تعریف بازاریابی از دید رهبران موفق‌ترین کسب‌‌و‌کارهای دنیا

تعریف بازاریابی از دید رهبران موفق‌ترین کسب‌‌و‌کارهای دنیا

بازاریابی واژه‌ای است که توصیف‌های بی‌شماری برای آن وجود دارد؛ بسته به نوع رسانه، مخاطب‌ و کسب‌و‌کار، بازار متحول و پویای امروزی، مفاهیم متنوع و وسیعی را برای «بازاریابی» بازتعریف می‌کند. بنابراین، شنیدن شرح‌های متفاوت از یک واژه‌ی واحد از زبان بازاریاب‌ها و صاحبان کسب‌و‌کار نسبت به مفهوم چند‌وجهی «بازاریابی» امری‌ کاملا بدیهی است.

در این مقاله می‌خواهیم با ۵۰ تعریف بازاریابی از دید متخصصین مطرح و صاحب‌نام فعال در حوزه‌های مختلف کسب‌و‌کار در سراسر جهان آشنا شویم.

۱. انجمن بازاریابی آمریکا (AMA)

بازاریابی یعنی زنجیره‌ای از اقدامات، تمهید روش‌های متداول، و فرایندی شامل خلق، برقراری ارتباط، ارائه، و نیز تبادل موارد پیشنهادی که از منظر مشتریان، ارباب رجوع، شرکای تجاری و در نگاه کلان کل جامعه دارای ارزش است.

۲. فیلیپ کاتلر

بازاریابی، علم و هنر کشف، خلق و تولید ارزش برای ایجاد رضایت در بازار هدف با تمرکز بر سودآفرینی است. بازاریابی نیازها و خواسته‌های تحقق نیافته را شناسایی می‌کند.

بازاریابی یعنی تعریف، اندازه‌گیری و تعیین بزرگی بازار شناسایی شده و میزان استعداد سودآوری آن بازار؛ مبتنی بر این تشخیص که یک بنگاه تجاری قادر است تا در کدام بخش از بازار بهترین عملکرد را داشته باشد، «بازاریابی» با طراحی و ارتقای خدمات و محصولات متناسب با بازار مورد‌نظر نقش‌آفرینی می‌کند.

۳. جِی بایِر

در‌حقیقت، بازاریابی، پیام‌ها یا کنش‌های بازار است که خود مولد پیام‌ها یا کنش‌هایی است.

۴. جولی باریل

به شکل سنتی، بازاریابی ابزاری ارتباطی، مبادلاتی است و با هدف جلب اقبال مشتریِ هدف به القای ارزش می‌پردازد که این در نهایت به فروش محصولات و خدمات منتهی می‌شود. هر‌چند که با ظهور رسانه‌های دیجیتال، به‌ویژه شبکه‌های اجتماعی و فناوری‌های خلاقانه، مفهوم آن تا حد زیادی دستخوش تغییر شده است؛ امروزه، بازاریابی به ایجاد رابطه‌ای پایدار، عمیق و هدفمند با افرادی می‌پردازد که طالب محصولات و خدمات آنها هستند. گستره‌ی متنوع و روز‌افزون دنیای رسانه‌ها در عین حال که توانایی ارتباطی بازاریاب‌ها را با دشواری‌هایی روبرو می‌کند، ضمنا فرصت‌ها و امکانات فوق‌العاده‌ای را برای خلق دستاورد‌های چشمگیر در اختیار آنها قرار می‌دهد.

۵. مری الن بیانکو

تعریفی بازاریابی از دید مری الن بیانکو همان تحقیق، هدف‌گذاری، ارتباطات (تبلیغات/ ایمیل تبلیغاتی) و بیشتر روابط عمومی است. نسبتِ بازاریابی به فروش برای بازاریاب‌ها مانند نسبتِ شخم زدن به کشت‌وکار برای کشاورزان است. بازاریابی شرایطی را فراهم می‌کند تا مشتری گامی عملی در جهت خرید محصول یا خدمات مورد‌نظر‌ خویش بردارد.

