در این مطلب به بیوگرافی اندرو گارفیلد، بازیگر آیندهدار سینما و بررسی نقطه نظرات وی در مورد تعدادی از فیلمهایش، همچون Spider Man میپردازیم.
اندرو گارفیلد، از آن دست جوانان آیندهداری است که در مدت کوتاه حضورش در سینما، از فرصتهای بدست آمده، نهایت استفاده را برده و خود را به عنوان بازیگری قابل اتکا و ستارهای در حال ظهور معرفی کرده است. در ادامه با بیوگرافی کامل این هنرمند، همراه میدونی باشید.
اندرو راسل گارفیلد در بیستم آگوست سال ۱۹۸۳ در لس آنجلس به دنیا آمد. مادرش لین هیلمن، اهل شرق انگلستان است و پدرش ریچارد گارفیلد نیز متولد کالیفرنیاست. آنها در ابتدا در کنار یکدیگر به شغل طراحی دکوراسیون داخلی مشغول بودند ولی در ادامه، لین به شغل مربیگری در مهد کودک روی آورد و ریچارد نیز سرمربی باشگاه شنای گیلفورد شد. اندرو یک برادر بزرگتر از خود هم دارد که در حال حاضر پزشک است. پدربزرگ و مادربزرگ پدری وی، از یهودیان مهاجر بودند که از اروپای شرقی به لندن نقل مکان کردند و نام خانوادگی آنها نیز در ابتدا گارفینکل بود. زمانی که اندرو سه سال داشت، خانوادهی وی از لس آنجلس به بریتانیا نقل مکان کردند و وی بیشتر دوران کودکیش را در منطقهی اپسوم در جنوب شرقی انگلستان سپری کرد. اندرو در خانوادهای از طبقهی متوسط رشد کرده است. او در کودکی و ابتدای نوجوانیش به ورزشهایی همچون شنا و ژیمناستیک میپرداخت. در آن زمان مرد عنکبوتی، قهرمان زندگی وی بود. او آنچنان به این شخصیت داستانی علاقه داشت که حتی در جشنهای هالووین هم ماسک او را میزد. اندرو در ابتدا برای ادامهی تحصیل، رشتهی بازرگانی را انتخاب کرد ولی در ۱۶ سالگی، وقتی متوجه علاقهاش به بازیگری شد، به مدرسهی مقدماتی و در ادامه به مدرسهی مرکزی گفتار و درام رفت و در سن ۲۱ سالگی از دانشگاه لندن فارغ التحصیل شد.
اندرو گارفیلد و فیلیپ سیمور هافمن در نمایش Death of a Salesman
گارفیلد که از سن ۹ سالگی تجربهی حضور در کلاسهای بازیگری را داشت و در تولیدات تئاتر جوانان، در نمایشهایی همچون باگزی مالون (Bugsy Malone) هم شرکت کرده بود، به گروه تئاتر خیابانی اپسوم پیوست و در ادامه، پس از ایفای نقش در نمایش قوش (Kes) که در تئاتر رویال اکسچینج به روی صحنه رفت، جایزهی تئاتر منچستر را به عنوان بهترین بازیگر نوظهور دریافت کرد. او سپس اولین حضور تلویزیونیش را در سریال Sugar Rush، محصول شبکه ۴ بریتانیا تجربه کرد و در ادامه، دوباره به تئاتر بازگشت و در نمایش رومئو و ژولیت (Romeo and Juliet) با بازی به جای شخصیت رومئو، دوباره نظرها را به خود خیره کرد و به واسطهی بازی در نمایش چیز زیبا (Beautiful Thing)، به عنوان بهترین بازیگر نوظهور برجستهی سال، برندهی جایزهی تئاتر استاندارد لندن شد. موفقیت اندرو تا جایی پیش رفت که پس از حضور در دو قسمت از فصل سوم سریال دکتر هو (Doctor Who)، مجلهی ورایتی وی را در فهرست ۱۰ بازیگر دیدنی سال قرار داد.
