تصمیم گیری برای طلاق؛ نکاتی که کمک می‌کند بهترین تصمیم را بگیرید

تصمیم گیری برای طلاق؛ نکاتی که کمک می‌کند بهترین تصمیم را بگیرید

بسیاری از زوج‌ها به‌اشتباه تصور می‌کنند همین که قادر به تحمل یکدیگر نباشند و احساسات‌شان نسبت به هم سرد شود، یعنی موعد زندگی مشترک‌شان به سر رسیده و دیگر وقت جدایی است. اما نه! همان‌طور که برای آغاز زندگی مشترک باید به بلوغ فکری و پختگی برسید، برای طلاق نیز باید از لحاظ روحی و روانی آمادگی پیدا کنید. اقدام به طلاق بدون آمادگیِ مواجهه با پیامدهای آن، موجب بروز جدایی‌های زودهنگام و نسنجیده‌ای می‌شود که زندگی طرفین را تا سالیان سال تحت‌الشعاع قرار خواهد داد. در این مطلب قصد داریم به مرورِ آمادگی‌های لازم جهت تصمیم گیری برای طلاق بپردازیم. آنچه در ادامه می‌خوانید، گزیده‌ای از توصیه‌های دکتر بروس دِرمَن (Bruce Derman)، روان‌شناس بالینی، و وِندی گرِگسون (Wendy Gregson)، مشاور ازدواج و خانواده است که به زوج‌های متقاضی طلاق کمک می‌کنند تا جدایی کم‌آسیب‌تری داشته باشند.

(توجه داشته باشید نمونه‌هایی که در خلال متن می‌خوانید، برگرفته از تجربیاتی هستند که دِرمَن و و گرِگسون با مراجعان‌شان داشته‌اند.)

گاهی در یک رابطه، این خودِ شما هستید که در پی مواجهه با مشکلات زناشویی تصمیم به طلاق می‌گیرید:

«احساس می‌کنم که دیگه باید طلاق بگیرم و بالاخره، این ازدواجِ شکست‌خورده رو تمومش کنم. اما هنوز ته دلم مطمئن نیستم. آخه از کجا بفهمم که دارم کار درستی می‌کنم یا نه؟! بعضی وقتا خیلی از این تصمیمم مطمئنم. ولی هنوز یه بخشی از وجودم عاشقشه یا بهتر بگم، این آدم هنوز یه جورایی برام مهمه. فکر نمی‌کنم که دیگه واقعا عاشقش باشم. اما نکنه دارم کار اشتباهی می‌کنم! این تصمیم می‌تونه روی زندگی بچه‌هام تأثیر بذاره. شاید بهتر باشه برای طلاق عجله نکنم. درسته که سه ساله دارم به این موضوع فکر می‌کنم، ولی اگه همسرم سعی کنه رفتارش رو تغییر بده، اون‌وقت همه‌چی حل می‌شه و دیگه می‌تونم از فکر طلاق بیرون بیام.»

البته، همیشه هم خودتان تصمیم‌گیرنده نیستید و گاهی این همسرتان است که تصمیم به طلاق می‌گیرد. اما به نظرتان فکر طلاق از کجا به سرش زده است؟

«این فکر، دو هفته‌ی پیش که سر تعطیلات رفتن‌مون حسابی جروبحث کردیم، به سرم زد. تا اون موقع، هیچ‌وقت فکرش رو هم نکرده بودم که زندگی‌مون این‌قدر تأسف‌بار شده باشه. شوکه شدم و حالم خیلی خرابه. باید یه راهی پیدا کنم تا این قضیه بالاخره یه جایی تموم شه. شاید اصلا همه‌ی اینا یه خوابه و وقتی از خواب پاشم، ببینم همه‌چی روبه‌راهه.»

تصمیم گیری برای طلاق از جمله مهم‌ترین تصمیمات زندگی است که می‌تواند پیامدهای چندساله یا مادام‌العمر به همراه داشته باشد. متأسفانه در بسیاری موارد، این تصمیم سرنوشت‌ساز با سهل‌انگاری و بدون ارزیابی موقعیت گرفته می‌شود، درحالی که خودِ امر طلاق فی‌نفسه یک فرایند است. چنانچه زن و شوهر هردو بر سر این موضوع به توافق برسند و نیز برای طلاق آمادگی داشته باشند، این فرایند سریع‌تر و راحت‌تر طی خواهد شد و همچنین از خسارات روحی و حتی مالی که معمولا درنتیجه‌ی طلاق‌های پرکشمکش و نامحترمانه بروز می‌کنند، جلوگیری می‌شود.