۶. رنه بلاژه

بازاریابی گونه‌ای از تعامل جاری ارتباطات با مشتری است که در آن پرورش و هدایت هدفمند ذهنی، و اطلاع‌رسانی صورت می‌گیرد و منجر به ارتباط با مشتری در بستر زمان می‌شود. ایجاد رابطه «در بستر زمان» بخش مهمی از این تعریف است زیرا اعتماد فقط در گذر زمان شکل می‌گیرد.

با شکل‌گیری اعتماد، اجتماعی از مشتریان حول محصولات و خدمات پدید می‌آید که درست همانند صاحب محصول یا خدمت مورد‌نظر نسبت به آن شور و شوق از خود نشان می‌دهند. این مشتریان به مشتریان فعال، وفادار و مبلغانی بدل می‌شوند که محصول و خدمت شما را به دیگران توصیه می‌کنند، خرید از شما را ادامه می‌دهند و در اکثر موارد به جمع دوستان شما می‌پیوندند. بازاریابی شیوه‌ی موثر شناسایی عوامل کشش و شور و شوق مشتریان نسبت به خود برند است که با مشارکت دادن مشتری در این فرآیند، منجر به شکل‌گیری بهترین بخش از این روند یعنی پیوند قلبی و دوستی‌ میان برند و مشتری می‌شود.

۷. توبی بلومبرگ

پروفسور فیلیپ کاتلر معتقد است که بازاریابی یعنی رفع نیازهای مشتری با هدف سودآوری است. اما تعریف بازاریابی از نگاه بلومبرگ از هدف اطلاع‌رسانی ویژگی‌های محصول فراتر می‌رود؛ بازاریاب‌ها برای ایجاد تجربه‌ای ۳۶۰ درجه مسئولیت دارند. مثلا در هر یک از شبکه‌های اجتماعی جهانی مختلف نیازهای ارتباطی متفاوتی پاسخ داده می‌شود. پس باید مدیوم‌های مختلف، روش کار و جایگاه هر یک را به خوبی شناسایی کرد. از اینرو، باید در پاسخگویی به نیازهای ارتباطی کاربر در شبکه‌ای مانند «توییتر» با کارکرد و رویکرد یک بازی آنلاین تبلیغاتی تفاوت‌هایی قائل شد. نقطه‌ی ارتباط با هر مشتری برای ارائه‌ی خدمات تا فروش باید به‌دقت بررسی شود و این موارد ملاحظات بازاریابی مدرن را تشکیل می‌دهد.

۸. مت بلومبرگ

بازاریابی در صورت اجرای صحیح، خود یکی از استراتژی‌های کسب‌وکار است؛ گزاره‌ی ارزشمند (وجه پرکشش یک شرکت یا محصول در نگاه مشتریان :value proposition)، استراتژی‌ بازار (راهکار عملی که چگونگی دستیابی یک شرکت به مشتریان و مزیت رقابتی را تبیین می‌کند :GTM strategy)، و جایگاه و تصویر جهانی برند در ذهن مصرف‌کننده (brand positioning). و بازاریابی به شیوه‌ی نادرست یعنی تهیه‌ی فهرست بی‌پایانی از کارهایی تبلیغاتی و انجام امور مختلف در جهت ارتقای برند که هرگز به سرانجام و نتیجه‌ی مشخصی نخواهد رسید.

در عصر حاضر، بازاریابی باید به طور عمده قابلیت سنجش اثربخشی، ثمربخشی و اندازه‌گیری میزان اهداف کسب و کار را داشته باشد. هنگامیکه بازاریابی به شکل درست انجام شود یعنی از نقطه «الف» آغاز و با نظم و دقت به نقطه «ب» برسد و سپس آمیخته با آمیزه‌های فرهنگ به سمت نقطه «ج» شتاب بگیرد.

۹. مارک بورجس

تعریف بازاریابی از دید مارک بورجس فرآیندی است که در آن هر شرکت نیازهای مشتریان را به درآمد تبدیل می‌کند.