شیرها برای برهها (Lions for Lambs) به کارگردانی رابرت ردفورد، نخستین حضور سینمایی گارفیلد و البته نخستین بازی وی در خارج از مرزهای بریتانیا بود. او در این فیلم، نقش یک دانشجوی معترض ضد جنگ را بازی میکند.او طبق گفتهی خودش، هیچگاه انتظار نداشت که در همان نخستین فیلمش، توسط تماشاگران و دوستداران سینما پذیرفته شود ولی این اتفاق افتاد. فیلم بعدی اندرو، پسر الف (Boy A)، محصول شبکه ۴ بریتانیا بود که وی در آن، نقش پسر جوانی را بازی میکند که به جرم قتل در زندان بود و حالا پس از آزادی، باید زندگی جدیدی را در میان مردم شکل دهد. بازی خیره کنندهی گارفیلد در این فیلم، علاوه بر تحسین گستردهی منتقدان که همه از استعداد، هوش و حساسیت بالای او خبر میدادند، جایزهی بهترین بازیگر تلویزیونی بفتا را هم برای وی به ارمغان آورد. در همین زمان بود که گارفیلد نقش کوتاهی را در فیلم دختر دیگر بولین (The Other Boleyn Girl) ایفا کرد و در جشنوارهی برلین نیز مورد تحسین قرار گرفت. این فیلم علاوه بر داشتن بازیگران بزرگی چون ناتالی پورتمن، مارک رایلنس، کریستین اسکات توماس، اریک بانا و اسکارلت جوهانسون، بازیگران جوانی همچون بندیکت کامبربچ، جیم استرجس و ادی ردمین را نیز به دنیای سینما معرفی کرد.
اندرو گارفیلد، کایرا نایتلی و کری مولیگان در نمایی از فیلم Never Let Me Go
سال ۲۰۱۰ نقطهی عطفی در دوران بازیگری گارفیلد بود. او در این سال، با حضور در دو فیلم موفق هرگز رهایم مکن (Never Let Me Go) و شبکه اجتماعی (The Social Network) نه تنها تواناییهای خودش را به عنوان بازیگری درجهی یک به اثبات رساند، بلکه زمینه ساز رسیدنش به نقشهایی ویژهتر و موفقیت های بزرگتری شد. اندرو در فیلم هرگز رهایم مکن (Never Let Me Go) به کارگردانی مارک رومنک که بر اساس رمانی به همین نام، نوشتهی کازو ایشیگورو ساخته شده است، نقش پسر جوانی به نام تامی را ایفا میکند که از کودکی در مدرسهای مرموز پرورش یافته و حالا که بالغ شده است، از حقایق تکان دهندهی زندگانی خود و دلیل وجود داشتنش آگاه میشود. اینجاست که او با ظرافت فوق العادهای، معصومیت ذاتی این شخصیت و فروپاشی درونیش را به تصویر می کشد.
در بین بچههای مدرسه، اضطراب خاصی وجود دارد و این حس نزد تامی بیش از دیگران است. چرا که او هم احساسیتر است و هم از روی غریزه عمل میکند. این نگاهی است که من به این شخصیت دارم. حضور در این فیلم، همچون رویایی بود که حالا به حقیقت تبدیل شده است.
گارفیلد در شبکه اجتماعی (The Social Network) به کارگردانی دیوید فینچر، نقش ادواردو ساورین را بازی میکند که در دانشگاه هاروارد در کنار مارک زاکربرگ، فیسبوک را بنیان گذاری میکنند. در ابتدا مارک رومنک، گارفیلد را برای بازی در نقش زاکربرگ به فینچر معرفی کرد اما در ادامه، فینچر وی را به خاطر شیوهی بروز احساساتش، برای آن نقش مناسب ندانست.
کسی نمیداند به راستی ادواردو ساورین کیست. خود من هم نمیدانستم. به خاطر حضور در این نقش، بعد جدیدی را در رویکرد بازیگریم ایجاد کردم چرا که بازی به جای شخصیتهای واقعی، مسئولیتپذیری بیشتری را میطلبد.
اندرو به واسطهی بازی در این فیلم، نامزد جوایز بفتا و گلدن گلوب، در شاخهی بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد. مارک کرمود، منتقد BBC ضمن بیانصافانه خواندن نامزد اسکار نشدن وی گفت: هر کسی میداند که یکی از بهترین چیزهای شبکه اجتماعی، همین نحوهی بازی گارفیلد است. در ادامه، منتقدان وال استریت ژورنال، نیویورکر، رولینگ استون ، اینترتیمنت ویکلی و لسآنجلس تایمز نیز حمایت خود را از این بازیگر جوان اعلام کردند.
