سریال سوپرنچرال یا ماورالطبیعه، یکی از سریالهای محبوب تلویزیونی است که دنیای ماورایی و موجودات ساکن آن را دست مایه کار خود قرار داده است. در ادامه با میدونی همراه شوید تا ببینیم کدام یک از این مخلوقات بیش از سایرین، توجه بینندگان را به خود جلب کردند؟
اگر جزو طرفداران پروپاقرص سریال سوپرنچرال (Supernatural) هستید، حتما ماجراجوییها گاه دیوانه کننده برادران وینچستر را دنبال کردید. دو برادر سرسخت که از روبهرو شدن با انواع اهریمن، شیاطین و دیگر مخلوقات ترسناک ماورایی واهمه نداشته و بیمحابا به قلب خطر میزنند. دراین میان حتی اگر لازم باشد، آنها با شیطان نیز روبهرو شده و از اقامت در جهنم هم استقبال میکنند.
در دوران اوج سریال ماورالطبیعه یعنی پنج فصل اول این سریال، بیننده شاهد حضور هیولاهای متعددی بود که هر هفته با خصوصیات ویژه و شمایل دلهرهآورشان، مخاطب را مجذوب خود میکردند. امری که متأسفانه مدت چندانی ادامه نیافته و در فصلهای بعدی رفته رفته این حضور کمیابتر شد.
مسلم است که حضور این هیولاها تأثیر چندانی روی خط اصلی داستان نداشته و تنها در همان اپیزود حضورشان را به رخ بیننده میکشیدند. بااینحال معمولا داستانهای مربوطبه آنها جذاب بوده و اغلب قسمتهایی عالی را رقم میزدند که مخاطب را مجذوب خود میکرد.
در پنج فصل اول سریال، برادران وینچستر یعنی سم و دین با انواع هیولاهای وحشی و موجودات ماورایی روبهرو شدند. داستانهایی که اغلب خیلی راحت هم به نتیجه نرسیده و این دو جنگجوی سرسخت را گاهی تا پای مرگ از نفس میانداختند. همین مسئله باعث شد که این هیولاها جایگاهی خاص را در ذهن بینندگان به خود اختصاص داده و حتی مدتها بعد از پخش آن قسمت هم، همچنان در خاطر آنها باقی مانده و به اصطلاح محبوب شوند.
در ادامه این مطلب با میدونی همراه باشید تا مروری بر تعدادی از آنها داشته باشیم و ببینیم چه چیز آنها را اینگونه محبوب کرد؟
۱۳- Shojo (شوجو)
در فرهنگ ژاپن شوجو بهعنوان موجودی افسانهای معرفی میشود، روحی منحصربفرد که تنها زمانیکه فرد بهدلیل افراط در نوشیدن در حالت گیجی قرار دارد، ظاهر میشود! شاید ایده حضور این روح روی کاغذ چندان ترسناک به نظر نرسد، اما حتما میدانید که دست برقضا این موجود که در فصل هفتم این سریال خود را نشان داد، یکی از وحشتناکترین دشمنانی بود که برادران وینچستر با آن روبهرو شدند.
در طراحی این شخصیت درست از همان المانهای زیبایی شناسی سینمای وحشت ژاپن استفاده شده است و بُعد وحشتناک این موجود هم جسمانی بودن آن است. به این معنی که روح زمانی به سراغ قربانی خود میرود که در ضعیفترین حالت قرار داشته و قادر به دفاع کردن از خود نیست.
۱۲- The Benders (خانواده بندر)
شاید این گفته تاحدی در تضاد با چیزهایی باشد که ما در سریال سوپرنچرال با آن مواجه هستیم، اما واقعیت این است که انسانها اغلب وحشتناکترین هیولاهایی هستند که با آنها سروکار داریم. دست کم تجربه تماشای شماری از سریالهای ترسناک همچون سریال اهریمن ساکن یا مردگان متحرک که چنین چیزی را اثبات میکند.
