تاثیر موسیقی بر مغز شما چگونه است؟

تاثیر موسیقی بر مغز شما چگونه است؟

افراد بسیار زیادی طرفدار موسیقی هستند و از آن در مواقع مختلف استفاده می‌کنند، اما شاید اکثر ما ندانیم که موسیقی چه تاثیری بر مغز و بدن‌مان می‌گذارد. با توجه به اینکه موسیقی بخش عظیمی از زندگی تعداد زیادی از ما را تشکیل می‌دهد، جالب است که با تاثیراتی که بر ذهن‌مان می‌گذارد و واکنش‌های ناخودآگاه‌مان به آن، آشنا شویم. به قول فردریش نیچه:

«زندگی بدون موسیقی اشتباه است.»

این نوشته را بخوانید تا با تاثیر موسیقی بر مغز آشنا شوید.

۱. موسیقی شاد و یا غمگین بر نحوه چگونه دیدن صورت‌های خنثی نیز تاثیر می‌گذارد

وقتی می‌گوییم یک قطعه‌ موسیقی بسیار شاد یا غمگین است، فقط به این دلیل نیست که موسیقی، احساس خاصی در ما به وجود می‌آورد. بلکه مغز ما به شکل متفاوتی به موسیقی شاد و غمگین واکنش نشان می‌دهد.

حتی قطعات کوتاهی از موسیقی شاد یا غمگین می‌تواند بر ما تاثیرگذار باشد. یک مطالعه نشان داد که پس از شنیدن قطعه‌ای کوتاه از موسیقی، شرکت‌کنندگان تمایل داشتند که یک تصویر از چهر‌ه‌ای خنثی را طبق لحن موسیقی‌ای که شنیده بودند، به عنوان شاد یا غمگین تفسیر کنند. این اتفاق برای سایر حالت‌های صورت نیز رخ داد، اما برجسته‌ترین آن، برای حالات نزدیک به خنثی بود.

نکته‌ی جالب دیگر در رابطه با اینکه چگونه احساسات ما تحت تاثیر موسیقی قرار می‌گیرند، این است که دو نوع احساس در رابطه با موسیقی وجود دارد: احساسات درک شده و احساسات حس شده. به این معنی که گاهی ما احساسات قطعه‌ای موسیقی را بدون اینکه واقعا آن را حس کنیم، می‌فهمیم که دلالتی بر این است که چرا برخی از ما گوش دادن به یک موسیقی غمگین را لذت‌بخش و نه افسرده‌کننده می‌دانیم.

برخلاف موقعیت‌های واقعی زندگی، در زمان گوش دادن به موسیقی هیچ تهدید یا خطری واقعی را حس نمی‌کنیم، بنابراین می‌توانیم احساسات مرتبط را بدون اینکه واقعا حس‌شان کنیم، درک کنیم.

۲. صدای پس‌زمینه می‌تواند باعث پیشرفت خلاقیت شود

همه‌ی ما دوست داریم در زمان انجام کارهای روزمره، صدای موسیقی را زیاد کنیم. اما وقتی در حال انجام کار خلاقانه باشید، شاید موسیقی با صدای بلند بهترین انتخاب نباشد.

به نظر می‌رسد یک صدای پس‌زمینه (صدایی در سطح متوسط) تاثیری عالی بر روی خلاقیت دارد. این نوع صدا ظاهرا حتی بیش از صداهای بسیار کم باعث شکوفایی خلاقیت می‌شود و برخلاف صدای بلند، حواس ما را پرت نمی‌کند.

صدای پس‌زمینه مغز را بیشتر درگیر می‌کند و باعث می‌شود عملیات پردازش در سطح بالاتری انجام شود و همین مسئله، منجر به خلاقیت بیشتر می‌شود. با این حال، صدای بلند تفکر خلاق ما را مختل می‌کند، چون این صدا بر ما غلبه می‌کند و ما برای پردازش مؤثر اطلاعات، باید بیشتر تقلا کنیم. این موضوع بسیار شبیه به اثرات دما و روشنایی بر کارایی ما است، همان‌طور که یک مکان نسبتا شلوغ نیز تا حدی برای شکوفایی خلاقیت مفید است.