در ادامه، شانس بیش از پیش به گارفیلد رو کرده و او این فرصت را پیدا میکند که در فیلم مرد عنکبوتی شگفت انگیز (The Amazing Spider-Man) در نقش قهرمان دوران کودکیش پیتر پارکر بازی کند. نقشی که خودش آن را بزرگترین چالش زندگیش مینامد و اشاره میکند که با ایفای آن، در مسیر تازه ای نفس خواهد کشید. اندرو برای بازی در این فیلم، به مطالعهی تمام حرکات مرد عنکبوتی پرداخت و تلاش کرد تا این حرکات را با یوگا و عرفان دربیامیزد و اینگونه شد که با تمرینات روحی و جسمانی، در ظرف مدت چهار ماه، بدن خود را به انعطاف پذیرترین شکل ممکن درآورد. او در این راه از الهامات دوران کودکیش نیز به خوبی کمک گرفت. زمانی که مرد عنکبوتی شگفت انگیز (The Amazing Spider-Man) مراحل پیش تولید خود را میگذاراند، او با لباس آماتور مرد عنکبوتی در جشنوارهی کامیک کان حاضر شد و با ارائهی نطقی احساسی و به یاد ماندنی، تمام علاقهمندان به این ابرقهرمان را امیدوار کرد.
مرد عنکبوتی به من آموخت که کارهای درست و خوب، ارزش مبارزه کردن را دارند. ارزش درد کشیدن را دارند. ارزش اشک ریختن، کبود شدن و حتی از جان گذشتن را دارند و اگر مرد عنکبوتی را اینجا در کنارم نمیدیدم و دست اطمینان بخشش را روی شانههایم حس نمیکردم، حتی قدرت ایستادن در مقابل شما را هم نداشتم.
اندرو گارفیلد در حال سخنرانی در جشنوارهی کامیک کان
مرد عنکبوتی شگفتانگیز (The Amazing Spider-Man) پس از نمایش در جولای ۲۰۱۲، با فروش جهانی بیش از ۷۵۰ میلیون دلار به موفقیت قابل توجهی دست یافت و خود گارفیلد نیز مورد تحسین منتقدان و تماشاگران قرار گرفت. آنها ضمن اعتراف به برتری گارفیلد نسبت به توبی مگوایر در سهگانهی سم ریمی، شخصیت وی را در فیلم، ترکیبی از معصومیت، هیجان، دستپاچگی و یک شوخ طبعی کنایهآمیز توصیف کردند. شخصیتی که پرانرژی و بیپرواتر شده و دوست دارد به استقبال خطر برود. در هنگام تصویربرداری مرد عنکبوتی بود که رابطهای عاشقانه بین اندرو و اما استون به وجود آمد. هر چند هر دو بازیگر، در ابتدا این ماجرا را تکذیب کردند ولی رابطهی آنها به مدت چهار سال ادامه پیدا کرد.
گارفیلد در مارس ۲۰۱۲ با ایفای نقش بیف لومن در نمایش مرگ فروشنده (Death of a Salesman)، برای نخستین بار در برادوی به روی صحنه رفت و به واسطهی همین حضور، نامزد دریافت جایزهی تونی در بخش بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد. او در ادامه، در موزیک ویدئوی گروه راک آرکید فایر، تحت عنوان ما هستیم (We Exist) ظاهر شد. در همین زمان بود که مرد عنکبوتی شگفت انگیز 2 (The Amazing Spider-Man 2) هم به نمایش درآمد که البته نتیجهی کار، به نوعی انتظارها را برآورده نکرد. گارفیلد پس از این اتفاق، اظهار کرد که به دلیل نارضایتی طرفداران مرد عنکبوتی از قسمت دوم این فیلم، در قسمت بعدی آن شرکت نخواهد کرد.
پیش از شروع تصویربرداری قسمت دوم مرد عنکبوتی، فیلمنامهای را که الکس کورتزمن و باب اورچی نوشتهبودند خواندم و واقعاً خوشم آمد ولی در ادامه اتفاقات ناخوشایندی افتاد که تمام زحماتمان را بر باد داد. استودیو با تصمیمات عجیبش مبنی بر حذف صحنههای مختلف با این بهانه که کارایی لازم را ندارند، هر آنچه که ساخته بودیم را خراب کرد و عملاً داستان ناقص و بی درو پیکری را تحویل سینما داد. در این فیلم، این استودیو بود که حرف آخر را زد و شما نیز برای پاسخ به این سوال که چرا این فیلم، بد از آب درآمده باید به سراغ افراد استودیو بروید.