در سریال ماورالطبیعه هم وضع به همین منوال است و نتیجه هم ترسناک از آب درآمده است. وقتی سم و دین برای تحقیق در مورد مواردی از ناپدید شدن افراد به مینه سوتا میروند، درنگاه اول به نظر میرسد طبق معمول پای چیزی غیرطبیعی و ماورایی درمیان است. اما داستان با چرخشی وحشتناک به ما نشان میدهد که اتفاقا اینجا خانوادهی بندرها مسئول این اتفاق هستند، موجوداتی پلید که در جریان بازی بیمارگونه به شکار انسانها میپردازند.
ایده حضور گروهی افراد بیمار در میان ما که میتوانند بهسادگی با زندگی دیگران بازی کنند، ایده ترسناکی است. بهویژه از این جهت که لازم نیست به امور ماورایی اعتقاد داشته باشید تا از عملکرد وحشیانهشان شوکه و غافلگیر شوید، چرا که آنها واقعی هستند.
۱۱- Pishtaco (پیشتاکو)
در مقایسه با مخلوقاتی همچون خون آشامها، پیشتاکو موجودی بسیار متفاوت است. مخلوقی که در فصل نهم این سریال چهره خود را به بینندگان نشان داد. در این قسمت پس از بروز چندین مورد مرگ عجیب، برادران وینچستر سری به یک مرکز درمانی و آبگرم زده و در آنجا با پیشتاکو روبهرو شدند.
موجودی که از چربی بدن انسان تغذیه میکند و نکته ترسناک این است که این موجود ماورایی در حالت عادی چهرهای کاملا انسانی دارد. اما وقتی زنگ غذا به صدا درمیآید، این موجود به سرعت رنگ عوض کرده و به کمک زائدهای دهانی، چربی بدن انسان را میمکد.
شاید پیشتاکو همیشه انگیزهای برای کشتن انسانها نداشته باشد و به خوردن بخشی از چربیهای اضافه آنها رضایت دهد، اما باید پذیرفت او یکی از ترسناکترین موجوداتی است که وینچسترها با آن درگیر شدند.
۱۰- Bloody Mary (بلادی مری)
در یکی از قسمتهای فصل اول سریال ماورالطبیعه، سم و دین وینچستر با هیولایی به نام بلادی مری (مری خونآلود) مواجه میشوند، روحی انتقامجو که اگر سه مرتبه در تاریکی اسمش را روبروی آینه تکرار کنید، به سراغتان میآید.
این روح شریر چشم کسی که در آینه نگاه میکند را از بین برده و باعث خونریزی داخلی و درنهایت مرگ دردناک او میشود. این قسمت شروع عالی این سریال را تداوم بخشید، به طوری که بیتردید بلادی ماری بهعنوان یکی از به یادماندنیترین شخصیتهای شرور فصل اول در بین مخاطبان جاودانه شد.
شاید همین مسئله باعث شد که در فصول چهارده و پانزدهم سریال، وقتی چاک روح شریر را از جهنم آزاد کرد، دیگر بار شاهد حضور او بودیم. یک یادآوری خوشایند برای طرفداران قدیمی که درتمام این سالها با ماجراجوییهای برادران وینچستر همراه بودند.
۹- Vanir (ونیر)
همچون ماجراهای اسکوبی دو، در دنیای موجودات ماورایی هم گاهی این انسانها هستند که بهعنوان عامل شر شناخته میشوند. عمده دلیل این مسئله خدمت آنها به هیولا و موجودات خطرناک و شریر بوده است. از آن جمله میتوان به شخصیت وانیر اشاره کرد که شهروندان شهر بورکیتسویل تاحدودی او را بهعنوان مترسکی تسخیر شده شناخته و حتی آن را میپرستیدند.