۳. پیش‌بینی شخصیت براساس سلیقه‌ی موسیقی امکان‌پذیر است

این اطلاعات جالب است اما تا به حال فقط بر روی افراد جوان امتحان شده است.

در یک مطالعه‌ بر روی زوجینی که زمانی را صرف شناخت یکدیگر کرده بودند، با نگاه کردن به ۱۰ آهنگ برتر مورد علاقه‌شان، پیش‌بینی‌هایی نسبتا موثق در مورد ویژگی‌های شخصیتی فرد مورد نظر به دست آمد. این مطالعه از ۵ ویژگی شخصیتی برای آزمون استفاده کرده بود: تمایل به تجربه‌های جدید، برون‌گرایی، سازگاری، وظیفه‌شناسی و ثبات احساسی.

جالب بود که برخی از این ویژگی‌ها براساس سلیقه‌ی موسیقی فرد، نسبت به بقیه‌ی ویژگی‌ها، درست‌تر پیش‌بینی شدند. برای مثال، تمایل به تجربه‌های جدید، برون‌گرایی و ثبات احساسی، ساده‌ترین ویژگی‌هایی بودند که می‌شد آنها را به درستی حدس زد. در مقابل، وظیفه‌شناسی براساس سلیقه‌ی موسیقی قابل پیش‌بینی نبود.

نتایج دقیق‌تر این مطالعه براساس سبک‌های مختلف موسیقی به شرح زیر است:

  • طرفداران بلوز (Blues) عزت نفس بالایی دارند و خلاق، اجتماعی، با‌وقار و راحت هستند.
  • طرفداران جاز عزت نفس بالایی دارند و خلاق، اجتماعی و راحت هستند.
  • طرفداران موسیقی کلاسیک عزت نفس بالایی دارند و خلاق، درون‌گرا و راحت هستند.
  • طرفداران رپ عزت نفس بالایی دارند و اجتماعی هستند.
  • طرفداران اپرا عزت نفس بالایی دارند و خلاق و با‌وقار هستند.
  • طرفداران کانتری (Country) و موسیقی غربی، سخت‌کوش و اجتماعی هستند.
  • طرفداران رگی (Raggie) عزت نفس بالایی دارند و خلاق، اجتماعی، با‌وقار و راحت‌اند، اما سخت‌کوش نیستند.
  • طرفداران رقص خلاق و اجتماعی‌اند، اما با‌وقار نیستند.
  • طرفداران موسیقی مستقل (Indie) عزت نفس پایینی دارند و خلاق هستند، اما سخت‌کوش و با‌وقار نیستند.
  • طرفداران موسیقی بالیوودی خلاق و اجتماعی هستند.
  • طرفداران راک/هوی متال (Heavy Metal) عزت‌نفس پایینی دارند و خلاق، با‌وقار و راحت‌اند، اما سخت‌کوش و اجتماعی نیستند.
  • طرفداران پاپ، عزت نفس بالایی دارند و سخت‌کوش، اجتماعی و با‌وقارند، اما خلاق و راحت نیستند.
  • طرفداران سول (Soul) عزت نفس بالایی دارند و خلاق، اجتماعی، با‌وقار و راحت هستند.

البته تعمیم دادن نتایج به تمام افراد کار بسیار سختی است و با نگاهی به ویژگی‌های افراد درون‌گرا و برون‌گرا، مقداری همپوشانی دیده می‌شود.

۴. موسیقی باعث حواس‌پرتی در حین رانندگی می‌شود

یک مطالعه‌ی دیگر بر روی نوجوانان و جوانان انجام شد و به اینکه رانندگی آنها چگونه تحت تاثیر موسیقی قرار می‌گیرد، توجه کرد.

