بازاریابی برای هر کسب و کاری حیاتی است. بازاریابی فرایندی است که شامل تحقیق، ترویج و فروش محصولات و خدمات به بازار هدف (مصرفکنندگان) میشود. میگویند بازاریابی مانند چتر بزرگی است که فروش مستقیم، تبلیغات و روابط عمومی (یعنی تمامی تاکتیکهایی که بخشهای مختلف استراتژی بازاریابی را میسازند) زیرمجموعههای آن هستند. حرف آخر هر کسب و کاری، سود است و برای موفقیت در فروش محصولات و خدمات به بازاریابی نیاز است و بهتر بگوییم این هنر، ابزار حیاتی صاحبان مشاغل برای رسیدن به موفقیت است. شاید شگفتانگیزترین محصول با بیشترین تقاضا هماکنون در اختیار شما باشد، اما اگر مردم از وجود چنین کالایی باخبر نباشند یا ارزش آن را ندانند، سودی نصیب شما نخواهد شد. اما درمورد تاریخچه بازاریابی چه میدانید؟ مفهوم آن چیست و چه انواعی دارد؟ در مقالهی پیشرو پاسخ این پرسشها را بیابید.
امروزه بازاریابی به عنوان آمیزهی پیشرفتهای از استراتژی و فناوری شناخته شده است. با وجود این، همیشه اینطور نبوده است. تاریخچه بازاریابی، آنطور که ما میدانیم، شروع سادهای داشته است و با تلاش برای فروش کالاها و خدمات آغاز شده است.
قدمت تلاشهای صورتگرفته در این زمینه، ممکن است به قدمت تمدن بشر باشد. به اعتقاد برخی از افراد، این روند با تلاش برای ارائهی کالاها به شیوهی خاصی برای تجارت، آغاز شده است. تاریخچه بازاریابی با تلاش برای توسعهی ارتباطات متقاعدکننده برای فروش کالاها و خدمات آغاز شده و ریشه در چین و هند باستان دارد. شاید آن زمان، این فعالیت به عنوان یک کسب و کار بازاریابی شناختهشده نبوده است، اما ایدهی بازاریابی، آن زمان شکل گرفت و پیشرفت خود را آغاز کرد.
مفهوم بازاریابی
ایدههای بازاریابی، با توجه به شناخت ما در عصر مدرن کنونی، در جریان انقلاب صنعتی آغاز شدند. این دوره، اواخر قرن هجدهم آغاز شد و تا قرن نوزدهم ادامه یافت. انقلاب صنعتی، دورهی تغییرات سریع اجتماعی بود که نوآوریها در صنایع علمی و فنی، محرک آن بودند.
در جریان انقلاب صنعتی بود که مردم به تدریج دریافتند، خرید کالاها نسبت به ساختن آنها، آسانتر است. تولید انبوه، صنایع بسیاری را ایجاد کرد که همگی آنها در جهت برطرف کردن نیازهای بازار رو به رشد مصرفکننده، تلاش میکردند. زیرساختهای حمل و نقل و رسانهها شکل گرفتند. در این بین، تولیدکنندگان نیاز پیدا کردند برای گسترش کالاهای مورد نیاز مشتریان، راههای بهتری پیدا کنند و برای مطلع کردن آنها از این کالاها، رویکرد پیچیدهتری را در پیش بگیرند.
رقابت افزایشیافته
رقابت در دنیای کسب و کار از اواخر دههی ۱۹۴۰ آغاز شد و تا اوایل قرن بیستم، شدید شد. نیاز به افزایش فروش با استفاده از تکنیکهای بازاریابی، برای رقابتی شدن، ضروری شد. ارزشِ توانایی توسعهی یک برند و بازاریابی درست آن، افزایش یافت و به این ترتیب تاریخچه بازاریابی را متحول کرد.
رقابت، نیاز به افزایش تولید و سهم بازار را در تمام صنایع بالا برد. بازاریابی به تدریج بر روشهای پخش و انواع ارتباطات مصرفکننده، تأکید میکرد. به زودی، هدف به این تبدیل شد که مصرفکنندگان را ترغیب کنند که کالاها و خدمات ارائهشده توسط یک شرکت بهتر از شرکت دیگری است که همان کالاها و خدمات را ارائه میکند.