۱۰. لیندا بایِر

به کمک طراحی، بازاریابی پیام/هدف درست را به همان فردی که باید می‌رساند. این رابطه به معنای یافتن فردی است که با محصول و خدمت شما به طرزی نامحسوس و وسوسه‌انگیزی ارتباط فردی برقرار می‌کند. بازاریابی می‌تواند به سادگی برقراری هوشمندانه‌ی ارتباطات هدفمند با افراد متخصص و مشتریان احتمالی در یک رویداد (event) یا به پیچیدگی کمپینی تبلیغاتی با هزینه‌ی چندین میلیون دلاری باشد. کمپینی که در آن انواع رسانه‌های چاپی، دیجیتالی، روابط عمومی، شبکه‌های اجتماعی و… در خدمت انتقال پیامی مشخص با هدفی واحد باشد. برخی از بهترین دست‌آورد‌های بازاریابی حاصل بهره‌گیری از ساده‌ترین خلاقیت‌هاست. گاهی اوقات سادگی بهترین استراتژی است.

۱۱. مارجوری کِلِی من

بازاریابی یعنی برند‌سازی کنید و دیگران را متقاعد‌کنید که برندتان یعنی محصول، خدمت و شرکت شما بهترین است و از رابطه‌ای که میان شما و مشتری شکل گرفته است، حفاظت کنید.

۱۲. اندرو کوهن

تعریف بازاریابی از نظر اندرو کوهن همان شناخت و رفع نیازها و خواسته‌های مشتریان است.

۱۳. هایدی کوهن

همگام با اهداف کسب‌وکار شرکت، بازاریابی منابع کمیاب مشتری، توجه و درآمد خالص را برای رسیدن به درآمدی سودآور جذب می‌کند. بازاریابی فرایند رساندن محصول یا خدمات از تولیدکننده به مشتری نهایی است. این فرایند از توسعه و تولید محصول آغاز می‌شود و تا فروش نهایی و خدمات پس از فروش ادامه می‌یابد. استراتژی بازاریابی شامل اهداف تجاری، مشتریان هدف، استراتژی‌های بازاریابی، راهبردهای بازاریابی و معیار‌های مرتبط با آن است.

کارکرد بازاریابی در طول تمام فرایند خرید مشتری ادامه می‌یابد؛ این فرایند شامل تحقیق و پرس‌وجو برای خرید، مشارکت در فرایند خرید، خرید، بعد از خرید (خدمات پس از فروش) است و تا وفادارشدن مشتری ادامه پیدا می کند.

۱۴. سُل کُلت

بازاریابی یعنی فراهم آوردن شرایطی که مشتری با تجربه‌ی آن مجاب به برقراری ارتباط شخصی می‌شود و تمایل دارد که این تجربه‌ی خوشایند را با دیگران به اشتراک بگذارد.

۱۵. جف کالتر

بازاریابی یعنی روایتی جالب توجه از کسب‌و‌کار خود برای جلب‌نظر مشتریان، شرکا، سرمایه‌گذاران، کارکنان و همه‌ی افرادی که با شرکت در تعامل هستند. این روایت شما به مشتری کمک می‌کند که تصمیم بگیرد آیا به محصول شما به عنوان یک کالای خوشایند نگاه کند یا از آن تصویری از یک کالای ضروری ناخوشایند در ذهن خود داشته باشد. این شیوه‌ی تعامل افراد با برند شما است. این در‌حقیقت تاثیر واقعی برند شما در آغاز ارتباط، میانه‌ی راه و در پایان رابطه با مشتری است.

۱۶. استیو داوسُن

بازاریابی یعنی کالاهایی که مرجوع نمی‌شوند و مشتریانی که دوباره برای خرید محصول ما باز‌می‌گردند.

۱۷. سَم دِکِر

بازاریابی یعنی ایجاد ارتباط میان مشتری و محصولات، برند و کسب‌و‌کار شما به طریقی که مشتری تمایل داشته باشد محصول شما را بخرد. یا همان‌طور که رجیس مک کنا می‌گوید: «بازاریابی یعنی همه چیز.»