اکثر زوج‌ها وقتی تصمیم به طلاق می‌گیرند، حتی به ذهن‌شان هم خطور نمی‌کند که این اقدام خطیر مستلزم کسب آمادگی است، زیرا به خیال خودشان هرچه زودتر از این منجلاب پراسترس خلاص شوند، به نفع‌شان است. از این رو، افرادی که زندگی مشترک ناآرامی را تجربه می‌کنند، معمولا تمایل دارند که در سریع‌ترین زمان ممکن طلاق بگیرند تا بتوانند زندگی جدیدی را شروع کنند. جالب‌تر اینکه حتی اطرافیان‌شان نیز از این تصمیم استقبال می‌کنند. اغلبِ افراد بر این باورند که هرچه قائله‌ی یک زندگی زخم‌خورده زودتر ختم شود، آسیبی که به زندگی طرفین وارد شده است، سریع‌تر التیام خواهد یافت و همه‌ چیز خیلی زود به حالت عادی بازخواهد گشت. اما آگاه باشید که این کار در بسیاری موارد به نتیجه‌ی معکوس می‌انجامد.

زوج‌هایی که با شتاب اقدام به طلاق می‌کنند، فرصت کافی برای ارزیابی احساسات، افکار و گزینه‌های پیش‌ِرو را ندارند. به همین دلیل در مواجهه با هجوم احساساتِ ناشی از جدایی، پیچیدگی‌های قانونی امر طلاق و تصمیمات سرنوشت‌سازی که باید در این مسیر بگیرند، احساس ناتوانی می‌کنند. خیلی اوقات، زوج‌هایی که عجولانه تصمیم به طلاق می‌گیرند، حتی نمی‌توانند بر سر موضوعاتی که با یکدیگر توافق می‌کنند، پابرجا بمانند و به‌دنبال هر توافق موقتی و ناپایدار، فقط مشکلات‌شان عوض می‌شود، اما هیچ مشکلی به راه‌حل قطعی و پایدار نمی‌رسد. دقیقا به همین دلیل است که بسیاری از پرونده‌های طلاق، با اینکه در ابتدا تصور می‌شد خیلی زود به نتیجه می‌رسند، سال‌ها در پیچ‌وخم‌های قانونی به طول می‌انجامند.

دشواری‌های تصمیم گیری برای طلاق

زوج‌هایی که تصمیم به طلاق می‌گیرند، باید دست به انتخاب‌های چالش‌برانگیزی بزنند که به‌سادگی میسر نیستند و فرد را در تنگنای چندین و چند انتخاب قرار می‌دهند. فردی که در تنگنای انتخاب با خود کلنجار می‌رود، در واقع از پیامدهای ناخوشایندی که هرکدام از این انتخاب‌ها در پی خواهند داشت، می‌ترسد و قادر به تصمیم‌گیری نیست. تعدادی از شایع‌ترین دشواری‌های تصمیم گیری برای طلاق عبارتند از:

۱. می‌خوام طلاق بگیرم، اما مطمئن نیستم که تصمیم درستیه یا نه

از آنجایی که طلاق روی زندگی فرزندان، سبک زندگی، وضعیت مالی و سرمایه‌گذاری‌های زناشویی تأثیر می‌گذارد، بسیاری از زوج‌ها اصرار دارند تصمیمی که می‌گیرند، از هر لحاظ صحیح‌ و بی‌عیب‌و‌نقص باشد. متأسفانه، هیچ تضمینی برای آن وجود ندارد. تنها راه‌حلش این است که از روی احساسات یا خودخواهی تصمیم نگیرید و شرایط را تا حد امکان به‌درستی سبک‌سنگین کنید.

۲. من راضی به طلاق نیستم. این تصمیم همسرمه

در چنین شرایطی، فرد احساس می‌کند که قربانی شده است و به همین دلیل، شدیدا به‌‌هم می‌ریزد و دچار بحران روحی می‌شود، زیرا زندگی خود را در آستانه‌ی تغییراتی می‌بیند که انتخاب خودش نبوده است. در مواجهه با این دشواری، باید از خودتان بپرسید که آیا اصرارتان به ادامه‌ی این ازدواج براساس دلایل منطقی است یا توهمات غیرواقعی. البته، کسی که احساس می‌کند از سوی طرف مقابل زخم خورده است، به این راحتی‌ها نمی‌تواند مشکلات موجود در زندگی مشترک‌شان را با دید منطقی و واقع‌بینانه بنگرد و مسلما آسان نیست که خود را برای رویارویی منطقی با این مشکلات آماده کند.