اندرو گارفیلد در کنار اما استون
۹۹ خانه (99 Homes) به کارگردانی رامین بحرانی، عنوان فیلم مستقل تحسین شدهای بود که اندرو در آن، مقابل مایکل شنون قرار گرفت. او در این اثر، نقش کارگری را بازی میکند که به خاطر دیرکرد در پرداخت قسطهایش، در معرض از دست دادن خانهاش است. گارفیلد در گام بعدی، در فیلم سکوت (Silence) بر اساس رمانی به همین نام، نوشتهی شوساکو اندو، با فیلمساز افسانهای دنیای سینما، مارتین اسکورسیزی همکاری کرد. او در این فیلم، نقش پدر رودریگز، یک کشیش یسوعی پرتغالی در قرن هفدهم میلادی را بازی میکند که برای ترویج مسیحیت، به ژاپن سفر میکند. سکوت (Silence) با موضوعی خاص و نگاه ویژه اش به معنویت، این فرصت را به گارفیلد جوان داد تا بیش از پیش به سراغ حل معماهای اعتقادیش برود، آن هم در کنار کسی همچون اسکورسیزی که از گذشته های دور، هیچ گاه در آثارش، دغدغهٔهای مذهبیاش را پنهان نکرده است. گارفیلد پس از نقش ادواردو ساورین در شبکه اجتماعی (The Social Network)، با حضور در فیلم ستیغ ارهای (Hacksaw Ridge) مل گیبسون، در نقش دزموند داس، یک بار دیگر بازی به جای یک شخصیت حقیقی را تجربه میکند. داس تنها سرباز مخالف جنگ بود که مدال افتخار به وی اهدا شد.
مل گیبسون بسیار احساسی است و از روی غریزه عمل میکند، با این حال از هوش شگفت انگیزی برخوردار است.
ستیغ ارهای (Hacksaw Ridge) پس از نمایش در آمریکا و سایر کشورهای جهان، علاوه بر استقبال گستردهی تماشاگران و منتقدان، جایگاه گیبسون را نیز به عنوان فیلمسازی جسور و بیپروا به اثبات رساند. در این میان، گارفیلد نیز به واسطهی بازی پر احساسش، نامزد دریافت تعداد زیادی از جوایز سینمایی سال، از جمله اسکار، گلدن گلوب و بفتا شد. او به تازگی، بازی در فیلم نفس بکش (Breathe) به کارگردانی اندی سرکیس و زیر دریاچه نقرهای (Under the Silver Lake) به کارگردانی دیوید رابرت میشل را به اتمام رسانده است که این آثار، در سال جاری به نمایش در خواهند آمد. گارفیلد در نفس بکش (Breathe)، نقش مردی را بازی میکند که دچار ضایعهی نخاعی شده و پزشکان نیز جوابش کردهاند، اما او در تلاش است تا بر بیماریش غلبه کند.
اندرو گارفیلد در نمایی از فیلم Hacksaw Ridge
برخی نقل قولها:
فیلمهای خودم را نگاه نمیکنم. چرا که ممکن است با تماشای آنها، ناگهان شاهد مجموعهای از کارهایم باشم که از انجام دادن آنها وحشت دارم. اینها باعث ناراحتی من میشوند. نقد فیلم هایم را هم نمیخوانم چون اگر منفی باشند، اعتماد به نفسم را از دست میدهم. مثلاً در مطلبی راجع به من نوشته شده بود: این پسر با آن ابروهایش بیشتر شبیه به غارنشینان است.
بازیگران بزرگ هیچگاه خودخواه نیستند. آنها با هدفی خاص و سخاوتمندی فراوان، دست به آفرینش شخصیتها و داستان هایشان میزنند. این همان چیزی است که مرا به هیجان میآورد. وقتی به جزئیات نقش آفرینیهای دنیل دی لوئیس نگاه میکنم، میبینم که واقعاً دارد در فیلم هایش زندگی میکند. او خودش را با آن نقشها در میآمیزد و جنبههایی از خودش را در داخل آن شخصیت جستجو میکند. بازیگرانی همچون او و رابرت دنیرو، الهام بخش من هستند.
من بسیار به تجربههایم در تئاتر فکر میکنم. واقعاً کشنده است که هر شب به روی صحنه بروی و یک نمایش را تکرار کنی. اینجاست که حتی اگر خودت را از لحاظ ذهنی هم آماده کنی، بدنت آن را نمیپذیرد و قلبت سرشار از درد میشود. اما با این همه، در نهایت ارزشش را دارد.