رانندگان در زمان گوش دادن به موسیقی مورد علاقه‌شان، سکوت یا موسیقی «ایمنی» که توسط محققان انتخاب شده بود، مورد آزمایش قرار گرفتند. کاملا مشخص است که ترجیح افراد، موسیقی انتخابی خودشان بود، اما ثابت شد که این موسیقی باعث حواس‌پرتی بیشتر می‌شود. رانندگان در زمان گوش دادن به موسیقی انتخابی خودشان، اشتباهات بیشتری داشتند و بی‌احتیاط‌تر رانندگی می‌کردند.

یک نتیجه‌ی عجیب‌تر اینکه ثابت شد موسیقی انتخابی توسط محققان، مفیدتر از سکوت و عدم پخش موسیقی است. به نظر می‌رسد موسیقی ناآشنا یا غیرجذاب بهترین انتخاب برای رانندگی ایمن است.

۵. آموزش موسیقی اثر قابل‌توجهی در بهبود مهارت‌های حرکتی و استدلالی دارد

معمولا فرض می‌کنیم که یاد گرفتن یک ساز می‌تواند برای کودکان مفید باشد، اما در واقع یادگیری موسیقی مزایایی بیشتر از آنچه فکر می‌کنیم دارد. یک مطالعه نشان داد که کودکانی که سه سال یا بیشتر به آموزش موسیقی مشغول بودند، در توانایی‌ تمایز شنیداری و مهارت‌های حرکتی بهتر از آنهایی که اصلا سازی بلند نبودند، عمل کردند.

همچنین این کودکان در دایره‌ی لغات و مهارت‌های منطقی غیرکلامی بهتر عمل کردند که شامل فهم و تحلیل اطلاعات بصری مثل تشخیص روابط، تشابه‌ها و تفاوت‌های بین اشکال و الگوها می‌شود.

همان‌طور که قابل تصور است، این دو ناحیه در ذهن کاملا از آموزش موسیقی دور هستند و بسیار عجیب است که می‌بینیم چگونه یادگیری یک ساز می‌تواند به کودکان کمک کند تا انواع مختلفی از مهارت‌های مهم خود را پرورش بدهند.

حالب است که تحقیق مشابهی نشان داد، این ارتباط برای ورزش و مهارت‌های حرکتی نیز وجود دارد.

۶. موسیقی کلاسیک باعث افزایش توجه بصری می‌شود

فقط کودکان نیستند که می‌توانند از آموزش موسیقی یا قرار گرفتن در معرض آن، منفعت ببرند. در یک مطالعه‌ی کوچک، بیمارانی که سکته کرده‌ بودند، در حال شنیدن موسیقی کلاسیک، توجه بصری بهتری از خود نشان دادند.

همین آزمایش با صدای سفید (صدایی كه از تركيب شدن صداهایی با فركانس‌های متفاوت ايجاد می‌شود) و سکوت نیز تکرار شد. مانند مطالعه‌ی رانندگی که کمی قبل‌تر به آن اشاره کردیم، سکوت بدترین نتایج را به همراه داشت.

البته این مطالعه محدود بود و نتایج آن با تکرار این تحقیقات و انجام پژوهش‌های بیشتر، اعتبار بیشتری خواهد یافت، اما به هر حال جالب است که موسیقی و صدا چگونه می‌تواند بر حس‌ها و توانایی‌های ما مثل دیدمان اثر بگذارد.

۷. تماس‌های یک‌طرفه باعث حواس‌پرتی بیشتری نسبت به یک مکالمه‌ی معمولی می‌شوند

یک مطالعه‌ی دیگر به جای موسیقی بر صدا تمرکز کرد و نشان داد که در زمان حواس‌پرتی ناشی از شنیدن مکالمات دیگران، تماس‌های تلفنی که ما فقط صدای یک طرف را در آنها می‌شنویم، باعث حواس‌پرتی بیشتری می‌شوند.

پس از اینکه یک تحقیق نشان داد که بیش از ۸۲٪ افراد، شنیدن مکالمات تلفنی دیگران را آزاردهنده توصیف کردند، ورونیکا گالوان که روانشناس شناختی در دانشگاه سن دیگو است، تصمیم گرفت مطالعه کند که چرا افراد این چنین حس بدی به شنیدن مکالمات دیگران دارند.