۳. فقط واسه این می‌خوام طلاق بگیرم که احساس می‌کنم ازدواج‌مون راه به جایی نمی‌بره

افرادی که با این دشواری دست‌وپنجه نرم می‌کنند، معمولا همسرشان را مقصر این شکست می‌دانند و به هر قیمتی از خودشان سلب مسئولیت می‌کنند تا انگشت اتهام فقط به‌سمت طرف مقابل باشد. این قبیل افراد نسبت به همسر خود احساس خشم می‌کنند، چرا که معتقدند رفتار و کردار طرف مقابل باعث شده است که چنین تصمیمی بگیرند. هرچه از بیان ترس‌ها و ناراحتی‌های مرتبط با طلاق، بیزارتر باشید، شدت جاروجنجال‌های زندگی مشترک‌تان بالا خواهد گرفت. اما یادتان باشد که چنانچه در این روند تجدیدنظر نکنید و صرفا سرزنش‌ها و عدم پذیرش نگرانی‌هایتان را ادامه بدهید، طلاق‌تان به فرایندی تنش‌زا و پرکشمکش تبدیل خواهد شد که آسیب‌های فراوانی به همراه خواهد داشت.

وجه مشترک مواردی که مرور کردیم، ترس است. در مورد اول، فرد می‌ترسد که مبادا تصمیم اشتباهی بگیرد؛ در مورد دوم، فرد تمایل دارد که مشکلات زناشویی خود را انکار کند و در مورد سوم، فرد از مسئولیت‌پذیری و نرم‌خویی می‌ترسد. نتیجه‌ی تمامی اینها، طولانی شدن فرایند طلاق، جنگ و دعواست. اما برای اینکه بتوانید طی فرایندی مشارکتی و محترمانه طلاق بگیرید، باید آماده شوید تمامی سطوح زندگی مشترک‌تان را از یکدیگر جدا کنید. به این منظور، هردوی شما باید درمورد ۸ پرسش زیر به نتیجه برسید.

۱. آیا هنوز به همسرتان علاقه‌مند هستید؟

بسیاری از افرادی که تصمیم به طلاق می‌گیرند، هنوز نسبت به طرف مقابل احساس علاقه می‌کنند، اما نزدیکی و صمیمیتی که پیشتر در رابطه‌‌ی آنها بود، اکنون به‌دلیل مدت‌ها کشمکش رنگ باخته است. چنانچه در چنین وضعیتی گیر افتاده‌اید، توصیه می‌شود پیش از تصمیم گیری برای طلاق، سعی کنید زندگی مشترک‌تان را نجات بدهید، وگرنه در این احساس فقدان و اندوه باقی خواهید ماند و چه‌بسا که احوال‌تان حتی پس از طلاق نیز بیشتر به‌هم بریزد.

«یک روز خانمی به دفترم مراجعه کرد که هفت سال از ازدواجش با مردی که عاشقش بود و می‌گفت انسان متشخصی است، می‌گذشت. مشکلش با شوهرش این بود که درمورد مسائل مالی با یکدیگر توافق نداشتند. تأمین مخارج زندگی برعهده‌ی زن بود و همسرش فقط بدهی بالا می‌آورد. زن که به‌شدت احساس پریشانی و درماندگی می‌کرد، به این نتیجه رسیده بود که طلاق تنها راه خلاصی از این همه فشار مالی است. این خانم هنوز به شوهرش علاقه داشت و چون از پایان دادن به این رابطه می‌ترسید، نمی‌توانست قاطعانه و با اطمینان تصمیم بگیرد. ولی درنهایت، طی جلسات مشاوره متوجه شد که بالاخره باید یکی از این دو گزینه را انتخاب کند: یا باید طلاق بگیرد و عمیقا مایل به اتمام ازدواجش باشد یا اینکه زندگی مشترکش را ادامه بدهد و بپذیرد که عمرش را با درگیری بیهوده در فرایند طلاق تلف نکند.»