ونیر تجسمی از خدایی است که بت پرستان شمالی یا پاگانها آن را ستایش میکردند. خدایی که در زمان سختی، فداکاری را با ثروت و سلامت پاداش میدهد. حضور این شخصیت در فصل اول سریال ماورالطبیعه اما حضوری ترسناک بود. دین ابتدا برای شکار ونیر وارد عمل شد، اما بعد سم برای نجات برادر بزرگش به کمک آمده و تقریبا تا پای مرگ جانفشانی کرد. بیاغراق در این قسمت ما شاهد حضور یکی از بهترین هیولاهای فصل اول این سریال ترسناک بودیم.
۸- Woman in White (زن سفید پوش)
افسانه زن سفید پوش، افسانهای قدیمی در میان فرهنگهای مختلف است. درواقع به ندرت شما فیلمی ترسناک در باب روح یا دیگر چیزهای تسخیر شده تماشا کردید، بیآنکه جایی حضور زنی در لباس سفید به چشمتان نخورده باشد. همین اتفاق در مورد سریال ماورالطبیعه هم رخ داد و در سال ۲۰۰۵ شاهد حضور این شخصیت در سریال بودیم، آن هم زمانیکه برادران وینچستر در جستجوی پدرشان جان بودند.
معمولا آنچه که از آن بهعنوان زن سفید پوش یا زنی در لباس سفید یاد میشود، شبحی است که در گذشته و پیش از آنکه به شکلی دردناک جان خود را از دست دهد، دچار مشکلاتی عاشقانه از جمله خیانت همسرش بوده است. به همین خاطر حس انتقام در او به اندازهای قوی است که اغلب سرراه مردان و حتی کودکان ظاهر شده و آنها را به قتل میرساند.
کنستانس ولش اما شبح سفیدپوشی بود که سرراه برادران وینچستر قرار گرفت، آن هم زمانیکه آنها دوباره درکنار هم ایستاده و در تلاش برای رسیدن به هدفی مشترک بودند.
۷- Wendigo (وندیگو)
پس از مرگ جس، سم موافقت کرد تا به دین ملحق شده تا به همراه هم به جستجوی پدرشان بروند. دراین مسیر آنها سر از جنگلی در بلکواتر ریج درآوردند، جایی که با موجودی خطرناک به نام وندیگو روبهرو شدند. مخلوقی که از قضا به یکی از هیولاهای محبوب طرفداران این مجموعه تبدیل شد.
وندیگو هیولایی با توانایی مافوق بشری است که بهدلیل خوردن گوشت انسان به شهرت رسیده است، موجودی ترسناک که قطعا مواجه شدن با آن خطری انکار ناپذیر است. این هیولا دوبار در این مجموعه رخ نشان داد، یک بار در قسمت دوم سریال و بار دیگر در فصل هفتم این مجموعه که هردو بار حضوری جالب توجه داشت. بهویژه باتوجهبه این نکته که طرفداران سریال آرزو میکردند این هیولا که نامش به معنای «بلعندهی شرور» است، بیشتر در سریال دیده شود.
۶- Werewolf (گرگ انسان)
امکان ندارد اسمی از مخلوقات دنیای ماورایی به میان بیاید و اسمی از گرگ انسان به گوشتان نخورد، هرچند که آنها به اندازه دراکولا و خونآشامها به شهرت نرسیده و برجسته نشدند. پس مسلم است که در سریال ماورالطبیعه هم شاهد حضور گرگ انسان باشیم که اتفاقا یکی از بهترین قسمتهای فصل دوم این مجموعه را رقم زد. البته اگر قسمت تغییر شکل دهنده یا شیپ شفتر را درنظر نگیریم.
داستان مدیسون داستانی ناراحت کننده و دلخراش بود، چراکه او رابطه احساسی قوی با سم برقرار کرد، هرچند ظاهرا در دنیای ماورایی روابط عاشقانه اغلب محکوم به فرجامی تلخ هستند. این قسمت یکی از اولین و درعین حال بهترین قسمتهایی بود که به زوایای انسانی هیولاها و تراژدی پنهان در پس داستان آنها میپرداخت. هرچند مدیسون تنها گرگ انسان حاضر در این مجموعه نبود، اما مطمئنا یکی از برجستهترین شخصیتهای جانبی این سریال به شمار میرود.