۱۸. شناندو دیاز

بازاریابی دارای کمترین رابطه با ارائه‌‌دهنده‌ی خدمات است و در عوض ارتباط تنگانگی با خود مشتری دارد. بازاریابی با جهت‌دهی صحیح و خلق حس همراهی در درون ذهن مشتری و پاسخگویی به نیاز‌های مشتری به طور همزمان با تثبیت جایگاه ارائه‌دهنده‌ی خدمات نزد مخاطب، تصویری از یک مرجع و مشاور قابل‌اعتماد را در ذهن ایشان شکل می‌دهد.

بازاریابی درست و خوب، جاده‌ای دوطرفه است و خواسته‌های مشتریان را درک می‌کند و آن ها را محقق می‌سازد.

۱۹. استیو دیکستاین

تعریف بازاریابی از نظر دیکستاین به خشنود کردن مصرف کننده، مشتری یا کاربر با ایجاد کسب منفعت یا دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده خلاصه می‌شود.

۲۰. آنتوان دایدیِن

بازاریابی ضرورتا به منظور ارتقای اهداف مشترک سازمانی یک شرکت به ارتباطات برون‌سازمانی می‌پردازد. این ارتباطات، فرایندی است که شرکت‌ها برای رسیدن به اهداف اصلی و نهایی خود از تمام ابزارهای ارتباطی مانند تبلیغات، بازاریابی و فروش و… در قالب یک بخش واحد و متمرکز به طرزی کارآمد استفاده می‌کنند.

۲۱. جِنی دیِتریش

بازاریابی، در‌حقیقت برندسازی، نام‌گذاری، قیمت‌گذاری و ایجاد پلی است میان رسانه‌هایی که در ازای استفاده از آنها هزینه می‌دهیم و رسانه‌هایی که از آنها درآمد نیز کسب می‌کنیم. بازاریابی، فروش نیست.

۲۲. سالی فالکو

بازاریابی نوین مشتری‌محور است و عامل این تمرکز، شبکه‌های اجتماعی است. بازارها بار دیگر گفتمانی شده است. بازاریابی یعنی شناخت بازار، تولید محصول مناسب، ایجاد انگیزش برای خرید یک محصول و اطلاع‌رسانی آن محصول در بازار هدف (مشتریان بالقوه). امروزه دیگر کیفیت خوب کافی نیست. گذشت آن زمانی که مشتری فقط برای کیفیت برتر به سراغ محصولی می‌رفت. در واقع، دیگر فروش مداوم یک محصول بدون اطلاع‌رسانی و تبلیغات مناسب و نیز بازاریابی هوشمند امکان‌پذیر نیست.

۲۳. جِیسن فالز

بازاریابی کمک کردن به مردم برای خرید محصول و خدمات شما است.

۲۴. سَم فیورلا

بازاریابی، در‌واقع «بازی‌ساز» اصلی کسب‌و‌کار شما است. یادتان نرود که کلیدی‌ترین و بهترین بازیکن هر تیمی، لزوما بازیکنی نیست که مدام گل به ثمر می‌رساند، بلکه مهره‌ای مؤثرتر است که شرایط و موقعیت‌های گل را خلق می‌کند و در اصطلاح بازی‌ساز است. هر تیم حرفه‌ای بازاریابی برای عملکرد کارا در زمین بازی، سریعا شرایط رقیب را بررسی می‌کند، نقاط ضعف و قوت آنها را درمی‌یابد و با تحلیل درست و نگاه استراتژیک امکانات لازم را در اختیار فروشنده قرار می‌دهد. در‌حقیقت، این بازاریاب بازی‌ساز است که پاس گل را به فروشنده می‌دهد.

۲۵. پل فلنیگن

اگر با هر فردی که نسبت به شرکت و محصول‌ شما علاقه نشان می‌دهد، ارتباطی متعهدانه برقرار کنید، در عمل، به پرسش بازاریابی چیست، پاسخ درستی داده‌اید.

۲۶. آگوستین فو

بازاریابی فرایند به معرض نمایش گذاشتن محصول برای مشتری هدف است؛‌ این با اتخاذ راهکارها و کانال‌یابی مناسب، سنجش واکنش و بازخوردهای مشتری و در‌نهایت هدایت او به سمت خرید معنا می‌یابد.