۲. آیا در زندگی مشترک‌تان، از «من» به «ما» رسیده بودید؟

ازدواج به معنی واقعی کلمه یعنی اینکه دو طرف باید در رابطه‌ی زناشویی خود از «من» به «ما» برسند. بسیاری از زوج‌هایی که اقدام به طلاق می‌کنند، در ازدواج‌شان فقط به‌دنبال برآورده‌سازی نیازهای شخصی خودشان بوده‌اند. این قبیل زوج‌ها با اینکه زیر یک سقف زندگی می‌کنند و شاید حتی صاحب فرزند باشند، تمام تلاش‌شان در زندگی مشترک یک اقدام رقابتی با هدف پیروزی بر یکدیگر است و هرگز از یک موضع مشارکتی به حل مسائل زندگی وارد نمی‌شوند. چنین افرادی به‌جای اینکه در تصمیم‌گیری‌ها به منفعت همسرشان نیز توجه کنند و کل نظام خانواده را در نظر بگیرند، فقط به میل خودشان فکر می‌کنند. پس چنانچه هنوز در زندگی مشترک‌تان از «من» به «ما» نرسیده‌اید، دو انتخاب دارید:

  1. یا باید سعی کنید مقدمات و اصول «ما شدن» را به اتفاق همسرتان یاد بگیرید و زندگی مشترک‌تان را با آگاهی از مهارت‌های زندگی زناشویی ادامه بدهید؛
  2. یا اینکه بپذیرید ازدواج‌تان هرگز ازدواج به معنی واقعی کلمه نبوده است و این رابطه را تمام کنید.

دکتر دِرمَن به یک تجربه‌ی شخصی در این ارتباط اشاره می‌کند:

«جالب است بدانید من نیز به‌عنوان درمانگری که در حوزه‌ی مشاوره‌ی طلاق فعالیت می‌کنم، سال‌ها قبل به‌سختی توانستم بپذیرم که ازدواج چهارده ساله‌ام یک ازدواج حقیقی نبوده است و من و همسرم تا آن زمان، علی‌رغم سال‌ها زندگی تحت عنوان زن و شوهر، به معنی واقعی کلمه زن و شوهر نبودیم. آن وقت‌ها، رابطه‌مان هر چند ماه یک‌بار در معرض جدایی قرار می‌گرفت. کار هر روزمان شده بود جنگ و دعوا و بعدش هم سازش‌هایی که حتی به هفته نمی‌کشیدند. به شوخی به همسرم می‌گفتم که همیشه باید یک چمدانِ آماده دَمِ دست داشته باشد تا هروقت که لازم دید، بدون معطلی منزل را ترک کند. با اینکه به چندین مشاور خانواده مراجعه کرده بودیم، اختلافات‌مان هم‌چنان ادامه داشتند، تا اینکه به خودم آمدم و متوجه شدم که هنوز، علی‌رغم سال‌ها تأهل و حضور در زندگی مشترک، نه متأهلم و نه مجرد. پس از درک این قضیه بود که دو ماه بعد، فرایند طلاق را به‌طور جدی آغاز کردیم.»

۳. آیا واقعا قصد طلاق دارید یا هدف‌تان فقط تهدید و ترساندن طرف مقابل است؟

بسیاری از افراد، به‌ویژه در هیاهوی دعواهای زن‌ و شوهری، طرف مقابل‌شان را تهدید به طلاق می‌کنند. این تهدید معمولا به یکی از دلایل زیر رخ می‌دهد:

  • خشم و عصبانیت؛
  • اِعمال قدرت و سلطه بر دیگری به‌منظور تحمیل دیدگاه و نظرات خود؛
  • تفهیم جدیت و پافشاری خود مبنی بر نیاز شدید به مشاهده‌ی تغییرات واقعی؛
  • هشدار درمورد لغزش و بی‌ثباتی یک رابطه.

افرادی که مدام همسرشان را به جدایی تهدید می‌کنند بدون اینکه واقعا بخواهند طلاق بگیرند، به اعتبار خود در زندگی مشترک لطمه می‌زنند. اما درصورتی‌که به‌طور جدی مایل به طلاق هستید و به این نتیجه رسیده‌اید که «این ازدواج یه فصلی از زندگیم بود که دلم می‌خواد تمومش کنم، چون خیالم راحته که هرکاری از دستم برمیومد به امید ادامه‌ی این رابطه انجام دادم، اما دیگه هیچ کاری از دستم ساخته نیست»، باید این موضوع را به‌نحوی مسالمت‌آمیز و بدون خشونت و سرزنش با همسرتان در میان بگذارید.