۵- Rakshasa (راکشاسا)
اگرچه ظاهرا دلقکها قرار است با انجام کارهای عمدتا ابلهانه اسباب تفریح و سرگرمی مردم، بهویژه کودکان را فراهم کنند، اما نکته جالب اینجا است که آنها برای گروهی دیگر موجوداتی ترسناک و ناخوشایند هستند. البته ما در مورد مردم عادی صحبت میکنیم که هنوز آن سوی پرده دنیای ماورایی و ساکنان ترسناک و عجیب و غریبش را به چشم ندیدند، نه برادران وینچستر که با بدنامترین هیولاها مواجه شدند.
برای همین شاید ترس سم وینچستر از دلقکها برای بسیاری از تماشاگران و البته برادر سرسختش دین خندهدار باشد. اما وقتی پای راکشاسا به میان میآید اوضاع فرق میکند، مخصوصا زمانیکه بدانید این موجودِ برآمده از دل اساطیر هندوها، میتواند تغییر شکل داده و نامرئی شود و از گوشت انسان تغذیه کند.
این مخلوق در قسمتی از این سریال با عنوان «همه دلقکها را دوست دارند» (Everybody Loves A Clown) ظاهر شد، آن هم درست زمانیکه بیننده در قسمت قبل شاهد مرگ جان وینچستر بود. فضای این قسمت بسیار سرد و سخت است و حضور این موجود هم بهگونهای برجسته است که باعث شده اشت این قسمت بهشدت وحشتناک باشد.
دراین قسمت راکشاسا خود را به شکل یک دلقک درآورده و دست به جنایت میزند. نکته ترسناک ماجرا اینجا است که این مخلوق هوشی بالا از خود نشان میدهد. او در نقش یک دلقک به کودکانی که عاشق دلقکها هستند نزدیک شده و از آنها برای ورود به خانه اجازه میگیرد و بعد از آن نمایشی خونین آغاز میشود!
۴- Changelings (بچه جایگزین یا بچه اشتباهی)
شاید شما هم با من هم عقیده باشید که حضور کودکان در نقش مخلوقات ترسناک یا افراد تسخیر شده، اغلب تأثیری به مراتب قویتر از بزرگسالان دارد. به هرحال دیدن کودکی که قصد صدمه زدن به شما را دارد امری نه چندان متداول است که با معصومیت کودکان چندان سنخیتی ندارد.
در سریال ماورالطبیعه چند باری با کودکان مواجه بودیم که اغلب هدف حمله هیولاها و موجودات مختلف قرار گرفته و حتی از آنها برای آسیب زدن به والدینشان سواستفاده شد. اما داستان بچه اشتباهی داستان متفاوتی است، چراکه آنها در اصل موجوداتی اهریمنی هستند که جایگزین بچههای اصلی خانواده میشوند.
مقاله مرتبط:
- بهترین سریالهای ترسناک و دلهرهآور جهان از نگاه میدونی
در ادبیات فولکلور اروپایی، بچه جایگزین را بهعنوان موجوده معرفی میکنند که جایگزین کودکان ربوده شده توسط پریان میشود. آنها شاید از نظر جسمانی شبیه کودکان معمولی باشند، ولی اغلب رشدی ناقص و توانایی اندکی دارند.
از طرف دیگر شاید از دید ما شبیه کودکان باشند اما بازتاب آنها در آینه، ذات و شکل واقعیشان را هویدا میکند و از این طریق والدین بهسادگی متوجه میشوند که آنها فرزند واقعیشان نیستند.
این موجودات تنها یک مرتبه در فصل سوم این مجموعه ظاهر شدند و یک هیولای واقعی و عالی را به تصویر کشیدند.
۳- Djinn (جن)
خب، این مخلوق ماورایی احتمالا بیشتر از دیگر هیولاهای معرفی شده در این سریال، برای ما آشنا است. حضور جن در سراسر این مجموعه بسیار برجسته بود، هرچند که تنها یک مرتبه بهصورت علنی با برادران وینچستر روبهرو شد و البته که زورآزمایی تماشایی را به تصویر کشید.
