تا مارول بیشتر نامهای بزرگ خود را بسازد.
سوپرمن قبلاً در آسمان اوج گرفته بود، بتمن قبلاً در پشت بامها پرسه میزد و فلش قبل از انتشار اولین کمیک چهار شگفت انگیز وجود داشت. بسیاری از موفقیتهای مارول به شخصیتهایی بستگی دارد که در دهههای 1960 و 70 خلق شدهاند، جایی که بسیاری از قهرمانهای دیسی که امروز دوستشان داریم، از همان ابتدا وجود داشتهاند. این یکی از تفاوت های مهم بین دی سی و مارول میباشد.