زمانی که روی صحنه نیستم، دوست دارم فقط تلویزیون تماشا کنم. برنامههایی مانند The Voice و همینطور The Bachelor.
به همان اندازه که احساس انگلیسی بودن میکنم، احساس آمریکایی بودن نیز میکنم و در این میان، از تفاوتهای فرهنگی دو کشور لذت میبرم.
مرد عنکبوتی مشکلات عصبی دارد. پیتر پارکر شخص سادهای نیست. او احساس میکند به اندازهی کافی خوب نیست و از مشکل عدم اعتماد به خود رنج میبرد.
فهرست فعالیتهای هنری اندرو گارفیلد:
زمینه | کارگردان | نام فیلم | سال |
تئاتر | ماریان الیوت | Angels in America | ۲۰۱۷ |
فیلم سینمایی | رابرت دیوید میشل | Under the Silver Lake | ۲۰۱۷ |
فیلم سینمایی | اندی سرکیس | Breathe | ۲۰۱۷ |
فیلم سینمایی | مارتین اسکورسیزی | Silence | ۲۰۱۶ |
فیلم سینمایی | مل گیبسون | Hacksaw Ridge | ۲۰۱۶ |
فیلم سینمایی | رامین بحرانی | 99 Homes | ۲۰۱۴ |
ویدئو موزیک | دیوید ویلسون | Arcade Fire: We Exist | ۲۰۱۴ |
فیلم سینمایی | مارک وب | The Amazing Spider-Man 2 | ۲۰۱۴ |
تئاتر | مایک نیکولز | Death of a Salesman | ۲۰۱۲ |
فیلم سینمایی | مارک وب | The Amazing Spider-Man | ۲۰۱۲ |
فیلم سینمایی | دیوید فینچر | The Social Network | ۲۰۱۰ |
فیلم سینمایی | مارک رومنک | Never Let Me Go | ۲۰۱۰ |
فیلم کوتاه | اسپایک جونز | I'm Here | ۲۰۱۰ |
فیلم کوتاه | لوک دیویس | Air | ۲۰۰۹ |
مجموعه تلویزیونی | سیمون کرتیس | Freezing | ۲۰۰۹ |
فیلم سینمایی | تری گیلیام | The Imaginarium of Doctor Parnassus | ۲۰۰۹ |
فیلم تلویزیونی | جولیان جارولد | Red Riding: The Year of Our Lord 1974 | ۲۰۰۹ |
فیلم تلویزیونی | جیمز مارش | Red Riding: The Year of Our Lord 1980 | ۲۰۰۹ |
فیلم تلویزیونی | آناند تاکر | Red Riding: The Year of Our Lord 1983 | ۲۰۰۹ |
فیلم سینمایی | جاستین چادویک | The Other Boleyn Girl | ۲۰۰۸ |
فیلم سینمایی | رابرت ردفورد | Lions for Lambs | ۲۰۰۷ |
فیلم سینمایی | جان کراولی | Boy A | ۲۰۰۷ |
مجموعه تلویزیونی | جیمز استرانگ | Doctor Who | ۲۰۰۷ |
مجموعه تلویزیونی | ادوارد هال | Trial & Retribution | ۲۰۰۷ |
تئاتر | مکس استافورد کلارک | The Overwhelming | ۲۰۰۶ |
تئاتر | آنا مکمین | Burn / Chatroom / Citizenship | ۲۰۰۶ |
تئاتر | توبی فرو | Beautiful Thing | ۲۰۰۶ |
مجموعه تلویزیونی | کارل هیندمارش | Simon Schama's Power of Art | ۲۰۰۶ |
مجموعه تلویزیونی | بن کالت | Swinging | ۲۰۰۵ |
تئاتر | جیکوب موری | Romeo & Juliet | ۲۰۰۵ |
تئاتر | روث کارنی | The Laramie Project | ۲۰۰۵ |
مجموعه تلویزیونی | هری بردبیر | Sugar Rush | ۲۰۰۵ |
فیلم کوتاه | بوان والش | Mumbo Jumbo | ۲۰۰۵ |
تئاتر | لورنس تیل | Kes | ۲۰۰۴ |
تئاتر | - | Mercy | ۲۰۰۴ |