جن معرفی شده در این سریال از خون انسان تغذیه میکند. آنها در اصل مخلوقاتی گوشهنشین بودند که در غارها زندگی کرده و از توانایی خود برای به خواب بردن یا به کما فرستادن انسانها بهره میبردند. به عبارتی آنها فرد را در رویاها غرق میکردند، درحالی که همزمان از خون او تغذیه کرده و آرام آرام جان او را میگرفتند.
در سریال ماورالطبیعه اینبار قرعه به نام دین افتاد تا با این جن خونخوار روبهرو شده و زندگیش را به خطر بیندازد.
۲- Shapeshifter (شیپ شیفتر)
یکی دیگر از هیولاهای برجسته این مجموعه که در تعدادی انگشت شمار از بهترین قسمتهای این سریال حضوری برجسته داشت، شیپ شیفتر است. مخلوق کلاسیک و ترسناکی که در سه فصل شگفتانگیز ۱، فصل دو و فصل چهارم این سریال در سه قسمت بینظیر هنرنمایی کرد.
شیپ شیفتر یا مخلوقات تغییر شکل دهنده میتوانند شکل هر انسانی را به خود بگیرند و از این نظر احتمالا یکی از انسانیترین هیولاهای دنیای ماورایی هستند. آنها همچنین در مقایسه با مخلوقاتی مثل خون آشام، بیشتر برای فعالیت خود انگیزههای بشری را دنبال میکننند.
در قسمتی به نام «Skin»، شیب شیفتر خود را به شکل اعضای نزدیک خانواده و دوستان فرد درآورده و از این طریق به آنها نزدیک شده و آنها را میکشت. در قسمت «Nightshifter» این موجود ترسناک خود را به شکل کارکنان بانک درآورده و اینگونه سرقتهای خود را انجام میداد و در «Monster Movie» او خود را به شکل هیولاهای کلاسیک درآورده و قربانیان را آنگونه که دوست داشتند، میکشت.
سه قسمت عالی از یک هیولای عالی که ارزش تماشا کردن را دارند.
۱- Trickster (حقهباز)
از آن جایی که بعدها مشخص شد شخصیت حقه باز ما در اصل فرشتهای به نام گابریل است، شاید قرار دادن نام او بهعنوان یکی از هیولاهای قدیمی و محبوب این مجموعه کاری نادرست به نظر برسد. اما فراموش نکنید که او در ابتدا بهعنوان یک فریبکار وارد داستان شده و حضور او در برخی قسمتهای دیگر هم اگرچه درخشان و دیدنی است، اما همچنان رنگ و بویی گول زننده دارد.
مقاله مرتبط:
- حقایق جالب Supernatural | از محل فیلمبرداری تا رابطه دوستانه بازیگران اصلی
سه قسمت قصههای بلند (Tall Tales) نقطه مرموز (Mystery Spot) و کانالهای عوض شده (Changing Channels)، سه مورد از بهترین قسمتهای کل این مجموعه هستند.البته باید این مسئله را هم بپذیریم که گابریل بیش از آنکه در نقش یک حقه باز حیله گر ظاهر شود، بیشتر شخصیت متقاعد کننده داشت.
بااینحال او در جعل کردن بسیار استاد بوده و طنزی که به کار میبرد به شکلی بیمارگونه جذاب و شیرین به مخاطب عرضه میکرد. به طوری که این فرشته نامیرا باوجود تمام این حقههای بعضا آزار دهندهاش، بسیار دوست داشتنی بود.
به پایان این مطلب رسیدیم. نظر شما در مورد هیولاها و موجودات ماورایی فوق چیست؟ جای کدام هیولا در این فهرست خالی است؟ فهرست مورد علاقه شما کدام مخلوقات ماورایی را در برمیگیرد؟ فراموش نکنید نظرات خود را با ما و دیگر دوستانتان در میدونی هم درمیان بگذارید.