۴. آیا تصمیم‌تان برای طلاق، یک تصمیم منطقی و از روی خودآگاهی است یا یک تصمیم احساسی و صرفا واکنشی؟

زمانی برای طلاق آمادگی خواهید داشت که بتوانید قاطعانه و بدون دخالت احساسات، در این مورد تصمیم بگیرید تا در آینده، از اقدام به طلاق پشیمان نشوید. طلاق یعنی اینکه باید بتوانید از تمامی وابستگی‌های عاطفی به طرف مقابل دل بکنید. یادتان باشد که تصمیمات احساسی دوام زیادی نخواهند داشت و راه‌حل مناسبی برای رفع مشکل اصلی نیستند. عده‌ی زیادی از افرادی که از روی عصبانیت اقدام به طلاق می‌کنند، عصبانیت‌شان حتی پس از جدایی نیز رفع نمی‌شود.

«خانمی را به خاطر دارم که وقتی به من مراجعه کرد، پنج سال از طلاقش می‌گذشت و هنوز از پیامدهای این اقدام رنج می‌بُرد. مشکلش این بود که هنوز نسبت به همسر سابقش احساس خشم می‌کرد. به او گفتم: «به نظر می‌رسه هنوز خودت رو یه آدم متأهل می‌بینی.» اما او اصرار داشت به‌خاطر تنفری که حس می‌کند، اصلا چنین چیزی امکان‌پذیر نیست. طی جلسات مشاوره، متوجه شدم تنفر این خانم در واقع نشان‌دهنده‌ی علاقه‌ی زیادی بود که هنوز نسبت به همسر سابقش احساس می‌کرد، اما به این احساس علاقه برچسب تنفر زده بود. برایش روشن کردم که فقط یک شخص متأهل می‌تواند چنین عشق و علاقه‌ای را تجربه کند و دقیقا از همان زمان بود که سعی کرد وابستگی عاطفی خود به همسرش را قطع کند و با ادامه‌ی جلسات مشاوره، به‌تدریج بپذیرد که واقعا طلاق گرفته است.»

از نشانه‌های تصمیم منطقی و غیرواکنشی این است که با اذعان و احترام به اهداف، شخصیت و حقوق همسرتان به این نتیجه برسید که حاضر به ادامه‌ی زندگی مشترک‌تان نیستید. همان‌طور که گفته شد، از جمله لازمه‌های طلاق این است که وابستگی‌های عاطفی خود را به طرف مقابل، به حداقل برسانید وگرنه در طول فرایند طلاق به فرازونشیب‌های احساسی شدیدی نظیر خشم، بدگمانی و احساس خسارت، دچار خواهید شد.

۵. نیت‌تان از اقدام به طلاق چیست؟

هر نیتی به‌جز خاتمه دادن به رابطه، نشان‌دهنده‌ی عدم آمادگی کافی جهت اقدام به طلاق است. چنانچه با این امید قدم در مسیر طلاق گذاشته‌اید که همسرتان در طول این فرایند به خودش بیاید و در رفتارش تغییر رویه بدهد، سخت در اشتباه هستید و دلیل‌تان برای اقدام به طلاق، موجه نیست. فراموش نکنید که طلاق نه قلب و ذهن طرف مقابل را تغییر می‌دهد و نه قادر به جبران خطاهای گذشته‌ی اوست. تنها کارکرد طلاق، خاتمه‌ی ازدواج‌ است و به طرفین فرصت می‌دهد تا زندگی جدیدی برای خود تشکیل بدهند.

۶. آیا کشمکش‌های درونی خود را درمورد طلاق حل کرده‌اید؟

هرکسی که تصمیم به طلاق می‌گیرد، در درون خود به ستیز و کشمکشی آزاردهنده دچار می‌شود. بعضی افراد علی‌رغم اینکه با خاطرجمعی خواستار جدایی و پایان یک رابطه هستند، هم‌زمان از احساس گناه رنج می‌برند. بعضی‌ دیگر احساس خیانت می‌کنند و هم‌زمان به این مسئله نیز اذعان دارند که اتمام این رابطه به نفع زندگی‌شان خواهد بود. بنابراین، آمادگی برای طلاق مستلزم شناخت کشمکش‌هایی است که انتظار می‌رود تحت تأثیر این تصمیم در بخش‌هایی از وجود فرد شعله‌ور شوند و یک ستیز درونی را رقم بزنند.