۲۷. کریس گَرِت

بازاریابی یعنی روند برقراری ارتباطات موثر با خریداران احتمالی و مشتریان به شیوه‌ای که به توسعه‌ی سودمند و ارتقای محصولات و خدمات منتهی شود.

۲۸. لوییس گلر

بازاریابی واژه‌ای است برای شرح چگونگی تشویق مردم به خرید محصولات‌مان. اگر قرار است بازاریابی در حجم وسیعی صورت بگیرد باید از استراتژی یا فکر و ایده‌ای کلان برای جلب حواس و تحریک میل مشتری نسبت به محصول‌مان بهره‌ی لازم را ببریم.

وقتی به بازاریابی مشغول هستیم، کار را با یک برنامه شروع می‌کنیم: اهداف، استراتژی‌ها و تاکتیک‌ها و چگونگی به‌کارگیری استراتژی را مشخص می‌کنیم. در واقع بازاریابی فرایندی است که به شرکت‌ها برای ایجاد ارتباط میان خود و خریداران احتمالی و مشتریان کمک می‌کند و برای آنها ارزش‌آفرین است. البته همه‌ی اینها به شرط آن است که فرایند به‌درستی شکل بگیرد.

۲۹. سو جِرمانیان

بازاریابی باید مبتنی بر راه‌های ارتباطی مختلف، داده‌‌محوری و مشتری‌مداری باشد. در این صورت به نتایج قابل سنجشی در بازار در سطح کلان می‌رسیم؛ به علایق و نیازهای مشتریان و کسب‌وکار نیز پاسخ داده می‌شود.

۳۰. جاش گلانتز

بازاریابی گفت‌وگویی است میان یک شرکت یا برند با مصرف‌کننده که منجر به یادآوری برند و ایجاد ترجیح و خرید می‌شود. در دنیای امروز که همه با شبکه‌های اجتماعی با یکدیگر مرتبط هستند، تبلیغات زبانی و به اصطلاح تبلیغات دهان‌به‌دهان نقش مهمی ایفا می‌کند. بازاریاب‌های سنتی باید برای تأثیر‌گذاری بیشتر و ماندن در صحنه‌ی رقابت سخت تلاش کنند.

۳۱. تریش گرین

بازاریابی راهی برای برقراری ارتباط میان محصول و خدمات پیشنهادی شما و نیازها و خواسته‌های مشتریان است. بازاریابی با تحقیق در مورد بازار هدف و استفاده‌ی بهینه از امکانات و رسانه‌های متنوع برای انتقال پیام مورد نظر شما است. هدف ایجاد راهبردی برای تولید محصول، قیمت‌گذاری و توزیع آن است تا هم شما به عنوان یک شرکت به هدف خود دست یابید و هم مشتری به هدف‌اش برسد. بازاریابی فرایندی است در حال تکامل و رشد و همواره بررسی می‌کند که آیا پیام مورد نظر شما با نیازها و خواسته‌های مشتریان‌تان همخوانی دارد یا خیر؟

۳۲. کَتی هالیگان

بازاریابی در نهایت مسئول ارزش‌آفرینی از طریق برند یعنی وجهه استراتژیک کسب و کار شما است. برای رسیدن به این هدف، بازاریابی مخاطب هدف و جذاب‌ترین بخش‌های بازار را که قابلیت رشد دارند، شناسایی می‌کند. بازاریابی باعث می‌شود، سازمان جایگاه متمایز و ارزش‌آفرین برند را تعریف کند و آن را در هر نقطه‌ی ارتباطی با مشتری تحت نظر بگیرد. بازاریابی به شما اطمینان می‌دهد که پیشنهادی متمایز و متقاعدکننده به مشتری هدف ابلاغ شده است. بازاریابی پاسخگوی رشد شرکت شما است و توانایی شناسایی و تأمین مشتریان جدید را دارد. بازاریابی به پیشنهادات تازه می‌پردازد و رشد سودآور بازارهای تازه را در نظر می‌گیرد.

۳۳. آن هَندلی

بازاریابی تمام آن چیزی است که برای خلق داستان کسب‌و‌کار خود و به اشتراک‌گذاری آن نیاز دارید.