در این مطالعه، شرکت‌کنندگان یک پازل کلمات را تکمیل می‌کردند، در حالی که نیمی از آنها صدای یکی از طرفین مکالمه را می‌شنیدند، نیم دیگر داوطلبان مکالمه‌ی کامل دو نفر که در اتاق بودند را گوش می‌دادند.

آنهایی که فقط صدای یکی از طرفین را گوش داده بودند بیشتر از آنهایی که کل مکالمه‌ی دو نفر را می‌شنیدند، دچار حواس‌پرتی شده بودند. این افراد مقدار بیشتری از مکالمه را نیز به یاد می‌آوردند که نشان می‌داد توجه آنها بیشتر از آنهایی که صدای هر دو طرف را می‌شنیدند، به مکالمه جلب شده است.

ظاهرا پیش‌بینی‌پذیر نبودن مکالمه‌ی یک طرفه دلیل این است که توجه ما بیشتر به آن جلب می‌شود. در حالی که شنیدن هر دو طرف مکالمه برای ما زمینه‌ای‌ فراهم می‌کند که راحت‌تر می‌توانیم آن را نادیده بگیریم.

همان‌طور که قبلا هم گفتیم، به دلایل مختلفی اغلب اوقات حواس‌پرتی چیز بدی نیست.

۸. موسیقی به ورزش کمک می‌کند

اگر دوباره به موسیقی برگردیم، می‌بینیم که سکوت نه تنها به ما کمک نمی‌کند که خلاق‌تر یا راننده‌ی بهتری باشیم، حتی در زمان ورزش نیز کمک‌کننده نیست.

سالیان درازی است که تحقیقات بر روی اثر موسیقی در حین ورزش انجام می‌شود. در سال ۱۹۱۱، محقق آمریکایی لئونارد آیرز (Leonard Ayres) دریافت که دوچرخه‌سواران در زمان گوش دادن به موسیقی، تندتر رکاب می‌زنند.

این اتفاق به این دلیل می‌افتد که گوش دادن به موسیقی باعث می‌شود توجه مغز ما به خستگی کم شود. وقتی بدن‌مان می‌فهمد که خسته شده‌ایم و می‌خواهد ورزش متوقف شود، سیگنال‌هایی به مغز می‌فرستد تا برای یک استراحت توقف کند. گوش دادن به موسیقی برای جلب توجه مغز رقابت می‌کند و می‌تواند به ما کمک کند تا بر سیگنال‌های خستگی غلبه کنیم که این کار بیشترین کارآیی را برای تمرین ورزشی آرام یا ملایم دارد. در حین تمرین شدید، موسیقی آن‌قدر قوی نیست که توجه مغز را از درد ورزش دور کند.

نه‌تنها در زمان گوش دادن به موسیقی، درد ورزش را بیشتر تحمل کرده و سخت‌تر ورزش می‌کنیم، بلکه از انرژی‌مان نیز به طور کارآمدتری استفاده می‌کنیم. مطالعه‌ای در سال ۲۰۱۲ نشان داد دوچرخه‌سوارانی که به موسیقی گوش می‌دهند، ۷٪ اکسیژن کمتری نسبت به دوچرخه‌سوارانی که در سکوت رکاب می‌زنند، نیاز دارند.

چند تحقیق اخیر نشان داده‌اند که سقف اثر موسیقی حدود ۱۴۵ ضرب در دقیقه است و تعداد بیشتر ضرب در دقیقه، باعث انگیزه‌ی بیشتر نمی‌شود.

بنابراین، همان‌طور که قبلا درباره‌ی رابطه‌ی ورزش و شادی بسیار شنیده‌ایم، عجیب نیست که بدانیم موسیقی همراه با ورزش، تاثیر بیشتری در بهتر شدن روحیه‌ی ما دارد.

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
3 + 1 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.