«آقایی را به خاطر دارم که نمی‌توانست درمورد طلاق یا ادامه‌ی زندگی مشترکش تصمیم بگیرد. سردرگم بود و می‌گفت که مدت‌هاست با خودش درمورد طلاق کلنجار می‌رود. نه می‌توانست با ادامه‌ی این رابطه کنار بیاید و نه با طلاق. همسرش به او زخم زبان می‌زد و می‌گفت بی‌عُرضه است که نمی‌تواند تصمیم بگیرد. از او خواستم درمورد بخشی از وجودش که خواستار جدایی بود، صحبت کند و تأکید کردم که حاشیه نرود. با ذکر این ادعا شروع کرد که هیچ علاقه‌ای به همسرش احساس نمی‌کند، اما همین که یکی دو دقیقه گذشت، به بیان افکاری مانند «البته، مادر خیلی خوب و قابل اطمینانیه» گریز زد. هروقت که از مسیر سؤال اصلی خارج می‌شد، مجبور بودم یادآوری کنم که فقط می‌خواهم درمورد بخشی از ندای درونش که او را به طلاق فرامی‌خواند، بشنوم و وقتی سعی کرد به این سؤالم واضح‌تر و واضح‌تر جواب بدهد، متوجه شدم که ناگهان عرق کرد و حالش دگرگون شد. علت را جویا شدم و در جوابم گفت که احساس گناه می‌کند. پرسیدم چرا و با این جواب مواجه شدم: «به خودم قول داده بودم که هیچ‌وقت مثل پدرم که مادرم رو وِل کرد، زنم رو ترک نکنم.» بعد از اینکه مرد به تضاد این قول با خواسته‌‌ی فعلی خود پی برد، توانست از سردرگمی دربیاید. طی جلسات مشاوره، کمکش کردم که این تضاد را در درون خود حل کند و پس از آن بود که درنهایت با ذهنی آسوده درمورد این انتخاب تصمیم گرفت و سه ماه بعد، فرایند طلاق را به اتفاق همسرش آغاز کرد.»

۷. آیا می‌توانید با پیامدهای ناخوشایند طلاق مواجه شوید؟

طلاق موجب تغییر و اندوه می‌شود، زیرا رابطه‌ای را که با هزاران امید و آرزو تشکیل شده بود، خاتمه می‌دهد. احساس خسارت، ناامیدی، تنهایی، شکست، طرد شدن و احساس عدم کفایت از جمله پیامدهایی هستند که ممکن است در مسیر پُرآسیب طلاق بر روح و روان فرد غلبه کنند. برای اینکه خودتان را جهت مواجهه‌ی سالم با فرازونشیب‌های فرایند طلاق مهیا کنید، باید از حلقه‌ی خانواده و دوستانی پشتیبان و یاری‌گر برخوردار باشید، تا هر زمان که لازم شد، از لحاظ عاطفی و عملی کمک‌تان کنند.

یکی از سخت‌ترین پیامدهای طلاق این است که فرد باید با درد و اندوه اطرافیانش نیز مواجه شود. زندگی فرزندان، اعضای خانواده یا حتی دوستان نیز درنتیجه‌ی تصمیم‌ فرد به طلاق تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. چنانچه خود شما تصمیم به طلاق گرفته‌اید، بدانید که باید تصمیم‌تان را در شرایطی که افراد دیگری نیز از این تصمیم متأثر خواهند شد، پیش ببرید. حتی اگر خودتان تصمیم‌گیرنده نیستید و این همسرتان است که تصمیم به طلاق دارد، باز هم باید جهت پذیرش پیامدهای ازدواج نافرجام خود آماده شوید. برای اینکه بدانید تا چه حد برای انجام فرایند طلاق آمادگی دارید، از خودتان بپرسید که آیا برای مواجهه با تغییرات زیر به‌اندازه‌ی کافی مهیا هستید یا خیر:

  • آیا حاضرید تغییر وضعیت مالی یا تغییراتی را که به موجب طلاق در سبک زندگی‌تان ایجاد خواهند شد، بپذیرید؟
  • آیا آمادگی دارید که با ناراحتی و خشم فرزندان‌تان مواجه شوید؟
  • آیا می‌دانید که ممکن است گاهی به احساساتی چون ناامنی و ترس دچار شوید؟
  • آیا می‌توانید همسرتان را از دل و فکر خود بیرون کنید؟

«خانمی را به خاطر دارم که از دست شوهرش که به قول خودش شخصیتی تک‌بعدی و منفعل داشت، خسته شده بود و طوری حرف می‌زد که انگار شدیدا مایل است به ازدواج بیست ساله‌ی خود با این مرد پایان بدهد. هربار که قرار می‌شد این تصمیم را با همسرش در میان بگذارد، به‌طریقی از ابراز این تصمیم طفره می‌رفت. برای اینکه تکلیفش را با خودش روشن کند، از او خواستم که فهرستی از پیامدهای احتمالی اقدام به طلاق تنظیم کند. با این ترفند بود که متوجه شد تنها مسئله‌ای که هرگز نمی‌تواند بپذیرد این است که فرزندانش به‌خاطر ترک پدرشان از او متنفر شوند. به‌عبارتی، به‌هیچ‌وجه قادر به پذیرش چنین پیامدی نبود و همین شد که گفت اصلا مهم نیست چقدر از همسرش خسته شده است. وقتی با خودش اتمام حجت کرد که تجربه‌ی نفرت فرزندانش از قدرت تحمل او خارج است، تازه توانست به راه‌حل‌های دیگری به‌جز طلاق فکر کند. این خانم بعد از مدتی تصمیم گرفت برای اینکه از این احساس کسالت و بی‌حوصلگی که در زندگی مشترکش حس می‌کرد، خلاص شود، مستقل‌تر باشد و روحیه‌ی خود را ضمن مسافرت و گشت‌وگذار با پرداختن به علایق و دلبستگی‌هایش حفظ کند.»

۸. آیا می‌توانید زندگی خود را به‌نحوی مسئولانه و معقول مدیریت کنید؟

چه خودتان تصمیم‌گیرنده‌ی طلاق باشید و چه همسرتان، در هر صورت در این قضیه که ازدواج‌تان در آستانه‌ی فروپاشی است، هیچ تفاوتی ایجاد نمی‌شود. در واقع، نحوه‌ی رویارویی افراد با این قضیه، نوع طلاق و آینده‌شان را رقم می‌زند. بعضی‌ها خودشان را درمانده تصور می‌کنند و از درِ خشونت و انتقام‌جویی وارد می‌شوند و بعضی دیگر با درک و احترام متقابل درمورد آینده‌ی خود با طرف مقابل به گفت‌وگو می‌نشینند. پس این رویکرد خود شماست که نوع طلاق‌تان را مشخص می‌کند.

در توافقاتی که پیشِ‌رو دارید، باید درمورد انتخاب‌های زیر تصمیم بگیرید:

  • یا باید فقط در فکر حقوق خودتان باشد، یا به حقوق همسرتان نیز احترام بگذارید؛
  • یا باید فقط به‌دنبال منافع خودتان باشید، یا به منافع دیگران نیز اهمیت بدهید؛
  • یا باید از پرداخت حق و حقوق همسرتان دریغ کنید و درگیر رفت‌وآمدهای مکرر در دادگاه خانواده شوید، یا همه‌ی آنچه را که قانونا حق اوست، بی‌دردسر و تمام‌وکمال به او بپردازید؛
  • یا باید فقط در پی آسایش خودتان باشید، یا در توافق‌هایتان به تأمین آسایش دیگران نیز توجه کنید.

خلاصه اینکه شواهد نشان می‌دهد زوج‌هایی که خودشان را پیش از اقدام به طلاق برای ورود به این فرایند پرماجرا آماده می‌کنند، شانس بیشتری برای طلاق توافقی خواهند داشت. چنانچه با آمادگی در این مسیر قدم بردارید، می‌توانید با یکدیگر به توافقات پایدارتری برسید و راحت‌تر مشکلات‌تان را حل کنید. این آمادگی موجب می‌شود که زوج‌های صاحب فرزند، بهتر بتوانند درمورد تربیت فرزندشان تصمیم بگیرند و در مجموع، حقوق یکدیگر را محترم بشمارند.

برگرفته از: mediate.com

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
2 + 2 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.