۳۴. جفری هارمون

وقتی محصول شما باکیفیت و خوب است، فقط باید روی آموزش و آگاهی دادن به مخاطب کار کنید. آموزش درست و آگاهی بخشیدن به افراد درباره محصول می‌تواند میل لازم نسبت به محصول را در مشتریان برانگیزاند.

۳۵. جفری هِیزلت

بازاریابی دلیل حضور شما در زمین بازی را معین می‌کند و به تمام پرسش‌های سخت پاسخ می‌دهد. در گام بعدی باید برنامه‌ای طراحی بشود و در آن انتظارات ویژه در مورد فروش مطرح بشود و نیز به طور واضح به جلب رضایت توجه بشود. شور و اشتیاق نمی‌تواند جایگزین برنامه‌ریزی بشود. برای رسیدن به اهداف‌تان همیشه با درصدی از بحث‌ها و تنش‌ها رو به رو خواهید بود. با بحث‌ها و پیگیری تضادها می‌توانید گروه‌تان را به سمت پیشرفت هدایت کنید. خطر کنید و از اشتباه کردن نترسید. یادتان باشد هیچ کس تا‌به‌حال به خاطر خطا در کمپین بازاریابی فنا نشده است. اگر خواهان رشد هستید باید خطر کنید. کسب و کار خود را در فضا و حال و هوایی تازه مدیریت کنید.

۳۶. آری هرزوگ

بازاریابی یعنی شناخت درست خریدار احتمالی و مشتری، به طوری که ارتباطی عالی و درست میان مشتری و شرکت شکل بگیرد. در این صورت بدون هیچ پرسشی، مشتری خبرنامه‌های شما را مطالعه می‌کند، آنها را با دوستان خود به اشتراک می‌گذارد و کارت خرید از شما را همیشه همراه خواهد داشت. از طریق شبکه‌های اجتماعی نیز تعامل خود با شما را حفظ می کند.

۳۷. آن هولند

بازاریابی چتری است که تحقیقات، برندسازی، روابط عمومی، تبلیغات، پاسخگویی مستقیم، ترفیع و تبلیغات، وفادارسازی، ایجاد تقاضا و … را پوشش می‌دهد.

۳۸. جویی آیازِتو

بازاریابی هدایت مردم به‌سوی خرید بیشتر از ما است.

۳۹. ماکس کلایوف

بازاریابی علم و هنر تولید، ایجاد رضایت و حفظ مشتریان است و همه این‌ها در ضمن سودآوری و ارزش‌آفرینی شکل می‌گیرد. بازاریابی به هر‌ روی، قوانین و وظایف را در هم می آمیزد. بازاریابی باید بالاترین استانداردهای اخلاقی را نیز رعایت کند. مثلا به محیط زیست احترام بگذارد و برای تبدیل شدن دنیا به مکانی بهتر باری زندگی تلاش‌های لازم را به انجام رساند.

۴۰. جری کاپ

بازاریابی مفید به مشتریانی که در شرف خرید هستند، ارزش محصول و خدمات شما را با هزینه کمتری یادآوری می‌کند.

۴۱. دیو کِرپِن

کِرپِن تعریف بازاریابی را در علم و هنر ارتباطات متقاعدکننده خلاصه می‌کند.

۴۲. رابین کورمن

بازاریابی افزایش آگاهی و بینش خریدار، میزان خرید و تکرار خرید و ارتقای میل نسبت به محصول/خدمت است به طوری که برای مشتری مزایایی به همراه دارد و همه اینها از طریق تبلیغات، بسته‌بندی، توزیع، قیمت‌گذاری و ترفیع یا همان چاشنی‌های فروش رخ می‌دهند. قبلا تعاملات بازاریابی یک طرفه بود اما امروز این تعامل دوطرفه شده است و تغییرات شکل گرفته ناشی از وجود شبکه‌های اجتماعی، بازاریابی ویروسی (شیوه‌ای از بازاریابی که مصرف‌کنندگان با مشوق‌هایی به اشتراک‌گذاشتن اطلاعات مربوط به یک شرکت یا محصول با دیگران ترغیب می‌شوند :viral marketing) و … است که بعضی مواقع توسط خود شرکت و در مورد محصول/خدمت به مشتری پیشنهاد می‌شود.