کسب و کار بازاریابی
با آغاز دههی ۱۹۶۰، بازارها در بسیاری از صنایع، از رقابت اشباع شدند. در این زمان، برای جذب و حفظ مشتریان، به متخصصانی در حیطهی بازاریابی مستقیم نیاز بود. در این دوره، شرکتها به تمام حوزههای کاریشان، فقط یک هدف را دیکته میکردند و آن، بازاریابی محصولات و خدمات یک شرکت بود.
در این دهه، مدیریت بازاریابی، مهارتی را توسعه داد که لازمهی موفقیت کسب و کار بود. مدیران بازاریابی، شروع به مشارکت در برنامهریزیهای استراتژیک کردند. مشارکت آنها در تعیین هزینه، روشهای بکاررفته برای تبادل اطلاعات دربارهی محصولات و خدمات با مصرفکنندگان، مهم بود.
برندینگ استراتژیک
تاریخچه بازاریابی طی دههی ۱۹۹۰ قدم به مرحلهای جدید گذاشت. محصولات یا خدمات شکل گرفتند و بلافاصله پس از آن، برند توسعه یافت. شرکتها به تدریج دریافتند که میتوانند روی فروش بیشتر محصولاتِ باکیفیت و ساخت یک برند بهتر برای آنها، تمرکز کنند. این هدف منجر به رشدِ سود ناخالص شرکتها و شهرت آنها شد. این امر شناخت عمومی از برند ایجاد شده را نیز بالا برد. برخی از شرکتهایی که برچسب خصوصی داشتند، توانستند سهم بازارشان را، بیش از ۴۹٪ ارتقاء دهند.
بازاریابی اینترنتی
وبسایتها با تکامل وِب (Web)، به ابزارهای ضروری تجاری شدن تبدیل شدند. در اواخر دههی ۱۹۹۰، وبسایتهای سادهی مبتنی بر متن، به تدریج شکوفا شدند. در آغاز، از این وبسایتها برای ارائهی اطلاعات دربارهی محصولات یا خدمات یک شرکت استفاده میشد.
نخستین شرکتی که کمپین بازاریابی آنلاین داشت، بریستول-مایرز اسکوئیب بود که از این روش برای ترویج ایسیای استفاده کرد. این کمپین موفقیتآمیز بود و بریستول-مایرز اسکوئیب توانست نام دهها هزار نفر را به فهرست مشتریان خود اضافه کند. امروزه، صدها میلیارد دلار، سالانه صرف بازاریابی میشود.
بهینهسازی موتور جستجو (SEO)
در ۲۵ سال گذشته، اهمیت استفاده از وب و موتورهای جستجو برای بازاریابی، بطور چشمگیری افزایش یافته است. در آغاز، موتورهای جستجوگر وب، کارآمدترین عملیات نبودند. کسب یک رتبهی خوب در یک موتور جستجو پیچیده نبود. تغییر نتایج موتورهای جستجو آسان و کیفیت نتایج ضعیف بود.
موتورهای جستجو برای ارائهی نتایجی با بهترین کیفیت، راه و روششان را تغییر دادند. هدف، معتبر ساختن سایتهای اشارهشده، برای تضمین کیفیت نتایج ارائه شده توسط موتورهای جستجو بود. امروزه، دستکاری رتبهبندی بهینهسازی موتورهای جستجو، تقریبا غیرممکن است. هر زمان هم تلاشی در این زمینه صورت گیرد، شرکتی که این کار را انجام داده است، خودش را در خطر مدفون شدن نتایج برندش در موتورهای جستجو میاندازد.
بازاریابی وبلاگ
وبلاگ مدرن بهعنوان یک دفتر خاطرات آنلاین شکل گرفت. افراد خاطرات روزانهی زندگیشان را در وبلاگ شخصیشان مینوشتند. در اواخر دههی ۱۹۹۰، وبلاگ بخش مهمی از بازاریابی شد. در سال ۱۹۹۹، تقریبا ۲۳ وبلاگ فعال وجود داشت. تخمین زده میشود که هماکنون، بیش از ۱۵۰ میلیون وبلاگ فعال وجود داشته باشد.
امروزه وبلاگها بخشی از اغلبِ کمپینهای بازاریابی محتوا هستند. از این وبلاگها برای ارائهی اطلاعات، برقراری رابطه با مشتریان، جذب مشتریان احتمالی، افزایش شناخت برند، دریافت بازخورد مصرفکنندگان و همینطور بازاریابی اجتماعی (یا جامعهگرا) و … استفاده میشود.
برگرفته از: historycooperative.org