۴۳. پل کولاویس

کولاویس تعریف بازاریابی را اینگونه ارائه می‌کند: کشف آنچه که مشتری بالقوه می‌خواهد و تقاضا می‌کند و پاسخ‌گویی به این خواسته به طور مؤثرتر و کاراتر نسبت به سایر رقبا.

۴۴. جِری لنتزِم

بازاریابی تعاملی دوسویه و ارزش‌آفرین است میان مشتری و بازاریاب و از طریق ارایه‌ی محصول و خدمات مناسب به مشتریِ هدف که برای رفع نیازهای او با استفاده از ابزارهای خرید و تعامل مناسب شکل می‌گیرد. مکالمات بازاریابی روایتی است از محصول و خدمات شما به مشتری که او را طی گفتمان صحیح با شرکت پیوند می‌دهد. این گفتگومان درست شامل گوش سپردن، مشارکت، وابستگی و ارتباط و نهایتا خرید می‌شود.

۴۵. ربکا لیب

بازاریابی فرایندی است استراتژیک، چندوجهی و تاکتیکی که به فروش خدمات مشتریان و حفظ و نگهداشت مشتری کمک می‌کند. گام‌های اولیه‌ی بازاریابی شامل شناسایی مخاطبان هدف، توسعه استراتژی بازاریابی/ارتباطات است و معمولا روش‌ها و کانال‌های متعددی مانند تبلیغات، روابط عمومی، بازاریابی محتوا، رسانه‌های چاپی و دیجیتالی، برگزاری رویدادها و…به اندازه ‌گیری و ارزیابی نتایج می‌پردازند و فرایند بررسی اطلاعات و تغییرات و توسعه بازار به طور پیوسته مورد بازبینی قرار می‌گیرد. بازاریابی می‌تواند حلقه‌ی بازخورد میان سازمان و خریداران احتمالی و مشتریان را تشکیل بدهد. حلقه‌ای که به آگاهی و پیشرفت کسب‌وکار کمک می‌کند.

۴۶. آن مارشمن

بازاریابی تعریف فرصت‌های کسب و کار، شناسایی مشتریان سودآور و محصول/خدماتی است که نیازهای مشتری را رفع می‌کند و موجب شکل‌گیری ارتباط میان مشتری و شرکت می‌شود. بازاریابی با پاسخگویی به تقاضای مشتریان، محصول یا خدمات شرکت برای ایجاد ارتباط با مشتری را ارزش‌آفرینی می‌کند.

۴۷. دیوید میشلر

بازاریابی علم و هنر ایجاد تقاضا به سمت رشدی پرسود است.

۴۸. دورین موران

آگاه کردن مشتری برای شناخت نیازهایی که از آنها بی‌خبر است، معنای بازاریابی است.

۴۹. پل موسنسون

بازاریابی علم و هنر قانع کردن خریدار بالقوه برای خرید از شرکتی است که مسئول ایجاد پیامی متقاعد‌کننده است. این پیام از طریق کانال‌ها و راه‌های ارتباطی هدف‌گیری شده با دسترسی و تکرار مناسب، خریداران بالقوه را در چرخه‌ی خرید همراهی می‌کند. چرخه‌ی خرید شامل این مراحل است: توجه، علاقه‌مندی، تمایل و خرید.

۵۰. شارون موستین

بازاریابی فرایندی است مجتمع با کانال‌های ارتباطی چندگانه (بازاریابی آنلاین و بازاریابی آفلاین) که مبتنی بر مشتری مداری است و به تعریف، بخش‌بندی، دسترسی به مشتری بالقوه و متقاعد کردن او برای خرید محصولات و خدمات می‌پردازد. این فرایند با تجزیه و تحلیل معیار‌های مختلف برای بازبینی استراتژی‌ها همراه است؛‌ بازبینی و اصلاحات برای تکرار فرایند با هدف بهینه‌سازی میزان بازگشت سرمایه لازم است.

برگرفته از:heidicohen.com

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
6 + 5 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.